13 دلو 92، آغاز مبارزات انتخاباتی 93
13 دلو 92، آغاز مبارزات انتخاباتی 93
فردا سیزدهم دلو1392 است. یازده نامزد ریاست جمهوری رسما به مبارزات انتخاباتی شان آغازبکار می کنند.انتظار می رفت که یازده نامزد با هم دیگرایتلاف نمایند و عدد نامزدان محدود شود و لی تاکنون اثری ازچنین ایتلافی دیده نمی شود. تلاشهای که صورت گرفته است ظاهرا هیچ نتیجه ای دربرنداشته است. سیزده هم دلو93 هریک ازنامزدان با برگذاری مراسمی، رسما به مبارزات شان برای ورود به ارگ ریاست جمهوری، وارد کارزارانتخاباتی می شوند. البته وضع به این صورت نمی ماند فکر نمی کنم این مجموعه بتواند تا آخردوام بیاورد. درنهایت امرجمعی، به نفع نامزد مورد نظر و مطرح کنارمی روند. کمیسیون مستقل انتخابات اعلام داشته است که هیچ نامزدی نمی تواند به نفع دیگری کناربرود زیرا وقت این کارها گذشته است.هرنامزد مصارف و هزینه های زیادی را با خود برداشته است ملیونها عکس و تصویرشان به چاپ رسیده هرکدام خرج و مصرف زیادی را برای کمیسیون ، تحمیل کرده است. ولی حقوق دانان روایت دیگری دارند آنها معتقد هستند که نامزدان درهرلحظه ای که بخواهند وحق شان می باشند که ایتلاف تشکیل دهند و به نفع دیگری کناربروند ولی نکته اساسی دراین است که طبعا مشکلات را به بارخواهد آورد زیرا مردم ممکن است به نامزد کناررفته درروزانتخابات رای دهند و متوجه کنارفتن نامزد مورد نظرخود نشوند دراین صورت یک بخش از اراء مردم "هدر" می رود واین البته کاردرستی نیست.
درکناراین مساله ، هزینه های برای کمیسیون و خود نامزد تحمیل می شود ولی خوب نامزدی که به نفع دیگری کناررفته است وی می تواند، هزینه های که کرده را از متحد خود بگیرد فصل همین کار ها برای عده ای فراهم شده است.ازمساله کناررفتن که بگذریم فردا احتمالا بخش بزرگی ازنامزدان مراسم آغازکمپین شان را جشن می گیرند و فردا سیمای شهرها بخصوص کابل، رنگ و جلوه ای دیگری خواهد داشت هزاران عکس و تصویرو بیلبرد درتمام نقاط ازشهرها نصب می شود. نامزدان خود شان را رسما به مردم، معرفی خواهند کرد. گفته شده هزاران پوستر، عکس و بیلبرد درنقاط مهم وحساس ازشهرنصب می شود هرنامزد به تناسب ظرفیت وفعالیت خود یکشنبه که آغازمبارزات انتخاباتی می باشد، سنگ تمام خواهد گذشت. گرچه روز یکشنبه ، روزبرف و باران پیش بینی شده است ولی فردا روزی خوبی برای مردم و دموکراسی می باشد.
مخاطبان چه انتظاراتی دارند؟
چندین گروه مخاطب را داریم هریک ازمخاطبان انتظارات و توقعات خاصی خود را باید داشته باشد.به عبارت دیگر مساله اصلی درامر ملی انتخابات ، درواقع تقسیم مسوولیتها است چون انتخابات قبل از هرامری تعریف مسوولیت پذیری را درمتن خود را دارد. دراین صورت نامزدان ریاست جمهوری ، حکومت افغانستان ، کمیسیون مستقل انتخابات و شکایات ، مردم افغانستان و جامعه جهانی و.. هریک درقلمرو حضورشان ، مسئوولیت دارند. نامزدان بدون تردید درآغازکامپین، به این مسوولیت ها اشاره خواهند داشت. نامزدان تلاش زیادی خواهند کرد که پیام شان را بگوش مردم برسانند. برخی گفته اند نامزدان عمده ترین کارش این است که پیام مورد نظرشان را به مردم منتقل نمایند. آنها درانتقال پیام شان مخاطب دارند. مخاطب هم یک دست نیست.
اولین مخاطب – مردم و هواداران:
اولین مخاطب یک نامزد، مردم و هوادارانش باید باشد.نامزد باید به بهترین صورت و با حرارت زیادی مردم و هواداران شان را مجاب نماید و پیام مورد نظرشان را به هواداران و طرف دارانش برساند. هرنامزدی با تفاوتهای طرف داران خاصی خود را دارد. هواداران می خواهند بدانند که نامزد مورد علاقه شان چه چیزی برای گفتن دارد و اصولا برنامه های شان برای آینده افغانستان چه می باشد. شعارهای اصلی نامزد چه هست؟ و برا ی چه برنامه ای مردم را دعوت می کند؟ شعارهای محوری نامزدان و برنامه های ملی شان برای آینده افغانستان چه می باشند؟ ا ینها انتظارات و توقعاتی است که مردم ازکاندید مورد علاقه خود دارند.موفقیت یک نامزد دراین است که شعارهای شان را به صورت شفاف ، ساده و روان به مردم منتقل نماید. نکته مهم دیگر هم این است که نامزدان می با ایست ازهواداران خود بخواهند که درزمان مبارزات انتخاباتی، اصول اخلاقی کامپین را درنظر بگیرد زیرا درجامعه افغانستان که اوضاع بگونه نرمال و طبیعی قرارندارد. جامعه درحال جنگ و بحران ، با موج بزرگی از هیجانات مواجه است.صبر وبرد باری، تحمل و هم پذیری، تقلیل یافته است بجای صداقت وراستی انواع اتها مات درجامعه مطرح شده و می شود آدم های سرشناس درگفتگوهای شان به رهبران شهید و گذشته گان اهانت و تهمت زده و می زنند خوب این گونه رفتارها، واکنش دارد. رعایت اخلاق، جوان مردی درمساله انتخابات، برای سلامتی انتخابات اهمیت زیادی دارد. نامزدان درکناراعلام شعارها و برنامه های شان باید به مسایل اخلاقی و نصایح هوادران نیزتوجه داشته باشند.مردم هم این انتظارات را می کشند و علاقمند است که نامزدان ریاست جمهوری و هواداران شان به امور انسانی و اخلاقی و مسایل جوان مردی اهتمام داشته باشند.
دومین مخاطب : حکومت افغانستان
شکی نیست که حکومت، عمده ترین مسوولیت را دربرگزاری انتخابات دارد. میکانیزم های اجرایی و عملیاتی به دست حکومت است.352 هزارنیروی امنیتی باید درخدمت انتخابات باشد.انتخابات یک امرملی است نیروهای امنیتی دراین امرملی، نقش بارزی باید ایفا نمایند.آمارها نشان می دهد که نیروهای امنیتی درحال حاضراعلام داشته است که تنها414 سایت درمعرض تهدید امنیتی قراردارد و نا امن اعلام شده است و 6431 سایت درسراسرکشور، امنیت انتخاباتی را دارد دریک گفتگوی که با آقای صدیق صدیقی سخنگوی وزارت داخله داشتم ایشان می گفت: درحال حاضر اما امنیت 6431 سایت را تامین کرده ایم و خیلی مطمئن هستیم که این رقم را درزمان انتخابات با خود داشته باشیم. اگرچنانچه اغراق و مبالغه ای درکارنباشد، چیزی درحدود بالای نود درصد امنیت انتخابات درسراسرکشورباید تامین شده باشد.این آماردرعرصه امنیت، خیلی امید وارکننده است. نامزدان درروز آغازکامپین روی این مساله تاکید خواهند داشت که نیروهای امنیتی نقش اساسی را دربرگذاری انتخابات به عهده بگیرند.امنیت انتخابات اساسی ترین موضوع گفتمان ها و گفتگوها باید باشد این چیزی است که نامزدان روی آن تاکید دارند.
درکنارامنیت مساله "شفافیت" دومین مساله انتخابات است. برگذاری انتخابات شفاف نیزازمسوولیتهای حکومت است.کمیسیون انتخابات باید بی طرفی خود را دراین مورد به اثبات برساند. شفافیت انتخابات مساله ای نیست که از آن چشم پوشی کرد. زیرا نتیجه انتخابات رابطه ارگانیک با شفافیت دارد. کمیسیون مستقل انتخابات و کمیسیون شکایت باید تمامی هم شان را روی این نکته متمرکزنماید که شفافیت انتخابات را تضمین نماید. انتخابات شفاف که همه به آن اذعان داشته باشد، پیامد مثبت دارد. قبول نتیجه انتخابات مهم ترازبرگذاری انتخابات می باشد.این مامول درصورتی بدست می آید که شما بتوانید یک انتخابات شفاف وعادلانه را برگذارنمایید. نامزدان درمراسم آغازکمپین شان به این موضوعات باید توجه داشته باشند و آن را به مقامات حکومتی به صورت جدی اعلام نمایند.
سومین مخاطب – جامعه جهانی
گرچه جامعه جهانی دخالت مستقیم درمساله انتخابات افغانستان ندارد. درانتخابات گذشته دو ناظربین المللی درکمیسیون سمع شکایات حضورداشتند ولی دراین دورازانتخابات آنها دیگرنستند. جامعه جهانی دردو عرصه نقش اساسی دارد یکی تمویل انتخابات که آن را به عهده گرفته است. کمیسیون تنها موردی که شکایت ندارد، مساله بودجه است بودجه انتخابات به صورت احسن تمویل شده است و این حمایت را جامعه جهانی به عهده گرفته است. نکته دوم این است که جامعه جهانی، نقش امنیتی و استخباراتی خوبی درامرخنثا کردن فعالیت تروریزم داشته باشد. درنشست ده روزپیش دربروکسیل مقامات ناتو به مساله انتخابات افغانستان اشاره داشتند و گفتند که درامرانتخابات افغانستان همکاری می کنند.این موضوع درذات خود اهمیتی بسزایی دارد که نیروهای بین المللی دوشادوش نیروهای افغانستان درمساله امنیت انتخابات همکاری داشته باشد. رهبران ناتو دربروکسیل گفتند که درانتخابات افغانستان، کمک با نیروهای افغانستان خواهند داشت.خوبی مساله دراین است که انتخابات درپنجم آپریل 2014 برگذارمی شود و نیروهای بین المللی تا آخرسال 2014 درافغانستان حضوردارند بنابراین هیچ مانعی ندارد که آنها نقش مهمی درامنیت انتخابات را داشته باشد.انتخابات یک مساله ارزشی و قابل قبول برای مردم افغانستان وجامعه جهانی است.زیرا با انتخابات منافع همه به یک نحوی تامین شده است. نامزدان درروز آغازرسمی کمپین طبعا انتظارات شا ن را ازجامعه جهانی نیزمطرح خواهند کرد. نتیجه اینکه دو نکته اساسی دراین روزبا مخاطبان گوناگون درمیان گذاشته خواهند شد.
یکی صورت کلی برنامه های نامزدان درتمامی عرصه ها و دیگری طرح خواسته ها و انتظارات متقابل مردم، حکومت و نامزدان درمبارزات انتخاباتی. درگفتگوی مشترکی که با سخنگوی وزارت داخله داشتیم درحوزه امنیتی به سه عرصه انگشت گذاشته شد.اول : مکلفیت نیروها ی امنیتی درامر برگزاری انتخابات. دوم : مسولیت مردم ، نامزدان و نهاد های مدنی درامرمشارکت و ایجاد عزم ملی. و سوم هم نقش جامعه جهانی درهمکاری و امنیت انتخابات با نیروهای افغانستان و یک نکته مهم دیگرعرصه سیاسی و دپلماسی انتخابات است که به این مساله نیزاشاره کردم که باید دستگاه دپلماسی افغانستان موضوع انتخابات رابا همه کشورها بخصوص همسایگان درمیان بگذارد و به آنها گفته شود که برگذاری انتخابات خوب درافغانستان به نفع همه جوانب می باشد این عرصه مغفول ماندنش خیلی خطرناک است. همسایه ها می توانند درمیدان های مثبت و منفی، نقش و تاثیرگذاری خود را داشته باشند. نامزدان درطول مبارزات شان به این مساله نیزباید تاکید داشته باشند.
همه چیز درخدمت "خشونت "
همه چیز درخدمت "خشونت "
عملیات مرگبارشب گذشته دررستوارانت لبنانی،خیلی تکان دهنده بود. بیست یک انسان بی گناه دراین عملیات خونین کشته شده اند سیزده خارجی و هشت افغانی دراین رستورانت به قتل رسیدند. سه تروریست طالب، وارد این رستوران می شوند. ابتدا یکی از تروریستها خود را درمدخل ورودی رستوران، منفجر و سپس دو تبهکاردیگر،وارد رستوران می شوند. من یک بار به این هتل رفته بودم جای آرامی است مردم بعض اوقات دست زن و بچه خودرا گرفته به این محل می یایند.غذایی که پخته می شود هم لبنانی و هم افغانی است.سرگ چهاردهم وزیراکبرخان به دلیل اینکه محله دپلمات نشین است. معمولا کارمندان سفارت خانه های خارجی ، مقامات دولتی و تاجران هم دراین محل گاه گاهی برای غذاخوردن می آیند. هتل فوق العاده و آن چنان با شکوه نمی باشد.رستوران معمولی با فضای آرام و پختن غذایی لبنانی اداره می شود.و درست همین رستوران مورد حمله قرارمی گیرد.
همان گونه که اشاره کردم ، ابتدآء یک تروریست خود را دردم دروازه منفجرمی کند.انفجارخیلی سهمگین بود.دوستان ما که درمحل زندگی می کنند هرکدام مشاهدات و صدای ترسناک انفجاررا، امروز برای ما شرح می داد.شیشه های ساختمان درفاصله های خیلی دورشکسته می شود آقای یحیی مسعود می گفت درفاصله چهارکوچه به آنسوی رستوران،شیشه ها خانه ما شکسته شد.چندین ماشین درمحل منهدم می شوند.پس ازانفجار،دو طالب دیگر، وارد رستوران می شوند آنها ازساعت هفت بیست دقیقه تا دو نیم ساعت درداخل سالن غذا خوری ، کشتارراه می اندازد.طالبان مسوولیت این عملیات را به دوش گرفته اند.کشتارخیلی وحشیانه به دورازانسانیت بوده است. کارمند رستوران لبنانی می گوید: همکارم ابتدا زخمی شد ولی طالب بالای سرش آمده و با فیرچندین مرمی دوستم را که کارگررستوران بود را کشت به این ترتیب آنها با خیال راحت دو ساعت و نیم ،آدم کشتند و هیچ اقدام پیش گیرانه ای درکارنبود.ناظران می گویند پولیس خیلی دیربه محل حاضرشدند و اقدام جدی برای جلوگیری ازکشتاررا نداشت و به این ترتیب طالبان مسلح هرچند آدم را که به اسارت شان افتاده بود، را کشتند. زنان، مردان پیرو جوان، اتباع افغانی و خارجی دراین عملیات مرگبارکشته شدند.
شاهدان می گویند: واقعا کشتاربیرحمانه و ضد انسانی انجام شد درست ازنوع جنایت های که درکابل بانک درجلال آباد و هوتل قرغه چند سال پیش صورت گرفت. درپیوند با این مساله وزیردخله داخله آقای عمرداوود زی چندین مقام حوزه امنیتی درمحل رویداد را ازکاربرکنارو وظیفه شان را به حالت تعلیق درآورد آقای داوودزی گفت: که باید ازرییس حوزه، قومندان امنیه و رییس جنایی بازجویی صورت بگیرد.رییس جمهورکرزی با گذشت یک روز ازحادثه آن را محکوم کرد.خبرنگاران ، رهبران احزاب سیاسی و گروهای مدنی این تا خیر ازسوی رییس جمهوررا ناموجه می دانند.درصفحات مجازی وبلاگ نویس ها سیاست رییس جمهورکرزی را درامرمبارزه با تروریزم،مورد انتقاد شدید قرارداده اند.آزادی زندانیان طالب را، به نفع دامن زدن به" خشونت" می دانند.موضع گیری برخی ازاعضای پارلمان بخصوص موضع گیری آقای خواصی را که دیروز صبح اعلام داشت که ازآمریکا انتقام عملیات "سیاه گرد غوربند" را خواهیم گرفت.اما درشب شنبه با پایان عملیات مرگباردررستوران لبنانی دروزیراکبرخان، ذبیح الله مجاهد سخنگوی طالبان مسوولیت عملیات را به دوش گرفت وی با رسانه ها اعلام داشت که انتقام عملیات غوربند را گرفته است و عملیات رستوران وزیراکبرخان، دروا کنش به بمباران غوربند انجام شده است .
عملیات انتحاری دریک رستوران که مردم برای نان خوردن به آنجا رفته بودند، و هیچ نظامی خارجی و داخلی درآن حضورنداشت این دیگرچه نوع انتقام گیری باید باشد.آزادی زندانیان طالبان، اظهارات هماهنگ برخی اعضای پارلمان با سخنگوی طالبان، بدون شک درجهت تقویت " خشونت" و بیرحمی است.تعلل درامضای پیمان امنیتی با آمریکا به نفع خشونت تمام شده است.این خواست محوری طالبان است که سند همکاری بین افغانستان و آمریکا امضا نشود و نیروهای بین المللی از افغانستان به صورت کامل بیرون شود" گزینه صفر" برای طالبان جشن بزرگی خواهد بود.مخالفت با امضای پیمان امنیتی و وضع شروط برای امضای آن به نفع مردم افغانستان نمی باشد و بشتربه سود بیرحمی و خشونت طالبان تمام می شود.مخالفت با امضای سند همکاری، حمایت برخی اعضای پارلمان ازطالبان، خروج کامل نیروهای بین المللی ازافغانستان" گزینه صفر" آزادی زندانیان طالب،بی اعتنایی دربرابرسرنوشت مردم و ده ها مولفه دیگربه نفع خشونت تمام شده اند.گواینکه دراین کشورهمه چیزدرخدمت " خشونت" باید باشد.
دلایلی حمله به رستورانت لبنانی چه می تواند باشد؟
همان گونه که گزارش شد ،عملیات، بسیارغیرانسانی و خارج ازوجدان بشری بود.روایت این جنایت خیلی سخت است چه رسد ازاینکه این جنایت چه قدرهولناک صورت گرفته است.کارکنان رستوران گفته اند که فضای رستورانت پرازگرد غبارشد و این تنها تروریستهای طالب بود که "سلطنت خونین" درهتل راه انداخته بودند هرانسانی را به رگبارمی بست. طالبان قربانیان رستوران خود را که زخمی شده بود را هم می کشتند. آنها بالای سرهرمجروحی که می رسید، وقتی که می دید قربانی شان زنده است را با فیرمرمی و رگبار می کشتند.این جنایت بسیارظالمانه عملی گردید. حال این پرسش مطرح می شود که چه دلایلی برای ارتکاب این جنایت را می توان شناسایی کرد.چند دلیل برای جنایت را می توان پیدا کرد.
اول اینکه این نوع عملیات دلیل استخباراتی دارد. آقای کوهستانی کارشناس امورامنیتی و نظامی به این عقیده است که عملیات ازنوع رستوران لبنانی دروزیرستان شمالی، طراحی و مهندسی می شود. وی می گوید جنرالان بازنشسته ای پاکستانی که همه درخدمت استخبارات این کشورقراردارند، با مهارت خاصی تروریستها را آموزش می دهند.عملیات رستوران درشب گذشته، دال مرکزی دارد وآن " دال" استخبارات است. آقای کوهستانی بصورت واضحی پای استخبارات پاکستان و جنرالان این کشوررا درارتکاب چنین عملیاتی دخیل می داند.گذشته ازدلیل استخباراتی که واقعیت دارد، عامل دوم، ضعف و ناتوانی نیروهای امنیتی افغانستان باید باشد.عملیات رستوران، نشان داد که نیروهای امنیتی افغانستان فاصله زیادی با یک نیروی آزموده درمقابله با تروریزم را دارند.عملیات رستوران یک جنگ جبهه ای نبود. سه تروریست با برنامه ریزی پیچیده و دقیق برای کشتن آدم ها وارد رستورانت شدند.منطقه عملیاتی هم به شدت حفاظت شده و منطقه ای سبز امنیتی می باشد.وزیراکبرخان، عمده ترین و اصلی مرکزدپلماتیک است. نود درصد سفارتخانه های خارجی دراین محل استقراریافته است.دریک چنین حوزه امنیتی، چگونه تروریستها موفق می شوند.عملیات دیشب نشان داد که آنها قادرهستند که ازسدها امنیتی پولیس و نیروهای امنیتی عبورنمایند که کردند وعملیات ترسناکی را انجام داد.این مساله ثابت کرد که ضعف های زیادی را نیروهای امنیتی ما دارد.نیروهای افغانستان نوپا و به شدت احتیاج به آموزش دارند واین برنامه ناتو که گفته است بعدازسال 2014 یکی ازعمده ترین ماموریت ناتو درافغانستان، آموزش نیروهای افغانستان و مشوره دهی درتقابل های امنیتی می باشند فکردرستی است.
حکومت افغانستان بدون کوتاهی باید " سند همکاریهای امنیتی و دفاعی " را با آمریکا امضا نماید.نیروهای امنیتی افغانستان ضعف دارند آنها باید به شدت تحت برنامه های آموزشی عمده قراربگیرد.دوعامل، "استخبارات خارجی" و ضعف نیروهای امنیتی" را ازعمده ترین دلایلی عملیات رستوران می توان نام گرفت.درکناراین دوعامل، می رسیم به یک مساله بسیاراساسی دیگر و آن داشتن "عوامل نفوذی" طالبان دردستگاه حکومتی ما ست. شک نداشته باشیم که نفوذ طالبان برای انجام عملیات درحوزه سبز امنیتی بدون "عامل نفوذی" وستون پنجم دردستگاه حکومتی، نمی تواند عملی شود.طالبان متاسفانه به دلیل فساد درحکومت، نفوذ خاصی خودرا دارند.همه می گویند هرگز قابل تصورنیست که تروریستها به راحتی با ماشین و مواد انفجاری و اسلحه و مهمات برای چندین ساعت جنگ را با خود دریک منطقه امنیتی به شدت حفاظت شده، وارد نمایند. این کارشدنی نیست مگراینکه "عوامل نفوذی" و ستون پنجم" طالبان درصفوف حکومت را باید شناسایی کرد."ستون پنجم" برای انجام چنین عملیاتی قطعی باید باشد که هست.
هدف نهایی از انجام چنین عملیات هولناک، "برد تبلیغاتی" است.طالبان می خواهند درکنارجنگ های تبهکارانه و تروریستی، جنگ ها روانی خود را نیزدنبال نمایند.عملیات درقلب وزیراکبرخان، اهمیت بسزایی برای طالبان داشت.مربیان و اربابان طالب به این نکته واقف اند که انجام یک عملیات درکابل به مراتب اهمیت دارد نسبت به ده ها عملیات دیگر دریک ولسوالی دورافتاده.کابل پایتخت و وزیراکبرخان منطقه ای دپلمات نشین و حفاظت شده است و حال طالبان درست درهمین نقطه آمده عملیات خودرا انجام داده اند.21 آدم بی گناه را کشته اند درمیان کشته شده گان اتباع کشورهای گوناگون دیده می شوند و موج تبلیغات آن به تمامی دنیا پخش شده است و رهبران کشورهای اروپایی وآقای بانکی مون دبیرکل شورای امنیت عملیات درمنطقه ای وزیراکبرخان را به شدت محکوم و یک جنایت نا بخشودنی خوانده است. درمیان کشته شده گان گفته شده است چهارتن ازماموران سازمان ملل هم بوده اند.
چهاردلیل اساسی را می توان درعقب عملیات انتحاری شبی گذشته برشمرد. یکی "استخبارات خارجی"، دوم "ضعف نیروهای امنیتی" سوم نفوذ "ستون پنجم" طالبان دردستگاه حکومت.چهارم هم، ایجاد "جنگ روانی" و تبلیغاتی.البته طالبان با این کارو قبول مسوولیت ، گورخود را هم کنده اند.فکرنمی کنم عملیات شب گذشته به سود طالبان تمام شده باشد زیرا این جنایت خیلی نفرت انگیزبود و مرتکب آن به لحاظ سیاسی "گور" خودرا کنده است البته استخبارات که طالبان را سازماندهی می کند، چندان وقعی به این مساله نمی گذارد که طالبان درنهایت به عنوان یک گروه سیاسی درجامعه افغانستان، زمانی حضورداشته باشند.آنها ازطالبان یک گروه تبهکارساخته اند که هرگزبرای مردم افغانستان قابل تحمل و قبول نمی تواند باشد.
وقتیکه "خشونت "نهادینه می شود
وقتیکه "خشونت "نهادینه می شود
موج بزرگی از بی رحمی و خشونت، سراسرکشور را دراین فصل از سال فراگرفته است. معمولا در فصل زمستان به برکت برف و باران به صورت طبیعی، تروریست ها زمین گیر بودند و مردم یکی از دلخوشیهایش هم این بود که درکنار لذت بردن ازبرف، ازشرتروریستها درامان می باشند اما امسال برعکس سالهای گذشته، بشترین امواج بیرحمی درفصل زمستان، راه انداخته شده است. درطی این هفته و هفته های گذشته، طالبان بصورت گسترده ای عملیات انتحاری راه انداختند.دیروز نه تروریست درولسوالی" ژیری" قندهار، حمله ای مرگباری را بریک پایگاه نظامی، راه اندازی کردند.دراین عملیات آمار تلفات روشن نیست، ولی گفته شده است که تمامی نه انتحاری دراین حمله ازپای درآمده اند.درغزنی نیزحملات وحشیانه ای، همین دیروز، توسط تروریستها راه اندازی گرید و تعداد قربانی گرفت.درتمام عملیات، تروریست زنده نمی ماند و زنده دستگیرهم نمی شود.دوستی به شوخی و کنایه می گفت بهتراین که، زنده دستگیرنشود،زیرا بعدش بدون محاکمه آزاد می شود.درعملیات " رستوران" که خیلی بیرحمانه، مهندسی شده بود، تعداد21 نفرازشهروندان خارجی و افغانی کشته شدند. بیرحمی طالبان در رستوران لبنانی، واقعا ترسناک بود. ازجمله تصویری که شبکه های خبری رویتر، الجزیره ، گذاشته بود، خیلی رقت انگیزبود.
زوج جوانی افغانی که برای صرف شان به رستوران لبنانی وزیراکبرخان رفته بودند، وقتیکه تروریست ها، وارد رستوران می شوند، و به هرطرف طالبان مسلح تیراندازی می کنند، زوج جوان ازوحشت زیرمیزغذایی پنهان می شوند، تروریست مسلح بالای سرشان می یاید و این زوج جوان را به رگبارمی بندد، و هردو را درکجا می کشد.زوج جوان ازشدت ترس که با هم گره خورده بود با همان حالت در یک زما و دریک چشم بهم زدن، ترک دنیا می کنند.عین چنین جنایت را در شعبه" کابل بانک " درجلال آباد چند سال پیش ازاین، شاهد بودیم، تروریستها ، وارد بانک می شوند و هرچه انسان بی گناه که برای گرفتن معاش شان آمده بودن را می کشند، یکی ازتروریستها اتفاقا زنده دستگیرمی شود وقتی ازوی پرسیده می شود این چه کاری بود که می گردید و چه گونه آموزشهای ضد انسانی و بیرحمی به شما داده است.وی به راحتی می گفت: که من آموزش دیدم که بکشم و این کشتن باور و اعتقاد من بود وقتی که مردم را می کشتم، یک نوع "لذت" درخود احساس می کردم.به این صورت عملیات تروریستی درکشور" نهادینه" شده است.وقتی که تروریست به دلیل آموزشهای که به وی داده می شود، باورمند می شود و ازکشتن آدم ها لذت می برد، دیگرواقعا باید به این ملک و مردم ترسید، اشکال که مردم، به رییس جمهوردارند ، همین است که ترحم به این گرگ های درنده چرا؟ . ترحم برپلنگ تیزدندان . – ستم کاری بود به گوسفندان.
تروریستها خرید وفروش می شود:
تحقیقات میدانی نشان داده است که تروریستها خرید و فروش می شوند.این "سوداگری" خیلی وحشتناک است. شبکه های مذهبی و افراطی که ریشه های سلفی، دارند درهمه جا بخصوص درحوزه شبه قاره هند و پاکستان، فرزندان خانواده های فقیر و مستاصل را، شناسایی و جذب می کنند، و به همین دلیل بشترین جوانان و نوجوانان از کمپ های مهاجران افغانستان، سربازگیری می شوند.ساکنان کمپ ها ، هم به دو دلیل اعتقادی و درماندگی، راضی می شوند که فرزندان شان را به مراکز مذهبی بفرستند ولی خبرنگارغربی که یک سال پیش گزارش میدانی از وزیرستان شمالی درمورد شبکه " گل بهادرخان" و گروه حقانی" تهیه کرده بود، این را، ثابت می کرد که اغلب خانواده ها هم نمی دانند که بچه های شان چرا گم شده و اگر گاهگاهی به خانه می یایند، با مقدارپول مراجعه می کنند و به این ترتیب آنها با توضیحات که ازفرزندان شان می شنوند، راضی می شوند که نوجوانان شان به مدرسه دینی رفته اند و درس سبق دینی می خوانند.خبرنگارخانم پاکستانی هم دراین مورد گزارشی تهیه کرده بود و به صورت کلی تروریستها را درسه لایه متفاوت، دسته بندی کرده است.
آقای خلوتگر معاون نهاد " نی " که حامی آزادی بیان درافغانستان می باشد، دیروز به من می گفت: که خانم خبرنگارپاکستانی، درمورد معامله و خرید فروش تروریستها، بررسی های گسترده ای را انجام داده است.تروریستها " سودا " می شوند ولی باقیمت های متفاوت دلیل تفاوت هم نوع هدفی است که درنظرگرفته می شود.بهاء یک تروریست که حمله بریک پایگاه نظامی آمریکا و قرارگاه نظامی نیروهای افغانستان راکرده باشد، با یک تروریست که یک "رستوران" را منفجرنماید، فرق می کند.آنهایکه به مراکزنظامی حمله می برند ازنوع عملیات که در هلند دوسال پیش انجام شد، این عملیات درحدی پیچیده بود که تروریستها ازمرزهای امنیتی پایگاه " بسشن" گذشت و نزدیک بود که شاهزاده انگلیسی را که درپایگاه نظامی، مستقرشده بودرا ، بکشد.خسارات بسیارهنگفتی به قرارگاه وارد کردند، بیش از هشت جنگنده را مهندم و ذخایرسوخت را به آتش کشیدند.عملیات حیرت انگیزو بسیارپیچیده ای مهندسی شده بود.عملیات دیروز درولسوالی" ژیری" قندهار که نه تروریست، با لباسهای نیروهای خارجی ، وارد پایگاه شدند، ازهمین نوع بوده است.این دسته ازتروریستها وقتی که "معامله" می شوند آنها قیمت های بسیار زیادی دارند.
تشکیلات مذهبی، این وظیفه را دارد که جوانان و نوجوانان را، آموزشهای اعقتادی دهد. مولویهای ماهرو حرفه ای با نشان دادن تصاویرجنگهای "اعراب و اسراییل" و بیرحمیهای که درحق فلسطنیها،صورت می گیرند را نشان می دهند، وبعد تصاویرجنایت های دیگری را بصورت مستند و با دست کاریهای زیادی، برای جوانان و نوجوانان خالی الذهن، به نمایش می گذارند.درکناراین مسایل وعده های ورود به "جنت" و رسیدن به مقام ولای شهادت به آنها آموزش داده می شوند.خوب شما تصورش نمایید، هرکسی درچنین فضای قراربگیرد، خود بخود به لحاظ فکری، تسخیرمی شود و به تصرف درمی آید.این کاری است که مدارس مذهبی پاکستان انجام می دهند.گزارش گران و محققان معتقد هستند که تروریستها بسیارباورمند می شوند کاری که انجام می دهند را با ور، و اعتقاد کامل و بدون کوچک ترین شبهه ای انجام می دهند.تروریست از هیچ چیزخبرندارد و اینکه معامله می شود را اصلا و ابدا خبرندارد.
تروریست ها چه گونه موفق می شوند و چه گونه به مقصد شان می رسند؟
آقای جاوید کوهستانی درمورد حمله به رستوران لبانی، اشاره به نقش گسترده ای شبکه های تروریستی می کند و تعداد زیادی از سازمان های تروریستی را درپاکستان نام می برد.این حقیقت دارد که ده ها سازمان ما فیای در خرید و فروش و به کارگیری تروریستها نقش دارند.اوضاع به گونه بیرحمانه شده است که هرکسی می تواند برای نابود کردن رقیب سیاسی، عقیدتی و رقبایی دیگراقتصادی و دیگر نزاع ها دردنیای تاریک " مافیایی" بخاطرمورد مواد مخدر،تروریست را خریداری نماید .گفته شده است برخی از قتل ها، ریشه های این چنینی دارد.تروریست "سودا شده" گاهی درغیرموارد مورد نظراولیه، ازش استفاده شده می شود.بهرحال پس ازتشکیلات مذهبی، سازمانهای استخباراتی اند که نقش فوق العاده را دارند آنها پیچیده ترین نوع استفاده ازسلاح و مواد منجره را برای رسیدن به هدف و انجام عملیات را برای تروریست آموزش می دهند.
حال باید فکرش را کرد تروریست که شستشوی کامل مغزی شده است و به وی گفته شده است به جز درانجام موفقیت و انتحار و انفجار با همین وسیله انتحاری برای رسیدن به " جنت " به هیچ چیزی نباید فکرنمایی که اجر و پاداشت، شکسته و کم می شود.حال این آدم ها دراختیاراستخبارات قرارگرفته اند، سازمانهای بیرحم استخباراتی با آنها چه خواهند کرد.با تکمیل آموزشهای اساسی، آنگاه شبکه های تروریستی اقدام به خرید آنها می کنند.، خبرنگاران گزارش می دهند که یکی ازعمده ترین سوداگران و خریداران درافغانستان شبه " گل بهادرخان،" و شبکه حقانی" می باشند این تشکیلات که علیه نیروهای امنیتی افغانستان و نیروهای بین المللی درافغانستان می جنگند، ازعمده ترین خریداران و معامله گران تروریست های معتقد هستند درکناراین دو سازمان همان گونه که اشاره کردم ده ها شبکه و سازمان مافیایی وجود دارند که تروریست ها را می خرند وبا استفاده ازعوامل درونی درحاکمیت، آنها را به راحتی و بدون کوچک ترین اشکالاتی به مقصد می رسانند. انتقال یک تروریست به مقصد، خرج زیادی را روی دوش، باند مافیا می گذارد ولی کوبیدن هدف مورد نظربه مراتب اهمیتش بالاتر ازخرجی است که روی دست باندها گذاشته است.فساد دردستگاه حکومت تنها این نیست که رشوه گرفته شده باشد.فسادهای ازاین دست که تروریست را درمقابل پول به مقصدش می رساند، به مراتب درد ناکتراست.
تروریست مثل یک مهمان با تمام تجیزات و امکانات که دراختیارش گذاشته شده ازموانع امنیتی عبورداده میشود به " رستوران لبنانی" دروزیراکبرخان منتقل می شود.تروریستهای که دو نیم ساعت درهتل وزیراکبرخان آدم کشتند، خیلی راحت به آنجا منتقل شدند.عواملی که آنها را مثل یک مهمان با همه امکانات جنگی شان، انتقال داده است ، بدون شک عوامل نفوذی طالبان و یا فساد است.گفته شده است که نقش فساد دراین گونه عملیات به مراتب وحشتناک ترازعوامل نفوذی طالبان دردستگاه های امنیتی و اجرایی می باشد.وزیرداخله کار خوبی کرده است که مامورین پولیس را که درحوزه امنیتی شان انتحارصورت گرفته است را ازکاربرکنارکرده است.ولی مهارتروریست با این گونه اقدامات خیلی دشوار می باشد.مشکل اساسی دراین است که کشورهای منطقه، به دلیل خصومت ها و رقابت ها حامیان تروریزم شده اند و ازتروریزم به عنوان " ابزار" استفاده می کنند.این مساله درافغانستان، پاکستان، عراق سوریه و ده های جای دیگر، نشان داده شده است. تروریست ها با هدف گیریهای گوناگون، به شدت فعال هستند و به این صورت است که می بینیم خشونت تروریزم درمنطقه، ودر افغانستان" نهادینه" شده است. درتمامی این مراحل که برشمردیم، شبکه های تروریستی و مافیایی تروریست ها را" سودا" می کنند. تحقیقات ثابت کرده است که تروریست با باورکامل، خود را به کشتن می دهد و اصلا و ابدا از " سوداگری" که روی شان انجام می شود را، خبرندارد. والسلام