نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی
نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی

نگاه درونی و بیرونی -19-


نگاه درونی و بیرونی- ۱۹-


گفتگوی داغ


معذرت می خواهم کمی این بحث شخصی می شود ولی یاد آوری آن ضروری هست. چند تن از دوستان با گرایشهای متضاد و مختلف سیاسی با من وارد بحث شدند. از ورسا از بروکسیل و از کارکرد 13 ساله حکومت گذشته و در نهایت از خودم که چه کرده ام ، بحث داغی را راه انداختند ، دلیل داغی را که شرایط است، همه می دانند. گفتم که نشست ورسا موفق بود و گفتم که نشست بعدی بروکسیل سخت تر از ورسا هست و امید وارم که موفق باشیم اما در 13 سال گذشت فرصتهای مهم را از دست دادیم و کارهای بنیادی و استراتژیک را نکردیم و اما اینکه من چه کردم و دوستان  خیلی تعرضات و اشکالات داشتند نه از نوع فحاشی اما من گوش دادم و گفتم دوستان خبر دارند که گفته می شد جمعیت و نفوس تان هشتصد هزار نفر هست.گفتند بله مولوی صاحب خالص گفته بود. از اجلاس بن چه، خبر دارید. گفتند بله شما یکی از اعضای اصلی بودید. گفتم در بن 2001 از 35 چوکی 8 پست حکومتی یعنی 20 درصد برای شما فیصله شد و در اجلاس بن من نماینده تام الاخیار حزب و مردم بودم و این هشتصد هزار نفوس را مولوی خالص را تا 20 درصد براساس اسناد بالا بردم. البته اسناد من 25 درصد نفوس را نشان می داد. گفتند در عمل چنین نشد. گفتم این را بروید از استاد خلیلی از مدبر و از استاد محقق و... که مقام حکومتی داشته اند، پرسان کنید که در 13 سال چه کرده اند؟ گفتند که استاد محقق نبود گفتم درست است. پس بروید از مقامات سطح اول تان که بودند پرسان کنید. دوستان کمی گیج گنس شد یکی پرسید قبول این از بن 2001 تان  اما دیگه چی؟ گفتم من مقام حکومتی و پست اجرایی ندارم تنها در لیبیا  سفیر بودم که غزنی را از میان 40 شهر نامزد، در سال2013  باهمکاران خود" پایه تخت فرهنگی جهان اسلام "ساختیم. و بعد در تدوین توافقنامه حکومت وحدت ملی در سال2014 برای تیم اصلاحات و همگرایی ازطرف تیم سند خوبی تهیه کردم. موافقتنامه به نفع تیم انتخاباتی ما بسیار خوب نوشته شده است. خلاصه در گفتگوی داغ این گفتمانها را داشتم و فکر می کنم دوستان قانع ساخته باشم حال شما در باب این گفتمان چه نظر دارید؟

نکته بعدی هم این است که در دنیا حرفهای خوب زیاد است و زیاد گفته می شود مهم پس از حرف خوب عمل خوب است من قبول دارم که توافقات بن ۲۰۰۱ و فیصله های تاریخی آن را ما خوب طرح کردیم و به تصویب رسانده ایم. فیصله بن به لحاظ نگاه درونی اجتماعی یک موفقیت برای ما بود این نگاه که همه اقوام مشارکت عادلانه به تناسب حضور اجتماعی و جمعیتی شان داشته باشد، یک دید گاه ملی و خودی و داخلی هست و خوب است. در بن ۲۰۰۱ این بحث بود که توزیع و تقسیم عادلانه قدرت در افغانستان چه میکانیزم داشته باشد و دیدگاه مناسب و خرد مندانه چیست؟ زیرا برخی با مشارکت اقوام بشدت مخالف بود و هست این حرف برای شان خیلی تازه و تکان دهنده است که نظام سیاسی و توزیع قدرت بر مبنای مشارکت اقوام انجام شود و فی صدیهای مشارکت نیز مشخص شود مثلا جمعیت هزاره ها بیست در صد و میزان مشارکت و سهم شان همان بیست در صد باشد. نگاه سنتی و مسلط تاریخی این نبود. نگاه سنتی این است که ما همه افغان هستیم قوم معنا ندارد طرح هویتهای قومی احیا هویت های قومی است و این احیا باعث نفاق و تفرقه اجتماعی می شود. از این منظر مشارکت اقوام در قدرت سیاسی ، گناه نا بخشیدنی هست. نگاه همان یک نگاه است که ما همه افغانیم و نتیجه این دیدگاه و نگاه این می شود که بااقلیتهای قومی غیریت سازی شود و این البته با عدالت ساز گاری ندارد که با شعار که ماهمه افغانیم و دیگران را نفی کنیم و حضور شان را کتمان نماییم. واقعیت عدالت و انصاف و رعایت اصول و حقوق شهروندی این هست که مشارکت ملی داشته باشیم. خرد مندانه و عاقلانه همین نگاه است که مشارکت در قدرت ملی بدون تبعیض حقوق شهروندی باشد نگاه شهروند درجه یک و درجه دو نداشته باشیم این غیریت سازی و ظلم است که نباید تکرار شود. در بن ۲۰۰۱ توافق این شد که در افغانستان اقوام گوناگون و اقوام مختلف وجود دارند و مشکل اساسی و بنیادی هم حل این موضوع هست و گفته شد اقوام در حدی سنگین تاریخی و ریشه دار هست که احزاب را تحت تاثیر قرار داده. ما حزب فراگیر ملی نداریم و احزاب سیاسی در واقع سیمای قومی و تباری را بخود گرفته است. حاجی قدیر نشست بن را ترک و تحریم کرد و یگانه دلیلش این بود که در حق پشتون ظلم شده است. نتیجه این شد که در اداره موقت ، انتقالی و انتخابی باید میکانیزم مشارکت اقوام حل شود. زیر بناها و سازه های شهروندی و حقوق شهروندی، ابتدا شریک و سهیم ساختن اقوام در قدرت است و کسی این احساس را نداشته باشد که ما محرومیم و در حق ما ظلم شده است. شعار معترضین همین  است که برق توتاپ به دلیل قومی تغییر کرد و حتا معترضین اعتراض دارند که در ترکیب هیات ورسا از قوم هزاره یک نفر شرکت نداشته است. در ،بن، ما در فکر این بودیم که اداره موقت بر مبنای مشارکت اقوام ساخته شود من به تنهای با لخضر ابراهیمی نماینده ویژه ملل متحد صحبت کردم بحث روی مشارکت اقوام بود من گفتم جناب ابراهیمی صاحب شما مسوول این رویداد عظیم نشست بن هستید به هر ترتیبی که امکان دارد رضایت و قناعت اقوام افغانستان را بگیرید ممکن ده سال بعد اوضاع تغییر کند جای مطالبات قومی را حقوق شهروندی بگیرد و همه به یک چشم و نگاه دیده شود تبعیض و بی عدالتی نباشد لخضر ابراهیمی گفت ده سال. شما اگر تا نیم قرن دیگر به این هدف برسید بازهم موفق هستید. در قانون اساسی از چهارده قوم نام گرفته شده است دلیل آن  غیر از دید گاه واقعیت و واقعی چیزی دیگری نیست. واقعیت همین مشارکت اقوام در قدرت و سیاست هست و این دیدگاه و نگاه خودی ملی ودرونی هست. در نشست بن۲۰۰۱ همین کار را کردیم که خوب بود و بعد درلیبی که سفیر بودم غزنی را پایتخت ساختیم و در طرح و تدوین موافقت نامه سیاسی برای حکومت وحدت ملی نیز موفق بودم. اما همانگونه که اشاره کردم مهم تر از حرف و طرح خوب ، عمل خوب است  در دنیای حرفهای خوب و اما بدون عمل زیاد داریم.


