نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی
نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی

نگاه درونی و بیرونی -20-

قتلگاه دهمزنگ و رویدادهای پس از آن


این رویداد شرورانه و خونین و هولناک بود. عامل و مسوول کشتار داعش اعلام شده است یعنی اینکه در صفحات رسمی خود مسوولیت را بعهده گرفت. از این که بگذریم دیروز در منزل آقای دانش معاون دوم رییس جمهور جلسه بر گزارشد. موضوع بحث رویدادهای پس از قتلگاه دهمیزنگ بود. افراطیون جنبش پس از اقدام شرورانه تروریستها ، شب در میدان دهمزنگ که حالا ،چوک شهدا ، نام گزاری شده است، گرد هم آمدند و طرح شان ادامه تحصن در چوک شهدا بود. جنرال مراد علی مراد در این نشست گزارشی مبسوطی از اقدام و ما موریت خودرا ارایه داد. فیصله شورای امنیت این بود که رسما از سوی گار نیزون در رسانه ها اعلام شد. بر اساس این فیصله عام هر گونه تحصن و نشست در چوک شهدای دهمیزنگ، ممنوع و خلاف مقررات و مخاطره آمیز اعلام شد و این احتمال که حمله تروریستی دیگری انجام شود نیز متصور بود. جنرال مراد موظف بود که موضع حکومت و فیصله شورای امنیت را به سران معترضین در میان بگذارد و از آنها بخواهند که تحصن در چهار راه دهمیزنگ به هیچ وجه قابل قبول و به صلاح امنبت نیست. افراطیون حرف جنرال را قبول نداشتند و اصرار برای ماندن در، چوک شهدا، را داشتند. جنرال مراد علی مراد گفت که من به آنها گفتم که از طرف حکومت، اجتماعات برای مدت ده روز ممنوع اعلام شده و همه رسانه ها موقف دولت و شورای امنیت را علام کرده اند و اگر شما حرف مرا قبول ندارید من مجبورم رابطه و تماس خود را باشما قطع کنم و نیروهای امنیتی خود مطابق دستور و فیصله اعلام شده وارد عمل می شوند و گفته باشم که تحصن و تظاهرات و اعتراضات برای ده روز منع شده است و اوضاع امنیتی ، دلیل این اقدام و کشتار بیرحمانه امروز هست. جنرال مرادعلی گفت که من تمامی موضوعات را به آنها گفتم و تاکید کردم که اگر گوش نمی دهید من ناگزیر گفتگو و تماسم را باشما قطع می کنم. سران جنبش اعتراضی گفتند که نه رابطه و تماس تان قطع نشود اما کارهای است که باید انجام شود و روی آن بحث شود و این شد که سران جنبش و معترضین قبول کردند که صحنه و چوک شهدا را حوالی ساعت دو بعد از نصف شب ترک نمایند. جنرال مراد علی مراد از انتقال افراد به مصلی گزارش داشت و همینگونه از جریان مراسم تشییع شهدا و امنیت مشیعین گزارش داد که بخوبی بر گزار شد. 

اعضای شرکننده که شامل علما ، جامعه دانشگاهی، سیاست مداران و رهبران احزاب سیاسی می شدند از جناب جنرال مراد علی مراد تشکر کردند و منم دو سوال داشتم یکی اینکه تعداد شهدا که امروز بخاک سپرده اید چند نفر بودند و سوال دوم من هم این بود که خبر نگار نیورک تایمز همین پرسش را از من داشت که در بین شهدا زنان هم بودند و یانه. جنرال مراد علی تعداد شهدا که در تیپه شهرک سبز بخاک سپرده شد را چهل نفر و گفت در بین شان شهید زن نداشتیم. عدد شهدا به هشتاد نفر می رسد و زخمیهای قتلگاه دهمزنگ بالای دو صد نفر هستند. در این نشست همه تقریبا اظهار نظر کردند و استاد محقق نظرش این بود که راه حل همان شد که طرح بدیل ۲۲۰ ولتی عملی شود و گردانندگان جنبش معترضین این حرفها را و گفتگو را قبول نکردند و نمی کنند ایشان گفت من با ایجاد یگ گروه تماس موافق هستم و اما می دانم که آنها گوش شان به این چیزها بدهکار نیست و گفتگو را قبول ندارند و هیچ یکی از ما هارا هم قبول ندارند و کار خود شان را کردند  و در آینده هم نیز خواهند کرد. اکثریت نظر شان این بود که گروه تماس با گردانندگان جنبش اعتراضی باشد و در شرایط فعلی جامعه و مردم بشدت نیاز به اتحاد و همبستگی دارد و حالا وقتی اینکه که کی ملامت هست و کی نیست  زود و بصلاح هم نیست. منم وقت برای صحبت گرفتم و رییس جلسه خود آقای دانش بود که قبلا صحبت کرده بود که من موقع صحبت ایشان نبودم و کمی دیر تر همراه حاجی عبده در جلسه شرکت داشتم. آقای دانش اجازه فرمودند و گفتند بفر مایید صحبت کنید. من ضمن تسلیت و تاثر از رویداد خونین دهمزنگ گفتم که ریشه این رویداد ها بر می گردد به مساله توتاپ که در حال حاضر به این صورت ظاهر شده است. مسیر سالنگ و مسیر بامیان و حکومت در یک جمع بندی نهایی گفته است که امکان تغییر وجود ندارد و کاری هست که سه سال روی آن کار صورت گرفته است. مذاکره و گفتگو جامع حکومت و رهبران جنبش روشنایی منجر به همین طرح بدیل ۳۰۰میگا وات شده است . این گونه نشان داده که تغییر آن امکان ندارد حالا اگر ما به صد نرسیده ایم اما نودرا از دست ندهیم مذاکره را تحریم نکنیم و خط قرمز نکشیم بالاخره یک طرف قضیه و مجری این طرحها حکومت است با حکومت دشمن نستیم و همین حکومت را بوجود آورده ایم. مشکل اساسی در این است که رهبران سیاسی اعضای جنبش و عناصر افراطی مرغ شان یک پا دارند و مذاکره را قبول ندارند. نکته دیگری که عرض کردم این بود که حکومت باید با موضوعات جدی قاطعانه و مسوولانه بر خورد نماید وقتی که می بیند جان و مال مردم در معرض خطر و تهدید است باید اقدام باز دارنده نماید و گفتم وقتی که از نظر حکومت ضریب امنیتی بالا بوده باید مانع از بر گزاری تظاهرات می شد که نشد و در این شرایط فضای ذهنی حکومت را ارزشهای دموکراسی اشغال کرد که آزادی مردم سالاری اعتراضات مردمی و... را ترجیح به اصول امنیتی داد که نمی داد این همه آدمها که شهید شدند اینها بزغاله نبودند . این همه انسان که تکه پاره شدند پرسش این است که چرا؟ و برای چی؟ این کار شد و خون یک انسان بالاتر از صد طرح توتاپ موهومی است تازه این توتاپ معلوم هم نیست که عملی و واقعی باشد پس برای چه این کار شد؟ جواب این خونها را کی می دهد؟ در پایان گفتم که با نظر دوستان موافقم که ارتباط و تماس با گردانندگان افراطی باشد اما باید به امور جدی و مسولانه برخورد شود اگر مذاکره می کنیم باید نتایج مذاکرات را قبول و حرمت گذاشته شود و اگر مواردی پیش می آید حکومت باید برخورد نماید و جلو خطر و تهدید و حفظ جان شهروندانش را داشته باشد درست کاری که جنرال صاحب مرادعلی به آن اشاره کرد اگر حکومت بخواهد می تواند.


دانش جلسه را جمع بندی کرد و گفت نتیجه بحث بصورت قاطع بماند برای نشست بعدی اما عجالتا یک ستاد تشکیل شود برای مراسم فاتحه گیری برای شهدا که زمان آن پنجشنبه پیشرو در نظر گرفته شد و مکان هم مسجد الزهرا. پیشنهاد تشکیل کمیته تماس با معترضین و پیشنهاد کمیته علما و متنفذین و دیگر مسایل به جلسات بعدی ماوکول گردید. من فردا در جلسه بورد هماهنگی باید شرکت می کردم که امروز بعد از ظهر از سارنوالی تلفن کرد که فردا در جلسه کمیته تحقیق و ارزیابی رویداد هولناک دهمزنگ شرکت نمایم. رییس جمهور براساس فیصله شورای امنیت کمیته تحقیق را ایجا کرده و فرمان داده که قضیه بصورت عاجل و جدی بررسی شود و نتایج آن به رییس جمهور گزارش شود. در این کمیته ۱۳ نفره که منم هم عضو هستم بحث بنیادی بحث تحقیق و ارزیابی همه جانبه از رویداد دوم اسد ۹۵ است. نگاه به قتلگاه دهمزنگ هم درونی و هم بیرونی هست زیرا علل و دلایلش به هردو ساحت بر می گردد دید گاه و روایت درونی و دید گاه و روایت بیرونی.


اقدام شرورانه و خونین دهمزنگ


داعش مسولیت این جنایت را بعهده گرفت. تعداد شهدا تا بحال 84 شهید و ۲۰۷ زخمی گزارش شده است. حکومت فردا را ماتم ملی اعلام کرد و پرچم افغانستان در سراسر دنیا نیمه بر افراشته و مردم در همه مساجد به روح شهدا اتحاف دعا و برای مجروحان شفای عاجل را تمنا دارند. اقدام امروز واقعا شرورانه بیرحم و خونین بود و کمتر چنین رویداد هولناک را در تظاهرات و اعتراضات، تاریخ افغانستان تجربه کرده است. معترضین جنبشی را بنام روشنایی که پایه و اساس آن را لین ۵۰۰ کلوولتی ترکمنستان تشکیل می داد ، برنامه ریزی و سازمان دهی کردند. اصل اعتراضات و تظاهرات از اصول مندرج در قانون اساسی هست و نکته دوم هم اعتراضات بر مبنای منطق و استدلال و رسیدن به اهداف سیاسی حقوقی و مطالبات جمعی هست. این منطق و گفتمان در ماجرای توتاپ رعایت نشد و داستان توتاپ که ماهیت خدماتی و خدمات رسانی داشت ، به یک باره تبدیل به ماجرای حیرت انگیز سیاسی گردید در همان آغاز خردمندان تاکید روی این نکته داشتند که توتاپ را سیاسی نکنید و توتاپ یک مساله اجتماعی خدمات رسانی برای مردم هست اما با دخالت سیاست مداران سر شناس کشور و اینکه خاک نشین شدند و برای توتاپ خط نشان سرخ و سیاه کشیدند، قضیه توتاپ را بتاتا سیاسی کردند. گذشته از سیاسی شدن و خط نشان قرمز، و اینکه روی خاک نشستند و سر انجام پیام و نتیجه آن به خاک مذلت نشاندن مردم شد. کشتار امروز امر ساده و ریختن خون بز غاله نبود گفتم که این عدد انسان در این ماجرا شهید و زخمی شده اند و مردم را به ماتم ملی نشاندند. همان گونه که در پیام رییس جمهور اشاره شد، خاطیان و گناهکاران حال چه حکومتی و چه بیرون از حکومت باید مورد باز پرسی حقوقی و قانونی قرار بگیرد. حقوق زیادی تلف و انسانهای زیادی کشته و زخمی شده اند و حکومت در قبال شهروندانش پاسخگو و مسوول هست.

مساله بنیادی تری که ماجرای توتاپ را تبدیل به فاجعه ساخت، انعطاف ناپذیری رهبران معترضین و کار گزاران جنبش روشنایی بود. آنها ثابت کردند که اهل مذاکره نستند و بقول داکتر امین احمدی خطابه را بجای مذاکره انتخاب کرده اند. توتاپ را حکومت گذشته تبدیل به معضل کرد و آن را مافیایی کرد و بعد گفتند که کارما نبود و نیست و مسول حکومت فعلی و تایید و فیصله یازده ثور ۹۵ است و در این باب هرکدام دیگری را شاهد می کشید و هدف بنیادی تبریه حکومت گذشته و تقصیر حکومت حالیه بود. توتاپ که شاید تبدیل به امر موهوم شود چون ریشه آن در خارج کشور و منبع آن انرژی کشور ترکمنستان هست، در نقاش و جدال بین حکومت گذشته و فعلی باید از طریق گفتگو و مذاکره حل می شد توافق عام این بود که درباره توتاپ بحث و گفتگو و راه حل برای آن پیدا شود. مذاکرات ممتد و پی هم در خانه های استاد محقق استاد دانش و استاد خلیلی بر گزارشد ولی خیلی سریع موضع گیریها تغییر کرد و کارگزاران جنبش بشمول سیاست مداران حامی و شامل جنبش با قاطعیت مذاکره با حکومت را رد کردند و تاکید داشتند که هر گز روی توتاپ با حکومت خاین گفتگو و مذاکره ندارند حرف همان یک حرف است مسیر توتاپ از بامیان و وردک بگذرد. اعلامیه های جنبش و استاد خلیلی و صادق مدبر را کسی فراموش نکرده اند که تماما متمر کز بر رد مذاکره با حکومت و متمرکز روی مسیر توتاپ از بامیان بود چهار کار شناس از دنیا بی خبر راکه تنها هنر شان همان درس سبق دانشگاهی هست و نه دانش و دانایی سیاسی مرتب القا می کردند که نه توتاپ قابل مذاکره نیست. سر انجام پس ازبررسی و گفتگوهای طولانی نتیجه این شد که ۲۲۰ کلوولت برق از راه دوشی بسوی بامیان کشیده شود و این دست آورد خوب و راه بدیل بجای طرح مافیای حکومت گذشته است اما کار گزاران جنبش هرگز و هرگز نتیجه این گفتگوها را قبول نکردند و کماکان اجتماعات در مصلی شهید مزاری داشتند و روزهای عید را تبدیل به روزهای مانور سیاسی نمودند و رجز می خواندند و در صفحات اجتماعی موج عظیم و ویرانگر فحاشی و بد زبانی را راه انداختند. من در این رویداد کارگزاران سیاسی و احساساتی را گناهکار و مقصر می دانم و اینکه راه آشتی ناپذیری و لجاجت و رقابت را در پیش گرفتند و توتاپ خدماتی را خط قرمز و سیاسی کردند را مقصر می دانم. توتاپ و کار مافیای شرکت برشنا در حکومت گذشته پایان تاریخ نبود مگر کم مصیبت گرفتاری و بلا و بی عدالتی در جامعه داریم که توتاپ موهوم شاید نمونه کوچکی آن باشد. سیاست مداران با خط قرمزهای شان توتاپ را غیر قابل گفتگو و ناموسی درست کردند. این اعتراض جوانان درست هست که چرا مردم را دعوت کردید؟ و چرا روی خاک نشستید؟ و چرا پافشاری روی تاپ داشتید ؟ و حالا چرا مارا تنها در میدان رها کرده اید؟. جوانان گناه ندارند گناه کار، کار گزاران لج باز جنبش و سیاست مداران مقصد دار و منظور دارهستند. من شخصا این موضوع را از استاد محقق پرسیدم و حتا کار شان را در اولین روزهای اعتراض که روی خاک نشست را انتقاد کردم. پاسخ مشترک دانش و محقق که از اعلامیه های شان پیدا است و آن این هست که ما توتاپ را قبول نداشتیم و به شدت اعتراض کردیم و از تدارک ملی اسناد را کشیدیم و این ما بودیم که مردم را نسبت به کار حکومت گذشته آگاهی دادیم. مردم اعتراض کردند که حق شان بود. مردم انکشاف متوازن می خواستند که باز حق شان هست و باز مردم طرف دار مذاکره و راه حل بودند و ما هم با حکومت دشمنی نداشتیم و در حکومت مسوولیت داریم و حکومت را مرجع امنیت و خدمت می دانیم و با انتخابات روی کار آورده ایم. راه حل همین بود که طرح بدیل را پیدا کردیم و طرح بدیل انتقال۲۲۰ ولت برق بسوی با میان و مناطق مرکزی، امر خرد مندانه و معقول هست و این یک دست آورد بود که ما به دست یافتیم. این راه حل را کار گزاران و سیاست مداران در جنبش قبول نکردند و تا همین دیروز استاد خلیلی و متحدانش پا فشاری داشت که به هیچ وجه تغییر لین پانصد کیلوولت را قبول نداریم . محقق . دانش می انند بگویند که کار شان توام با دست برای مردم مظلوم بود اما استاد خلیلی و مدبر و چهارتا افراطی دیگر بفرمایند بگویند که چه کردند و چه دست آوردی کار شان داشته اند و برای چه مردم را سرگردان کردند. مشکل دیگر در کنار لجاجت و مخالفت با گفتگو و مذاکره ، مساله جوانان و احساسات آنها در صفحات مجازی هست. اینکه هر نفر یک رسانه شویم که شدند چنان عرصه را تنگ ساخته بودند که مجال هیچ گونه بحث سازنده و منطقی را نگذاشته بود بازهم تاکید می کنم مقصر جوانان و مردم ما نیست آنها مشکلات دارند بیکار و در بدر هستند و یا آگاهی ندارند و در خارج از کشور زندگی می کنند و از فضا و دشواریهای داخل کشور اطلاع ندارند . یا اینکه بازهم گروها و مهره ها و چهره های سیاسی در جنبش بنام جوانان صدها صفحه جعلی درست کردند تا رقبای سیاسی شان را در هم بشکنند یادم نمی رود که یکی از همان سیاست مداران فعال و گرداننده و تمویل کننده جنبش در باره من گفته بودکه ناطقی را خوب در دم فحش و دشنام برابر کرده ایم که خود را به این سادگی خلاص نمی تواند که و اما حالا قضایا بگونه ای بر گشته است که وی خودرا خلاص نمی تواند خصوصا با دریای خونی که جاری شد نمی توانند مقصران هرکی باشند نمی توانند خود را براات دهند. سه روز پیش استاد محقق را دیدم در باره تظاهرات ۲ ماه اسد پرسیدم و اینکه با استاد دانش در این باب صحبت داشته اید نتیجه چه بود؟ استاد محقق به من گفت من با جناب دانش صحبت زیادی داشتم نتیجه این شد که با رهبران و کار گزاران جنبش مذاکره شود تا شاید راه حل پیدا شود. این مذاکرات شروع شد از جانب حکومت معصوم استانکزی رییس امنیت ملی و جناب قیومی مشاور ارشد رییس جمهور رسما وارد گفتگو شدند. این گفتگو ها مستمر سازنده و معنی دار بود. رییس امنیت همه مخاطرات و تهدیدات امنیتی و دشواریهای بی پایان حکومت را با معترضان در میان گذاشتند . و قبول کردن که علیرغم طرح بدیل توافق شده باز هم روی توتاپ صبحت شود. اما این بار تحول و تغییر بنیادی که پیش آمد این بود که استاد خلیلی و مدبر پای خودرا ازجنبش کشیدند حالا دلیلش هرچه بود ولی گفتند که در تظاهرات دوم اسد  شرکت نمی کنند اما بخش دیگر و آتشین و افراطی گفتند که تظاهرات دوم اسد را بر گزار می کنیم و این شد که امروز بر گزار کردند. تظاهرات به پایان رسید این فاز اول بود اما فاز دوم اعتصاب و خیمه بر پا کردن معترضین بو. مقامات امنیتی معتقد هستند که تحصن و خیمه بر پاکردن امر جداگانه است مجوز لازم دارد ولی معترضین این موضوع را نادیده گرفتند و علیرغم تهدیدات و احتمال حمله انتحاری و انفجار  در تمام افغانستان  که در سراسر کشورجریان دارد، آنها خیمه تحصن بر پاکردند که این فاجعه و اقدام شرورانه و خونین رویداد که حاصل آن تا کنون ۶۶ شهید و ۲۰۷ زخمی اعلام شده است. من در بحثهای دوام دار گفته ام که داعش و دیگر تروریستها امرخارجی و بیرونی و غیریت و دشمنی با مردم افغانستان دارند و نگاه و منظر شان بیرونی و دشمنی با مردم افغانستان هستند و یک نمونه آن رویداد بیرحمانه و شرورانه امروز.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد