نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی
نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی

پیکار برای صلح

پیکار برای صلح

 

حمید رحیمی، مشت زن بزرگ دروزن 72 کیلو،حریف تانزانیایی خود آقای سید سیبلوا را در،روند هفتم شکست داد وکمربند قهرمانی را به کمربست.حمید دریک مبارزه سخت حریفش را،نیک اوت کرد.پیروزی آقای رحیمی، شادی بزرگی را برای مردم به همراه داشت.مردم افغانستان درپای تلویزیونهای خود میخکوب شده بودند ومردمی که برق نداشت با شنیدن خبر مسابقه برای دیدن آن بجاهای رفتند ویا به هرطریقی با روشن کردن جنراتور،بسیارسعی کردن که پیکارمشت زنی حمید رحیمی را تماشا نمایند.نبرد حمید با حریف نام دارش"پیکاربرای صلح" اعلام شد.حقیقتا لحظه های شادی وشوق دردل مردم رنجدیده ای افغانستان،ایجاد گردید.براستی پاداش کسیکه دردل مردم شادی خلق می کند با کسیکه درخانه های مردم ماتم ومصیبت را منتقل می کند،تنها درانسانیت است .

 

انسان کسی است که باتمام وجودش بخواهد مردم را شاد نماید.به همین دلیل گفته شده است که صدای هنری مندی که موجب شادی می شود بمراتب ازصدایی الله اکبرجلاد که انسانی را سرمی برد نزدخداوند،عزیزتراست.ایجاد سروردردل انسان،عبادت است.تفاوت ملاعمرورحیمی درنزد خدا وبندگانش دراین است که رحیمی با پیکارخود،قلب ملیونها هموطن را شاد کرد اما ملاعمردرعید قربان،قلب هزاران انسان را شکست وماتم را به خانه شان برد.بااین وضع مسلمانی ملاعمرورحیمی،قابل مقایسه نیست.ملای یک چشم قاتل وجلاد است ولی رحیمی سفیر صلح وشادی.درپایان نبرد برای صلح ازاحساس رحیمی سئوال شد وی درمیدان رزم،ازشدت خوشحالی قادربه سخن گفتن نشد و با جملات که من شمارا دوست دارم. افغانستان را دوست دارم،احساسات انسانی اش رابیان داشت.وی اشاره به کمربند قهرمانی اش داشت وگفت: این کمربند قهرمانی مال من نیست این کمربند مال مردم افغانستان است.رحیمی گفت درود به مردم افغانستان من شما را دوست دارم.هرکسی به وجود قهرمانی مثل حمید رحیمی افتخارومباهات می کند.نبرد برای صلح درمیدان رزم بخوبی انجام شد.

 

سئوال اساسی دراین است که چه کسی به نداء صلح گوش می دهد.طالبان طرف جنگ وخون ریزی،ارزشی برای پیکاررحیمی قایل می شوند.آیا آنها این پیام را می شوند که حمید رحیمی با جدی ترین حریف خود وارد،رینگ پیکارشد وبرای صلح افغانستان همه انرژی اش را بکارگرفت وحریف نام دارش آقای سید سیبلوا راشکست داد.فکرمی کنید طالبان این خبررا شنیده وخرسند شده باشند واندکی به رفتاروکشتارشان،تغییرایجاد شود.اگرپیکاررحیمی این تاثیرراداشته باشد،این خود معجزه است ولی فکرنمی کنم که پیکاررحیمی،تاثیری به روش طالبان داشته باشد.روزهای آینده نشان خواهد که طالبان هم چنان به تبهکاری وجنایت خود ادامه می دهد.طالبان، پروژه مرگ ونابودی افغانهارا،مهندسی کرده اند.آنها پروژه ای مرگ آفرینی شان را تا آنجایکه بتواند ادامه می دهند.روزهای دراسلام است که فوق العاده حرمت دارد اما طالبان حرمت این روزها را شکست.دراول عیدقربان درخانه خدا با انفجاربمب درمسجد عیدگاه درشهرمیمنه،ده ها نفررا به خاک وخون کشید.چهل یک نفرکشته وبیش ازپنجاه نفرزخمی ،عملیات انتحاری طالبان درروزعیداضحی،بجای گذاشت.آنها دردسامبرسال گذشته،صدها نفرعزاداروزایرمسلمان را درزیارتگاه ابوالفضل درکابل،کشته وزخمی کردند.مکانهای مقدس وزمانهای میمون ازسوی طالبان با ریختن خون مسلمانها،مورد بی حرمتی قرارگرفته است.

 

گروه طالبان وشبکه حقانی،گروهای توبه ناپذیراند.آنها ماموریت شان تبهکاری وکشتارهستند.پیکاررحیمی برای صلح درحد یک آرمان انسانی مطرح است ولی کم ترکسی فکرمی کند که این نبرد جانانه ،تاثیرروی قلب ومغزسیاه طالبان بگذارد.درکتاب خداوند ازگروهای تبهکار وخون ریز که هیچ پیام انسانی را نمی شنوند،چشم وگوش بسته ودلی آکنده ازتاریکی وکینه دارند،بنام "اضل سبیلها"،نام گرفته شده است.آنها ازمرتبه حیوانی نیز،تنزل کرده اند.بنابراین پیکارمسرت بخش حمید رحیمی روی مغزتاریک ودل سیاه آدم کشان طالب هرگزتاثیرندارد.تلاشهای ازاین قبیل درذات خود امرنیکو است یک لحظه بردن شادی درخانه های ماتم ویک لحظه مسرورنگهداشتن وخندان انسان،بالاترین پاداش را دارد.رحیمی درکارخود موفق بود وی توانیست ملیونها انسان وابسته به خود ووطنش را شاد ومسرورنماید واین مساله کاری بزرگی است که رحیمی انجام داد. وی درنبرد خود دعای ملیونها انسان را با خود داشت.رحیمی پیش ازورود به میدان نبرد،ازهمه هموطنان شان،التماس دعا داشت. رحیمی ازمردم خواست که دستهای شان را به درگاه خدا بلند نمایند وبرای پیروزی وی دعا نمایند.وی سفیرصلح کشورازطرف مردم است چنانچه نیک پای مدال اوردیگرکشور،ازطرف سازمان ملل به عنوان سفیرصلح برگزیده شده است.سفرای صلح افغانستان ازجامعه ورزشکاران وهنرمندان افغانستان انتخاب شده اند.ترانه سرای معروف کشور،فرهاد دریا نیزسفیرصلح افغانستان است.

 

درکنارتلاشهای صلح سفیران مردم افغانستان،کشورها وحکومت افغانستان نیزبه دنبال صلح هستند.حقیقت این است که صلح کشورها با انگیزهای سیاسی،صورت می گیرد چنانچه جنگ آنها دلایلی خطرناک سیاسی دارند.کشورها تازمانیکه منافع شان درمصالحه،تضمین نشوند،هرگزراه صلح را درپیش نمی گیرند.آنها وقتی به صلح روی می آورند که جنگ به بن برسد ودیگرمنافع شان درجنگ تامین نشود.جنگ افغانستان را که کشورهای دورونزدیک،سازماندهی کرده اند.این جنگ به آسانی قابل حل نیست.چنانچه جنگ خونین نیابتی سوریه به زودی پایان نمی یابد.زیرا جنگ را با دلایلی سیاسی ایجا کرده اند وتازمانیکه بن بست جنگ را قبول نکنند،تن به صلح ومذاکره نمی دهند.صلح افغانستان چرا به جای نمی رسد زیرا درپشت جنگ افغانستان،استخباراتی،قراردارد که نمی خواهد صلح درافغانستان برقرارشود.

 

مثال ساده آن خصومت پاکستان با هند است.این دوکشوربا استراتژی ضدیت وغیریت،تاثیرات روی جنگ افغانستان دارند.هند می خواهد که درکابل حکومتی روی کارباشد که ضدیت وغیریت با هند نداشته باشد اما پاکستان می خواهد که حکومت کابل درضدیت با هند باشد.طالبان مناسب ترین پروژه ای غیریت سازی باهند است.پاکستان قبول ندارد که مصالحه بین حکومت افغانستان وطالبان،برقرارشود.آنها می خواهند که طالبان پس ازسال 2014 بخش بزرگ ازقدرت را درکابل دراختیارداشته باشند.برخی گفته اند که استخبارات پاکستان درنظردارد که تمام قدرت دراختیارطالبان قراربگیرد.با این وضع صلح درافغانستان، بوجود نمی یاید.عربستان سعودی تلاش های تازه ای را روی دست گرفته است که وارد گفتگوهای صلح افغانستان شود.نشست سران گروه طالبان حزب اسلامی وحکومت افغانستان،مقدمه وپیش زمینه ای مذاکرات بعدی دانسته شده است.صلح عربستان با منافع متفاوت که دنبال می شود،با نیت پاکستان،متفاوت است به همین دلیل است که بجای نمی رسد.درصلح مکه نماینده حزب اسلامی آقای قطب الدین هلال، ملااغا معتصم فردی رانده شده ازشورای کویته طالبان ونماینده گانی ازشورای عالی صلح رییس جمهورکرزی شرکت داشته اند.این ترکیب بشترمورد علاقه افغانستان است. اما پاکستان هرگزبا چنین ترکیبی نظرموافق ندارد.

 

استخبارات پاکستان ،عواملی دراختیاردارد که هرگزبا حکومت افغانستان، وارد مذاکره نمی شود.آنها آدمهای مثل ملا معتصم را درهرجای که بگیرند اورا بعنوان خاین می کشند.آمریکا وغرب نیزدرحال حاضر،با مهره های بازی می کنند که ازطرف پاکستان،معرفی شود غرب وآمریکا می دانند که گروهای خطرناک وجنگ افروزدراختیارپاکستان است.کمیسیون مشترک آمریکا وپاکستان درمورد طالبان به همین دلیل ،ایجاد شده است. دراین کمیسیون حکومت افغانستان دعوت نشده است دلیل آن این است که طالبان حضورافغانستان را درمذاکرات صلح قبول ندارند.آنها می خواهند مستقیما با آمریکا مذاکره داشته باشند ومساله زندانیان ودیگرموضوعات مورد منازعه را با غربیها وآمریکاییها درمیان بگذارند.مصالحه ازنوع سوم ممکن است ثمربخش باشد اما ابعاد آن درکشوربی نهایت خطرناک ومبهم است.هند بصورت قطع ازچنین مذاکره ای، استقبال نمی کند وگروهای سیاسی درداخل کشور،سر وته آن را نمی دانند.حکومت افغانستان ازهم اکنون بدنبال پروژه موازی است.مذاکرات مکه،می تواند پروژه ای مورد قبول افغانستان باشد.مقامات درشورای عالی صلح ازگفتگوهای مکه بشدت،استقبال کرده اند.ولی این پروژه موازی،بجای نمی رسد وازهم اکنون محکوم به شکست است.

 

اقدامات انسانی وپروژه های صلح مردمی،ازنوع تعیین سفراء صلح ویابرنامه های که درقالب ورزش وهنردرمورد صلح راه اندازی می شود،درواقع درقالب مصالحه اخلاقی آرمانی،قابل قدراست.پیکاررحیمی درمسابقه امشب که بنام " پیکاربرای صلح" اجرا شد وحمید رحیمی حریف بزرگ ونام آورخودازتانزانیا را شکست سختی داد،هیچ تاثیردرجبهه ملا عمر وگروه حقانی ندارد.تاثیرات آن به لحاظ  انسانی وارزشهای ازنوع غرورملی وهمبستگی ملی برا ی مردم،مهم است.اما اگرفکرشود که قهرمانی حمید رحیمی ویا مدال های نیک پای ویا ترانه های ملی وموفق فرهاد دریا،جبهه های جنگ وترورملاعمروحقانی را ویران می کند،یک تصورخوشباورانه است.زیرا این جنگها وجنایتها،هرگزماهیت انسانی ندارد جنگ آنها ماهیت وتعریف استخباراتی دارد وناف شان به ناف استخبارات دشمن بسته است وبرای دشمن ونه بخاطروطن می جنگند پس درمورد پایان جنگ آنها، منتظرتصمیم استخبارات ودشمن باشیم.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد