بخش اول
چرا
و چگونه
فلسفه از چرایی و علت و جود اشیاء بحث می کند اما علم از چگونگی آن.
حال و گذشته
حکایت
حال جوامع، حکایت تاریخ آن است. قوم موفق آن است که از گذشته و تاریخ خود عبرت
بگیرد.
ریشه جنگ
ریشه
جنگ به اسطوره خلقت و فرزندان حضرت آدم " هابل و قابل " بر می گردد.
دشمنی دو برادر آدم را درتاریخ گرگ آدم ساخت.
22 مین سالیاد شهادت مزاری
اتحاد
و دوستی اقوام در افغانستان یک اصل و یک آرمان است اما دشمنی اقوام فاجعه.
آیاما تنها ییم ؟ ص
در
کهکشان راه شیری کرات شبیه زمین درفاصله های چهل سال نوری پیدا شده است اما
موجودات شبیه زمین دیده نشده است پس این پرسش که آیا ما درآفرینش تنهاییم پا بر
جاست. نقد و نظر
در ذات ص
منازعه
بخاطر منفعت در ذات هر موجودی هست اما جنگ انسان علیه انسان بی نهایت خطرناک و
بیرحمانه است. انسان در جنگ، موجود بیرحم و بی مدارا تعریف شده است.
چهل سال ص
چهل
سال جنایت و کشتار در افغانستان معلول تجاوز خارجی و نفاق داخلی است.
چپاول
ثروت
متراکم در واقع چپاول و تضییع حقوق مظلومان است. نقد و نظر
اژدها ص
تروریزم
اژدهای نفس آدمی است و پرورش دهنده آن دولتها و قدرتها. نقد و نظر
مست و دیوانه ص
تراکم
و تمرکز قدرت و ثروت نامشروع خطرناک است که اگر آن را به دم " موش"
ببندید.، موش را مست و دیوانه می کند. نقد و نظر
میثاق ص
جوامع بین المللی میثاق دارند و میثاق ملی ما "قانون اساسی" است.
طلوع نیوز:
تنوع ما، زیبایی ماست. نقد و نظر
جنگ
ریشه های جنگ درافغانستان : عدم صداقت ، تریاک ، تروریزم و استخبارات است. نقد و
نظر
آغاز و پایان ص
بیگ
بنگ انفجار عظیم ذره هیگز" ذره خدایی" آغاز آفرینش و بیگ کرانچ انهدام
بزرگ پایان آفرینش است.
هارمونی ص
گلدان
آفرینش انبساط قانونمند دارد بر داشت یک ذره سبب فرو پاشی تمام هستی می شود و
"موسیقی" آهنگ هارمونی آفرینش است.
عدالت ص
هر موجودی با حقوق و امتیازات خود متولد می شود رعایت آن " عدالت" و
تجاوز از آن " ظلم " است.
تعاون بقاء ص
گروهای
حیوانی با اصل " تنازع بقاء " زندگی می کنند اما جوامع انسانی با اصل
" تعاون بقاء " باید زندگی کنند و الا حیوانی اند.
طرح ص
افغانستان
جغرافیای موزاییک قومی است و طرح مزاری چیدن موزاییک در کنارهم برای عدالت و وحدت
ملی بود.
امیر جان صبوری : ص
شکستن دل " هنر" نیست.
قمشه ای : ص
حوا
بانوی خوشبخت بود بخاطر اینکه شوهرش " آدم " بود.
احیای هویت ص
فردوسی با خلق اسطوره رستم و سهراب عجم زنده کرد و ما هم با اسطوره مزاری و یاران " احیای هویت" می کنیم. نقد و نظر
دنیای مجازی ص
دنیای مجازی نسبتش با واقعیت " انعکاس" است و اما نسبت سایه با صاحب آن
"سراب".
زور خلق ص
" یدالله مع الجماعه " زور خلق زور خدا است
هادی ص
هادی موجودات دیگر "حواس پنجگانه" و اما هادی انسان" نیوکور
تیکس" 1 و حواس پنجگانه است.
" پ.ن. 1 منبع خرد "
نظام ص
هر
موجود زنده برای خود نظام دارد موریانه زنبور مورچه و...تفاوت موجودات با موجود
انسان در این است که آنها با غریزه و انسان با "خرد " برای خود نظام
ساخته اند.
تعلقات ص
انسان
در حال زندگی می کند اما تعلقاتش معطوف به گذشته و آینده است.
مکافات ص
عمل آدمی قرین با مکافات است و این دو لازم ملزوم هم اند. ازمکافات عمل غافل مشو گندم از گندم بروید جو
زجو. نقد و نظر
-------
زور و احترام ص
منافع
، بنیاد روابط کشورها را تشکیل می دهد اما شیوه های رسیدن به آن یکی زور و دیگری
احترام متقابل است. نقد و نظر
هابز: ص
آدم گرگ آدم است. نقد و نظر
ملت با تذکره ص
اگر بخواهیم انتخابات خوب داشته باشیم منافع سیاسی تامین و در حق مردم خیانت نشود
باید تذکره داشته باشیم." ملت با تذکره بهتر از ملت بی تذکره " است. نقد
و نظر
محل نزاع ص
برای
اینکه ارباب بمانی و منافع داشته باشی "محل نزاع" ایجاد کن و جهان اسلام
محل نزاع قدرتهای بزرگ است. نقد و نظر
بزرگی گفته است:
سیاست
علم قدرت است و هنر مدیریت دولت. نقد و نظر
تعریف انسان :
الانسان
حیوان ناطق یعنی انسان جانور بامنطق است.
قاعده
قاعده هر جنبش باید " خرد" باشد نه احساسات کاذب.
منسوب به ناپلون : ص
لشکر "خرگوش" که فر مانده اش "شیر " باشد ، بهتر است از
لشکر" شیر"
که فرمانده اش "خرگوش" باشد.
مسافران حوت 73
سفر
و حرکت اصل جوهری در آفرینش است و ابدی. هرروز هرماه و هر سال مسافر داریم و حالا
زمان سفر و شهادت مسافران حوت 73 است و همه باهم عزیمت شان را گرامی می داریم. نقد
و نظر
---
جوینده ص
جوینده
یابنده است. من جد وجد.
----------------------------
عدالت
عدالت پایه وحدت است وحدت اجتماعی و وحدت ملی بدون عدالت و حقوق شهروندی
دروغ و میکانیکی است.
--------
قاعده :
عقل سالم در بدن سالم است اما این قاعده استثنا دارد. استفین هاوکینگ.
------
مارکس گفته است:
اقتصاد زیر بنا است و دین افیون توده ها.
-----
هدف وسلیه را توجیه می کند و یانه ؟
--------
جنگ اوج جنون آدمی است.
-------
امور بی سرحد ص
علم، فلسفه، اخلاق و تکنولوژی امور بشری هستند و بی سرحد.
------
تهاجم ص
تجاوز،
تهاجم و تعرض سخت افزارهای انسانی و اجتماعی است مثل تجاوز جنسی تعرض نظامی و
تهاجم اما فرهنگ، اخلاق و ادیان امور نرم افزاری و متجاوز نستند نتیجه اینکه
" تهاجم فرهنگی" نداریم.
-----
تعصب ص
سخت گیری تعصب خامی است - تا جنینی کار خون آشامی است. مولانا
--- جنگ ص
آدمی
عمرش با جنگ و خونریزی عجین بوده و همیشه سفک دما داشته است اما جنگ درتاریخ بشر
دو صورت مشروع " دفاع "و نامشروع " تجاوز" داشته است.
---
چند صدایی ص
چند
صدایی در سیاست در ایده لوژی در تنوعات فرهنگی و در جامعه خوب است از تضارب افکار
تکامل پیدا می شود.
---
عدالت
عدالت پایه وحدت است وحدت اجتماعی و وحدت ملی بدون عدالت و حقوق شهروندی
دروغ و میکانیکی است.
-----
سه ماهی ص
دو
صیاد بر حوض آبی وارد می شوند و سه ماهی چاق و چله را می بینند و هوس صید شان می
کنند. ماهی اولی می گوید که صیاد سایه اش افتاد و رفت بی دلیل آمد و با دلیل بر می
گردد ماهی اولی می گوید با ید از حوض مهاجرت کرد. ماهی دوم و سوم می گوید نه ما
هستم. ماهی اول عزم هجرت و با قبول دشواریها از حوض بیرون و وصل به اقیانوس می
شود. صیادان بر می گردند و "چنگ" در حوض می اندازند. ماهی دومی با
دیدن" چنگ" به این فکر می افتد که خود را مرده اندازد و می اندازد به
این ترتیب صیاد تف انداخته و او را در عمق اقیانوس پرتاب می کند و اما ماهی سوم
توکل به خدا کرده می ماند و صید می شود و بعد طبخ و اکل. مولانا آدمها را به سه
دسته ماهی تشبیه کرده است.
-----
مرام
آدمی خلقتش بخاطر مرام بوده است. شهداء دشت بلا سال 61 هجری و شهداء حوت 13733
مرام داشتند و آدم قربان انسانهای با مرام.
---
رفیقم می گفت : ص
از بی عرضه گی صاحب خانه روباه بر پشت بام بالا می شود.
--- اعتماد
نخ ارتباطات در مناسبات جمعی " اعتماد" است امر که ما فاقد آن هستیم.
-----
مسافران حوت 73
سفر
و حرکت اصل جوهری در آفرینش است و ابدی. هرروز هرماه و هر سال مسافر داریم و حالا
زمان سفر و شهادت مسافران حوت 73 است و همه باهم عزیمت شان را گرامی می داریم.
------
"ص
چه وقت می فهمیم که می فهمیم"؟ هیبت خورانی
----
اژدهای نفس ص
صیاد
اژدهای یخ زده و عظیمی را با جل و پلاس بسته و به چهار راهی بغداد می آورد و در
گرمای روز با سر صداهای زیاد مردم را دور اژدهای کرخت جمع می کند. اژدها کم کم یخش
آب و کرختیش بر طرف و به یک باره خود را تکان و از میان جل و پلاس بیرون ابتدا صیاد
و سپس ده ها تماشاچی را پاره پاره می کند. مولانا نفس آدمی را تشبیه به اژدها می
کند.
-----
خر و خاتون ص
مولانا
آورده است : کنیزک جماع خر با خاتونش را دید و سخت به هوس افتاد. ازقضا روزی
شاهزاده خاتون ازقصر بیرون و کنیزک خر را بالای خود می خواند. الاغ حسب عادت فیه
خود را بر فیها کنیزک چنان می فشارد که کنیزک در جا نفسش کنده می شود. شاهزاده
خاتون به قصر بر می گردد و مرگ کنیزک در پای خر را می بیند و می گوید: کیر را دیدی
ولی کدو را نه. اما شاهزاده خاتون کدو راشکافته و روی فیه خر گذاشته و به اندازه
ضرورت فیه رفت آمد داشته است. مولانا صحبت از هوس دارد.
----
ظرفیت ص
جوانی
با اصرار از موسی پیامبر زبان جانوران می آموزد. او در دو روز مناقشه حیوانات در
خانه اش پی می برد که گاو و اسب می میرد و هردو را پیش از مرگ به بازار می برد و
می فروشد و اما روز سوم سگ به مرغ می گوید که تو دروغ گو هستی ولی مرغ می گوید من
موذنم و دروغ نمی گویم گاو و اسب باید می مرد اما مالکم فروخت اما فردا مطمئن باش
که مالک ما می میرد و تو سگ، شکم سیر گوشت خواهی خورد. جوان چون خبر بشنید و رفت
پهلوی موسی پیامبر که اورا در یابد اما موسی گفت تیر اجل رها و به اسب و گاو اصابت
می کرد اما تو دانستی و به دیگران فروختی پس برو جوان آماده مرگ شو.
----
خبرچین ص
موسی
پیامبر هنگام عزیمت به کوه طور مردی را دید که در عمق دره خیمه و خرگاه پهن کرده
است. موسی گفت ای مرد از سکونت در عمق وادی حذرکن که سیلاب دارد. مرد گفت برو تو
بکار خود برس و احتیاج به اندرز تو نیست. موسی هنگام بازگشت دید که تمام هستی گله
و رمه مرد را سیلاب برده است. موسی گفت نگفتم که حذر کن و سیلاب دارد. مرد گفت
سالها سیلابی در کارنبود اما خانه خبرچین خراب که خدارا خبرکرد و مرا در.
----
هرکی بخود نازد ص
سلیمان
نبی در کنار جوی نگاهش به کرمی افتاد و از فرط حقارت کرم گفت خدایا این را براى چه
آفریدی؟ خداوند ندا در داد و گفت همان کرم از من می پرسد که این سلیمان را برای چه
آفریدی و به چه دردی می خورد ؟. نقد و نظر
----
خانواده ص
اصل و ستون زندگی ، خانواده است و جامعه سقف براین ستون و خیمه. نقد و نظر
-----
منسوب به هتلر: ص
مرزهای حق و باطل را " زور" تعیین می کند. نقد و نظر
پ.ن
آیا زور در عالم فقط زور نظامی است؟
----- جنگ اوج جنون آدمی است. نقد و نظر
----
جنگ برای صلح ص
مفهوم
این مقوله این است که جنگ می کنیم تا طرف به صلح تمکین نماید. یعنی تمکین و تسلیم
حاصل جنگ است. نقد و نظر
----
راسیزم گفته است: ص
غرب خردگرا شرق عاطفی و احساساتی و اما سیاه اهل رقص و موسیقی است. نقد و نظر
-----
مارکسیستهای بومی: ص
مارکسیست تحلیل مشخص از وضعیت مشخص است.آیا این تعریف شامل هر مکتبی می شود؟ نقد و
نظر
-----
مناقشه
مناقشه
دو کشور همسایه "افغانستان و پاکستان" زخم ناسور و تاریخی است و حالا
طرح شکایت مظلوم از ظالم به سازمان ملل رفته است. نقد و نظر
---
وسیله
راه
بسوی هدف وسیله لازم دارد و برای نیل به هدف باید وسیله را مجهز کرد تا مسافران
هدف در راه نمانند و تلف نشوند. نقد و نظر
----
هدف وسیله را توجیه می کند و یا نمی کند؟ نقد و نظر
-----
ادبیات
هر
پدیده ادبیات و نام نشان خاص خود را دارد. لزومی ندارد که شما برای او خط نشان
تعیین نمایید. مثلا فکس را "دور نویس" و یا رادیو را "دبلی
غژ" بنامید. نقد و نظر
"از خاطرات ادلف هیتلر"
یک
روز صبح سرد در سرمای شدید مونیخ آلمان من کودکی 8 ساله بودم. لباس هایم هم آنقدر
گرم نبود که بتوانم تحمل کنم. خانه مان هم که یک اتاق کوچک بود من و خواهر و برادر
و مادرم زندگی میکردیم.
من
برادر بزرگتر بودم. مادرم از سرطان سینه رنج میبرد. تا اینکه آنروز صبح نفس کشیدنش
کم شد. اشک در چشمانش جمع شد. نمیدانست با ما چه کند. سه کودک زیر 9 سال که نه پدر
دارند نه فامیل. مادرشان هم که اکنون رو به مرگ است. دم گوشم به من چیزی گفت، او
گفت که تو باید از برادرو خواهرت
مراقبت کنی. من که هشت سال بیشتر نداشتم قطره اشکم ریخت روی صورت مادرم. سریع بلند
شدم تا پزشکی بیاورم. نزدیک ترین درمانگاه به خانه من درمانگاهی بود که پزشکانش
یهودی بودند. رفتم التماسشان کردم.
میخندیدند و میگفتند به پدرت بگو
بیاید تا یک پزشک با خود ببرد. آنقدر التماس کردم آنقدر گریه کردم که تمام صورتم قرمز بود اما هیچکس دلش برای من
نسوخت.
چند دارو که نمیدانستم چیست از آن
جا دزدیدم و دویدم. آن هاهم دنبال من دویدند. وقتی رسیدم به خانه برادرم و خواهرم
گریه میکردند. دستانم لرزید و برادر کوچکم گفت مادر نفس نمیکشد آدلف!
شل شدم، دارو ها افتاد آرام آرام به سمتش رفتم. وقتی صورت نازنینش را لمس کردم آنقدر سرد شده بود که دیگر کار از کار گذشته بود.
یهودیان وارد خانه شدند و مرا به زندان کودکان بردند. آنقدر مرا زدند که دیگر خون بالا میاوردم. وقتی بعد چند روز آزاد شدم دیدم خواهرو برادر کوچکم نزد همسایه ما هستند. همسایه مادرم را خاک کرده بود. دیگر هیچ چیز برای از دست دادن نداشتم. کارم شب و روز درس خواندن و گدایی کردن بود، چه زمستان چه بهار چه ...
وقتی
رهبر آلمان شدم اولین جایی را که با خاک یکسان کردم همان درمانگاه مونیخ بود.
سنشان بالا رفته بود و مرا نمیشناختند. اما هم اکنون من رهبر کشور آلمان بودم.
التماسم میکردند، دستور دادم زمین را بکنند و هر 6 نفر را درون چاله با دست و پای
بسته بیاندازند و چاله را پر کنند. تمنا میکردند و میگفتند ما زن و بچه داریم.
آنقدر بالای چاله پر شده ماندم تا درون خاک نفسشان بریده شود و این شد شروع کشتار
میلیونی یهودیان و ...
آدلف
هیتلر
خاطرات
کودکی نبرد من 1941
ازصفحه بانو ارزگانی
ثروت مندی که ازتشنگی و گرسنگی مرد.
یکی از بزرگترین ثروتمندان یهودی در انگلستان زندگی می کرد. او
"رود تچلد" نام داشت.
بخاطر ثروت زیادش گاهی وقت ها به دولت انگلستان هم قرض می داد!!!
گاو صندوقی داشت به اندازه یک اتاق و بخش عمده ای از آن مملو بود از پول، طلا و
اسناد املاکش.
روزی جهت انجام
کاری به درون گاو صندوقش رفت و به اشتباه در اتاق قفل شد.
فریاد کشید اما
کسی صدایش را نشنید.
چون
قصربزرگی داشت ویکی از عادت هایش هم این بود که بیشتر وقت ها به مدت چند روز خارج
از کشور بود، وقتی کسی اورا ندید همه فکر کردند او در سفر است.
چون جز
خودش هیچکس حق نزدیک شدن به گاوصندوق او را نداشت، کسی سراغ گاو صندوق نرفت و همه
خدمتکارانش قصر را ترک کرده و از طریق جستجو در بیرون قصر به دنبال او بودند و
سرانجام به این نتیجه رسیدند که او باز هم بی خبر به خارج از کشور رفته است و از
جستجو دست کشیدند.
او همچنان فریاد
می زد و گریه می کرد تا جایی که از پادر آمد.
دستش را زخمی کرد
و روی دیوار نوشت:
ثروتمندترین
انسان در دنیا از گرسنگی و تشنگی می میرد.
کسی مرگش
را نفهمید تا اینکه بعد از چند هفته بی خبری از او، پلیس موفق به کشف جسد او در
گاو صندوقش شد.
ازصفحه
نصرالله محسنی
نقل است از کانت
فیلسوف بزرگ زمان: مرگ تعصب تولید اخلاق است.
دیروز بحث بود که" دین "مقدم است و یا " اخلاق" من یکی براین
نظر بودم که " اخلاق" نقد و نظر
نخبگان سیاسی در
دو لین
دولین سیاسی ایجاد شده اند و نخبگان
در دو خط تقسیم. خط اول نظام ریاستی متمرکز و خط دوم نظام غیر متمرکز صدارتی و یا
پارلمانی. نقد و نظر
غریق
غریق و غرق تنها دریایی نیست.
روزهای سختی که جنرال دارد یک نوع غریق است. امروز در جای بحث داشتیم اما کسی راه
نجات و روشن از غرقاب را نشان داده نتوانست و یک عده ایشچی را محکوم کردند. شما چه
فکر می کنید؟ نقد و نظر
علم و تخیل
سر آرتور کلارک خالق اودیسه 20000 است و نویسنده رمانهای " علمی تخیلی"
بر مبنای رومان او طرح ماهواره ها در مدار زمین ساخته شد. از انشتین پرسیده شد که
علم بهتر است و یا تخیل جوابش " تخیل" او دلیل آورد. نقد و نظر
سلیقه
سلیقه خوب چیز است اما نمی دانم از
کجا پیدا می شود. دوستانی را می شناسم که زیاد کتاب خوانده اند اما گم شده اند.
نمی دانند که چه کنند و چه بگویند ولی بازهم جماعتی را می شناسم که زیاد نخوانده
اند اما واقعا می دانند که چه کنند و چه بگویند گروه دوم را اهل سلیقه یافته ام
اما گروه اول را بی سلیقه. نقد و نظر
سیاست چیست؟
خاطرات بزرگی را می خواندم. پرسش از
او این بود که سیاست چیست؟ هنر و یا علم. او جواب داشت و شما چه جواب دارید؟ نقد و
نظر
غیر متمرکز
نماینده اتحادیه اروپا از ساختار
غیر متمرکز درافغانستان حمایت و جناب سفیر آقای محب به او حمله کرد. نقد و نظر
اوت لوک
همان چشم انداز است. دیشب در یک
نشست در باره چشم انداز سیاسی و امنیتی افغانستان بحث داشیم دو تصویر مثبت و منفی
و بد خوب با ذکر دلایل ارایه شد. شما چه فکر می کنید؟. نقد و نظر
تفسیر غلط
این تفسیر غلط است که گفته شود نظام
غیر متمرکز فراخوانی تجزیه و تفرقه است. نقد و نظر
صلح با وضع شرط شروط خطا است. مصالحه بین الافغانی بدون دخالت خارجی باشد. نقد و نظر
شکار مخالفان و تروریستها مهم است. بی سر نشینهای ترامپ امروز در افغانستان اقدام به شکار مخالفان داشت. نقد و نظر
همگرایی و واگرایی روسیه و آمریکا چه تاثیری روی آینده افغانستان دارد؟ نقد و نظر
قابل توجه امیری
امیری در باره برف رمان و روایت عاشقانه نوشت و تشویق کرد و حالا برف در همه جا و
در هزارجات " کولاک" کرده است. نقد و نظر
صلح خیر است و نشانه های آن نمایان. حزب اسلامی حکمتیار از لیست سیاه برداشته شد و انجنیر حکمتیار تا آخر همین ماه ظاهر می شود. نقد و نظر
توبه نامه امیری
علی امیری عشق برفی پیدا کرد و
معشوقش را" مخمل سفید" نام گذاشت اما وقتی عشق برفی کمرش را خم
ساخت" توبه نامه" نوشت و برف را "مخمل فلاکت" نام گذاشت. نقد
و نظر
اینکه امیری برف را" مخمل فلاکت" نام گذاشته است و به صورت آن تف و بلغم انداخته تایید است. امروز چند نفر را لینگ به هوا و راهی شفانه کرد دو تا را شناختم. بی نقد و بی نظر
اولویت
ترامپ برای حکومتش اولویتها دارد.
هر نظام حکومتی در دنیا این کار را می کند اما حکومت افغانستان چه اولویتها را
دنبال کند؟ .نقد و نظر
عادت بخون
جنین، به خون خواری عادت دارد و
حیات آن به خون بسته است چون جنین است. تروریزم خود جنین خوار است و تا این خون
آشام بزرگ شود روزگار مردم سیاه است. نقد و نظر
خداوندگار بلخ به دوست همبازی اش گفت: پریدن به پایین کمال نیست .کمال در صعود است. صعود و سقوط آدمی و اما می گویند ما مستمرا سقوط داشته ایم و نه صعود.نقد و نظر
کاتب
سطح و عمق دو مقوله است گوهر در سطح
نیست. فیض محمد کاتب از جمله نوابغ درواقعه نگاری است و شما را به عمق رویداد ها
می برد. فردا در ارگ و کانتیننتال از کاتب تجلیل می شود و من همین بحث "سطح و
عمق" را خواهیم داشت. نقد و نظر
چراغ
امروز در واقع روز کاتب در کابل
بود. فیض محمد کاتب عظیم ترین روایت تاریخ را دارد و این روایت کلان تاریخی
"چراغ "است. سراج همان چراغ گوهر یاب در عمق است. نقد و نظر
مشک آن است که خود ببوید نه اینکه عطار بگوید. فیض محمد کاتب خودش چراغ است و هزاره و می بوید لزومی ندارد که ما و شما چیغ بزنیم که او هزاره است. نقد و نظر
جنگ دو مشروطه
خواه
صدیق فرهنگ در خاطراتش نوشته است دو
مشروطه خواه در زندان بخاطر سوخت بخاری جنگ کردند و دیروز امیری هم مشروطه خواهی
را در افغانستان امر عدمی خواند. نقد و نظر
به سه دلیل طالبان در افغانستان روزگار مناسب نخواهد داشت. 1-اختلافات شدید داخلی طالبان،2- تعهدات سرکوب نظامی ازسوی ترامپ 3- تجهیرات نظامی به نیروهای افغانستان. نقد و نظر
والی هلمند دو دلیل عمده اختلافات طالبان را برشمرد: درامد تریاک و نا امیدی از جنگ. نقد و نظر
رییس جمهور آمریکا می رود و رییس اجراییه هم در سفر. جنرال دوستم هم در گیر ایشجی این کشور در خون تر شده قاعدتا در دست دانش صاحب افتاده است. نقد و نظر
رفیقم می گفت : دو بخش زندگی آدمی مخفی است و مالکان تکنولوژی تمامی اسرار آدمی را در اختیار خود گرفته است و" تبلی السرایر" دنیا در اختیارش. اگر پرده دری کند و اسرار را بیرون آن وقت قیامتی بر پا خواهد شد. نقد و نظر
امیری در باره برف در باره طبیعت در باره هر چیزی نگاه عاشقانه پیدا کرده است و حالا روز کشیش ولنتاین را این گونه ستایش کرده است. نقد و نظر
سه دلیل برای خروج روسها 1- مقاومت شدید مردم 2- حمایت بین المللی از مجاهدان 3- تغییرات بنیادی " گلازنوست و پروستریکا" در شوروی. نقد و نظر
در یک سمینار بودیم مجری می گفت بیایید در باره امور کنونی جهان بحث کنیم و بعد می گفت بیایید جهان را تا سال 2050 پیش بینی نماییم. ما افغانها اینیم دیگه. نقد و نظر