نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی
نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی

جمع بندی از چند رویداد

جمع بندی از چند رویداد


چند رویداد مهم امنیتی رخ داده است . نگاهی به آن موضوعات، دال مرکزی بسوی چشم اندازهای صلح و ثبات در افغانستان می تواند باشد . چندی پیش خبرگزارهای داخلی و بین المللی خبری را منتشرساخت. خبراین بود که حکومت وحدت ملی روابط مخفیانه ای با گروه طالبان برقرارکرده و هدف هم این است که به یک راه حل و به یک صلح دو طرفه دست پیدا نمایند. منابع نزدیک به ارگ ریاست جمهوری دراین مورد سکوت کرده و تا بحال چیزی نگفته است. نفس سکوت می تواند دلیلی برای صحت اصل ماجرا باشد. البته به یاد داشته باشیم که حکومت رییس جمهورکرزی سالهای 2009 و 2010 و 2012 را نیز به همین کارهای اپوراتیفی گذراند و این گونه اعمال اپوراتیفی به زیان حکومت افغانستان و به زیان تیم مذاکره کننده از سوی طالبان تمام شد. ملاغنی برادرقربانی این رویداد گردید و افغانستان هم قربانیان بزرگی دراین تعاملات مخفیانه داشت. تروراستاد ربانی و جعلی بودن طالبان برای صلح و ده ها نمونه دیگررا داشتیم.

در آن زمان مشکل کار این بود که حکومت افغانستان جدای از همکاری و هماهنگی با حکومت پاکستان و استخبارات آن کشور درخاک پاکستان با طالبان افغانستان دربالاترین سطح وارد گفتگو شد و این مساله برای استخبارات آن کشور بسیار گران تمام شد و اقدام به دستگیری ملابرادر واقدام به واکنشهای خطرناکی نمود. حالا سناریوی مذاکرات محرمانه که خبرگزاریها به آن اشاره داشت، می تواند تکرارآن ماجرای ناکام گذشته باشد و هم می تواند ممد صلح و ثبات درافغانستان باشد. اصل ماجرای برمی گردد به مناسبات دو کشور. تازمانیکه کابل و اسلام آباد دراین گونه موارد باهم همکاری نداشته باشد، هیچ مساله امنیتی قابل حل نیست نکته اساسی و امیدوار کننده این است که مقامات دو کشور، به تفاهم رسیده و مذاکرات با طالبان درچهارچوب گفتمان مشترک صورت می گیرد این مساله دلایلی آشکاری می تواند داشته باشد.

نشانه های همکاری درتعامل مشترک

چند رویداد امینیتی را می توان ، دلیل همکاری میان دو کشور دانست و اگرچنانچه این دلایلی منطقی باشد، می توان امید وارشد که فصل تازه ای در مناسبات دو کشور آغاز شده است. اولین دلیل این است که رییس جمهورغنی درهمان روزهای اول که وارد ارگ ریاست جمهورگردید، یک مساله بسیارمهمی را طرح کرد و به نقل ازرییس جمهور گزارش داده شد که ایشان گفته است حکومت افغانستان آمادگی دارد که ملافقیرمحمد را تحویل مقامات پاکستانی دهد. ملا فقیرمحمد یکی از رهبران درحال جنگ با حکومت اسلام آباد است وی با ملافضل الله گروهی ازطالبان را رهبری می کند که به شدت با دولت پاکستان درحال جنگ است حملات اخیرارتش پاکستان بشترین خسارات را به این گروه وارد کرده است. ملافقیرمحمد مرد شماره 2 در گروه ملافضل الله می باشد وی توسط نیروهای افغانستان دستگیرشده است و حالا حکومت افغانستان گفته است که وی را می تواند به مقامات پاکستان تحویل نماید. این مساله گرچه تاکنون اتفاق نیافتاده و ازآن روز به بعد گفته نشد که چه اقدامی دراین باب صورت گرفته است اما درحال حاضررویداد مهمی دیگری ، پیش آمده است که شاید به مراتب مهم ترازمساله ملا فقیرمحمد باشد. دیروز اعلام شد که ملا لطیف الله محسود یکی ازنزدیکان حکیم الله محسود با دو تن از همراهانش ، تحویل پاکستان داده شد.

 این رویداد درذات خود بسیار اهمیت دارد زیرا محسود نقش بسیار مهمی در تشکیلات طالبان پاکستانی به رهبری حکیم الله محسود دارد. برخی گفته اند وی اگر درسال گذشته دستگیر نمی شد، حالا پس ازکشته شدن حکیم الله محسود، بدون تردید رهبرطالبان پاکستانی می شد. اما درسال گذشته لطیف الله محسود در ولایت لوگر، بنا برگزارش نیویورک تایمز توسط ، نیروهای امنیتی افغان دستگیرو سپس تحویل آمریکاییها داده شد لطیف اله از آن زمان تا بحال درپایگاه بگرام زندانی بود و دیروز اعلام شد که تحویل مقامات پاکستانی داده شد. این مساله نسبت داده شده است به ارتش و فرماندهان آمریکا یعنی اینکه آنها این کار را کرده اند و حکومت افغانستان اطلاعی ازاین موضوع ندارد آقای سالارزی سخنگوی ریاست جمهوری گفته است که دراین مورد درحال گرد آوری اطلاعات تازه می باشد. اما شک نداشته باشیم که اقدامات ازنوع تحویل دادن لطیف الله محسود و همکارانش بدون تعامل مشترک غیرممکن است و اینکه گفته شده است مذاکرات محرمانه با طرفهای ذی ربط  درمورد مذاکرات صلح  شروع شده و ادامه دارد. دلایل اثبات  روابط محرمانه  یکی همین بده و بستانهای است که دراین روزها صورت می گیرد. آمریکا بدون مشوره و توافق با حکومت افغانستان  نمی خواهد چنین اقدام یک جانبه را داشته باشد. درمورد تحویل لطیف الله محسود و همکارانش قطعا تعامل مشترکی درکاربوده است.

آیا کشورها با هم همکاری می کنند؟ و بساط تروریزم جمع می شود؟

صحبت جدی دراین با ب کمی سخت و دشواراست ولی قراین زیادی و جود دارد که کشورهای منطقه و فرامنطقه درمورد مقابله با تروریزم به یک جمع بندی  مشترکی باید رسیده باشند. اوضاع منطقه خیلی ملتهب و منافع همه کشورهای منطقه ازسوی تروریستها درمعرض تهدید قرارگرفته است. آرام ترین کشورها و حتا آنهای که متهم به حمایت ازتروریزم هستند ولی حالا نگران تهدیدات تروریزم می باشند. بنابراین سفرهای بیرون مرزی و منطقه ای رهبران حکومت وحدت ملی درشرایطی خوبی صورت می گیرد و می توانند زبان مشترک در مقابله با تروریزم داشته باشند. سفررییس جمهورغنی درعربستان خیلی مهم و با دست آورد گفته شده  است. شرکت درنشست قلب آسیا و پروسه استانبول درپکن اهمیت زیادی داشت و دارد. همین دیروز به نقل از رییس جمهورغنی گفته شد  که چین می تواند نقش مهمی درصلح افغانستان داشته باشد. یک مقام درشورای عالی صلح که نزدیک به طالبان است با من گفت که چین کشور مورد اعتماد طرفها است و حساسیت نسبت به آنها و جود ندارد بنابراین می تواند نقش بارزی در صلح افغانستان داشته باشد. البته گذشته ازاین مساله که چین کشورمساله داری نیست و گروهای متخاصم درافغانستان نسبت به سیاستهای این کشور، کم ترحساسیت دارند، چین شریک بسیارعمده پاکستان است.

 بنابراین این حرف خیلی درست است که چین می تواند به پاکستان فشارهای لازم رابرای صلح درافغانستان وارد نماید. نشست قلب آسیا در چین فضای بسیار خوبی برای گفتگوهای منطقه ای درمورد صلح را فراهم ساخت مقامات افغانستان و پاکستان در چین صحبتهای خوبی با هم داشته اند. مساله تروریزم تنها با همکاریهای منطقه ای و بین المللی قابل حل است. برای حل بحران جهانی تروریزم ، دو راه حل بلند مدت و کوتاه مدت درکار است راه حل بلند مدت تغییرساختارهای آموزشی و نوع قرائت از دین و دیانت است و لی این کار زمان زیادی لازم دارد. اما پیش از آن درکوتاه مدت باید کارهای اساسی صورت بگیرد راه حل کوتاه مدت می تواند مقدمه و بستری عملیات بلند مدت شود، همکاری کشورها درحل بحران تروریزم بسیارمهم و حیاتی است. زیرا همه می دانیم همین کشورها خود آفریننده تروریزم برای جنگ نیابتی هستند.پایتختهای منطقه و فرامنطقه، تروریزم را خلق کرده اند تا از کشورهای رقیب خود، انتقام بگیرند. هند و پاکستان همین کاررا کرده و می کنند افغانستان و پاکستان دچارهمین گرفتاری و مشکل شده است. درخاورمیانه همه کشورها به یک نحوی با تروریستها همکاری کرده تا کشوررقیب خودرا مستاصل ساخته و ازپای در آورد. حال یگانه راه حل کوتاه مدت ، همکاری کشورها منطقه است که  درمبارزه جدی و صادقانه علیه تروریزم عمل نمایند.

از تقابل گسترده علیه تروریزم باید استفاده کرد

درشرایط فعلی شک نداشته باشیم که تقابل گسترده و جهانی علیه تروریزم راه افتاده است نشانه های این تقابل درازشمال آفریقا و آفریقای غربی، تا جنوب آسیا دیده می شود. خاورمیانه در آتش مقابله با تروریزم می سوزد. در جنوب آسیا نیزدرگیریها و جود دارد. پاکستان و افغانستان درمحراق نبرد با تروریزم در جنو ب آسیا قرارگرفته اند. مردمان هردو کشور در آتش فتنه تروریستها، درگرفته اند. آمار قربانیان ، تنها در شهرکویته آن هم روی اقلیت آسیب پذیرهزاره ها  به صدها کشته و زخمی درطی همین سالهای اخیررسیده اند. دراین میان حکومت پاکستان نیز به اقداماتی نسبتا جدی درمبارزه با تروریزم پاکستانی، دست زده است. صدها تروریست دروزیرستان شمالی کشته شده اند و حاصل عملیات ارتش پاکستان ، بدبختی و آواره گی صدها هزار انسان ازوزیرستان شمالی بوده است . مشکل اساسی پاکستان این است که با تروریستهای داخلی به صورت جدی و بیرحمانه برخورد می کند اما نسبت به دشمنان مردم افغانستان موضع دوستانه گرفته و برای آنها جاه و پناه گاه داده است. اخیرا مشاورامور بین المللی پاکستان گفته است که طالبان افغانستان دشمن مردم پاکستان نیست. جناب سرتاج عزیزاین حرف درست است که دشمن شما نیست اما آنها را شما پناه داده اید و بزرگترین مشکل را برای افغانستان ایجاد کرده اند این طرف سکه را  نمی خوانید.

رویه پاکستان تا بحال چنین بوده است اما گفته می شود که آنها به این جمع بندی رسیده که استفاده ابزاری ازتروریزم زیاد به نفع شان نبوده است البته این حرف گفتنش کمی زود است  زیرا استراتژی تمام نظام پاکستان نیست. بهرصورت پاکستان درمورد تروریستهای داخلی خود و درمورد رهبران القاعده و حتا با گروه گل بهادرخان متحد گروه حقانی، برخورد های خونینی دراین ماه های اخیر داشته است. همین دیروز دو رهبر عمده القاعده "شکری جمعه و فاروق عمر"، توسط پاکستان و آمریکا کشته شدند. این دو نفر از عمده ترین رهبران القاعده بعد ازایمن الظواهری می باشند و حالا استخبارات دو کشور هردو را به دام انداخته و کشتند. ازسوی هم لطیف الله محسود هم می تواند، ابزار مهمی برای متقاعد کردن قبیله محسود در پاکستان شود. افغانستان با سیاست و استراتژی اعتماد سازی با پاکستان وارد عمل شود و ازفضای که بوجود آمده حداعظم استفاده را درجهت صلح و ثبات درافغانستان داشته باشد. جمع بندی از کلیه رویدادهای امنیتی این است که وضعیت درمورد صلح تاحدی به نفع افغانستان تغییرکرده و می شود ازاین شرایط به درستی استفاده کرد.

 

  

کنفرانسهای لندن و بروکسیل در مورد افغانستان

کنفرانسهای لندن و بروکسیل در مورد افغانستان


رهبران حکومت تازه افغانستان امروزکابل را به مقصد بروکسیل ترک کردند. رییس جمهور غنی و رییس اجرایی حکومت وحدت ملی همراه بایک هیئت، وارد بروکسیل شدند. دیروز داکترعبدالله و داکترغنی در نشست رهبران ناتو دربروکسیل شرکت و هردو سخنرانی داشتند. و بعد قراراست که رهبران حکومت وحدت ملی، فردا وارد لندن شوند. نشست لندن برای افغانستان اهمیتی زیادی دارد این نشست از چندین ماه پیش برنامه ریزی شده بود در نشست لندن تعهدات جامعه جهانی برای افغانستان پس از سال 2014 و همین گونه تعهدات افغانستان درقبال کمکهای جامعه جهانی مورد بحث قرارمی گیرد. کنفرانس لندن در تداوم همان نشست های قبلی توکیو - بن دو و نشستهای بروکسیل و شیکاگو مطرح می شود. البته پنج نشست مهم را درسالهای اخیر در حوزه غرب و آمریکا داشتیم و هریک از این نشست ها تعریف خاصی خود را دارد. درنشست شیکاگو تماما بحث امنیتی طرح شد و میزان کمکهای جامعه جهانی را برای نیروهای امنیتی افغانستان روشن ساخت دراین نشست میزان کمکهای جامعه جهانی و اعضای ناتو پس ازسال 2014 مبلغ چهارمیلیارد و یک صد میلیون دالر مورد تایید قرارگرفت و حتا دراین کنفرانس میزان سهم گیری اعضای ناتو، نیز مشخص گردید .

آمریکا درسال بالاترین میزان سهم را گرفته است. دو میلیارد سیصد میلیون دالر سهم آمریکا پس ازسال 2014 و باقی مانده  از چهارمیلیارد دالر یک صد میلیون را سایرکشورهای عضو ناتو به افغانستان پس ازسال 2014 به نیروهای افغانستان کمک می کنند. کنفرانس تماما روی مسایل امنیتی بحث کردند در نشست بروکسیل هم که رهبران حکومت وحدت ملی شرکت کردند، نیزتمامی بحث و یا بخش عمده از  اجندای جلسه را ، مسایل و ماموریت های امنیتی تشکیل می دهد. موضوعات سیاسی همکاریهای اقتصادی تعهدات دو جانبه افغانستان و جامعه جهانی در عرصه های ملکی، درنشست لندن مورد گفتگو قرارمی گیرد.

طرح موضوعات و تعریف هریک از کنفرانسها

همان گونه که اشاره کردم، کنفرانسها هرکدام تعریف و اجندای خاصی خود را دارد. نشست توکیو تماما اقتصادی بود. نشست شیکاگو بحث ها ی امنیتی داشت.در نشست لندن هم جنبه های اقتصادی و هم موضوعات سیاسی مورد بحث قرارمی گیرد. هرنشست اجندای خاصی خودرا دارد. درنشست بروکسیل چهار ماموریت تازه برای نیروهای بین المللی تعریف شده است. این ماموریت ازجنوری سال 2015 آغازمی شود. چهارماموریت برای نیروهای آمریکایی و ناتو به این ترتیب خواهد بود آموزش نیروها، مشوره دهی و تجهیزنیروهای افغانستان این سه ماموریت در نشست های بروکسیل و شیکاگو بارها طرح و تصویب شد اما ماموریت تازه ناتو درسال 2015 واقعا غیرمنتظره و خارج از فیصله های ناتو بود و آن موضع و فرمان رییس جمهور آمریکا برای نیروهای نظامی پس ازسال 2014 است. رییس جمهور در فرمان خود برای دوازده هزار نیروی که درافغانستان باقی می ماند این است که کماکان به جنگهای خود علیه نیروهای طالبان ادامه دهید. این فرمان خیلی جامع و مجوزی است برای عملیات تمام عیار نظامی درسال 2015. بنابراین نیروهای ناتو درسال جدید با همین چهارماموریت به کارشان ادامه خواهند داد.  این مساله در نشست بروکسیل با رهبران افغانستان نیز مطرح می شود.

اما در کنفرانس لندن که از امروز آغاز می شود بحثهای مربوط به افغانستان، به گونه متفاوت تری مورد گفتگو قرارمی گیرد. نشست لندن برای افغانستان اهمیت زیادی دارد زیرا جامعه جهانی و سازمانهای معتبربین المللی با حکومت و پدیده ای تازه ای رو برو می شود. جامعه جهانی ازحکومت تازه افغانستان می خواهند حمایت سیاسی و اقتصادی و امنیتی داشته باشد. حالا آنها با رهبران تازه افغانستان روبرو می شوند. اجندای کنفرانس چیزی تازه نیست . 25 صفحه سند و برنامه ای که افغانستان تهیه کرده و آن را به کنفرانس لندن ارایه می کنند، تاکید روی موضوعاتی است که درنشستهای تو کیو "یک و دو" به افغانستان داده شد. البته رهبران حکومت وحدت ملی با دست خالی به لندن نرفته اند آنها یک متن 25 صفحه ای را در مورد نحوه ای همکاریهای جامعه جهانی با افغانستان را درمیان می گذارند. البته باید گفته باشم که درلندن چیزی تازه ای جزء همان فیصله های نشست های قبلی نیست. تعهدات مالی جامعه جهانی به افغانستان در عرصه های امنیتی و مالی مبتنی به شرایط و تعهداتی است که طرفین باید به آن وفا دارباشند. جاده ای همکاری با غرب یک اتوبان دو طرفه است همکاری جاده یک طرفه نمی تواند باشد. در نشست لندن ازافغانستان خواسته می شود که به تعهدات خود عمل نماید. در نشست توکیو، تعهداتی به این صورت به افغانستان سپرده شد و افغانستان هم مسوولیتهای درقبال کمکهای جامعه جهانی دارد و عمده ترین تعریف از نشست لندن همکاریهای دو جانبه و عملی شدن فیصله های توکیو است. حال باید بدانیم که چه تعهداتی دنیا به افغانستان داده و افغانستان خود چه مکلفیتهای درقبال کمکهای جامعه جهانی دارد؟

تاکید روی فیصله های قبلی و عملی شدن محتوای آن

متحدان افغانستان در لندن، چیزی زیادی از افغانستان نمی خواهند  البته آنها ازاین جهت خرسند هستند که با روسایی اجرایی و رییس جمهور ملاقات می کنند و از رییس جمهور و رییس اجرایی، تعریف، دیدگاه و همکاریهای مشترک افغانستان  با جامعه جهانی را خواهند شنید. این گام مهم و لازمی بود که رهبران حکومت وحدت ملی برداشته اند اما ازسوی هم این عیب و نقیصه و یا این پرسش برای متحدان افغانستان مطرح است که رهبران حکومت وحدت ملی ، با هم توافقی ندارند و دلیل آن هم این است که آنها تا حالا نتوانسته اند کابینه شان را تعیین نمایند. این نگرانی و جود دارد که ممکن است به راحتی رییس جمهور و رییس اجرایی موفق نشوند. این مساله درجامعه و درمحافل سیاسی و خبری مطرح است که رهبران حکومت وحدت ملی ممکن است چالشهای  پیش روی در مورد تشکیل کابینه را به آسانی حل نتوانند. این پرسش برای متحدان افغانستان نیز مطرح می شود البته آنها حق دارند که نگران باشد. ثبات سیاسی درافغانستان برای شان اهمیت حیاتی دارند. آنها می خواهند که کمکهای شان درافغانستان هدر نرود. درنشست لندن بالاترین بحث مساله کمکها پس ازسال 2014 به افغانستان می باشد. آنها از افغانستان بعنوان شریک و همکار خواهان اجرایی و عملیاتی شدن، فیصله های تو کیو می باشند. درتوکیو فیصله شد که جامعه جهانی کمکهای بدون توقف و به صورت منظم را در اختیارافغانستان قرارمی دهند. افغانستان هم باید نشان دهد که مبارزه با فساد، حکومت داری خوب، رعایت حقوق زنان ، حقوق بشر، جامعه مدنی، اصول آزادی بیان رعایت حقوق اقلیتها و.. در راس برنامه های حکومت قرارگرفته باشد. حکومت رییس جمهورکرزی دراین تعهدات خود چندان موفق نبود حالا در لندن می خواهند برنامه های افغانستان را بدانند و از رهبران افغانستان می خواهند بشنوند که چه می کنند و تا چه پیمانه به تعهدات خود پای بندی نشان می دهد.

موضوع دیگری که حایز اهمیت زیادی می باشد مساله امضای اسناد همکاری با ناتو و آمریکا است. حکومت نو درافغانستان دریک اقدام و با سرعت موافقتنامه امنیتی را امضا کرد و درعین زمان آنها پیمان همکاری با ناتورا نیز به امضا رساندند. این مساله گامی بزرگی در جهت تقویت و توسعه مناسبات افغانستان با جامعه جهانی است. کاریکه رییس جمهور کرزی آن را انجام نداد. گذشته ازاینکه حکومت ، موافقتنامه های امنیتی با آمریکا و ناتو را امضا کرد، پارلمان افغانستان نیز این سند را با یک اکثریت حیرت انگیزی به امضا رساند تنها از نمایندگان حاضر در جلسه پارلمان پنج نماینده موضع مخالف گرفتند و ما بقی سند همکاریهای دو جانبه و چند جانبه را مورد تایید قراردادند در مجلس سنا نیز موافقتنامه های امنیتی با اکثریت قاطع مورد تصویب قرارگرفت. امضای اسناد بسترهمکاری را به صوت مطمئن و گسترده فراهم ساخته است. اگرموافقتنامه ها امضا نمی شد دیگر ما اصلا کنفرانس لندن را هم نداشتیم. مساله افغانستان مثل عراق می شد که امروز ده ها کشور این کشور را بخاطرتروریستها بمباران می کنند. حالا این اقدامات مهم صورت گرفته است و شرایط برای همکاری فراهم شده است. رهبران حکومت وحدت ملی چندان مشکلی در بیان خواسته های شان ندارد تنها مساله مهم همان اجرایی و عملی شدن تعهدات می باشد. درنشست لندن روی تطبیق فیصله ها و نحوه همکاری با افغانستان بحث و گفتگو خواهد شد.

 

اقدامات لازم و کافی

اقدامات لازم و کافی

"لازم " و کافی" دو مقوله ای است که کاربرد آن را درمورد اقدامات تشکیل حکومت وحدت ملی لازم به طرح می دانم. دریک گفتگوی ویژه با شبکه تلویزیونی طلوع همین سوال مطرح شد.درپاسخ به این پرسش که تاکنون رهبران حکومت وحدت ملی چه کارهای را کرده اند؟ آیا اقدامات آنها لازم و کافی برای عملی ساختن وعده های شان بوده است و یا خیر؟ جواب که برای بینندگان داتشتم این بود که تا کنون اقداماتی که صورت گرفته است، " لازم" بوده ولی  هرگزکارهای " کافی" صورت نگرفته است و انتظارات مردم مبنی برتشکیل کابینه حکومت وحدت ملی و سایرمقامات سیاسی برآورده نشده است. جامعه جهانی هم از بطی بودن روند تشکیل حکومت وحدت ملی، خیلی راضی نیستند البته آنها خیلی علاقمند هستند که برنامه ها و پلانهای حکومت تازه را در مورد همکاری مشترک افغانستان و جامعه جهانی را داشته باشند در گرد همایی لندن نمایندگان جامعه جهانی تنها با رییس جمهور و رییس اجرایی حکومت وحدت ملی، صحبت می کنند دیگر چهره های جدید حکومت وحدت ملی در نشست لندن حضورندارند. وزراء کهنه، با افکارحکومت پیشین در کنفرانس لندن شرکت کرده اند.

وزراء که روسایی حکومت وحدت ملی را همراهی می کنند، همان وزراء کلیدی وزارت خانه های کلیدی هستند. وزیرخارجه ما آقای مقبل درنشست لندن شرکت دارد که همکارما دروزارت خارجه می گفت که وزیرما خیلی حواس شان از مسایل سیاسی پرت است. من که خبرنداشتم ولی وی می گفت: یک سال و چهار ماه است که درکشورهمسایه ما انتخابات صورت گرفته است و آقای نوازشریف با آن همه تبلیغات صدراعظم کشوری شده که بالاترین گرفتاری را مردم و حکومت ما باوی دارد پاکستان همسایه" نا قولا" و بد که هرروز نام صدراعظم وی آقای شریف دررسانه های کشور بعنوان صدر اعظم گرفته می شود وی بیش ازیک سال و چهارماه، صدراعظم شده است اما وزیرمحترم خارجه ما هنوز خبرندارد که وی صدراعظم است خیلی راحت می گوید: نوازشریف رییس جمهور پاکستان. البته نمی دانم که همکارم این حرف را ازکدام روزنامه و رسانه گرفته است ولی من خودم هم به یاد دارم که ایشان دریک مورد گفته بود مردم ما به زیارت خانه خدا یعنی کربلاء می روند.

وزراء کلیدی سرپرست دیگر که روسایی حکومت وحدت ملی را درکنفرانس لندن همراهی می کنند، هم چندان وضع بهتری از وزیرخارجه ما ندارند یکی زبان خارجه را بلد نیست و دیگری هم مالک دوسیه های قطور و پرسش بر انگیز می باشد. خوب این میراث حکومت گذشته ما است که چنین چهره های نمونه را سالها درمقامهای کلیدی، جای داد و این هم شده است وضع کشورما. دو ماه از زمان تحلیف گذشت رییس جمهور به وعده 45 روزه ای خود عمل نتوانست. حالا کارمهمی که صورت گرفته این است که 25 وزارت خانه به صورت برابرو برابرگونه میان رییس جمهور و رییس اجرایی توزیع شده اند 12 وزارت به تیم داکترصاحب عبدالله و 13 وزارت دیگر به رییس جمهوراختصاص یافته اند.

چه دشواریهای برای پستهای وزارت وجود دارد؟

این پرسش را مجری برنامه به این صورت مطرح کرد که فکر نمی کنید معرفی نامها و نامزد وزیران به مراتب دشوارتراز توزیع و تقسیم مسوولیتهای کابینه بین دو تیم باشد؟ این پرسش خیلی مهم است واقعا همان گونه است معرفی نامها و نامزدان برای تصدی مقام وزارت خیلی مشکل باید باشد زیرا نامها ابتداء در درون تیمها ایجاد مشکل می کنند زیرا هرکسی برای طمعی و گرفتن مقامی همکار شده است و هیچ کسی برای رضا خدا کار نکرده است. حالا که مرحله توزیع و تقسیم رسیده طبعا هرکسی خواهان چوکی و مقام و پستی در حکومت هست و این طبیعی است. این خیلی سخت و دشواراست که رهبران دو تیم طرف داران و هواداران و همکاران تیمی شان را، راضی و قناعت شان را بگیرند. گذشته ازاین دشواری، رای زنی و مشوره و درنهایت توافق میان رییس جمهور و رییس اجرایی نیز وقت گیر می باشد. بنابراین خیلی سخت خواهد بود که رییس جمهور و رییس اجرایی بتوانند در زمان اعلام شده ، کابینه شان را تکمیل نمایند. رییس اجرایی زمان برای تکمیل کابینه را بین دو هفته تا چهارهفته اعلام داشت و رییس جمهور هم گفته است که کابینه حکومت وحدت ملی به زودی تکمیل می شود. در کابینه تازه از وزراء پیشین هیچ کسی حضور ندارد. در این نشست ازمن پرسیده شد که فکر نمی کنید؟ این مساله یک نوع تضییع حق برای آنها باشد. این حرف البته درست است وزراء پیشین مسلوب الحق می شوند و تنها به این دلیل که وزیربوده و لی حالا باید حق آنها تضییع شود این مساله متکی به قانون و قاعده نیست. این موضوع تنها به دلیل توافق سیاسی بین رهبران حکومت وحدت ملی ، مورد توافق قرارگرفته است. بنا براین تا بحال چند کارمهم و اساسی انجام شده و کابینه میان دو تیم تقسیم شده است روی نامها هر دو جهت درمیان تیمها و گروهای شان لیست نامزد وزیران را تهیه کرده اند و این احتمال هم و جود دارد که رییس جمهور و رییس اجرایی مساله لیست نامزدان را درداخل تیمهای شان باید حل کرده باشند.این ها کارهای لازمی است که صورت گرفته است اما کارهای زیادی مانده که باید انجام دهند.

ابهامات و معیارهای تعیین و تشخیص وزراء

نکته مهمی که باید روی آن توجه کرد و آن این است که توافق میان دو رییس، ابهامات زیادی درمورد توافقنامه را برداشته است. پیش از تقسیم مسوولیت و توزیع کابینه به صورت 12 و 13 ، می دانیم که ابهامات زیادی درمورد قرائت و روایت از موافقتنامه را داشتیم. برابر و برابرگونه، را هرکس مطابق میل خود تعبیرو تفسیرمی کرد در یک مورد بحثی که باهم داشتیم یکی از مذاکره کنندگان تیم می گفت: ممکن است فاصله بین "برابرگونه" میان دو تیم فاصله ده و نود باشد. واقعیت روایت وقرائت مورد توافق از سند همکاری میان دو تیم ، خیلی سخت و مبهم بود اما حالا با اقدامی که صورت گرفت و مسوولیتهای کابینه میان دو تیم با عدد 12 و 13 تقسیم شده است،دیگر مفاهیم و مندرجات موافقتنامه حل شده است. حالا مساله برابر و برابرگونه که از ادبیات رایج موافقتنامه ساختارحکومت وحدت ملی می باشد، حل شده است و دیگر ابهامی نمانده است. توافقات درمورد کابینه، می تواند مبنایی درست و عملی تفسیرمحتوای موافقتنامه شود. موارد دیگر، هم اگر مورد بحث قراربگیرد براساس توزیع کابینه که همان برابرگونه و برابر باشد، انجام خواهد شد.

نکته دیگری که مورد تاکید قرارخواهد گرفت، معیارها برای تعیین نامزد وزیران است. هردو تیم تاکید دارند که نامزد وزیران باید براساس مواصفات ذاتی، شایسته سالاری، دانش و دانایی ، تعهدات ملی ، صداقت و شهرت نیک و همین گونه متنوع و از همه اقشار اجتماعی باشد. لیست که طرفین پس از رای زنی روی میز می گذارند، باید واجد تمامی شرایط ملی و ذاتی باشند. بنابراین رسیدن به این مرحله کار زیادی لازم دارد و طبعا زمان هم می خواهد. دراین گفتگوی مجری برنامه تاکید داشت که ممکن است تشکیل کابینه و معرفی نامزدان، جنجالهای زیادی داشته باشد و بعید به نظر می رسد که طرفین بتوانند، در مورد تشکیل کابینه به توافق نهایی برسند. البته این مساله قابل درک است و تشکیل کابینه با چالشهای زیادی رو برو می باشد ولی علیرغم تمامی این دشواریهای محتمل، تاکنون گامهای خوبی برداشته شده همانگونه که اشاره شد گامهاخوب ولازم برای تشکیل حکومت وحدت ملی برداشته شده است ولی هنوز کارهای کافی صورت نگرفته است. 

درآستانه ای تشکیل کابینه حکومت وحدت ملی

درآستانه ای تشکیل کابینه حکومت وحدت ملی


کابینه حکومت وحدت ملی تشکیل می شود این کار پیش از سفرو کنفرانس لندن درچهارم ماه دسامبرقراراست اعلام  شود. این حرف ازسوی مقامات نزدیک به رهبران حکومت وحدت ملی مورد تایید قرارگرفته است. درمذاکرات تیمهای گفتگو کننده 15 وزارت مورد توافق قراگرفته بود، تنها یک جابجای و یا دو مورد ، قابل گفتگو را داشتیم. حالا گفته شده است که رییس جمهور و رییس اجرایی ، روی هفده وزارات خانه توافق کرده اند. اگر چنانچه رویدادی غیرمترقبه ای پیش نیاید، این هفده وزارت پیش از کنفرانس لندن مشخص می شود، از هفده وزارت تقسیمات به این صورت در نظر گرفته شده است  8 و 9  بین دو تیم توزیع شده است. یعنی 9 وزارت به رییس جمهور و 8 وزارت به رییس اجرایی تعلق گرفته است. اما این گمانه زنی نیز به قوت خود باقی است که تا 20 وزارت پیش از نشست لندن معرفی می شود اما به دلیل کوتاهی زمان این احتمال وجود دارد که رهبران دو تیم به معرفی بیست نرسند. به هرصورت مرحله اول درمورد هفده وزارت تقریبا نهایی شده است. رییس جمهور و رییس اجرایی برای شرکت درنشست لندن این مقدار کار درمورد تشکیل کابینه را، لازم داشتند که انجام داده اند. چند مرحله برای تشکیل کابینه حکومت وحدت ملی در نظرگرفته است. مرحله اول همان تقسیمات کابینه بین دو تیم به صورت برابر و برابرگونه است که بخش بزرگ آن انجام شده است. هفده وزارت بین دو تیم توزیع و تنها 9 وزار دیگر باقی مانده است.

مراحل که برای تشکیل کابینه باید طی شود

درطی هفده گذشته اظهارات ضد و نقیض و متفاوتی صورت گرفت. جنرال صاحب دوستم معاون اول رییس جمهور در یک اظهار نظر برخلاف تمامی تفاهمان صحبت کرد وی گفته بود که این مساله امکان ندارد که کابینه بین دو تیم 50 در 50  تقسیم شود وی برای تایید نظرخود این گونه استدلال کرد که تقسیم 50 و 50 بین دو تیم معنای دو حکومت را دارد. اما در واکنش به سخنان جنرال صاحب دوستم، خبرگزاریها داخلی و خارجی اظهارات رییس اجرایی را نیز منعکس کردند.ایشان در گفتگوی خود درواکنش به سوال خبرنگارگفت: ما در مورد کابینه با رییس جمهور صحبت می کنیم و طرف ما رییس جمهوراست. رییس اجرایی به کنایه گفته است که کسانیکه اظهار نظرمی کنند باید اطلاع داشته باشند و اگر خبرنداشته باشد، گناه شان هم نیست. مضمون سخنان داکترعبدالله به این صورت که در رسانه ها منعکس شد، گویای یک نوع تفاوت نظر میان رهبران حکومت وحدت ملی دانسته شده است. دراین مورد اظهارات جنرال دوستم کمی شتابزده باید باشد. حقیقت همان است که مساله هفده وزارت خانه درگفتگوهای دو تیم حل شده است و باقی آن زیربحث و گفتگوهای طرفین قرار دارد. درطی مراحلی که تاکنون انجام شده است چندین مرحله سپری شده و حکومت وحدت ملی دارای مبنایی تیوریک می باشد. ساختارکلی آن نوشته شده و درقالب یک موافقتنامه مورد تایید و امضای طرفین نیز قرارگرفته است.

مرحله دوم بحث روی 9 وزارت خانه دیگر است. این وزارت خانه ها با ماهیت متفاوت تری باید معرفی شود، این چنین دسته بندی شده که افراد تماما مسلکی و متخصص و درعین حال بی طرف وارد این وزارت خانه ها می شوند این مساله  مبناء، قبول شده است اما  اینکه میزان تشخیص بی طرف کی باشد؟ بازهم تاحدی روی آن توافق شده است. بی طرفها را رییس جمهور و رییس اجرایی شناسایی، مشوره و معرفی می کنند. یگانه تفاوت قضیه دراین است که این 9 وزیر، تعلقات تیمی و گروهی ندارند و خارج از دو تا تیم می باشند. اما نقش رییس جمهور و رییس اجرایی درتعیین آنها اهمیت درجه اول را دارد. برخی گفته اند که چندان تفاوتی درقضیه نیست 9 وزارت خانه بین دو تا تیم تقسیم می شوند ولی هردو تیم موظف هستند که افراد بی طرف را برای تصدی پست ها معرفی نمایند. به عبارت دیگر هرکس بی طرف خودرا معرفی می کند. در این مرحله دو کار روی دست گرفته شده است از9 وزارت خانه امکان دارد سه وزارت خانه ضمیمه همان هفده وزارت شود یعنی اینکه 20 وزارت به صورت یک پکیج به پارلمان معرفی شود و این احتمال هم هست که این سه وزارت با شش وزارت مستقل، به گونه یک پکیج جدا گانه پس از نشست لندن به مجلس نمایندگان معرفی شود. البته ارسال نامها به پارلمان بدون شک پس ازنشست لندن صورت می گیرد منتها سرنوشت 17 وزارت خانه پیش از نشست لندن و 9 وزارت دیگر بعد ازنشست لندن مشخص خواهند شد.

وزارت خانه های کلیدی

یک بحث بسیار مهم مساله کلیدی و غیرکلیدی بودن وزارت خانه ها است. این مساله درماده - ج-  موافقتنامه ساختار حکومت وحدت ملی گنجانده شده است. دراین ماده تصریح شده است که نهادهای کلیدی امنیتی ،  اقتصادی و نهادهای مستقل بگونه برابر میان دو تیم تقسیم می شود. و سایرمقامات حکومتی به گونه برابرگونه توزیع می شود. این مساله" برابر و برابرگونه " درمورد توزیع کابینه به صورت بسیار جدی میان تیم های مذاکره کننده طرح شد.همان گونه که اشاره کردم در توافق 15 وزارت که کاردو تیم بود، تنها یک مورد جابجای لازم داشت. وزارت دفاع، مالیه و خارجه دریک سمت قرارگرفته بود و وزار داخله دریک طرف دیگر، تیم داکترعبدالله عبدالله رییس اجرایی روی این موضوع تاکید داشت که وزار خارجه درکناروزارت داخله به گروه آنها تعلق بگیرد. درنهایت، مساله محول شد به تصمیم رییس جمهور و رییس اجرایی. حالا دراین مرحله گفته می شود که دو جا بجای مهم درمورد وزارت خانه های کلیدی انجام شده است. وزارت دفاع و خارجه به تیم رییس اجرایی تعلق گرفته است  و وزارت داخله و مالیه به تیم رییس جمهور، بنابراین تصویرموضوع وزارت خانه های کلیدی به گونه برابرگونه میان دو تیم حل شده است. درکته گوری 8 و 9 اصل ماده های توافقنامه درنظرگرفته شده برایند این دو عدد همان تقسیمات برابر و برابرگونه را نشان می دهد. البته من به دلیل اینکه درتهیه متن موافقتنامه دخالت مستقیم داشتم ، این نوع دسته بندی را موافق با رو حیه موافقتنامه می دانم . این کاری درستی است که صورت گرفته و یک نوع وفاداری و تعهد رهبران حکومت وحدت ملی را نشان می دهند.

سایرنهاد های سیاسی حکومتی

درهرحکومت تازه ، مقامات سیاسی حکومتی مورد بحث قرار می گیرد. زیرا در نظام سیاسی پست ها به دو گونه ملی و سیاسی توزیع شده است. حکومت های تازه نمی توانند، درامور پستهای خدمات ملکی دخالت چندانی نمایند. اما مقامات سیاسی را آنها میان تیم های وفادارخود، تقسیم می کنند. درافغانستان رقمی در حدود 219 پست سیاسی داریم. کابینه تماما پست سیاسی است و به همین ترتیب سفارتخانه ها، ولایات و نهادهای مستقل حتا گفته شده است که معاونتهای وزارت هم پست سیاسی می باشند. تیمهای گفتگو کننده ابتداء مساله کابینه را مورد بحث قراردادند و بعد گفته شد ساحتهای دیگر را نیز مورد بحث قرار می دهند حالا بحث روی کابینه می باشد اما سایر مقامات سیاسی نیز متعاقبا مورد گفتگو قرار می گیرد. حالا مبنایی خوبی برای کارگذاشته شده کابینه به همین ترتیبی که مورد تایید طرفین قرارگرفته است، خود بستری مناسبی برای تعیینات دیگر می شود. البته اصل ماده ( ج) در توزیعات بعدی مد نظر گرفته می شود. بنابراین حکومت وحدت ملی در آستانه شکل گیری خود قرارگرفته است و تاکنون کارهای مهمی صورت گرفته و کارهای زیادی هم هست که باید طرفین با صبرحوصله و با اعتماد به نفس روی آن کار نمایند. اوضاع امنیتی و امورمعیشتی بی نهایت ویران شده است. موج بزرگ انفجارها و جنگهای خونین در چهارطرف کشور جریان دارد. گفته شده یکی از دلایلی دشواریها و چالشها، اداره و مدیریتهای سرپرستی است رسانه های افغانستان همیشه روی این مساله تاکید دارند که مدیریت سرپرستی ، عامل اصلی مصیبت مردم افغانستان شده  است. حالا این معضل درحال حل شدن است. کابینه جدید اعلام می شود و سایرمقامات حکومتی نیز درحال حل شدن است.

 

گفتگو با محمد ناطقی دپلمات و کار شناس مسایل سیاسی درباره تایید موافقتنامه امنیتی ازسوی پارلمان

مصاحبه محمد ناطقی دپلمات و کار شناس مسایل سیاسی
با رضا پژوهش خبرنگار فعال افغانستان
باسپاس چند سوالی در مورد تایید موافقتنامه امنیتی ازسوی مجلس نمایندگان را داشتم و می خواستم نظر شما در این خصوص داشته و با خوانندگان در میان بگذارم

چه باعث شد که موافقتنامه امنیتی ازسوی پارلمان به اکثر یت آرا تصویب شد؟..
البته دلایلی زیادی است اما برجسته ترین آن این است که نمایندگان مردم عمیقا به خواست و نگرانیهای مردم توجه داشتند و بخوبی می دانستند که اگر بر خلاف آن رای دهد و یا آن را رد کند، این موضوع سبب افت و شکست نمایندگان خواهد شد. ترس از مردم و فاصله از خواسته های مردم کار ساده ای نیست. نمایندگان مردم بخوبی خواست مردم شان را درک می کنند و بخوبی ترس مردم از پیامدهای غیر قابل تصور آن را می دانستند و به همین دلیل به آن رای مثبت دادند البته که کار بسیار خوبی کر دند و دیدیم آن دسته که به مخالفت بر خواستند از سوی نماینگان به شدت کوچک شدند.
نکته و دلیل دیگر این است که گذشته از ترس و نگرانیهای مردم که نمایندگان موقع رای دادن کاملا به آن توجه داشتند، مساله بر سی وارزیابی خود نمایندگان مردم است. اعضای پارلمان و کمیسیونهای که روی سند کار و مطالعه کردند در تحلیل خود شان محتوای موافقتنامه را هماهنگ با منافع مردم در یافتند حقیقت مساله همین است که در بحث محتوایی این سند هیچ اشکالی ندارد و به نفع مردم افغانستان نوشته شده است بنابراین دلیلی نداشت که نمایندگان با مفاد آن مخالفت نمایند که نکردند. دلیل قاطع دیگر هم این است که اوضاع منطقه ای و جهانی حکم می کند که افغانستان از متحدانش جدا نشود تروریستهای آدم خوار مردم را می بلعند. رد موافقتنامه یعنی انزوا و تنهای افغانستان. تروریستها درست همین را می خواهند که افغانستان تنها و منزوی شود. آن جماعت که که مخالفت کردند در واقع به نفع تروریستها بصورت نا خواسته عمل کردند. 

سوال دوم : این موافقتنامه چه تاثیری و چه اندازه کمک به امنیت و ثبات کشور خواهد کرد؟
. .. شکی وجود ندارد همان گونه که اشاره کردم مساله امنیت رابطهء ارگانیک بامسایل منطقه ای و جهانی دارد . نیروهای امنیتی نیاز و وابستگی شدید به کمکهای بین المللی دارد.وضع ما بهتر از عراق نیست تایید سند تاثیرات عمده دارد. در موافقت نامه تصریح شده است که نیروهای بین المللی در سه عرصه با نیروها ی افغانستان کمک می کنند. آموزش نیروها، مشوره دهی، و تجهیز نیروهای افغانستان از عمده ترین وظایف نیروهای بین المللی و از برجسته ترین نوع کمکهای هست که در نظر گرفته شده است. در کنار این موضوعات دو رویداد دیگر را در این رابطه را داریم آقای اوباما رییس جمهور آمریکا اخیرا اعلام داشته است که نیروهای آمریکا پس از سال 2014 در کنار نیروهای افغانستان در جنگ و عملیات نظامی شرکت نمایند این مساله با تایید و امضای سند امکان پذیر شده است اگر موافقنامه رد و امضا نمی شد هیچ یک از موضوعات یادشده عملی نمی شد. ازاین موضوع که بگذریم یک مساله اساسی دیگر نیز مطرح است اگر سند در پارلمان تایید نمی شد دیگر خبری از کمکهای بین المللی نبود بر اساس تعهدات شیکاگو سالانه چهار میلیارد و یک صد میلیون دالر به نیروهای افغانستان کمک صورت می گیرد. این مساله تنها با امضاء و تایید سند امکان پذیر می شد حالا همه کار ها صورت گرفته است و بسترهای همکاری با تایید موافقتنامه امکان پذیر شده است. اینها از تاثیرات تایید و امضای سند همکاری هست.
سوال سوم اگر موافقنامه تایید نمی شد آن وقت چه می شد یعنی چه پیامدهای را در پی داشت؟
.. با توضیحات که داده شد فکر می کنم پاسخ روشن شده باشد آگر سند رد می شد بدون تردید آب به آسیاب طالبان ریخته شده بود. دشمنان مردم افغانستان، استخبارات و تروریست ها خواهان قطع و بریده شدن افغانستان ازجامعه جهانی بود و هست. سیاست مداران کشور در بعد سیاست خارجی خوب عمل کرده است.سیاست خارجی حکومت وحدت ملی قابل ستایش است.
چند اقدام مهم را در سیاست خارجی حکومت وحدت ملی تا کنون داشته است که هرکدام ارزش و اهمیت زیادی برای افغانستان دارد. توجه به همکاری های منطقه ای شرکت در نشست گروه قلب آسیا سفرهای عربستان و پاکستان شرکت رییس اجرایی و رییس جمهور در کنفرانس لندن ازهمه مهمتر امضای سند همکاریهای امنیتی ازشاخصه های سیاست خارجی حکومت وحدت ملی درفاصله کوتاه بوده است . پارلمانیها علیرغم سابقه و انتقادات که به آنها صورت می گرفت، این بار دقیقا به خواست مردم توجه و با اکثریت حیرت انگیزی سند همکاری دو جانبه را امضاء کرد ند حالا توپ در مجلس سنا افتاده امید واری هست که سنا نیز رویه مجلس را درپیش گرفته و سند را تایید نماید.