نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی
نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی

نگاه درونی و بیرونی -5-

نگاه درونی و بیرونی -5-


تعامل بین الاقوام


در این روزها تنش با ماهیت ایتنیکی و قومی زیاد شده است در شمال کشور رهبران شناخته شده و محترم جامعه را صرف به دلیل انتسابات تباری متهم و محکوم می کند و این بر خلاف روحیه برادری ایتنیکی و قومی هست رهبران سیاسی و مقامات حکومتی برای سیاستهای شان و یا بی مسوولیتها و غفلت های وظیفه ای نباید گناه را به گردن کسی دیگری آنهم به دلیل قومی بیاندازند. مناقشات جنرال دوستم، عطا محمد نور و جمعه خان همدرد و.. هر گز به صلاح و منافع جامعه نیست و کسانیکه تنشهارا شدت می بخشند آنها در واقع نگاه درونی و تعامل بین الاقوامی را بهم می زنند و این راه، رستگاری ما نیست فردا طالب و داعش و القاعده وقتی مسلط شوند که نمی شوند ، شک نداشته باشید که آنها همه را بر مبنای باورهای خود ازدم تیغ شان می گذرانند و برای هرکدام چوبه دار در همان جلو خانه شان نصب خواهند کرد. طالبان حق دارند که تعامل نداشته باشد و هر گفتگوی سازنده و بین الافغانی را ویران نماید زیرا که طالبان در حوزه خودی و درونی بین الافغانی قرار ندارند طالبان بیگانه و مزدور هستند و هیچ نسبت و پیوندی با مردم افغانستان ندارند زیرا که اهل بیرون و برای بیگانه و بیرون شمشیر می زنند و هیچ فرقی بین طالب و داعش نیست همه غیر و همه بیرونی هستند اما رهبران و مقامات حکومتی که زیر چتر نظام سیاسی نشسته اند و این نظام محصول و تولید خود شان می باشند. ما می دانیم رهبران شمال و اتحادیه شمال نقش بنیادی و زیر بنایی درساخت نظام سیاسی نو دارند. جنرال دوستم ،استاد عطا محمد نور جمعه خان همدرد و ده ها چهره و نخبه سیاسی در شمال و جنوب و شرق و غرب و مرکز، بانیان و معماران فصل نو افغانستان هستند . من منکر مشکلات و اختلافات نستم که اختلافات هست اما راه حل اختلافات تعامل و گفتکو می باشد. در صلح هم اصل و قاعده همان صلح بین الافغانی است ولی چه کنیم که طالبان ازحوزه افغانی بودن خود خارج شده و تبدیل به غیریت برگشت ناپذیر شده است و به همین دلیل صلح با طالبان به بن بست افتاده است اما دیگر نخبگان سیاسی چنین نستند آنها در قلمرو درونی نظام و سیستم جای دارند و برای خلق، تکوین و پیدایش نظام فداکاری داشتند و حالا هم باید تعامل داشته باشند و باهم گره و پیوند داشته باشند و دشواریهای قدرت و سیاست و مدیریت را با تعامل حل فصل نمایند. اصلی ترین قاعده اجتناب از تفرفه و تخریب و توطیه و زوال، قاعده تعامل بین الافغانی و بین الاقوامی هست ما اگر تعامل و همکاری و نگاه خودی و درونی باهم نداشته باشیم پس چه کنیم و هر کدام طالبی علیه هم دیگر شویم. تعامل بین هم و همکاری دولت با مردم و مردم با دولت یگانه راه نجات و یگانه راه رستگاری ملی هست تعامل داشته باشیم تا رستگار شویم . 


غیریت بازن


 طالبان بلاهت زمان ماست چنانچه القاعده و داعش و.. بلاهت قرن تعریف شده است. نسبت طالبان بازن نسبت بیگانگی و دشمنی هست طالبان زنان را مثل دیگر تروریستها در جمله کالا اجناس تعریف کرده هست این شیوه رفتاری را همه تبهکاران دارند و به همبن دلیل است که در جاهای که مسلط شوند، غارت و چور و چپاول را از کالا و از زنان شروع می کنند. همانگونه که کالا را به یغما می برند زنان و دختران را نیز گرفتار کرده و به بازار برده فروشی می برند. پرسش اساسی برای توضیح این ضدیت و این نگاه کالای در باره زن چیست؟. پاسخ این است که متاسفانه علت بنیادی این نفرت و نگاه و تفسیر، عقیدتی هست از منظر قراات و روایت دینی و شریعتی طالبان القاعده و داعش زن در قلمرو کالا و اجناس واقع شده است زن در عقاید طالبان فاقد کرامت و شرف انسانی هست اگر کرامت و عزت می داشت در کنار اشیا و اموال غارت شده منتقل بازار نمی شد. رویه و رفتار طالبان و دیگر تندروان و تبهکاران اسلامی به اسلام صدمات زیادی وارد ساخته است برخی از جاده دیانت بیرون رفته و دین را منبع چنین بلاهت و روزهای سیاه گرفته است. در کنار عقاید و نگاه تحقیر آمیز و بیرونی و دشمنی بازن ، مساله عنعنه ها و سنتها نیز مزید برعلت شده است.چادر بوقره اگر درست تلفظ کرده باشم ، یک نوع عنعنه و سنت قبیله ای باید باشد در اسلام بخصوص در صدر اسلام پوششی به این صورت وجود نداشته است زنان خیلی راحت در جبهات جنگ دوشادوش مردان حضور می یافتند و صورتها باز و موهاپریشان و رها شده بود. روایتهای زندگی صدر اسلام یک نوع آزادی را نشان می دهد و شراب آخرین آیه های تحریم شده قرآن گفته شده است اما پوشش زن در بستر تاریخ و عجین شدن اعتقاد و عنعنه از حجاب وی چادر برقع و گونی و بوجی ساخته است. بهر تقدیر طالبان به دلیل غیریت با زن هم از اعتقادات و هم از عنعنه علیه زن و بر ضد زن سوته ساخته است و این دلیل جدایی و غیر خودی طالبان با زن شده است. 


قاچاق 


قاچاق معادن منبع بزرگی برای درامد تروریستها است امروز گزارشی از قاچاق سنگ مرمر توسط طالبان درولایت هلمند می خواندم. جبارقهرمان نماینده رییس جمهور دراردوی افغانستان باورد ارد که روزانه بین 50 تا 60 هزاردالر طالبان بابت استخراج معدن مرمر دریافت می کند وی تاکید دارد که سالانه تنها ازبابت سنگ مرمر درولایت هلمند چیزی درحدود 18 تا 20 میلیون دالرطالبان پول بدست می آورد. این چنین رویدادهای قاچاق بری معادن درشمال کشور نیزفراوان گزارش شده است. مثلا معدن سنگ لاجورد و دیگر احجارکریمه بی نهایت قیمت بها مثل زمرد ازارقام عمده قاچاق بران می باشد. اما نکات مهم درمورد قاچاق بران طالب این است که این گروه درولایت هلمند هرگز نمی گذارد که سنگ مرمر درخود ولایت هلمند پروسس و به مرحله تولید برسد.طالبان مرمر را درقلمرو خود درانحصارگرفته است و به خریداران اجازه نمی دهد که این سنگ که زیباترین نوع آن درولایت هلمند شناخته شده است را، به مرحله تولید برساند درلشکر گاه هلمند کارخانه های عظیم سنگ بری ساخته شده که معدن کاران گفته می شود از کشورایتالیا هستند. طالبان تنها به کسانی اجازه می دهد که سنگ مرمر را استخراج کند که به مقصد پاکستان منتقل نماید. این همان رابطه خودی و درونی و تعهد طالبانی را به خارج و بیگانه نشان می دهد. طالبان با مردم افغانستان و منافع این کشور ضدیت برگشت ناپذیرایجاد کرده و واقعا بیگانه است اما طالبان با پاکستان رابطه خودی و دوستی بوجود آورده است و سنگ مرمر و سنگ لاجورد و دیگر سنگهای تزیینی و قیمتی را برای کارخانه های پاکستان  مجاز دانسته و اما درخود کشور و درشهرلشکرگاه ممنوع شده است. سرمایه داران از بازرگانان سنگ ، سنگ مرمر را ازبازار آزاد با قیمتهای چند برابرتهیه می کنند. سنگ مرمرافغانستان ازهلمند و سنگهای دیگر ازولایت میدان وردک و ازولایت شمال وازبدخشان تماما توسط طالبان قاچاق به سوی پاکستان منتقل می شود.پاکستان سنگهای معادن کشور را پروسس کرده و به چند برابر قیمت به افغانستان و سایرکشورها می فروشند علامت نصب شده روی سنگهای افغانستان، پاکستانی است چنانچه درباره قالینهای افغانستان نیزچنین شده است قالین افغانی با مهر و علامت و مارک پاکستانی راهی بازارهای دنیا می شود. خلاصه اینکه طالبان قاچاق بران تاریخی  و برای منافع بیگانه قاچاق می کند و این همان نسبت و احساس خودی طالبان با بیگانه گان هست من گفته ام که نگاه طالبان با بیگانه و خارج نگاه درونی دوستی و خودی است اما طالبان با مردم افغانستان و با زنان و مردان جامعه غیریت و دشمنی دارد. قاچاق هم درحوزه و قلمرو طالبانی چنین تعبیرو تعریفی خودی و غیرخودی پیدا کرده است.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد