نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی
نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی

لوی جرگه رییس جمهور کرزی با لوی جرگه های ا مراء وسلاطین پیشین چه

لوی جرگه رییس جمهور کرزی با لوی جرگه های ا مراء وسلاطین پیشین چه فرقی دارد؟

 

تابلوهای بزرگ وچشم گیر شهر کابل، با شعار های رنگارنگ" لوی جرگه عنعنوی " مزین شده است .رییس جمهو کرزی تصمیم گرفته است که در آخر این ماه لوی جرگه عنعنوی خود را برگزار نماید .برنامه این نشست ظاهرا مساله پیمان استراتژیک با آمریکا ونحوه گفتگوهای صلح بامخالفان، عنوان شده است .برخی رسانه ها به نکته ای دیگری نیز اشاره می کند که هدف رییس جمهور دست اندازی و تغییر دربرخی مواد قانو اساسی است که در دور بعدی، ریاست جمهوری وی تمدید ویا یکی از اقارب وفرد مورد نظر رییس جمهور تایید شود .دپلمات غربی درکابل به نقل از صبغه الله مجددی که ریا ست جرگه را به عهده خواهد داشت گفته است که حضرت صاحب قصد دارد تغییرات دربرخی مواد قانون اساسی به وجود آورد. دپلمات اروپایی این موضوع را از من پرسید که آیا یک چنین مساله ای ممکن است .گفتم تغییر واصلاحات درقانون اساسی وتصویب آن ،ازخود لوی جرگه خاصی به نام لوی جرگه قانون اساسی دارد .اما در کشوریکه رییس جمهور آن همه کاره باشد ،هر کاری را که بخواهد می تواند انجام دهد.پس ممکن است در لوی جرگه پیش روی، تغییرات واصلاحاتی را به نفع ادامه وتمدید حکومت خود بوجود آورد .

دلیل مساله درمتن لوی جرگه نهفته است زیرا درتاریخ افغانستان جریان تشکیل آن، مبنایی دموکراتیک نداشته .لوی جرگه ها بلا استثناء تابع اراده ونظر امیر ،سلطان دراین کشور بوده لوی جرگه ابعاد ملی نداشته بلکه فرمایشی وسفارشی بوده وتمام برنامه های آن ازقبل دکته می شده ، امیر ،سلطان ،ورییس جمهور در افغانستان مرام وهدف سیاسی را درنظر گرفته وبرای توجیه و مشروعیت مرام سیاسی خود لوی جرگه دائر می کرد. فیصله های مجلس ابزار استبداد وخود کامه گی ،سلطان مستبد ورییس جمهور دکتاتور وخو کامه بوده است.

 شاه امان الله درتاریخ افغانستان بدعت گزاریهای زیادی داشت ویکی ازروشن فکرترین ونادر ترین امیر افغانستان بود وی درسال 1928 لوی جرگه پغمان را دائر کرد اراده شاه متجدد وروشن فکر این بود که اعضای لوی جرگه زن ومرد با لباس اروپایی وارد مجلس شود .مرام شاه اما ن الله اجبار والزام پوشیدن لباس غربی بود.درعمل لوی جرگه پغمان افراط گراییهای بی شماری داشت زنان حجاب خود را کنار گذاشتند مردان لباس غربی درتن کرده بودند زیرا که شاه آن را می خواست  اما این رفتار درتضاد با تمایلات جامعه سنتی قرارگرفت سر انجام تمام برنامه ها، با شکست مواجه شد وشاه را بسیار دیروقت وادار به توبه وانابه کرد.

لوی جرگه های سالهای دوران محمد هاشم خان وشاه محمود خان وصدارت سردار محمد داوود خان وهمینطور لوی جرگه دهه قانون اساسی ازسال 1963 تا سال 1973 بدون استثنا مطابق مرام واراده شاه وصدر اعظم افغانستان ،دائر شد وفیصله های آن درواقع ، موضوعات سیاسی مورد علاقه شاهان کشوربود. کسی نمی تواند نشان دهد که لوی جرگه های زمان محمد هاشم وشاه محمود در سالهای 1933 تا سا لهای 1953 فیصله های داشته که با اراده آنها در تضاد بوده .لوی جرگه زمان صدارت داود خان در سالهای 1953 تا سال های 1963 درچهار جوپ خواسته ها وبرنامه های سردار محمد داود خان تنظیم شده ویک مورد خارج از مرام وی به تصویب نرسیده .لوی جرگه داود خان درزمان ریاست وی در سالهای 1973 تا سال های 1978 زمان مرگش برهمین منوال دائر شد.

 در د هه اشغال افغانستان کمونستهای دوآتشه کشور به تقلید وتبعیت از اتحاد جماهیر شوروی ،پروسه سنتی لوی جرگه را کنار گذاشتند وآن را یک موضوع کهنه وارتجاعی می دانستند ولی درآخر دهه اشغال رهبران کمونیست نتوانیست مقاومت کنند داکتر نجیب الله، ظاهرا یک نوع بازگشت و رجعت  به لوی جرگه های عنعنوی را برخلاف اعتقادات خود، اجبارا به نمایش گذاشت.اما کار ازکا ر گذشته بود.

رییس جمهور کرزی تفته جدا بافته ازاین سنت وتاریخ نیست ونمی تواند باشد وی نه تجدد طلبی شاه اما ن الله را به ارث برده است ونه هم نشانه از غرور داود در وی دیده می شود .یکی از رهبران سیاسی در کشور درمورد رییس جمهور کرزی گفته است

که حامد کرزی  نماد ازسنت وارتجاع درمتن تجدد وتمدن است . این سخن زیاد دور از شخصیت ومنش وی نیست وی فرزند معروف ترین ومعتبر ترین خان قبیله ،شهید عبد الاحد خان کرزی است.مدیریت وی بسیار شباهت به عنعنات قبیله ای دارد به گفته آگا هان ،کرزی خوشش می یاید که با بزرگان جامعه بنیشیند پیرامون موضوعات کشوری با آنها مشوره نماید واین ازخصوصیات وویژه گیهای شخصیت ایشان است .

رییس جمهورکرزی به نهاد های مدنی وقانونی کشور کم تر اهمیت قائل است رشد احزاب وشکوفایی آنها در مبارزات سیاسی ورقابت در تمرین وتکوین دموکراسی درافغانستان درحکومت وی کم ترین منزلت را داشته است دهه کرزی بد ترین دهه در مورد احزاب سیاسی کشور بود.دموکراسی ونظام مردم سالاری بدون توسعه وشکوفایی احزاب ممکن نیست زیرا پایه های دموکراسی درجوامع نه قبیله است ونه هم بر اساس اعتقادات وایدلوژی خاص دموکراسی ،سبز وشکوفا شده است پایه ومبنایی دموکراسی احزاب سیاسی درجامعه است امریکه دهه حامد کرزی دهه مرگ احزاب سیاسی ،شناخته شده. جرگه های رییس جمهورحامد کرزی به همین دلیل است که با جرگه های محمد هاشم خان ،شاه محمودخان ،سردار محمد داود خان و بابایی ملت فرقی ندارد .جرگه بر اساس میل رییس جمهور دائر می شود فیصله های آن هم مطابق خواست ایشان می باشد.میکانیزم تدویر همان میکانیزم سنتی وکهنه تاریخی است کسانیکه دراین اجتماع گرد هم می یا یند همه ازمقامات حکومت ،ارکان نظام هستند اعضای دو مجلس نمایندگان والیهای کشور اعضای شوراهای ولایتی وتعداد ملاها وریش سفیدان ومتنفذین مورد نظر رییس جمهور ،دراین جرگه عنعنوی جمع می شوند.

احزاب سیاسی که برنامه دارند اصولا جایی دراین اجتماعات ندارند وحکومت هیچ کسی را به عنوان حزب سیاسی دعوت نمی کند. جرگه آخر ماه عقرب با جمعیت دوهزار نفری دائر می شود .طالبان ازهمین الان حکم مرگ اعضای شرکت کننده را صادر کرده.دولت به رجز خوانیهای طالبان وقعی قائل نیست مقامات دولتی حرف خود را می خواهد به کرسی بنشاند حتی اگر مخالفت های از درون نظام با لوی جرگه صورت بگیرد مثلا بخش ازاعضای پارلمان تحریم کنند باز هم لوی جرگه عنعنوی ،برگزار می شود زیرا که خواست رییس جمهور است دیگر استدلا ل اینکه با وجود نهاد قانونی درکشور، لوی جرگه جایگاهی ندارد ویا تشکیل لوی جرگه باعث تضعیف پارلمان کشور می شود. وجود پا رلمان یگانه مرجع موجه وقانونی برای موضوعات چون پیمان استراتژیک وغیره است دلیلی برای تدویر لوی جرگه نیست .این گونه سخنان را کسی درحکومت گوش نمی کند ویا گوشش بدهکار این گونه اعتراضات نیست.لوی جرگه عنعنوی به ریاست مجددی تشکیل می شود و این مجلس به لحاظ ما هیت ومیکانیزم، هیچ فرقی با لوی جرگه های گذ شته درتاریخ افغانستان ندارد این یک نوع دکتاتوری است که با پنبه سر را می برد ولی درگذشته با شمشیر اما وجه مشترک گذشته وحال یکی وآن قطع کردن سر است.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد