نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی
نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی

رییس جمهوربی طرف است


رییس جمهوربی طرف است

 

آقای ایمل فیضی سخنگوی ریاست جمهوری گفته است که درانتخابات پیش رو،رییس جمهورکشوربی است وازهیچ کاندید وجمع جماعتی حمایت نمی کند.موضع آقای فیضی درذات خود یک مساله درست است فکرمی کنم گروهای مدنی احزاب سیاسی همواره روی این مساله تاکید داشته که رییس جمهورباید بی طرفی خود را درانتخابات حفظ نماید.حال آقای فیضی روی همین موضوع تاکید داشت که رییس جمهوردرانتخابات 93 ازکاندید خاصی حمایت نمی کند.دونکته اساسی دراینجا وجود دارد یکی اظهارات خود رییس جمهور.ایشان درگذشته به این مساله تاکید داشت که وی نمی تواند بلحاظ قانونی کاندید انتخابات 93 باشد درکناراین مساله علاقه ای هم به کاندید شدن ندارد.بی میلی رییس جمهورومنع قانونی دونکته ای بود که ازسوی ایشان درگذشته مطرح گردید.رییس جمهوردریک مورد درسال گذشته درجمع فارغان پولیس به یک مساله دیگری نیزدرمورد انتخابات اشاره داشت که خوب حکومت وی درطی یک دهه برنامه های داشته که تکمیل نشده حال برای تکمیل برنامه های دهه گذشته ازکسی حمایت خواهد کرد که برنامه حکومتش را تکمیل نماید وکارکه کرده متوقف نشود.مضمون اظهارات رییس جمهورکرزی نشان می داد که ایشان ازکسی درمبارزات انتخاباتی حمایت می کند که برنامه هایش را تکمیل نماید بصورت طبیعی کسی وفادار ومتعهد به برنامه های رییس جمهورخواهدبود که مورد حمایت ایشان باشد.درحال حاضرهم گمانه زنیهای زیادی درارگ صورت می گیرد که نشان می دهد که حکومت درمورد انتخابات بدون برنامه نیست وحتماباید کسانی را مورد تایید قراردهد درجبهه حکومت افرادی نام گرفته شده که گویا کاندید انتخابات ریاست جمهوری باید باشد.

 

جبهه حکومت احتمالا چه کسانی را برای انتخابات معرفی خواهد کرد؟:

 

این مساله که رییس جمهور درمساله انتخابات بی طرف می ماند وهیچ کسی را حمایت نمی کند معنی اش این است که صحنه را به مخالفان حکومت واحزاب سیاسی واگذارمی کند.این مساله کاری سختی باید باشد  که درجبهه حکومت فردی مورد حمایت نباشد وتمامی صحنه مبارزه ورقابت دراختیاراپوزیسیون گذاشته شود.شکی وجود ندارد نفس افرادی که خودرا کاندید می کند نشان ازجبهه گیری را دارد.آقای سیاف که دراین روزها ازایشان نام گرفته می شود تمام روزنامه های کشور،این گونه تحلیل می کنند که استاد سیاف کاندید مورد تایید وحمایت ارگ ریاست جمهوری است هیچ کسی باورندارد که ازکاندیداتوری ایشان حکومت حمایت نمی کند.برخی ازروزنامه های کشوردرحدی مساله را جدی مطرح می کند که گویا درارگ درمورد کاندید های ریاست جمهوری،ساعتها گفتگو ومذاکره صورت می گیرد وافرادی نام شان بعنوان کاندید درجبهه حکومت مطرح می شود بعنوان مثال اززلمی رسول وزیرخارجه افغانستان نام گرفته می شود درگذشته ازقیوم کرزی صحبت می شد وهمینگونه گاهی از ازآقای عمرداوودزی سفیرافغانستان بعنوان کاندید مورد حمایت حکومت نام گرفته شد.این چهره ها بدون تردید کاندیدهای مرتبط به ارگ باید باشند که هرکدام مورد تایید حکومت وارگ ریاست جمهوری است.گرچه درمورد هریک ازکاندیدها درجبهه حکومت درداخل حکومت تفاوت نظرهای وجوددارد.

 

مارشا فهیم معاون اول ریاست جمهوری دریک مورد درمورد قیوم کرزی وخلیل زاد موضع گیری سختی داشت وهردورا بعنوان خارجی وآمریکایی رد کرد.این موقف مارشال نشان ازمخالفت شدید وی با کاندیداتوری قیوم کرزی تعبیرشده است.درمورد سیاف گفته شده که مارشال نظرمثبت دارد.آقای سیاف طی نامه ای که به رهبران سیاسی کشورسه ماه پیش نوشت درآن نامه صحبت از اجماع ملی  را مطرح کرد.گفته شده که استاد سیاف می خواهد یک نشست را با حضورچهره های سیاسی کشوربرگزارنماید ودرآن نشست برنامه انتخاباتی وطرح خود شان را بعنوان برنامه اجماع ملی اعلام نماید آقای کلکانی فرد نزدیک به استاد سیاف گفته است که با طرح استاد سیاف همه احزاب سیاسی موافقت کرده وی با رسانه ها گفته که دوایتلاف سیاسی جبهه ملی وایتلاف ملی ازبرنامه استاد سیاف حمایت شان را اعلام داشته اند.البته داکترعبدالله عبدالله به دلیل اینکه خود ش کاندید انتخابات است ،مشکل است ازکاندیدا توری کسی دیگری حمایت نماید جبهه ملی هم احتمالا کاند مورد نظرخودرا خواهد داشت.

 

درجبهه حکومت این تحولات رویداد ها را داریم آقای سیاف اگرکاندید شود بدون شک کاندید مرتبط به جبهه حکومت خواهد بود ونه اپوزیسیون وبی طرف. آقای داکترزلمی رسول وزیرخارجه هم اگرکاندید باشد بازهم تعریفی که دارد همان است که کاندید جدی حکومت رییس جمهورکرزی باید باشد آقای قیوم هم اگرکاندید شود همه خواهند گفت که ازسوی حکومت پشتیبانی می شود با توجه به این مساله که برادر رییس جمهور هم هست.نامهای دیگری هم گرفته شده که یا بعنوان بی طرف وارد کارزارانتخاباتی می شوند ویا اینکه وصل به جبهه حکومت خواهد شد.آقایان اشرف غنی احمد زی رییس کمیسیون انتقال امورامنیتی وآقای خلیلزاد وهمینطور آقای جلالی، نام های شان درمورد نامزدی انتخابات ریاست جمهوری گرفته می شود آقای اشرف غنی یک باردرانتخابات با ناکامی سختی روبروشد بقیه هم که تاکنون تجربه نشده اند این مجموعه ازشخصیتهای تکنوکرات ومورد تایید غرب،اگرروزی خود شان را کاندید کنند،بدون شک درجبهه حکومت وهماهنگ با حکومت خواهند شد تا با احزاب سیاسی واپوزیسیون کشور.

 

درجبهه حکومت ما این چهره ها رادرانتخابات ریاست جمهوری داریم حکومت ممکن است دوتا ویا سه کاندید را معرفی نماید ولی ازیک کاندید اصلی ومورد نظرشان درنهایت حمایت خواهد کرد وهدف به پیروزی رساندن آن فرد مورد نظردرمقابل کاندیدهای رقیب واپوزیسیون است.درنهایت مطاف آن دوفرد گفته شده آقای زلمی رسول وزیرخارجه وآقای سیاف باید باشد وسومی آن قیوم کرزی.آقای فیضی گفته کاندید هرکه باشد رییس جمهوربی طرفی خودرا حفظ می کند وازهیچ جماعت وفردی حمایت نمی کند این موضعی است که همین دیروز ازسوی ایمل فیضی سخنگوی رییس جمهوراعلام شد.بی طرفی رییس جمهورمورد استقبال همه قرارمی گیرد واین کاردرستی است مردم اگرببینند که عملا رییس جمهورازکسی حمایت نمی کند،درآن صورت محبوبیت شان دربین احزاب وگروهای مدنی ومردم بشترخواهد شد.

 

جبهه مخالف حکومت:

 

جبهه اپوزیسیون مخالف حکومت که درقالب «شورای همکاری احزاب وایتلافهای سیاسی» ظاهرشده،نیزبرنامه های گسترده ای را روی دست گرفته است .آنها درآخرین اقدام که داشت این بود که هیئتی ازدرون شورا موظف ساخت که از23 حزب عضو شورای همکاری احزاب وایتلافهای سیاسی نظرخواهی کند که کدام یک ازاین احزاب کاندید دارد.هیئت پس ازنظرخواهی تنها سه حزب سیاسی عضو شورای همکاری را، شناسایی کرد که کاندید برای ریاست جمهوری دارد یکی حزب حق عدالت دیگری ایتلاف ملی وسومی حزب افغان ملت آقای اتمرعضوبرجسته حزب حق وعدالت درخارج بود ولی حزب شان به شورای همکاری احزاب اعلام داشت که آقای اتمررا نامزدی ریاست جمهوری می کند.آقای دکترعبد الله ازایتلاف ملی کاندید شد وآقای احدی ازحزب افغان ملت.ازجبهه ملی نیزخواسته شد که اگرکاندیدی داشته باشد اعلام نماید.جبهه ملی تا کنون جواب روشنی نداده احتمالا نامزد معرفی خواهد کرد ویا اینکه ازیک نامزد پشتیبانی خودرا اعلام می کند.شورای همکاری احزاب سه وچهارکاندید بشترندارد اما بدون شک که با چهارکاندید شورای همکاری احزاب اگروارد انتخابات شود،شانس برندگی شان کم ترمی شود.

 

 شورا درنظردارد که دراثرگفتگوبا تعداد کاندیدها،محدودیت بیاورد اگرموفق شود که با دوکاندید وارد انتخابات شود امید واراست که دردوراول پیروزشود اگرانتخابات دردوردوم قراربگیرد آن وقت آنها شانس پیروزی شان را صددرصد می دانند.شورای همکاری احزاب وایتلافهای سیاسی اصول مرامی وبرنامه ملی شان را نوشته وتصویب کرده تنها درمورد تیم ملی درانتخابات وارایه تکت انتخاباتی است که باهم به شدت درحال گفتگومی باشند.نکته دیگری قابل بحث هم این است که امکان سیالیت جابجایی اعضا وافراد وجود دارد.حزب افغان ملت وحزب  اسلامی به رهبری ارغندی وال درحال حاضرعضو شورای همکاری احزاب وایتلافهای سیاسی هستند اما دوحزبی است که رهبران شان درکابینه رییس جمهوروزیرمی باشند آقای ارغندی وال وزیراقتصاد وآقای احدی وزیرتجارت است اما هردو حزب تاحالا عضویت شورای همکاری احزاب را داشته اند.ازسوی هم حزب اسلامی وحزب وحدت برهبری استاد خلیلی هم گفتگوهای درمورد انتخابات داشته واخیرا اعلا کرده اند که به توافقات درمورد انتخابات دست یافته اند.دوحزب سیاسی درون حکومتی معلوم نیست به چه توافقات دسته باشند.

 

حکمتیاراخیرادریک پیامی حکم نابودی وقتل عام هزاره ها راصادرکرد.گرچه تاهنوزتایید نشده که حزب اسلامی به مناسبت عید چنین پیامی را صادرکرده باشد ولی اعلامیه حزب وحدت اسلامی تاکید دارد که با گذشت شش روزبرای شان مسجل شده که پیام ازسوی حزب اسلامی صادرشده وآقای حکمتیاررهبراین حزب این پیام را صادرکرده است.حزب وحدت به شدت نسبت به مندرجات بیانیه حزب اسلامی برهبری حکمتیار،واکنش داد آن را به دورازخرد وعقلانیت سیاسی خواند.حزب وحدت اسلامی به رهبری استاد خلیلی وحزب اسلامی به رهبری ارغندی وال گفته اند که درمورد انتخابات به توافقات دست یافته اما چه گونه وجزییات آن شرح داده نشده است.برخی تحلیلگران این گونه انتقاد کرده اند که حزب اسلامی انشعاب فکری ندارد بیانیه حکمتیار درواقع موضع فکری همه جناحهای حزب اسلامی باید باشد.پس چه گونه می شود با این گروه به توافقاتی دست یافت.

 

ازشورای همکاری احزاب درحال حاضرهمان گونه که گفته شد سه کاندید اعلام موجودیت کرده وشاید یک مورد دیگر را هم اعلام نماید.رهبران سیاسی ازشورای همکاری وایتلافهای سیاسی، دریک نشستی درمونیخ آلمان جمع شده ودرکنفرانس بنام «راه بسوی موفقیت» دیدگاه های شان را درمورد انتخابات،امنیت،مصالحه وگفتگو غیرمتمرکزسازی مطرح می کنند.درنشست گفته شده عمده ترین موضوع یکی چالشهای امنیتی ودیگری مساله برگزاری انتخابات خوب درافغانستان است.درحال حاضر، درصف بندی انتخابات همین دوجبهه حکومتی واپوزیسیونی را داریم،نیروی سومی تابحال خودرا نشان نداده ولی شکی وجود ندارد که شاهد دیگرگونیها وتحولات خواهیم بود،جابجای چهره های سیاسی وگروها درصف بندی انتخابات، بسیارمحتمل وقریب الوقوع است.نکته اساسی ودلگرم کننده همین مساله بی طرفی رییس جمهورباید باشد که اخیراتوسط سخنگوی ایشان آقای ایمل فیضی اعلام شده است.این مساله واقعا اگردرعمل ثابت شود، گامی بزرگ وتاثیرگذاردرشفافیت انتخابات خواهد بود.

 

                                             

اموری که باید تعریف شود


اموری که باید تعریف شود

 

الف - گزارشهای امنیتی انتخابات مبالغه آمیزوغیرواقعی است:

 

چند چیزاست که باید تعریف شود، یکی انتخابات،دیگری امورامنیتی وسومی سیاست خارجی وچهارمی وضعیت گروهاوایتلافهای سیاسی و.. انتخابات شاید یکی ازپیچیده ترین این مسایل باشد.آقای معنوی ازهمین الان آب درآسیای فکرنا امنی انداخته بگونه موضوع  انتخابات را مطرح کرده که گویا انتخابات نباید برگزارشود.انتخابات گره خورده به امنیت است وامنیت ضامن انتخابات، ایشان درنوشته که دربی بی سی گذاشته مساله امنیت را تقریبا منتفی دانسته واین نتیجه را بصورت زیرکانه می خواهد اعلام نماید که انتخابات گره خورده به امنیت متزلزل نمی تواند برگزارشود. وی گزارش نیروهای امنیتی را خلاف واقع ومبالغه آمیزتوصیف کرده بعبارت دیگراینکه نیروهای امنیتی مردم ودولت را اغرا به جهل کرده وگزارشهای غیرواقعی را داده است وی هرگزاین مساله را قبول ندارد که از شش هزار هشتصد چند مرکزرای گیری،تنها دوصد پنجاه نه مرکزنا امن باشد.آقای معنوی نوشته است این آمارامنیتی غیرواقعی ومبالغه آمیزاست اما خود وی نگفته است که آمار واقعی امنیتی چه هست؟ آقای معنوی با این صحبتهای خود می خواهد به یک نحوی وانمود نماید که امنیت نیست پس انتخابات بی معنی باید باشد.نتیجه این می شود که انتخابات که نتایج آن سیاه باشد،بهتراست که برگزارنشود.مضمون اظهارات معنوی که گزارشهای امنیتی انتخابات را غیرواقعی ومبالغه آمیزاعلام داشته،نشان می دهد که ایشان آب به آسیاب فکرغیرانتخاباتی می اندازد واین ماشین را که انتخابات برگزارنشود را تقویه وتغذیه می کند.

 

 گرچه ایشان درآغازنوشته خود گفته است که انتخابات، اجتناب نا پذیر است ولی مدخل ومخرج نوشته ایشان خیلی متفاوت ارایه شده. دوستی می گفت: آقای معنوی به دنبال این تیوری است که انتخابات برگزارنشود وی می خواهد این نفی را تیوریزه نماید ودقیقا روی نکته ای انگشت گذاشته که پیوند ناگسستنی با انتخابات دارد وآن امنیت است.آقای معنوی می خواهد بگوید امنیت نداریم گزارش نیروهای امنیتی نادرست خلاف واقع ومبالغه آمیزمی باشد.ایشان با این حرفهای خود می خواهد این فکررا تقویه نماید که انتخابات برگزارنشود البته این برداشت من ازصحبتهای وی است من متاسفانه دلایلی زیادی برای سوء نیت اقای معنوی درمورد انتخابات 93 دارم وباکمال تاسف باید بگویم که اصلا وابدا با فکرایشان موافق نستم که هیچی بل بشدت بااین تحلیل مخالف هستم که امنیت را منتفی وگزارشها را نادرست اعلام نماییم.

 

آقای معنوی کسی است که بشترین ضربه را درقانون انتخابات به نظام مختلط ونقش احزاب وارد کرد آقای معنوی مطابق با سیاستهای حکومت وزارت عدلیه قانون اس.ان.تی.وی را برهمه تحمیل کرد وحالا همین سیستم ،قانون انتخابات شده است این قانون مطابق با فکرمعنوی وحمایت ایشان تدوین وساخته شد واین قانون خواست محوری حکومت بود.حال وقتی که ایشان امنیت را زیرسوال می برد درواقع انتخابات را زیرسوال برده است واین کارنادرست است.دلیل مساله دراین است که حکومت مساله انتخابات را بصورت مجمل دنبال می کند گفته شده" لوخلیه طبعه" باشد اصلا شاید انتخابات را برگزارنکند.شورای همکاری وایتلافهای سیاسی هنوزهم نگران « لویه جرگه» ماه میزان است آنها دربیانیه خود به این نکته اشاره داشت که رییس جمهورهدف پنهانی دارد ومی خواهد لویه جرگه را بخاطرآن برگزارنماید. شورا دربیانیه خود اعلام داشت که هدف باطل کردن انتخابات وحالات اضطراراست.آقای معنوی هدف شان ازبی اعتباردانستن امنیت ودرنتیجه برگزارنشدن انتخابات باید باشد.البته می دانیم که آدمی مثل معنوی حرف شان رابرای رضا خدا تنها نمی زند وی سیاست مداری است که نمی خواهد فقط قربتا الی الله با نظام مختلط قانون انتخابات، مخالفت کرده باشد گفته شده هدف ایشان این است که درحکومت جایگاه رفیعی داشته باشد وی توقع واروزو دارد ومی خواهد به اروزوهایش برسد مقام بلندی را درنظام، احرازنماید این گونه حرفها که امنیت را خدشه داراعلام نماییم هزینه همان هدفها باید باشد.

 

ب - ارتباط وتعامل خارجی:

 

مساله دیگری که بازهم تعریف درستی ندارد وخیلی مبهم مانده نحوه ارتباط وتعامل دپلماسی با خارج است حقیقتا ما نمی دانیم که غرب وآمریکا دوستان ومتحدان افغانستان هستند ویا اینکه توطئه گران که می خواهند کشورمارا تجزیه نمایند ونظام ملوک الطوایفی برای ما ایجاد نمایند.حکومت افغانستان دراین اواخراظهارات بسیاربدبینانه نسبت به غرب وآمریکا داشته آقای خرم تاکید دارد که آمریکا وپاکستان درصدد تجزیه افغانستان هستند امریکا وپاکستان نسبت به این موضع گیری، واکنش نشان دادند سفیرآمریکا درکابل گفته های آقای خرم را" مزخرفات" دانست وپاکستان هم گفته که ما هرگزچنین منویات درمورد افغانستان را نداریم.رییس جمهورقراراست درآخرهمین ماه به پاکستان برود وازقبل اعلام واخطارداده شده که اگرپاکستان به خواسته های ما توجه نکند امکان دارد به نتایج معکوسی دست یابیم.خواسته های افغانستان درمساله طالبان به دوامرخلاصه می شود یکی آزادی زندانیان مورد نظر افغانستان ودیگری وادارکردن طالبان درمیزگفتگو با افغانستان.سایرمسایل،الزامات این دومساله باید باشد.هردوموضوع به این صورت حالت رویایی داشته پاکستان به آن صورت که افغانستان دنبال طالبان راه افتاده را قبول ندارد.این کشورطالبان را سرمایه خارجی خود می داند.

 

 اگردرافغانستان قراراست که مساله طالبان درقالب گفتگوها حل فصل شود،ابتداء جایگاه سیاسی طالبان درنظام افغانستان باید تعریف وروشن شود.شکی وجود ندارد که پاکستان جایگاه مهمی برای طالبان درنظردارد.امری که قبول کردنش خیلی سخت باید باشد.برخی گفته رییس جمهورمی خواهد نقش مهمی برای طالبان قایل شود ایشان خصومتی با طالبان ندارد اما این نکته را فراموش نمی کند که طالبان که مورد علاقه افغانستان وازسیاستهای کابل تبعیت نمایند ونه طالبان که سرمایه وابزاردست پاکستان باشند.بنابراین بنظرمی رسد که گفتگوهای پایان ماه اگوست چندان دست آوردی نخواهد داشت.مقامات افغانستان ازقبل به نتایج معکوس این سفرنیزاشاره کرده اند.تعامل سیاست ودپلماسی ما با چنین چالشهای روبروشده همان گونه که گفته شد مردم نمی دانند که غرب وآمریکا چه نسبت سیاسی را درآینده افغانستان دارند آنها دوستان ومتحدان افغانستان هستند ویا اینکه دوست نیست وبه همین دلیل موافقتنامه امنیتی با آنها به ساده گی امضا نخواهد شد.

 

قراراست که درماه سپتامبر سالجاری نشست سه جانبه ازنوع هندی افغانی وآمریکایی درحاشیه اجلاس مجمع جهانی برگزارشود این نشست درسطح دو باید برگزارشود زیرا رییس جمهوراحتمالا درمجمع ملل متحد شرکت نمی کند وبجای ایشان وزیرخارجه افغانستان شرکت خواهد کرد.با این وضع نشست سه جانبه افغانستان وهندوستان وآمریکا درحاشیه اجلاس برگزارمی شود وسطح آن «یک» نه بلکه «دو» خواهد بود.ازقبل گفته شده که موضوع گفتگوها افغانستان پس ازسال2014 ونقش هند درتحولات کشوراست.هندوستان راضی نمی شود که سیاست پاکستان درافغانستان،توسعه وتاثیرتعریف نا شده داشته باشد.هند سرمایه گذاری زیادی درافغانستان کرده وامید به آینده خوب، روابط دوستانه با افغانستان دارد.آمریکا هم به نقش هند اذعان دارد ولی مشکل، خصومت بین این دوکشور،کارآمریکا را نیزدشوارساخته که چی کند؟ و بین دوکشورهند وپاکستان که دوست آمریکا هستند ودشمن هم دیگر،چه گونه تعادل وتوازن ایجاد نماید؟.این سخت ترین دپلماسی است که آمریکا باید به پیش ببرد.همین دوهفته قبل آقای جوب آیدن مشاور رییس جمهوراوباما،سفرسه روزه درهند داشت عمده ترین بحثهای سیاسی دوکشورمساله افغانستان پس ازسال 2014 بود.آقای جوب آیدن به هندوستان اطمینان داد ،طالبانی را درگفتگوها نقش می دهد که سه مساله اساسی را قبول داشته باشد یکی قطع رابطه با القاعده دیگری قبول قانون اساسی افغانستان وسوم اینکه دست آورد های مدنی یازده ساله را پذیرفته باشد. خوب این سه شرط اگرقبول شود آن وقت هند می تواند مطمئن باشد که آینده مناسبات وتعامل شان با افغانستان مثبت خواهد بود؟.

 

افغانستان با این دشواری سیاسی چه باید بکند؟ سوالی که هنوزپاسخی روشنی برای آن ارایه نشده.نزدیکی افغانستان با هند،میزان فاصله با پاکستان را زیاد ترمی کند وازسوی هم نزدیک شدن به پاکستان وقبول خواسته های این کشور،موجب دلسردی هندوستان می شود.این مساله واضح است.عمده ترین چالش دراین مناسبات طالبان است افغانستان باید بگونه رفتارمی داشت که طالبان تاحالا باید تمکین می کرد.ابزارچنین کاری دراختیارافغانستان بود ولی به دلیل همین تعریف نامشخص ورفتارناموزون درسیاست خارجی،ازامکانات وتسهیلات جامعه جهانی استفاده نشد.درحال حاضراوضاع بگونه ای است که غرب وآمریکا،درمساله طالبان بشترین طرف گفتگوهای خود پاکستان را انتخاب کرده این حرف افغانستان درست است که این آمریکا وپاکستان هستند که اجازه دادند تا طالبان به آن صورت نمایندگی شان را درقطرافتتاح نمایند.حکومت افغانستان می توانست با اتخاذ سیاستهای شفاف،دشمن اصلی مردم که گروهای ترورووحشت است را تضعیف نماید ولی این کارصورت نگرفته است.طالبان درحال حاضردرآینده وپس ازسال 2014 عمده ترین چالش امنیتی وسیاسی افغانستان شده.مذاکرات سه جانبه افغانستان،آمریکا وهند ومذاکرات آخرماه اگوست درپاکستان وده ها گفتگوهای دیگر،درمورد طالبان،امنیت، صلح ثبات درکشورباید برگذارشوند تا همه، به یک مخرج مشترک درمورد راه حل دست یافته باشند.تعریف روشن ازهرمساله می تواند ممد راه حلهای اساسی باشد این تعریف را درانتخابات،گفتگوهای صلح وامورامنیتی وسیاست خارجی خود باید داشته باشیم.گاهی به نعل وگاهی به میخ زدن، واقعا خسته کننده است وحکومت را با دشواریهای زیادی روبروکرده ومی کند واین است که تاکید می کنیم که امورباید تعریف شده باشد.

 

کوچ کشی به کجا؟

کوچ کشی به کجا؟

 

داستان نمایندگی طالبان درقطر،تبدیل به ماجرای عجیبی شده است.این نمایند گی پس ازگفتگو ورایزنی طولانی وموافقت حکومت افغانستان درقطرافتتاح گردید.رویداد 28 جوزا عمر24 ساعته داشت با گذشت زمان اندکی نمایندگی طالبان با فشارمضاعف حکومت افغانستان، بسته شد ودرحال حاضراین نمایندگی تعطیل شده است.مقامات پاکستان تاکید دارند که نمایندگی طالبان درقطرمجددا گشوده می شود.آقای سرتاج عزیزمشاوراموربین الملل حکومت نوازشریف پیش ازسفربه کابل به این مساله اشاره داشت که بسته شدن نمایندگی طالبان درقطریک مساله موقتی است واین دفتربه زودی دوباره بازمی شود.احمد عزیزچودری سخنگوی وزارت خارجه پاکستان هم روی این مساله تاکید داشت که نمایندگی طالبان درقطرمجددا گشوده می گردد.مقامات پاکستانی نمی گویند که گشایش دوباره با چه دید گاهی انجام می شود.زیرا مشکل اساسی نوع نگاه به دفترقطراست حکومت افغانستان گفته است که نمایندگی حیثیت دفترصلح را داشته باشد ودفترتسهیل کننده باشد،مدیریت به دست حکومت افغانسان وگشایش نمایند گی براساس توافقات وامضای پروتکل صورت بگیرد.امری که تاکنون هیچ یک ازآن موارد رعایت نگردید وحکومت افغانستان دربرابرآن درمقابل آمریکا استاد وگفت که نمی گذارد که نمایندگی به این صورت درقطر گشوده شود.

 

رییس جمهورکرزی براساس دعوت نوازشریف درآخرماه جاری به پاکستان می رود وگفته شده که عمده ترین بحث شان مساله گفتگو باطالبان وایجاد نمایندگی برای این گروه است آقای داوود زی سفیرافغانستان تاریخ تقریبی سفررییس جمهور را آخرماه اگوست اعلام کرده وگفته است که دو،رهبرروی مسایل اساسی درپایان ماه اگوست گفتگو خواهند داشت افغانستان درعرصه سیاسی تا بحال دومساله مشخص را ازپاکستان خواسته یکی اینکه طالبان اصلی را برمیزمذاکره حاضرنماید ودیگراینکه ملاغنی برادر وهمراهان شان را اززندان آزاد نماید .حال چند گزینه درمورد گشایش دوباره دفترطالبان وجود دارد که یکی یکی به آنها اشاره خواهیم داشت:

 

گشایش دفتردرداخل افغانستان:

 

این فکرازسوی افغانستان وشخص رییس جمهورکرزی عنوان شده ایشان دراظهارات عید فطر به این نکته اشاره کرد که طالبان به این دلیل توهین شد ودفتروبیرق ولوحه شان دریک لحظه بازودریک لحظه دیگربسته شد،دلایل این اهانت این بود که طالبان مهمان بود وحرمت شان نگهداشته نشد طالبان طرف گفتگوهای خود خارجیها را انتخاب کردند.رییس جمهورتاکید کرد که اگرطالبان نمایندگی شان را درداخل کشورباز، بیرق ولوحه شان را بالا می کرد،هیچ گاهی پایین آورده نمی شد. مضمون سخنان رییس جمهوراین را نشان می داد که ایشان به دلایلی اصلی اهانت انگشت گذاشته وآن اینکه طالبان طرف گفتگوهای خود خارجیها را، تعیین ومهمان آنها بود ودفترشان دریک لحظه باز ودریک لحظه دیگربسته شد.رییس جمهورمی گوید:اگرطالبان دفترشان درداخل کشورگشوده می شد چنین اتفاقات هرگزروی نمی داد طالبان همانند دیگرگروهای سیاسی درافغانستان می توانیست با عزت بکارشان ادامه دهند.گفته های رییس جمهورازچند جهت مورد بررسی ونقدقرارگرفت.

 

گروهای سیاسی مخالف سیاست رییس جمهورکرزی گفتند: که رییس جمهوربااین کارخود می خواهد عملا کشوررا به سمت نظام ملوک الطوایفی سوق دهد.قبول پرچم طالبان ولوحه امارت اسلامی طالبان درداخل افغانستان درواقع قبول یک حکومت موازی است.حال رییس جمهور برای دولت مواز ی باید جای هم درنظربگیرد جای هم ،همان شش ولایتی است که به طالبان وعده داده شده که شریعت شان را تطبیق نمایند.مخالفان سیاسی رییس جمهورکرزی ازاظهارات روزعید فطرایشان این گونه برداشت کرده که رییس جمهورحکومت موازی را قبول کرده باشد واین مساله بسیارخطرناکی است که ازسوی ایشان مطرح شده است.برخی ازمنتقدان این گونه برداشت کرده که هدف رییس جمهورازبیرق ولوحه طالبان قبول امارت اسلامی ودولت موازی نیست زیرا این خود رییس جمهوراست که گفته است گشایش دفتردرقطربا این خصوصیات بمعنی تایید نظام ملکوک الطوایفی درافغانستان واین مقدمه تجزیه کشوراست ودرپشت این ماجرای دولت پاکستان وآمریکا قراردارد امری که هردوکشورآن را رد کردند واظهارات مقامات افغانستان را دراین مورد مزخرفات وغیرمنطقی دانسته اند.

 

من شخصا معتقدم که هدف رییس جمهورازبازگشایی نمایندگی طالبان درافغانستان،تقلیل طالبان ازامارت است.حکومت می خواهد که طالبان بعنوان یک «تحریک سیاسی» درافغانستان بیرق ولوحه داشته باشند ومثل سایراحزاب سیاسی درداخل کشورفعالیت نمایند افغانستان پذیرایی دونظام موازی نیست اما جغرافیایی افغانستان می تواند ازتعدد لوحه ها ودفاتراحزاب استقبال نماید.دراین فرض رییس جمهورکرزی طالبان را درحد یک گروه سیاسی تعریف کرده است.فکرمی کنم سخن درست این باشد نه آن چی برخی تحلیلگران واحزاب سیاسی به آن اشاره داشته اند.تحریک طالبان نه امارت طالبان،مساله ای است که برخی ازاعضای معتبرشورای عالی صلح به آن اشاره داشته اند وگفته اند که ما حاضریم طالبان را بعنوان یک تحریک برسمیت بشناسیم وموافق هستیم که طالبان می توانند درهرجای که بخواهند، نمایندگی بازنمایند.با این وضع کوچ کشی طالبان ازقطر به داخل افغانستان،مساله ای است که افغانستان روی آن تاکید دارد وبه آن صورت که اشاره کردیم ازسوی رییس جمهورنیزدرروز عید عنوان شد.کوچ کشی درداخل.درکنارترجیحات داخل که درواقع گزیه« ای» حکومت باشد، مقامات افغانستان گزینه« بی» را درنظرگرفته و گفته اند طالبان می توانند به عربستان سعودی ویا ترکیه نقل مکان نمایند.

 

گزینه های عربستان وترکیه برای کوچ کشی:

 

اخیرا افغانستان روشن ساخته که گزینه عربستان ویا ترکیه برای ایجاد نمایندگی طالبان مطلوب است وازاین دوگزینه استقبال کرده.جانان موسی زی سخنگوی وزارت خارجه دریک کنفرانس خبری هفتگی خود به این مساله اشاره داشت که آنها ترجیح می دهند که نمایندگی طالبان درعربستان ویا ترکیه افتتاح شود.مقامات شورای عالی صلح گفته که موافق ایجاد نمایندگی طالبان درقطراست.دلیل این مساله وترجیحات که حکومت افغانستان برای کوچ کشی طالبان دردوکشورعربستان وترکیه دارد خیلی شفاف نیست.برخی گفته اند حکومت افغانستان، بارها ازعربستان سعودی خواسته که درامرصلح همکاری داشته باشد ولی کشورشاهی عربستان به درخواست افغانستان پاسخی مثبتی نداد وحالا هم معلوم نست که آیا آنها موافقت می کنند که نمایندگی طالبان درعربستان ویا ترکیه گشوده شود.این مساله را افغانستان بعنوان گزینه «بی» باید طرح کرده باشد زیراگزینه «ای» افغانستان انتقال نمایندگی طالبان درداخل افغانستان می باشد.گفتگوهای که اسوشتدپرس به آن اشاره کرده،معلوم نیست که چه اندازه درمورد صلح جدی است.خبرگزاری اسوشتید پرس گزارش داده که گویا قیوم کرزی برادررییس جمهور،گفتگوهای بسیارسری ومحرمانه با طالبان درامارات داشته است.اگراین گزارش درست باشد طبعا درراستای همان گزینه های است که حکومت افغانستان آن را اعلام کرده.

 

قیوم کرزی کاندید احتمالی ریاست جمهوری هم است آگاهان گفته اند که جلب توجه وتمایل طالبان درگفتگو با نمایندگان حکومت، مساله بسیارتازه ای باید باشد زیرا طالبان هرگزحاضرنشده که با حکومت افغانستان وارد گفتگوشوند اما اگرگزارش این خبرگزاری درست باشد،معلوم می شود که طالبان باید چرخشی درسیاست خود داشته باشند.این مساله هنوزتایید نشده که درمذاکرات قیوم وطالبان درامارات چه گذشته است؟ وازچه گزینه های درمورد کوچ کشی طالبان صحبت شده است.احتمالا نوع علاقمندی افغانستان، شاید تاحدودی قابل درک باشد.قطر،دولتی که هیچ اهمیتی به روابط دپلماتیک خود به افغانستان نداده درمورد گفتگوهای صلح هرگزازافغانستان مشوره نخواسته وبرخلاف خواسته ها وگفتگوهای رییس جمهورکرزی،در28 جوزا معاون وزارت دولت قطر،نمایندگی طالبان را با نام امارت اسلامی طالبان افتتاح می کند.کابل ودوحه مناسبات سیاسی خوبی ندارند افغانستان ازقطرخواسته که سفارت درکابل داشته باشد ولی قطراین کار را نکرده.اما عربستان وترکیه مناسبات دپلماتیک بسیارقوی با افغانستان دارند وطبعا این گونه مناسبات، تاثیرات خاصی خودرا بجای می گذارد این دوکشورملاحظات افغانستان را بعنوان یک دولت درهرامری دارند.

 

ترکیه وبعد ش عربستان نگاه شان به افغانستان بعنوان یک کشوری که مناسبات دوجانبه دپلماتیک دارند،متفاوت ارزیابی شده.قطراین حرمت را به افغانستان نگذاشته وبرخلاف گفته های که با افغانستان داشته عمل کرده افغانستان فکرمی کند گزینه بعد ازافغانستان ترکیه ویا عربستان باشد درست است.ازسوی هم افغانستان به یک نحوی ازکوچ کشی طالبان وسرگردانی شان  استقبال می کند.طالبان درنمایندگی شان هرگزشانسی نداشته وخیلی توهین وتحقیرشد رویداد های که درمورد نمایندگی طالبان پیش آمد این فکررا تایید می کند که اگرتفنگ شورشی را بگیری دیگروی هیچ چیزی برای گفتن ندارد طالبان همان گونه که برخی تحلیلگران گفته اند درمیدان مذاکره،ناکام ترین گروه است این مساله دودلیل دارد یکی اینکه این گروه ازخود استقلال لازم را ندارد ونقش ابزاری شان فربه ترنسبت به استقلال شان تعریف شده است هروقت نام طالب گرفته می شود بلافاصله ابزاری بودن آن درذهن تداعی می شود.نکته دومی که طالبان درمیدان مذاکره ناکام دانسته شده،ظرفیت وقدرت شان است طالبان آشنایی لازم با زبان پیچیده سیاسی ودپلماسی ندارند آنها دربرابر غلهای سیاست ودپلماسی کم می آورند ونمی توانند بخوبی ظاهرشوند واین است که گفته اگرتفنگ یک شورشی را گرفتی دیگرهیچ چیزی برای وی نگذاشته ای.

 

طالبان درایجاد نمایندگی خود فوق العاده تحقیروتقلیل شد.حال اگرنمایندگی شان دردوکشوردیگر،افتتاح شود آنگاه چه خواهد شد؟ احتمال دارد تجربه قطردرمورد شان بازهم به نحوی تکرارشود.کوچ کشی ،سختی درپیش است.تاحال هرچه گفتیم ازسوی حکومت افغانستان وگزینه های مورد نظرشان بود ولی هنوزازسوی طالبان وحامی اصلی شان دولت پاکستان چیزی شنیده نشده است.پاکستان هنوزتاکید دارد که نمایندگی طالبان درقطرگشوده شود جای دیگری را پاکستان تایید نکرده .طالبان هم که هرگزاظهارنظری نداشته وهنوزتاثیرات روانی نمایندگی قطرودوران نقاهت شان برطرف نشده است.معلوم نیست که آمریکا وغرب چه نظری دارند وگفتگوهای پشت پرده به کجا رسیده است؟ اینها مسایلی است که درمورد گفتگوهای صلح ونمایندگی طالبان وکوچ کشیهای احتمالی آن،متصور است.این سوال هم چنان بجای خود باقی است که کوچ کشی درکجا؟.

نوع ماموریت تغییر ویا منتفی می شود؟

نوع ماموریت تغییر ویا منتفی می شود؟

 

نوع ماموریت تغییرمی کند،این مطلب را سفیرآلمان دریک گفتگو با شخصیتهای افغانستان مطرح کرد.وی که در« انستیتوت مطالعات استراتژیک» درکابل سخن می گفت به این مطلب اشاره کرد.ماموریت ناتودرافغانستان پایان نمی یابد اما نوع ماموریت تغییرمی کند.وی دراین سمینار که به ابتکارآقای داکترمرادیان رییس انستیتوت مطالعات برگزارشده بود به این مساله اشاره کرد.دیدگاه سفیرکبیرآلمان درافغانستان،مشابه نظرات سایرمقامات غربی درافغانستان است.تاکنون مقامات غربی سخنی که نشان دهد که ماموریت شان درافغانستان خاتمه می یابد را نداشته ایم تنها دریک مورد تحلیل روزنامه نیویورک تایمزبود که سیرتحلیلها را دیگرگون ساخت.روزنامه دریک تحلیل خود به این نکته اشاره داشت که مناسبات دو، رییس جمهور اوباما وکرزی خیلی به تیره گی گراییده رییس جمهوراوباما پس ازگفتگوی تلخی که بارییس جمهورکرزی داشت،« گزینه صفر» نیروهای آمریکایی درافغانستان را مطرح کرده است.دومساله «گزینه صفر» وخروج زود هنگام ازجدی ترین مطالبی بود که دراین روزنامه منتشرشد.

 

اما غیرازآن مطلبی که درروزنامه نوشته شد،دیگرسخنی که دال برختم ماموریت ناتو درافغانستان باشد را نشنیده ایم سفیرآلمان درکابل با صراحت اعلام داشت که نوع ماموریت پس ازسال2014 تغییرمی کند اما این ماموریت خاتمه نمی یابد وما افغانستان را بحال خودش رها نمی کنیم.آلمان سومین کشوری است که درافغانستان نیروی دارد وزحماتی درشمال افغانستان کشیده علیرغم خسارات وتلفات، احساس حفظ دست آوردها را درافغانستان دارد.وی دراین نشست با صراحت اعلام داشت که دومساله درافغانستان دردرجه اول کارهای شان قراردارد یکی ادامه ماموریت درافغانستان با تغییرنوعیت آن ودیگری مساله انتخابات افغانستان که بدیلی ندارد وانتخابات برگزارشود اما اینکه چه گونه برگزارمی شوداین مساله برمی گردد به خود  افغانها زیرا برگزاری انتخابات کارخود شان است جناب سفیرتاکید داشت که انتخابات مربوط افغانها است هرطورکه مایل باشد می توانند انتخابات شان را برگذارنمایند وی گفت: این مساله ربطی بما ندارد ولی ما می توانیم به افغانها کمک نماییم که انتخابات خوبی داشته باشند.

 

تغییرنوع ماموریت به چه معنا است؟

 

تعریف دقیقی که ازتغییرماموریت برای ما قابل درک است  این است که حضورنیروهای بین المللی را اگردردوفازمورد بررسی قراردهیم به درستی به معنای درک تغییرنوع ماموریت دست می یابیم.فازاول ازماموریت جامعه بین المللی درافغانستان با کنفرانس بن 2001 آغازگردید دراین مرحله اصولا به دومفهوم سیاسی ونظامی براساس موافقتنامه بن باید اشاره کرد.دراین سند به مسایل اساسی اشاره گردید ومشخصا ساختارسیاسی دراشکال «اداره موقت» اداره انتقالی» وحکومت منتخب» تعریف شد واین اصول درافغانستان عملی گردید.درعرصه نظامی،حضورنیروهای بین المللی درافغانستان،عمده ترین بخش کارغرب درافغانستان بود.یازده سپتامبر2001 حالتی را به وجود آورد که حضورنیروهای بین المللی را درافغانستان،موجه ترین ماموریت می توانیست اعلام کرد.وجوه مشترکی زیادی فکرمی شد که ایجادشده است افغانستان با جامعه جهانی متحد شده ودنبال نابود کردن دشمنان مشترک شان هستند. دوستی افغانستان درحدی تعریف می شد که افغانستان عضوخارج ازناتو قلم داد گردید وبه  این سمت برگزیده شد افغانستان تبدیل به متحد استراتژیک دنیای غرب گردید وبه همین دلیل ده ها« موافقتنامه  استراتژیک» را با متحدان خود به امضا رساند .

 

تاحالا نشان داده شده که افغانستان با متحدان غربی خود نزدیک به بیست سند راهبردی واستراتژیک را به امضا رسانده.ازسوی هم، همه درک می کردیم که نیروهای نظامی غرب درافغانستان برای نان خورد ن نیامده آنها ماموریت واضحی دارند که باید آن را با موفقیت به پایان برسانند.دشمنان مشترکی شناسایی گردید وبرای نابودی آن اقدامات وهمکاری مشترک ضروری بود این ها مبانی تیوریک قضیه دانسته می شد اما درعمل متاسفانه افغانستان موفق نشد آن چیزی که مهندسی وتعریف ازمناسبات خود با غرب داشت را به دست آورد.حکومت داری خوب وعاری ازفساد را نتوانستیم ایجاد نماییم مشکلات فراوانی درحکومت داری خوب ومدیریت داشتیم فساد درجامعه به اوج خود رسید.فضای دوستی واعتماد که باجامعه جهانی لازم بود بوجود نیامد فاصله ها زیاد وزیاد تر شد.افغانستان درعرصه های نظامی هم درمسیرکارزار ناتو باتروریستها، همکارومتحد خوبی نبود تقریبا با همه اقدامات نظامی آنها به مخالفت برخواست به این ترتیب آن چیزی باید بدست می آوردیم،آن را نتوانستیم بدست بیاوریم نه حکومت داری خوب ونه شکست تروریزم را که دوماموریت مشترک وتعریف شده افغانستان با جامعه جهانی بود را بدست نیاوردیم .درحال حاضرکه نیروهای بین المللی ازافغانستان خارج می شوند حتی این خروج درحدی «گزینه صفر»هم مطرح شده،نوع ماموریت تغییریافته چه می تواند باشد؟.آقای راسموسن دبیرکل ناتو ازاین تغییر،تعریفی به این صورت را داشته است.آموزش نیروهای افغانستان،تجهیزات برای شان ومساله مشوره دهی درجنگ با تروریزم.سه مولفه که آقای راسموسن دبیرکل ناتو مطرح کرد، درواقع همان حرفی است که سفیرآلمان به آن اشاره کرده است.ماموریت جنگی درافغانستان را بکلی پایان می برند ونوع تازه ازهمکاری را درقالب تعلیم،تجهیز ومشوره شروع می کنند.حال پرسش که مطرح می شود این است که این تغییربا چه چالشهای روبرو شده است.

 

چالشهای که تغییرماموریت با آن روبرمی شود:

 

شکی نیست که ماموریت بعدی ناتو درافغانستان با چالشهای خاصی خود روبرو می شود این گرفتاری ازدوجهت قابل بحث است یکی حکومت افغانستان ودیگری جامعه جهانی وسازمان ناتو.حکومت افغانستان درفازاول ازحضورجامعه جهانی دردوعرصه سیاسی ونظامی همکاری خوبی نداشت همانگونه که اشاره کردیم حکومت افغانستان نوع عملیات نظامی وانتقادات سیاسی غرب را درمورد حکومت خود مغرضانه می دانست وهرگزآن را قبول نمی کرد غرب هم نسبت به رفتاروموضع گیریهای حکومت افغانستان،بدبین شد این مساله پس ازسال2007 بخوبی خود را نشا داد.غرب وآمریکا نگاه افغانستان محوری خود را تغییرداد وبشتردرامورجنگ وصلح افغانستان به کشورهمسایه افغانستان روی خوش نشان داد آنها درخیلی ازموارد نظروموقف پاکستان را تایید کردند خط دیورند را به سود پاکستان اعلام کرد درمساله صلح ومذاکره بشتربه جانب پاکستان کشانده شد درحال حاضرنگاه افغانستان محوری غرب کنارگذاشته شده واین گمانه زنی بشدت تقویت شده که ممکن است درفازدوم که پس ازسال2014 آغازمی شود،تمامی امورمرتبط به افغانستان را دراختیارپاکستان بگذارد افغانستان به این صورت درحاشیه کشانده شود.

 

علایم زیادی وجود دارد که همین رویه را آنها درپیش گرفته اند واین چالش بزرگی است که درمناسبات افغانستان با غرب دیده می شود.افغانستان با سیاست غرب درمورد گفتگو با طالبان موافق نیست پیمان امنیتی را به مساله صلح گره زده است درحالیکه نسبتهای منطقی دراین پیوند کم تردیده می شود.امروز مقامات نظامی ناتو وجنرالان آمریکایی اعلام داشتند که اگرموافقتنامه امنیتی امضا شود،خیلی ازمسایل درماموریت پس ازسال 2014 حل وفصل می شود.آنها تاکید کرده اند که این سند مبنای درست همکاری متقابل را تعریف می کند وما می توانیم نوع ماموریت وهمکاری مان را با افغانستان روشن نماییم جنرالان آمریکایی درروشنی « موافقتنامه امنیتی» نوع ماموریت وکارهای شان را می خواهند انجام دهند حال این سند ازسوی افغانستان با چالش روبروشده کابل آماده گی ندارد که این سند امضا شود.جنرال دامپسی تاکید داشت که این سند باید تا ماه اکتوبرسالجاری امضا شود ولی حکومت خاطرنشان کرده که ضرب الاجل های اعلام شده برای شان اهمیت ندارد.رییس جمهورگفته ما هیچ شتابی درامضای سند نداریم.نگرانی وچالش عمده دیگراین است که اگراین سند تا ماه اکتوبرامضا نشود درآن صورت ممکن است تبدیل شود به شعارهای انتخاباتی واین مساله خیلی خطرناک می شود.تحلیلگران افغانستان به شدت نسبت به این مساله نگران هستند که موافقتنامه امنیتی نباید به شعارهای انتخاباتی مبدل گردد دراین صورت ممکن است سوء استفاده های زیادی ازسند همکاری امنیتی شود واین مساله به نفع مردم افغانستان نیست.

 

اما غرب وآمریکا دنبال چه هست؟ برخی گفته اند آمریکا ازعمده کردن سند امنیتی هدفی را دنبال می کند که درنهایت همه کاسه وکوزه ها را برسرافغانستان بشکند وخود به هدف خود بدون کدام پرسشی دست یافته باشد.هدف چه می تواند باشد که آمریکا با عمده کردن آن می خواهد آن را بدست بیاورد.گفته شده هدف آمریکا خارج شدن ازافغانستان است ودیگرجنگی که 72 درصد مردم آمریکا مخالف آن باشد وآقای اوباما دورنهایی ریاست جمهوری اش درآمریکا است،دیگرحضورآمریکا درافغانستان هیچ سودی برای شان ندارد.مساله طالبان را ازطریق پاکستان می خواهد حل نماید ودوسیه را دراختیاراسلام آبادبگذارد این نیت اصلی آمریکا است ولی این مساله را به مساله ای گره زده وآن موافقتنامه امنیتی است ازسوی هم که افغانستان شرط شروط گذاشته نتیجه این می شود که سند امضا نمی شود ونیروهای آمریکایی ودرکل ناتوبه گزینه صفرمی رسند.اگراین فرضیه درست باشد دراین صورت باید اذعان داشت که دیگردرافغانستان ماموریتی نمی ماند که آنرا انجام دهد ویا درمورد نوعیت آن فکرشود.

 

سه موضوع تعلیم،تجهیز ومشوره درصورتی معنی دارد که نیروهای بین المللی دریک حدی درافغانستان بمانند اگربنا باشد که موافقتنامه امضا نشود وآنها ازافغانستان خارج شوند وگزینه صفری عملی گردد دراین صورت کدام ماموریت را می توان شناسایی کرد.حرفهای سفیرآلمان وگفته های راسموسن درحالتی معنی دارند که نیروها درافغانستان بمانند ومنتها نوع ماموریت شان فرق می کند.ماموریت اصلی شان می شود تعلیم،تجهیز ومشوره دهی.حال هرسه مساله گره خورده به «موافقتنامه امنیتی» افغانستان آن را به آسانی امضا نمی کند وغرب وآمریکا بدون امضای آن نمی خواهند به افغانستان کمک نمایند این است که نوع ماموریت ناتو درافغانستان با چالش روبرو می شود این سوال سری جای خود باقی می ماند که آیا ماموریت درافغانستان تغییرمی کند؟ ویا اینکه اصلا منتفی می شود؟.

دیدگاهای متفاوتی که درروزهای عید اعلام شد

دیدگاهای متفاوتی که درروزهای عید اعلام شد

 

مقایسه دوعید نشان می دهد که بلحاظ خشونت چندان توفیری درکارنبوده است .عید سال گذشته حوالی ساعت ده صبح با انفجارمهیب درمسجد عید گاه درشهرمیمنه آغازگردید وده ها انسان نمازگذاربخاک خون غلطید.درروزاول عید امسال در«ودیره» شهرجلال آباد انفجارمرگباری صورت گرفت که چهارده نفرکشته وده ها انسان مظلوم دیگرروی قبرعزیزان شان بخاک وخون افتاد واقعا جنایت برسرقبرستان باورنکردی وهولناک بود.نوع طراحی هم بی نظیروشاید بی سابقه باشد.بهرصورت رویداد خونینی بود که صورت گرفت.درکناراین مسایل درد ناک اتفاقاتی داشتیم که چندان خوشایند نبود.اختلاف دررویت هلال ماه شوال نیزیکی ازگرفتاریهای شد که امسال آن را داشتیم مردم درروزپنجشنبه عید کردند ولی عده ای ازعلماء موضع گرفت وگفتند که ما عید را درروزپنجشنبه قبول نداریم آنها روزجمعه، عید شان را اعلام کردند این کارهم اصلا خوبیت نداشت ونباید صورت می گرفت که گرفت.

 

درکنارقضیه مرتبط به عید فطر،چند تا پیام وموضع گیری سیاسی را داشتیم.حکمیتار دریک بیانیه که گفته می شود ازسوی ایشان باشد،وضعیت عید امسال را تلخ کرد وی شاید درتاریخ مبارزات خود کم تردچارچنین اشتباه شده باشد گرچه هنوزتایید نشده که پیام ازآقای انجنیرحکمیتاررهبرحزب اسلامی باشد ولی این پیام با محتوای نفرت انگیزوتفرقه افگنانه تکذیب هم نشده پیام درحد انتساب به ایشان قابل بحث است.درکناراین مسایل سخنان رییس جمهورکرزی را درروزاول عید درمورد دفترطالبان درقطرداشتیم که این موضوع درذات خود قابل بحث وگفتگومی تواند باشد. این کلیات رویدادهای عید امسال می باشد اگربخواهیم با عید سال گذشته مقایسه نماییم چندان توفیری نداشته ودربرخی موارد بدترهم بوده است.ابتدا ازسخنان رییس جمهورآغازمی کنیم:

 

اظهارات رییس جمهوردرمورد دفترنمایندگی طالبان درقطر:

 

رییس جمهورکشور پس ازنمازعید درقصرریاست جمهوری به مساله بازشدن وبسته شدن دفترطالبان پرداخت وگفت: دفترطالبان دریک لحظه باز ودریک لحظه دیگربسته شد. ایشان روی این مساله تاکید داشت که اگرطالبان نمایندگی شان را درداخل افغانستان بازمی کرد وبیرق، لوحه شان را برافراشته می کرد هرگزبا چنین مساله ای روبرو نمی شد. رییس جمهور نمونه چنین نمایندگی های محترم را با  اشاره به دفاتراحزاب تبیین کرد وگفت: احزاب سیاسی درداخل کشوردفتردارند وطالبان هم می توانیست مثل سایراحزاب درداخل خاک دفترونمایندگی داشته باشند وکسی بیروق وعلم طالبان را پایین نمی کرد.ایشان  رفتارباطالبان درقطررا توهین دانست واین اهانت به این دلیل صوت گرفت که طالبان با خارجیها گفتگوکرد وبا مردم مذاکره ای نداشت وبه آنها بی حرمتی واهانت صورت گرفت.دریک مورد درهمین رابطه تفسیری خواندم که نوشته بود طالبان هرگزاین مساله را فراموش نمی کند که شرایط وزمینه های چنین اهانتی را خود رییس جمهورفراهم ساخت واین موضع گیری سرسختانه حامد کرزی بود که آمریکا وقطرازموضع خود عقب نشینی کرد ودفترقطررا بگفته رییس جمهوردریک « لحظه » بست.

 

البته شکی وجود ندارد که رییس جمهورجدی ترین موضع گیری را درمورد نمایندگی طالبان درقطرگرفت وهیچ تردیدی نیست که آمریکا وکشورقطر به دلیل مخالفت شدید وصریح حکومت افغانستان بود که نمایندگی قطررا دریک 24 ساعت بست بیرق ولوحه طالبان را برداشت ودیگراجازه نداد که طالبان ازنمایندگی قطربعنوان نمایندگی سیاسی شان حرف بزنند وبه این صورت دفترطالبان درقطربسته شد.برخی به رییس جمهورانتقادکرده که ایشان نباید درنمازعید به چنین مساله ای اشاره می کرد که به طالبان اهانت شد ودفترشان دریک لحظه باز ودریک لحظه دیگربسته شد.مضمون اظهارات رییس جمهورهمین بود که گفت: به طالبان اهانت شد ودلیل آن را هم ایشان یاد آورگردید که طالبان بجای روی آوردن به داخل کشور،با خارجیها وارد گفتگوشد وخارجیها به طالبان حرمت نگذاشت ودفترطالبان را بست وبیرق شان را پایین کشید ولوحه شان را جمع کرد.این حرف به این دلیل مورد انتقاد قرارگرفته است که طالبان وتحلیلگران وابسته به آنها گفته اند که روزگاری که برای نمایندگی طالبان درقطرپیش آمد بخاطرموقف سرسختانه رییس جمهوربود ونه امردیگر.

 

این موضع گیری درحد جدی وانعطاف ناپذیراعلام شد که حکومت افغانستان تمامی مذاکرات با آمریکا را درمورد گفتگوهای امنیتی متوقف کرد ودراین خصوص اعلامیه صادرکرد که با آمریکا مذاکره نمی کند ودلیل آن این است که درمورد نمایندگی طالبان درقطردوگانه عمل کرده است.حرف شان چیزی وعمل شان چیزی دیگری بود به همین علت ما با آمریکاییها گفتگوی امنیتی نداریم وعلت آن رفتاردوگانه شان درمورد نمایند گی قطراست.شکی وجود ندارد که نمایندگی طالبان را درقطرحکومت افغانستان بست واین امری است که برهیچ کسی پوشیده نیست.

 

درحال حاضربحث دراین است که احتمالا دفترطالبان ازقطربرچیده می شود ودولت قطرهم ظاهرا خسته شده گزارشهای دردست است که مقامات قطری گفته اند ما ازخیراین کار گذ شته ایم وبیایید دم ودستک تان راببرید وبه همین علت است که گفته شده طالبان ازقطرکوچ کشی می کنند اما اینکه درکجا می روند محرزنشده است برخی گفته اند درعربستان وگروهی هم گفته اند که ممکن است به ترکیه نقل مکان نماید  البته این مساله قطعی نیست ولی خوب گزارشهای است که اظهارات وموضع گیریهای حکومت افغانستان کاررا بجای رسانده که ممکن است نمایندگی طالبان بجای دیگری منتقل شود وواقعا طالبان تحقیرشد وهمان گونه که رییس جمهورگفته است به طالبان اهانت شد، درست است به طالبان درمورد ایجاد نمایندگی اهانت به معنای واقعی صورت گرفته است.

 

 پیامهای سیاسی با مضمونهای متفاوت به مناسبت عید:

 

سه نوع پیام را درعید داشتیم یکی اظهارات وپیامهای حکومتی ودولتی بود که مقامات دولتی به مناسبت عید سعید پیام دادند وبرجسته ترین آن سخنان رییس جمهورباید باشد که به آن اشاره کردیم.دسته دوم ازپیام ها مربوط می شود به رهبران سیاسی دراین میان شاهد چندین پیام ازسوی رهبران سیاسی واپوزیسیون قانونی بودیم دراین میان استاد محقق پیام مفصلی را خطاب به مردم صادرکرد.استاد محقق رهبرحزب وحدت مردم درپیام خود به دومساله اساسی فقروگرسنگی مردم ومساله پیمان امنیتی اشاره داشت ودرهردو مورد به یک نحوی حکومت را مسوول گرفتاری، عامل تنگ دستی مردم دانست.ایشان درپیام خود گفت: مردم انتظارداشت که باروی کارآمدن حکومت تازه وسرازیرشدن میلیاردها دالربه افغانستان،فقروگرسنگی ازبین می رود ولی درعمل دیده شد که مردم روزبروزفقیرترشده ویک عده حسابهای بانکی شان پرازعواید ودرآمدهای سرازیرشده گردید.

 

 مضمون سخنان استاد محقق انتقادات ازحکومت درمورد فقروناداری مردم بود ایشان تاکید کرد که حکومت دراین مساله کوتاهی کرد ومسولیتهای که داشت انجام نداده است.ایشان دربخش دیگرازپیام خود به مساله موافقتنامه امنیتی اشاره کرد وگفت: امضای این سند باید به نفع مردم باشد ونباید به دلایلی به بن بست کشیده شود. درپیام عیدی ایشان این دومساله به این مضمون به نظرمن برجسته گی داشت «فقروپیمان امنیتی» درهردومورد به یک نحوی حکومت افغانستان را مسوول دانست بخصوص درفقروگرفتاری مردم بشترین ملامتی را متوجه دولت افغانستان ساخت .

نوع سوم ازپیام ها مربو ط می شد به دورهبرمخالف ومسلح.ملامحمد عمردرپیام عیدی خود ضمن رد تجزیه افغانستان با یک نوع مدارا با مردم صحبت کرد وازپیروان خود خواست که ازکشتارمردم ملکی پرهیزنماید درسال گذشته  هم پیام ملا عمراشاراتی صریحی به این مساله داشت که مردم بیگناه نباید کشته شوند وازپیروان خود خواسته بود که درجنگ شان مردم ملکی را نکشند ولی درعمل دیدیم که هنوزرنگ قلم ملا نخشکیده بود که انفجارمرگبارمسجد عید گاه، درشهرمیمنه پیش آمد امسال هم دیدیم که همین کارصورت گرفت درروزاول عید بمب را در«ودیره» شهرجلال آباد جابجای کرد وزایران که روزاول عید را می خواست برمزارعزیزان شان حاضرشوند را بصورت بسیاربیرحمانه بخاک وخون کشید.واقعا صحنه های این جنایت خیلی تکان دهنده ومشمئز کننده درروزهای عید بود.

 

توالی جنایت وکشتاراین شبهه را ایجاد کرده که علیرغم پیام وتاکیدات ملا عمررهبرطالبان چرا چنین کشتارهای هولناک صورت می گیرد؟.گفته شده که اصولا ملاعمری وجود ندارد وازنام وی چنین کارهای انجام می شود اگرملا عمری باشد که مقتدرومسلط برگروه طالبان باشد، دیگراین همه قتل عام پی هم چه معنا دارد این مساله اهانت ونقض آشکارگفته ها وفرمانهای ملا عمراست.نکته دیگری که درمضمون پیام ملا دیده می شد لحن مسالمت آمیزوآشتی جویانه بود. وی مذاکره را ازموضع امارت اسلامی شان تایید کرد ودیگراینکه گفت نمی خواهد انحصارقدرت رادرافغانستان داشته باشد به یک نحوی به اموری پرداخت که نشان ازمدارا وتکثررا درسیاست، فرهنگ وآموزش را نشان می داد.واین که به تنهایی نمی خواهد قدرت سیاسی را دراختیارداشته باشد وحاضراست امارت طالبان وارد گفتگوهای صلح شود.

 

 خوب اینها علایم مثبت درگفته های ملاعمراست وازهمه مهم تراین که پیروان خود را ازکشتارمردم برحذرمی دارد گرچه درعمل هیچ تاثیری نداشته است ولی بحث ما درمورد مفاهیم ومحتوای پیامها است.اما پیامی دیگرمنسوب به انجنیرحکمتیاررا خواندیم واه که این پیام چه قدرنفرت انگیزبود وتا چه اندازه حملات بیرحمانه براقلیتها قومی، تباری بخصوص جامعه هزاره داشت.این پیام درشان یک رهبرسیاسی هرگزدیده نمی شد به لحاظ مندرجات ومحتوای، بسیارنفرت انگیزنوشته شده بود.پیام منسوب به آقای حکمیتارخیلی به لحظات سیاسی واعتقادی وایجاد نفرت ودامن زدن به مسایل اقلیتهای تباری،حقیرانه وتقلیل یافته نوشته شده بود.گرچه این پیام منسوب به ایشان است وتاهنوزتایید نشده که رهبرحزب اسلامی چنین پیام پرازکینه های تباری را منتشرکرده باشد ولی بهرصورت چند روزاست که این حرف به ایشان نسبت داده شده وتکذیبی هم صورت نگرفته است.

 

مقایسه بین مضامین پیام ملاعمر وحکمیتار،نشان می دهد که ملا، خیلی انسانی تروفراقومی ترنسبت به حکمیتارفکرمی کند وی نگفته است که تباری درافغانستان جای ندارد وملا عمر درپیام خود نگفته که هرچه شهروشهرک است را به تصرف خود درمی آورد وبه صاحبان اصلی شان می دهد ملا عمر نگفته است که هیچ پناه گاهی برای گروهای قومی وجود ندارد.ملاعمردرپیام خود انحصارقدرت رانفی می کند وسخن ازانهدام وتدمیروکشتارسرنمی دهد ولی همه این مسایل درپیام منسوب به رهبرحزب اسلامی دیده می شود.عید فطرامسال ما با این رویداد ها گذشت ونیروهای امنیتی تاحدی زیادی درامرتامین امنیت موفق بود ودرپایان ازآنها باید ستایش کرد.عید امسال با چنین دیدگاهای متفاوت به پایان رسید به امید روزهای خوب وعید های پرازبرکت وصلح ،صفا درسالهای آینده.