کور خوانده اند

نظام سیاسی افغانستان حامیان قاطع دارد. امروز رهبران ناتو علیرغم دشواریها به اتفاق آرا از تعهدات شان تا سال۲۰۲۰ به مردم افغانستان و نیروهای امنیتی سخن گفتند. رییس جمهور و رییس اجراییه دو شادوش هم حرکت و ملاقاتها مشترک با رهبران ناتو داشتند فردا قرار است به گونه اختصاصی در باره افغانستان بحث نمایند. دشمنان و مخالفان کور خوانده اند حکومت وحدت ملی دوشادوش با متحدان خود پیروز است و دشمن را شکست می دهد. این مطلب که امروز نوشته ام گرچه به" جنبش فحاشی" ربطی ندارد اما بازهم فحاشان نامردانه دشنامهای شان را داده اند و جنبش مردمی را کما کان بد نام وسبک می کنند . طرح مساله برای افغانستان از چند منظر اهمیت دارد اول اینکه افغانستان بشدت نیاز به کمکها و همکاریهای منطقه ای دارد شعار اینکه خود کفا شویم در حال حاضر حلوا و حلوا گفتن هست که تنها آب دهن را شور می دهد و چیزی بیش نیست همه کار شناسان اذعان دارند که افغانستان نیاز مند کشورهای خارجی و متحدان خود می باشد و هر گز بی نیاز نشده است و اینکه گاهی رییس جمهور قبلی از سر عصبانیت به دنبال آلترناتیف ، متحدان غربی افغانستان می گشت و از روسیه و هند سخن می گفت از سر مخالفت و موضع گیری سیاسی و فقط شعار بود و نه امر دیگر. واقعیت امر این هست که افغانستان عمیقا در زمان رییس کرزی و دربن 2001 با جامعه جهانی و غرب و آمریکا گره خورد و این گره دیگر به آسانی باز شدنی نیست. نشان دادن ادرس دیگر چاره ساز نیست و روسیه هم که یک بار ناخنهایش در تنور افغانستان سوخت بعید است که دو باره دستش را به این تنور پیش نماید.نشست ورسا و اینکه تعهد داده شده تا سال 2020 به نیروهای افغانستان کمک شود، مسئله بسیار مهم است در یک نوشته گفتم موضوع بحث امروز رهبران آمریکا و اروپا در ورسای پولند تنها بحث امنیتی و نظامی و نحوه تقویت و حمایت از نیروهای افغانستان هست اما چند سازمان حقوق بشری و از جمله برق طلبان توتاپ درکابل می گویند که ورسا را جهنم برای رهبران افغانستان می کنیم. مطالبات در نشستهای بین المللی منطقی هست اما این دعا سوراخ دارد و این لافوکها سوراخ دعا را مثل دیگر سازمانهای حقوق بشری گم کرده اند بحث ورسا فقط ساحت امنیتی و نظامی است و کمکهای نظامی و امنیتی برای افغانستان تا سال 2020 یک دست آورد کلان برای افغانستان می باشد.
مساله دیگر هم این است که ما در یک جنگ نا خواسته و تحمیلی گرفتار شده ایم و تروریستهای خوانخوار هر روز از ما قربانی می گیرند و وضعیت مارا بسمت "عراقیزه" شدن پیش می برد. تحلیلگران، یگانه راه عبور و نجات از بحران را حمایت نظامی و امنیتی ناتو می دانند و جای این حمایت و تصمیم گیری نشستهای از نوعی ورسا و بعدش برکسیل هست و به همین دلیل حضور رییس جمهور و ریس اجراییه در کنفرانس ورسا اهمیت فو ق العاده دارد برخی گفته است که نباید خرسند و خوشحال باشیم در حالیکه خوشحالی منطق دارد و موفقیت رهبران حکومت در ورسا معنایش شکست و تضعیف تروریزم و پیروزی ما در جنگ تحمیلی هست. مردم بی نهایت خوشحال خواهند بود که تروریزم شکست بخورد و نابود شود. شکست تروریزم مستلزم دو شرط زیر بنایی است یکی ثبات و پایداری حکومت و نظام سیاسی و دیگری حمایت جامعه بین المللی و این دو مولفه را داریم و دشمنان مردم افغانستان کور خوانده اند و نمی توانند حکومت و نظام افغانستان را شکست دهند. و مساله سومی برای موفقیت و کامیابی حکومت وحدت ملی مساله مالی قضیه از نشستهای ورسا و بروکسیل هست گفته شده که عرصه امنیتی و نظامی درسال چیزی در حدود چهار میلیارد دالر هزینه لازم دارد و این پول تا سال 2024 باید برای نیروهای امنیتی تهیه شود افغانستان در حال حاضر تنها قادر است که نیم میلیارد را در سال از عواید خود تهیه نماید ولی بر نامه ریزی این گونه هست که تاسال2024 افغانستان در عرصه مالی برای نیروهای امنیتی خود کفا شود. خود کفایی مالی و پولی در این حد مستلزم این هست که ما حکومت داری خوب و عاری از فساد را داشته باشیم که این بحث حکومت داری خوب در روزهای آینده در بروکسیل صورت می گیرد. در نشست بروکسیل چنین بر نامه ریزی شده که در عرصه های انکشاف و توسعه باید پول در اختیار افغانستان گذاشته شود و چهارچوب و میکانیرم انتقال پول و استفاده بر مبنای طرحهای شفاف و قابل قبول برای هردو جانب افغانستان و جامعه جهانی صورت بگیرد. تعهدات باافغانستان جاده یک طر فه نیست و نخواهد بود دنیا برای حکومت داری خوب و حسابده پول می دهد و کمک می کند. این همه موضوعات در ورسا و بعدش در بروکسیل بحث می شود و اینکه جلب کمکهای امنیتی و نظامی داشته باشیم و اینکه رابطه استوار با متحدین خود برای شکست تروریزم و جنگ تحمیلی داشته باشیم و اینکه در عرصه های انکشافی پول بدست آوریم و برای حکومت داری خوب تلاش نماییم و فساد را ریشه کن نماییم و.. اینها مایه خرسندی ماشده است و اینکه نگاه دنیا را باخود داشته باشیم و منافع مشترک محور نگاه درونی و خودی و دوستی ما با منطقه و جهان باشد کاری که حکومت گذشته کم کم از دستش خارج می شد و فاصله و غیریت با دنیا و متحدان افغانستان ایجاد می کرد. تفاوت حکومت وحدت ملی با حکومت گذشته در همین موارد است و مردم به گذشته بر نمی گردد و با سختی و امید بسوی آینده در حرکت هست و برای رسیدن با این مقصد ملی نشستها و فیصله های ورسا و بروکسیل، استراتژیک هست

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد