نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی
نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی

رویداد های ترسناک و پی هم

1393

رویداد های ترسناک و پی هم

  •  
رویداد های پی هم در کشور را داریم. مردم از حملات بیرحمانه طالبان و از موضع انفعالی حکومت ، خسته شده است. حمله به سرینا به نفع طالبان و شبکه حقانی تمام شد بجای دو گروه تبهکار، دوربین و دپلمات پاکستانی متهم شد. حمله امروز به دفتر ساحوی کمیسیون معلوم نیست به گردن کی انداخته می شود.رویدادهای خوب هم داریم یکی کمپین پرشورنامزدان و مردم و دیگری معرفی و تایید معاون اول ریاست جمهوری و سومی هم یک هفته بعد همه به پای صندوقهای رای می رویم. شورای های ولایتی و رییس جمهور تازه با، رای مردم، انتخاب می شود.

قراین نشان می دهد که طالبان با بیرحمی تمام می خواهند سیر انتخابات را درهم بکوبد. این همه عملیات پی هم دال مرکزی توطئه دشمن برای برهم زدن انتخابات 93 باید باشد. سوالیکه مطرح می شود این است که هدف استخبارات و طالبان از بهم زدن انتخابات چیست؟ انتخابات اگر در کشور برگزار نشود، این چه سودی برای استخبارات دارد. این طبیعی است که اگر انتخابات برگزار نشود، حکومت فعلی را داریم چون به حکومت تازه دست نیافته ایم. جواب گفتن به این پرسشها کاری ساده ای نیست. ولی قدر مسلم دراین است که بی ثباتی در افغانستان به دلیل اینکه تاثیرات عمیقی در مناسبات افغانستان با دنیای بیرون از خودش را می گذارد، به همان اندازه که اوضاع در افغانستان بی ثبات باشد به همان پیمانه، زمینه و تسهیلات برای فعالیت تروریستها، فراهم می شود.

تسری بی ثباتی از افغانستان به مکانهای دیگر

تهدید حوزه های امنیتی کشورهای دیگر، بالاترین امتیاز برای تروریستها می باشد. هر اندازه که اوضاع افغانستان متشنج و نا امن باشد، حد اقل دو فایده آنی را بدست می آورد. افغانستان جغرافیایی مناسب برای سازماندهی آنها واقع می شود. تروریزم می خواهد امنیت و ثبات را در افغانستان مختل نماید حاکمیت مرکزی را متزلزل و گرفتار چالش در خود پایتخت نماید و حاکمیت قانون و نظم عامه را بهم بزند، درست به همان پیمانه ، قلمرو تروریزم توسعه می یابد. تروریزم و حامیان شان همین را می خواهد که تروریزم بی وطن و جغرافیا، جای داشته باشد. وزیرستان شمالی چرا این قدر مورد توجه تروریستها می باشد زیرا این سر زمین می تواند، مکان مناسبی برای کارها و عملیات آنها باشد. در و زیرستان شمالی، ترو ریستها می توانند هرکاری را داشته باشند. اگر ترس حملات طیاره های بی سرنشین نباشد وزیرستان شمالی، خطرناک ترین جغرافیا برای فعالیت تروریستها، خواهد بود.

حال اگر افغانستان و یا بخشهای از این سر زمین در قلمرو آنها قرار بگیرد، دراین صورت آنها می توانند، بهترین مانورهای تروریستی را داشته باشند. توسعه قلمرو و جغرافیا، یکی از عمده ترین هدف والای تروریستها می باشد این مامول تنها با یک کار بدست می آید و آن بهم زدن امنیت و گرفتار کردن حکومت مرکزی در افغانستان است. آنها بخوبی می دانند که بهم زدن امنیت انتخابات می تواند، توسعه نا امنی و اختلافات را در بالا ترین حدی آن، میسور نماید. با این ارزیابی تروریستها باید تمامی تلاشش را به این مساله متمرکز نماید تا سیر طبیعی انتخابات را تبدیل به نا امنی و بی ثباتی نماید آنها در استراتژی خود برای رسیدن به این هدف، حد اعظم تلاش شان را بکار می گیرند که انتخابات را بهم بزنند. نا امنی در افغانستان سبب می شود که آنها برای اهداف نیابتی بیرون مرزی خود، خوب برنامه ریزی نمایند. تسری و توسعه نا امنی از همین جا سرچشمه می گیرد. این حرف نمی تواند مورد قبول نباشد. استخبارات که مدیران اصلی تروریستهای طالب می باشد، سعی می کند افغانستان خوب ترین مکان برای آنها و بدترین جا، برای مردم و حکومت افغانستان باشد.

فاز اول همین است که تروریستها در افغانستان جای مناسب و مطمئن برای خود شان، دست پا نماید در این مرحله اگر موفق شد در آن صورت می تواند، قلمروهای دیگر را مورد تهدید قراردهد. توسعه و گسترش عملیات تروریستی و فرا منطقه ای شدن آن بستگی دارد به زمینه ، پیش از آن و آن تدارک جا و مکان برای خود در افغانستان است. افغانستان هم می تواند در صورتی مکان مناسب برای تروریست باشد که حاکمیت دولت را تضعیف نماید و یا اینکه گرفتاریهای غیر منتظره ای برای دولت افغانستان ایجاد نمایند.

دلایلی حملات پی هم تروریستها در افغانستان

چند قلمرو برای حکومت و تروریستها، اهمیت زیادی دارد. اولین حوزه، حاکمیت و بهم زدن حاکمیت در افغانستان است. برای حکومت و مردم افغانستان بالاترین هدف این است که امنیت و حکومت قانون در همه جا برقرار باشد. اما تروریزم با تمام و جود سعی می کند این حاکمیت را از دولت مرکزی بگیرد. تا بحال آنها همین کار را کرده اند. سعی کرده با عملیات قطاع الطریقی، انفجارهای پی هم و عملیات انتحاری و ده ها جنایت از این دست، که برای یک هدف طراحی شده است و آن ایجاد محدودیت برای حاکمیت است. گرچه ثابت شده است که تروریستهای طالب خود هم نتوانسته در بخشهای نا آمن، خود اداره شان را بر پا کرده باشد. خیلی از مناطق است که به صورت "سیال" دست بدست می شود. البته این هم می تواند، تا حدی برای تروریستها مفید باشد. هدف بهم زدن اداره حکومتی و زمینه سازی برای امارت شان می باشد. این هدف از این جا شروع می شود که باید اوضاع امنیتی را مختل کرد و در بخشهای از کشور همین حالت را بوجود آورده است.

دلایلی که برای تروریستها، اهمیت زیادی دارد همین است که اداره حکومت در مناطقی از کشور، بهم بخورد. انتخابات دراین صورت، در این مناطق برگزار نمی شود. از هم اکنون کمیسیون مستقل انتخابات اعلام داشته است که نمی تواند در مناطق نا امن انتخابات برگزارکرد. خوب این بهترین کاری است که تروریستها کرده و نگذاشته که مردم به پای صندوقهای بروند.

دلیل بعدی هم این می تواند باشد که تروریستها، با گذر زمان، حکومت را خسته و نیروهای امنیتی را از ادامه حضور شان در مناطق باز دارد. جنگ برای تروریستها، کم ترین هزینه را دارد و لی برای حکومت و نیروهای امنیتی، امنیت مناطق و تثبیت ادارات حکومتی بالاترین هزینه را بر حکومت تحمیل می کند. یک وقت به نقل از آقای حکمتیار نقل شده بود که بمب در کنار جاده تنها هزینه اش صد دولار است اما خسارات ناشی از آن به نیروهای حکومتی و بین المللی غیر قابل، جبران می باشد. این حرف درست است که جنگ برای حکومت در برابر تروریستها، بسیار سنگین و هزینه بردار است. این کار در بلند مدت سبب می گردد که تروریستها مناطق نا امن را برای خود شان ، تبدیل به منطقه امنی نماید. دلیل دیگری که کار شناسان درکنار بهم زدن انتخابات ، تضعیف اداره حکومتی در اهداف تروریستها، برشمرده و آن این است که تروریستها با ایجاد جنگهای تروریستی حمله به مراکز عمومی هتل ها و رستوران ها و.. نشان می دهند که حکومت توان اداره کشور را ندارد . تا مردم نسبت به رفتار نیروهای امنیتی مایوس شود و دل شان به یک نحوی کنده و اراده شان را سست نماید.

مردم از این گونه عملیات پی هم واقعا خسته شده اند و همه می پرسند که حکومت چه کار می کند در مواردی به نیرونای امنیتی بد بین شده و می گویند نکند که عوامل دشمن در قلب نظام ما، راه باز کرده و با هماهنگی عوامل خود این گونه عملیات بیرحمانه شان را، به پیش می برد دلیل بهتراز این نمی شود برای موفقیت تروریستها پیداکرد که رابطه مردم را با حکومت، سست نشان دهد و مردم را نا امید از توان و اقتدار حکومت کرده باشد. دلیل دیگر هم تاثیرات عملیات پی هم و انتحاری در پایتخت به یک نحوی روی اعصاب نیروهای امنیتی پا گذاشتن و راه رفتن است. اعصاب حکومت را خورد و توان تصمیم گیری را از مقامات مسوول گرفتن، نیز یکی ازکارهای عمده آنها می باشد. حکومت و نیروهای امنیتی به هراندازه مصروف و گرفتاری در پایتخت داشته باشند به همان اندازه تروریستها، ازکارهای شان سود برده اند.

و در آخر هم موضع گیریهای حکومت و رییس جمهور در حد تو جیه ناپذیری رسیده است. رییس جمهور با این گونه رویداد ها بگونه ای برخورد کرده است که گویا بخشهای از طالبان خوب هستند و انها برادران ما می باشند و مقامات شان به شهادت رسیده اند. و از همه نگران کننده تر هم این است که با عملیات هتل سرینا، طالبان و گروه حقانی تبریه شود و گفته شود که رو ح آنها از چنین عملیاتی خبر نداشته است. با این وضع حتا خونین ترین عملیات آنها را می توان زیر سوال برد.طالبان خود شان می گویند که ما عملیات انتحاری را انجام داده ایم اما حکومت ما می گوید که طالبان دروغ می گویند آنها مسوول این گونه عملیات نستند. واقعا با این وضع می شود شدیدترین و خونین ترین عملیات به گردن دشمنان وهمی انداخته شود. استخبارات کلی ترین و راحت ترین تو جیه است.

فردا هر جنایتی که طالبان انجام دهد و لو خود طالبان به عهده بگیرد ولی وقتی حکومت آنها را تبریه نماید دراین صورت چه کسی می تواند بگوید که مسوول تبهکاری طالبان بوده است این نوع ادبیات روی جنایت گذشته طالبان نیز تاثیرمی گذار د و می شود گفت: جنایت های گذشته ، کار طالبا و گروه حقانی نبوده است. این حرف را خیلی پیش آقای وردک وزیر معارف گفته بود که طالبان مسوول سوزاندن مکاتب و خیلی از جنایتها نمی باشند و لی به نام شان ثبت شده است و طالبان هم زبان ندارند که از خود دفاع نمایند درحالیکه طالبان زبان دارند و مسوولیتها را به دوش می گیرند ولی حکومت ما خود می گوید که کار طالبان نیست. این ها دلایلی است که در پشت حملات پی هم تروریستی قراردارد و حکومت ما موضع گیریهای غیر قابل تو جیه را گرفته است.



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد