نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی
نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی

خط گفتگوها تغییر نکرد

 

خط گفتگوها تغییر نکرد

 

نشست سه جانبه افغانستان ، پاکستان وانگلستان براساس خطوط گذشته، برگزارشد.ظاهرا هیچ گونه تغییرات عمده درگفتمان سه جانبه پیش نیامد. همان گونه که ازاول پیش بینی می شد، رهبران سه کشورروی مناسبات دوجانبه وتوسعه همکاریهای منطقه ای تاکید کردند وهمینطور عمده ترین حرف شان درمورد صلح ،همان شروع گفتگوهای افغانستان با طالبان بود.نقش پاکستان دراین میان ایجاد تسهیلات وشرایط خوب برای مذاکرات است. پاکستان نوازشریف، چند کار مهم را تا بحال کرده است یکی اینکه فضای بن بست مناسبات ایجاد شده بین کابل واسلام آباد را با اقدامات دپلماتیک، شکست وبا موضع گیریهای مثبت واعزام سرتاج عزیز مشاور امور بین المللی خود به کابل وارسال دعوت نامه رسمی به رییس جمهورکرزی برای دیدن ازپاکستان وعملی شدن سفیررییس جمهور به پاکستان ودرنهایت آزادی ملا برادر وحالا هم گفتگوهای لندن، ازجمله اقدامات مثبتی است که درمناسبات بهم خورده افغانستان وپاکستان ایجاد شده است.

 

 همه این کارها درطی همین چند ماهی انجام شد که نوازشریف روی کارآمد وحالا هم درلندن نوازشریف اعلام کرد که دراولین فرصت ازکابل دیدن می کند. ازسوی دیگر هم گفته شده است که طرف ها پذیرفته اند که هیئتی ازسوی شورای عالی صلح افغانستان به پاکستان برود وبا ملا برادر وارد گفتگوها صلح شود. خوب گرچه اعزام هیئت بخاطر مذاکره با ملا برادررا تحلیل گران خیلی با اهمیت ندانسته ولی علیرغم کوچک بودن مساله  بازهم کاری مثبتی باید باشد که درمناسبات طرفین برای گفتگوهای صلح انجام می شود.پرسش اساسی این است که چرا مساله طالبان این قدرجدی درمناسبات دوکشورمطرح می باشد؟ وچرا دوکشورهمسایه علاقه مند نستند که معضل بنام طالبان را حل نماید وچرا؟

 

چرا دو کشورمعضلی بنام طالبان را حل نمی کنند؟

این سوالی بسیارسختی است وپاسخ گفتن به آن کار ساده ای نیست چرا دو کشورنمی خواهند معضلی بنام طالب را حل نماید؟ واین چه سود برای طرفین دارد؟. تحلیلگران افغانستان، مساله طالبان را مرتبط می دانند به مساله ای ریشه ای تر، ازخود مساله طالبان وآن مناسبات غبار آلود خود دو کشور پاکستان وافغانستان است واین دوکشورهم بلحاظ تاریخی وهم درشرایط فعلی هرگزنتوانسته اند، اعتماد لازم را درروابط خود ایجاد نمایند. سیاست مداران کابل واسلام آباد همیشه با دیده شک وتردید نسبت به اقدامات وسیاست های هم دیگر نگرسته اند وهیچ گاهی موفق نبوده که بتوانند درفضای دوستی واعتماد متقابل، مسایل ذات البینی  شان را حل نمایند. وبه همی خاطر است که مساله طالبان لاینحل مانده است.

 

افغانستان پدیده ای بنام طالبان را دارد.اسلام آباد فکرمی کند که اگرمساله طالبان با حکومت افغانستان حل شود وصلح واقعی دراین کشوربه وجود آید درآن صورت این حکومت افغانستان است که صلح وثبات درافغانستان را، تبدیل به جنگ ونا آرامی درپاکستان می کند. افغانستان با استفاده ازطالبان که گویا با هم کنارآمده ودریک ساختارسیاسی وزیریک چتر با هم جمع شده وصلح وثبات را درافغانستان تحکیم ساخته اند، دراین فرض، سیاست مداران کابل هرروزعلیه پاکستان توطئه راه انداخته وطالبان پاکستان را تحریک و نا امنی تعریف نا شده ای را برای پاکستان خلق خواهند کرد. با این تحلیل وذهنیت، پاکستان صلح وثبات درافغانستان را به زیان امنیت ملی وثبات  درپاکستان تفسیرمی کند وچرا؟.

 

 دلیل مساله برمی گردد به سلب اعتماد درمناسبات کابل واسلام آباد.صورت دیگرقضیه هم این می تواند باشد که اگردرپاکستان صلح وثبات بین طالبان پاکستانی وحکومت مرکزی ایجاد شد چنانچه شایعاتی است که حکومت فدرال پاکستان به طالبان پاکستانی گفته است که با هم صلح داشته باشیم وحکومت تفنگ شما را نمی گیرد این مساله درجانب افغانستان این گونه تعبیرخواهد شد که خوب حکومت پاکستان با طالبان خود صلح کرد واسلحه طالب شان را نگرفته حال ممکن است که حکومت فدرال همان طالبان شان را، تشویق نماید که بروید به کمک برادران تان درافغانستان ودرآنجان بجنگید واحکام شریعت را تطبیق نمایید.کاری که درزمان پرویزمشرف تاحدی تشویق می شد.

 

 طالبان پاکستانی دروزیرستان شمالی درسال دوهزارشش با حکومت جنرال مشرف، پیمان صلح امضا کردند ولی گروه گل بهادرخان دروزیرستان شمالی با حمایت استخبارات پاکستان، بالاترین همکاری را با شبکه حقانی راه اندازی کرد.طالبان پاکستان مستقر دروزیرستان شمالی درسایه معاهده با حکومت مرکزی فدرال هرگونه همکاری با شبکه حقانی را دریغ نکرد واین مخوف ترین گروه چریکی را مورد حمایت شان قراردادند.گل بهادرخان، یار شبکه حقانی دشمن افغانستان وهمکار استخبارات پاکستان گردید وحالا هم همین گروه درکنارشبکه حقانی علیه افغانستان می جنگد ولی با ارتش واستخبارات پاکستان آتش بس گرانتی شده دارد.

 

 اگر مناسبات کابل واسلام آباد بصورت اساسی حل نشود بدون شک پیمان صلح با دیگر جناح های طالبان پاکستانی ازسوی افغانستان تعبیر به اخلال وایجاد نا امنی وجنگ بشتری درافغانستان تلقی خواهد شد امری که عملا تجربه گردید. صلح حکومت پاکستان با طالبان پاکستانی، معنی شدت جنگ وخشونت درافغانستان را دارد. اینها دلایلی است که کارشناسان امور افغانستان وپاکستان به دقت روی آن تاکید کرده اند.بنابراین هردو کشورنمی خواهند مساله طالبان را حل نمایند واین هم دلیل آن. دراین صورت طالبان ابزارجنگی برای این کشوراست ونمی گذارد که درافغانستان طالبان وارد گفتگوهای معنی دارصلح شود چون صلح وثبات درافغانستان را، شدت جنگ ونا امنی درپاکستان می داند ودرجانب پاکستان هم این مساله مطرح می شود که صلح این کشوربا طالبان مفهوم شدت جنگ درافغانستان را درپی دارد اما افغانستان دلایلی روشنی برای این مساله دارد وآن صلح پاکستان با گروه گل بهادرخان وشدت جنگ درافغانستان بوده است زیرا این گروه یگانه یار ویا ور شبکه حقانی است که بصورت بسیاربیرحمانه ای مردم افغانستان را کشته است ومی کشد.

 

پیش ازحل مساله طالبان باید موضوعات بین دوکشور حل شود:

 

نیروهای بین المللی از افغانستان خارج می شوند وگروه اندکی بین ده تا پانزده هزار شاید درافغانستان بمانند البته این مساله بازهم به یک نحوی گره خورده است به موضوع موافقت نامه امنیتی. مقامات آمریکا گفته اند که اگرسند همکاری های امنیتی بین افغانستان وآمریکا امضا نشود درآن صورت "گزینه صفری" مطرح می شود وآمریکا وهمه متحدانش ازافغانستان خارج می شوند.رییس جمهورکرزی مساله موافقت نامه امنیتی را به لویه جرگه عنعنوی می برد احتمال اینکه موافقت نامه  امنیتی رد شود خیلی ضعیف است ولی ازسوی هم منتفی نیست. بهرصورت حال ما این طرف قضیه را قبول می کنیم که موافقت نامه امنیتی بین طرفین امضا می شود دراین صورت بین ده تا پانزده هزار نیرو درافغانستان پس ازسال دوهزار چهارده باقی می مانند.

 

پاکستان به دلایلی با حضورنیروهای بین المللی شاید خیلی راضی نباشد عمده ترین دلیل آن هم این است که حضور جامعه جهانی به سود افغانستان وبرای محدودیت پاکستان می تواند باشد. پاکستان علاقه دارد که درمساله افغانستان با دست بازعمل نماید و اوضاع افغانستان را به خوبی زیرنظر داشته باشد ولی این مامول شاید با حضورنیروهای بین المللی محدود شود بخصوص اینکه حکومت افغانستان ازجامعه جهانی خواسته که درمقابل پاکستان ونیروهای که ازآن سوی دیورند وارد افغانستان می شوند، باستند  یکی ازجدی ترین خواسته های رییس جمهورکرزی ازآمریکا هم، همین است که امنیت افغانستان را دربرابرتعرض خارجی تضمین نماید. پاکستان ازاین نوع معامله افغانستان وحضورنیروهای بین المللی درافغانستان خوشش نمی یاید.روسیه ،چین وایران هم نسبت به حضورنیروهای بین المللی نگرانیهای خاصی خود شان را دارند و آن را توجیه ناشده می داند.

 

 وبه همین دلیل است که امروزآقای کونینگهام سفیرآمریکا درکابل اعلام داشت که حضورنیروهای بین المللی درافغانستان به سود امنیت افغانستان ومنطقه است وی دریک کنفرانس خبری تاکید کرد که همسایه های افغانستان نباید نگران حضورنیروهای بین المللی درافغانستان باشند.آمریکا بارها شاهد اعتراض وپرسش های مکرر کشورهای همسایه درمورد پایگاه آمریکا درافغانستان وحضورشان بوده است وآقای کونینگهام به این صورت جواب داد که کشورهای همسایه افغانستان، نگران نباشند حضورما دراین کشوربه نفع امنیت افغانستان ومنطقه است.بهرصورت علیرغم این نگرانیها یک تعداد نظامی های غرب وآمریکا درافغانستان پس ازسال دوهزارچهارده باید بمانند اما این مساله بازهم نمی تواند چالش اصلی درمناسبات کابل واسلام آباد را حل نماید.

 

 مشکل افغانستان وپاکستان دریک صورت قابل حل است که موضوعات جنجال برانگیزبین دوکشورباید حل شود درمذاکرات سه جانبه لندن اعلام شده بود که یکی ازمسایل درمیزمذاکره مساله خطوط مرزی بین دوکشور است که ظاهرا بصورت جدی مورد بحث قرارنگرفت. دلیل آن هم حساسیت بیش ازحد مساله برای هردو طرف باید باشد.مشکل اساسی دراین گونه مسایل وموارد، بین دوکشورمی باشد و تا زمانیکه دو کشورهمسایه به این گونه موضوعات بصورت صادقانه، نپردازند وآن را حل نکنند بصورت قطع مساله ازنوع طالبان قابل حل نیست.

 

 نتیجه این می شود که هردو کشوربه این جمع بندی منفی دست یابند که برای تخریب وچالش امنیتی ودخالت درامور هم دیگر، ازابزار چون طالبان استفاده نمایند واین مساله را تا هرزمانی که لازم باشد مورد استفاده قراردهند بنابراین، این حرف خیلی منطقی ودرست است که دو کشورپیش ازحل مساله طالبان باید موضوعات ذات البینی خود شان را حل نمایند واعتماد متقابل ایجاد کنند ودراین صورت، موضوع حل طالبان، یک امرمتاخرمی شود وبه همین خاطراست که گفتگوهای سه جانبه به یک راه حل قطعی نمی رسد زیرا که اصل وریشه بحث، موضوعات تاریخی ومساله خط دیورند، حل نا شده است وهردو کشور فکرمی کنند که صلح درسرزمین طرف مقابل معنی تخریب وچالش امنیتی برا ی کشورخود شان است وبه همین خاطراست که صادقانه برای صلح تلاش صورت نمی گیرد وخط گفتگوها تغییر نمی کند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد