نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی
نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی

مسافرحوت – 4- گزارش تفصیلی از بیستمین سالگرد رهبرشهید

مسافرحوت – 4- گزارش تفصیلی از بیستمین سالگرد رهبرشهید


 محمد ناطقی : همان گونه که اشاره کردم، پس از نشست و ضیافت دوستانه و بازگشت از" پاکدشت" تا پاسی ازشب را نخوابیدیم و درمورد گروهای " بخمل " برگ" و حزب " گنگو"  سید غلامحسین موسوی بحث داشتیم. فردا آن روز طبق وعده باید می رفتیم سفارت افغانستان. درطول روز گروهای ازنمایندگان مهاجرین و هواداران حزب وحدت مردم را دیدیم آنها هرکدام مسایلی مرتبط به وضعیت خودشان را طرح می کرد ازجمله درمورد کارکرد حزب درخارج و در ایران نظریاتی طرح شد دو نظریه را داشتیم یکی اینکه شورای مرکب از فعالین حزب ساخته شود و وظایف اعضای شورای روشن باشد شکایت از تداخل درکارها بود و فکردیگر هم این بود که درایران اجازه فعالیت رسمی هیچ گروه سیاسی ندارد بنابراین تشکیل شورای به گونه رسمی غیرممکن است. شورای درخانه دوستان کاری سختی است این دسته ترجیح می دادند که کارها به همین صورت مردمی و محفلی انجام شود همکاری با سفارت و حل مشکلات مردم و برگزاری مراسم و مناسبتها و هماهنگی بین هواداران حزب درخارج باشد. هردو فکر منطق خاصی خودرا داشت و دارد.


راستی که حزب و تشکیلات حزبی درافغانستان ، بزرگترین چالش است درافغانستان تا کنون اصلا و ابدا کار حزبی رونق عملی نداشته است ازنام حزب افراد استفاده می کنند ولی کسی متعهد به عمل و رفتارحزبی نیست. درپارلمان دوره شانزده هم 16 و کیل با امکانات حزب به پارلمان رفتند ولی درحالی حاضر تنها دو سه نفر را داریم که وفادار به حزب مانده و بقیه به دنبال کارخود هستند و شاید هم به نامزد وزیران حزب هم رای نداده باشند. علت قضیه برمی گردد به وضعیت عام جامعه. اصولا نظام و سیاست درافغانستان ضد حزبی و ضد گروهی ساخته شده ا ست رییس جمهورکرزی تمام دوران زمام داریش درطی 13 سال همین بود و حالا شایع است که ایشان درفکرایجاد یک تشکل سیاسی برآمده است اما رییس جمهور فکر می کنم جبران استیصال می کند کسی خود به کارهای تشکیلاتی باور نداشته باشد و تمامی قدرتش برای تضعیف حزب سیاسی باشد چه گونه می تواند حزب سیاسی تشکیل دهد.


ما همین مشکل را داریم و اعتراف می کنیم که درکارهای حزبی خود چندان موفق نستیم و همین مساله سبب گردیده که نیروهای ما درخارج و داخل ازدست می رود نمونه آن همان 16 و کیل پارلمانی ما هست آنها با هزینه های حزب به پارلمان راه یافت وحالا خیلی راحت کارهای غیرحزبی و ضد حزبی می کنند. این مساله در نظام سیاسی ما نهادینه و تثبیت شده که افراد بجای احزاب کار نمایند درقانون انتخابات تمام قانون براساس سیستم رای واحد غیرقابل انتقال "  s.n.t.v."، ساخته و تصویب شده است براساس این قانون، افراد نقش عمده خواهند داشت. درقانون عمومی انتخابات بحثهای که ما داشتیم و اصلاحاتی را برای نقش احزاب احزاب درنظر گرفته ایم ولی همه قراین نشان می دهد که کاراحزاب دراین نظام بجای نمی رسد و ما دموکراسی را شعار خود قرارداده ایم ولی نمی دانیم که پایه دموکراسی چیست؟ روحیه و رویه ضد حزبی تاثیرات خود راگذاشته است  و خیلی مشکل است که کاری حزبی به معنای واقعی کلمه انجام شود. نظردوستان که ما با آنها درمورد کارحزبی صحبت کردیم، کارهای محفلی را ترجیح می دهند آنها حق دارند زیرا کارحزبی دراین کشور بجای نمی رسد به همین خاطر دوستان دربحث شان به نتیجه نرسید که چه گونه درخارج برای حزب وحدت مردم افغانستان کار نمایند، محفلی و یا تشکیلاتی. درداخل و درولایات نیز همین مشکل را داریم تشکیلات و ساختارتشکیلاتی عملی نمی شود.


مدیریت سایت: این واقعیت است که احزاب درافغانستان و درقانون انتخابات نقشی ندا رند و ما می دانیم که شما با دوستان سه ماه روی قانون انتخابات و اصلاحات قوانین کارکرده اید و مجلس نمایندگان جمع بندی و نتیجه گیری شان از قانون تشکیل وظایف و صلاحیتهای دو کمیسیون را احزاب و گروهای مدنی تایید کرده اند و شما هم از متن آن راضی و خوشنود هستید زیرا از 24 مورد اختلاف 22 مورد توافقات در طرح قانون وظایف و تشکیل وظایف دیده می شود. تمام سعی شما درآوردن اصلاحات درقانون روی این اصل متمرکزشده که نقش احزاب درنظام انتخاباتی و سیاسی افغانستان برجسته شود.

محمد ناطقی : دقیقا تمام بحثهای سه ما همه روی قوانین انتخابات بر یک اصل استوار بود و آن اینکه نقش احزاب سیاسی درانتخابات برجسته شود دموکراسی بدون مشارکت احزاب معنی ندارد ما دموکراسی قومی منطقه ای زبانی و مذهبی نمی توانیم داشته باشیم. قاعده دموکراسی، احزاب سیاسی درهرکشور می باشد. خوب ازبحث احزاب و بحثی که با دوستان و هواداران حزب وحدت مردم افغانستان داشتیم ظاهرا این فکر تایید شد که ایجاد شورای حزبی درخارج غیرعملی است و کارهای حزبی به صورت محفلی ادامه داشته باشد.


ازبحث حزبی و شورای که بگذریم حالا باید آماده می شدیم برای رفتن به اقامتگاه سفیرکبیرافغانستان. ایشان ما را مهمانی کرده بود. شب حوالی ساعت هفت بعد از ظهر روز طرف شمال تهران حرکت کردیم. اقامتگاه سفیر در منطقه ای بسیار زیبایی تهران درشمال تهران قرارگرفته است. این بخش ازشهر که در حوالی میدان تجریش متصل می شود، فوق العاده زیبا است این شاید سومین باری بود که من درطی سالهای گذشته، دراین اقامتگاه رفته باشم  خانه سفیر اجاره نیست ملکیت افغانستان هست. البته تغییرات عمده ای در ساختمان ایجاد نشده ساختمان قدیمی است ولی با همه کهنه گی زیباییهای خاصی خود را دارد. آقای داکترنصیراحمد نور سفیرکبیرافغانستان منتظرما بود با نشستن چند دقیقه ایشان آمد. من جنا ب سفیر را می شناسم همکارما در وزارت خارجه و بعد سفیرافغانستان درقاهره تعیین شد. آقای نور یکی از باسوادترین دپلماتهای افغانستان هست و تحصیلات شان را تماما تا سطح دکترا در کشورهای عربی داشته است وی به من گفت خیلی امید وارم هستم که فرصتی پیش آید تا بکارهای تحقیقاتی خود برسم.


ما باهم درمیزغذا صحبت داشتیم دوستی دیگری درمیزنشسته بود ایشان درکابل برنامه های تلویزیونی و آموزشی دارد و گفت تا بحال بالای دو صد برنامه دینی را درتلویزیون ها اجرا کرده است وی نیز به فهرست کتابهای زیادی اشاره داشت و نشان می داد که آن کتابها را دیده حالا خوانده و یانه نمی دانم این عزیز به شدت به اهالی تصوف اعتراض داشت و غزالی را مورد نقد قرارداد. ما چند نفرروی میز غذا درمورد داعش و گروهای تبهکاری که درجهان عرب ظاهرشده صحبت کردیم سعی می شد که علت و عوامل اصلی آن را درابعاد اعتقادی و سیاسی پیدا نماییم و لی حقیقت مساله این است که کسی نمی توانیست به یک دلیل قطعی اشاره نماید جناب سفیربشتر به عوامل سیاسی آن تاکید داشت و داعش را یک پدیده سیاسی می دانیست. من البته گفتم درخلق داعش خصومت های داخلی کشورهای اسلامی و قدرت طلبیها و هژمونی خواهیهای آنها دخیل است من گفتم منازعات پایتخت های کشورهای اسلامی عامل تکوین این گروها شده است درکناراین مساله برداشتهای نقلی و دیانت نقلی خارج از عقلانیت نیز، مزید برعلت شده است البته نقش استخبارات کشورهای خارجی هم می تواند جزء از علتهای این پدیده باشد. کسی دیگری به عوامل روانی و روحی وسرخورده گی جوانان مسلمان و فقدان و غربت هویت را دلیل ظهورداعش و القاعده تحلیل می کرد. خلاصه و جمع بندی این شد که تمامی علتها مکمل هم دیگرشده و این گروه را بوجود آورده اند.


صحبت روی میزغذا خوری ما تماما روی داعش متمرکزشد البته این پدیده بسیار ترسناک است و ضربه های سختی هم به اسلام و هم به مسلمانها وارد کرده است. برای دقایقی دو تایی با جناب سفیر صحبت داشتیم و آخرین تحولات سیاسی درداخل کشوررا با هم صحبت کردیم. سفیر و کارمندان وی درتهران رابطه خوبی با مردم و مهاجرین ایجاد کرده است. آقای صمدی قنسل افغانستان درتهران که سابقه بیست سال کاراداری و دپلماسی را دارد می گفت با رهنمایی سفیر، برای سهولت کارهای مهاجرین، سایتهای را ایجاد کرده ایم و استفاده ازفرمهای گذاشته شده درسایت، کمک زیادی برای مهاجرین کرده است استفاده ازتکنولوژی برای کاهش مشکلات اواره گان نقش بسزای داشته است. جناب سفیرما داکتر و تحصیل کرده آشنا با مسایل زمان با همکاران شان سعی کرده است که از دانش بشری در مدیریت استفاده نماید. مقامات ما درسفارت درعین حال اذعان دارند که مشکلات زیادی هم دارند و هنوز نتوانسته مدیریت کلاسیک را تبدیل به مدیریت جدید و الکترونیک نماید. خوب این طبیعی است ما درافغانستان با حضور نیروهای بین المللی و هزینه های هنگفت تا کنون نتوانسته ایم کارت الکترونیک برای رای دهندگان مان صادر نماییم و این همه افتضاح و رسوایی انتخاباتی را نداشته باشیم. حالا نمایندگیها جای خودرا دارد. با سفیرخدا حافظی کردیم.


 محمد ناطقی : یادم رفت که بگویم درسفارت افغانستان با جناب افضلی از رهبران بسیارقدیمی" اسلام مکتب توحید" برخوردم وی ازهمکاران آقای نکته دان بود آقای افضلی بسیار شوخ طبع و مجلس آراء است. لحظاتی که درسفارت بودیم وی چندین حکایت و داستان را داشت که باعث انبساط خاطرما گردید یکی از لطیفه های ایشان را نقل می کنم. آقای افضلی می گفت: وزیرفواید عامه ما درایران با وزیر راه و ترابری ایران مذاکره داشت. بحث شان روی سرک سازی بود. خوب وزیر راه و ترابری ایران از برنامه های ششماه یک ساله و .. درمورد جاده های ایران صحبت داشت وی درگزارش به وزیرما گفت: من درمدت ششماه که بحیث وزیر انتخاب شدم، سیصد کیلومتر، جاده بیرون شهری ساخته ایم و این مقدار جاده های درون شهری را اعمارکرده ایم. وزیرما با تعجب می گوید:" او وی"  برای یک ساعت مذاکره وزیرما 20 بار" او وی" گفته بود. درگزارش وزیرما ازپیشرفت کارهایش چه موضوعات طرح شده بود، و اینکه وزیرایران ازتعجب چه گفته است نمی دانم. افرادی مربوط به وزارت ایران که صورت مذاکرات را یاد داشت می کردند درمورد معنا کلمه :" او وی"  که 20 بار وزیرفواید عامه ما گفته گیرمی مانند که این کلمه چه معنا دارد. آنها به لغت مراجعه می کنند و ازهمکاران شان می پرسند که :" او وی" چه معنا دارد ولی چیزی گیرشان نمی شود. آنها به سفارت افغانستان زنگ می زنند و می پرسند که جناب وزیر شما 20 بار جمله " او وی" را بکاربرده معنای آن را نمی دانیم خواهش می کنیم برای ما کلمه " او وی" را معنا کنید تا درگزارش از آن استفاده نماییم. آقای افضلی با بیان پرجاذ خود در مورد : "او وی"  جناب وزیر، و دیگرحکایتهایش ،  ما را ازخنده گرده کفک کرد.


از این قصه ها که بگذریم حال آماده می شدیم که برای سفرقم و شرکت در کنفرانسها، و سمینارها و گفتگوهای که به مناسبت بیستمین سالگرد رهبر شهید تدارک دیده شده، خود را جمع جور نماییم. شب برگشتیم به خانه آقای رحیمی و بازهم هما شوخیهای بخملی و برکی مان را ادامه دادیم. آقای رحیمی بسیار سعی داشت که نا ب ترین فکاییها را برای قبول شدن شان در گروه " بخمل" گرد آوری نماید زیرا به وی گفته بودم که شرایط سنی تان درست است ولی باید حد اقل پنج فکاهی بدون سانسور را برای ما بگویی و اگر موفق شدی خوب شمارا در"گروه بخمل" قبول می کنیم. آقای رحیمی چند فکاهی را گفت اما همان فکاهی " فاتحه و چهلم " ایشان مرا بسیار خندان و واقعا جالب بود خوب شما می پرسید که نقل کنید و نقل می کنم اما درجای دیگر و با اجازه آقای رحیمی حکایت" فاتحه و چهلم " را صحبت خواهیم کرد. حوالی ساعت یک نیم بعد از نیمه شب بود که دوستان متفرق شدند و قرار ما این شد که فردا حوالی ساعت 12 طرف قم حرکت نماییم.

فردای آن روز مصادف با 19 حوت حوالی ساعت 12 طرف قم حرکت کردیم . موترسیاسی سفارت و چند ماشین دیگر از مهاجرین  در مسافرت قم همراهی مان می کرد. فاصله تهران و قم شاید یک ساعت نیم باشد. در وسط راه به درختان که درکناراتوبان 15 سال پیش تحت عنوان" جنات" ازحرم تا حرم را نظاره می کردم. متاسفانه این درختها هرگز رشدی نداشت و خیلی شباهت داشت به درختهای که درجاده های کابل غرس شده که هیچ رشدی ندارد. طرح جنات موفق نبوده و درختها رشد که هیچ بلکه خیلی رنگ و روخی بدی هم داشت. فکر می کنم دلیل آن دو چیزباشد یکی خشک سالی و حشتناک و دیگری خاک نا مساعد برای رشد درخت ها. خشک سالی بسیار مزمنی درایران دیده می شود ازاین بابت کارشناسان ابرازنگرانی شدیدی دارند. درگذشته نماز استسقاء خوانده می شد ولی حالا خبری ازاین گونه مراسم نیست.


درزمان طالبان هم خشک سالیهای پی هم را داشتیم طالبان مردم را برای نماز استستقاء با ضرب شلاق بیرون می کرد اما کو باران در همان زمان سیلابهای ناشی از بارانهای ویران گر بنگلادش و هند را برده بود، دولتها تمامی تلاش شان را بکار گرفتند که چه گونه مرم را ازشربارندگیهای ویران گر نجات دهند. در آن زمان دوستی به من گفت بهترین راه حل این است که چند طالب را از افغانستان در آن نواحی ببرند خود بخود بارانها قطع می شود. خشک سالی عواملی خاصی طبیعی خودرا دارد و برمی گردد به شرایط جوی و اقلیمی و تغییرات فاحشی آب و هوا. افغانستان هم ازلحاظ خشک سالی وضعیت خوبی ندارد. من البته دراین شهر درزمان اشغال افغانستان زندگی کرده ام و برای من حکم اسکان موقت را دا شت و قتی وارد قم شدم از داخل موتر تمامی کوچه را به دقت نگاه می کردم همان حرفی را که دپلمات ما درسفر قزوین با من گفت را تایید کردم . حرف ایشان این بود که بازسازی و آبادانی در تمامی شهرهای ایران به شدت صورت گرفته و می گیرد. قم هم سیمای بسیار متفاوتی بخود گرفته است. ما مستقیما طرف تالار مراسم هدایت شدیم. مراسم را " انجمن طلاب افغانستان " با عنوان "با ایسته های عدالت سیاسی" از منظر شهید مزاری،  گرفته بود. تالار بسیار با شکوه موسسه امام خمینی تقریبا پراز جمعیت بود درخط مقدم و چوکیهای اول علماء کرام  نشسته بودند و در صندلیهای بعدی نیز علماء و طلاب و محصلان و خانمها به صورت منظم روی چوکیها نشسته بودند.


همه به پاس احترام برخواستند. ما درحالی وارد شدیم که آقای زاهدی روحانی بسیار جوان درحال سخنرانی بود وی مسوول انجمن هست و بعد استاد عرفانی صحبت کرد. استاد روی صندلی نشسته صحبت می کرد اما خیلی خسته و لاغر به نظر می رسید درضمن صحبتهای شان برای ما معلوم شد که مریض شده و گفت به علت مریضی نتوانسته به مشهد برای سخنرانی در مراسم استاد مزاری شرکت نماید. بعد از استاد عرفانی من برای مدتی سی پنج دقیقه صحبت کردم و به من گفته شده بود که سخنران جلسه هستم و هم درمیز پاسخ به پرسشها می نشینم. اما موضوعی که من برای سخنرانی خود درنظرگرفته بودم درواقع جواب به یک پرسش بود و آن اینکه با گذشت بیست سال ازشهادت رهبر شهید آیا ما به اهداف رهبرشهید نزدیک شده ایم؟ و یانه ؟


مدیریت سایت: خیلی خوشحال می شویم که به صورت گسترده به این سوال با ما صحبت نمایید واقعا پرسش مهمی است ما به اهداف رهبر شهید نزدیک شده ایم و یا اینکه فاصله گرفته ایم ؟. درصفحات مجازی صحبتهای که دراین مورد داشته اید با نقد و ابرامهای زیادی رو برو شد و جواب دادن به این سوال خیلی مهم است . ادامه دارد......

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد