عید فطرمبارک

عید فطرمبارک

پایان یک ماه جدال با تمایلات نفسانی عید فطراست.روزه امساک واجتناب ازماکولات ومشروبات درطول روزاست.این عمل نیک پس ازساعات ازطلوع فجرآغازوبا غروب افتاب وظهور،حمره ای مشرقیه به پایان می رسد.ساعاتی را که یک مسلمان دراین فصل ازسال باید روزه بگیرد چیزی درحدو هفده ساعت است این زمان اندکی برای مقابله با تمایلات نیست انسان باالطبع علاقمند مایعات وخورده نیها است واین میل ازالزامات وجود آدمی هست.

 انسان دربعد جسدانی خود مثل سایرموجودات زنده ،طراحی شده وهیچ تفاوتی دربافت سلولهای آدمی با حیوانات دیگرنیست ساختارجسدانی وجود آدمی با همه موجودات زنده یکی است به همین خاطرگفته شده "انسان خود حیوان است" حیوانی که اورا بافصل" نطق وتفکر"ازدیگرموجودات متمایزمی سازد انسان درتعریف جامعی خود می شود "الانسان حیوان ناطق" نطق همان خرد است که وی را ازسایرزنده جانها متمایز می کند.جدال انسان مسلمان درماه رمضان با بعد جسدانی وتمایلات نفسانی وی یک امتیاز بزرگ برای وی محسوب می شود انسان مسلمان روزه می گیرد زیرا این فرمان آیین وی است. مبارزه با نفس درهمه ادیان به اشکال دیگری آمده هرآیینی تعلیمات مبارزه با نفس را به نحوی صادرکرده وپیرو،آن آیین اموزشهای دینی شان را باجرا می گذارد.عید فطرکه پایان یک ماه نبرد مستمرمسلمان با نفسش می باشد،بنام عید وفیستیوال بزرگ مسلمانها درسراسرجهان یاد می شود.

مسلمانان دراین روزها جشن وشادی برپامی کنند ودرمراودات خود تجدید نظرهای عمده ای را ایجاد می نمایند.درروزهای عید همه به دیدارهم دیگرمی شتابند وفلسفه انسان ومسلمان بودن خودرا با ایثار،نشان می دهند.درپایان ماه مبارک رمضان یک بخش ازمال خود را بنام ذکات ازخود دورمی کند وآن را برای فقراء مسلمان اختصاص می دهد این سنت چه قدرزیبا است زیرا درعید همه با هم باید شریک باشند نیازمندان جامعه نیزدرکناراغنیاء روزهای خوشی داشته باشند.نفس چیست که خدا وند فرمان مبارزه با اورا درقالب امساک صادرکرده است. نفس درانسان،همان قوه بازدارنده وصل به خالق هستی است .نفس، انسان را متوقف می کند انسان را ازسفربازمی دارد بازداشتن ازسفرنرسیدن به مقصد ومرام است.مسافرکه نیت سفردارد با رفتن می تواند به مقصد خود برسد.انسان خود مسافرالی الله ودنیا استگاه موقت برای وی دراین سفراست انسان همیشه درصیرورت قرارد ارد خدا مقصد نهایی این سیرسفراست.نفس درتقابل با روح فرمان توقف صادرمی کند.نفس، انسان را ازعروج روحانی بازمی دارد .انسان پیش ازاینکه یک واقعیت جسمانی وجسدانی باشد انسان یک حقیقت روحانی است.

این عرصه را عرفای ما به بهترین صورت ممکن به تصویرکشانده اند مراجعات به اثارآنها ودرک آن وجود آدمی را اشباع می کند عرفاء، خوراک وتغذیه روحانی را با فکروعمل خود بما عرضه کرده اند مراجعه به اندیشه های مولانا محمد بلخی، حافظ شیرازی، نظامی گنجه وی، سعدی شیرازی، شیخ اکبرمحی الدین عربی ،شمس تبریزی وصدها عارف دیگر،انسان را مست ومجذوب حق می کند.درمبارزه با نفس،انسان احساس عروج کرده وبرقله های رفیع  به پروازدرمی آید.روزه انسان را تبدیل به عقاب بلند پروازمی نماید وی را ازاسارت وزمین گیرشدن نجات می دهد.انسان می تواند کلاغ زندگی ویاعقاب بلند پروازشود.نفس، انسان را ازپروازبازمی دارد وازاوکلاغی می سازد که ازاین شاخه به آن شاخه برای پیداکردن دانه ولاشه حرکت می کند وهیچ انگیزه ای ارتفاع وعروج را ندارد"چکامه عقاب" اثرجاویدانه ای عارف بزرگوارما چه زیبا سروده شده است ویا تصویرزیبایی که شیخ اشراق درداستان طاووس وباغ سلطان به آن پرداخته است.روزه همان جدال بانفس است که آدمی رابازمی دارد.

 نفس قوه مشترک انسان وحیوان است انسان نفس پروربا حیوان دریک صف وصنف قرار می گیرد.درموارد که انسان غرق به دریای تمایلات وشهوات نفسانی می شود، ازحیوانات نیزپست تر می گردد تقلیل انسان به حیوان ویا پایین تروبد ترازآن، خود مصیبت بزرگی برای خود انسان می شود.قرآن مجید دراین مرحله ازتقلیل ازوی بعنوان "اضل السبیلاء"نام برده است.چرا انسان ذلالت ازحیوان وتقلیل به آن ،صفت گرفته است.حیوان درحد همان نفس وغریزه خود عمل کرده است واوحیوان است رفتارش مطابق با اصول خلقتش صورت گرفته است رفتاریک جانورخارج ازخلقت وبیرون ازکادرآفرینش وی صورت نگرفته ونمی گیرد.بزرگان گفته اند: نیش زدن عقرب ازراه کین نیست بلکه مقتضی طبیعتش همین است.انسانی که اسیرنفس می شود،این اسارت درشان خلقت وی نیست زیرا وی برای امردیگری آفریده شد وحال خارج ازکادرخلقت خود عمل کرده واین رفتاربیرون ازاصول آفرینشش،وی را بدترازحیوان ساخته است به همین دلیل است که گفته شده دراین حالت وی "اضل السبیلا" است.

روزه مبارزه وجدال رهایی انسان ازاسارت نفس وتمایلات نفسانی وشهوانی است.عید فطر درواقع شکستاندن بت نفس است. فطر،افطارازماده واحدی است ودارای یک ریشه افطارهمان شکستاند باید باشد شما درکنارخانواده درماه رمضان افطارکرده اید یعنی اینکه امساک روزرا شکستانده اید.افطاروفطرهمان شکستن باید باشد.عید فطردرواقع شکستن امری است که بخاطرشکستن آن جشن می گیریم این فیستیوال جمعی ودریک روزاست جشن تنهای وفردی نیست این شکستن درآحاد جامعه تسری یافته است همه باید جشن بگیرند زیرا همه کارمشترکی را کرده اند.همه دراین مبارزه وجدال سهم داشته اند.زمانهای شروع وپایان ماموریت یکی بوده است همه درسحربرخواسته وبا گرفتن انرژی خود را برای جدال مجهزساخته اند این کاردربستریک ماه صورت گرفته است حال بت نفس را شکسته وبرای شکستن آن عید گرفته اند عید فطر یعنی همین. عید همان جشن وشادی آدمی است این جشن درغلبه صورت می گیرد انسان پیروزجشن می گیرد وشادی می کند آدمی که شکست خورده دیگرشادی ندارد شکست خورده باید ماتم بگیرد.

درفیستیوالهای بین المللی قهرمانان جشن می گیرند شکست خورده ها جشنی ندارند.درسیاست ومبارزات اجتماعی مردم درصورت شادی می کنند که موفق شده باشند.تازمانیکه کامیابی نباشد جشن درکارنیست.درجدال با نفس درصورتی ما عید داریم که حقیقتا پیروزشده باشیم پیروزنمایی کاذب، عید نیست عید درصورت معنی دارد که این شیطان واین نفس را شکست داده باشیم.درماه مبارک بجای جنگیدن با شیطان ونفس اماره ، جنگ با مسلمانان صورت گرفته است وخون آنها ریخته شده کسانیکه  این کارها وانتحارها را انجام دادند وماتم را بجای شادی به خانه های هم نوعان خود بردند آنها شکست خورده گان واقعی این مبارزه هستند آنها دربرابرنفس اماره خود شکست خوردند واین شکست را با کشتن مسلمان تسری دادند.عیدفطربرای کسانی مبارک است که درجدال با نفس خود پیروزشده باشد این امررا،هرکسی با مراجعه به خوشتن خود درمی یابد که چه کرده است روزه چه اندازه، وی را تغییرداده وحالات وی را منقلب ساخته است.

 مسلمانان همیشه نمازمی خوانند ودرماه مبارک رمضان روزه می گیرند اما تاثیرات آن درجامعه نمایان نیست این مساله دلیل دارد ما حقیقتا روزه دارنستیم ما روزه نمایی کرده ایم ما پهلوان واقعی میدان نبرد با نفس نبودیم ما پهلوانان پنبه ای شده ایم .تظاهربه پیروزی که پیروزی نیست پهلوان پنبه ای که پهلوان واقعی نیست.عید فطربه همه دوستان وهموطنان مبارک باشد روزه ونمازتان قبول درگاه حق ودرجنگ با نفس وخود کامگی، همواره سربلند باشید بازهم عید شما مبارک .