نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی
نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی

هراس ازهم دیگر

 هراس ازهم دیگر

پاکستان اجنداء دارد ومی خواهد اوضاع افغانستان را تا سال 2014 وبعد ازآن بهم بزند طالبان را برمیزمذاکره حاضرنمی کند،با جریان سیاسی افغانستان،ایجاد رابطه ودوستی برقرارکرده.پاکستان هم افغانستان را متهم کرده که صلح نمی خواهد ورییس جمهورافغانستان خود مانع درراه صلح است وبازهم گفته است که افغانستان،ازگروهای تروریستی پاکستان حمایت می کند. ملا فقیرمحمد معاون دستگیرشده طالبان پاکستانی را نمی خواهد به پاکستان برگرداند،سرزمین دراختیارشان گذاشته،وآنها را تجهیزوسازماندهی علیه منافع پاکستان می کند.

 

اینها مسایلی است که ازسوی دوکشورپاکستان وافغانستان دراین هفته های اخیر،حواله هم دیگرشده است.افغانستان هم نگرانیهای جدی خود را نسبت به موضع گیریهای پاکستان،ابرازداشته وگفته است که پاکستان هرگزتصمیم ندارد که طالبان را برمیزمذاکره حاضرنماید ودیگراینکه پاکستان نمی تواند ویا نمی خواهد ممد صلح درافغانستان باشد.وبازهم تاکیدکرده که می خواهد گزینه های جدایی ازپاکستان را درگفتگوهای صلح با طالبان، دنبال نماید ودیگربرای رسیدن به صلح،درودروازه پاکستان را نمی کوبد.

 

آقای فیضی سخنگوی رییس جمهور سه مساله مهمی پشت پرده را درروی پرده آورده وگفته است که پاکستان درمناسبات خود با افغانستان به این مسایل پافشاری دارد.بنابراین نمی شود با پاکستان با این مطالبات،کنارآمد وی گفته است: که پاکستان ازما خواسته که مناسبات وروابط خودرا باهند قطع نماییم،نکته دیگری که آقای فیضی به آن اشاره داشت این بود که پاکستان گفته است که جوانان تان را برای آموزش افسری برای ما بفرستید وما این کار را به این دلیل که ازآنها سوء استفاده امنیتی می شود را نمی کنیم.دریک مورد دیگرهم آقای فیضی گفته است که پاکستان ازما خواسته که پیمان استراتژیک با وی امضا نماییم وما این کاررا نمی توانیم  زیرا که درآن صورت ازسوی مردم افغانستان" سنگ سار" می شویم.

 

اینها تلخ ترین ادبیات و کلماتی است که درطی همین دوهفته درمناسبات دوکشورگفته شده است.البته این هراس ونگرانی ازهم دیگردریک فضای تنش آلود، قابل درک است ونگرانیهای به دنبال دارد.ولی مساله اساسی دراین است که آیا با این ادبیات می شود،راه حلی برای بحران کشور،بدست آورد.شکی وجود ندارد که پاکستان ازخود اجندا وداعیه های خاصی درمورد افغانستان دارد.ولی راه مقابله با آن دراین است که هرچه درپشت گفتگوهای دپلماتیک است آنرا بیرون دهیم وبگوییم که ایها الناس چنین اموری درگفتگوها جریان دارد.نتیجه این همه تشنج درمناسبات دوکشورچه می تواند باشد؟ دراینجا بشترین آسیب را کی خواهد دید؟.

 

استخبارات پاکستان،بن بست جنگ را قبول نکرده وهم چنان علاقمند است که ازگروهای زیرسلط خود استفاده نماید.کم نیست طالبان که با پاکستان کارمی کند متاسفانه این دسته ازطالبان مسئول خطرناکترین عملیات وکارها درافغانستان،شناخته شده است.همین دیروز آقای طاهری،سخنگوی امنیت ملی ازپروژه انهدام بند سلما درهرات پرده برداشت وی باتمام جزئیات اعلام داشت که شورای کویته طالبان مسوول این جنایت ودراین توطئه بزرگ دست داشته است.وده روزپیش ازاین هم دیدیم که کامیون پرازمواد انفجاری ازخاک پاکستان وبا مهروشرک تجارتی آن کشورتا دروازه های کابل،مواد انفجاری خود را منتقل می کند.این همه برنامه ریزی توسط طالبانی صورت می گیرد که با پاکستان کارمی کنند.

 

این دسته هرگزحاضروکوتاه نمی یایند زیرا که جنگ ازخود مراحلی پایانی وبن بستی دارد که سازمان استخبارات آن بن بست را قبول نکرده است.تازمانیکه آنها بن بست جنگ را نپیذیرد بدون شک جنگ درافغانستان،پایان نمی یابد.درعرصه دپلماتیک هم اقداماتی برای رفع نگرانیها برداشته نشده بلکه هراس ازهم دیگر،تشدید یافته است. می بینیم که اقدامات دپلماتیک ،محدود وکم اثردیده می شود.رییس جمهوردرقطررفت وبا مقامات قطری وارد گفتگودرمورد صلح ومذاکره باطالبان گردید.پیش ازآن گفته شده بود که ممکن است بازهم پاکستانی کارهای را درنظرگرفته باشد که بلحاظ دپلماتیک به زیان افغانستان باشد.

 

گرچه دوروایت درمورد پاکستان نسبت به قطرنقل شده یکی اینکه پاکستان واقعا دنبال این بوده که با مقامات قطری صحبت نماید که نمایندگی طالبان درقطردراختیارکسانی قراربگیرد که هماهنگ با پاکستان است.این مساله به این خاطر شاید مطرح شده باشد که درقطر وقتیکه قراراست نمایندگی برای طالبان بازشود حال چه نوع طالب می تواند ساکن دفتربرای گفتگو شود،طالبان ازنوع افغانی ویا طالبان که با پاکستان کارمی کنند.اخباری وجود داشت که پاکستانیها وارد یک گفتگو شده که نمایندگی قطردراختیارطالبانی قراربگیرد که مورد تایید پاکستان است ونه طالبان که افغانستان با آنها کارمی کند.

 

حرف دوم که درواقع حرف اولی را باید نقض نماید این است که پاکستان هرگزعلاقه ندارد که طالبان مطیع ومنقاد را خارج ازپاکستان،پرت پلا نماید زیرا دراین صورت این احتمال پیدا می شود که ممکن روزی همین طالبان خارج شده ازپاکستان، راه جدایی را درپیش بگیرد.چنانچه شایعاتی وجود دارد که تیم طیب آقا تغییرموضع داده وگفته است که با حکومت افغانستان باید وارد گفتگوشد وبازهم گفته شده که طالبان گروه دیگری را به قطرفرستاده وحتی برخی نام ها، هم گرفته شده. تیم تازه که بجای طیب آقا باید کارنماید نامش ملا صدرابراهیم است.چرا چنین شده است دلیلش همان است که این دسته ازقلم رووخاک پاکستان خارج شده اند وحالا دم درتله نمی دهند.

 

هردوصورت ازقضیه درمورد دفترنمایندگی قطرعنوان شده است ولی صورت اول اینکه طالبان حتما دفتری درقطرداشته باشد نزدیک به واقعیت است  زیرا که نمایندگی قطر برای گفتگو، سهولت بشتری برای دست رسی به طالبان دارد.غرب وآمریکا ونمایندگان دیگرطرفها بشمول خود دولت قطرمی تواند به آنجا گشت گذارنمایند ضمن تفریحات وگردشهای که دارند کارگفتگو را هم می تواند به پیش ببرد.

 

رییس جمهوربه قطررفت تا با مقامات قطر،نقشه راه که خود کشیده آن را به شیوخ قطرتوضیح دهد وگفته باشد که مالکیت گفتگوها ازآن افغانستان ودولت افغانستان است.این مساله به این خاطرمطرح می شود که مذاکرات صورتهای متشتت نداشته باشد گروهای دیگری غیرازحکومت افغانستان،وارد مذاکره باطالبان نشود.کارکه درفرانسه صورت گرفت درآن مذاکرات گروهای سیاسی افغانستان دعوت شده ونقش عمده ای درمذاکرات داشت.کابل نمی خواهد چنین سناریوهای که درآن احزاب سیاسی،حضورداشته باشد تکرارشود.

 

حکومت یک آدرس را برای گفتگوبرسمیت می شناسد وآن "شورای عالی صلح" است وبس.نکته دوم که درسفررییس جمهورکرزی قابل بحث است این است که به آنها گفته باشد که طالبان باید باهویت شناخته شده وقابل فهم درقطرمعرفی شود.آنها اسناد ومدارک کافی داشته باشند که می توانند ازطرف طالبان نمایندگی نمایند.تمام این نگرانیها بخاطراین است که ممکن است پاکستان، بدون درنظرگرفتن افغانستان، طالبانی را درقطربفرستد ونمایندگی قطردراخیتارطالبانی قراربگیرد که هیچ نسبت با افغانستان نداشته باشد واین موضع را ازدفترنمایندگی قطرسردهد که " ما باحکومت افغانستان مذاکره نداریم" این حرف همیشه شنیده شده وافغانستان می داند که طالبان وابسته به پاکستان چنین موضع خصمانه ای دارد.

 

 حال که درقطروآن همه تسهیلات دراختیارش گذاشته شده بازهم به ضررحکومت افغانستان دریک فضای بازحرف بزند این موضوع برای افغانستان سخت وگران تمام می شود.کابل شروطی برای ایجاد نمایندگی قطردرنظرگرفته است وآن این است که حکومت افغانستان درمذاکرات، طرف شناخته شده داشته باشد. وهیچ گروه سیاسی دیگری درمذاکرات دخالت نداشته باشد.نکته دوم این است که طالبان که درقطرساکن می شود هویت قابل قبول برای افغانستان داشته باشد ودرآنجا مخالف خوانی تازه ای علیه افغانستان راه نیاندازند وسوم اینکه افغانستان علاقمند است که طالبانی درقطرمستقرشود که به یک نحوی تمایل به سیاست گفتگو با حکومت افغانستان را داشته باشند.

 

قطردراین میان چه خواهد کرد بصورت طبیعی با این پیچیده گی که مذاکرات پیداکرده، دولت قطرتازمانیکه نظروموافقت پاکستان را نگرفته باشد بدون هماهنگی نمی خواهد نمایندگی برای طالبان درقطرگشوده شود.مقامات قطری هم درشرایط سختی باید قرارگرفته باشد که با چه نوع تمایلات، کناربیاید پاکستان راه خود را دنبال می کند وافغانستان هم سیاست های خود را درپیش گرفته است وازاقدامات پاکستان به شدت نگران است.به همین دلیل است که مذاکرات نمایندگی برای طالبان درقطرعجالتا به بن بست وتاخیرافتاده است.قطردراین صورت یا قضیه گفتگو را کنار گذاشته وازخیرآن می گذارد ویا اینکه وارد گفتگوهای جدی با پاکستان آمریکا وافغانستان برای ایجاد تفاهم ونزدیک شدن دیدگاه های شان می شود.

 

البته زمان برای صلح ومذاکره زیاد است طرفها،با صبروحوصله مندی به جنگهای شان ادامه می دهند، منتها آمریکا وغرب شتاب دارند که زمان برای ایجاد صلح مهم است صلح پیش ازخروج آنها درافغانستان انجام شود،بهتراست. با این اوضاع که پیش آمده صلح به این ساده گیها درافغانستان عملی نیست.هرطرف نگرانیهای دارد که قابل درک است درشرایط فعلی صلح افغانستان به بن بست باید رسیده باشد زیرا گامهای دراین جهت برداشته نمی شود.همه ازهم دیگردرهراس هستند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد