نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی
نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی

توافقات آمریکا وپاکستان درمورد طالبان

توافقات آمریکا وپاکستان درمورد طالبان

 

سه مساله اساسی دراینجا ،قابل بحث باید باشد.اولین موضوع،سیاست های افغانستان درقبال غرب وآمریکا است.مخالفتهای مستمرافغانستان با متحدان غربی شان،ظاهرا آنها راباید خسته کرده باشد.غرب نمی تواند منافع خودرا درمنطقه رها کرده وبدون داشتن"گزینه" خارج شود حتی پشت سرخود هم نگاه نکرده باشد آنها بارگفته اند که دیگراشتباه دهه نودرا تکرارنمی کنند که سررا زیرانداخته به افغانستان نگاه نکند.این درک طالبانی ازقضیه است که می گویند: ما غرب را شکست داده ایم و سالجاری سال پایان جهاد درافغانستان است.اما قرائت غرب غیرازاین باید باشد که ما درافغانستان پس ازسال2014 هستیم ومی مانیم.آلمان که محتاط ترین کشوراروپایی شناخته شده،به این موضوع اشاره کرد که پس ازسال2014 درافغانستان می ماند.

 

غرب منافع خودرا درهیچ جاه وازجمله درافغانستان رها نمی کند.دراول این گونه فکرمی شد که غرب توجهات زیادی به مساله افغانستان وحمایت ومشوره دهی با حکومت افغانستان را ترجیح می دهد ومی خواهد مساله افغانستان را بدون مشوره با همسایگانش حل فصل نماید وروند به همین صورت تا سال پیش ازانتخابات ریاست جمهوری ادامه داشت وبا انتخاب رییس جمهورکرزی،بازنشان داده می شد که ترجیحات آمریکا درمساله افغانستان، خود حکومت افغانستان وچهارچوبهای قانونی این کشوراست واین درواقع"گزینه" بی بدیل دیده می شد."گزینه افغانستان برای افغانستان" گزینه معقول ومنطقی وخردمندانه است.ولی با گذشت زمان وموضع گیریهای بسیارتیزوتند رییس جمهورکرزی، این گزینه درحال تغییرشکل گرفتن باید باشد. آنها بجای آبشن بین الافغانی"گزینه دوم" را مورد مطالعه قرارداد.گزینه "پاکستان برای افغانستان".

 

 این خبرراما،بارشنیده بودیم که اگرافغانستان با سیاست های خود،نتواند با غرب وآمریکا کناربیاید آن وقت غرب "گزینه" را تغییرمی دهد."گزینه افغانستان برای افغانستان" که  منطقی وخرد مندانه بود را،غرب تبدیل به "گزینه بدیل" خواهد کرد ودوسیه طالبان وحتی افغانستان را دراختیارپاکستان قراردهد وطرف مشوره وحساب وکتاب خود پاکستان را برگزیند.غرب می با ایست همان سیاست " بین الافغانی" رادرمورد مسایل مربوط به جنگ وطالبان را، درچهارچوب موضوعات مرتبط به خود افغانستان ودرکادرمناسبات سیاسی ودپلماسی حل فصل می کرد. تا مسایل افغانستان حل ورنگ افغانی داشته باشد.مذاکره با طالبان،مساله جنگ وده ها موضوعات ازاین دست باید درهمکاری با افغانستان وبا حکومت افغانستان،سرسامان بگیرد این کارشدنی بود،ولی رفتارهای افغانستان،سبب گردید که غرب وآمریکا دراین مورد،فکرومطالعه دیگری را درپیش بگیرد.

 

نشانه های تنش بین افغانستان آمریکا، اززمان ریچارد هالبروک پیداشد.دریک مورد بین رییس جمهورکرزی وهالبروک گفتگوها درحدی تلخ وشکننده شد که رییس جمهورگفت: من هرگزنمی خواهم دیگراین آدم را ببینم.هالبروک می خواست نحوه مناسبات دوکشوررا،بصورت مشخصی،تعریف نماید وی سیاستهای افغانستان را که هم به میخ وهم به نعل کوبیدن باشد را قبول نداشت.هالبروک ناکام ازدنیا رفت ومرد وبجای وی کسی بنام گروسمن تعیین شد.گروسمن، دیگرآن بیلدوزر،سیاست آمریکا درمورد افغانستان شمرده نمی شد.دریک مورد وی را پاکستان درزمان یوسف گیلانی، توهین کرد وبخاک پاکستان راه نداد وی مجبورشد بجای سفربه پاکستان به هندوستان سفرداشته باشد.گروسمن کاری را نمی توانیست به پیش ببرد ولی درادامه سیاست هالبروک اولین توافقات را با پاکستان درقالب یک کمیسیون مشترک مشوره دهی با پاکستان درمورد طالبان ایجاد کرد.

 

این مساله را در ابتداء سال 2012 کسی جدی نگرفت ولی حقیقتا ازهمان لحظه میزان مشوره دهی آمریکا درمورد طالبان وصلح روشن شد.این کمیته مشترک به کارهای شان ادامه می داد ومی دهد وهرچه زمان می گذرد به همان پیمانه مناسبات پاکستان وآمریکا درمورد افغانستان وطالبان،عمیق تروگسترده ترمی شود.آگاهان امورسخت به سیاستهای رییس جمهورکرزی معترض هستند ومی گویند: این رییس جمهوراست که همه چانس های مشوره دهی وگفتگودرمورد طالبان را با آمریکا ازدست داده است ومی دهد. وی با موضع گیریهایش کاررابجای رسانده که دیگرآمریکا نه با طالبان مذاکره می کند ونه هم بصورت جدی وصادقانه با افغانستان درمورد طالبان حرف می زند بل درتمام مسایل مرتبط با طالبان مخاطب وطرف خود را پیداکرده وآن گزینه پاکستان بجای افغانستان است.

 

نکته دوم هم مساله مناسبات اسلام آباد وکابل است دپلماتهای افغانستان وسخنگویان دراین کشوربگونه حرف می زنند که پاکستان را بمثابه "جزازمشکلات افغانستان"،تعریف کرده اند گواینکه دیگرهیچ مساله دوستی ومناسبات، بین دوکشورباقی نمانده است.دراین فاصله گیری ازپاکستان، افغانستان،باید تنها باشد زیرا هرآنچه که افغانستان درمورد پاکستان گفته، می بینیم مقامات نظامی وسیاسی آمریکا،ضد آن را مطرح می کنند همین دیروزبود که جنرال دانفورد با صراحت اعلام داشت که فکرنمی کند اظهارات افغانستان درمورد پاکستان درست باشد.این حرف باید خیلی سخت باشد که آقای دانفورد ادعاها واظهارات افغانستان درمورد پاکستان را تکذیب نماید وبگوید: فکرمی نمی کند که حرفهای افغانستان درمورد پاکستان صحیح باشد.

 

افغانستان یک تنه وارد کشتی گرم ونرم با غرب وپاکستان شده است.این طبیعی است که دراین میدان کم می آورد زیرا انرژی بسیارزیادی لازم است که باید با غرب وپاکستان هم زمان کشتی گرفت وپشت آنها را به زمین زد. نکته سوم که افغانستان روی آن اصراردارد وخواسته است که جدایی ازپاکستان وآمریکا،جریانی ازطالبان را ایجاد نماید که طرف صلح وگفتگوبا افغانستان باشد.چون پنج سال تلاش افغانستان که طالبان را واداربه مذاکره نماید،نتیجه ای درپی نداشته است.افغانستان هم ازطالبان بیرحم که هرروزادم می کشد،نا امید شده است.چون طالبان با چه زبانی وچندمین بارباید بگویند که با حکومت افغانستان مذاکره نمی کند.جریان سازی ازطالبان که با حکومت افغانستان،مذاکره نماید ازجمله اجندای مهم حکومت افغانستان است ولی این جریان سازی نه با ،زندانیان بگرام ونه درحوزه پاکستان ونه هم درخارج ازآن به نتیجه مطلوب نرسیده است.

 

طالبان که آدم می کشند،ریشه درجای دیگری دارند ونمی خواهند با مقامات افغانستان وشورای عالی صلح،گفتگو داشته باشند ومی بینیم که هرروز،ابعاد جنایت وکشتاررا توسعه داده وبا بیرحمی تمام آدم می کشند درسالجاری،میزان کشتارآنها تا چهل درصد افزایش را نشان می دهد. بهم زدن مناسبات با غرب ویاهمان زدن در میخ ونعل،بهم زدن مناسبات با پاکستان واینکه گفته شده پاکستان برای افغانستان "جزازمشکل" است ونه راه حل، این مساله را سفیرافغانستان با صراحت دردهلی نو یک ماه پیش اعلام داشت وسخنگویان هم که درداخل افغانستان،با تبصره ها رنگارنگ خود،به این مساله تاکید کردند که پاکستان،مشکل ونه راه حل افغانستان می باشد واین گونه نشان دادند که بدون پاکستان وراه جدایی ازپاکستان درمورد طالبان را درپیش می گیرد که می خواهد، همان جریان سازی ازطالبان را داشته باشد.

 

"جریان سازی ازطالبان" که با حکومت افغانستان وارد گفتگو شود، وصلح را درافغانستان،بوجود آید بگفته معنوی خیال است ومحال. طالبان بیرحم که می جنگد تسلیم جریان سازی افغانستان نمی شود حتی همانهای که اززندان آزاد شده،بازهم روی آورده به آدم کشی وبازگشت به میدان جنگ. مقامات شورای عالی صلح دریک مورد گفتند: ما آنها را اززندان آزادمی کنیم ولی آنها بجای اینکه ممنون ما، باشند بازهم به جنگ روی می آورند.نتیجه این همه تناقضات وندانم کاریها چه شده است.امروزواضح گردید که مقامات پاکستان پس ازگفتگوبا مقامات آمریکایی،باصراحت اعلام داشت که ما بارها به آمریکاییها گفتیم که مساله اصلی این است وباید باطالبان مذاکره شود که درمساله افغانستان تاثیرگذارهستند،آنها درگذشته به حرف ما کم ترگوش می دادند ولی حالا به این مساله پی برده وامروز،ما با هیئت آمریکایی به توافقات مهمی دست یافته ایم وآن اینکه با همه طالبان باید وارد گفتگوشد.

 

توافقات ومشورهای امروزمقامات آمریکا با پاکستانیها،خیلی مهم دانسته شده زیرا این گونه معلوم می شود که دیگرآمریکاییها بدون موافقت وهمکاری پاکستان،هرگزبا طالبان مذاکره نمی کنند.این حرف درست است که آمریکاییها پس ازمتوقف شدن گفتگوها درقطر با طالبان هرگزمذاکره نداشته است وبعد ازاین هم بصورت جد، آمریکاییها با طالبان وارد گفتگونمی شوند.این بارآمریکا ظاهرا سیاست خود را این گونه عیارساخته که درمورد طالبان بشترین گفتگوها وبشترین مشوره ها را باید با پاکستان داشته باشد.مقامات شورای عالی صلح که یگانه مرجع گفتگوازسوی افغانستان با طالبان،معرفی شده وحکومت بارها گفته است که خارج ازمرجعیت شورای عالی صلح هیچ مرجعیتی را قبول ندارد، امروزدرپایان،مذاکرات ومشورهای مهم مقامات آمریکایی با پاکستان وتوافقات آنها درمورد طالبان،این گونه موضع می گیرد که توافقات بدون افغانستان،بجای نمی رسد ولی درعین حال حکومت اعلام می کند که درجریان گفتگوها ومذاکرات آمریکا وپاکستان قرارگرفته است.

 

دوسیه طالبان را دراختیارپاکستان گذاشته باشد واینکه مقامات آمریکایی گفته باشد که دیگربا طالبان بصورت مستقیم گفتگوی ندارد ودراین مورد با پاکستان مشوره،توافق وتبادل نظرمی کنند وکاراینکه امروزانجام داده است.این گونه مسایل نشان ازعدم موفقیت افغانستان را نشان می دهد. امروزچند تحلیل گر که با آنها صحبت داشتیم،آنها اذعام کردند که ما پس مانده ایم، کم آورده ایم واین پاکستان است که پس ازاین با آمریکا ییها درمورد طالبان حرف می زند ونه شورای عالی ونه هیچ مرجع دیگرواینکه چرا به اینجا کشیده شده ایم باید آنرا ازمقامات حکومت افغانستان وازسیاست های رییس جمهورپرسید.

 

درکناراین مسایل با زهم می بینیم که حکومت با نفوذ درداخل پارلمان،سیاستهای انتخاباتی را درعرصه قانون گزاری ومیکانیزمهای اجرایی بگونه،سازماندهی می کند که احزاب سیاسی ونهادهای مدنی ازروند انتخابات فاصله بگیرند وحتی مایوس شوند.امروزتمامی خواسته ها ومطالبات احزاب سیاسی وگروهای مدنی،درمورد نظام انتخاباتی،کنارگذاشته شد وبجای نظام مختلط،همان سیستم اس.ان.تی.وی را تصویب کرد.امروزوکلاء داخل پارلمان که طرفدارنظام مختلط بودند می گفتند: حکومت نمی گذارد که قوانین برخلاف پیشنهاد وزارت عدلیه تصویب شود.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد