نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی
نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی

افق های تازه در مناسبات افغانستان و پاکستان

افق های تازه در مناسبات افغانستان و پاکستان

دیروز سنای پاکستان نشستی مهمی داشت. سناتوران بشترین بحث شان روی مناسبات پاکستان و افغانستان بود. آنگونه که رسانه های جمعی، محتوای گفتگوهای سناتوران را انعکاس داده، واقعا رویداد مهمی در سیاست پاکستان باید باشد. گرچه نقش اجرایی و عملیاتی سناتوران در سیاست خارجی و داخلی ، ملموس و قابل درک نیست اما خلق چنین گفتمانها، کمک بزرگی به ایجاد مناسبات دوستانه بین افغانستان پاکستان را خواهد داشت. گفتگوهای سناتوران می تواند افقهای تازه ای را در چندین حوزه ایجاد نماید. اولین حوزه تاثیرگزار، سطوح نخبگان سیاست و امنیت دراین کشور است. در نشست سناتوران نشان داده شد که سناتوران موافق و مخالف حکومت پاکستان ، روی یک مساله توافق نظر داشتند و آن اینکه حکومت پاکستان ماده های از قانون اساسی را زیرپاک کرده است. ماده 40 قانون اساسی پاکستان، درواقع سیاست خارجی این کشور را تبیین می کند. دراین ماده به صراحت اعلام شده است که سیاست خارجی پاکستان با همسایگان بر اساس حسن همجواری استوار می باشد. سناتوران این گونه استدلال داشتند که حضور تروریستها در خاک پاکستان و ایجاد مراکز برای آنها، برخلاف ماده قانون اساسی می باشد. تروریست و مراکز آنها درخاک پاکستان، به معنی حسن همجواری با همسایگان نیست. این گونه اعمال به معنای دشمنی با همسایگان می باشد.

سناتورهای پاکستانی بدون شک و تردید اذعان داشتند که تروریستها درخاک پاکستان فعالیت دارند. آنها در خاک پاکستان مراکز وقرارگاه ساخته اند. تروریستها علیه همسایگان پاکستان به خصوص افغانستان فعالیت دارند. این کار بر خلاف ماده چهلم قانون اساسی می باشد. آقای بابری و افراسیاب ختک برای اثبات گفته های شان که تروریستها درخاک پاکستان حضور دارند، به شورای کویته ، مراکز طالبان در سرحدات قبایلی داشتند. آنها از چندین شورا و مرکز تروریستی در گفتگوهای شان، در مجلس سنا یاد کردند. محکومیت دولت پاکستان از سوی سناتوران این کشور، می تواند چشم اندازتازه ای را درسیاست خارجی این کشور با همسایگانش بوجود آورد. اظهارات سناتوران حیرت انگیز وبی سابقه گفته شده است. حال تاثیرات گفتمانهای سناتوران پاکستانی را می توان در چند محور و حوزه جمع بندی کرد:

الف – تاثیرات در سطوح سیاست و تصمیم گیری:

پاکستان یگانه کشوری است که حکومت های ملکی آن از دخالت های نظامیان و سازمان استخبارات این کشور آی.اس.آی، در طول تاریخ رنج برده است. پاکستان از بد پیداییش با خلق یک سازمان بسیار پیچیده و تاثیرگزار بنام سازمان اطلاعات وامنیت ارتش پاکستان، سرکار داشته است. برخی گفته اند، خالق چنین تشکیلات پیچیده امنیتی و استخباراتی ، میراث باقی مانده از انگلیستان می باشد. هند به دلیل مبارزات ضد استعماری و تمایلات گسترده به بلوک شرق، این انگیزه را برای استعمار انگلیس خلق کرد که درجوار هند باید، حکومتی باشد که با کلیه سیاستهای هند، در تناقض و تضاد رفتار نماید. پاکستان همیشه این گونه عمل کرده این کشور، همیشه درضدیت ورقابت با هند، قرارداشته است و دیگر اینکه هرگز روابط و مناسباتش در هیچ مقطع ازتاریخ با انگلیستان و آمریکا و در کل با بلوک غرب، خدشه دار نشده است. دوستی پاکستان با غرب، دوستی بسیار عمیق و گسترده تعریف شده است.سازمان استخبارات این کشور دراین میان جایگاه اول را در قدرت و سیاست خارجی پاکستان داشته است.

در زمان اشغال و لشکر کشی شوروی، تمامی امکانات و تسهیلات غرب و عرب در اختیار استخبارات پاکستان قرار گرفت. مرجع مورد اعتماد در جلب کمکها، و سازماندهی جنگ افغانستان، همین استخبارات پاکستان بوده است. حکومت های ملکی و انتخابی توسط نظامیان با همکاری استخبارات این کشور، در تاریخ پاکستان سرنگون شده است. درحال حاضر هم گرفتاری مقامات سیاسی و حقوقی پاکستان از سوی استخبارات  این کشور می باشند. گفتگوهای سناتوران درمورد مراکز، تروریستها درخاک پاکستان ، اشاره واضحی است به رفتار استخبارات. مراکز تروریستها درخاک پاکستان و نقض قوانین این کشور، توسط چه نهادی، زیر پا شده است؟. پاسخ آن روشن است. آی.اس.آی متهم اصلی این گونه اقدامات می باشد. مایک مولن رییس ستاد مشترک پیشین آمریکا. ای.اس.آی را متهم ساخت که جنگ نیابتی علیه ما راه انداخته است. موضع گیریهای سناتور ها کمک بزرگی در سطح سیاست مداران آن کشور دارد و بدون شک روی سازمان استخبارات این کشور نیز تاثیر گزار می باشد. تاثیر به این معنی که مواظب رفتارهای خود باشند.

ب – تاثیرات در سطح مردم و آگاه شدن مردم از تخطیهای حکومت:

مردم پاکستان حق طبیعی شان این است که بدانند، در دستگاه سیاسی و امنیتی وسیاسی شان چه می گذرد. اظهارات سناتوران به خصوص گزارشهای دو سناتور نام دارد آقای افراسیاب ختک و سناتور بابری، روشن ساخت که حکومت پاکستان در حمایت از تروریزم صادق نیست. وقتی که بحث حکومت طرح می شود، عمدتا انگشت اتهام بسوی، استخبارات این کشور، نشانه گرفته می شود. مردم پاکستان از مباحثات سناتوران شان به این نتیجه می رسند که تروریستها درخاک این کشور، حضور و مراکز دارند. مردم پاکستان درمی یابند که سبب رفتار نامناسب دپلماسی با همسایگان بخصوص افغانستان، حکومت شان می باشد. آنها تروریستها را برای بهم زدن امنیت کشورهای همسایه، درخاک پاکستان جابجا کرده اند. مردم گفته های سناتوران شان را جدی می گیرند و طبعا مردم هرگز نمی خواهند روابط بین کشورشان و همسایه ها، غیردوستانه باشد. مردم طرف دار دوستی و روابط دوستانه هستند.آنها خواهند فهمید که مقصر اصلی در ایجاد روابط نامناسب و غیردوستانه، حکومت شان بوده است. البته این به این معنی نیست که سیاست خارجی افغانستان درمناسبات بی عیب و نقص بوده است. افغانستان هم کوتاهیهای زیادی در سیاست ملی و بین المللی خود دارد که درجای خودش قابل بحث است. اما اظهارات سناتوران آگاهیهای بسیار گسترده ای را درمیان مردم، بوجود می آورد و این گونه گفتمانها برای حکومت افغانستان و برای شفافیت و فضای مناسب در مناسبات سیاسی بین دو کشوراهمیت زیادی دارد. سناتوران پاکستان کاری بسیار خوبی کرده اند و مباحث بسیار سود مندی را داشتند. مردم پاکستان از این گونه گفتگوها بسیار سودمند خواهند شد. زیرا می دانیم تا هنوز علیرغم دلایلی محکم، مبنی برحضور تروریستها درخاک پاکستان، اما مقامات امنیتی وسیاسی این کشور هرگزقبول نکرده اند که تروریستها درخاک پاکستان حضور و پایگاه دارند. همین دو روز پیش مقامات پاکستانی گفتند که افغانستان برای تروریستهای پاکستان در ولایات شرقی شان، مراکز و پایگاه داده اند.

ج – تاثیرات روی مناسبات سیاسی با همسایه ها:

 گذشته از این که اظهارات سناتوران، تاثیرات زیادی روی مقامات تصمیم گیرنده می گذارد و گذشته از اینکه مباحث سناتوران در خلق آگاهی چه قدر تاثیردارد که دارد، بحث سناتوران کمک بزرگی در ایجاد فضای سیاسی و دپلماسی ر ا دارد. استخبارات همیشه سعی کرده که دو کشور، مناسبات خوب نداشته باشد. البته مقامات امنیتی هیچ گاهی موضع گیری ندارند ولی اقدامات عملی آنها اینکه تروریستها را سازمان دهی نمایند امکانات و تسهیلات در اختیار شان گذاشته شود تروریست به آسانی بتواند جنایت شان را انجام دهد و هرجای که خواست آدم بکشد، این گونه رفتارهای استخباراتی ، اثرات ناگواری روی مناسبات سیاسی و دپلماسی می گذارد. اظهارات سناتوران حد اقل این  گونه موارد را رشن سازی می کند که تروریستها در خاک شان مراکز و پایگاه دارند واین نقض آشکار ماده 40 قانون اساسی می باشد نکته بسیار مهم دیگر هم این است که سناتوران چراغ سبزی برای حسن نیت روشن کرده اند آنها از قبل انتخابات افغانستان را به مردم این کشور تبریک گفته اند و اعلام داشتند که حکومت شان با دولت منتخب افغانستان همکاری می کند به رای و نظر مردم افغانستان حرمت می گذارند. این گونه اعلام مواضع کمکهای زیادی در ایجاد مناسبات دوستانه دارد.

حکومت ما باید از موضع گیریهای سناتوران وگزارشهای مثبت که داشته اند استقبال کند. دپلماسی ما به این نوع اظهارا وقع بگذارد و از آن با قاطعیت استقبال نماید. افغانستان و پاکستان همسایه تاثیرگزار و دیوار به دیوار هستند هیچ کدام بدون همکاری دیگری نمی توانند، آرامی داشته باشد. آرامی ما در حسن همجواری است. بهر حال سخنان و مباحث سناتوران، افق های تازه ای می تواند، در مناسبات دو کشور، باز نمایند. آنها حرفهای بسیار خوبی داشتند این گونه اظهارات با هردلیلی که باشد، مثبت و سازنده است و با ید از آن استقبال شود. همان گونه که اشاره کردم، گفتگوی شان به صورت یک دست و یک پارچه صورت می گرفت. آقای سرتاج عزیز مشاور امور بین الملل، دراین نشست حضور داشت و واکنشی از خود نشان نداد وی گفته های نشست سنا را یاد داشت می گرفت و هیچ عکس العملی در انتقاد سناتوران از سیاست حکومت را نداشت. امید واریم فصل تازه وشکوفای در مناسبات دو کشور را شاهد باشیم. استخبارات که علت اصلی چالش ها می باشد را دیگر در تاثیرگزاری سیاست و دپلماسی بین دو کشور را نداشته باشیم.

مبانی آراء در شانزدهم حمل 93

مبانی آراء در شانزدهم حمل 93

اعتماد مردم به نامزدان و رای شان در شانزدهم حمل 93 براساس یک اصل استوار می باشد. نامزدی که بالاترین رای را بدست آورده در واقع بالاترین اعتماد مردم را با خود داشته است. راز موفقیت تیم اصلاحات و همگرایی ، برای جلب آراء و اعتماد مردم، برمی گردد به ساختار ملی و فراگیر این تیم. رای مردم هم، برخلاف ادعا های که طرح شده، مبنای ملی داشته است.

در رسانه های جمعی به این مساله اشاره شده است که مبانی آراء مردم به نامزدان چه بوده است؟ در چندین بحث تلویزیونی شرکت داشتم  و این بحث از سوی مجریان طرح گردید که مشارکت مردم در 16 حمل 93 چه دلایلی داشت ؟ حضور مردم حقیقتا در روز انتخابات حیرت انگیز بود. ناظران و سیاست مداران از مشارکت گسترده ای مردم علیرغم تهدیدات گسترده از سوی تروریستها، به حیرت افتاده و حال این پرسش مطرح می شود که دلایل حضور مردم درچه بود؟ انگیزه های بسیار قوی  برای حضور مردم را باید شناسایی کرد و عوامل آن را با خود داشته باشیم و فراموش نکنیم  و به این پرسش که مبانی رای مردم به نامزدان و مشارکت گسترده شان چه بوده است را جواب دهیم. اصولا چندین مولفه برای حضور مردم به پای صندوقهای رای را تحلیل گران آورده اند. مساله چهره ها، قومیتها، برنامه ها، احزاب و امید به آینده و رهایی از گذشته و... هریک ازاین مولفه ها در تحلیل سیاسی اهمیت زیادی دارد.

 برخی گفته اند که چهره ها نقش اساسی برای خلق انگیزه وحضورمردم به پای صندوقهای رای را داشته اند. عده ای هم گفته اند که مسایل ملیتها، عامل جهت دهنده و رستاخیز انتخاباتی بوده است. و گروهی به این مساله اشاره دارند که مردم به خصوص نسل تحصیل کرده جامعه به دنباله برنامه های نامزدان بودند و رای مردم به یک معنا رای به برنامه ها بوده است. و جماعتی هم نقش احزاب سیاسی را مهم دانسته و گفته اند احزاب سیاسی ریشه داری دراین انتخابات شرکت کردند و آنها موفق شدند که هواداران شان را به پای صندوقهای رای بکشانند. و خلاصه اینکه جماعتی هم به این نکته اشاره دارند که اصلاحات و امید به آینده و سرخورده گی از گذشته ، سبب گردید که مردم به پای صندوقهای رای حاضر شوند تا از وضعیت گذشته نجات یافته باشد.حال با توجه به همه این موارد به تفسیر هریک از عوامل تاثیرگذار دررای مردم می پردازیم:

الف – چهره های تاثیرگذار در انتخابات 93

استدلال این گروه این است که در جوامع عقب مانده و سنتی حرف اول و آخر را چهره های جامعه بجای قانون و مقرارات می زند. افغانستان از این مقوله خارج نیست جامعه ما به شدت سنتی هست. در جوامع سنتی و قبایلی حرف اساسی را رئسایی قبیله و جرگه ها و نشستهای آنها می زند فیصله جرگه مقدم برهر امردیگری می باشد. طرفداران این فکر می گویند: بی جهت نیست که رییس جمهورکرزی، با مبانی جوامع مدرن و برگزاری انتخابات سراسری و مستقیم انتخاب شده ولی بشترین اهتمام را در دوران حکومتش به جرگه های قومی داده است. دلیل مساله این است که رییس جمهورحالات و روحیه جامعه را می شناسد و به همین دلیل اموراساسی کشور را محول به جرگه های قومی کرده است. در قانون اساسی ما هم به انواع جرگه ها اشاره شده است یکی از آن جرگه ها، تایید و اصلاح قانون اساسی می باشد. جرگه یعنی همان مجمع سران و چهره های قومی و قبیله ای. انتخابات 93 هم متاثر از همین چهره ها بود. نامزدان هم خود شان چهره های قومی تاثیرگذارهستند و هم برای جمع آوری آراء به چهره های قومی و رئسایی قبایل و کلانهای قومی مراجعه کردند. آراء مردم هزاره به چهره ای مثل استاد محقق بوده است و همینگونه درمورد جنرال دوستم ورای مردم ازبیک. تاجیکها و پشتونها هم هرکدام تحت تاثیر، چهره های قومی خود قرار گرفتند.

ب –  نقش ملیتها و قومیتها در انتخابات 93

مولفه دوم در انتخابات 93 مساله قومیتها و ملیتها است. همان گونه که  اشاره کردم عده ای به این عقیده هستند آنچه به انتخابات 93 رنگ و معنا داد، مساله قبیله و ملیت بود. مشارکت مردم ورای شان مبنایی قومی داشت. آنها این گونه استدلال می کنند که بانکهای رای اساسش همان قومیت و زعیم قومی می باشد. مثالهای که برای اثبات این منطق ذکرشده این است که آراء شمال، مرکز و غرب کشور تنها به دلیل قومی به داکترعبدالله عبدالله داده شده است اما اراء مردم شرق و جنوب تنها به دلیل قومی به صندوقهای اشرف غنی وزلمی رسول ریخته شده است. این جماعت این گونه استدلال می کنند یگانه مساله ای که در انتخابات اهمیت داشت، همین مساله قومیتها بود و نه چیزی دیگر. با این استدلال، نقش چهره ها، تحت تاثیر قرار می گیرد. یعنی اینکه چهره ها رنگ گرفته از قومیت بوده اند. اگر چهره ها در انتخابات اهمیت می داشت باید آراء مردم به این صورت تقسیم نمی شد. شمال مرکز وغرب به دلیل ملیتهای، غیرپشتون اکثریت رای شان به داکترعبدالله عبدالله ریخته شدند و در جنوب  چهره های مورد قبول، اشرف غنی احمدزی و زلمی رسول بوده اند.

 دراین تحلیل چهره ها نقش شان در حوزه قومیتها محدود می شود. برداشت شان این گونه مطرح شده که چهره ها را درحوزه های قومی باید مطالعه کرد. این گروه به گونه ای اغراق آمیزی می گویند: ما در افغانستان به چهره ملی دست نیافته ایم و چهره ملی فراگیر را نداریم چهره های سیاسی، حوزه مانور شان همان بسترهای قومی و تباری بوده اند و چهره های انتخاباتی، عمدتا، رنگ وبوی قومی پیداکرده اند ورای مردم به هریک از نامزدان تنها دلیل قومی داشته است. البته این منطق درحدی گسترده قابل قبول نیست. نامزدان برخلاف این منطق، رای شان در انحصار و گروهای قومی نبوده اند. داکتر عبدالله رای فراقومی داشت و از همه ولایات کشور، رای قابل ملاحظه ای از همه اقوام را به دست آورده است. رای مردم به تیم های فراگیر با برنامه های ملی بوده است. رای درواقع به تیم های داده شده که سیمای ملی داشته است و مردم رای شان به این تیم ها ریخته اند. تیم اصلاحات و همگرایی به لحاظ ساختار تیمی این موفقیت را داشت که تیمی با ترکیب فراگیر ملی و سیاسی ساخت و اعتماد مرد م  را جلب و رای مردم را به دست آورد.

ج –  نقش احزاب و برنامه ها

طرفداران این فکر این گونه استدلال می کنند. احزاب و برنامه های نامزدان نقش اساسی در بسیج مردم را داشتند. مردم از برنامه های حکومت درطی این 13 سال خسته شدند، و برای امید و اصلاحات درزندگی شان به برنامه های تازه رای داده اند. جالب است که نامزدان هم برای مردم برنامه های تازه ای را عرضه داشتند. داکترعبدالله عبدالله با شعار" اصلاحات وهمگرایی"  وارد میدان شد. و مردم خواهان تغییرات و اصلاحات درزندگی شان می باشند. سیاستها و برنامه های رییس جمهورکرزی درساحتهای مختلف برای مردم قابل قبول نیستند. مردم خواهان امنیت، بهبودزندگی، اشتغال، فقرزدایی، سیاست خارجی درست، مبارزه با فساد و.. می باشند. این ها برنامه های مهم نامزدان برای مردم افغانستان می باشد. روی گردانی مردم از گذشته وامید به آینده دلیل قومی و تباری ندارد، یگانه دلیل آن برنامه های تازه برای مردم است. رای  مردم به چهره ها و نامزدان درواقع رای به برنامه های نامزدان هم بودند.

ایتلاف احزاب سیاسی نقش مهمی در بسیج مردم را داشت. حزب جمعیت، حزب وحدت، حزب اسلامی و ایتلاف ملی حزب حرکت و هواداران خودرا درسراسر کشور بسیج کردند. حضور احزاب سیاسی در انتخابات 93 بسیار چشم گیر و تاثیرگذار بود. چهره ها واحزاب دراین تحلیل در برنامه ها معنی پیدا می کنند. هیچ تیم انتخاباتی بدون برنامه وارد میدان نشدند و به مردن نگفتند که به خاطر قوم و قبیله به من رای دهید. هواداران هیچ نامزدی ازمردم نخواستند که به دلیل تباری به نامزد ما رای بدهید. همه نامزادان به شمال ، جنوب ،  شرق وغرب به دنبال رای مردم با اعلام برنامه های شان رفته بودند در اعلام برنامه نامزدان، اصول و استراتژی و برنامه های ملی شان طرح شد.

 انتخابات 93 ماهیت شفاف و توام با برنامه ملی نامزدان راه انداخته شد و طرح های ملی آنها را با خود داشتند. چهره های نامزدان و تیم های انتخاباتی، بدون برنامه نبودند و برنامه های شان هم ملی بود. اشتباه که صورت گرفته این است که رسانه ها، چهره ها را جدای از برنامه ها طرح می کنند درحالیکه چهره ها، بدون برنامه معنی ندارد. همه تیم های انتخاباتی و چهره های تیم ساز برای شان برنامه داشتند و مردم را به برنامه های شان دعوت می کردند. دراین صورت رای مردم به احزاب ریشه دار سیاسی و برنامه های شان بوده است راز موفقیت تیم داکترعبدالله، برنامه ها، احزاب سیاسی و چهره های با برنامه بود. تیم های پیشتاز دیگر، چنان وجاهت حزبی و برنامه های قابل درک که ایجاد تغییر و اصلاحات را به مردم زنده نماید را نداشتند. اشرف غنی با شعار" تحول و تداوم" و برای زمانی هم ، "تداوم وتحول" ، گرفتاری برای خود شان ایجاد کرد. وقتیکه تقدم و تاخر شعار حتا برای مالک و صاحب،  مشخص وشفاف نباشد پس چگونه می توان از مردم انتظار داشت که حرف شان قابل درک باشد. نکته دیگری ابهام آمیز هم این شد که آنها برای مدتی روی " تداوم " تاکید داشتند. تداوم، همان تکرار برنامه های گذشته را در اذهان تداعی می کند. مردم حقیقتا ادامه کارهای گذشته برای شان قابل قبول نیست. مردم به دنبال اصلاحات و تغییرات عمده درزندگی شان می باشند.

 

چشم انداز انتخابات 93 با اولین اعلام نتایج

چشم انداز انتخابات 93 با اولین اعلام نتایج

اعلام نتایج قسمی انتخابات 93 اعلام شد. دراین اعلام ده درصدی، از میان هشت نامزد که وارد مبارزات انتخاباتی گردیده بود، داکتر عبدالله عبدالله با گرفتن 41 اعشاریه 9 درصد، در صدر قرار گرفت. نفردوم آقای اشرف غنی احمد زی است که با گرفتن 37 اعشاریه  درصد اراء، درمرحله دوم استاده است. بقیه نامزدان داکتر زلمی رسول و استاد سیاف هرکدام با فاصله های زیادی در جایگاه بعدی نشسته اند. مجموع ده در صد اراء اعلام شده از 26 ولایت می باشد. و 8 ولایت شامل این ده درصد نمی شود. آراء هشت ولایت تا به حال وارد سیستم و دیتابیس کمیسیون مستقل انتخابات نشده است. مراجعه به سایت کمیسیون نشان می دهد که هشت ولایت شامل ده درصد آمار اعلام شده نمی باشد. جالب است که ازجناب اشرف غنی احمد زی گرفته تا مسول سیاسی شبکه طلوع و مسولان رادیو آزادی از دیشب تا بحال به صورت مکرر دچار این غلط فهمی شده که این ده درصد اراء این نتیجه را می دهد که کل جمعیت اشتراک کننده در انتخابات 1393 باید پنج میلیون باشد. آنها به این اشتباه بزرگ گرفتارشده که کمیسیون مستقل انتخابات را به یک نحوی مورد پرسش قرار دهد که چرا گفته است که مجموع آراء ریخته شده به صندوق بالای هفت میلیون می باشد. این ده درصدی، بیش از پنج میلیون را نشان نمی دهد.

اشکال کار در کجا است؟ و چرا این دسته دچار اشتباه شده اند؟. درشرایط حساس توام با هیجانات، آدم گاهی دچار این اشتباهات می شود. داکتر صاحب اشرف غنی، مسولان درجه اول رسانه های که برشمردم، به این نکته توجه نکرده اند که ده درصد از 26 ولایت، شامل اعلام کمیسیون می شود. آراء 8 ولایت تا هنوز وارد سیستم محاسبه نشده است. آراء هشت ولایت باقی مانده، همان حرف کمیسیون را تایید می کند که مجموع آراء ریخته شده به صندوقهای رای، همان هفت میلیون باید باشد. ازاین اشتباه و سرگیجی که بگذریم.دیروز شش نامزد معترض نشست خبری داشتند و نسبت به انتخابات 16 حمل 93 اعتراضات شدیدی داشتند. دلایلی اعتراضات این نامزدان درچیست؟

دلایل اعتراض شش نامزد به انتخابات 16 حمل 93

همانگونه که می دانیم از یازده نامزد ریاست جمهوری، تنها هشت کاندید،وارد معرکه انتخابات سال 93 شدند و سه نامزد در وسط راه ، انصراف شان را اعلام داشتند. حال که انتخابات برگزارشد، و نتایج ده درصد آراء توسط کمیسیون نیز اعلام گردید، نامزدان هرکدام نسبت به نتایج ده درصدی، دیدگاه های شان را بیان کرده اند. داکترعبدالله عبدالله که نامزد پیشتاز، این دوره می باشد و در اعلام نتایج ده درصدی، 41 اعشاریه 9 در صد آراء را بدست آورد، با کمی احتیاط ، سخن از پیروزی شان را در دوراول مطرح کرده و دیدگاه شان را با رسانه ها درمیان گذاشت. وی ضمن تاکید و تذکر به کمیسیونهای انتخابات و شکایات مبنی بر بی طرفی شان از اعلام نتایج ده درصدی شنبه گذشته، استقبال و گفته است که آقای اشرف غنی احمدی زی می تواند، در حکومت آینده، جایگاه اپوزیسیون متعهد را داشته باشد. این خبر که آقای اشرف غنی نقش اپوزیسیون متعهد را داشته باشد به این معنا است که تیم اصلاحات و همگرایی برنده انتخابات 93 شده است. آقای اشرف غنی هم ضمن تقدیراز رییس جمهورکرزی که درانتخابات بی طرفی خودرا حذف کرده است نیز ازنتایج اعلام شده، استقبال کرده است. وی مثل همیشه گفته است که برنده انتخابات می باشد اما در اظهارنظری که بعد از اعلام نتایج داشت، برای  اولین بار به این مساله اشاره داشت که پیش داوری درمورد نتایج انتخابات نباید شود و اعلام نتایج از وظایف و صلاحیتهای کمیسیون مستقل انتخابات می باشد.

دراوکنش به رویدادهای انتخاباتی 16 حمل 93 سایر نامزدان که رای شان درحد بسیار زیادی، تقلیل یافته، نیز واکنش نشان داده اند. درنشست که درمنزل استاد سیاف داشتند، آنها گفته اند که نتایج انتخابات 16 حمل 93 را قبول ندارند. یگانه دلیل شان این است که ماموران کمیسیونها و مقامات حکومتی در امر انتخابات مداخله کرده اند. آنها میزان تقلب را درحدی جدی و گسترده اعلام کرده اند که نتیجه انتخابات را، خدشه دار می داند. شایعات وجود دارد که آقای گل آغا شیرزوی گفته است که ما نتیجه انتخابات 93 را قبول نداریم اداره موقت برای شش ماه تشکیل شود و بعد ازشش ماه، انتخابات از نو برگزارشود. وی این مساله را نیز درمورد خود ش گفته است که به وی "خیانت ملی" صورت گرفته است.البته انتقادات و اعتراضات نامزدان ششگانه آقایان زلمی رسول، استاد سیاف، گل آغا شیرزوی، قطب الدین هلال جناب سلطان زوی و آقای امین ارسلا، در اصل درست است ولی اینکه در این موقف خود را نشانده و سخن از ابطال رای را طرح نماید، اصلا و ابدا کاری درستی نیست. آراء مردم قابل ابطال نیست و مردم در 16 حمل انتخابات حیرت انگیزی داشتند و حماسه آفریدند بنابراین کسی حق ندارد از قبل رای مردم را از پیش خود، باطل اعلام نماید. اراء سیاه وسفید مالک وبی مالک درست و نادرست باید ازهم تفکیک شود این همان جریان حق و باطل است. حق و باطل باید ازهم تفکیک شود این منطق درست است.

اتفاق نظر شش نامز معترض نسبت به رای داکترعبدالله عبدالله

این هم از عجایب انتخابات 93 می باشد. شش نامزد که نام گرفته شد، همه شان دراین مورد اتفاق نظر دارند و آن اینکه پیشتازی داکترعبدالله مورد تایید شان می باشند اما عمده ترین اعتراضات آنها نسبت به پیشتازی اشرف غنی احمدزی هستند آنها این مساله را کتمان نکرده اند که صندوقهای اشرف غنی احمد زی با جعل و تقلب پرشده است درمواردی رای شان را به آتش کشیده و صندوقها را تخلیه و به جای آن رای نامزد دیگر، داخل صندوق شده است. نامزدان معترض نسبت به هردو مقام در  کمیسیون، مشکوک و به شدت بد بین می باشند. نمایندگان آنها در رسانه ها اعلام می کنند که آقای سعادت رییس کمیسیون سمع شکایات، برخلاف ما رفتار دارد. سخنگوی استاد سیاف در گفتگو رسانه ای از سخنگوی کمیسیون سمع شکایات به همین پرسش و مساله اشاره داشت وی آقای سعادت را مخالف تیم خود اعلام داشت. برخی از نامزدان هم نسبت به آقای ضیاءالحق امر خیل، به شدت معترض هستند ومی گویند که وی در جریان انتخابات هرگز بی طرف نیست و به حمایت از آقای اشرف غنی، کارهای کمیسیون را سازماندهی و برنامه ریزی می کند. امری که هردو مقام به هیچ وجه قبول ندارند. آقایان سعادت و امرخیل تاکید بر بی طرفی و اجرای مقررات در امر انتخابات را دارند و می گویند که به وظایف خود عمل می کنند و از هیچ نامزدی حمایت نمی کنند. شش نامزد معترض به دو مساله وحدت نظر دارند یکی به پیشتازی داکترعبدالله و دیگر به محکومیت مقامات و مدیریت کمیسیونها.

ناگفته نماند که اظهارات مقامات کمیسیون هم با شبهات و اشکالاتی همراه بوده است. آنها در اعلام نتایج انتخابات 7 ساعت در پشت درهای بسته جلسات معنی داری داشتند و موفق نشد که در روز معین مطابق با جدول زمانی که داشت، نتایج انتخابات را اعلام نمایند. دیدگاه متفاوت آنها هم در بیان مطالب و دیدگاه شان درمورد انتخابات انکار نا پذیر بوده است. آقای نورستانی به گونه ای در رسانه ظاهرشده و گفته است که تقلب در انتخابات در حدی نیست که نتیجه انتخابات را خدشه دار نماید اما آقای سعادت از تقلبات گسترده درحدی که ممکن است به نتیجه انتخابات صدمه وارد نماید را طرح کرده است. وی همیشه تاکید دارد که صندوقهای که برگه های شان زود تمام شده باید، بررسی شود و بدون اینکه یک برگ از شکایات را بررسی کرده باشد ،گفته است تقلبات انتخاباتی گسترده است و اگراین تخلفات بررسی نشود، مشروعیت انتخابات زیرسوال می رود. اظهارات سخنگوی کمیسیون سمع شکایات با رییس این کمیسیون هم بگونه متفاوت اعلام شده است. آقای محسنی می گوید: تقلب است ولی نه درحدی که نتیجه انتخابات را صدمه بزند.

نامزدان و مردم این گونه اظهار نظرهارا همیشه می خوانند و می بینند و گفته های متفاوت مقامات، تاحدی ایجاد شبهه می کند و اینکه آنها خیلی دیر و برخلاف قول قرارهای شان ، نتایج را اعلام کرده اند، افکار عمومی و قناعت نامزدان را نگرفته اند. شش نامزد معترض همان گونه که  اشاره کردم نسبت به کارکردهای کمیسیون ها به شدت معترض می باشند تقریبا به این مساله توافق دارند که کارهای هردو کمیسیون بی طرفانه نیست. نامزدان همان گونه که اشاره کردم به این دو مساله متحدالقول می باشند. پیشتازی داکترعبدالله عبدالله و جانب داری کمیسیونها. امروز شنیده شد که آقای زلمی رسول با رسانه ها گفته است که برنده انتخابات 93 نمی باشد و به یک نحوی شکست خودرا قبول کرده است. دراین صورت تنها دو نامزد هستند که با هم رقابت دارند. داکترعبدالله عبدالله با خبرگزاریها گفته است که آقای اشرف غنی درحکومتش می تواند، اپوزیسیون متعهد باشد. آقای غنی هم مدعی است که باشمارش کامل آراء، برنده انتخابات می باشد.                 

ورودی و خروجی صندوقها

ورودی و خروجی صندوقها

مشکل اساسی در انتخابات همیشه جعل و تقلب بوده است. این مساله در همه انتخابات افغانستان در گذشته تکرارشد. در انتخابات 93 هم سیر انتخابات، بری از جعل و تقلب نبوده است. ولی به این مساله باید اشاره کرد که انتخابات 93 نسبت به انتخابات دور قبل، بسیار خوب برگزارشد و احتمالا میزان تخلفات و تقلبات انتخاباتی در حدی نیست که پرو سه انتخابات را خدشه دار نماید. موفقیت انتخابات 93 معلول عواملی است. شناسایی و بررسی این عوامل برای مردم ما اهمیت زیادی دارد. در انتخابات، برگه های ورودی به صندوقهای انتخاباتی، واقعا حیرت انگیز دانسته شده است. این همه جمعیت علیرغم تهدیدات امنیتی و شرایط نا مساعد جوی، در شانزدهم حمل 93 به پای صندوقهای رای آمدند و برگه های رای شان را به صندوقها ریختند. ورودی برگه در صندقها، بی نظیر و تاریخی گفته شده است. حال همه برگه های رای مردم و سرمایه سیاسی وارد صندوقها، شده است. مدیریت استخراج رای از صندوق ها به دست کمیسیون مستقل انتخابات قرارگرفته است. کمیسیون سمع شکایات هم باید به گونه بی طرفانه، به شکایتهای انتخاباتی رسیدگی نماید. نگرانی این است که مقامات کمیسیون به خصوص مقامات کمیسیون سمع شکایت، پیش از وقت موضع گیری و دیدگاه های را بیان داشته اند که حمل بر پیش داوری شده است.  اشاره به این مساله که انتخابات به دور دوم می رود و یا اینکه تقلب انتخاباتی بسیار گسترده است و اگر بررسی نشود، مشروعیت انتخابات زیرسوال می رود و موضوعات ازاین دست که تو سط رییس کمیسیون سمع شکایات با رسانه ها در میان گذاشته شده است. واین گونه اظهارات ازسوی رییس کمیسیون سمع شکایات، یک نوع پیش داوری دانسته شده و مورد انتقاد قرارگرفته است.

اشکالی که گرفته شده است این است که تا کنون هیچ شکایتی بررسی نشده پس چرا از قبل درمورد تقلبات و تخلفات انتخاباتی به این صورت، اظهار نظرصورت می گیرد. این پیش داوری درامر انتخابات می باشد. که هست.درطی 48 ساعت گذشته ما از مقامات هردو کمیسیون ، اظهار نظرهای متفاوتی را شنیده ایم این مساله نشان می دهد که در هردو کمیسیون تحت تاثیر عواملی که خود شان می دانند، قرار گرفته اند و در مورد انتخابات، اظهار نظرکرده اند. اولین تفاوت نظر این است که مقامات کمیسیون مستقل انتخابات گفته اند که تقلبات در حدی نیست که به روند انتخابات اشکال وصدمه ای را وارد نماید.اما مسوول کمیسیون سمع شکایات می گوید تقلبات جدی و  گسترده می باشد وباید بررسی شود و اگر تقلبات جدی بررسی نشود ، انتخابات زیرسوال می رود. آقای سعادت بدون اینکه کارش را حتا شروع کرده باشد امروز صبح بارادیو آزادی می گفت: به نظر من انتخابات به دور دوم می رود. نکته دیگری که باید به آن اشاره کرد و آن این است که سخنگوی کمسیون سمع شکایات هم روی این نکته تاکید دارد که تقلبات و تخلفات انتخاباتی در حدی نیست که نتیجه انتخابات را تحت تاثیر قراردهد. تقلب و تخلف صورت گرفته است اما نه درحدی که پروسه انتخابات را متاثر نماید. عین چنین اظهار نظری ازسوی ناظران بی طرف هم صورت گرفته اند آنها هم ضمن ستایش فراوان از حضور ومشارکت مردم، به این مساله اشاره کرده اند که تقلب انتخاباتی درحدی نیست که پروسه را خراب کرده باشد. نهاد های ناظر بر انتخابات مثل فیفا و تیفا، در کنفرانسهای خبری شان به صراحت از برگزاری درست انتخابات صحبت کرده اند و گفته اند که تقلب بوده ولی نه به آن گسترده گی که در انتخابات گذشته صورت گرفته است. بدون شک این انتخابات نسبت به همه انتخابات که درگذشته داشته ایم،تفاوتها ومزیتهای را داشته  است.

انگیزه و عوامل حضور و هجوم مردم به پای صندوقهای رای در انتخابات 93     

این مساله خیلی اهمیت دارد که تفاوت و برتریهای انتخابات 93  نسبت به انتخابات سالهای گذشته دانسته شود. البته پروسه انتخابات به پیمانه عظمت آن ، قابل ستایش است و پیداکردن رازهای موفقیت آن اهمیتی زیادی دارد. یکی از برجسته گیهای این دور از انتخابات میزان مشارکت مردم است. مردم به چه دلایلی به این گسترده گی در انتخابات شرکت کرده اند؟. برخی گفته اند، مردم افغانستان شعوربالای سیاسی دارند و آنها بخوبی درک می کنند که مناسبت ترین راه زندگی ، همان رویه ها و شیوه های مردم سالاری شرکت در انتخابات، استقبال از دموکراسی است. این گزینش با گزینه های دشمن بسیار متفاوت است. دشمن گزینه های زندگی برای مردم  را در قالب خشونت و خونریزی وبیرحمی دنبال می کند. این کار درستی نیست. شیوه دشمن تحمیل ایدلوژی ازطریق اعمال خشونت است.طالبان با خشونت و بیرحمی می خواهند، ایدلوژِی و امارت شان را به مردم تحمیل نمایند. مردم با این شیوه مخالف هستند. مشارکت مردم پاسخ دندان شکن به طالبان بود. مردم در شانزدهم حمل کاری کرد که طالبان در جریان عمر خود چنین کاری را نتوانیست. می دانیم که حضور مردم به پای صندوقهای رای، جواب رد به راه و رسم طالبانی شد. طالبان ازسوی مردم افغانستان جواب داده شد که کارشان برای مردم افغانستان قابل قبول نیست.

عده ای هم این گونه استدلال کرده اند که مردم نسبت به عملکرد 12 سال گذشته، اعتراض دارند. دوازده سال گذشته علیرغم خوبیها و دست آوردهای که داشت ولی مردم هم چنان با فقر آواره گی دست پنجه نرم می کنند. هنوز میلیونها مهاجر در خارج زندگی می کنند، ابعاد مهاجرت در طی این دوازده سال به دلیل شرایط بد زندگی بدترشده است. اعتیاد، فساد در حدی ترسناکی، شایع شده است. فقر زدایی صورت نگرفت. میلیارد دالر، کمکهای جامعه جهانی به افغانستان واریز و در جهنم فساد مدیران، سوخت. درعرصه های امنیت نیز گرفتاریهای زیادی داریم هرروز مردم ما کشته وزندگی شان به آتش کشیده می شود. درعرصه مناسبات خارجی هم سیاستهای شناور و سیالی داشتیم متحدان افغانستان ازسیاست ها و موضع گیریهای ما چندان راضی نستند. مردم این گونه فکری می کنند و در شانزده هم حمل 93 نشان داد که می خواهند زندگی شان متحول شود. تحول در زندگی مردم، مستلزم اصلاحات و تغییرات عمده است. مردم می خواهند برای بهبود زندگی شان ، شاهد تغییرات و اصلاحات باشد. رای مردم برای امید به آینده بوده است. درکشورهای غربی اگر مردم کم تر درانتخابات شرکت می کنند، د لیلش این است که در آن کشورها، همه چیز نهادینه شده است. مردم زیاد نگران زندگی شان نستند ولی درافغانستان چنین نیست. نهادهای ثابت نداریم سیستم خوب کار نمی کند، قوانین به درستی اجرا نمی شود. بجای حاکمیت قانون، اراده اشخاص حاکم است. حکومت قانون از عمده ترین خواست مردم در شانزدهم حمل 93 بوده است.

  عوامل و انگیزهای حضور مردم را دراین دو پاراگراف به این گونه می توان دسته بندی و جمع بندی کرد:

الف –  اعتقاد و اعتماد مردم به دموکراسی و مردم سالاری و نه گفتن به شیوهای خشن طالبانی.

ب -  اعتراض مردم به عملکرد های گذشته و امید به آینده بهتر.

مدیریت متکثر، شیوه درست درمبارزات انتخاباتی

دو نوع مدیریت را می توان در مبارزات انتخاباتی ، شناسایی کرد یکی مدیریت سنترالیزم و متمرکز ودیگری مدیریت متنوع و متکثر. سنترالیزم مدیریتی درانتخابات 93 به کار گرفته نشد. این مساله درتیم اصلاحات وهمگرایی به خوبی نمایان بود. این تیم ستاد مرکزی داشت که کارش تنها ایجاد هماهنگی بود و نام ستاد هم ستاد هماهنگی اعلام شد. درمبارزات انتخاباتی هرگز تمامی امور انتخابات، بسته به یک مرکزیت نشد. مدیریت انتخابات به گونه متکثر، رهبری می شد. در ابتدا گفته شد که هدف مشخص است و آن پیروزی تیم اصلاحات و همگرایی به رهبری داکترعبدالله عبدالله است. چهار جهت عمده که ارکان تیم را می ساخت، آنها موظف شدند که خود شان با شناخت که از تشکلهای سیاسی شان دارند،وارد کار زار شوند با شیوهای که خود می دانند مردم شان را بسیج نمایند. هیچ جریانی  در تشکل سیاسی دیگر، مداخله نداشت حزب وحدت مردم کاری خود رامی کرد و نیروهای خودرا با شیوه های که خودمی دانست ، بسیج کرد و به همین صورت حزب جمعیت و حزب اسلامی و ایتلاف ملی، هرکدام با همان شیوهای خاصی خود، وارد پیکارهای انتخاباتی گردید. ستاد مرکزی هیچ دخالتی به شیوه مدیریت متنوع نداشت تنها به دنبال فرایند و نتیجه کار کردها بود. حزب وحدت مردم در22 ولایت، نیروهای خودرا بسیج کرد و مجموع آرای که جمع کرد یک میلیون نهصدهزار نفربود.از این مجموعه آراء یک میلیون دو صد تا سیصد هزار نفر به تیم اصلاحات و همگرایی رای داده اند.

احزاب جمعیت و حزب اسلامی و ایتلاف هم موفق شدند بالاترین بسیج ملی را دربین هواداران خود داشته باشند. اینکه تنوع مدیریتی، کاررایی فوق العاده را داشت درآن شکی نیست. این مساله همان مدیریت غیرمتمرکز است که در انتخابات 93 برای تیم اصلاحات و همگرایی، تاثیرات عمده ای داشته است. تجربه مدیریت غیرمتمرکز در کلیت نظام هم باید مفید باشد. در مدیریت متنوع تمامی نیروها به صورت آزاد بدون اینکه کسی در کار شان دخالت داشته باشد، نیروهای شان را بسیج کردند. تداخل در امور و یا گره خوردن همه کارها به یک مرکز، دشواریهای زیادی را خلق می کرد. درمدیریت غیرمتمرکز، قبل از هرامری باید هدف شفاف تعریف شود. و همه نیروها با ایمان و باور راسخ وارد عرصه کارزارهای انتخاباتی شود. هدف روشن نتیجه روشن را به بار می آورد. این کاری بود که صورت گرفت. اما درکنار هدف روشن باید از پتانسیلها به درستی کار گرفته شود. انرژی بی پایانی که تیم ها داشت نباید هدر داده می شد. تیم های دیگر به دلیل مدیریت مختلط و نامفهوم ، نتوانیست از انرژیهای که داشت بدرستی استفاده نمایند. آنها نمی دانستند و یا نتوانستند مدیریت غیر متمرکزرا ایجاد نمایند به همین دلیل بخش بزرگ ازپتانسیلهای شان را از دست داند در تیم های شان، ریزشهای بسیار عمده و خطرناکی ایجاد شد و نتوانیست به خوبی مدیریت داشته باشد. یکی از دلایلی بسیار مهم در موفقیت تیم اصلاحات و همگرایی ، همان مدیریت غیرمتمرکز و متنوع بود. برگهای رای دهی به درستی وارد صندوقهای رای شد و حالا امیدوار هستیم که خروجی برگه ها، مصون باشد و به رای مردم خیانتی صورت نگیرد.

پیروزی و شکست مستدل

پیروزی و شکست مستدل

انتخابات 93 با موفقیت و مشارکت کم نظیر مردم در شانزدهم حمل برگزارشد. حال مراجع موظف درحال جمع آوری آرای مردم از محلات و مراکز به مرکز ملی آمار می باشند. دو کار متوالی انجام می شود، صندوقها ازمراکز متوسط به طرف مرکز اصلی و ملی درحال انتقال است. اصولا همانگونه که در نوشته قبلی اشاره شد، سه مرحله برای شمارش و بررسی آرای مردم در نظر، گرفته شده محلات، مراکز ولایتی و میانه و مرکز آمار ملی . شیوه های کاری، برای شمارش آراء به لحاظ تخنیک و سیستم درست است. ولی این سیستم نمی تواند مانع جعل و تقلب شود. تقلب در این سیستم از سوی ماموران کمیسیون پس از انجام انتخابات، امکان دارد. یگانه چاره و راه حل این گونه در نظر گرفته شده است که سیستم نظارت ملی باید جدی باشد. در هر سه حوزه محلات، مراکز ولایتی و مرکز ملی، در شمارش آراء، حضور نمایند گان برای نظارت و حفاظت از رای مردم، الزامی و ضروری پنداشته می شود.

درحال حاضر همه نامزدان، آمار از محلات رای دهی دارند و آن را به ستاد های شان گزارش می دهند. ارسال این گونه آمارها از محلات باعث سر درگمی زیادی شده است. برخی از نامزدان با اتکا به همان آمار محلات، از وقت پیروزی شان رادر روزنامه ها و صفحات اجتماعی شان، اعلام کرده اند و از هول حلیم خود را به دیگ انداخته و پیروزی شان را اعلام داشته اند این پیروزی ، وهمی است و استدلالی در آن نیست. همه نامزدان با گزارش از محلات تو سط ناظران شان، آمار را دارند. اتکاء به آمار از محلات درصورتی قرین به واقعیت می تواند باشد که نحوه گزارش دهی آن متشتت و پراکنده نباشد. هر ولایت مسوول معتبر و آگاه آن، آراء تمامی محلات را که صورت جلسه آن تو سط ناظران شان امضا شده است را ، دسته بندی کرده به ستاد های مرکزی شان ارسال کرده باشند، دراین صورت می توان گفت کاری نسبتا درستی صورت گرفته است و هماهنگی بین آمار نامزدان و آمار کمیسیون مستقل انتخابات، بوجود آمده است.تیم اصلاحات و همگرایی همین کار را کرده است. تیم بسیار کوشش کرده که از ورود ارقام متشتت در دیتابس شان جلو گیری صورت بگیرد. آمار که منتقل شده معبتر با امضای و تایید سر ناظر و مسوول ستاد ولایتی، می باشد. به همین دلیل است که سخنگویان تیم با اطمینان خاطر از نتیجه انتخابات سخن گفته و می گویند.

شیوه های کاری تیم ها در مورد جمع آوری آمار و اعلام پیروزی قبل از وقت

در سه حوزه محلات، مراکز، و مرکز آمار ملی، همه نامزدان، ناظر دارند. درحال حاضر آماریکه نامزدان منتشرکرده و خود را به یک نحوی پیروز میدان انتخابات 93 اعلام داشته اند، دقیقا مرجع آن برمی گردد به همان حوزه محلات و یا صندوقهای رای دهی. در هرسایت ، ناظران احزاب ، نامزدان  و مشاهدان از جامعه مدنی، حضور دارند بر اساس قوانین انتخابات، هر سایت در خود محل با حضور ناظران، حساب می شود و بعد صورت جلسه آرای ریخته شده به صندوق را، همه امضا می کنند. مجموع محلات بالای 21 هزار در نظر گرفته شده و حالا در هر یک از این صندوقها، ده ها ناظر، حضور داشته و باید صورت جلسه آرا صندوق را امضا کرده باشند. از 21 هزار محل، گزارشهای ناظران به صورت متشتت، واریز شده و این مساله سبب سر در گمی ستاد های مرکزی نامزدان شده است. برخی از نامزدان هیچ دلیلی برای پیروزی شان ندارند و یگانه مرجع شان همین گزارشهای ناظران شان می باشند.

ناظران شان به صورت پراکنده گزارش داده و در برخی موارد ناظران یک نامزد هم به گونه متفاوت و متناقض به ستادهای مرکزی شان خبرداده اند. تیم اصلاحات و همگرایی همین مشکل را داشت ولی به سرعت جلو این پراکندگی را گرفت و از هر ولایت و یا مراکز متوسط، سر ناظر را موظف ساخت که تمامی گزارشهای ناظران را از محلات جمع آوری نماید و سپس آن گزارشها را توحید و یک دست کند و با مهر امضا به صورت رسمی به ستاد مرکزی، ارسال نماید. این نوع تدبیر، سبب گردیده که تاحدی زیادی آمارهای ارسالی به ستاد مرکزی، از نظم و اعتبار بشتری برخوردار باشد. استراتژی این است که این آمار، "آن لاین" نشود، درست کاریکه ظاهرا تیم اشرف غنی کرده است. آنها آمار ناظران شان را از محلات رای دهی،" آن لاین" کرده اند و هر لحظه به مردم می گویند که ما بین 53 تا 70 درصد، رای آورده ایم. درحالیکه این گونه اعلانات هرچه باشد اما پیروزی مستند، گفته نمی شود.

مساله اصلی در استراتژی ما این است که این آمار را داشته باشیم، این آمار همراه با اسناد دیگری که دال مرکزی، تقلبات است را به صورت مقایسه با آمار مرکزی ، هماهنگ ساخته شود. آمار مرکزی در  اختیار کمیسیون مستقل انتخابات است. این کمیسیون موظف است که به صورت رسمی تا 4 ثور نتایج مقدماتی را اعلام نماید وبا بررسی شکایات ورسیدگی به آن، نتایج قطعی را در 24 ثور به اطلاع مردم برساند در 24 ماه ثور 93 معلوم می شود که کی در دور اول انتخابات برنده شده و دیگر اینکه اگر برنده ای نداشته باشد. انتخابات را به دور دوم، اعلام می کند براساس قوانین تا دو هفته دیگر، انتخابات بین دو نامزد اصلی برگزارمی شود.

شیوه کاری نامزدان برای اعلام آمار، با دو خصوصیت باید همراه باشد یکی دقت و توحید آمار محلات و دیگری مقایسه آن با آمار که ازسوی کمیسیون مستقل انتخابات اعلام می شود. با این دو ویژه گی می توان به تقلبات و تخلفات انتخاباتی برخورد کرد. قطعا در انتخابات 93 اعتراضات و انتقادات زیادی روی هم شده است. تاحالا بالای دو هزار شکایت به کمیسیون سمع شکایات، رسیده است این شکایت های مردم و شکایت نامزدان می باشد.

قبول  نتایج مستند و مستدل انتخابات 1393

این مساله برای کشورهای که انتخابات و نتایج آن نهادینه نشده، و اعلام نتایج انتخابات، شوکهای زیادی را وارد می کند. ولی نامزدان باید دموکراسی را تمرین نمایند و دو کار اساسی را در نظرگرفته باشند یکی مانع و جلو گیری از تقلب و دیگری قبول نتایج مستند. شکست و پیروزی مستند را همه بایدقبول نمایند. البته نامزدان باید حق داشته باشند که نسبت به کار کمیسیون مستقل انتخابات، بد بینانه، برخورد نمایند. زیرا این کمیسیون به وعده های که به مردم داده بود، به درستی عمل نکرد و در روز رای دهی با کمبود اوراق، درحق مردم ظلم و حق مردم را ضایع کرد . کمبود برگه های رای دهی انکار ناپذیر و غیر قابل تو جیه شده همه دنیا با استناد به اظهارات مردم و گزارشهای مستند، ثابت کرده که کمیسیون برای مردم، اوراق لازم را منتقل نکرده و حق مردم را سوزانده است.

نکته دیگری که خیلی مهم است وآن شکایات مستند از تقلبات ودخالتهای ماموران کمیسیون و مامورین حکومتی است. گزارشهای زیادی و جود دارد که چنین تقلباتی صورت گرفته است. این گزارشها باید مستند سازی شود که شده است. انتخابات 93 علیرغم نواقص و عیوب خود ، نسبت به انتخابات 88، خوب برگزار شده است. مشارکت مردم دراین انتخابات، فو العاده و بی نظیر،خوانده شده است. مشارکت مردم در فصل سرما و باران همراه با تهدیدات امنیتی، حیرت انگیز بوده است و همه دنیا را به تحسین و تمجید وا داشته اند. همه قراین این را نشان می دهد که مردم و افکار عمومی نمی گذارد که نتیجه انتخابات، به بیراهه کشیده شود. دنیا مشارکت مردم و انتخابات 16 حمل را پذیرفته اند، دیگر ظاهرا شکی نمانده که نتیجه آن را هم قبول می کند. به همین دلیل است که گفته می شود انتخابات به دور دوم، کشانده نمی شود و در همان دور اول، نتایج آن را به رسمیت می شناسند وقتی که جامعه جهانی نتیجه انتخابات را به رسمیت بشناسد، حکومت منتخب پایه های مشروعیت ملی و بین المللی را بدست آورده است و حکومت پس از سال 2014 قوی ترین حکومت مشروع و منتخب در تاریخ سیاسی افغانستان می شود. جامعه جهانی از همین حالا نحوه مناسبات تازه شان را با رییس جمهور منتخب، هماهنگ و برنامه ریزی می کند.