نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی
نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی

پیامد های سفرسه روزه


پیامد های سفرسه روزه

 

 

رییس جمهور،دوسال پیش ازاین گفته بود،هند دوست بزرگ وپاکستان برادردوقلو افغانستان است.ایشان درادمه همین تعبیرات انتیک،خود این نتیجه را اعلام داشت که " موافقت نامه استراتژیک" با هند نباید باعث رنجش برادرشود ولی حال شده است.سفرسه روزه رییس جمهور،درهند ازدیروز آغازگردید.وامروزگفتگوهای رسمی ایشان با مقامات برجسته ای هندی شروع می شود.رییس جمهوربا آقای مهما سینگ صدراعظم هند،بشترین گفتگوها را خواهد داشت.دیروزدانشگاه معتبرهند" ایلپیو" داکترای افتخاری به وی اهدا کرد.رییس جمهورما،تحصیلات عالی خودرادرهند به پایان رسانده است ودیروزلباس دکترای افتخاری" ایلپیو" را درتن کرد وسند افتخاری را بدست آورد.خوب مبارک رییس جمهورما باشد.

 

 

امروز،مذاکرات طرفین آغازمی گردد.مقامات دپلماتیک دوکشور درچهارچوپ موافقت نامه استراتژیک،گفتگوهای رییس جمهوربا مقامات هند را بررسی کرده اند.معاون سخنگوی رییس جمهورگفت: آنچه که درهند می گذرد،مباحثی است که درچارچوب توافقات نامه استراتژیک که دوسال پیش بین دوکشورامضا شد،صورت می گیرد.سخنگویان دوطرف با این زبان می خواهند،حساسیت قضیه را درمناسبات هند وافغانستان،عادی جلوه دهد.اما خارج ازعرف وزبان دپلماتیک مقامات دوکشور،ابعاد قضیه بگونه دیگری شرح داده شده است. تحلیلگران امور،می گویند این سفردرشرایطی صورت می گیرد که مناسبات کابل واسلام آباد،دربد ترین صورت ممکن خراب شده است.درگیریهای مرزی درننگرهاروولسوالی "گوشته" رویدادهای تلخی بود که درمرز مشترک دوکشورپیش آمد.

 

 

مساله "دیورند" ناگهان  ازسوی رییس جمهورعنوان شد وایشان گفت این خط را هرگزبرسمیت نمی شناسد وهیچ حکومت دیگری درآینده نمی تواند این خط را برسمیت بشناسد زیرا این خط را مردم  افغانستان قبول ندارد.مقامات آمریکایی نظرمتفاوت با افغانستان را مطرح کرده وگفته اند: خط رسمی وبین المللی افغانستان وپاکستان همین خط " دیورند" است این مساله جانب داری ازپاکستان دانسته شده است که جانب داری هم است.پاکستان هم گفته است که مساله دیورند تمام شده است ودیگراصلا قابل بحث درهیچ جای نمی تواند باشد.درچنین شرایطی سفررییس جمهورکشوردرهند دشمن تاریخی پاکستان انجام شده است.

 

 

گذشت ازمساله مناقشات مرزی وتیره گی روابط،نوع مذاکرات خیلی مهم دانسته شده است.رییس جمهوردراین سفراولویت گفتگوها را باید روی قراردادهای امنیتی ونظامی گذاشته باشد گرچه معاون سخنگوی رییس جمهورآقای حامد،به مساله تجارت،توسعه روابط فرهنگی،همکاریهای امنیتی درجنگ با تروریزم تاکید داشته است وگفته است که گفتگوهای حول همین محورها بین طرفین می چرخند.ولی خبرنگاران وتحلیل گران،بعد امنیتی ونظامی قضیه را،دراین سفرخیلی جدی دانسته اند روزنامه های غرب به نقل ازمنابع شان گفته اند که رییس جمهورکرزی دراین سفر،خواستارخرید تسلیحات ازهند شده  است وممکن است دراین خصوص قراردادهای مهمی نظامی باهند،منعقد شود.خرید اسلحه ازهند ودیگرپیامد های جنبی آن، تلخی ترین اخباری است که بگوش  اسلام آباد رسانده می شود.مقامات هندی کمی با احتیاط سخن گفته اند وروی این نکته تاکید کرده که با توجه به حساسیت منطقه، مساله پیشنهادات افغانستان را مطالعه می کند.

 

 

البته رییس جمهورکرزی،برنامه ها ومقدمات پس ازسال2014 را تحت مطالعه قرارداده واین گونه نشان داده که خلا ناشی ازخروج نیروهای بین المللی ازافغانستان با آلترناتیف های هند وروسیه ودیگرکشورها منطقه باید پرشود.هفته گذشته افغانستان،شاهد تحویل گیری ده ها هلیکوپترروسی بود وبا زهم گفته شده که به مبلغ ملیونها دالرقرارداد اسلحه با روسیه را منعقد کرده است دراین قرارداد هواپیماهای جنگی ساخت روسیه نیزگنجانده شده است.هلیکوپترها که تمام نظامی به خاطرامورجنگ،مورد بهره برداری قرارمی گیرد.حجم معاملات اسلحه با روسیه وامضای قراردادهای مهمی نظامی وامنیتی با هند،پیامدها وپیام های واضحی را درپی دارد. اولین وصریح ترین پیام آن،همان خلا نظامی وامنیتی وتسلیحاتی است.ارتش افغانستان تا بحال بصورت جدی ازسوی نیروهای بین المللی ناتو حمایت می شد ولی این صورت مساله تغییرمی کند،پس ازسال 2014 ارتش افغانستان با ید سرپای خود باستد وبا سازبرگهای که دراختیاردارد امورجنگ را به دوش بگیرد. جنگ بصورت قطع درافغانستا خاموش نمی شود.

 

 

پیام دیگری که سفررییس جمهوربا خود دارد، مساله سیاسی قضیه  است.اتکا افغانستان دردوستی پس ازسال 2014 نیزبه نحوی مشخص می گردد.هند دوست بزرگ افغانستان می شود وجای بزرگی دوستی را، درافغانستان باید اشغال نماید ودیگراینکه روسیه چین وایران هم  به اضافه ممالک عربی می توانند،درکنارافغانستان،جایگاه شان را تعریف نمایند.مناسبات وروابط با این کشورها، درحدی بالایی باید توسعه داشته باشد.البته افغانستان به دلیل اینکه خطرناک ترین  تهدید حوزه امنیتی برای همسایه ها بخصوص هند وروسیه،تعریف شده ومی دانیم که روسها ازهم اکنون،سنگین ترین نقل انتقال نظامی وامنیتی را درمرزهای مشترک تاجیکستان انجام داده اند.

 

 

همه این کشورها،نگران حوزه امنیتی خود هستند ومی خواهند مناسبات خود را با افغانستان درهمه سطوح بخصوص امورامنیتی گسترش دهد دراین صورت افغانستان،مشکلی ندارد. مشکل اساسی دراین است که مناسبات افغانستان وهند درحالیکه همه پولهای اعتماد بین کابل واسلام آباد، تخریب شده باشد،خود درد سربزرگی برا ما خواهد بود.افغانستان درعین اعتماد ومناسبات دوستانه،اگرروا بطش را با هند،تنظیم می کرد،خیلی خوب بود.قراردادهای مهم امنیتی ونظامی وخریداسلحه ازهند واعزام صدها جوان برای آموزشهای نظامی درهند درشرایط که با پاکستان سرجنگ داشته باشیم کار،ما را دشوارمی کند،دشواری به این صورت، روی می دهد که پاکستان می خواهد همه این تلاشها را باتشدید وتشویق خشونت،درافغانستان،خراب نماید. باید اذعان داشته باشیم که نظام سیاسی درافغانستان پس ازسال2014  ساقط نمی شود اما نظام سیاسی ما می تواند باچالشها وتهدید های بزرگ امنیتی روبروگردد.

 

 

سال جدید خیلی خونین شده است. انفجار وانتحاردرسراسرافغانستان،پیام شومی است ازبدی روابط ما، با پاکستان.درطی ده روز،ما شاهد سه انفجارمرگباردرکابل،قندها رودیروزدرپلخمری بودیم این عملیا خیلی هولناک وتوام با خونریزهای شدید همراه شد.حزب اسلامی فازه تازه ای است که دراین عملیات ها ی مرگبارسهم می گیرد البته درگذشته این حزب عملیات انتحاری داشت ولی نه به این گسترده گی وعزم. درعملیات انتحاری شاه شهید روزپنجشنبه گذشته، نوع شتاب حزب اسلامی درقبول این جنایت است درطی کم تراز24 ساعت دونفربنمایند گی  ازحزب اسلامی،مسوولیت عملیات خونین را بدوش می گیرد. هارون زرغون وزبیرطارق،به نمایند گی ازحزب اسلامی برهبری مهندس حکمتیار،مسوولیت انفجارات پرتلفات کابل را بدوش گرفتند.این ها همه ناشی ازتبعات سیاست افغانستان با کشورهمسایه شرقی باید باشد.

 

 

راه درست این باید باشد که افغانستان به مسایل حساسیت برانگیزچون خط" دیورند" دامن نزد وگفتگوهای پشت پرده دپلما تیک را خیلی سریع رسانه ای نکند کاری را که ایمل فیضی داشت که گفت: پاکستان درمذاکرات محرمانه شان ازما سه چیزرا خواسته است.قطع مناسبات باهند، امضای پیمان استراتژیک واعزام نیروی محصل درپاکستان برای تربیت کادرهای نظامی وبعد ناشیانه ترازاصل خبر،توجیهات سخنگوی رییس جمهوراست که ما به خواسته های پاکستان جواب دادیم زیرا که جوانان را جاسوس تربیت می کند.

 

 

 درهمان زمان سخنان ایمل فیضی یک نوع توهین بشعورجوانان ومحصلان  افغانستان ازسوی برخی دانسته شد وبه شدت به  ایشان انتقادشد که این چه نوع حرف زدنی است.اینها مضمون سخنان مقامات کشورما  درتعریف وتشریح مناسبات افغانستان ،با همسایه گان بوده است.خلاصه اینکه درمناسبات افغانستان با پاکستا باید همان فکرومنطقی که خود رییس جمهوردوسال پیش ازاین هنگام امضای موافقت نامه استراتژیک بیان داشت را،معیارقرارداد،هند دوست بزرگ افغانستان وپاکستان برادردوقلو افغانستان است.با حرف وصحبت وایجاد اعتماد با برادر،باید بسراغ،دوست رفت افغانستان همه دوستیها را با برادرزیرسوال برده ورفته است که با دوست بزرگ پیمانهای امنیتی نظامی را امضای نماید خوب این طبیعی است که این برادردوقلو ودرعین حال" نا قولا" تاجای که امکان داشته باشد خرابکاری خواهد کرد "رنجش برادر"وپیامدهای سیاست منفی باوی، کاری سخت وپرهزینه برای افغانستان است.

سرنوشت قوانین


سرنوشت قوانین

 

 

چهارقانون درمجلس نمایندگان گیرافتاده است.اولین قانون همان" قانون تشکیل وظایف وصلاحیتهای کمیسیون مستقل انتخابات" است.این قانون مشت مالی زیادی شده است اولین بارهفت ماه پیش ازاین مجلس نمایند گان بصورت مبسوطی این قانون را مورد بحث قرارداد وسرانجام همه مندرجات ومواد آن را تصویب کرد وبه اطاق دوم فرستاد مجلس سنا با محتوای قانون" تشکیل وظایف" به مخالفت برخواست وبصورت مشخص درمورد دوعضوناظربین المللی ازامورانتخابات وکمیسیون سمع شکایات درکنارکمیسیون مستقل انتخابات ودیگرموارد به مقابله برخواست وآن را مردود دانست.

 

 

براساس مقررات هردواطاق کمیسیون مشترک لازم بود که باید درمورد این قانون به توافق می رسید این کارشد هردو اطاق سنا ومجلس نمایندگان کمیسیون مشترک را تشکیل ودرمورد قانون" تشکیل وظایف.." بحث ودرنهایت به توافق رسیدند.این قانون برای توشیح به ریاست جمهوری فرستاده شد.رییس جمهورآن را توشیح نکرد وبه استره محکمه ارسال داشت.استره محکمه هم هشت مورد قانون تشکیل وظایف را مخالف با مواد قانون اساسی تشخیص داده وآنرا ازطریق اداره امور،وزارت درامورپارلمان برای پارلمان فرستاده است.این قانون درحال حاضردرزیرلگد کاریهای اعضای مجلس نمایند گان وجناب زاخیلوال گرفتارشده وبلا تکلیف مانده است.تکلیف این قانون به دوصورت معین می شود اول اینکه اعضای مجلس روی یاد داشتها واعتراضات استره محکمه،غورمی کنند ومجددا قانون را  مورد بحث قرارمی دهند وهشت مورد که استره محکمه نسبت به آن اعتراض دارد،را مورد بحث قرارمی دهد.راه دوم این است که اعضای پارلمان نسبت به توافق که روی قانون داشته،وفادار می ماند وبه یاداشتها واعتراضات استره توجه نکرده وبا دوثلث رای قانون تشکیل وظایف را تصویب می کنند.این قانون بااین گرفتاری وچالش روبروشده است.

 

 

قانون دوم که بازهم درخانه ملت گرفتارمانده وتاهنوزنهایی نشده قانون انتخابات است.این قانون البته براساس، مسوده وزارت عدلیه مورد بحث قرارگرفته حتی روحیه حاکم دراین قانون همان نظام اس.ان.تی وی است.این مساله را مجلس نمایندگان تصویب کرده.مجلس با این اقدام خود نشان داد که ماهیت ضد حزبی دارد نظام مختلط پیشنهادی احزاب سیاسی وگروهای مدنی را،قبول نکرده است.مشکل اساسی مجلس نمایند گان همان هویت وماهیت ضد حزبی بودنش است که پیشنهادات گروهای سیاسی را قبول نکرده وتاکید به همان مسوده وزارت عدلیه دارد که درتضاد با نظام پی آر وسیستم مختلط می باشد.این قانون هنوزعلیرغم اینکه درخط سیاست حکومت،افتاده ودرهمین جهت مورد بحث قرارگرفته ولی بازهم هنوزنهایی نشده ومعلوم نیست که مجلس نمایند گان کی وقت پیدا می کند تا این قانون را فیصله را نماید وبعد به مجلس سنا فرستاده شود. مجلس سنا هم می تواند دوکارراداشته باشد یا اینکه قانون مصوب مجلس نمایندگان را، تایید می کند ویا به مخالفت می پردازد کارکه درمورد قانون تشکیل وظایف داشت.

 

 

درصورت مخالفت بازهمان کمیسیوم مشترک تشکیل می شود ودرنهایت هردواطاق باید به توافق برسد.با توافق به ریاست جمهوری فرستاده می شود.رییس جمهورهم یا قانون را تصویب می کند ویا اینکه به استره محکمه ارجاع می دهد ودقیقا همان راهی که درمورد قانون تشکیل وظایف پیموده شد را ادامه می دهد.قانون انتخابات هنوزدرمجلس نمایندگان نهایی وفیصله نشده وپارلمان گو اینکه وظایف اصلی خودرا چیزهای دیگری مثل استیضاح وزیران ودرگیری با اعضای کابینه تشخیص داده واین راه را درپیش گرفته است.امریکه سراسردوهفته گذشته را جنگ زاخیلوال ومجلس نمایند گان بخود اختصاص داد هنوزاول کاراست واین منازعه تازه بیخ پیدا کرده وسردرازی درپیش دارد.واقعا که عجب پارلمانی داریم.

 

 

قانون سوم که تازه واردمجلس نمایند گان شده ودوروز پیش بحثهای داغی را به خود اختصاص داد وآن قانون پیشنهادی حکومت درمورد زنان است.این قانون بنام" قانون منع خشونت عیله زنان" مسمی شده است  این قانون را باید وزارت زنان نوشته باشد وکابینه مورد تایید قرارداده وبرای نهایی شدنش به مجلس فرستاده شده است.قانون منع خشونت علیه زنان با مخالفت شدید گروه محافظه کاران پارلمان رو برو گردید.درمورد این قانون خط کشی فکری وسیاسی درپارلمان ایجاد شده است.سه خط فکری روی" قانون منع خشونت علیه زنان" درپارلمان کشور نشان داده شد.

 

 

خط اول گروه محافظه کاروکوچکی که با مندرجات این قانون بشد ت به مخالفت برخواست وبتاتا  این قانون را برخلاف شئونات اسلام دانسته است.این گروه دربحث علنی پارلمان چنان با هیجان وازموضع بخطرافتاد ن  اسلام حرف می زد که نپرس این گروه درنهایت امرموفق شد که قانون منع خشونت علیه زنان به تصویب نرسد.درحال حاضراین قانون گرفتاری سختی درمجلس نماید گان پیدا کرده وخیلی بعید بنظرمی رسد که گروه محافظه کاربگذارد قانون پیشنهادی حکومت به تصویب برسد این گروه با بخش بزرگ این قانون به مخالفت برخواسته. خانه های امن را ضد اسلامی دانسته درمورد ازدواج تاکید به همان رویه های گذشته کرده. درمورد طلاق هم موارد که درقانون ذکره شده را قبول ندارد اجازه زن اول درازدواج با زن دوم را نادرست دانسته است.درمورد خانه های امن که ازباب ناگزیری ایجاد شده،نیزاعتراضات شدیدی بیان داشته است.البته می دانیم خانه های امن ازباب ناگزیری ایجاد شده وقتی زنی ودختری درکانون خانواده جای امنی ندارد ناگزیر می گریزد وباید بجای پناه ببرد.خانه های امن پناه گاه انها هستند اما این پدیده ناگزیر باید مدیریت شود وافراد شایسته ونهاد مسول انرا زیر نظر بگیرد والا درحق همین فراریان ستم دیده جنایت دیگری با عناوین دیگر اعمال خواهد شد خانه های عفاف مگر نشد خانه های امن هم می شود. انسان گرگ هم دیگراست.مدیریت خانه های امن بسیار مهم است واین خانه ها بامدیریت خوب ضروری ولازم است.

 

 

 گروه دوم فکری جمعیت میانه رو ومعتدلی است است که نسبت به مندرجات قانون منع خشونت علیه زنان می خواهد با حضم احتیاط بحث صورت بگیرد مواردی که با قوانین اساسی درتناقض  باشد را بردارد ولی با کلیت این قانون مثل گروه اول هرگزمخالفتی ندارد براساس فکراین گروه این قانون باید بحث ومطالعه شود ولی متاسفانه تصلب گروه اول با استفاده ابزاری ازدین،عرصه مباحثه را درمورد قانو ازجمعیت میانه روپارلمان گرفت وهرگزنگذاشت که این قانون بازشود ومورد گفتگوی پارلمانی قراربگیرد آنها ازهمان اول باهمه مندرجات با استناد به شریعت،بمخالفت برخواست.خط فکری سوم لیبرالهای مجلس باید باشد که قانون را بصورت کل مورد تایید قرارداده ولی بازهم تاکید داردک حقوق زنان بصورت درست درقانون گنجانده نشده است این گروه معتقد است که صبغه آزادی وفمینستی  قانون باید غنی وفربه ترشود.این گروه هرگزبه اهداف خود نمی رسد زیرا که اولا خود شان دراقلیت است ودرثانی مجال ابرازنظرازآنها بکلی گرفته خواهد شد.

 

 

تنها امید برای "قانون منع خشونت علیه زنان" همان گروه دوم است که هم بلحاظ عددی وکمی افراد زیادی دارد وهم برپایه خرد وعقلانیت باید روی قانون بحث داشته باشد. جمعیت میانه رو ومعتدل پارلمان نباید بگذارد که قانون منع خشونت علیه زنان،قربانی گروه های اقلت ورادیکال شود.این قانون باید بصورت منطقی وخرد مندانه منطبق با قوانین اساسی کشورمورد بحث قراربگیرد.قانون اساسی معیارسنجش برای تدوین وتصویب قانون منع خشونت علیه زنان باید باشد.تاکید به قانون اساسی این امتیازات را دارد که سند ملی ومورد توافق همه است اگرقانون بصورت دقیق با قانون اساسی،مورد گفتگوی پارلمانی قراربگیرد، دراین صورت جامعه زنان صاحب قانون منع خشونت علیه زنان خواهد شد.این کارراباید گروه اکثریت پارلمانی انجام دهد این سومین قانون درپارلمان را بصورت منطقی درچارچوب اصول قانون اساسی کشورمورد بحث قراردهد.البته یک عده بسیارتلاش دارد که قرائت طالبانی خود را براعضای مجلس، تحمیل نماید واین کارنادرست است" قانون منع خشونت علیه زنان" که حکومت آنرا ارایه کرده ضد شریعت واسلام نیست. حکومت افغانستان نمی تواند این کارنماید قانون ازاین جهت باید درست نوشته شده باشد ولی خوب عیوب زبانی آن باید برطرف شود وجملات حقوقی شفافی بکار گرفته شود که موجب سوء تفاهم نباشد.

 

 

قانون چهارم درمجلس نمایندگان گفته شده قانون مرتبط به امورتحصیلات عالی است این قانون زیاد درصحنه کشانده نشده وجنجال های زیادی تاحالا روی آن صورت نگرفته است ولی قانون مهمی باید درمورد تحصیلات عالی باشد این قانون  هنوزبصورت جدی درپارلمان مطرح نشده ولی می تواند درموقع وزمانش مورد گفتگو ومباحثه قراربگیرد.سرنوشت قوانین بخصوص دوقانون مرتبط به  انتخابات باید معلوم شود زیرا نمی شود انتخابات پیش روبدون قانون برگزارشود.

 

 

همه اعتقاددارند که وظیفه اصلی پارلمان،سرنوشت قوانین بخصوص دوقانون انتخابات است اینکه مجلس هرروزموضوعات وگرفتاریهای تازه برای خود ایجاد می کند این مساله موجب شبهات زیادی درمورد مجلس نمایندگان شده است وشان منزلت قانونی مجلس ویادرکل پارلمان کشوررا،تقلیل وتنزل داده است پارلمان شانزدهم تا حالا افت زیادی داشته است برخی آن را برمی گرداند به مدیریت مجلسین وبرخی هم به ضد حزبی بودن اعضای پارلمان وگروهی هم دست اندازیهای حکومت را درامورپارلمان مهم دانسته است.حقیقت مساله این است که همه این عوامل دخیل درامرتنزل مقام پارلمانی شده ولی باید اعضای مجلس بخصوص نخبگان آن متوجه حیثیت واعتبارمجلس نمایند گان وپارلمان شان باشد وسرنوشت قوانین را، روش نماید والویت کاری مجلس نمایندگان تصویب این قوانین است ونه جنگ ها ومناقشات که آنهارا ازوظایف اصلی شان بازدارند.

رویداد های معنی دار


 رویداد های معنی دار

 

 

سه رویداد معنی دار،این انگیزه وپرسش را خلق کرده است که آیا بعد ازسال2014 نقطه ای عطفی درتاریخ افغانستان روی می دهد؟ ویانه.رویداد اول این است که روسها هم ازاکنون،دست به تحرکات گسترده امنیتی ونظامی درمرزهای مشترک تاجیکستان وافغانستان زده اند.این مساله دراین آواخرشدت گرفته است.حکومت ضعیف تاجیکستان دراین عرصه" چک سفید" برای روسها داده ومرزهای همکاری نامحدودی اعلام داشته است.دلیل مساله واضح است.حکومت امام علی رحمانوف علیرغم تحولات بنیادی دراتحاد جماهیرشوروی، یگانه کشوری است که روابط ومناسبات سنتی خود را با روسیه کماکان حفظ کرده است.عرصه های همکاری روسها بااین کشورکوهستانی ودورازدریا،خیلی گسترده است.صدها هزارشهروند تاجیکستانی درروسیه مشغول کاروزندگی هستند.

 

 

حکومت تاجیکستان درسرکوب نیروهای اسلامی،خیلی بیرحمانه وسختگیرانه عمل کرده امریکه که مایه خرسندی روسها درمقابله با افراط گرایی اسلامی درمنطقه شده است درعرصه های امنیتی هم این کشور،دست روسها را، خیلی بازگذاشته است وحضورسنگین وگسترده نیروهای امنیتی ونظامی روسها درمرزهای مشترک با طیب خاطرحکومت دوشنبه صورت گرفته است.حکومت امام علی هرگزموفق نبود ویا نتوانیست،توجه غرب وکشورهای اروپایی را درموردکشورش،جلب نماید.درحالیکه دیگرکشورها ی آسیای میانه با فروپاشی اتحاد جماهیرشوروی،موضع گیریهای شان را، بسمت غرب تغییردادند.اما این چرخش درتاجیکستان،قابل درک وملموس نبوده است.کشورهای مثل ازبکستان سیاست دوری وگریزازافغانستان را، درپیش گرفته است.ثبا شده است که این کشوردری طی ده سال گذشته، کم ترین تماسها وارتباطات را با افغانستان برقرارکرده است.گزارش دپلماتهای افغانستان این را نشان می دهند که این کشورهرگزعلاقه ندارد که با افغانستان درهیچ عرصه ای، همکاری داشته باشد.کشوری که تشخیص داده نزدیک شدن با افغانها، پیامدهای زیانباری دارد.سیاست ازبکستان با ما، همان سیاست درهای بسته بوده وهیچ تفاوتی با زمان اتحاد جماهیرشوروی نکرده است.دردهه پس ازبن 2001 ما،ازبکستان هیچ چیزی قابل درکی ندیدیم.

 

 

ترکمنستان کشوردیگرآسیایی مرکزی ،با ذخایرعظیم گاز،مناسباتش با ما براساس یک منطق استواربوده است.این کشورمرموزودرخود فروفته، نمی دانم هیچ نگرانی ازحضورطالبان درافغانستان ندارد زیرا درزمان حضورطالبان درافغانستان، قرارداد با شرکت " یونیکال" قراربود منعقد شود این پروژه کمان کان، حذف نشده است ولی بثمررسیدن آن زمان زیادی درپی دارد ترکمنستان برخلاف ازبکستان وتاجیکستان ،هراسی ازما، ندارد وازطالبان هم نمی ترسد.دلایلی آن شاید یکی همین منابع انرژی شان باشد که می داند افغانستان وهررژیمی درکابل می تواند با وی کناربیاید.نکته دیگریکه که دراین خصوص، خیلی مهم ومایه دلگرمی،این کشورشده است وآن این است که هیچ جریان تند روی افراطی دراین کشور،سبزنکرده است.درحالیکه دوکشورهمسایه ترکمنستان، ازبکستان وتاجیکستان، جدی ترین گروهای افراطی را دارند.

 

 

حزب اسلامی طاهریولداش،خطرناک ترین گروه تروریستی است که تمامی منطقه را تهدید می کند این حزب پایگاه های مهمی درپاکستان دارد وبا شبکه القاعده وبا طالبان افغانستان اقدامات خونینی راه انداخته است.درطی این ده سال هرگزشنیده نشد که گروهای افراطی اسلام گرا درترکمنستان حضور داشته باشد. من درسفریکه به ترکمنستان داشتم بدرستی دانستم که مردم ارام این کشوروپیچیده،هیچ نگرانی وشناخت ازگروهای تند روی اسلامی ندارد ومسایل برای شان قابل درک نیست.ترکمنستان هرلحظه آمادگی دارد که درمورد افغانستان،هرنوع همکاری را داشته باشد.قراردادهای مهم با این کشورامضا شده انتقال انرژی ترکمنستان ازخاک افغانستان ازنظراین کشور،بلامانع است.درعرصه های سیاسی هم علاقمند است که میزبان گفتگوهای صلح باشد.این کشورهمانند تاجیکستان زیاد حرف شنوی ازمسکو،هم نباید داشته باشد درحال حاضر،مرزهای مشترک تاجیکستان وافغانستان،شاهد سربازان روسیه است که پس ازسال دوهزارچهارده،حوزه امنیتی شان را حفاظت نمایند اما درمرزهای ترکمنستان وازبکستان شاهد چنین فعل انفعالات نستیم.

 

 

رویداد مهم دیگراین است که افغانستان،می خواهد قراردادها وتجهیزات،اردو را ازناحیه روسیه تکمیل نماید.پول این سلاحها را، غرب دراختیاراردوی افغانستان گذاشته ودرطی همین روزها، شاهد نقل وانتقال ده ها فروند هلیکوپترروسی به افغانستان هستیم اردوی افغانستان با هلیکوپترهای روسی،مجهزمی شود.البته کارشناسان نظامی تایید می کنند که سازبرگهای روسی بمراتب با شرایط اقلیمی افغانستان،سازگارترازتجهیزات غربی است.هلیکوترهای "شینوک" آمریکایی بشترین سقوط را درتاریخ خود درافغانستان داشته است.افغانستان قبرستان تانکهای آمریکایی نشده ولی بدون تردید گورستان،هلیکوپترهای "شینوک" بوده است.دلیل آن نه،طالبان بلکه بی تناسب بودن طراحی آن با اوضاع اقلیمی افغانستان دانسته شده است.اما هلیکوپترهای روسی درافغانستان، کم ترین ضایعات را داشته است.

 

 

حال ده ها هلیکوپترروسی به افغانستان منتقل شده واین مساله ادامه دارد.خوب این مساله الزاما،تبعات جنبی را هم دارد.وقتی ده ها هلیکوپترروسی به افغانستان وارد می شود،تبعا باید قطعات آن نیزبه افغانستان داده شود.این مساله نشان ازوابستگی ارتش افغانستان را به روسیه نشان می دهد به همین دلیل گفته شده که پس ازسال 2014 تحولات مهمی درچرخه نظامی واردوی افغانستا،پیش خواهد آمد این مساله هم بسود معاملات روسیه مفید تمام می شود وهم غرب می خواهد به این صورت بارجنگ را ازدوش خود،به دوش دیگران بیاندازد.

 

 

غربیها، بدی شان نمی یایند که روسیه هم باید درگیرمنازعات جنگ باتروریست  شود.این درست نیست که این کشورتنها نظاره گرکشته شدن سربازان غربی وآمریکایی درافغانستان باشد به همین دلیل مسایل استخباراتی زیادی وجود دارد که گفته شده درمواردی سازمانهای استخبارات غرب بخصوص انگلستان،نیروهای افراطی را فرامرزی افغانستان را،تجهیزکرده است.یاد مان نرفته است که چهارسال پیش ازاین گفته شد که طالبان ونیروهای طاهریلداش ازپاکستان به شمال افغانستان باطیاره ها،درجاهای ازشمال کشور،جابجا شده اند.وبعد جنگهای خونین تاجیکستان چهارماه پیش ازاین درخاروق بدخشان،ارتباط داده شد به همین مساله نقل وانتقال شبکه های تروریستی این مساله را استخبارات کشورهای منطقه وروسیه می دانند این جنگ استخباراتی را، آنها با هم دارند وبه همین دلیل است هرازچند گاهی شاهد دستگیری جاسوسان واعلام آن ازسوی دوکشورآمریکا وروسیه هستیم.

 

 

رویداد سومی که نشان می دهد که بعد ازسال2014 باید نقش نظامی امنیتی غرب سبک ولاغرولی نقش کشورهای شرقی درمساله افغانستان،فربه وپررنگ ترشود،سیاستهای کابل  است.رییس جمهورکرزی درآینده بسیارنزدیک وارد هند می شود خبرگزاریها  این گونه پیش بینی کرده که تمام گفتگوهای رییس جمهورکرزی،ماهیت وبارامنیتی دارد.افغانستان اولین موافقت نامه استراتژیک را با هند امضا کرده است.براساس این سند، هندیها هرنوع همکاری نظامی وامنیتی رامی تواند با افغانستان داشته باشد.سفررییس جمهورکرزی درشرایطی انجام می شود که مناسبات کابل واسلام آباد دراوج تیره گی خود رسیده است.جنگ در" گوشته" وپیامدهای بعدی آن وبکارگیری زبان تهدید ازسوی کابل واسلام آباد،بازهم یک نوع سهم گیری هند را نشان می دهد .افغانستان می خواهد خالی گاه امنیتی سال 2014 با مشارکت دادن روسیه، هند به یک نحوی پرنماید.البته دراین میان پاکستان است که درهماهنگی با غرب، افغانستان را تحت فشارقرارمی دهد پاکستان حالا ثابت کرد که می خواهد مناسبات خودرا با غرب درهمه مسایل ازجمله مساله طالبان هماهنگ نماید که کرده است.

 

 

 حکومت نوازشریف برخلاف حکومت حزب مردم ،بشترین تلاشهارا دراین جهت که طالبان تقویت شود را خواهد داشت.حکومت نوازشریف سعی خواهد کرد که به غرب ازسوی طالبان اطمینان دهد.نگرانی غرب ،همان منافع شان  است که ازسوی طالبان،شبکه حقانی وگروه القاعده ،تهدید شده حال اگرحکومت تازه پاکستان موفق شود که این اطمینان خاطررا به آمریکا وغرب داده باشد که طالبان هیچ تهدید امنیتی برای غرب نیست.دراین صورت غرب با پاکستان درمسایل  افغانستان،کارخواهد کرد.سفررییس جمهوربه هند وگفتگو درمسایل امنیتی ونظامی آنهم درچهارچوب،موافقت نامه استراتژیک،نقل انتقالات گسترده نظامی درمرزهای تاجیکستان وارسال سلاح وهلیکوپترهای پیش رفته نظامی روسیه به ارتش افغانستان وکاهش ده درصدی بودجه جنگ باتروریزم ازسوی حکومت اوباما وده ها مسایل دیگرنشان می دهد که رویدادها پس از سال2014 درجهت فربه شدن حضورامنیتی ونظامی شرق بجای غرب خواهد بود وآنچه که روی می دهد،نشانه های مقدماتی انکارناپذیراین جابجای باید باشد. 

"استثناء" و"یا قاعده"


"استثناء" و"یا قاعده"

 

شانزده کشته وبیش ازچهل زخمی وتخریب ده ها خانه مسکونی،حاصل انفجارات روزپنجشنبه هفته گذشته درکابل بود.زبیرطارق ازیک مکان نامعلومی با خبرگزاریها،مسئولیت عملیات انتحاری شاه شهید،کارته نورا بنمایندگی ازحزب اسلامی حکمتیاربدوش گرفت.وی گفت مجاهدین حزب اسلامی عملیاتی را روی سربازان آمریکایی وخارجی انجام داده که ده تا سربازآمریکایی کشته وده ها زخمی برجای برگذاشته اند.آخرین امارمنتشرشده ازسوی مقامات بیماستان وپولیس،شانزه کشته وچهل زخمی دراین عملیات گزارشده است. براساس نوشته نیویورک تایمز دوسربازآمریکایی وچهارمامورقراردادی خارجی دراین انفجارکشته شده اند ومابقی تماما زنان،مردان وکودکان افغان بوده اند.گرفتن امتیازدرافغانستان،با خشونت وکشتار،"استثناء" نه بلکه "قاعده" شده است.

 

تصاویرزخمیها،کشته شدن اطفال وپاره پاره شدن جنازه ها، واقعا رعب آوراست.مقامات شفاخانه اعلام داشته اند که برخی ازجنازه قابل شناخت نست. همه سوخته وجزغاله شده اند.این عملیا انتحاری، چهل زخمی برجای گذاشته که حال زیادی اززخمیها خوب نستند.همان گونه که اشاره شد ده ها خانه نیزدراین عملیات هولناک به شدت آسیب دیده است.امروزفردی بنام هارون زرغون بازهم بنمایندگی ازحزب اسلامی برهبری مهندس حکمتیار،مسولیت عملیات شاه شهید را بعهده گرفت وی دریک گفتگوی تلفنی با خبرگزاریها که گفته می شود ازپاکستان صورت گرفته است.به جزئیات ودلایلی حمله انتحاری پرداخته است.هارون زرغون می گوید: عملیات ما علیه سربازان خارجی،ابعاد گسترده تری خواهد گرفت وانفجاردیروزرا یک جوان بیست چهارساله مربوط به حزب اسلامی انجام داده است.

 

تویوتاکرولا سفید رنگ پرازمواد انجاری درمسیرکاروان نظامی منجرمی شود وقدرت انفجاردرحدی است که تمامی شیشه های خانه ها را درشعاع چند کیلومتری ازبین برده است.یک ساکن، محل می گوید: همراه بچه ها وهمسرم مشغول صرف صبحانه بودیم که یک بارباموج بزرگی ازانفجارتمامی شیشه های خانه ما شکسته شد وهمه ما، میان خاک،وخاکسترناشی ازشدت انفجارگم شدیم گوشهای ما، ازشدت انفجارپاره می شد وهیچ چیزدیده نمی شد.صدای زجه وناله بچه ها وهمسرم درمیان تاریکی ناشی ازگرد خاک را می شنیدم وی می گوید: بعدازلحظاتی بیرون شدم ودرخیابان با صحنه های مرگباری روبروشدم که خدا هیچ کسی را نشان ندهد. جنازه ها وزخمیهابهرطرف افتاده وعده ازقربانیان انفجاربکلی سوخته بودند.سراسیمه گی مطلق حاکم بود کسی نمی دانستند که چه کند واقعا اوضاع هولناکی را شاهدبودم.

 

هارون زرغون این عملیات را بنام حزب اسلامی بدوش گرفت این دومین سخنگوی حزب اسلامی است که درطی کم ترازبیست چهارساعت بصورت مکرر کشتارهولناک شاه شهید را متقبل می شود.تکراروتاکید بخاطراین است که بخوبی تثبیت نماید که عملیات وهمه افتخارات آن ازآن آنها وازانحصارحزب اسلامی است وهیچ گروهی دیگری ازجمله طالبان که معمولا درطی این ده سال مسولیت چنین عملیات خونین را بدوش می گرفت را،درحاشیه براند وهمین طورهم شده است دراین مسابقه کشتار، حزب اسلامی خودرا برنده اعلام می کند ومسولیت کشتار"کارته نو"را با افتخاربدوش می گیرد.ازسوی طالبان تاکنون موضع گیری صورت نگرفته است ومعلوم است که عملیات انتحاری روزپنجشنبه کارطالبان نه، بلکه کارحزب اسلامی برهبری انجنیرحکمتیاربوده است.چرا حزب اسلامی این کاررا،کرده است. این مساله چه دلایل وانگیزه های می تواند داشته باشد.

 

 البته حزب اسلامی درگذشته هم یکی دومورد ازعملیات انتحاری را درکابل بدوش گرفته بود.یک مورد که گفته می شد زنی جوانی را بمب درکمرش بسته وماشین حامل کارگران خارجی درشرکت، واقع درمیدان هوایی را درسپتامبر2012 منفجر می کند وده ها نفردراین عملیات کشته وزخمی می شوند. حزب اسلامی، مسولیت آن را بدوش می گیرد سخنگوی حزب اسلامی بنام هارون زرغون درهمان زمان گفت که عملیات اتوبوس، درمیدان هوایی کابل کارآنها بوده است.مورد دیگرکه بازحزب اسلامی مسولیت آن را بعهده گرفت انفجاری بود درجلودروازه ورودی وزارت دفاع. فرد انتحاری بمب را دربای سیکل خودبسته درجلووزارت دفاع منفجر می کند این عملیات همین دوماه پیش صورت گرفت وحزب اسلامی مسولیت آن را متقبل شد.

 

ازآن زمان کابل روزهای آرامی را سپری کرد وعملیان خونبارسرک سوم شاه شهید بسیارشدید وتکان دهنده توصیف شده است.حزب اسلامی گفته است که ما بخاطرهدف قراردادن سربازان خارجی این کار را کرده ایم ومجاهد بیست چهارساله ما این انتحاررا انجام داده است آقای هارون زرغون تاکید می کند که عملیات انتحاری ما، شدت وحدت بشتری خواهد گرفت.دلایلی مساله ازنظرحزب اسلامی همان است که سخنگویان این حزب زوبیرطارق وهارون زرغون اعلا کرده اند.ولی حقیقت مساله این است که حزب اسلامی هدفش ازاین کار،امتیازگرفتن باید باشد.زیرا درافغانستان ثابت شده که هراندازه خشونت کرده باشی  به همان پیمانه امتیازمی گیری این "استثنا" نیست این" قاعده" شده است.طالبان هراندازه خشونت کرد، دیدیم به همان پیمانه امتیازات سیاسی را گرفت.

 

خارجیها ومامورین آمریکا ییها، سراسرسال 2011 را، درگفتگو با طالبان را ه رفتند ونشستهای شان ازبرلین تاقطرادامه داشتند. دراین مذاکرات این طالبان بود که سرنوشت وابتکارمذاکرات را، بدوش گرفته بود.طیب آغا درقطرخود تصمیم گرفت که جریان مذاکرات را متوقف نماید واین مذاکرات درمارچ 2012 ازسوی طالبان متوقف شد.آمریکاییها درمذاکرات خودبراساس خط وفکرهالبروک تجدید نظرکرد فکرهالبروک این بود که گفتگوبا طالبان بصورت مستقیم فایده ندارد درمذاکرات باید نقش پاکستان را پررنگ ساخت هالبروک، سخت درمذاکرات صلح به نقش پاکستان اهمیت قایل بود وی درچند مورد با رییس جمهورکرزی گفتگوهای تلخی را پشت سرگذراند دردورآخر،ازمذاکرات بود که رییس جمهورکرزی گفت: من دیگربا این آدم هرگزمذاکره وملاقات نخواهیم داشت.هالبروک مرد، ودرآخرین لحظه های زندگی با ذکرکلمه افغانستان، دارفانی را وداع کرد.

 

 بعد ازآقای هالبروک آقای گروسمن که دست یارهالبروک بود که مسولیت وماموریت گفتگوها را دنبال کرد.گروسمن مثل هالبروک اهمیت زیادی به نقش پاکستان قایل بود.ایشان پیش ازبازنشستی خود دوکاربسیارمهمی رابنفع پاکستان انجام داد.یکی اینکه "خط دیورند" را بعنوان خط بین المللی برسمیت شناخت ودیگراینکه کمیته مشترک دوجانبه را با پاکستان درمورد طالبان بوجود آورد.تمام، امتیازات وتوجهات را طالبان دراثرخشونت وبیرحمی بدست آورد.رییس جمهوروآقای وردک وزیرمعارف این همه به نیکی ازطالبان یاد می کنند.چرا؟ دلیلی جزدادن امتیازات به طالبان ازطریق خشونت نیست.شورای عالی صلح، تمام سعی وتلاشش این بوده که طالبان، سلام شان را علیک نماید وبگوید که ما حاضریم با شورای عالی صلح حکومت گفتگو نماییم ولی هرگزاین توفیق را بدست نیاورده است.

 

این شورا ازبد وتاسیسش با این همه مصارف وخرج تاهنوزموفق نبوده که باطالبان وارد گفتگو شود زیرا طالبان حاضرنیست شورای عالی را طرف خود قبول نمایند.شورای عالی صلح بدون شرط وشروط حاضراست باطالبان مجلس داشته باشد اما طالبان این کاررانمی کنند وشورای عالی صلح را قبول ندارند.این همه امتیازات را به طالبان، حزب اسلامی برهبری آقای حکمیتاربا چشم خودمی بیند وبه نوعی رشک می برد وخود را نسبت به طالبان پس مانده احساس می کند.یکی ازرهبران سیاسی می گفت: حزب اسلامی مهندس حکمتیار،راه بدست آوردن امتیازات را درپیش گرفته است.راه این است که خشونت کن تا تقدیروامتیازبگیری.عملیات دیروزهمان گونه که آقای هارون زرغون وطارق زبیراعلام داشته اند،آغازکارآنها است سخنگویان حزب اسلامی اعلام داشته اند که عملیات ازنوع "کارته نو"را شدت می بخشد.

 

البته به تجربه ثابت شده که اگرحزب اسلامی بتواند سطح کشتاررا بالا ببرد درآن صورت مورد تقدیروستایش قرارمی گیرد وحکومت افغانستان،جامعه جهانی کشورهای عربی بدنبال حزب اسلامی راه خواهند افتاد.این است که گفته شده امتیازازطریق کشتاروریزش خون درهرجای ازدنیا اگر"استثنا" باشد ولی درافغانستان تبدیل به " قاعده" شده است.کشتارحزب اسلامی براین اساس مهندسی شده است.درپایان خط مقاله به این مساله هم باید اشاره نمایم که رییس جمهورکرزی جنایت دیروزرا به شدت محکوم کرد.جناحهای انشعابی حزب اسلامی که درداخل حکومت ودولت افغانستان، مشاغل مهمی را گرفته اند وسالها است که چرخه حکومت را رکاب می زنند وازهمه امتیازات حکومت وبیت المال استفاده می کنند وانشعابی حکمتیارهم خود را گرفته اند،چرا نسبت به این کشتارها ساکت هستند تاحالا دواعلامیه ازسوی سخنگویان حکمتیارصادرشده ولی یک بیانیه درمحکومت کشتارشاه شهید ازسوی جناحهای حزب اسلامی داخل حکومت داده نشده چرا؟.

 

 

درحالیکه رییس جمهور،عملیات هولناک شاه شهید را محکوم کرده است.مردم ازجناحهای مخالف حکمتیارانتظاردارند که جنایت هفته گذشته را محکوم نماید.اگرچنانچه کشتارها وعملیات خونین بنام حزب اسلامی ازسوی رهبران حزب درداخل حکومت محکوم نشود درآن صورت چه کسی می تواند باورنماید که صداقتی درجدایی شان است وریک درکفش شان نستند، بگفته برخی سیاست مداران ستون پنجم حکمتیاردردرون حکومت نباشند.کشتارشاه شهید ازسوی ملت افغانستان یک جنایت است همه آن را محکوم کرده اند رهبران حزب اسلامی دردولت هم باید این "مسابقه درکشتار"را که ازسوی حکمتیارراه افتاده است را تقبیح نمایند.  آا

الکو ولودین


الکو ولودین

 

عزیزالله لودین،رییس اداره عالی مبارزه بافساد درکشوراست وجناب الکو را خوب، می دانیم که لوی سارنوال نظام وحکومت ماست.گرچه امروزیک عده می گفتند لوی سارنوال با انقضا تاریخ.آنها همین حرف را درمورد برخی اعضای استره محمکه هم داشتند که تاریخ مصرف شان به پایان رسیده ولی هم چنان درمقامها ومناصب خود پابرجا می باشند خوب البته درگذشته هم وزیرانی داشتیم که علیرغم انقضا تاریخ، هم چنان وزیربود.میعاد وموعد اصلا مهم نیست دروزارت خانه های ما کسانی هستند که مادم العمرسفیر،معین و.. می باشند.امروزدرجمعی روی همین نکته بحث می شد وگفته شد که این زمانها ومیعاد ها درافغانستان پوچ وبی معنا واصلا درجهان اسلام کسی آیه "والعصر.."  راقبول ندارد.پرسیده شد که پس درقوانین میعاد نوشته شده است.پاسخ داده شد که قانون وحی منزل نیست که نقض نشود تازه مردم وحی منزل را هم نقض کرده است وشما حرف ازقانون می زنید.

 

حال لوی سارنوال کشور،با استفاده ازفرصت پیش آمده امروزظاهرا دویاد داشت راباید صادرکرده باشد یکی خطاب به وزیرمالیه جناب زاخیلوال ودیگری هم شاید خطاب به نمایندگان متهم به فساد،قاچاق وغیره درمورد اول ازخبرها شنیدیم که دادستان کل کشوربه آقای زاخیلوال گفته است که هرچه زود تراسناد ومدارک دست داشته شان را درمورد وکلا به لوی سارنوالی بفرستد به نقل ازمقامات دادستانی گفته شد که تاحالا جناب وزیر،تنها درمورد یک نماینده، اقدام به ارسال مدارک داشته ودرسایرموارد کاری نکرده است.دیروزآقای زاخیلوال شش نماینده رانام گرفت وآنها را درصحن علنی مجلس، متهم به فسادکرد ولی ظاهرا تاحالا براساس اظهارات سخنگویان دادستان کل، یک مورد اسناد را درمورد یک وکیل فرستاده است.البته این کارعالی است لوی سارنوالی یگانه مرجعی است که باید قضیه اختلافات نمایندگان وجناب زاخیلوال را بررسی نماید.

 

 نمایندگان که به آنها اتهام وارد شده آنها هم باید بشترین مساعی خود را روی این مساله گذاشته باشند که ازحیثیت خود دفاع نمایند.گرچه جرم وجنایت درقانون یک عمل شخصی است ولی تبرئه شش نماینده، اعتباربزرگی برای مجلس نمایندگان وافتخاربزرگی برای خود شان باید باشد.دراین دو، روزدیدیم که این شش نفرمورد شدید ترین اعتراضات قرارگرفت.جالب است آقای زاخیلوال همه کارکردها وحرف حدیث حسابهای بانکی اش درحاشیه کشانده وگم شد.دیروزدرمیان صدها وهزارها کامنت ونظردررسانه های جمعی برخی به حساب بانکی آقای زاخیلوال اشاراتی داشتند ولی هیچ کسی آن را نمی دید ونمی خواند.گفته شده وزیرهنگام بازگشت به وزارت مالیه، مورد استقبال با شکوه همکاران ومامورانش دروزارت مالیه قرارمی گیرد وچه ستایشها ومبارکبادیها که ازسوی همکارانش نمی شود که می شود.خوب این این فرهنگ واخلاق جامعه ما است مامور دراین کشورها تابع وبرده آمرشان است،هرچه آمربگوید حق است.آقای زاخیلوال درجمع مامورین وزارت ستایش می شود.

 

مگرآقای فاروق ورد ک پس ازاین اینکه مساله مسمومیت دختران را درلیسه کابل، زیرسوال برد ویا اینکه گفت: منشاء مسمومیت ها گاوها با سرگینش می باشد وبه مامورین خود اخطارمی دهد که اگردختران مریض درشفاخانه ها،ثابت شود که مسموم نبوده آنگاه معلمین ومامورین مکتب را مجازات خواهد کرد.امروزمعلمین ومامورین مکتب خراسان درمزارشریف، که یکصد پنجاه دختردرشفاخانه ها بستری شده،همه سوگند جلاله یاد می کردند که این همه دختربه دلیل چای "سپتیک" همسایه مریض شده اما هرگزجرئت نداشتند که بگویند مسموم شده اند. این نوع گفتمان متملقانه، ناشی ازهمان فرهنگ حاکم ورایج درجامعه است.هرچه آمربگوید حق است وحرف مامورجدای ازسخن آمر، باطل است.مامورین وزارت مالیه هنگام بازگشت وزیرازمیدان نبرد پارلمان، چنان با شورهیجان دروزارت مالیه تجلیل وتکریم شد که نپرس. برخی گفته اند گلهای انداخته شده درگردن وزیرسنگینی می کرد البته این همه ستایش به این صورت که گلها،درگردن زاخیلوال سنگینی می کرد را نباید جدی گرفت.

 

 ولی من دیروزدریک مرکزمهم خبری بودم نخبگان این مرکزی خبری می گفتند: که اززاخیلوال بعنوان یک " هیرو" ستایش شده است.لوی سارنوالی مدارک ازجناب وزیرخواسته است حال وزیرباید "هیرو"بودنش را درداد ستانی کل ودرنهایت به دادگاه ثابت نماید وشش وکیل مورد نظرش را با اسنادمدارک محکمه پسند درمحضرعدالت به پنجه قانون بسپارد این انتظار را همه مردم ازجناب وزیردارد.ازسوی دیگرمردم وموکلان شش نماینده نیزبه شدت انتظاردارند که نمایندگان شان با ارایه اسناد ومدارک بی گناهی شان  ثابت واتهامات وارده را ازخود برطرف نمایند اتهامات خیلی سنگین وابعاد حیثیتی کلانی باید داشته باشد. ضربه حیثیتی بدترین ضربه به انسان است دیروزشش نماینده مجلس ضربه حیثتی شد واتهامات وزیردرحد سنگین بود که اشک وکیل قندهار، را درآورد. اشک وکیل بی جهت ریخته نشده است اتهامات بسیارجدی است.قاچاق شراب دریک کشوراسلامی به شدت متعهد ومتصلب به قوانین شریعت، حال وکیل مردم، قاچاق شراب داشته باشد این مساله شوخی نیست.

 

بیانیه لوی سارنوالی مهم است جناب وزیرباید هرچه برای اثبات ادعای خود دارد را به دستگاه عدلی وقضایی تسلیم نماید واین نشد که ایشان شش وکیل را متهم کرده ولی تنها درمورد یک نماینده، اوراق به دادستانی فرستاده باشد.لوی سارنوالی ودادگاه هم باید برمبنای حق وعدالت وقوانین عمل نماید.سیستم عدلی وقضایی دراین مورد باید چنان بیطرفانه وبه دورازدسته بندیهای جناحی سیاسی، عمل نماید که همه اعتماد وباور به دستگاه عدلی وقضایی را داشته باشد .سیستم عدلی وقضایی کشوردریک آزمون بزرگ قرارگرفته است ما امید وارهستیم که دراین امتحان تاریخی سربلند ظاهرشود.

 

آقای عزیزالله لودین هم امروزدراین مورد آوازش را بلند کرد وبا تاثرزیاد ازفساد درخانه ملت سخن گفت.ایشان هم ممد بزرگی می تواند دراین امرخطیرملی باشد. دونهاد مقننه ومجریه باهم اختلاف پیداکرده، سازمان عالی مبارزه بافساد نمی تواند بی تفاوت باشد.آقای لودین شخصا انسان خوشنام درکشورشناخته شده ودرعین حال ازصراحت وشجاعت هم برخورداراست مردم انتظاردارد که نهاد مبارزه بافساد، باید کلیه روند مناقشات حقوقی ودعوای نمایندگان با وزیرمالیه  را دنبال نماید.درحال حاضرسه مولفه، دخیل درامرپی گیری وردیابی امور،عملا درگیرشده اند.یکی پارلمان کشوربخصوص مجلس نمایند گان وشش نماینده متهم.دوم،سارنوالی مرجع بی طرف برای تحقیقات وجمع آوری اسناد ومدارک محکمه پسند و سوم ،اداره عالی مبارزه با فساد.

 

این مراجع درگیرودخیل درپرونده فساد ودعوای پارلمان و وزیرکابینه،باید تمامی سعی شان را برای کشف حقیقت بگذارند واسناد لازم را برای دادگاه واستره محکمه ودیگرمراجع قضایی ارایه نمایند.ازهمین حالا گفته شده که اگردراین ماجرا ، تحقیقات وحقیقت یابی صورت نگیرد ومراجع حقیقت یاب بخصوص لوی سارنوالی واداره مبارزه با فساد،مساله اتهامات دیروز را،جدی نگیرد،درواقع همه خساره کرده است امروزکسی به طعنه وکنایه می گفت: اگرمساله دیروزپارلمان ازطریق مجاری قانونی بجای نرسد دراین صورت هروزیری می تواند نام شش وکیل را گرفته ودرنهایت وکلا، همه درصحنه قانون گزاری حیثیت واعتبارشان را ازدست خواهد داد. هرادعا، باید به اثبات برسد وبدون دلیل ومدرک، وکیل ویا وزیر،بناید حیثیتش لگد مال گردد.دراین نبرد حیثیتی که به یک نحوی این مساله به جنگ داخلی نظام هم برمی گردد.البته جنگ به معنای متعارف نیست ولی یک دعوای حقوقی وحیثیتی کلانی مطرح شده است واین دعوای دردرون نظام صورت گرفته.بنابراین نمی توان نسبت به این قضیه بی تفاوت نشست.

 

آقایان لودین والکو دومقام برجسته حقیقت یاب، امروزصدای شان را بلند کرده اند وسارنوالی خواستارتحویل دهی اوراق متهمین شده است وآقای لودین هم با جدیت وعده سپرد که این قضیه را دنبال می کند واسناد لازم را دراختیارلوی سارنوالی قرارمی دهد وازسوی دیگروزیرمالیه که پیروزمیدان پارلمان واستیضاح بود باید کلیه ادعاهای شان رابه اثبات برساند هرآنچه که درپارلمان مطرح شد، تنها دریک حد یک ادعا شنیده شد وتاثیرخودرا هم داشت ودیدیم که ایشان بالاترین را برای ادامه کارخودگرفت وازهمه مهمتراینکه نمایندگان مجلس که نامهای شان را افشاکردند حال بجای گریه باید کمرهمت  بیبندند وبا تمام توان ازحیثیت خود شان بعنوان نمایندگان مردم دفاع نمایند وبه وعده های که داده عمل نمایند مگرنمی گویند که بی گناه وبی تقصیرهستند؟ مگرنگفته اند که ادعای وزیرازموضع سیاسی وجناحی بوده است؟ حال باید این بی گناهی را باثبات برسانند.الکو ولودین دومقامی هستند که بشترین انتظارات ازآنها دراین مناقشه برده می شود.