نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی
نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی

آیا واقعا حضور داعش درافغانستان یک تهدید است؟

 

آیا واقعا حضور داعش درافغانستان یک تهدید است؟


شفقنا ، طلوع و آریانا دراین مورد گفتگو با محمد ناطقی دپلمات و کارشناس مسایل سیاسی داشت. ایشان تحلیلهای کارشناسانه و خوبی ازمسایل جهان عرب را با رسانه ها طرح می کند. نقطه نظرات ارزشمندی وی را همیشه مطبوعات و تلویزیونهای افغانستان منتشرمی کند علیرغم اینکه فرصت زیادی برای بحث را نداشت اما لطف کرده و به پرسشهای ارسالی شفقنا پاسخ گفت که متن این گفتگو را با هم می خوانیم.

"مدیریت سایت محمد ناطقی"

شفقنا: زمزمه های آمدن داعش به افغانستان چقدر می تواند نگران کننده باشد؟

محمد ناطقی : تشکر ازشما سوالات خوبی درمورد گروه داعش را طرح کرده اید البته دراین مورد با چندین روزنامه بخصوص تلویزیونهای افغانستان و درمورد خطر امنیتی و تهدید گروه تبهکار داعش درافغانستان گفتگو داشتم. شکی نیست که این گروه یکی از تبهکارترین گروه درتاریخ منطقه باید باشد نوع رفتاراین جماعت بسیار کم نظیر و شاید هم هرگز پیشینه تاریخی نداشته است. اینها آدم می خورند  به نوامس مردم تجاوز می کنند و زنان و دختران مردمی را که درقلمرو خود گرفته و به دلایلی اعتقادی آنها را خرید و  فروش کرده اند. این کاری است که بوکوحرام در نجیریه انجام داد و گروه داعش درحق ایزدیها درعراق مرتکب شده است. بو کو حرام در آفریقا گروه بسیار بیرحمی است که جنایتهای زیادی را مرتکب شده است و حالا رهبراین گروه طی اعلامیه ای گفته است که هرگز نمی گذارد درنجیریه انتخابات برگزارشود. در لیبیا انصارالشریعه که به گروه داعش و ابوبکر البغدادی بیعت کرده ، 21 نفراز قبطیان مصری را درکنار دریای مدیترانه سربرید و به این صورت وحشت بی نظیری را درتاریخ شمال آفریقا آفریده است.

زمزمه های و جود دارد که این گروه درافغانستان و دربخشهای ازشمال مانند فاریاب ، سرپول و در تخار و بدخشان نیزدیده شده است. یک مقام آگاه ازولایت میمنه به ما گفت در فاصله بین دولت آباد و انخوی جنگلهای است و گروه داعش درمیان همین جنگلها مخفی شده و بشدت سرباز گیری برای جنگها آینده را آغاز کرده است آقای شاه مردان قول دپلمات وزارت خارجه و عضو برد مشاورین خود از همان ولایت است می گوید: داعش درولایت فراه در میان انبوه درختان دولت آباد ، پنهان شده و برنامه های آموزشی و تعلیمی نظامی و جنگی شان را در استتارجنگلهای منطقه آغاز کرده وی می گوید: این گروه پول بسیار زیادی برای سربازان و قومندانها اختصاص داده برای سرباز عادی درماه پانصد دولار و برای فرماندهان از هزار تا پنج هزار دولار پول می دهد. درصورت صحت چنین گزارشها وی تاکید می کند که طالبان هرگز چنین پولهای را به سربازان شان نداده اند و این مساله نشان می دهد که این گروه از امکانات بسیار زیادی مالی برخوردار می باشد.

همه تحلیلگران باوردارند که داعش یکی از پولدارترین گروه تروریستی است که تا بحال سابقه نداشته است. آنها به چند علت پولدارشده اند یکی اینکه تصرف حوزه های نفتی درعراق بخصوص سوریه سبب گردید که این گروه ازمنابع نفتی روزانه میلیونها دالررا بدست آورد تخمین زده شده است که روزانه گروه داعش تنها از فروش نفت به صورت قاچاق بین دو تا سه میلیون دالر، درامد دارد. منبع دومی که آنها را بسیار پولدار ساخت اقتصاد غارتی  است گروه داعش تمامی شهرهای که درتصرف خود درآورده غارت کرد ازجمله دومین شهربزرگ عراق " موصل" را به کلی غارت کرد. آنها از اسیران خود فدیه می گیرند و گفته شده است که یک بخش ازعواید داعش همین "رانسوم" و درکنارآن با استفاده از سرزمینهای زیادی که در عراق و شام دراختیارگرفته از قاچاق تریاک و انسان نیز سود برده است درشمال آفریقا گروهای تروریستی مثل بوکوحرام که به داعش بیعت کرده و گروه تروریستی دیگر الشباب در صومالیا که تاحالا بنام القاعده کار می کند، نیزازقاچاق و دوزدیهای دریایی سودهای کلانی را بدست آورده است.

به همین دلیل و برعکس طالبان که یک بخش بزرگی از معیشت شان با گرفتن عشر و ذکات اختصاص یافته ، گروه داعش ازمردم پول نمی گیرد بلکه خود به سربازان معاشهای بسیار زیادی را می پردازد. اینکه درماه از پانصد تا سه هزار و پنج هزار دالر تنها برای سرزان و فرماندهان معاش دهد این خود دال مرکزی است که آنها برای سایرهزینه های جنگی شان پول کافی دراختیار دارد. با این وضع شما پرسیده اید که حضورداعش در افغانستان درچه حد نگران کننده است من البته این نگرانی قبول دارم و لی این مساله تحلیل خاصی خود را که دراین گفتگو به آن می پردازم.

شفقنا: با توجه به شرایط موجود در کشور، آیا داعش می تواند در افغانستان جایگاه و پایگاهی برای خود پیدا کند؟

محمد ناطقی : درمورد اینکه وضعیت این گروه را در افغانستان چه گونه باید بررسی کرد اجازه دهید به این مساله اشاره نمایم و فکر می کنم طرح  این مسایل بخش بزرگی از موضوعات را از جمله موقعیت و جایگاه این گروه را روشن خواهد کرد گذشته از درامدهای که به آن اشاره کردم یعنی درامد های نفتی ، رانسوم ، قاچاق دوزدیهای دریایی و .. موضوعات دیگری نیز قابل بحث است که به آنها باید اشاره کرد. شما دراین مورد پرسش درستی را طرح کرده اید و یکی ازسوالات هم این است  که اصولاچه تفاوتهای بین گروه داعش و گروه طالبان دیده می شود ؟ و این دو گروه درافغانستان چه خواهند کرد؟ و موقعیت و پایگاه آن را چطور باید دید؟ یک موضوع دیگر هم این است که دو گروه می توانند باهم کار نمایند و دلیل آن را ایدلوژی مشترک و دشمنان مشترک  شان بدانیم و یا اینکه با هم وارد درگیریهای خونینی خواهد شد. این مساله برمی گردد به عنصر اساسی تجربه. همان گونه که اطلاع دارید تجربه این را نشان داده که گروه داعش با القاعده یک جا کا ر نمی کند. درشام جبهه النصره شاخه القاعده و داعش باهم درگیریهای بسیار خونباری را داشته اند و این  منازعات در آنجا ادامه دارد.

دلیل این منازعات  همان گونه که گفته شده است ، ایدلوژی نیست دلیل درگیریهای بیرحمانه شان  مساله زعامت و بیعت هست . ابوبکر البغدادی درسال 2012 از رهبران القاعده خواست که باوی بیعت نماید وی نامه تهدید آمیزی در دو مورد برای ایمن الظواهری نوشت یکی اینکه باوی بیعت نماید و دیگری اینکه گروه های مزدورخود مثل جبهه النصره را درشام منحل کند کاری که القاعده زیربارآن نرفت و به همین دلیل داعش اقدام به تصفیه های خونین را درمورد القاعده درپیش گرفت درحال حاضر آنها هم دیگر را بیرحمانه می کشند.

درافغانستان آنها ازاین قاعده خون ریزی استثنا نیست. سخنگوی داعش که مشاوروالی غزنی بود وحالا درزندان هست با رسانه ها ازداخل زندان اعلام داشت که هدف آنها در افغانستان ازبین بردن طالبان می باشد. وی که حالا لقب ابوابراهیم خراسانی را ازسوی داعش بخود گرفته است تاکید دارد که هدف آنها درافغانستان ایجاد خلافت اسلامی بجای امارت اسلامی هست و برای همین هدف به گروه داعش پیوسته و نقش سخنگوی داعش را بعهده گرفته است. آقای خراسانی ازاینکه مشاور آقای اکبرزاده والی غزنی بوده باعث سرصداهای زیادی گردید اما والی غزنی دریک تناقض گویی بین رد و تایید ابوابراهیم گیرمانده وی نمی تواند نقش وی را در اداره ولایت غزنی رد و یا تایید نماید همه می گویند که ریک درکفش والی صاحب هست و آقای ابوابراهیم را با خود بعنوان مشاورداشته است.

فردی دیگری چندروز پیش درهلمند کشته شد وی بنام ملاعبدالروف خالد،  زندانی گوانتوناما یاد می شد "خالد" چندین سال درزندان گوانتوناما زندانی بود گفته شده که درسال 2007 اززندان رها شد. ملاعبدالروف درولایت هلمند برای طالبان کار می کرد و جنگهای خونینی را با ارتش افغانستان داشت اما اخیرا همین ملاعبدالروف خالد، با تعدادی از فرماندهان طالبان به گروه داعش پیوست وی در ولایت هلمند سربازگیری برای داعش داشت و نقش بسیار مهمی را دراین مورد بعهده گرفته بود برخی می گویند که ملاعبدالروف نماینده تام الاختیار خلیفه داعشی درافغانستان بود و عده ای هم می گویند که وی زیرنظر ملاحافظ سعید پاکستانی کار می کرده به این معنا که حافظ سعید ازگروه لشکر طیبه به گروه داعش پیوسته و مسوولیت ایالت خراسان داعش  را به عهده گرفته  است. دراین صورت ملاعبدالروف مامور قاری حافظ سعید بود. داعش تمامی قلمروهای مورد نظر شان را به چندین ایالت تقسیم کرده و یکی از آن ایالتها بنام خراسان یاد می شود ملاعبدالروف خالد نقش بزرگی برای داعش درافغانستان داشت و بخاطر همین موضوع هوا پیماهای بی سرنشین آمریکا وی را ده روزپیش از امروز همراه با شش نفردیگر از فرماندهان داعش درولایت هلمند کشت.

البته گفته شده است که گروه داعش بلافاصله کسی دیگری را بعنوان جانشین وی معرفی کرده که اطلاع چندانی دراین مورد بیرون داده نشده است.

شفقنا: فکر می کنید طالبان و القاعده چه موضعی در برابر داعش خواهند داشت؟

محمد ناطقی: آری این موضوع بسیار مهم است که دربهار پیشرو چه خواهد شد. درسالهای گذشته درآغاز  هر بهاری ملا عمر طی اعلامیه ای رسمی جنگ بهاری را آغاز می کرد وی در اعلامیه های بهاری بصورت آشکاری فرمان جنگ عمومی را به فرماندهان خود صادر می کرد جالب است که استاد سیاف منکر اعلامیه های است که ازسوی  رهبر طالبان صادر شده است استاد سیاف بمناسبت 26 دلو روز خروج کامل نیروهای شوروی از افغانستان به این مساله اشاره کرد که در همین وزیراکبرخان   بیانیه های ملا عمر نوشته می شود و اگر کسی خواسته باشد می توانم سند آن را نشان دهم  ولی تحلیلگران مسایل افغانستان می گویند احتمالا در سال پیشرو باید گروه داعش بجای طالبان جنگ بهاری را درافغانستان آغاز نماید. این مساله به این معنا نیست که طالبان بکلی ازصحنه جنگ خارج می شود. طالبان که طرف دارد ادامه جنگ و ضد صلح هستند بدون تردید به جنگ خود ادامه می دهند ولی تفاوت کا ر دراین است که گروهای طالب که به داعش ملحق شده و انشعابیون طالبان درگیرنبردهای خونین بین خود شان خواهند شد. این مساله از اظهارات آقای ابو ابراهیم خراسانی که زندانی شده ، بخوبی مستفاد می گردد وی از زندان غزنی  به این نکته اشاره داشت که ما برای نابودی طالبان افغانستان کار می کنیم. بنابراین این مساله نشان می دهد که ما موریت اصلی در تقابل بین گروهای تروریستی برای گرفتن زعامت ، آغاز جنگهای خونین می باشد و این جنگ دربهار آینده درکنار جنگ با نیروهای افغانستان بین خود شان نیز شروع خواهد شد.

گفته شده است که رهبرداعش ملاعمر را جاهل، نادان و بی سواد جنگ سالار فاقد مشروعیت، خوانده است این مطلب را روز نامه های غربی یک ماه پیش به چاپ رسانده بود. دریک میز گردی که من داشتم یکی از آگاهان مسایل گروهای تروریستی می گفت که وی اخباری دراختیار دارد که خلیفه داعش ملا عمر رهبر گروه طالبان را گمراه معرفی کرده است. گروه طالبان با این وضع باید یک پروژه پایان یافته تلقی شود و بجای آن گروه داعش وارد اقدامات و جنگ های خونین خواهد شد آقای سیاف در گردهمایی 26 دلو گفت که داعش نسخه دیگری است که بجای طالبان درافغانستان تجویز شده است اما نگفت که این نسخه را کی و کدام کشور برای افغانستان پیچیده است. با این وضع با ید اذعان داشت که درگیریهای درد ناکی بین دو گروه درافغانستان روی می دهد.

شفقنا: باتوجه به تحولات اخیر در سطح جهان، فکر می کنید گروههای تندرویی مثل داعش رشد خواهند کرد یا اینکه رو به افول هستند؟

محمد ناطقی : اجازه دهید ابتداء از افول گروه طالبان حرف بزنیم . من فکر می کنم که سال پیشرو برای طالبان سال خوبی نیست این مساله از خود دلایلی دارد اولین بحث این است که طالبان بخصوص گروه حقانی که مسوول خونین ترین حملات در افغانستان شناخته شده این گروه درحال حاضر هرگز وضعیت خوبی ندارد و وزیرستان شمالی مراکز امن این گروه توسط ارتش پاکستان متلاشی گردیده و شایعات هم و جود دارد که فرزندان و کادرهای گروه حقانی از پاکستان خارج  و به کشور یمن پناه برده اند. شکی نداشته باشیم ایجاد روابط دوستانه بین افغانستان و پاکستان و تنش زدایی این تاثیر را داشته است که وضعیت گروه طالبان بکلی باید تغییر نماید. پاکستان و افغانستان با ازسرگیری گفتگوها قطعا روی این موضوع تاکید خواهند کرد که گروه طالبان که  طرف دار صلح هستند این گروه باید بی درنگ وارد مذاکرات صلح با حکومت افغانستان شود این مساله همیشه دربحثهای مقامات دو کشور طرح شده ا ست .

ازسوی هم کشورچین درماه های آخیر نیز وارد گفتگوهای محرمانه باطالبان شده و دو حکومت افغانستان و پاکستان ازاین روند حمایت شان را اعلام کرده اند و هردو کشور خواهان پا درمیانی چین درامر گفتگوهای صلح شده اند. بنابراین اگر چنانچه طالبان با حمایت پاکستان وارد گفتگوهای صلح شوند دیگر حرفی نمی توانند درمورد جنگ داشته باشند. ماشین جنگی طالبان درطی سالهای گذشته توسط استخبارات هدایت می شد و حالا قراراین است که این ماشین دیگر از کار بافتد و بجای آن ماشین صلح با رانندگی دو گانه افغانستان و پاکستان به راه انداخته شود. شما می دانید که گفتگوهای صلح از هرزمانی ملموس تر و گروه جنگ طلب حقانی دیگر در صحنه نیست و تماما زیرزمین رفته است. اگر درجنگ افغانستان گروه طالبان حمایت نشود دیگر طالبان قادر به جنگ نیست این مساله به هرپیمانه ای که گفتگوهای صلح ثمربخش شود به همان پیمانه عرصه های جنگ طلبی از بین می رود.

گروه های بسیار جنگ طلب طالبان به دلیل یاس و سرخوردگی به گروه داعش روی آورده و پرچم سفید را تبدیل به پرچم سیاه داعش کرده اند.

گذشته از مساله صلح و حمایت صادقانه پاکستان ازاین پروسه ، مساله دیگری که روی طالبان در بهار پیشرو تاثیرگذارمی باشد و آن پیدا شدن داعش است این گروه همان گونه که اشاره کردم گفته است که به هیچ صورت با طالبان کا ر نمی کند و رهبرطالبان ملاعمر را منحرف ، جاهل و و نادان و جنگ طلب فاقد اعتبار می داند این مساله سبب منازعات خونین بین طالب و داعش خواهد شد. تجربه ای که  درشام و عراق تکرارشد. در آنجا هم عین همین گرفتاری بین القاعده و داعش پیش آمده ابو بکر البغدادی طی نامه رسمی به ایمن الظواهری رهبر القاعده خواهان بیعت به وی شد امری که ظواهری آن را قبول نکرد و به همین دلیل درگیریهای بسیار خونینی  بین گروه النصره و داعش در حلب و اطراف آن صورت گرفت. دراین جنگها خسارات زیادی به القاعده وارد شد. این تجربه درهرجای از جمله درافغانستان تکرار می شود گروه داعش با طالبان درگیرمی شود مگر اینکه طالبان به گروه داعش تمکین نماید.

اما اینکه وضعیت داعش چه خواهد شد ؟ این مساله برمی گردد به سیاستهای منطقه ای و بین المللی درحال حاضر منطقه گرفتارمسایلی شده که درایجاد داعش خود گناه کارهستند. من درمصاحبه با طلوع نیوز گفتم که این گروه پایانی خوشی ندارد و درمسیرانهدام قرارگرفته و با این بیرحمی هرگز نمی تواند دوام بیاورد و لی این حرف ساده ای نیست نابودی این گروه تنها با بمباران قابل حل نیست کشورهای منطقه و سازمان کنفرانس اسلامی برای داعش باید فکر اساسی نمایند این گروه هم اسلام را بدنام و هم مسلمانها را ضربه زده است ارتش مشترک و خاص زیر نظر کنفرانس اسلامی ایجاد شود. داعش لیبیا را می گیرد اوضاع درعراق و سوریه رضایت بخش نیست درافغانستان هم آنها پیدا شده. با تمام این مسایل این گروه نابود می شود اما برای نابودی آن هم تدابیر و هم زمان و هم همکاری صادقانه لازم است.

جمع بندی و نتیجه گیری از ظهور داعش در افغانستان این خواهد بود که این گروه چندان شانسی برای توسعه قلمرو خود را ندارد. این گروه با طالبان درگیر جنگ و به این ترتیب ضربه های سختی به هم دیگر وارد می کنند و این مساله گرچه خوب نیست زیرا ماهیت خونبار درافغانستان و لو بین طالبان و داعش باشد کار خوبی نیست. اما به لحاظ محاسبات جنگی برای ارتش افغانستان مفید خواهد بود که دشمنان شان با هم درگیرشود. واعظان همیشه این دعا را می کنند " الهم اشغل الظالمین مع الظالمین .." درگیری ستمکاران داعش و طالب در افغانستان به زیان خود شان و به نفع ارتش و نیروهای امنیتی افغانستان  تمام می شود. تمامی این رویدادها و احتمالات را درسال پیشرو داریم اما یک نکته اساسی را نباید فراموش کرد و آن ایجاد هماهنگی و تنش زدایی بین کابل و اسلام آباد است. سیاست خصومت و کشمکش بین افغانستان و پاکستان هیچ گاهی به نفع افغانستان نبوده است اگر سیاست گذشته کرزی ادامه پیدا کند در آن صورت باید منتظر پایان جنگ درافغانستان نباشیم زیرا استخبارات این کار را خواهد کرد که سرزمین شان گذرگاه تروریستها از نوع داعش  باشد و این حد اقل خصومت است مراحل بالاتر آن را که درطی 13 سال تجربه کردیم که طالبان و گروه حقانی با حمایت کشور همسایه چه مصیبتهای را به ما وارد کرد.

 

با ساختار فعلی نظام انتخابات؛ بردن مردم به پای صندوقهای رای مشکل است

با ساختار فعلی نظام انتخابات؛ بردن مردم به پای صندوقهای رای مشکل است


بی بی سی و تلویزیونهای آریانا نیوز و نور، دراین مورد گفتگو با محمد ناطقی دپلمات و کارشناس مسایل داشت که در ذیل به موارد عمده و پرسشهای خبرنگاران پاسخ گفته شده است و اینک متن تفصیلی مصاحبه را در مورد " تغییرات و اصلاحات درنظام انتخاباتی " با هم می خوانیم:

خبرنگار بی بی سی: شما درتهیه متن توافقنامه سیاسی حکومت وحدت ملی نقش کلیدی داشتید و مسول امورتخنیکی انتخابات ازسوی تیم اصلاحات و همگرایی بودید، پرسش من این است که چه مواردی در توافقنامه را جع به نظام انتخاباتی افغانستان گنجانده شده است و حالا حکومت وحدت ملی برای عملی کردن آن چه کارهای روی دست بگیرد؟

محمد ناطقی: با سپاس ، من باید توضیح دهم که مسوول بخش تخنیکی انتخابات ازسوی تیم اصلاحات و همگرایی نبودم من مسوول و رییس هیئت مذاکره کننده ازسوی تیم اصلاحات و همگرایی بودم. همان گونه که درجریان هستید مذاکرات از ابتدا تا انتها چیزی درحدود چهار ماه طول کشید دراین گفتگوهای تاریخی ما با تیم تحول و تداوم وارد مذاکرات سخت اما سازنده شدیم. رییس هیئت مذاکره کننده ازسوی تیم تحول و تداوم عمدتا محترم حنیف اتمربود. حاصل این گفتگوها تهیه متنی شد بنام " موافقتنامه ساختارحکومت وحدت ملی"  و همان گونه که اشاره کردم، حکومت وحدت ملی درست براساس یک توافق سیاسی و درچارچوب همین سند ، ساخته شد. درقانون اساسی اشاره ای به حکومت وحدت ملی نشده است. دراین سند مسایلی اساسی زیادی طرح شده که بخشهای آن عملی نشده اما قسمتهای ازموافقتنامه صورت عملی بخود گرفته است مساله کابینه ، صلاحیتها و اختیارات رییس اجرایی و اصولا تشکیلات ریاست اجرایی اداره جلسات شورای وزیران و کابینه که چه گونه ازسوی رییس جمهور ورییس اجرایی اداره و چه موضوعاتی را کابینه و شورای وزیران مورد بحث قرار می دهند.

اما نکته اساسی و بسیار مهم که مرتبط به ساختارنظام انتخاباتی می شود این بخش همان گونه که در موافقتنامه حکومت وحدت ملی درج شده است، مستلزم یک کار اساسی و زیربنایی دیگر هم است و آن ایجاد یک کمیسیون مشترک ازسوی رییس جمهور و رییس اجرایی هست. در سند آمده که برای تغییرات در نظام انتخاباتی در هردو ساحت قانونی و تیوریک و درعرصه عملیاتی و اجرایی باید اصلاحات عمده ای بوجو آید و این کار با توافق رهبران حکومت وحدت و ایجاد یک کمیسیون مشترک ممکن وعملی است درغیرآن صورت مشکلات و دشواریهای نظام انتخاباتی در دو ساحه قانون گزاری و ساختاری سری جای خود باقی می ماند.

خبرنگار بی بی سی: خوب درعرصه قانونی  و همین گونه درعرصه میکانیزمها انتخاباتی به صورت مشخص درمورد دو کمیسیون چه کارهای صورت گرفته است عرصه قانونی باشد منظور این است  که درمورد ساختاردو کمیسیون انتخابات چه اقداماتی صورت گرفته است؟ می دانید که زمان برگزاری انتخابات پارلمانی خیلی نزدیک می باشد.

محمد ناطقی : این موضوع خیلی اهمیت دارد ما البته در هردو عرصه قانون و ساختار باید صحبت نماییم و کارهای که باید انجام شود را با مردم درمیان بگذاریم. با توجه به ماهیت و نوع سوال شما می پردا زیم به ساختار دو کمیسیون و کارهای که باید دراین مورد انجام شود را  برمی شماریم. کمیسیون انتخابات متشکل از دو بخش و دو ساختارمی باشد. کمیسیون سمع شکایات و کمیسیون مستقل انتخابات این دو کمیسیون مطابق قوانین مسول برگزاری انتخابات می باشد و تمامی مشکلات انتخاباتی ارجاع داده می شود به عمل کرد این دو کمیسیون ما به دلیل بد بودن و بد عمل کردن این دو نهاد، هرگز انتخابات خو ب و موفقی نداشتیم انتخابات ریاست جمهوری هرگز خوب برگزار نشد مردم دراین انتخابات بسیار اذیت شد و مسوول این همه بد عمل کردن به اعتقاد من همین دو کمیسیون و کمیشنرهای آن بوده اند به همین دلیل است که با و جو این آدمها در ساختارکمیسیونها ، مردم به پای صندوقهای رای نمی روند بنابراین باید کمیشنرها تغییرکنند و اصلاحات در ساختاردو کمیسیون ایجاد شود و این برمی گردد به توافق رهبران حکومت وحدت ملی .

 همان گونه که درموافقتنامه آمده رییس جمهور و رییس اجرایی باید برای ایجاد تغییرات و اصلاحات با هم تشریک مساعی نمایند و کمیسیون مشترکی دراین مورد بوجود آورد این کاری است با توافق هم باید انجام دهند. گذشته از تغییر در وضعیت ساختاری و جا بجای کمیشنرها، موضوعاتی دیگری هم هست باید در دستورکار قرار بگیرد. مثلا برای انتخابات چه کاری باید کرد. لیست واجدین شرایط، تذکره الیکترونیک و... ما چندین انتخابات را پشت سرگذراندیم بالاخره نفهمیدیم که واجدین شرایط درانتخابات افغانستان چند میلیون نفرهستند شش میلیون ، دوازده میلیون و... و کارت به تعداد 22 میلیون نفرتوزیع شده کل جمعیت افغانستان بین 30 تا 31 میلیون تخمین زده شده اند. اینها کارهای است که باید ازسوی کمیسیون ها مشخص شود البته تنها کار دو کمیسیون نیست ولی کاراساسی دراین مورد به دوش آنها می باشد انتخابات بدون سرشماری و نداشتن لیست و فهرست واجدین شرایط کار غیرممکن و نادرست است. نتیجه اینکه در بعد ساختاری باید کمیشنرها تغییر نماید به گفته نماینده اتحادیه اروپا انتخابات با بود این آدمها " جفا"  درحق مردم افغانستان هست و  این جفا را کمیسیونها درگذشته درحق مردم افغانستان کرده اند. برای برگزاری انتخابات سالم و شفاف ما نیاز به تهیه فهرست واجدین شرایط داریم درغیر این صورت ما نمی توانیم برای برگزاری انتخابات خوب موفق شویم.( پرسش و پاسخ به صورت آزاد نوشته شده است و خبرنگار بی بی سی در سایت خود به این گفتگو تحت عنوان " اصلاح در نظام انتخاباتی اشاره کرده ا ست)

مجریان دو تلویزیون آریانا نیوز و نور: سوالات شان مشابه و اشاره به قوانین انتخابات داشتند و سوال شان به این صورت طرح شد. آیا به نظر شما چه تغییرات درقانون انتخابات باید بوجود آید که بتوانیم برپایه آن به ساختار و میکانیزمهای عملی بپردازیم؟

محمد ناطقی : با سپاس سوال مهمی را طرح کرده اید این حرف بسیار منطقی است که برای ایجاد ساختار ابتدا باید، مبانی تیوریک و قانون آن ساخته شود. برهمین اساس است که می توان گفت برای انتخابات افغانستان اعم از انتخابات ریاست جمهوری و انتخابات پارلمانی و شوراهای ولایتی و لسوالیها، قوانین وضع شده است. البته قوانین وضع شده علیرغم نواقص که دارد ولی درذات خود قوانین خوبی است اگر به محتوا و مفاد قانون عمل می شد بازهم گرفتاری ما خیلی کم بود. گفته می شود که درانتخابات هرکسی بخصوص دو کمیسیون قوانین را زیرپا کردند و همه می گویند که این دو کمیسیون قانون را بصورت بیرحمانه ای لگد مال کرده اند. به هرصورت اتهامات زیادی به کمیسیونها در مورد نقض قوانین و تقلب انتخاباتی وارد شده است اما کمیسیونها هرگز این اتهامات را قبول ندارد.

 اخیرا اتحادیه اروپا و نمایندگی آن درکابل گفته است که با ساختارفعلی امکان انتخابات شفاف امکان ناپذیرمی باشد و این جفا درحق مردم افغانستان هست که با سازکارهای فعلی انتخابات را برگزار کرد ولی دیدیم که واکنش کمیسیون چه قدر شدید بود. کمیسیون مستقل انتخابات اظهارات و موضع نمایندگی اتحادیه اروپا را مداخله درامر انتخابات دانست و آن را محکوم و غیرموجه دانست. این تناقضات برمی گردد به قرائت و برداشت ازقوانین. و موضع کمیسیون دراین مورد موجه نیست اتحادیه اروپا که بخش بزرگی امکانات و تسهیلات را برای برگزاری انتخابات اختصاص داده و حالا حق ندارد که بگوید که انتخابات چه گونه باید برگزار شود و قوانین انتخابات باید رعایت شود بدون شک هرکسی ازجمله اتحادیه اروپا، متحد افغانستان حق دارد که بگوید که انتخابات افغانستان باید شفاف و مطابق با قوانین برگزارشود.

سه قانون را برای انتخابات داریم که ما روی همه این قوانین تا حالا کارکرده ایم. بخصوص روی قانون تشکیل وظایف و صلاحیتهای دو کمیسیون کارمفصلی کردیم و اصلاحات خوبی را دراین مورد درنظرگرفتیم و ما متن مورد نظرو اصلاح شده را به مجلس نمایندگان فرستادیم و مجلس نمایندگان هم روی این قانون کارکرده است رییس کمیسیون تقنین کارشان را تکمیل کرده و متن اصلاح شده " قانون تشکیل وظایف و صلاحیتهای کمیسیونها" را آماده برای بحث علنی درتالار پارلمان آماده کرده است. رییس کمیسیون تقنین بما گفت وقتیکه قانون درتالار طرح شود پارلمان افغانستان متن اصلاح شده را تصویب خواهد کرد خوب این کار مهمی است که دراین خصوص صورت گرفته است و می توان اذعان داشت که دراین بخش پیشرفت عمده ای صورت گرفته است.

آریان نا نیوز: آیا درمورد قوانین دیگر چه کارهای صورت گرفته است شما فرمودید که سه قانون عمده درمورد انتخابات وجود دارد آن دو قانون دیگر چه وضعیتی دارد و چه تغییرات و اصلاحات در آن صورت گرفته است؟

محمد ناطقی: بله دو قانون دیگر  هم درمورد انتخابات داریم یکی قانون عام انتخابات را داریم که تماما روی مساله انتخابات بحث کرده است. قانون انتخابات را که وزارت عدلیه به پارلمان برد و بدون اینکه نظرات احزاب سیاسی و نظام"پی آر" و یا مختلط را در نظر بگیرد قانون را براساس نظام " اس.این تی. وی " تهیه و دراختیار پارلمان گذاشت مجلس نمایندگان هم این قانون را درزمان کرزی تصویب و به رییس جمهورکرزی فرستاد و ایشان هم این قانون را توشیح کرد. خوب طبیعی است که قانون انتخابات مطابق میل و رغبت حکومت و رییس جمهورکرزی ساخته شد و طبیعی است که رییس جمهورکرزی آن را تایید و توشیح می کرد زیرا دراین قانون نقش احزاب بسیارکمرنگ است. ما روی قانون عام انتخابات کارکرده ایم و قراراست که این متن را با جناب آقای دانش معاون رییس جمهور درمیان بگذاریم. رییس جمهورطی فرمانی به معاون شان وظیفه سپرده که روی نظام انتخاباتی کار نماید. حالا ایشان هم درمورد قوانین و هم درمورد ساختار کمیسیونها باید کار نماید و قراراست که ازفردا ما کارمشترک مان را باایشان شروع نماییم.

 بهرصورت امکان اینکه پارلمان روی قانون مصوب و توشیح شده کار نماید این کار غیرعملی است زیرا قانون توشیح شده است اما رییس جمهورطی فرمانی می تواند متن اصلاح شده کنونی را طی فرمانی مرعی اجرا نماید البته این مساله وقت زیادی لازم دارد و شاید هم عملی نشود زیرا سیاست حکومت وحدت ملی درمورد قانون انتخابات عام ، خیلی روشن نیست و معلوم نیست که نظام مختلط و پیشنهادی احزاب را تایید می کند و یانه . ما درقانون انتخابات درمورد نقش احزاب بحث کرده ایم و اصلاحات عمده ای را بوجود  آور ده ایم ازجمله تغییرات فی صدی حضور و مشارکت احزابْ  زنان و مستقلین در پارلمان هست ما برای احزاب سیاسی ۱۴۷ کرسی را از ۲۴۹ کرسی درنظرگرفته ایم و ۶۸ کرسی مربوط به زنان می باشد و مابقی مربوط به افراد مستقل هست. البته ۶۸ کرسی زنان میان احزاب و منفردین تقسیم خواهد شد احزاب موظف است که ۲۵ درصد از کرسیها را به زنان اختصاص دهند. و ما بقی ازناحیه مستقلین معرفی می شود. تمامی این فی صدیها بریک اصل استوار است و آن اینکه تغییرات درنظام و قانون عام انتخابات بوجود آید. نظام مختلط  پیشنهادی ما به همین منوال می باشد.

قانون سومی که در مورد انتخابات ازش صحبت شده، قانون اساسی است. قانون اساسی، مادرقوانین می باشد و درمورد انتخابات بخشهای زیادی را به انتخابات اختصاص داده البته که جریان سیزده سال حکومت رییس جمهور نشان داد که اصلاحات درقانون اساسی نیزلازم است ازجمله دربخش انتخابات آن باید تغییرات بوجود آید حال دراین مورد صحبت نمی کنیم زیرا تغییرات درقانون اساسی کار ساده ای نیست اصلاحات و تغییرات دریک صورت امکان دارد که لوی جرگه قانون اساسی دایرشود این بحثها در لوی جرگه قانون طرح می شود. حکومت وحدت ملی که براساس یک توافقنامه سیاسی ساخته شده است می دانید که سقف زمانی دارد و آن میعاد زمانی دو سال می باشد زیرا حکومت وحدت ملی از دو بخش ریاست جمهوری و بخش ریاست اجرایی تشکیل شده و این مساله درقانون اساسی نیامده بنابراین با تشکیل لوی جرگه قانون اساسی و تغییر درمندرجات آن می توان این گونه اصلاحات را بوجود آورد. همان گونه که اشاره کردم دربخش انتخابات هم باید اصلاحات بوجود آید.

جمع بندی دراین خط مقاله به این صورت خواهد بود که که دربخش ساختار کمیسیونها ما خواهات تغییرات و اصلاحات هستیم و دید گاه ما که چه گونه کمیسیونها اصلاح شود را در قانون تشکیل وظایف و صلاحیتهای دو کمیسیون آورده ایم. و به همین ترتیب پس از تغییرات و اصلاحات درقانون تشکیل وظایف و صلاحیتها، ما به مساله تهیه فهرست واجدین شرایط و تذکره الیکترونیک نیز پرداخته ایم. درمورد قانون عام انتخابات هم خواهان تغییرات جدی هستیم و پیشنهادمشخص ما همان نظام مختلط می باشد که دراین نظام مختلط به همان ترتیبی که اشاره کردم فی صدی کرسیها بین احزاب سیاسی ، شخصیتهای منفرد و زنان را مشخص کرده ایم و تغییرات دیگری نیز ازجمله اینکه احزاب سیاسی چند درصد کرسی پارلمان را تصاحب نمایند و گفته شده حزب سیاسی مدار اعتباراست که حد اقل 5 درصد کرسیهای پارلمان را در انتخابات بدست آورد. درمورد اصلاحات درقانون اساسی همان گونه که اشاره کردم ما روی این موضوع کارکرده ایم ولی می دانیم که اصلاحات پیشنهادی در قانون اساسی مرتبط می شود به لوی جرگه قانون اساسی.

نهاد تحقیقاتی .Project Assistant Konrad-Adenauer-Stiftung

نهاد تحقیقاتی .Project Assistant
Konrad-Adenauer-Stiftung
Afghanistan Office....درسلسله بررسیهای احزاب سیاسی، با استاد محمد ناطقی معاون و سرپرست حزب وحدت اسلامی مردم افغانستان درمورد نقش این حزب درتحولات سیاسی کشور و موضوعات مرتبط به ساختارتشکیلاتی آن پرسشهای داشتم که اینک متن کامل این گفتگو را با هم می خوانیم:

با سپاس از شما برای کار تحقیقاتی ما درمورد احزاب سیاسی، وقت گذاشته اید و به پرسشهای ما درمورد نقش حزب وحدت اسلامی مردم افغانستان در تحولات سیاسی پاسخ می گویید اجازه می خواهم که پرسشهای خود را با شما درمیان بگذارم.

سوال اول – آیا حزب وحدت اسلامی مردم افغانستان در انتخابات پارلمانی آینده سهم خواهد گرفت

جواب – بله بدون شک حزب وحدت درانتخابات آینده نقش مهمی خواهد داشت اصولا فلسفه تشکیل حزب سیاسی مشارکت در قدرت مشارکت درانتخابات است. حزب درتمامی انتخابات گذشته درطی  13 سال نقش بارزی را بعهده گرفت ما در نشست بن هم نقش اساسی داشتیم و من عضو اصلی نشست بن 2001 بودم. استاد محقق رهبر حزب در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کرد و نفرسوم در انتخابات ریاست جمهوری سال 2004 شد. در دوره انتخابات پارلمانی درگذشته شرکت داشتیم در هردو دور انتخابات پارلمانی تعدادزیادی نامزدان وکلاء ما به پارلمان رفتند در دورشانزده هم، حزب وحدت شانزده وکیل را به پارلمان فرستاد که تعداد آنها اعضای رسمی حزب وحدت مردم و گروهی هم هواداران حزب وحدت مردم افغانستان می باشند. درانتخابات پارلمانی پیش رو ما شرکت می کنیم امید وار هستیم که نقش خوبی درانتخابات پارلمانی پیش رو داشته باشیم. درحال حاضر ما درتلاش هستیم که تغییرات و اصلاحات عمده در قوانین انتخابات و ساختارتشکیلاتی دو کمیسیون را داشته باشیم دراین مورد کارهای زیادی کرده ایم.

س – نظر حزب شما در رابطه تاریخ برگزرای انتخابات پارلمانی آینده چگونه است- آیا حزب شما طرفدار به تعویق انداختن تاریخ انتخابات پارلمانی آینده میباشد و یا مخالف چنین نظریه است؟

جواب - پرسش خوبی را طرح کرده اید. درقانون، جدول زمانی انتخابات معمولا نوشته شده  است درقانون اساسی ، تاریخ برگزاری انتخابات ریاست جمهوری نوشته شده است که همان 16 حمل سال پنجم از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری هست ولی متاسفانه می بینید که ما هرگز موفق نشده ایم که این جدولهای زمانی انتخابات را بدرستی عملی نماییم. دلایلی زیادی برای تغییرداریم دلایل اقلیمی دلایلی سیاسی  و دلایلی امنیتی و درموارد هم دلایلی لوجستکی و... درانتخابات پارلمانی همین موضوعات طرح و شاید هم خیلی جدی هم باشد. ما برای رسیدن به اصلاحات عمده در قانون و درساختار، احتیاج به زمان داریم انتخابات گذشته درسی بزرگی برای ما داده است ما باید اصلاحات و تغییرات درانتخابات بیاوریم. انتخابات گذشته ما چندان خو ب برگزار نشد مساله تقلب مساله ساختار و موضوع کمیشنرها و حتا بی طرفی مقامات حکومتی از جمله گرفتاریهای انتخابات ریاست جمهوری شد.حالا هم عین همان دشواریها را داریم و شاید درمواردی هم شدید ترشده باشد. تغییر درقانون و تغییردرساختار و جابجای کمیشنرها یکی از جدی ترین مشکلات انتخابات خواهد بود. تاریخ برگزاری انتخابات را که اشاره کرده اید هم قطعا تغییرمی کند ما نمی توانیم انتخابات را در موقع و زمانش برگزار نماییم. به همین دلیل طرف دار تغییرجدول زمانی هستیم اما این تغییرنه درحدی باشد که اصل پروسه را تخریب نماید. حزب وحدت تغییرات منطقی را در جدول زمانی انتخابات پارلمانی قبول دارد و با آن موافق هست.

س – آیا کانداید شما منحیث نماینده حزب شما خود را برای شرکت در انتخابات پارلمانی آینده راجستر خواهد کرد و یا به شکل آزاد و انفرادی؟

جواب – برنامه ما به دو صورت طرح خواهد شد یکی نامزدان حزبی که بصورت مشخص با نام و عنوان و لوگوی حزب وحدت وارد انتخابات می شوند این دسته برای حزب اولویت زیادی دارد و ما سعی می کنیم که چنین شود این مساله ازخود دلیل دارد که عمده ترین آن همان استراتژی مشارکت احزاب در انتخابات هست ما این همه اصرار داریم که نظام انتخاباتی براساس نظام مختلط برگزار شود نه برمبنایی سیستم اس ان تی وی و یا پی آر، فلسفه تاکید تنها یک چیز است و آن حضور و مشارکت احزاب سیاسی درانتخابات و دموکراسی است . دموکراسی قومی ، مذهبی سمتی نداریم قاعده دموکراسی ، احزاب سیاسی  است. و به همین اساس ما بخش بزرگی از نامزدان مان را تشویق می کنیم که نام و نشان حزب وارد انتخابات شود و این کاری خوبی است و سعی می کنیم که قانون هم در همین جهت تغییرنماید.

گروه دومی که ما معرفی خواهیم کرد نامزدان بی طرف و مستقل می باشند. این گروه البته درفضای سیاسی افغانستان چانس  بشتری دارد. تخربه های گذشته همین را تایید می کند همان گونه که اشاره کردم ما درگذشته شانزده نامزد وکیل حزبی داشتیم که برخی هوادار و عده هم عضو حزب بود ولی درپارلمان افغانستان درحال حاضر "استحاله " شده است استحاله به این معنا که هویت و ماهیت دیگری بخود گرفته  و بسیار سعی می کنند که بی طرف باشند. بی طرف در نظام سیاسی غیرحزبی مثل افغانستان، طرفدار و خریدار دارند بنابراین ما هم سعی می کنیم که عده ازدوستان ما بعنوان بی طرف و مستقل ثبت نام نمایند و حزب بدون شک با آنها کمک خواهد کرد و امکانات و تسهیلات که دراختیاردارد ، دراختیار آنها هم خواهد گذاشت. نتیجه این نوع مشارکت درانتخابات پارلمان دو بعدی و دو جهته خواهد بود، مشارکت در دو ساحت حزبی و مستقل را خواهیم داشت.

سوال - میکانیزم، معیار و یا روش را که شما جهت انتخاب نمودن اشخاص برای کاندید شدن به نماینده گی از حزب شما در انتخابات پارلمانی آینده کدام ها اند.

جواب – طبعا هرگروهی سیاسی معیارهای خاصی خودرا دارد و این میکانیزمها متفاوت خواهد بود. ما هم معیار و میکانیزم معرفی نامزدان خود را خواهیم داشت. شرایط و مواصفات عام افراد را که با اصول و قوانین انتخابات افغانستان هماهنگ باشد را که داریم و نمی توانیم جدا و یا مخالف قوانین عمومی انتخابات ، میکانیزم و معیار برای معرفی نامزدان را داشته باشیم. حزب وحدت برا ی معرفی، همان معیارها و مواصفات را در نظر می گیرد اما مواردی دیگر ی هم داریم که درمعرفی نامزدان درنظر می گریم زیرا بحث معرفی نامزدان حزبی درکار است بنابراین برای ما درمعرفی نامزد و کلاء مربوط به حزب، تعهدات و سابقه کاری درحزب و میزان صداقت و وفاداری شان مهم و دراولویت قراردارد این مساله درمورد نامزدان حزبی بسیار جدی خواهد بود اما درمورد هواداران و بی طرفها و مستقلین چنین حساسیتی را نخواهیم داشت و سعی می کنیم به همان میکانیزم و مواصفات مندرج به قانون انتخابات اکتفا نماییم.

سوال –. آیا میشود که از ساختار رهبری حزب وحدت اسلامی مردم افغانستان به ما بگوید (رهبر حزب توسط کی و چگونه انتخاب شده است، شورای رهبری حزب چگونه و توسط کی تشکلیل یافته است، و همچنان کمیته اجرائوی چگونه تشکیل یافته است؟

جواب -  این پرسش مهم و بسیار خوب است.حزب وحدت یکی از قدیمی ترین احزاب سیاسی افغانستان می باشد و سابقه فعالیتهای آن نزدیک به نیم قرن می رسید. یعنی اگر مبنای کار و پایه و اساس آن را از زمان سلطنت و جمهوریت بگیریم، دراین صورت ما  نزدیک به نیم قرن می رسیم که فعالیتهای حزبی داریم. نسل اول تشکیلات ما تعداد شان حالا نستند. تغییرات عمده ای تشکیلاتی داشتیم، درحزب انشعابات هم دا شتیم کادرهای نو و کهنه زیادی در حزب رفت آمد کرده با همه این مسایل ما سعی کردیم ساختاراصلی تشکیلات که در زمان رهبر شهید استاد مزاری داشتیم را بعنوان یک سنت حزبی حفظ نماییم. ساختار فعلی حزب که الهام گرفته شده از همان ساختار عصر استادمزاری است تاحدی زیادی محفوظ نگهداشته ایم. ما همان 12 کمیته را داریم که درزمان ایشان داشتیم بخش زنان حزب را داریم و حالا مساله جوانان مطرح است و این بخش هم درتشکیلات حزبی ما پررنگ می باشد. رهبری حزب برای مدت پنچ سال توسط کنگره حزب تعیین می شود و این تعیینات را ما دو سال پیش داشتیم.که استاد محقق بعنوان رهبر حزب برای مدت پنج سال انتخاب شد و هم زمان با تشکیل جبهه ملی افغانستان، که یک ایتلاف بود، ما کنگره حزب را در سالن هتل آریانا برگزارکردیم و چیزی درحدودی هفت صد نفرازاعضای حزب درآن کنگره شرکت داشتند تشکیلات حزب و ازجمله رهبری حزب برای مدتی پنچ سال تعیین شد.

ما پس از کنگره ، شورای مرکزی داریم که درسلسله مراتب حزبی درجایگاه دوم بعداز  کنگره حزب قرار گرفته است و همین طور شورای اجرایی حزب را داریم  که باز دسلسله مراتب مقام سوم را دارد و به همین ترتیب 12 کمیته و شورای های ولایتی و لسوالیها را داریم که درساختارتشکیلاتی حزب به آن پرداخته شده است و هرحوزه مسول دربرابر حوزه بالاترحزبی می باشد. تغییرات در رهبری، قوانین حزبی، تغییردرساختارتشکیلاتی ازوظایف کنگره حزب هست. امید واریم کنگره های بعدی را هم در تاریخ و زمانش برگزار نماییم. و البته گفته باشیم که برگزاری کنگره های حزبی مثل همین جدولهای زمانی که درانتخابات داریم ، قابل تغییر است و این گرفتاری را درحزب هم داریم.

سوال – حزب وحدت اسلامی مردم افغانستان در چند ولایت دارای دفاتر رسمی (با تعمیر و لوحه بنام حزب) میباشد، و در چند ولایت دارای نماینده گان و یا دفاتر غیر رسمی میباشد؟

ج – البته درسال گذشته و درانتخابات پیش از آن ما این ارزیابی داشتیم و داریم و دیگر اینکه برای ثبت و راجستر و قانونی بودن دروزارت عدلیه ، ما کارهای زیادی کردیم و به همین علت حزب وحدت یکی از احزاب رسمی ، ثبت شده دروزارت عدلیه است ما دراین کا رموفق بود یم و شرایط سختی وزارت عدلیه برای فعالیتهای حزبی وسیاسی در 24 ولایت و حوزه را عملی کرده ایم  درحالیکه خیلی از گروها ی سیاسی دراین باب ناکام مانده اند و نتوانسته اند که شرایط وزارت را عملی نمایند و به همین خاطرثبت شده نیست و تنها ازنام حزبی خود ساخته شان ، استفاده می کنند. بررسی و برآوردهای ما این است که در 17 ولایت می توانیم دفتر داشته باشیم که درحال حاضر چیزی در حدود 12 ولایت را به صورت رسمی تحت پوشش دفاترحزبی خود داریم البته گفته باشیم این مساله کانکریت شده نیست عواملی زیادی برای باز و بسته شدن دفاترو جود دارد. امکانات و تسهیلات، شرایط امنیتی و غیره می تواند دلیل باز و بسته شدن نمایندگیهای ما باشد ما این دفاتر را داریم و سعی می کنیم حفظ نماییم چو ن به سمت انتخابات پارلمانی نزدیک می شویم و ازطریق نمایندگی و آدرسهای که داریم خوب ترمی توانیم کار نماییم.

 البته در ولایات دیگر از 17 ولایت که حوزه فعالیت مارا تشکیل می دهد، افراد متعهد به حزب کارمی کنند آنها گرچه دفتر رسمی ندارند ولی درمواردی کم تر از دفتر رسمی کار نکرده بلکه بلانس کاری شان خیلی برجسته تر هم بوده اند. به هرصورت قلمروهای کاری به همین ترتیبی که عرض کردم در اختیار حزب وحدت می باشد. دراین بخش از سوالات به این موضوع باید اشاره نمایم که این نوع کارکردن مارا هرگز اشباع نمی کند دلیل مساله این است که بدون ایتلافهای کلان و یا اتحادیه های کلان ملی کار سیاست درجامعه متثکر افغانستان هرگز بجای نمی رسد ما به شدت احتیاج به سیستم متمرکز حزبی داریم. به این صورت که با تشکیل اتیلافهای کلان حفره های و شکافهای اجتماعی را باید پر نماییم. برای دموکراسی چهار پنج حزب سیاسی و ملی کافی است دموکراسیهای بزرگ دنیا همین کار را می کنند ما باید به طرف تمرکزگرایی و انسجام حرکت نماییم ، تشتتهای مزمن حزبی و گروهی، باعث گرفتاری و تفرقه های اجتماعی می شود و این هدف یکی از برجسته ترین کارهای ما در حزب وحدت و متحدان ما در آینده خواهد بود.

1.       آیا حزب وحدت اسلامی مردم افغانستان بخش کدام ائتلاف احزاب سیاسی، جبهه سیاسی، یا کدام سازمان سیاسی میباشد؟ اگر بلی پس با کدام احزاب و یا گروه های سیاسی دیگر در یک ائتلاف قرار دارد.

جواب- سوال بسیار مهم و کلیدی را طرح کرده اید همان گونه  که همین لحظه درمورد پرسش قبلی تان اشاره کردم ما به شدت به این کار نیاز داریم ما بدون تشکلهای کلان و  اتحادیه های بزرگ سیاسی نمی توانیم موفق باشیم. حکومت باید مشوق این گونه کارها باشد کاریکه درگذشته حکومت با آن مخالف بود. ما دموکراسی می خواهیم ازطرفی هم با احزاب مخالف می شویم و این کار غلط است. امور دموکراسی کارسیاسی بدون "تحزب"امکان ندارد وازطرفی هم احزاب کوچک برای امتیازات شخصی خوب است بدرد جامعه نمی خورد بنا براین ما باید کارهای بزرگی را درپیش بگیریم. حزب وحدت این سیاست را دارد ما درگذشته همیشه از عناصراصلی ایتلافهای ملی بوده ایم .در انتخابات سال 98 با حزب جنبش ایتلاف سیاسی داشتیم و بعد هم با چند گروه دیگر سیاسی ازنامزدی ریاست جمهوری کرزی حمایت کردیم در این دوره ما اقدام به ایتلاف کلان بنام " جبهه ملی را داشیتم" دراین ایتلاف حد اقل سه حزب بزرگ و تاریخ دار افغانستان باهم کار می کرد.

حزب وحدت به رهبری استاد محقق،  جمعیت اسلامی و جنبش ملی یک ایتلاف سیاسی را بنام " جبهه ملی" داشت و هرچه زمان به سوی انتخابات پیش می رفت ، ایتلافها جدی تر می شد این البته از باب ناگزیری بود یعنی احزاب سیاسی ناگزیر است اگر اقدام به ایتلافهای طبیعی و برنامه ریزی شده نداشته باشد، زمان و تاریخ و تحولات آنها را وادار می کنند که باهم ایتلاف داشته باشد کاریکه ما درانتخابات ریاست جمهوری همین سال داشتیم. دو عنوان بزرگ و تاریخی را درانتخابات ایجاد کردیم، تیم اصلاحات و همگرایی، و تیم تحول و تداوم،  این  دو تیم بافت گسترده ملی و سیاسی داشت و حالا هم دارد گرچه این دو عنوان  " اصلاحات و همگرایی و تحول وتداوم" نهادینه نشده و لی اگر رهبران دو تیم و احزاب شامل درآن بخواهند می توانند این عنوان را تبدیل به دو محوربزرگ سیاسی نمایند. این می تواند پایه و اساس خوبی برای حوزه سیاست و انتخابات و دموکراسی باشد. درحال حاضر هردو تیم شامل حکومت هستند اما می توانند درمواقع دیگر و درزمانهای دیگر به صورت دو حزب و دو جریان سیاسی فراگیر ملی باهم کار نمایند. دو عنصر را باید درنظر بگیریم تا این دو عنوان تبدیل به دو نهاد و مولفه سیاسی شود یکی حمایت و سرمایه گزاری روی آن و دیگری خارج کردن آن ازصورت محفلی به صورت ساختاری و تشکیلاتی . درحال حاضر دو تیم " اصلاحات و تحول" فاقد ساختارتشکیلاتی شده و رهبران شان مشغول کار های حکومتی، افراد دیگر ی هم وظیفه نگرفته اند که روی آن مقوله کلان سیاسی، کاراساسی نمایند. حزب وحدت به ایجاد چنین ساختارهای سخت علاقمند است و برای آن حاضراست هرکاری نماید و ما هرچه بزرگ باشیم و لی دموکراسی ما به سایرکشورهای نمی رسد. تجربیات کشورهای بسیار مدرن همین را ثابت کرده که احزاب ملی و ساختارهای کلان برای دموکراسی دارند درهند در امریکا و صد جای دیگر، دموکراسی را با احزاب محدود و بسیار توانمند به پیش می برند تکیه روی مشترکات دارند و از جزئیات و مسایل کوچک عبورکرده اند.

تشکر

 

 

آیا زمینه اصلاح نظام انتخاباتی در افغانستان فراهم است؟

آیا زمینه اصلاح نظام انتخاباتی در افغانستان فراهم است؟

احمد شفایی بی‌بی‌سی

  • 1 فوریه 2015 - 12 بهمن 1393

به اشتراک گذاری

بحران انتخابات افغانستان، با وساطت وزیر خارجه آمریکا حل و منجر به تشکیل دولت وحدت ملی در این کشور شد

از سه انتخابات ریاست جمهوری و دو انتخابات مجلس نمایندگان افغانستان که در ۱۳ سال گذشته برگزار شد، اکثر آنها با جنجال روبرو بوده است.

در انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۹ دور اول برنده ای نداشت، اما قبل از برگزاری دور دوم انتخابات، عبدالله عبدالله تنها رقیب آقای کرزی به دلیل آنچه عدم اعتماد به کمیسیون انتخابات اعلام کرد، انصراف داد و حامد کرزی رئیس جمهور اعلام شد.

دور دوم انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۴ نیز به بن بست مواجه شد و سرانجام طرفین با امضا توافقنامه سیاسی به تشکیل دولت وحدت ملی رسیدند.

انتخابات مجلس نمایندگان سال ۲۰۱۰ نیز کارش به دادگاه ویژه رسیدگی به شکایات انتخابات پارلمانی کشیده شد.

اصلاح نظام انتخاباتی

یکی از نکات اصلی توافقنامه سیاسی میان آقایان غنی و عبدالله تصریح کرده است که نظام و ساختار نهادهای انتخاباتی افغانستان باید اصلاح شود. این "اصلاح به چه معنی است و با چه سازوکاری می‌تواند عملی شود.

براساس این توافقنامه بعد از تاسیس حکومت وحدت ملی، رئیس جمهور کمیسیون خاصی را با هدف اصلاح نظام انتخاباتی افغانستان طی یک فرمان ایجاد می‌کند که رئیس جمهور و رئیس اجرائی بر سر اعضا آن توافق خواهند کرد.

آقای عبدالله نیز دیروز در یک نشست در کابل گفت که او و رئیس جمهوری هر دو متعهد به آوردن اصلاحات جدی در نظام انتخاباتی هستند. رئیس اجرایی افغانستان گفت: "در این قسمت تعهد جدی وجود دارد. تلاش های از سوی افراد و اشخاصی صورت می‌گیرد و گرفته که مانع انجام اصلاحات شوند، مساله که در آن هیچ نوع مسامحه‌ و گذشت صورت نخواهد گرفت. چون این گذشت به قیمت سلامت افغانستان تمام می شود."

اختلاف دو نامزد بر سر شمارش و روند رای گیری نردیک بود که انتخابات را به بحران سیاسی مبدل کند

اختلاف برسر اصلاح

بعد از انجام مراسم تحلیف رئیس جمهور که بیش از چهارماه از آن می‌گذرد هنوز از تشکیل این کمیسیون خبری نیست و آقای غنی نیز در آخرین دیدارش با اعضا کمیسیون انتخابات افغانستان گفته است که اصلاحات درکمیسیون انتخابات افغانستان باید صورت گیرد ولی برای عملی شدن این اصلاحات نیاز به یک فرصت مناسب است.

اخیرا شماری از رسانه‌های افغانستان گزارش دادند که میان آقای غنی و آقای عبدالله بر سر ایجاد کمیسیون اصلاح نظام انتخاباتی افغانستان اختلافاتی بروز کرده است اما این مساله امروز توسط محمد محقق، معاون دوم عبدالله و سرور دانش، معاون دوم آقای غنی رد شد.

این دو در سخنرانی که امروز در کنفرانس اصلاحات نظام انتخاباتی افغانستان داشتند، هر دو گفتند که دولت متعهد به اصلاح نظام انتخاباتی است.

آقای محقق گفت که در حکومت وحدت ملی اراده جدی وجود دارد که اصلاحات در سیستم انتخاباتی به وجود آید. رئیس اجرائی در صدد ایجاد کمیسیونی برای اصلاحات در انتخابات است.

این انتخابات بیشتر از شش ماه طول کشید

اوبا اشاره به اینکه اصلاحات ضرورت زمان است،‌ به صراحت اعلام کرد که دو نفر (رئیس جمهوری و رئیس اجرایی) "جنجالی در این مورد ندارد و من آن را تکذیب میکنم."

محمد ناطقی از افراد نزدیک به رئیس اجرائی می‌گوید که تاکنون کمیسیون مشترک تشکیل نشده و مشخص نیست که این کمیسیون چه زمان آغاز به کار خواهد کرد.

مشکل سیستم انتخابات افغانستان در کجاست؟

با افزایش مشکلات در روند برگزاری انتخابات زمزمه هایی در تاخییر دوماهه انتخابات مجلس نمایندگان افغانستان نیز به گوش می‌رسد. قرار بود که انتخابات پارلمانی افغانستان درماه ثور/اردیبهشت یا جوزا/خرداد ۱۳۹۴برگزار شود.

اکنون پرسش این است که مشکل انتخابات افغانستان در کجاست؟ به نظر فضل احمد معنوی، رئیس پشین کمیسیون انتخابات، سیستم انتخاباتی و قوانین انتخابات بگونه ای است که زمینه را برای دخالت مقام‌های دولتی فراهم می‌کند.

به گفته او به دلیل نبود سیستم شفاف، افراد در سطوح مختلف دولت تلاش می‌کنند که اشخاص و افراد خود را به منظور برآورده ساختن طمع و توقع مقامات وارد کمیسیون انتخابات کنند.

سیستم انتخابات افغانستان رای واحد غیر قابل انتقال است

آقای معنوی گستردگی این نوع گماشته ها را از محل رای‌دهی تا دفتر مرکزی کمیسیون انتخابات می داند که خود بر روند انتخابات تاثیرات منفی دارد.

انتخابات بدون احزاب سیاسی

اکنون سیستم انتخابات افغانستان رای واحد غیر قابل انتقال است. ولی محمد ناطقی، از مذاکره کنندگان ارشد تیم اصلاحات و همکاری در زمان تدوین موافقنامه دولت وحدت ملی می گوید که باید قانون انتخابات تغییر کند و نقش احزاب سیاسی در کشور برجسته شود. او افزود که نقش احزاب باید در انتخابات جدی گرفته شود نظام رای گیری باید مختلط شود (یعنی در کنار افراد مستقل بخشی از کرسی ها به احزاب واگذار شود) و در قانون اساسی نیز تغییراتی اعمال شود.

به گفته او در صورت نبود نظارت احزاب سیاسی و عدم اصلاحات در نظام انتخابات، ماموران برگزاری انتخابات نمی‌توانند بی طرف بمانند.

چگونه می‌توان به انتخابات اعتبار بخشید؟

آقای معنوی معتقد است که دولت افغانستان نیاز دارد تا فهرست رای دهندگان را مشخص کند. کارت هویت و تذکره (شناسنامه) برای رای دهندگان صادر شود. آمار جامعی از تعداد رای دهندگان و محلات رای دهی تهیه شود.

به گفته او باید سیستم انتخابات به گونه‌ای عیار شود که نفوذ افراد دولتی را در تمام سطوح کاهش دهد.

صد ها ناظر بین المللی بر روند شمارش مجدد آرا در افغانستان نظارت کردند

او می‌گوید که شمارش آرا در محلهای رای گیری نتیجه مثبت در انتخابات گذشته نداشته و باید شمارش در حوزه‌های رای گیری صورت گیرد و در مرکز نیز باید سیستم شمارش به گونه ای غیر قابل تصرف عیار شود.

به عقیده آقای معنوی در صورتی می توان به انتخابات اعتبار بخشید که مرجع رسیدگی به شکایت انتخاباتی با اعتبار به وجود آید نه اینکه هر دو کمیسیون مثل اکنون در یک سطح قرار داشته باشد.

آیا زمینه اصلاحات فراهم است؟

سرور دانش، معاون دوم ریاست جمهوری افغانستان نیز می‌گوید افغانستان در مورد انتخابات با کاستی‌ها و چالش‌هایی مواجه است، باید با مساله انتخابات با دید اصلاحی برخورد شود.

او گفت که براساس توافقات حکومت وحدت ملی "فرصت مناسبی برای اصلاحات فراهم شده‌است."

آقای دانش بهترین شیوه مدیریت انتخابات را شیوه‌ای که در قانون اساسی این کشور ذکر شده دانست و گفت که هر نوع اصلاحات باید با توافق نظر و اجماع ملی مطرح شود، طرح‌های یک جانبه نه تنها مشکل را حل نمی‌کند، بلکه ممکن است با ناکامی مواجه شود.

در حال حاضر مجلس نمایندگان در مرخصی است و تا آخرین روزهای سال جاری خورشیدی پارلمان تعطیل خواهد بود. از سوی دیگر مجلس در سال آخر کاری حق تعدیل یک سری قوانین از جمله قانون انتخابات را ندارد.

این در حالی است که اگر انتخابات پارلمانی در زمان از قبل اعلام شده یعنی ماه ثور یا جوزای آینده، برگزار نشود، با تمام شدن موعد قانونی کار پارلمان، قوه مقننه افغانستان از اعتبار قانونی ساقط می‌شود و این امر دولت وحدت ملی را که حاصل یک توافق سیاسی است، با چالش جدی مواجه خواهد کرد.

در این روند تک تک آرا باز شماری شد

طالبان تروریست نستند

 

طالبان تروریست نستند

این مطلب را سخنگوی کاخ سفید گفته است و پیش ازآن هم آقای جوب آیدین مشاور رییس جمهوراوباما نیزاعلام کرده بود که " طالبان الزاما دشمن آمریکا نیست" درحال حاضر پایگاه گوانتوناما، نیز درحال بسته شدن قراردارد و تعداد زیادی ازطالبان افغانستان از این مرکز، آزادشده اند. دراین مورد تلویزیون جهانی آریانا نیوز گفتگوی ویژه ای با محمد ناطقی دپلمات و کارشناس مسایل سیاسی دارد. نکات مهم و جزئیات بشتری را که " شبکه جهانی آریانا نیوز" با ایشان به بحث و بررسی گرفته است را باهم می خوانیم.

مجری برنامه : طالبان تروریست نیست یعنی چه ؟

محمد ناطقی : با تشکر و سلام حضور بینندگان گرامی. همین دیروز سخنگوی کاخ سفید درمورد طالبان افغانستان به همین مطلب اشاره داشت و گفت: که طالبان را گروه شورشی می دانیم و طالبان تروریست نیست. البته همان گونه که اشاره شد این موضوع تازه ای نیست که آمریکاییها درمورد طالبان گفته اند. آقای جوب آیدن درسال 2013 به این موضو ع اشاره داشت و قتی از وی نظر آمریکا در مورد طا لبان افغانستان پرسیده می شود وی می گوید: که طالبان افغانستان الزاما دشمن آمریکا گفته نمی شود. اما اینکه این پرسش چه گونه جواب داده می شود که پس چرا برای 13 سال درافغانستان جنگ و هزینه های سنگینی آن را تحمل کردید؟ و با طالبان افغانستان در افغانستان جنگ کردید. آمریکا هزینه های بسیار سنگینی درجنگ با طالبان افغانستان را متحمل شد آمریکا و غرب بالای سه هزار کشته و هزاران زخمی و چیزی درحدود یک تریلیون دالر درجنگ افغانستان و درنبرد با طالبان هزینه کرد. جنگ غرب و ناتو دراین کشور باطالبان بود و با کسی دیگری جنگ نداشت و شاید گفته شود که درمواردی با حزب اسلامی به رهبری حکمتیارجنگ صورت گرفته باشد.

برای توضیح این مطلب باید عرض نمایم که اصولا تعریفی که آمریکا ازتروریست دارد و درست براساس همین تعریف است که طالبان را از لیست تروریستها کشیده است. آنها این گونه تعریف کرده که طالبان که با گروه القاعده ارتباط داشته باشد و یا مثلا با داعش که حالا موضوع آن طرح شده است و یا گروهای تروریستی پاکستان مثل لشکرطیبه و جندالله و شاید هم گروه جهنگ گوی این مجموعه به دلیل ارتباط و وا بستگی به گروه القاعده ، تروریست هستند و درست از همین نقطه نظرگفته است که " گروه حقانی" تروریست است دلیل آن دریک چیز خلاصه می شود و آن ارتباط شبکه حقانی با گروه القاعده است و لذا می بینیم که آمریکا هیچ گاهی نگفته و نخواسته  است که گروه حقانی شامل گفتگوهای صلح شود و روی میز مذاکره حاضر شود. تا جای که من اطلاع دارم موضع آمریکا در مور شبکه حقانی همین بوده که این گروه تروریست و دلیل آن ارتباط با گروه القاعده است. می دانیم که آمریکا گروه القاعده را بعنوان گروه تروریستی و غیرقابل گفتگو می داند و این مساله ریشه در انهدام برجهای دو قلوی آمریکا دارد تا این ماجرای درحافظه آمریکا باشد هرگز القاعده قابل گفتگو و برائت نیست و گروه حقانی را به همین علت تروریست می داند. اما اینکه سخنگوی کاخ سفید اعلام داشت که طالبان تروریست نیست منظورشان غیرازگروه حقانی می باشد. به صورت مشخص می توان گفت منظورشان شورای کویته و گروه های طالبان ازاین دست می باشد. مساله اصلی تعریف و جمع بندی آمریکا ازطالبان هست که به همین دو صورت تعریف کرده حال منبایی تعریف آمریکا چیست ؟  این موضوع باید روشن گردد و می توانیم مبانی تفکیک و تعریف آمریکا از طالبان را به صورت های زیرمشخص کرد.

مجری : شما به نکات مهمی اشاره کردید تعریف آمریکا و تفکیک بین گروهای طالبان و این نتیجه که گروه حقانی تروریست و شورای کویته تروریست نباشد ، باید مبانی داشته باشد ازنظرشما آن مبانی چیست؟

محمد ناطقی:  ببینید این پرسش مهمی است و واقعا تفکیک و شفاف سازی دید گاه ها در میان این همه پیچیده گیهای کاری آسانی نیست و خیلیها ازاین موضع گیریهای متفاوت گرفتار یک نوع تناقضات ذهنی شده است و چه گونه به این پرسشها باید پاسخ داد. البته شکی نیست که " منافع" مبنایی هرکاری می تواند باشد. آمریکا در هرمساله ازجمله درمساله تروریزیم منافعی را درنظرگرفته و برپایه آن گروها را تعریف می کند. بنابراین وقتیکه آمریکا طالبان را تروریزم نمی داند و درحد یک گروه شورشی تقلیل داده این مساله از خود دلایلی دارد. جمع بندی آمریکا و البته گفتمان تروریستی پاکستان روی دیدگاه این کشورزیاد تاثیرگذاشته است. بدون شک پاکستان بارها به این موضوع اشاره کرده و گفته است که طالبان هرگز علیه منافع آمریکا و غرب فعالیت نکرده و نمی کنند و هرگز دیده نشده که درجای منافع آمریکا ومتحدانش توسط طالبان افغانستان مورد حمله قرارگرفته باشد. آنها به این موضع تاکید داشته و دارند که طالبان یک گروه بومی و داخلی  افغانی است و برای منافع سیاسی ایدلوژیک و قدرت سیاسی در خاک افغانستان می جنگند و باید به یک نحوی مساله این گروه با حکومت مرکزی افغانستان ازطریق مذاکرات صلح ، حل فصل شود. نکته دوم که پاکستان روی آن پافشاری دارد و آن این است که گروه طالبان هیچ ارتباطی با شبکه القاعده ندارد و دلیلی و جود ندارد که این گروه با القاعده کار کرده باشد. خوب هردو مساله خیلی مهم است یعنی اینکه بااین دید طالبان نه ربطی به القاعده دشمن آمریکا دارد و نه هم منافع آمریکا را درجای ضربه زده  است و این است که مقامات آمریکایی به کرات گفته و می گویند که طالبان الزاما دشمن آمریکا نیست و اخیرا این موضع که سخنگوی کاخ سفید اعلام داشته که طالبان را گروه تروریستی نه، بلکه یک گروه شورشی می داند. نبابراین می توانیم قبول نماییم که مبنای موضع گیری این باشد که طالبان منافع آمریکا را مورد حمله قرارنداده و دلیل ارتباطش با القاعده روشن نیست پس این نتیجه می توان گرفت که طالبان هرچه باشد و لی تروریست نیست. اما اینکه طالبان این همه سرباز آمریکایی را درافغانستان کشت و این همه خساره بر آنها وارد کرد چه تو جیهی دارد. خو جواب دادن به این مساله سخت است . شاید آمریکایی تمام گناهان را به گردن حقانی متحد القاعده بیاندازد و شاید منطق پاکستان را موجه بداند که شما ازافغانستان خارج شوید دیگر طالبان کار به کار شما ندارد آنها یک گروه جنگی بومی و افغانی برای رسیدن به اهداف سیاسی و ایدلوژیکی خود می جنگند.

مجری برنامه : بنابراین می توان گفت نتیجه گیری آمریکا و گفتمان پاکستان درمورد گروهای تروریستی ، تاثیرات خود را گذاشته و سبب این تعریف و تفکیک شده است ولی ازسوی می دانیم که پاکستان و آمریکا موضع مشترک درمورد مقابله با تروریستها گرفته اند تروریستهای که با آنها می جنگند چه نوع تروریست؟ و ازچه قماشی می باشد؟. گروه حقانی، طالبان. و خلاصه اینکه  دراین میان تکلیف افغانستان چه می شود؟

محمد ناطقی : بله همان گونه که اشاره کردم ازدید آمریکا تکفیک و تعریف صورت گرفته است و شکی نیست که آنها طالبان افغانستان را تروریست نمی گویند به همین دلیل می بینیم که زندان گوانتوناما را بست و فکر نمی کنم طالب افغانی در گوانتوناما وجود داشته باشد. و موضع آمریکا و پاکستان و همین طور موضع افغانستان این است که باطالبان باید مذاکره و صلح شود. منطق این موضع مشترک طالبان ازنوع شورای کویته است که آمریکا آنها را تروریست نمی داند و پاکستان هم نگاهی مثبت به آنها دارد و افغانستان هم طرف گفتگو با آنها می باشد زیرا صلح و گفتگو بدون طرف نمی تواند باشد طرف و مخاطب صلح همان شورای کویته است. البته پاکستان درگذشته سخت درتلاش بود که گروه حقانی را نیز وارد همین خط نماید و بگوید که گروه حقانی هم یک گروه شورشی بومی و افغانی هست که منافع آمریکا وغرب را در هیچ جایی صدمه نزده و ارتباط به شبکه القاعده ندارد و لی این موضع پاکستان مورد تایید آمریکا قرارنگرفت و آمریکا کماکان این گروه را مرتبط به القاعده می داند و به همین اساس است که درحال حاضر پاکستان درگیریهای که با طالبان پاکستانی در وزیرستان شمالی دارد، گروه گل بهادرخان را همراه با شبکه حقانی یک جا مورد حملات نظامی قرارداده است.

 گروه گل بهادر خان طالبان پاکستانی  متحد گروه حقانی است و اصولا شبکه حقانی تا بحال درکنار آن گروه زندگی و فعالیت داشت و تروریستها را باهم معامله و خرید وفروش می کردند ولی حالا شبکه حقانی از وزیرستان شمالی متواری شده برخی اطلاعات نشان می دهد که رهبران گروه حقانی دریمن درکنار القاعده رفته اند. خوب این مساله برمی گردد به موضع پاکستان وقتی این کشور بخواهد همین کار رامی کند. بهاء تحویل لطیف الله محسود به پاکستان ، متلاشی کردن شبکه حقانی در وزیرستان بود و این البته معامله خوبی است که رهبران حکومت وحدت ملی با پاکستان داشته اند. تروریستها باید متلاشی و تحویل مقامات حکومتی و مسوول دو طرف داده شوند. نگهداشتن از تروریست و پناه دادن وحمایت تروریستها کاری درستی نیست حتا تروریستها ابزار خوبی هم نیست آنها به محض گرفتن پایگاه و قدرت خود طغیان می کنند کاری که در پاکستان عراق سوریه و صد جای دیگر صورت گرفته است.

تکلیف افغانستان چه می شود؟

محمد ناطقی : شما پرسیده اید که دراین میان تکلیف افغانستان چه می شود؟ این پرسشی خوبی است. افغانستان چند کار مهم و اساسی را درپیش رو دارد اول  اینکه سیاست تنش زدایی را درپیش بگیرد. ما باید موضوعات امنیتی را با پاکستان به حد اقل برسانیم و این کار با تنش زدایی ممکن است سیاست کرزی  دراین مورد به نفع افغانستان تمام نشد رهبران حکومت وحدت ملی گامها خوبی در جهت تنش زدایی برداشته اند روابط کابل و اسلام آباد از هرزمانی بهترشده است. نکته دومی که درکنار"تنش زدایی" مهم است مساله تبادله رهبران تروریستی است تروریستها درهمین منطقه هستند و درنهایت به دست نیروهای امنیتی طرفین قرار می گیرند بهترین راه این است که دو کشورهمسایه دراین جهت با هم همکاری نمایند کاری که درمورد لطیف الله محسود صورت گرفت و کاری که ارتش پاکستان با گروه حقانی دروزیرستان شمالی کرده است. تبادله تروریستها و تحویل آنها به مقامات مسوول دو کشور یکی ازکارهای مهمی است که باید دو کشور روی آن کار نمایند. مساله سوم هم این است که افغانستان دربند تعریف آمریکا و پاکستان از طالبان نباشد. معیار و مبنای افغانستان کلیت نظام سیاسی و قبول آن است. طالبان که نظام سیاسی و حریم ملی را قبول نداشته باشند آنها دشمن مردم افغانستان و دشمن نظام  سیاسی و قانون اساسی هستند حالا مهم نیست که با نام شورای کویته، این کار را نماید و یا با نام حقانی و یا نامهای دیگر. این معیار برای ما هست و نگاه افغانی می تواند این باشد که چه گروهی نظام سیاسی و قانون اساسی را قبول دارد در آن صورت می شود با آنها کار کرد و صلح. اما اگر آنها این موضوع را قبول نداشته باشند در  آن صورت دشمنان مردم افغانستان و قاتل می باشند.