نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی
نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی

مناقشات مرزی افغانستان وپاکستان


(ویژه مجله استور وزارت خارجه)

 

مناقشات مرزی افغانستان وپاکستان

 

 

میراث استعماربرا ی ما یکی همین "خط دیورند" است.همان گونه که رییس جمهوردرآخرین اظهاراتش درمورد مناقشات مرزی،آن را یک خط تحمیلی ازسوی استعمارانگلیس اعلام داشت،می بینیم که این خط،تبدیل به جدی ترین چالش برای ما شده است.دوهمسایه نه چندان صمیمی درحال حاضردرگیرشدید ترین مناقشات ارضی شده  است.هیئتی ازپارلمان پس ازتحقیقات ازمرز،گفته است که پاکستان حدود چهل پنج کیلومتروارد خاک افغانستان شده است.هیئت با مستندات ازاهالی محل وفعل انفعالات که درمرز انجام شده است،نشان می دهد که نیروهای پاکستانی وارد خاک افغانستان شده اند.باشنده گان محل وملک قریه گفته اند که پاسگاهای پاکستان حالا روی زمین وخانه من کشیده است.درکناراین پیش روی که هیئت گزارش آنرا تهییه وارایه کرده،بازهم گفته شده است که حکومت پاکستان اقدام به توزیع" شناخت کارت" درخطوط مرزی وبه ساکنان نواحی کرده است.نکته سوم درگزارش، اشاراتی است به ساخت سازهای دروازه های امنیتی ازسوی نیروهای پاکستانی.سه مساله: پیش روی درعمق چهل پنج کیلومتری، توزیع شناخت کارت به اهالی ساکن درمناطق وساخت قرارگا های نظامی ازبرجسته ترین گزارشی است که هئیت پارلمانی به آن پرداخته است.

 

 

دراین میان آقای ایمل فیضی سخنگوی مقام ریاست جمهوری درگفتگوبا یک رسانه افغانی(تلویزیون یک) همین دو،روزپیش، توضیحاتی بشتری را ارایه کرده است.آقای فیضی گفته است:تاسیسات درمرزبه دوصورت مورد بحث است دسته اول ازتاسیسات مربوط می شود به نیروهای بین المللی آنها درطی این ده سال طبعا درمرزتاسیساتی را ه اندازی کرده اند ودرمواردی آن بناهای نظامی وامنیتی را دراختیارپاکستان گذاشته است امریکه خود مقامات ناتو به آن اذعان دارد که درگذشته چنین اتفاقاتی صورت گرفته است.آقای فیضی هم به این بخش ازتاسیسات اشاره دارد ومی گوید که ناتو این قرارگاه ها را درمرزساخته ودیگراینکه آنرا دراختیارپاکستان قرارداده اما چرا وبه چه دلیل؟ دیگردراین خصوص توضیح بشتری نداده است.دسته دوم ازتاسیسات که آقای فیضی به آن اشاره کرده این است که گذشته ازتاسیسات نظامی ناتو،این خود پاکستانیها هستند که اقدام به تاسیسات قرارگاه ها درمرزبخصوص در" گوشته " داشته اند.آقای فیضی ریشه چالش ودرگیری را دراین بخش ازساختمانها دانسته که پاکستانیها آنرا شروع کرده است.

 

 

آقای خرم رییس دفترمقام ریاست جمهوری پس ازآغازدرگیری اولین کسی بود که هفته گذشته، دراین مورد با رسانه ها وبی بی سی، اظهارنظرکرد بی بی سی بخشهای ازسخنان آقای خرم را به این مضمون نقل کرده است که ریشه چالش وجنگ درواقع این خود ناتو درمرز بوده است.زیرا آنها تاسیسات خود را وقتیکه تخیله کردند بلافاصله آنرا دراخیتارنیروهای پاکستانی گذاشته اند واین امرسبب درگیری بین نیروهای افغانستان وپاکستان شده است البته مقامات ناتو نسبت به این گفته های آقای خرم عکس العمل نشان داده وگفته اند که این کاررا نکرده مواردی که درصحبت های آقای خرم امده ا ست برمی می گردد به گذشته که چنین کارهای صورت گرفته است وناتوتاسیسات شان را دراخیتارنیروهای پاکستانی قرارداده است.وجوه مشترک همه صحبتها این است که تاسیساتی را ناتو درمرزساخته واین تاسیسات را درچه زمانها وتاریخ، دراخیتارپاکستان گذاشته،مورد اختلاف است آقای خرم زمان حال را مد نظرگرفته است ودلایلی مناقاشات "گوشته" را هم دراین دانسته است ولی ناتو زمان حال را نفی ولی زمان گذشته را تایید می کند که تاسیساتی ازسوی ناتودراخیتارنیروهای پاکستان قرارداده شده. آقای فیضی تاسیسات را به دوبخش دسته بندی کرده وعامل نزاع را به این صورت که خود پاکستان اقدام به ساخت وسازقرارگاه داشته را، دانسته است.

 

 

رییس جمهوربدنبال همین مناقاشات است که به اصل مساله اشاره دارد ومی گوید: ما خط دیورند را، برسمیت نمی شناسیم وحکومتهای دیگر هم نمی تواند این خط را برسمیت بشناسند زیرا مردم افغانستان آن راقبول ندارد ومورد نفرت مردم قرارمی گیرد.مضمون سخنان رییس جمهورپرداختن به ریشه مناقشات مرزی است.خط دیورند را افغانستان برسمیت نمی شناسد وآن را یک معاهده تحمیلی می داند که درزمان امیرعبدالرحمان منعقد شده است.البته سخنان رییس جمهوربرخواسته ازیک بسترتاریخی می باشد این مساله درآخردهه چهل وسراسردهه پنجاه ونیمه اول دهه شصت میلادی،یکی ازجدی ترین مناقشات بین افغانستان وپاکستان بود.سردارمحمد داوود خان صدراعظم وقت بشترین درگیریها را با پاکستان روی همین مساله "دیورند" داشت.امریکه دردهه صدارت سردارمحمد داوود خان، افغانستان را درآستانه ی یک جنگ تمام عیاربا پاکستان قرارداد.نیروهای احتیاط ازسراسرافغانستان برای مقابله با پاکستان جمع آوری شد وافغانستان باقاطعیت خود را آماده جنگ با پاکستان ساخته بود.شاه درسال 1963 با این سیاست برخورد کرد وسردارمحمد داوود را خانه نشین وتاحدی درمناسبات دوکشورتنشها کاهش ومناسبات،بهبود یافت ولی این مساله کما کان درمحراق مناقشات دوکشورقرارداشته است.

 

 

رییس جمهورداوود خان پس ازکودتای سفید علیه شاه درسال1973 کم تربه مساله دیورند وپشتونستان پرداخت چرخش ونرمشی درسیاست ایشان درمقایسه با زمان صدارت شان دردهه پنجاه وابتدا شصت، دیده می شد ولی داوود این داعیه را کنارنگذاشت وهرگز"خط دیورند" را بعنوان خط مرزی دوکشورقبول نداشت.این مساله درزمان اشغال افغانستان هم به یک نحوی مطرح گردید ولی بدلیل اینکه رژیم کودتا درافغانستان ولشکرکشی شوروی با سخت ترین چالش وگرفتاری درافغانستان،روبرو گردید، فرصت اینکه به مساله مرزی به پردازد را نداشت. دوران حکومت مجاهدین هم بد لیل منازعات داخلی،چانس مطرح کردن خط دیورند را ازآنها گرفت وتنها درزمان طالبان است که این  مساله درتاریکی فرومی رود وهیچ مقامی درامارت طالبان به مسایل مرزی توجهی نداشت واصلا آنها درخط ایدیولوژی خود چنین تفسیری را نگنجانده بود طالبان فرا وطنی وبگونه ایدیولوژیک با مسایل برخورد می کردند ودرفکرگسترش قلم روامارت اسلامی درسراسرمنطقه بود.نقشه های جغرفیایی که به طالبان نسبت داده شده بوضوح نشان می دهد که این گروه، هرگزدرفکرمساله دیورند وداعیه های تاریخی افغانستان نبوده است ونیست شاید این گونه مسایل درفکرطالبان از"اباطل" وگناه دانسته شود. "فراوطنی وفراملی" ریشه درهمان اعتقادات واید یولوژی طالبان دارد.

 

 

با سقوط طالبان وحکومت جدید درافغانستان،این برای اولین باری است که مساله به این صراحت ازسوی رییس جمهورمطرح می شود البته این که چرا حالا به این مساله پرداخته شده؟ دراین مورد، برداشتهای متفاوت وجود دارد احزاب سیاسی برای آن دلایلی سیاسی آورده اند وآن را خیلی دیرهنگام دانسته است ولی اظهارات سخنگویان نشان می دهد که مساله بسیارناخوش آیند درشرف وقوع باید باشد این  مساله ازلحظه ای تلخ می شود که ناتودرآستانه خروج، چرا به چنین اقداماتی دست زده است؟ وتاسیسات خود را درخطوط مرزی دراخیتارنیروهای پاکستانی گذاشته است.خوب این مساله ازخود واکنش وعکس العمل لازم داشته است.افغانستان می تواند  درصداقت محتدانش درمورد مرزوموضع گیریهای شان ،ابراز تردید نماید واگرواکنش نشان داده نمی شد،امکان داشت کارهای درمرزصورت بگیرد که صددرصد بسود منافع پاکستان وبضرر افغانستان باشد.سخنگوی ملکی ناتوبه دلیل حساسیت مساله، موضع بی طرفی گرفته وگفته است که هرگزدرچنین مناقاشات خود را درگیرنکرده وازهیچ طرفی پشتیبانی نمی کند،درحالیکه این سئوال حل ناشده می ماند که پیمانهای استراتژیک چه می شود؟ افغانستان درموافقتنامه های استراتژیک، یکی ازمسایلی را که گنجانده همین است که درصورت تعرض ازسوی کشورثالث، طرف معاهده باید به حمایت افغانستان وارد عمل شود ولی ناتو موضع بیطرفانه درپیش گرفته است.

 

 

البته این مساله بازهم خیلی شفاف نیست درپایتختهای سازمان ناتو،ما حرفهای دیگری را می شنویم آمریکا باصراحت اعلام داشته است که خط بین المللی افغانستان وپاکستان، همان خط دیورند است.انگلیس هم به یک نحوی آن را تایید کرده زیرا که میراث بجای مانده شان است.ناتوازسوی اعلام بی طرفی می کند ازسوی دیگرتاسیسات شان را دراخیتارنیروهای پاکستانی قرارمی دهد وازجانب دیگردرپایتختهای شان درمورد برسمیت شناختن خط دیورند سخن دیگری گفته شده این تناقضات چه گونه قابل حل است؟ واین تفاوت رفتارها،نشان ازعدم صداقت را درمورد افغانستان نمی تواند نشان دهد.برخی هم گفته اند که غرب وآمریکا بوضوح درمواردی جانب پاکستان را گرفته اند ازجمله درحساس ترین مساله تاریخی ومناقشه مرزی خط دیورند.درمسایل دیگرهم وضع خیلی بهتروشفاف ترازاین نیست.رییس جمهوردریک مورد اعلام می دارد که آمریکا درمورد گفتگوهای صلح صراحت ندارد ایشان خطاب به طالبان می گوید مقامات ازگروه طالبان درپایتخت های کشورهای عربی واروپایی با ماموران آمریکایی می نشینند مذاکره دارند وبا هم قهوه می خورند بدون اینکه افغانستان را درجریان بگذارند.درآخر هم شاهد هستیم که آمریکاییها یک کمیسیون دوجانبه درمورد گفتگو با طالبان را تاسیس کرده وعمده ترین مشوره ها را با پاکستان دارد، این ها نشان ازبی طرفی نیست که سخنگوی ناتوآن را اعلا داشته است.

 

 

نکته ای دیگری که درمحافل سیاسی کشورمطرح شده این است که مساله دیورند ومناقشات مرزی باید به سازمان ملل ارجاع داده شود.استدلال این گروها این است که ماهیت مساله ابعاد حقوقی دارد اسناد باید عرضه ومطالعه شود ودریک محکمه بی طرف بین المللی این قضیه حل وفصل شود.امری که پاکستان سخت ازآن باید هراس داشته باشد اظهارات مقامات پاکستان نشان می دهد که آنها نمی توانند ویا اسناد کافی برای اثبات حقوق شان راندارند، ازهرگونه گفتگودرمورد دیورند" طفره" می رود برخی هم افغانستان را ملامت کرده که آماده گی برای گفتگو درمورد مناقشات مرزی را ندارد.سخنگوی ناتو درگفتگوبا رسانه ها،به این نکته اشاره کرده که مساله مناقشات مرزی افغانستان وپاکستان باید به سازمان ملل، احاله شود.گروهای هستند که طرفدار این فکراست که مساله دیورند باید به سازمان ملل ارجاع داده شود وجلو سو استفاده های پاکستان باید گرفته شود.اینها مسایل دشواری که دراین روزها درمورد اختلافات مرزی افغانستان وپاکستان مطرح شده واین مساله باید با یک وفاق ملی واجماع ملی مورد گفتگو قراربگیرد مساله مرزیک امرملی است دراین خصوص باید سلایق های سیاسی کنارگذاشته شود وازیک موضع ملی با قضیه برخورد شود.پرچم دارومشعل داردراین گونه موارد تنها حکومت می تواند باشد زیرا مرجعیت سیاسی دیگری قادربه جمع کردن نیست واین انتقادات که حکومت مشوره های لازم را برای ایجاد اجماع ملی  نداشته، باید حل شود.

بی طرفی ناتو؟

بی طرفی ناتو؟

 

سخنگوی ملکی ناتو آقای...دریک کنفرانس خبری،پیرامون تشنج مرزی موضع بی طرفی اتخاذ کرد وی باصراحت اعلام داشت که دراین گونه مسایل هرگزدخالت نمی کند.موضع ناتو دراین گونه موارد،بی طرفی وعدم دخالت دراین گونه مسایل است.وی درادامه گفتگو کمی جلوتررفت وراه حل برای مناقشات ارضی ومرزی افغانستان وپاکستان را این گونه شرح داد که این مساله باید درسازمان ملل ارجاع داده شود.سخنگوی ملکی ناتو به این نکته تاکید داشت که مساله مرزی افغانستان وپاکستان وخط دیورند باید به شورای امنیت احاله ودرآنجا بررسی شود.این موضع ناتو ازیک جهت متفاوت با نظرآمریکا وانگلیس ودیگراعضای ناتو باید باشد. زیرا می دانیم که آمریکا موضع خود را درقبال مساله مرزی اعلام داشته وگفته است که خط دیورند را بعنوان خط بین المللی برسمیت می شناسد.

 

انگلیس هم گرچه با صراحت چیزی دراین خصوص نگفته است اما به این مساله اشاره داشته است که خط مرزی افغانستان وپاکستان مشخص است ولی  ضرورتی ندارد که آنرا رسانه ای کرد سفیرانگلیستان با چنین موضعی سخن گفته است.موضع بی طرفی ناتوواینکه گفته است مساله دیورند باید به سازمان ملل برگردانده شود،با برخی نظرات درداخل افغانستان وفق وهماهنگی دارد.پس ازموضع گیری رییس جمهورکرزی، عده ای به موقف ایشان خرده گرفته وراه حل مساله را درچاچوب حقوقی بین افغانستان وپاکستان آنهم درشورا امنیت،بررسی کرده اند اعتراضات وانتقادات به سخنان رییس جمهورکرزی ازاین جهت حایز اهمیت دانسته شده است که مساله کاملا حقوقی را باریشه های بسیارممتد تاریخی آن،تبدیل به مساله سیاسی آنهم درآستانه انتخابات کرده است.طرح مساله درشرایط حاضراین شبهه را ایجاد کرده که نیت رییس جمهور،بسیج افکارعمومی ومساله انتخابات باید باشد.آنها گفته اند، مساله دیورند یک مساله کاملا حقوقی است وبه همین دلیل بخشی ازافکارجامعه ازاظهارات سخنگوناتو پشتیبانی کرده اند واین مساله را راه درست وغیرسیاسی درمناقشات ارضی ومرزی دوکشوردانسته است.

 

موضع سخنگوی ملکی ناتو بگونه بیان شده است که تطابق با پایتخت های سازمان ناتو ندارد.سخن درمراکزناتو غیرازآن چیزی است که ایشان دیروزدرموضع گیری خود بیان داشت.ناتو دراین مناقشات بی طرف است،این مساله باید به شورای امنیت ارجاع داده شود.آقای خرم رییس دفترمقام ریاست جمهوری سخنی متفاوت ازآنچه سخنگوی ناتوگفته است رابیان داشت.ایشان درماجرای " گوشته" ناتورا مسئول ایجاداین بحران دانسته است.آقای خرم گفته است که ناتوتاسیساتی درمرز داشت موقعیکه این تاسیسات را تخلیه کرد،بناهای آن را دراختیارسربازان پاکستانی قرارداده است.ناتو این حرف را رد کرده وگفته است که درگذشته ونه حالا چنین اقداماتی صورت گرفته است.اگرسخنان آقای خرم را معیارمناقشات قراردهیم دراین صورت سازمان ناتو هرگزنمی تواند دراین قضیه بی طرف باشد.ناتو خود مسبب این قضیه وماجرا شده است.

 

 به همین دلیل است که مساله مرزی افغانستان وپاکستان فوق العاده پیچیده شده است.حتی موضع بی طرفانه سخنگوی ناتو هم زیرسوال رفته است.آمریکا دراین مناقشات چیزی نگفته است ولی موضع آمریکا درمورد خط دیورند قبلا بیان شده است.افغانستان پیش ازوقوع درگیری،بارها پاکستان را متهم به مداخله وتجاوزات مرزی کرده است این مساله موقعی که ازجنرال دانفورد پرسیده می شود وی می گوید: ما نمی توانیم ادعاهای کابل را مورد تایید قراردهیم.کابل نسبت به موضع گیری آمریکا بدبین بوده است واظهارات آمریکا را درمورد خط دیورند ودیگرمسایل مرتبط به این مساله نمی تواند قبول داشته باشد.رییس جمهوردرمورد گفتگوبا طالبان، هم بارها گفته است که مامورین امریکا با نمایندگان طالبان درپایتخت کشورهای عربی اروپایی با هم گفتگو دارند با هم قهوه می خورند.یکی ازاشکالات درسیاست خارجی افغانستان ونحوه تنظیم روابط با متحدان غربی اش همین است که نتوانسته فضای همکاری واعتماد را تقویت نماید.

 

پاکستان دقیقا ازهمین فضا بی اعتمادی سوء استفاده کرده وغرب مخصوصا آمریکا را با خودهماهنگ ساخته است.درحال حاضرآمریکا موضع بی طرفی ندارد. آمریکا دراین گونه مسایل حساس،همواره جانب پاکستان را گرفته است.می بینیم دردومساله بسیارمهم وتاریخی آمریکا حد اقل سه اقدامی خطرناکی را درجهت پاکستان انجام داده است.اولین مساله برسمیت شناختن خط دیورند است ودومین مساله هم تخلیه ودراختیارقراردادن تاسیسات برای سربازان پاکستانی وسومین موضوع ،عدم حمایت جنرال دانفورد ازادعاهای افغانستان است.درکناراین مسایل بازهم می بینیم که آمریکاییها درمورد گفتگوی صلح هم بشتربا پاکستان ،مشوره هایش را انجام داده است.کمیسیون مشترک دوجانبه پاکستان وآمریکا درمورد گفتگو با طالبان چه معنی می تواند داشته باشد. جنگ درافغانستان جریان دارد مردم دراینجا دربدرمی شود درحالیکه مالک گفتگوها باید افغانستان باشد می بینیم که آمریکا وپاکستان بدون دخالت دادن افغانستان،کمیسیون مشترک صلح را بوجودمی آورد.دلایلی واضح تر ازاین وجودنداردکه آمریکا دراین ماجراها ،بشتربا اسلام آباد نگریسته تا کابل.

 

شکی وجود ندارد که آمریکا درمناقشات جاری ،تمایلات بشتری با پاکستان را ازخود نشان داده است.برخی این گونه بررسی کرده اند که رویدادهای جاری وموضع آمریکا دراین رابطه یک نوع تکرارتاریخی است که پیش آمده درتاریخ حد اقل دردومرحله زمان شاه محمود خان وزمان صدارت سردارد محمد داوود خان درسالهای1949 تا 1963 حد اقل دومرتبه هیئت افغانستان ا زسوی آمریکا،با عدم همکاری روبرو شد.دریک مورد شاه محمود خان صدراعظم افغانستان می خواست روابط بسیارصمیمانه ای را با آمریکا داشته باشد واردوی افغانستان را تاحدی باسازبرگهای آمریکا مجهزنماید ولی این آمریکا بود که با بی میلی برخورد کرد ویک بارهم سرداردمحمد نعیم هم با دردست داشتن لیستی ازسلاحهای موردنیازبا آمریکاییها وارد مذاکره شد ومی خواست آن تجیهزات را ازآمریکا خریداری نماید ولی گفته شده است که آمریکا دربرابرپیشنهاد افغانستان،برخورد مناسبی نداشته برخی ازمورخین بد بینانه نوشته اند که همان لیست سردارمحمد نعیم را مقامات آمریکا به پاکستان نشان می دهد.

 

یعنی اینکه نظرپاکستان را خواسته است که به پیشنهادات افغانستان درموردخرید اسلحه چه کند؟.بهرصورت هرگزبه تقاضای خرید سلاح،پاسخ مثبت داده نمی شود برخی گفته اند که سردارمحمد داوود یک بخش ازسیاست ها وموضع گیریهایش ازباب ناگزیری بوده است چرخش به شرق وگزینه مسکو بجای واشنگتن بااین گرفتاریها همراه شد.روایت تاریخی درحال حاضر به یک نحوی تکرارمی شود.آمریکادرسخترین شرایط ومناقاشا ،حامی افغانستان نیست.این سئوال بجای خود بدون جواب است که معنای موافقت نامه استراتژیک باآمریکا چه مفهومی می تواند داشته باشد؟.آمریکا درچهارمساله اساسی جانب پاکستان را گرفته است،خط دیورند،کمیسیون مشترک درمورد مصالحه ، عدم حمایت ازادعاهای افغانستان در"گوشته" وقراردادن تاسیسات نظامی مرزی شان را برا ی پاکستان ازجمله دلایلی انکارناپذیر عدم طرفی باید باشد.

 

بااین وضع اعلام بی طرفی سخنگوی ناتو،با توجه به تراکم دیگرمطالب، را نمی توان جدی گرفت.درسازمان ناتوموضع آمریکا مهم است.سایرکشورها،درمساله افغانستان ازآمریکا تبعیت می کنند.همان گونه که موضع گیریهای نظامی آمریکا درافغانستان مهم شناخته شده است،به همان پیمانه موضع گیریهای سیاسی آمریکا مهم است.این مساله بارها درپایتخت کشورهای اروپایی عضوناتو اعلام شده است که پس ازسال2014 می تواند درافغانستان بماند اما دوشرط اساسی را همزمان مطرح کرده است یکی اینکه آمریکا درافغانستان می ماند ویانه وحتی درمورد تعداد نیروهای شان ازآمریکا مشوره می خواهد نکته دومی که آنها مطرح کرده این است که همان گونه که مصونیت قضایی برای سربازان آمریکا درنظر گرفته شده است.همان مصونیت با همان شروط درمورد سربازان شان باید رعایت شود.این مساله ازخود دلیل دارد که عمده ترین آن همان برجسته گی آمریکا درافغانستان وهرجای دیگراست.تعهدات مالی آمریکا چندین برابر همه کشورهای عضوناتو درافغانستان است.بنابراین اعلام بی طرفی سخنگوی ناتو را نباید جدی گرفت ناتو درمناقشات مرزی بی طرف نیست دلیل آن این است که آمریکا بی طرف نمانده است.

هو،هو،نعل با النعل

هو،هو،نعل با النعل

 

 

هو،هو، رییس جمهورما،همان نعل با النعل دیگران باید باشد.ایشان درآخرین صحبت خود با خبرنگاران به این مساله تاکید داشت که موافقت نامه های امنیتی وشروط افغانستان دراین پیمان باید "هو،هو" اجرای شود.دونسخه افغانی وآمریکایی سند مکمل،تهیه شده است.رییس جمهورهردونسخه را مطالعه کرده وگفته است که شروط خود را درآن داخل ساخته وخواهان تطبیق آن "نعل با النعل" ویا همان "هو،هو" شده است.ایشان درکنفرانس خبری اشارات کلی به شروط افغانستان داشت.احترام متقابل،حاکمیت ملی، تعهدات کمک بدون قید وشرط به افغانستان،حمایت ازافغانستان درصورت تعرض ازجانب کشور سوم و.. را می توان ازجمله شروط افغانستان دانیست.

 

 

رییس جمهوردرکنفرانس خبری خود گفت: این سند باید امضا شود وبسود منافع افغانستان است وافغانستان این سند پیمان امنیتی را امضا می کند،چنانچه پیش ازاین هم موافقت نامه استراتژیک را امضا کرده است.گرچه افغانستان تا بحال ظاهرا با بیست کشور،موافقت نامه استراتژیک امضا کرده است.اما با آمریکا علاوه برموافقت نامه استراتژیک،یک سند مکمل هم باید امضا شود ازآن بنام قرارداد امنیتی ویا پیمان امنیتی نام گرفته می شود این پیمان براساس گفته های رییس جمهورباید امضا شود این مساله به سود منافع ملی افغانستان دانسته شده است.رییس جمهوردرمورد سند استراتژیک که دوسال پیش آن را امضا کرد،گفت: امضای این موافقت نام سبب گردید که ارگ ریاست جمهوری دیگرازکمکهای ایران محروم شود.رییس جمهورگفت: نزدیک به دوسال است که دیگرارگ ریاست جمهوری ازایران کمک دریافت نکرده ودلیل آن، همان موافقت نامه استراتژیک با آمریکا بود.

 

 

رییس جمهوردرمورد کمکهای سیا به ارگ ریاست جمهوری نیزاشاراتی صریحی داشت واین نوع کمها را مورد ستایش قرارداد وخواهان تدام کمکهای سیا به ارگ ریاست جمهوری گردید.کمک استخبارات آمریکا به ارگ ریاست جمهوربیش ازده سال  است که جریان داشته است واین مساله به این دلیل به رسانه های کشیده شد که روزنامه آمریکایی نیویورک تایمزکمکهای سیا به ارگ ریاست جمهوری را افشا کرد وبدنبال آن رییس جمهورهم درفنلاند وهم درکابل آن کمکها را تایید کرد.ایشان موارد مصرف کمکها را،نیزبیان داشت وهم ازآن نوع کمکها ستایش کرد وهم انیکه علیرغم اعتراضات محافل خبری وسیاسی درافغانستان،خواهان ادامه آن گردید.ازکمکها، که بگذریم مسایلی دیگری نیزدراظهارات رییس جمهورمطرح شد که عمده ترین آن، همان خط دیورند بود.رییس جمهورگفت هرگزخط دیورند را برسمیت نمی شناسد این خط برافغانستان تحمیل شد حکومت افغانستان آنرا برسمیت نمی شناسد وهیچ حکومتی هم درآینده نمی تواند این خط را برسمیت بشناسد زیرا که برخلاف خواست مردم افغانستان می باشد.

 

 

سخنان رییس جمهوربازتاب بسیارگسترده درمحافل خبری وسیاسی کشورایجاد کرد.جبهه ملی درمورد کمکهای سیا موضع گرفت وخواهان حسابرسی دراین مورد شد.رهبران جبهه ملی درمورد خط دیورند موضع گیری داشتند وآنرا صادقانه نداسته وگفته  اند که منظور ازطرح این مسایل دراین شرایط، هدف تبلیغاتی برای انتخابات ریاست جمهوری آینده است ونه چیزدیگر.احمد ضیا مسعود گفت: هدف رییس جمهورازطرح این مسایل درشرایط حاضر،مساله انتخابات می باشد.ایشان به رسانه های کشوراعلام داشت که دراین ده سال رییس جمهورچرا این مساله را طرح نکرد که حالا آمده مساله دیورند را پیش کشیده است.استاد محقق یکی دیگر ازرهبران جبهه ملی گفته است که خط دیورند به این صورتی که حالا می باشد، به نفع افغانستان نیست اگروضع به این شکل، ادامه داشته باشد بازهم این پاکستان است که ازآن سود برده وبشتروارد خاک افغانستان می شود چون مرزمشخص نیست.ایشان دریک مورد گفت جنگ افغانستان وپاکستان درشرایط نابرابرنظامی صورت می گیرد وامکانات ونفوس دوکشورقابل مقایسه نیست.

 

 

مضمون سخنان رهبران جبهه ملی این را نشان می دهد که جبهه ملی با سیاست رییس جمهور،موافق نیست واظهارات ایشان را درمورد دیورند، بخاطرمسایل انتخابات پیش رو دانسته است.سخنگویان ایتلاف ملی وحزب حق وعدالت نیزموضع مشابه گرفته وگفته اند که هدف رییس جمهورازطرح چنین مسایل این این است که می خواهد درانتخابات آینده فرد مورد نظرش را روی کارآورد وهدف ایشان ازاین گونه موضع گیریها استفاده تبلیغاتی وتحریک افکارعمومی است.حزب اسلامی وحزب افغان ملت دربرابر اظهارات رییس جمهورسکوت کرده وتا کنون  ازاظهارات ایشان حمایت نکرده اند.درمورد درگیریهای مرزی، مقامات افغانستان،گفته اند که مشکل اساسی گروهای تروریستی است که درعمق خاک پاکستان فعالیت دارد مشکل دراطراف خط دیورند نیست مشکل حضورشبکه های تروریستی درعمق خاک پاکستان می باشد.این مساله را آقای موسی زی سخنگوی وزارت خارجه با این ادبیات ومضمون،با رسانه ها درمیان گذاشت.شبکه های تروریستی درعمق خاک پاکستان باشد ومشکل ا منیتی دراطراف خط دیورند نیست،اینها ادبیات تازه درمناقشات مرزی افغانستان وپاکستان می باشد.

 

 

پاکستانیها درتنش مرزی افغانستان را مقصردانسته است.اما افغانستان،مسئول تنشها درمرز،نیروهای پاکستانی را دانسته است.ازنظرافغانستان این سربازان پاکستانی است که دروازه های درخاک افغانستان تاسیس کرده ودیگراینکه مسئول جنگ در"گوشته" آنها می باشند.آقای خرم روایتی دیگری دارد وی گفته است که ناتو،تاسیسات خودرا که درداخل افغانستان بود،حال همان تاسیسات را دراختیارپاکستان قرارداده است البته ناتو این مساله را قبول ندارد.مسایل مرز بسیارپیچیده است وادعاها، درحدی متناقض ومتفاوت است که پی بردن به حقیقت را دشوارساخته است. روزنامه های کشورامروزبصورت گسترده ای به سخنان رییس جمهورپرداخته است واین نتیجه را گرفته است که اظهارات رییس جمهوربا استقبال ملی روبرو نشده است.احزاب وایتلافها ی سیاسی، آن را حمل برمسایل تبلیغاتی برای انتخابات دانسته وگفته اند که طرح چنین مسایلی با گذشت ده سال،پرسش برانگیزاست.

 

 

گروهای مدنی ازیک زاویه دیگر،به مساله نگاه کرده به سخنان رییس جمهورخورده گرفته اند که مساله دیورند را تبدیل به یک مساله سیاسی کرده درحال که این مساله ماهیت حقوقی دارد وباید درچهارچوب اصول وقواعد خود حل فصل شود.بهرصورت گفته های رییس جمهوردرعین اینکه گسترده ترین پوشش را داشت ولی با استقبال ملی روبرو نگردید تحلیل گران ریشه آن را درسیاست خود رییس جمهوردانسته اند.آنها اعتقاد دارند که رییس جمهورهیچ اهمیتی به افکارعمومی واحزاب سیاسی کشورقایل نیست طبیعی است که سخنان ایشان را ازسرصداقت تفسیرنکنند وآن را حمل براغراض سیاسی وانتخاباتی نمایند. با این وضع نه، مساله دیورند با این اظهارات قابل حل است ونه هم حتی جلوتجاوزات وزیاده رویهای پاکستان گرفته می شود.گزارشات هم اکنون منتشرشده که نظامیان پاکستان درکنروحتی درگوشته مجددا به تحرکات نظامی پرداخته است وآنها می خواهد این درد سرهم چنان باقی بماند ویک جنگ روانی وفرسایشی خسته کننده را داشته باشد تا همه نیروها وتجهیزات این حوزه را متوجه خود شان نماید.

 

 

اما درموارد دیگر، ضربه های را با تجهیزوتشویق تبهکاران وتروریستها،برما وارد نماید. به همین دلیل برخی هم گفته اند که اظهارات رییس جمهور،ممکن است، تیل وسوخت ماشین تبهکاران را زیاد ترنماید با این وضع، دیگرهیچ گونه انتظار اینکه پاکستان میزان حمایت خود ازطالبان را چند برابرنماید را نداشته باشیم.نتیجه این همه مناقشات، ادامه بدبختی وخساره به مردم است.مردم دراینجا قربانیان سیاستهای کابل واسلام آباد می شود.برخی هم گفته اند رییس جمهورمتوجه این نکته است که پاکستان دراین جدال می خواهد انرژی وحمایت های غرب را با خود داشته باشد وبه همین علت احتمالا سند مکمل قرارداد امنیتی را با آمریکا امضا نماید.این چانس خوبی برای آمریکا است که با کم ترچانه زنی ازسوی افغانستان درقرارداد امنیتی روبرو باشد. حال سند مکمل هرگونه که تهیه وامضا شود.رییس جمهورخواستارتطبیق "هووهو" ویا همان "نعل باالنعل"  آن درافغانستان است.

خط دیورند را هرگزقبول نداریم

خط دیورند را هرگزقبول نداریم

 

رییس جمهورکرزی دوهفته پیش ازاین دربروکسیل رفت.درکنارنشست مهم وزرا ناتو دربروکسیل، رییس جمهوردریک نشست سه جانبه افغانستان پاکستان وآمریکا شرکت کرد.این نشست یکی ازتلخ ترین خاطرات رییس جمهورکرزی باید شمرده شود.پیش ازحضورایشان دربروکسیل سخنگویان رییس جمهورمی گفتند: این بار جلالت ماب رییس جمهورکرزی،جدی ترین صحبت وهمه حرفهارا درمذاکرات سه جانبه مطرح خواهدکرد.مذکرات بروکسیل کرزی ،کیری وکیانی،درواقع بدترین گفتگوها باید باشد.خانم لیلا روزبه دریک نوشته خود،مذاکرات سه" ک" را ناموفق ارزیابی کرده وگفته است درگفتگوهای سه " کاف" هیچ پیشرفتی صورت نگرفته است.

 

رییس جمهوربه افغانستان برمی گردد، نقل قولهای که ازایشان صورت گرفته،بوضوح نارضایتی ازنشست سه جانبه بروکسیل را نشان داده است.ازیکی ازسخنگویان پرسیده می شود که چرا رییس جمهورجمهورکنفرانس خبری پس ازبازگشت بروکسیل نداشت،وی درپاسخ می گوید: نشست بروکسیل دست آوردی نداشت وبه همین دلیل،رییس جمهور کنفرانس خبری دایرنکرد.رییس دفترآقای خرم می گوید: دلایلی تشنج درمرز به این دلیل است که تاسیسات نظامی که ناتودرمرزداشته آنها این تاسیسات را تخیله ودراختیارپاکستان قرارداده اند وپیش ازآن هم گفته شده بود که در"گوشته" ناحیه دورافتاده ولایت ننگرهار،پاکستانیها سی کیلومتربه خاک افغانستان،پیش روی ودروازه های را تاسیس کرده است.آقای توریالی معاون پیشین وزارت دفاع این اعتقاد را ندارد وی گفته: درشعاع چهارکیلومتری درداخل پاکستان،پوسته های پاکستانی تاسیس شده.

 

 امریکه افغانستان با این مساله براساس پروتکل که دوکشوردارد،مخالف بود اما پاکستانیها براساس نقشه ازخطوط مرزی که دردست دارد ا ین پایگاها در"گوشته" دایرکرد.این مساله سبب درگیری مرزی بین طرفین می شود که آقای امرالله صالح آن را بزرگترین دست آورد چهل ساله درتاریخ افغانستان دانسته است.بهرصورت این مساله یکی ازحاد ترین مناقشات مرزی بین دوکشورشده است.امروزرییس جمهور، کنفرانس خبری داشت همه انتظارداشت که بیش ترین صحبتهای ایشان حول همین مناقشات ارضی ومرزی باید باشد ولی دیده شد که رییس جمهوراین قضیه را خیلی پررنگ نکرد وتنها به این مساله تا کید داشت که افغانستان خط دیورند را برسمیت نمی شناسد.این موضع انکارناپذیرسیاست مداران وزمداران افغانستان ازسال 1953 ببعد بوده است.

 

استراتژی مرحوم داوو خان برهمین قاعده استوار بود که خط دیورند را برسمیت نمی شناسد خط مرزی افغانستان تا نزدیکهای اسلام آباد است.این مساله درزمان صدارت داوود خان دراوج خود رسید وروابط افغانستان وپاکستان، بکلی بهم خورد مرزها بسته شد ونقل انتقال کالای تجارتی متوقف گردید.این وضع برای شاه غیرقابل تحمل شد .پاد شاه ، داوود خان را درسال1963 ازصدارت عزل کرد.با عزل داوود خان سیاستها ی معتدل تری درمورد پاکستان درپیش گرفته شد.ولی بازهم همان تنشها وسوء  تفاهمات جریان داشت.رییس جمهورکرزی درنشست خبری خود به همین استراتژی تاکید داشت وگفت: برما فشاروارد می کند که ما خط دیورند را برسمیت بشناسیم. رییس جمهورگفت: مازیرباراین مساله نمی رویم وخط دیورند را برسمیت نمی شناسیم.رییس جمهورتاکید داشت که  این خط اززمان سلط بریتانیا برما تحمیل شده است خط مرزی ما دیورند نیست، این خط اززما امیرعبد الرحمان خان برما تحمیل گردید.

 

ایشان مساله دیورند را، ارجاع می دهد به مردم افغانستان وتاکید دارد که مردم افغانستان این خط را قبول ندارد وبه رسمیت نمی شناسد.ایشان درمورد مناقاشات مرزی، همان حرف آقای خرم را که تاسیسات را خارجیها دراختیارپاکستان قرارداده است را به یک صورتی مورد تایید قرارداد.رییس جمهوردوروزپیش هم گفت: که هرگزاجازه نمی دهد که ازخاک پاکستان تعرضی به افغانستان صورت بگیرد وتاکید داشت که درمرز ازآنسوی دیورند تجاوزات صورت گرفته است.آن سوی دیورند را بارها مقامات کشورما، خاک پاکستان  تعریف کرده است.درمورد حضورشبکه های تروریستی هم این ادبیات بکاررفته است که تروریستها درآن سوی دیورند درخاک پاکستان،مکانهای امنی دارد.این گونه ادبیات برسمیت شناختن آن سوی دیورند را بنام پاکستان وخاک پاکستان مورد تایید قرارمی دهد اگرموضع این است که امروزبیان شد پس نباید ازچنین ادبیاتی کارگرفته شود.

 

امروزهم ،همین کلمات آن سوی دیورند ازخاک پاکستان تجاوزا ت مرزی صورت گرفته است ویا انیکه تروریستها درآنسوی دیورند خاک پاکستان،مکانهای مصونی دراخیتاردارد.این نوع گفتمان چه را نشان می دهد یعنی اینکه ما آنسوی دیورند را بعنوان خاک پاکستان قبول کرده ایم ومی پذیریم که تروریستها درآنسوی مرزدرخاک پاکستان قرارگاهای امنی دارد.گذشته ازاین نوع گفتمان اعترافی،درعمل هم می بینیم که آنسوی دیورند دراختیارپاکستان قراردارد وآنها ازآن بعنوان سرزمین وجغرافیای خود،دفاع می کند.در26 نوامبر2011 دریک درگیری مرزی بین ناتو وپاکستان که منجربه کشته شدن بیست چهارسربازپاکستانی گردید، مگرآمریکا وناتومورد اعتراضات شدیدحکومت وقت پاکستان قرارنگرفت مرزها وتدارکات ناتو به مدت شش ماه بسته شد وپاکستا درمورد این درگیری مرزی درخط دیورند این همه حساسیت نشان داد.

 

درگیری ”سلاله" درهمان خطوط دیورند صورت گرفت وپاکستان نسبت به آن، اوج ونهایت حساسیت شان را نشان داد.درمناقشات جاری نزاع درخط دیورند روی داده است. منطق افغانستان دراین ماجرا این است که پاکستان ازخط دیورند عبورکرده. برخی ازگزارشات که فکرمی کنم چندان درست هم نباید باشد،وانمود کرده که پاکستان ازآنسوی دیورند درعمق سی کیلومتری خاک افغانستان،وارد شده وحریم افغانستان را نقض کرده است. مقامات پاکستان منطق دیگری دارد که اصلا تاسیس قرارگاه درخاک افغانستان صورت نگرفته است این قرارگاه درخاک پاکستان است.امریکه آقای توریالی نیزاذعان داشته که قرارگاه درچهارکیلومتری خط دیورند، تاسیس شده وی می گوید: یک توافقی بین افغانستان وپاکستان باید باشد که درشعاع چهارکیلکومتری خط دیورند، نباید تاسیسات نظامی  ساخته شود ولی پاکستان به مفاد این توافقات عمل نکرده وتاسیسات را درشعارچهارکیلومتری دیورند احداث کرده است.

 

بهرصورت رییس جمهور امروزدرکنفرانس خبری خود، "احیا استرا تژی" گذشته مرحوم داوود خان را پرده برداری کرد.وگفت: زیرفشارنمی رود.درکناراین مسایل خبرنگاران ازموضوع کمک سازمان استخبارات آمریکا به ارگ ریاست جمهوری پرسشهای را داشتند. ایشان گفت: این کمکها مورد تایید است وخیلی مفید تمام شد ودرآینده هم ادامه می یابد.برخی گزارشها نشان می دهد بیش ازده سال است که این پولها به ارگ ریاست جمهوری سرازیرشده است ومقدارآن به میلونها دالرمی رسد گرچه امروزرییس جمهوربه مقدارکمکها اشاره نداشت ولی با صراحت ازآن نام گرفت ودرمورد کمکهای ایران هم گفت: که قریب دوسال یعنی اززمان امضا موافقت نامه استراتژیک با آمریکا، این کمک ها قطع شده است رییس جمهوربه موارد مصرف کمکها نیزاشاره داشت که ازآن پولها، معاش نیروهای ریاست جمهوری پرداخت شده وبه افراد ونه، گروها ،کمک صورت گرفته است درمواردی به مریض ها، ازاین پول داده شده وبه محصلین نیزکمک شده است .

 

ایشا دراین کنفرانس خبری دریافت کمک ازسازمان استخبارات انگلیس را رد کرد ولی همه باوردارند که  این کارهم باید صورت گرفته باشد. زیرا دفتررییس جمهوراین نوع کمکها را گرفته وخود رییس جمهورآن را مفید می داند پس چه دلیل داردکه گزارش روزنامه ها درمورد کمکهای استخبارات انگلیس درست نباشد. امروز صاحب نظری می گفت: هنوز رییس جمهور همه حقایق را نگفته هروقت لازم شد خواهد گفت همین کمک سیا را که بیش ازده سال است جریان دارد هیچ کسی خبرنداشت این روزنامه نیویورک  تایمز بود که گفت: ملیونها دالر استخبارات آمریکا به دفتررییس جمهورکرزی کمک کرده است واین کمکها دوام وبیش ازده سال است که جریان داشته است .

 

فردا اگرمنابع دیگری به افشا گری بپردازد آن وقت بازهم رییس جمهورآن را توضیح خواهد داد.این گونه کمکها که رییس جمهورآن را مفید دانسته است.یکی باید منتاقض با این گفته ها باشد که افغانستان،سرپای خود استاده، کشورمستقل است وخارجی نمی تواند روی سیاست افغانستان تاثیربگذارد.این پرسشی است که ازسوی محافل سیاسی صورت گرفته است.این پولها برای رضای خدا نبوده استخبارات ملیونها دالررا مفت دراختیار دفترریاست جمهوری نگذاشته حتما چشم داشتهای داشته است که آن چه بوده وچه کارکرده کسی نمی داند.منبع کمک وارسال کننده خلیط های پول، استخبارات گفته شده.نکته دوم این که این کمکها را، چرا غرب وآمریکا واستخبارات درچهارچوب قوانین ونهادهای حکومتی انجام نداده؟ وپوتکی درداخل خلیطه ها، ودراختیارارگ گذاشته شده است.

 

پاسخ دادن به این پرسشها باید سخت باشد.اما رییس جمهورامروزدراین مورد صحبت کرد وهرآنچه روی داده را تایید کرد.درکناراین دومساله مهم، خط دیورند وپول استخبارات،امروزرییس جمهوربا جان کیری وزیرخارجه آمریکا صحبت کرد ایمل فیضی می گوید: موضوع گفتگوهای تلفنی رییس جمهوربا وزیرخارجه آمریکا، مساله مناقشات مرزی افغانستان وپاکستان بود ودیگرمسایل مرتبط به سیاست خارجی افغانستان. آقای فیضی توضیح نمی دهد که چه مطالبی درمورد منازعات مرزی مطرح شده است ومقامات آمریکایی ازافغانستان چه خواسته درمقابل افغانستان به چه نکاتی اشاره داشته است.بازهم گزارشهای داریم که درارتباط با مرز،ازسوی نظامیان پاکستان موشکهای به کنراصابت کرده که حد اقل گفته شده دوزن دراین موشک پراکنیها،زخم برداشته است.

 

مساله مرزبا این چالشها وگرفتاریها،روبرو شده مقامات سه کشورافغانستان،پاکستان وآمریکا دراین مورد به رایزنیهای گسترده وپشت پرده دست زده اند. فضای رسانه ای دراسلام آباد وکابل،بسیارمتفاوت دیده شده درپاکستان درگیریهای مرزی،چنان جدی گرفته نشده است ومقامات پاکستان این رویدادرا عادی دانسته وازمقامات افغانستان خواستارخویشتن داری شده اما درافغانستان،مناقشات مرزی،تبدیل به جدی ترین بحثها گردید برخی آن را دست آورد بی نظیروتاریخی درچهل سال ازتاریخ افغانستان قلم داد کرده است.مقامات درافغانستان ازدرهم کوبیدن نیروهای پاکستانی ومنهدم کردن تاسیسات وکشته شدن بیش ازهفت نفرسربازپاکستانی خبرداده اند ازافغانستان نیزیک سربازبنام قاسم شهید وبا عزت واحترام بخاک سپرده شد .

 

مقامات دروزارت خارجه پاکستا اززخمی شدن دوسربازشان در،درگیری مرزی سخن گفته است.باتمام این مسایل رسانه های کشور،جنگ با پاکستان را راه حل نمی داند وتاکید به راه های دپلماتیک وکشاندن مساله به شورای امنیت ودیگرمراجع بین المللی را کرده است.رییس جمهورهم امروزتاکیدات برجنگ نداشت واتفاقا مساله مناقشات "گوشته" کم نوروکم رنگ جلوه داده شد.خوب این گونه ادبیات غیرجنگی وتاکید به حل دپلماسی کارخوب است وقطعا گفتگوهای امروزرییس جمهوربا مقامات آمریکا، هم باید فضای دپلماسی وگفتگو را تقویت نماید.

روزهای هفت وهشت ثور

روزهای هفت وهشت ثور

 

روزهای هفت وهشت ثور،درتاریخ افغانستان حک شده است.این روزها درحال حاضر،طرفداران ومخالفان خاص خود را پیدا کرده اند.برخی ازهفت ثورطرف داری می کنند البته این دست، همان گروهای وابسته به جریان حزب دموکراتیک خلق افغانستان هستند.این دسته زیاد خود را نشان نمی دهند وگاهی اعضای ایدیولوژیک حزب دموکراتیک، درسایتهای مجازی مطالبی را نوشته اند وهفت ثورراگرامی وبه نیکی یاد کرده اند.

 

اما هشت ثورطرفداران ومخالفان جدی دارند.گروهای جهادی مطلقا این روزرا تجلیل وآن را دست آورد ده سال مقاومت وجهاد خود دانسته اند.رهبران واحزاب جهادی می گویند: هشت ثورحاصل وثمره خون شهداء،آواره گی ملیونها انسان ومعلولیت صدها هزارانسان دراین کشوراست.تفاوت هفت وهشت ثورازاین جهت، نیزمورد بحث قرارگرفته است.هفت ثوربا مردم افغانستان نتوانیست ویا نمی توانیست ایجاد نسبت نماید.رهبران کودتا،هرگزبا عقاید افراطی چپ مارکسیستی نمی توانیست بامردم افغانستان،ارتباط برقرارنمایند.تسخیردل ودماغ مردم که عامل اصلی سیاست وقدرت است را،رهبران کودتا ازدست دادند.آنها درتضاد با اعتقادات مردم عمل می کردند.

 

شعارهای زنده باد لنین،مارکس وهیگل با پرچمهای سرخ ورنگ زننده ونفرت انگیز،حکایت ازضدیت رهبران کودتا با عقاید مردم را نشان می داد.من ،پس ازکودتای هفت ثوروارد افغانستان شدم وبعد به بامیان وسپس به ولسوالی پنجاب رفتم.دراین سفرازهرات گرفته تا بامیان ،هرچه دیدم، همین شعارها ورفتارها بود.مردم حرف رهبران محلی حزب دموکراتیک خلق را هرگزنمی فهمیدند آنها با ادبیات کاملا غیرمردمی وگاهی ضد مردمی صحبت می کردند.جوانان وابسته به حزب دموکراتیک خلق پس ازوقوع کودتا به اندازه شتاب درتبارزعقاید شان داشتند که ازبکارگیری زبان مروج مردمی، اجتناب داشتند ومی گفتند:این زبان خرافه وارتجاع است زبان وادبیات انقلاب این نیست که ما به آ حرف می زنیم.

 

درورس،ولسوالی داشتیم که بروت همانند ترکی برای خود گذاشته بود وبجای آب ازمادر بیسواد ودهاتی خود، "واتر"خواسته بود وبه این دلیل دربین مردم به " واتر" معروف شد.جریان کودتا حقیقتا هیچ نسبتی با اعتقادات مردم نتوانیست ایجاد نماید.انفکاک وبریده گی آشکاردیده می شد مردم با تحریک ملاها وپیشوایان دینی، خیلی سریع موفق شدند که حزب دموکراتیک خلق را بعنوان یک حزب طرف دارکمونیست وضد خدا والحاد،بشناسند.رهبران کودتا نتوانیست ازمردم برای بقای خود سربازگیری نمایند.آنها دل ودماغ مردم را با خودنداشتند.با گذشت کم ترازنه، ما اوضاع به زیان رهبران کودتای هفت ثورتمام می شد.لشکرکشی شوروی ازباب ناگزیری انجام شد.زیرا حزب دموکراتیک خلق یا باید ازبین می رفت ویا اینکه باید برسراقتدارباقی می ماند.صورت اول، همان شکست بود که روسها آن را درهمان آغازباید می پذیرفتند.قبول شکست،افت کلانی دربرابرغرب،دانسته می شد.

 

دراوج جنگ سرد این مساله خیلی مشکل بود که مسکو،میدان را به رقیب خود،واگذارنماید.لشکرکشی درواقع اقدام بود که بخاطرحزب دموکراتیک خلق صورت گرفت واین لشکرکشی ازباب ناگزیری باید صورت گرفته باشد.هفت ثور،ریشه ها وعقبه های تاریخی خود را داشت.ازسال1965 دردهه دموکراسی این حزب تاسیس گردید درکودتای 1973 داوود خان نقش فعالی داشت.حکومت جمهوریت داوود مناسبات دوستانه ای با حزب دموکراتیک خلق داشت ودرکودتای هفت ثور،شبکه تشکیلاتی حزب درداخل اردو با رهبری حفیظ الله امین،کودتا را به ثمررساند.اشتباه داوود نداشتن تحلیل درست ازدشمن شناسی بود ویا اینکه بخاطرنفرت درون فامیلی درارک،اعضای حزب را دشمن خود نمی دید ودشمن اصلی خود،شاه واطرافیانش را تعریف کرده بود.

 

داوود خان، ازغرب درهمان زمان صدارت خود خاطره خوشی نداشت ودرتلاشهایش ازایجاد مناسبات با غرب،ناموفق بود. پاکستان رقیب ،غرب را درواقع ا زافغانستان گرفته بود وتنها شرق واتحاد جماهیرشوروی برای داوود خان مانده بود.رییس جمهوربا حمایت حزب وابسته به اتحاد جماهیرشوروی،قدرت را گرفت وهم توسط آنها بصورت بیرحمانه ای کشته شد.هفتم ثور،روزخونین وویران گربرای رییس جمهورواعضای خانواده اش بود.کمونیستها که همان مارهای درون آستین برایش شد. بصورت بسیاربیرحمانه ای وی وتمامی اعضا فامیل ودوستانش را درارک ریاست جمهوری قتل عام وسپس بصورت دسته جمعی زیرخاک کردند. همین دوسال پیش، استخوانهای رییس جمهورداوود خان را همراه با اعضای خانواده اش ازیک گوردسته جمعی بیرون کشیده وطی مراسمی بخاک سپرده شد.

 

رهبران کودتا بسیاربیرحمانه با وی برخورد داشتند ودوحزب خلق وپرچم، بامردم افغانستان هم نتوانیست،رابطه وپیوند مناسب ایجاد نماید ودل ودماغ مردم را با خود داشته باشند آنها هرگزحتی درزمانهای واپیسین داکترنجیب هم موفق به این کارنشد.حزب برای بقای خود ازمردم سربازگیری نتوانیست سربازان حزب،درواقع همان لشکراتحاد جماهیرشوروی بود که برای بقا دوجناح خلق وپرچم ده سال با مردم افغانستان جنگید وسرانجام با خفت وسرشکستی ازافغانستان خارج شد آنها زخمهای چرکینی با خود داشتند که درمان آن را بیرون شدن ازافغانستان می دانیست.

 

اما هشت ثور،تعریف بسیارمتفاوت با هفت ثوردارد. هشت ثور،توانیست دل ودماغ مردم را باخود داشته باشد.مردم فرزندان شان را درجبهات می فرستادند ودرموارد افتخارمی کردند که درراه اسلام ووطن به شهادت رسیده است.هشت ثورتبدیل به یک ارزش اعتقادی گردید رهبران جهادی هم، یک چنین نسبت رابا مردم ایجاد کردند. سربازان هشت ثورازمردم افغانستان گرفته می شد ومردم برای رسیدن به چنین روزی،فرزندان شان را به سنگروجبهه اعزام می کردند.هشت ثور، روزی است که مردم برای آن فداکاری کردند واین روزرا ثمره جهاد ومقاومت خود می دانند.هشت ثور،درواقع حاصل مبارزات ده ساله مردم افغانستان درجنگ با لشکرکشی شوروی وپایگاه داخلی شان درافغانستان بود.

 

این منطق که درجنگ با دشمن اگرپیروزشدید باید جشن بگیرید،منطق درستی است.استاد محقق درسخنرانی خود مثالی برای بیان این حق بیان داشت وی می گفت: مردم درماه مبارک رمضان یک ماه درجدال وجنگ با نفس،پایان آن را عید وفیستوال پیروزی اعلام می کنند.عید همان جشن پیروزی درجنگ با نفس است.ده سال مقاومت،جنگ بخاطر،عقاید،استقلال وتمامیت ارضی،نتیجه اش شکست ارتش سرخ بود.حال مردم حق دارند هشتم ثورشان را تجلیل نمایند.مشکل اساسی اعتراضات وانتقادات دراین است که فصول بصورت مجزا ازهم تحلیل نمی شود.نسبت هشت ثوربا گذشته آن،شکوهمند وافتخارآفرین است.زیرا که مساله برمی گردد به اصل استقلال وسرزمین وعقاید مردم.

 

 اما نسبت هشت ثور، به رویدادهای بعدی،جدا ،مورد مطالعه می تواند قراربگیرد.مجاهدین پس ازهشتم ثور،درهیچ کاری موفق نبودند.آنها نتوانستند حکومت مورد نظرشان را تشکیل دهند.دولتهای پس ازهشتم ثوریکی دولت دست نشانده وچیده شده پیشاوربود که استخبارات همسایه آنرا،مهندسی کرد ودیگری دولت استاد ربانی که ناقص ونا پایه دار وبا صدها منازعات ومناقشات،همراه گردید.جنگهای مجاهدین درکابل ودردیگرشهرها، امرانکارناپذیراست.حاصل همین ناکامیها وحوادث پس ازهشت ثوراست که گروه بیرحم طالبان ظاهرمی شود.طالبان درواقع پس دادن حساب حکومت مجاهدان بود.

 

شبهه دراینجا صورت گرفته است که منتقدان به هشتم ثور،تمامی استدلالها ومثالهای شان،روی داد های پس ازهشتم ثوراست.آنها خندق را پرکرده خوبیها وبدیهای تاریخ وروی دادها را باهم مخلوط ساخته واین نتیجه را گرفته است که هفت وهشت ثور،هردو سیاه وتاریک است.هفت وهشت ثور،دورویداد، با مشخصه های تاریخی خود وارتباطاتش مورد بحث می تواند باشد.هفت ثور،ریشه مارکسیستی داشت وسربازآن عساکراتحادی جماهیرشوروی بود.هشت ثور،ریشه ها ونسبتهای عمیق با دل ودماغ مردم داشت وسربازان هشت ثورمردم افغانستان بود.

 

 خلاصه سخن اینکه ،هشت ثور،بادومنظرتاریخی گذشته واینده،قابل بحث است،ده سال مقاومت وجهاد برای ازادی،اعتقاد واستقلال کشور وملیونها انسان اواره وصدهاهزار شهید ومعلول،ودرنهایت شکست ارتش سرخ وناکام گذاشتن،لشکر کشیها بخاطر اهداف ودور نمایی استراتژیک،همان نگاه به گذشته هشت ثور است،دراین صورت هشت ثور نماد ومیوه ان درخت طیبه باید باشد.اما روی دادهای پس ازهشت ثور ومنازعات خونین،فصل دیگر باقضاوت دیگر،مورد بحث است،تجلیل ازهشت ثور،گرامی داشت ازهمه خوبیهای یک ملت است که عطف،به گذشته وماسبق ان می باشد مقاومت عادلانه وجهاد مردم دراین روز به ثمر رسیده ومی باایست از ان تجلیل صورت بگیرد واین مساله یک امرملی ومیهنی باید باشد. اما تلخیها وشیرینیهای پس ازهشت ثور را در زمانهای بعد از ان باید مطالعه کرد گرچه،ظهور بیرحمانه طالبان خود پاسخ اشتباهات وکردارهای مجاهدین هم می تواند باشد،طالبان زقوم عملکر د مجاهدان بود،چنانچه هشت ثور روز نتیجه گیری وثمره درخت پاکیزه جهاد ده ساله است.ما باید در تحلیل وقضاوت مان فصول وخندق گذشته واینده این روز را مد نظر داشته باشیم برخی خندق ومرز مشترک را بهم زده خوبیها وبدیها را یکجا ساخته واین نتیجه اشتباه راگرفته که هشت ثورمعادل است با هفت ثور.