نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی
نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی

چهارسناریو قابل بحث

چهارسناریو قابل بحث

 

درمورد مشارکت طالبان درقدرت سیاسی چند سناریوذکرشده است البته این سناریوها را ازمجموع رویدادهای که با، بازشدن نمایندگی طالبان درقطروبسته شدن آن،رخ داد را می تواند دسته بندی کرد وهمینگونه نوشته ها وتحلیل های که رسانه های افغانستان وروزنامه های غرب به آن پرداخته را نیزمی توان دید ازمجموع آنچه که پیش آمد درمورد مشارکت طالبان درقدرت سیاسی ،چهارسناریو را می توان نوشت این گزینه ها هرکدام درجای خود حاوی نکته های زیادی می باشد اولین سناریوی احتمالی را رییس جمهوربه آن اشاره کرد وآن گزینه "ملک الطوایفی" بود رییس جمهوربا بازشدن نمایندگی طالبان درقطر،واکنش تندی را نشان داد ودرطی دوسه روز،موضع گیریهای بسیارسختی را علیه آمریکا وپاکستان گرفت وبا صراحت اعلام داشت که دسیسه علیه افغانستان درجریان بود که با کمک مردم خنثا گردید.سناریوی دوم تشکیل " اداره موقت" بجای انتخابات است یعنی دوسال افغانستان بصورت اداره موقت با مشارکت طالبان ودیگرجناحها اداره می شود وبعد ازآن انتخابات برگزارشود.گزینه سوم هم به این صورت مطرح شد که طالبان درقدرت سیاسی با گرفتن چند وزارت خانه ونهادهای قضایی مثل "استره محکمه" سارنوالی" شرکت نمایند این طرح ازسوی خود حکومت دریک مورد عنوان گردید وگزینه چهارم هم این است که وضعیت موجود ادامه داشته باشد.دراین سناریو جنگ ادامه می یابد وریزشهای درصفوف طالبان ایجاد می شود استحکام نیروهای امنیتی وثبات سیاسی ضامن موفقیت این گزینه خواهد بود. با توجه به تصویراجمالی چهارسناریو، حال به تشریح وتفسیرهریک پرداخته می شود:

 

ملوک الطوایفی:

 

این فکر درواقع بد ترین فکری است که درمورد آینده افغانستان درنظرگرفته شده باشد.آقای ایلوود نماینده با تجربه انگلیس طرحی برای آینده افغانستان درنظرگرفته وهشت زون را برای جغرافیایی سیاسی افغانستان ترسیم کرده است وگفته است که ساختارسیاسی افغانستان با تطبیق هشت زون،عملی است این سناریو،تعبیربه تجزیه افغانستان شده وحکومت افغانستان این طرح را باید خیلی جدی درنظرگرفته باشد.گشایش نمایندگی قطربا نام ونشان امارت اسلامی طالبان،برافراشته شدن بیرق طالبان وپرده برداری ازلوحه طالبان واعلام خطوط کاری آنها توسط سخنگوی طالبان درقطر،همه نشانه ای ازسناریوی تجزیه ونظام ملک الطوایفی دانسته شد. شایعاتی به شدت راه افتاد ودامن زده شد که نمایندگی امارت طالبان درقطردرواقع تایید کننده گزینه دولت موازی وتجزیه افغانستان است ونه چیزی دیگروگفته شد که پنج وشش ولایت درشرق وجنوب افغانستان دراختیارطالبان گذاشته می شود.

 

طالبان دراین ولایات امارت اسلامی شان را تطبیق می کنند وبه این ترتیب دوساختارسیاسی وحکومتی دریک سرزمین عملا تطبیق می شود این مساله شاید ازنوع " هونگ کونگ" وچین" نباشد که دونظام دریک سرزمین تشکیل شود.آنچه را که مقامات کشوروشخص رییس جمهوربرداشت دارد این است که این سناریو دونظام دریک سرزمین نه، بلکه ایجاد وتاسیس نظام ملک الطوایفی برای تجزیه کشوراست واین دسیسه ای بود که افغانستان آن را خنثی کرد.حکومت افغانستان به یقین این سناریورا تجزیه وتخریب افغانستان می داند وبا صراحت اعلام داشته است که درپشت این توطیه کشورهای خارجی قرارگرفته  که ازجمله آمریکا انگلیس وپاکستان را نام گرفته است.آقای خرم مسئول دفترمقام ریاست جمهوری افغانستان دریک گفتگوی رسانه ای تماما صحبتهایش ازتجزیه افغانستان توسط همان سه کشوربود وخود رییس جمهورنیزازآن بنام ایجاد نظام "ملوک الطوایفی" نام گرفته ومحکوم کرد.این سناریو درواقع آخرین گزینه سیاسی ساختاری برای افغانستان باید باشد که نوشته شده وآقای ایلوود با عنوان تقسیمات "هشت زون" وقبلش هم، سفیرآمریکا درهندوستان به آن پرداخته بود.

 

البته باید گفت که نوع ساختارسیاسی درمحافل سیاسی افغانستان همیشه مورد بحث بوده است.نظام متمرکزریاستی وسنتی،نظام پارلمانی،روش فدرالیزم واما بحث "نظام ملک الطوایفی" آخرین بحثی است که مقامات حکومتی ما، آن را اول انداخته است گرچه نظام فدرالی هم درکشورحساسیت برانگیزشده است وروایت چندان قوی نیست اما دونظام ریاستی متمرکز ونظام پارلمانی، طبیعی ترین بحثهای سیاسی درجامعه ما بوده ودرآینده خواهد شد.نظام ملوک الطوایفی را کسی درافغانستان قبول ندارد وهیچ یک ازاتباع کشوربه تجزیه افغانستان تن درنمی دهد اما حکومت افغانستان ورییس جمهورمتیقن است که "ملوک الطوایفی" درحال عملی شدن است واین سناریو توسط طالبان پیش برده می شود ودلایلی آن نمایندگی است که خبرازدولت موازی را می داد واین هم حامیان این فکر وسناریو که آقای خرم به آن اشاره کرده است. سناریوی دوم "اداره موقت" است.

 

اداره موقت:

 

"اداره موقت" ازچند مرکزمورد مورد تایید قرارگرفته است.طالبان ظاهرا به آن خوشبین است نمایندگان که درکنفرانس شانتهی پاریس شرکت داشتند وهمین طوردرجاهای دیگری  ازحامیا این گروه شنیده شده، آنها درتشکیل" اداره موقت" علاقمند هستند.زیرا در"اداره موقت" همه چیزازسرشروع می شود.طالبان به این دلیل که دراین اداره می توان دستبرد بسیارگسترده ای به قانون اساسی زد وتغییرات بنیادی درنوشتن قانون اساسی برمبنای شریعت طالبانی صورت می گیرد وهمه چیزبه سود شان تمام می شود وازاین طریق به همه خواسته های شان دست می یابند واین بهترین راه تخریب نظام سیاسی وایجاد نظام بدیل با ماهیت شریعت طالبانی است." اداره موقت" درقالب یک نشست بین المللی ویا منطقه ای باید ازنوع بن 2001 مطرح شود ومهرجامعه جهانی را نیزبرخود داشته باشد.

 

منبع دیگری که این سناریو را تایید کرده حزب اسلامی برهبری گلبدین حکمتیاراست.وی بارها تاکید به تشکیل وتاسیس "اداره موقت" داشته است. البته شکی نیست که طالبان وحزب اسلامی باید کمی متفاوت درتصاحب قدرت وشرکت درقدرت باشند. حزب به لحاظ اید لوژیک تکیه به "خلافت اسلامی" دارد وطالبان پافشاری به "شریعت اسلامی" فرم ها متفاوت اما محتوای همان سخت گیریها ایدلوژیک است که طالبان وحزب اسلامی به دنبال تطبیق آن بصورت بیرحمانه وخشینی درجامعه افغانستان هستند.ازحزب اسلامی شنیده شده که "اداره موقت" مسوده قانون اساسی را نوشته کند ومتکفل برگزاری رفراندوم برای قانون اساسی باشد.حزب با " لویه جرگه" بدترین مخالفت را نشان داده است وآن را پدیده شوم تاریخی مزخرف وبی معنا می داند درادامه رفراندوم قانون اساسی، برگزاری انتخابات ریاست جمهوری وهمین گونه انتخابات پارلمانی وشوراهای ولایتی انجام می شود. حزب سقف زمانی برای کاررا هم درنظرگرفته است ودرطرح شانزده فقره ای که هیئت حزب اسلامی سه سال پیش با خود درکابل آورده بود همه این موضوعات بصورت صریح ودرمواردی هم به کنایه به آن پرداخته شده بود.

 

" اداره موقت " ازیک منبع دیگرنیزمورد تایید قرارگرفته وآن طرحی است که یک سیاست مداروابسته به شاه آن را مطرح کرده است نوشته آقای عبد الستارسیرت را خواندم ایشان به تشکیل اداره موقت تاکید دارد که همه چیزازسرساخته شود آنچه جریان دارد براساس یک قاعده غلط استواراست که مصوبه های بن 2001 است آقای سیرت خودازفعالان نام کام پروسه بن 2001 بود وبه همین دلیل کمی عقده مندانه ازفیصله های بن صحبت می کند.درکناراین دو،سناریو گزینه های دیگری برای مشارکت طالبان درقدرت مطرح شده است.البته اداره موقت موردحمایت پاکستان هم باید باشد زیرا هرجا که طالبان درآن منتفع شود پاکستان آن را حمایت می کند.گزینه سوم وچهارم اختصاص چند وزارت خانه ونهاد دولتی ویا ادامه وضع موجود است.

 

اختصاص چند وزارت ونهاد حکومتی به طالبان:

 

گزینه اختصاص چند وزارت ونهاد حکومتی به طالبان ازسوی حکومت مطرح شد ودریک مورد گفته شد که طالبان درقدرت شریک شوند ونحوه شراکت این است که به آنها چند وزارت ونهاد حکومتی داده شود.شراکت به این صورت را طالبان اصلی هرگزقبو نکردند واینکه وزارت عدلیه ونهادهای سارنوالی واستره محمکه به طالبان داده شود را آنها نپذیرفتند وبا این طرح حکومت مخالفت کردند. به همین دلیل گزینه "اختصاص" عملا بی فایده نشان داده شد این مساله ازنظر طالبان خیلی یک شراکت اندک وکم بود این سناریو برای حل مساله طالبان درمحافل تحلیلی افغانستان نیزمورد انتقادات شدید قرارگرفت وگزینه " اختصاص" هرگزمورد ستایش واستقبال قرارنگرفت وبه همین دلیل حکومت دیگرسنگ آن را بالانکرد ودید که یک حرف بی فایده وغیرقابل قبول برای همه طرفها می باشد واما گزینه چهارم که ادامه وضع موجود است را به این صورت می توان ترسیم کرد:

 

ادامه وضع موجود توام با اقتدارنظامی وسیاسی:

 

این سناریو به لحاظ افکارعمومی مورد تایید است زیرا طالبان آن قدرظلم وخشونت کرده که اصولا حضورآنها با آن صورت که خودشان ترسیم کرده اند برای مردم کابوس وحشت است.مردم ازچند جهت این سناریورا قبول دارند یکی اینکه طالبان ظالم هستند اگرآنها به قدرت برسند وازطریق هرازیک سه سناریوی که روی آن صحبت کردیم،طالبان شریک قدرت ویا قدرت را بدست بگیرد درآن صورت تمامی ارزشهای آفریده شده درجامعه را باید ازدست داد واین مساله برای مردم قابل قبول نیست.طالبان با ایجاد نظام ملوک الطوایفی واعمال شریعت دربخشهای ازکشور به مردم که زیرسلطه شان قرارگرفته باشند، ظلم وبیرحمی شان را اعمال می کنند ونظام کبلی خودرا برگرده مردم تطبیق خواهد کرد یا اگر"اداره موقت" تاسیس شود که همه قوانین،آ زادیها دفن شود وطالبان فکرومرام شان به تصویب برسد دراین صورت خودآغازفاجعه خواهد بود. مردم حتی با گزینه اختصاص چند وزارت ونهاد های حکومتی هم نگران هستند. طالبان واقعا وحشت خلق کرده ومردم ازآنها می ترسند وبه همین دلیل گزینه چهارم را می پذیرند.

 

انتقادات مردم ونهاد های مدنی واحزاب سیاسی ازحکومت این است که اهمیتی برای استحکام قدرت وحاکمیت نداشته است وازنیرو وتسهیلات که دراختیا رداشت درطی این ده سال استفاده نکرد واصولا مبارزه جدی با عوامل خشونت را نداشت ودرموارد بسیارسهل انگاری کرده وحالا که امکانات ازدست حکومت خارج می شود، موضع سرسختانه دربرابرطالبان وحکومت پاکستان گرفته است وجامعه جهانی را ملامت می کند.این کارحکم نیش داروی بعد ازمرگ سهراب را دارد که حکومت درپیش گرفته .با تمام این احوال بازهم مردم، نهادهای مدنی واحزاب سیاسی تاکید دارند که نظام سیاسی افغانستان، قانون اساسی ارزشهای مدنی باید حفظ گردد. طالبان دعوت به مشارکت وصلح شود و با منابعی که طالبان را تغذیه وتقویه می کند،ایجاد وفضای اعتماد بوجود آید.همان حرفی که رییس جمهورپس ازتروراستاد ربانی در20 سپتامبر2011 گفت را باید جدی گرفت ایشان اظهارداشت که مذاکره باطالبان فایده ندارد ودیگرگفتگو نمی کنیم بجای طالبان با پاکستان وارد مذاکره می شویم.

 

پاکستان نقش اساسی رادرجنگ وصلح افغانستان دارد وبا ید آن را جدی گرفت.گزینه "اقتدار" باید استراتژی حکومت حاضروحکومت منتخب بعدی باشد ونتیجه آن باشد که طالبان وارد حکومت وشریک منطقی آن شود واصول وچارچوب های نظام سیاسی راقبول نماید این کارزمانی میسراست که شما گزینه "اقتدارواستحکام " را به منصه ظهوربرسانید ازمیان این چهارسناریو که برشمردیم گزینه چهارم مورد تایید وحمایت مردم افغانستان است همه چیزدرکادرقوانین انجام شود وشرکاء قدرت، قوانین کشور،اصول وارزشهای نظام را قبول نمایند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد