نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی
نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی

نگاهی به سختارسیاسی ومرام جبهه ملی افغانستان

نگاهی به سختارسیاسی ومرام  جبهه ملی افغانستان

 

 



دربیستم عقرب سالجاری اجتماعی بزرگی درکابل دایر شد هواداران سه جریان عمده ای سیاسی کشور جنبش ملی اسلامی افغانستان ،حزب وحدت اسلامی مردم افغانستان وطرف داران معاون پیشین رییس جمهورافغانستان، گرد هم آمدند .دراین نشست مهم رهبران احزاب سیاسی احمد ضیاء مسعود ،استاد حاجی محمد محقق وجنرال عبد الرشید دوستم ،شرکت داشتند اعضا وهواداران احزاب سیاسی ازسراسر ولایات افغانستان درگردهمایی بیستم عقرب ، حضورباشکوهی درکابل داشتند براساس براوردها ودعوت نامه های که به ولایات فرستاده شده بود وتعدادکثیری که ازکابل شرکت کرده بودند جمعیتی درحدود هشت هزارنفر درکابل گردهم آمدند.

 

دراین اجتماع سیاسی رهبران احزاب ، ساختارومرام سیاسی خود را اعلام کردند جبهه ملی افغانستان درواقع ساختارجدید است که درگردهمایی کابل دربیستم عقرب اعلام شد.ساختارجبهه ملی افغانستان ، حاصل گفتگوهای گسترده ای بودکه ازبهارسالجاری آغاز شده بود نشستها، باحضور رهبران دراقامتگاه جنرال دوستم ،حاجی محمد محقق واحمد ضیاء مسعود دایر می شد .تبادل نظر وگفتگو عمدتا پیرامون دومساله، ساختار ومرام بود .

 

درمورد ساختارسیاسی گفتگو ها با حضورکارشناسان ومتخصصات مسایل سیاسی وتشکیلاتی، به این نتیجه رسید که نام تشکل تازه، جبهه ملی افغانستان، باشد ودرمورد اهداف جبهه نیز گفتگوهای مستمری جریان داشت وسرانجام اصولی مورد توافق واجماع قرارگرفت .

 

اصل اول مورد توافق، ساختارنظام پارلمانی – صدارتی درافغانستان بود که با مذاکرات طولانی وتجربیات ده ساله ای حکومت رییس جمهورکرزی ، نشان داده شد که نظام پارلمانی بجای نظام ریاستی متمرکز، گزینه ای درست وروش حکومت داری مناسب است. استدلال عمده این بود که نظام ریاستی تبدیل به یک ساختارتوتالیتر واستبدادی شده وقدرت ازهمه گرفته شده ودریک نقطه ودراختیار یک تیم قرارگرفته است.توزیع قدرت بمردم با نظام ریاستی متمرکز امکان ندارد وبا تغییرساختار می تواند قدرت را بمردم واگذارکرد.

 

اصل دوم مورد اجماع این بود که ساختار غیرمتمرکز ودیسانترالیزشن بدیل نظام متمرکز باشد درتعریف ساختارغیرمتمرکز اختیارات وصلاحیت ولایتها، شوراهای ولایتی وشوراهای ولسوالی مورد بحث قرارگرفت. انتخاب والیها وپاسخ گوبودن آنها دربرابرمردم ،ازعمده ترین گفتگوهای رهبران سیاسی درایجا وتاسیس جبهه ملی افغانستان شمرده می شد.

 

درنظام متمرکز فعلی والیها دربرابر مردم کم تراحساس مسئولیت می کنند آنها ملزم به تبعیت ازفرمانهای حکومت مرکزی هستند ومطابق خواسته های حکومت که آنها را تعیین کرده، عمل می کنند.والی  درساختارفعلی گوش بفرمان حکومت است.خواسته ها و مطالبات مردم دردرجه دوم ازاهمیت قراردارد. اطاعت ازحکومت مرکزی برای آنها مهم است والی خودرا مامورحکومت می داند تانماینده ای منتخب مردم وخدمت کاروپاسخ گوبودن به مردم .جرگه های حکومتی به فرمان رییس جمهوردایر و والیها مجریان اوامر حکومت است.

 

اصل دیگری مورد توافق، نقش احزاب درساختارسیاسی افغانستان است .دموکراسی ومردم سالاری، مرام های انکارناپذیراست. احزاب سیاسی به اصول دموکراسی درجامعه متعهد است زیراخواست مردم ومطالبات اصلی جامعه رهایی ازاستبداد است ودموکراسی می تواند درمان دکتاتوری باشد زیربنا وقاعده دموکراسی درهرجامعه ای احزاب سیاسی آن جامعه است.دمومراکسی با قبیله ،طایفه،سمت ، ومذهب خاصی امکان پذیر نیست. طالبان چرا مظهر استبداد شناخته شده دلیل آن این است که این گروه تکیه به اید لوژی خاصی دارد وازبستراجتماعی سمت ،قبیله وگروه اجتماعی معینی نمایندگی می کند.آنها خواسته های عقیدتی و قبیله ای خودرا به همه می خواهد تحمیل نماید واگرکسی دربرابر آن باستد سزایش مرگ است .تجربه ای که ازسال 1996 تا سال 2001  به نام امارت اسلامی ثابت ساخت.

 

رهبران جبهه ملی درگفتگوهای سیاسی خود به این نتیجه دست یافتند که احزاب باید نقش اساسی درشکل دهی نظام حکومتی داشته باشدواین مامول با رای تناسبی درانتخابات میسر است. درنظام ریاستی موجود احزاب کم ترین نقش را درسیاست افغانستان دارد سیستم اراء واحد غیرقابل انتقال حق سیاسی احزاب را ازبین برده است . حکومت مردم سالاربا نقش وحضوراحزاب سیاسی امکان پذیر است.

 

 درکناراین مسایل واصولی که به آن اشاره شد نکته ای اساسی درنظام پارلمانی مورد اعتقاد جبهه ملی افغانستان ، ساختارپارلمانی وصدارتی نظام است.صدارت به این دلیل مهم است که صدراعظم دربرابر پارلمان پاسخ گو است واگرکارایی نداشت پارلمان می تواند وی را برطرف وکسی دیگریرا به عنوان صدراعظم انتخاب نماید.رییس جمهور درنظام ریاستی پاسخ گویی هیچ امری نیست وی ازمردم رای می گیرد اما درجریا ن پنج سال حکومت ،پارلمان قادرنیست وازرییس جمهور سئوال نماید.درنظام پارلمانی صدارتی ،نمایندگان مردم قادراست صدراعظم را به مجلس فرا بخواند وازوی دلایل کم کاری حکومت را بپرسد واگرنتوانیست جواب دهد کسی دیگری بجایش انتخاب می شود.صدراعظم دربرابرمردم ازطریق پارلمان پاسخ گو است.

اصولی که به آن اشاره شد ازخواسته های اصلی رهبران جبهه است. نظام پارلمانی صدارتی، حکومت غیرمتمرکز،نقش احزاب درساختارسیاسی ،رای تناسبی بجای رای واحد غیرقابل انتقال درواقع ازمطالبات عمده ای است که دربیستم عقرب سالجاری درجمع هواداران اعلام شد. درتاریخ هفتم جنوری 2012 کنفرانس مهمی درالمان در شهربرلین دایر شد دراین سمیناراکادمی مقامات کشورالمان ورهبران ازکنگره ای آمریکا دعوت شده بودند.رهبران جبهه ملی همان مواضع ودیدگاه ها را که دراجتماع کابل دربیستم عقرب اعلام کرده بودند، نظریات شان را درمورد ساختارنظام سیاسی افغانستان دربرلین با مقامات برجسته ای المانی وآمریکایی درمیان گذاشتند .

 

دوروزگفتگوها درمرکزعلمی واکادمی جریان داشت .رهبران جبهه ملی جنرال عبدالرشید دوستم ،حاجی محمد محقق،احمدضاء مسعود رییس جبهه ملی وآقای امرا لله صالح،دیدگاهای شان را درقالب بیانیه ای هفت ماده ای بیان داشتند واین قطع نامه ازسوی رهبران کنگره آمریکا مورد تایید قرارگرفتند.قطع نامه ای هفت ماده ای گذشته ازاصولی که ذکر شد به یک نکته ای اساسی دیگر اشاره داشت.گفتگو با طالبان درپایان نامه ای کنفرانس برلین موضوع مهمی بود که رهبران کنگره آمریکا وسیاست مداران جبهه ملی به آن تاکید کردند رهبران جبهه ملی گفته اند که مذاکرات باید ازموضع ملی با مشارکت همه طرف ها صورت بگیرد .گفتگوها با طالبان نمی تواند تنها درانحصاردولت افغانستان با شد زیرا طرف اصلی طالبان جبهه ملی افغانستان است .حکومت افغانستان نمی تواند بدون آنها به توافقات دست یابد.

 

نگرانی درواقع معامله ای است که ممکن است بین حکومت وطالبان صورت بگیرد.جبهه ملی که باطالبان جنگ داشته وهمینطور جامعه زنان وجامعه مدنی که با افکار طالبانی مخالف هستند نمی تواند سرنوشت شان را دراختیار معامله باطالبان قراردهند دربیانیه ای برلین بوضوح اشاره شده کسانیکه با افکارطالبانی مخالف است باید درمتن مذاکرات صلح قرارداشته باشد .

 

گذشته از مساله مذاکرات با طالبان ،نظام پارلمانی صدارتی، سیستم غیرمتمرکز،نقش احزاب درساختارسیاسی، رای تناسبی بجای رای واحد غیرقابل انتقال،ازخواسته های اصلی بیانیه ای برلین است. درکناراین موضوعات ،مذاکره با طالبان بامشارکت ملی باید صورت بگیرد وازموقف وفاق ملی گفتگوهای صلح به پیش گرفته شود.

 

حکومت افغانستان می تواند فضای اجماع ملی را درمذاکره با طالبان مساعد سازد وبا ایجاد گفتمان ملی، تیم فراگیرگفتگوهای صلح را تنظیم نماید.مذاکره با طالبان امرخطیری است که بسته گی به سرنوشت وآینده کشوردارد دولت افغانستان بدلیل مماشات وسهل انگاریهای خود فضای بی اعتمادی رابوجود آورده است.جبهه ملی گذشته ازاین که طرف اصلی منازعه باطالبان بوده وحق طبیعی شان است که نگران سرنوشت سیاسی مردم افغانستان باشد.جامعه مدنی وجامعه زنان افغانستان ،دغدغه های منطقی خودرا دارند زیرا طالبان ثابت ساخته که به هیچ یک ازاصول ودست آوردهای ده  ساله اعتقادی ندارد طالبان با سلطه واقتدارمجدد می تواند همه مخالفان سیاسی خودرا نیست ونابود نماید .

 

قانون اساسی را بکلی کناربگذارد.دموکراسی حقوق زنان ،حقوق اقلیتهای قومی را ازبین ببرد،آزادی مطبوعات را وحقوق شهروندی را ریشه کن سازد وبجای همه ای ارزشهای مدنی ،قوانین وفرمانهای امارت اسلامی خودرا تطبیق نماید.طالبان بارها اعلام کرده که قانون اساسی افغانستان را قبول ندارد.طالبان دراخرین بیانیه ای خود گفته است که به جنگ خود ادامه می دهد وآنها راست می گوید وبه کشتاروانتحارخود می پردازد طالبان درسال نو میلادی دراوج سرمای زمستان ده ها انسان بیگناه را درقندهار وهلمند کشت .درمیان قربانیان اطفال، زنان، مردان وافراد ملکی بودند.

 

انتحارطالبان درشرایطی صورت می گیرد که گفتگوها با آنها جریان داردُ تیم مذاکره کننده طالبان، طیب آغا، شهاب الدین دلاور وشیرمحمد استانکزی با مامورین آمریکا ،المان وقطر، روی موضوعات معینی گفتگو داشته اند ومذاکرات ادامه دارد اما درعین زمان جنگ طالبان نیزجریان دارد آنها درآخرین اعلامیه خود به ادامه جنگ، ادامه گفتگو، ردقانون اساسی، ودست نشانده بودن دولت کابل اذعان داشتُ.بااین وضع، طالبان با نیروهای سیاسی مخالف که اندیشه های شان راقبول ندارد ویا اینکه درگذشته درگیربوده ،مشکل است سرسازش داشته باشد.

 

دفترنمایندگی طالبان درقطرافتتاح می شود ومیلیونها دالربرای شان اختصاص داده شده واسرای شان قرار است ازگوانتونامو آزاد شود ولی باتمام این مسایل به کشتارادامه می دهد انفجارات خونین درهلمند وعملیات انتحاری درقندهارنشانه های واضحی است که طالبان به انتحارادامه میدهد.جبهه ملی افغانستان حرف اصلی واساسی شان همین است که درگفتگو با طالبان نباید قانون اساسی پایمال شود.مذاکره با طالبان بمعنی کنارگذاشتن ارزشها ودست آوردها ده ساله نباشد.درجریان صلح نباید افکارواندیشه های مدنی کنارگذاشته شود زنان کشورازحقوق شان محروم شود به اقلیتهای قومی به دلیل تعلقات نژادی ومذهبی شان ستم شود.

 

مرام جبهه ملی افغانستان دربیستم ماه عقرب درکابل با مردم درمیان گذاشته شد ودر هفتم ماه جنوری 2012 درکنفرانس برلین با مقامات کنگره آمریکا مطرح شد.جبهه ملی ساختارسیاسی جدیدی است با آرمانهای اجتماعی. جبهه ملی برای تحقق مطالبات شان تکیه بمردم دارد وخواسته های شان را بامردم درتمام ولایات کشوردرمیان می گذارد.گردهماییهای پی درپی با مردم وآگاه ساختن جامعه ازعمده ترین اهداف بعدی جبهه خواهد بود درکناراین مسایل جبهه ملی درنظر دارد با گفتگوهای سازنده، عرصه های سیاسی جبهه گسترش داشته باشد. دربرلین امرالله صالح با اینکه عضو جبهه نبود اما براحتی توانیست خواسته های مشترک داشته باشد واین موضوع درآینده مدنظررهبران جبهه ملی افغانستان است .توسعه سیاسی ازمهم ترین خواسته های جبهه ملی است زیرا رسیدن به اهداف ملی مستلزم مشارکت ملی است.

 

شخصیتهای دیگری می تواند همکارجبهه باشند ودرساختار ومرام آن شریک وسهیم شوند وهیچ مانعی درآن نیست.زمان به طرف دورانتخابا ریاست جمهوری نزدیک می شود جبهه ملی ناگزیراست برای تحقق نظام پارلمانی به کسی رای دهد که معتقد به نظام پارلمانی وصدارتی باشد.

 

جبهه ملی افغانستان به نقش کشورهای خارجی واقف است.وهیچ مانعی دربیان نظرات شان با مجامع بین المللی وجود ندارد. برلین می تواند درهرجای دیگری ، تکرار شود.ناگزیریهای زمان وتاثیرانکارناپذیرجامعه جهانی درمسایل افغانستان ،عواملی است که باید تشریک مساعی صورت بگیرد.افغانستان بدون مشارکت بین المللی نمی تواند به پیروزی برسد مبارزه با تروریزم تنها جاده ای یک طرفه ای افغانستان نیست.همان گونه که درصلح افغانستان کمک جامعه جهانی مهم است دربازسازی درشکست تروریزم امداد آنها انکارناپذیر است.

 

درسال 2001 حکومت رییس جمهورکرزی با کمک جامعه ای بین المللی روی کارآمد ورییس جمهور افغانستان می توانیست با همکاری صادقانه ازکمک های جامعه جهانی استفاده کرده وتروریزم را شکست دهد دلیل ناکامی درجنگ با تروریزم بدو ن شک سیاست های دولت افغانستان نیز هست.فرصت ها را حکومت ازدست داد اعتماد لازم را بوجود نیاورد بجای همکاری طرح کشتی نرم رابا جامعه جهانی راه انداخت.

 

بادرک این مسایل جبهه ملی درنظردارد که با جامعه جهانی درموضوعات مشترک همکاری داشته باشد وازمردم خود درتحقق خواسته های شان کمک بخواهد.توسعه سیاسی و ساختاری جبهه ،یکی دیگر ازاهداف اعلام شده ای رهبران جبهه ملی است.مرام سیاسی که شاخص ترین آن تغییرنظام ریاستی به نظام پارلمانی صدارتی است بدون انتخاب رییس جمهورمعتقد ممکن نیست بنابراین مقدمات همه مسایل ازجمله  مبارزات انتخابات ریاست جمهوری، باید ازهم اکنون آغاز شود. این موضوعات درکناراموردیگرمی تواند ازمرامهای عمده درساختارسیاسی جبهه ملی افغانستان باشد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد