نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی
نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی

۱۲۰۰۰ سربازبااین دلایل درافغانستان باید بمانند

 12000 سربازبااین دلایل درافغانستان باید بمانند


 

پس ازنشست بروکسیل،گزارشها نشان می دهد،که تقریبا مقامات ناتو به توافق رسیده اندکه پس ازسال 2014 دوازده هزارسربازدرافغانستان را،نگه می دارند.این مساله ازخود دلایلی دارد که با برشمردن آن،حضورشان را پس ازسال 2014 توجیه کرده است.

 

اولین مساله مبارزه با بقایای القاعده است.درنشست بروکسیل به این مساله به وضوح اشاره گردید که خطرالقاعد بجای خود باقی است بنابراین حضورنیروها درافغانستان،به یک معنا ادامه مقابله با شبکه القاعده ومتحدانش دانسته شده است.


این مساله را درحد حضوردوازده هزارسربازدرافغانستان،کافی بررسی وتحلیل کرده اند .القاعده درواقع برای آمریکا وسازمان ناتو،یک تعریف استراتژیک دارد،


مقابله با القاعده درچارچوب همین استراتژی،قابل طرح دانسته شده است.آمریکا درواقع همان خط سیا وسفید که بوش اعلام کرده بود،را دنبال می کند.مقابله با القاعده،استراتژی است که آمریکا ومقامات پنتاگون روی آن درحدی استاده گی نشان داده که یک مقام نظامی آمریکا گفته بود،یا ما ویا القاعده.ب


ا این وضع حضور12000 سربازپس ازسال 2014 با این دلیل می تواند،توجیه پذیرشان باشد اگرمبنایی ،مساله حضوراین باشد که این نیروها،با شبکه القاعده مبارزه دارد دراین صورت،استدلال اینکه ازافغانستان،می خواهد اجازه بگیرد ونگیرد را باید کنارگذاشت، مذاکرات برای ترتیب اسناد وپیمان امنیتی،تعارفات وصورت قضایا را نشان می دهد وماهیت قضیه را نمی تواند،تغییردهد.

 

البته همه گفته اند که وقتیکه پیمان استراتژیک امضا شده،فرعیات مساله را به خود دارد وهیچ معنایی برای چانه زدن،وجود ندارد درعراق اصل موافقت نامه استراتژی،با حکومت عراق به امضا نرسید.


اما با حکومت افغانستان،موافقت نامه های استراتژیک به امضا،رسیده واین سند قانونی است که درچارچوب خیلی ازمسایل معنا،پیدا می کند.موافقتنامه استراتژیک،بعنوان گام نخست درمورد همکاریهای امنیتی با افغانستان،برداشته شده.


قرارداد امنیتی نیزبه دنبال آن مورد توافقات طرفین قرارخواهد گرفت.بنابراین بلحاظ قانونی،حضورنیروهای خارجی پس ازسال دوهزارچهارده درافغانستان تاحدی زیادی زیاد حل شده است.غرب وآمریکا درافغانستان با همین کمیت بخاطر ماموریت جنگ با القاعده می ماند.

 

دلیل دوم که درنشست بروکسیل، رهبران ناتوروی آن تاکید داشته این است که نمی خواهد تاریخ تکرارشود به این معنا که درسال1989 نیروهای شوروی ازافغانستان خارج شد وبه دنبال آن دوکارمهم درافغانستان انجام شد که هردوعمل درذات خود هم بزیان افغانستان تمام شد وهم بزیان منافع غرب.


روسها ازافغانستان به این دلیل خارج شد که امید به موافقتنامه ژنیف بسته بود وفکرمی کرد که حال ازافغانستان خارج می شود درچارچوب توافقات ژنیف، تاحدی منافع روسها درافغانستان حفظ می شود ودولت ایتلافی،مشارکتی وآشتی ملی بوجود می یایند.


ولی درعمل هیچ یک ازموافقت نامه های ژنیف،بکارگرفته نشد،شورویهای بگونه ای ازافغانستان خارج شد که همه مراکزومنافع خود را درافغانستان،خاکسترکرد.


غرب هم فکرمی کرد که بارفتن روسها، به همه اهداف ومنافع تعریف شده خود درافغانستان دست یافته است،اتحاد جماهیرشکست خورده ومتحدان ودوستان شان درافغانستان،روی کارآمده دیگر دلیل اینکه به امورافغانستان،توجه صورت بگیرد وهزینه شود،لزومی ندارد.

 

اما دیدیم که اززیرپلو چیزی دیگری،سردرآورد.شبکه القاعده وطالبان با گذشت نه چندان زیاد،غرب ومنافع غرب را بخاک سیاه نشان،برجهای دوقلو با سه هزارانسان،تبدیل به جهنم وآتش خون برای آمریکا گردید وحتی دیگرپایه تخت های کشورهای اروپایی ،مصونیت نداشت.


بمب گزاریهای لندن ومادرید،همه نشانه های بود که نشان می داد که شبکه القاعده درافغانستان،چنان بند وبساطی را ه انداخته که منافع غرب وحتی مردمش دراین حد تهدید می کند.درنشست بروکسیل به این مساله اشاره شد که نباید اشتباه گذشته وسال1989 را تکرارنماییم،


همان گونه که اشاره شد دراین سالها هم شوروی دچارسوء  محاسبه گردید وهم غرب وپیامد این محاسبات اشتباه همان بود که لمس کردند.دربروکسیل تاکید گردید که افغانستان را تنها نمی گذاریم زیراکه اشتباهات تاریخی تکرارمی شود.


برای اینکه دیگراین کارانجام نشود،فیصله کردند که 12000 سربازرا درافغانستان،پس ازسال دوهزارچهارده می گذارند.البته این مساله باید ازنظرآقای اوباما رییس جمهورآمریکا بگذرد وهنوزدرکاخ سفید این مساله نهایی نشده ولی اغلب مفسران می گویند که رییس جمهورآمریکا با این رقم موافقت می کند.

 

دلیل سومیکه برای حضوردرافغانستان پس ازسال 2014 ذکرشده این است که دربروکسیل این مساله طرح شد که نیروهای افغانستان با چالشها وگرفتاریهای تعلیمی،تجهیز،ومشوره دهی،گرفتاراست،آنها احتیاج دارند که ازنیروهای خارجی درجنگ مشوره بگیرند،


زیرا با ابزار وسیستم غرب،ساختارارتش ،راه انداخته شده وادامه می یابد.دراین مورد نیروهای افغانستان سخت احتیاج به مشوره دهی باید داشته باشند. درکناراین مساله علیرغم تهدیدات امنیتی وجانی را که سربازان ومربیان غربی با آن روبرواست،


باید برنامه آموزش نیروهای افغانستان،ادامه داشته باشد.حملات ازنوع سبزبرآبی نباید مانع تعلیم وآموزش نیروهای افغانستان گردد. بازهم ارجاع این مساله برمی گردد به ابزار وسامان آلات که عمدتا نیروهای افغانستان با سازبرگهای جنگی ازنوع غرب وناتوسروکاردارند.آنها باید آموزش ببینند.

 

 درکناراین مسایل دوموضوع دیگرنیزمورد بحث مقامات ناتودرنشست بروکسیل،جالب بود وآن اینکه نیروهای افغانستان بلحاظ ،تجهیزات واقعا،فقیروحتی درمواردی، مستاصل هستند.


این مساله قابل درک است.رییس جمهورعملیات هوایی ناتورا رد کرده ولی می بینیم که طالبان سرازکجران مرکزی درآورده اند وبا موترهای داتسون خود این ولسوالی را مورد تهاجم قرارداده اند.من این مساله را با یک مقام نظامی درمیان گذاشتم وی گفت: باور کنید که ما نمی توانیم عملیات هوایی وبمباران را ،راه بیاندزیم .


وی دیگرتوضیح بشترازاین را نمی دهد خوب با همین جواب کلی مسایل واضح می شود که نیروها،بلحاظ، تجهیزات مستاصل هستند وندارند.مقامات ناتودربروکسیل درگفتگوی دیروزی خود به این موضوع نیزاشاره کرده اند که نیروهای افغانستان باید مجهزشوند.

 

درکنار این موضوع ،مساله بسیارمهمی که مطرح گردید ،هزینه نیروهای افغانستان است دراین مورد آنها درچندین نشست،مثل شیکاگو،برکسیل، وحتی پیش ازآن درلیسبون،روی این قضیه تاکید داشتند که هزینه جنگ را باید کشورهای عضوناتوقبول نمایند


وحتی آن مبلغ را سهمیه بندی کردند که بشترین سهم را باید آمریکا بپردازد، چیزی درحدود دومیلیارد دالر ازجمع چهارملیارد ویک صد ملیون دالر را باید آمریکاییها بپردازد.این مساله یکی ازمسایل بسیارجدی دراجتماع دیروز وامروزبرکسیل بود.

 

دلیل چهارم که می تواند به  آن اشاره کرد این است که گفته شده نیروهای افغانستان،با کمیت 352 هزارنیرو،باید امورامنیتی کشوررا به عهده بگیرند این رقم درنشست بروکسیل ،مورد گفتگوهای جدی قرارداشت.


مقامات ناتومی گفتند که تعداد نیروهای افغانستان باید کاهش داشته باشند زیرا هزینه های آن برای ناتو خیلی سنگین تمام می شود.اما درگفتگوی بروکسیل به این مساله تاکید شد که نه،رقم نیروهای افغانستان علیرغم حضوردوازده هزارنفری ،نیروهای خارجی نباید کاهش داشته باشد.


واین یکی ازاقدامات ومصوبه های خوب ناتو،دربروکسیل باید باشد.این درست که نیروهای بین المللی درافغانستان می ماند وحضورآنها تاثیرزیادی روی اوضاع امنیتی می گذارد اما با این همه بازهم افغانستان این  رقم نیرو را لازم دارد ،زیرا مساله افغانستان اصولا روال عادی ندارد وگرفتاریهای امنیتی زیادی دراین کشور،وجود دارد.

 

حضوردوازده هزارسرباز با این دلایلی که برشمردم ،مورد ارزیابی می تواند قراربگیرد.درهرصورت نشست مقامات ناتو دربروکسیل، نشستی خوبی ارزیابی شده است ونشان می دهد که جنگ با القاعده، مادرطالبان وتروریزم ادامه می یابد،


آنها دیگربه تکرارتاریخ روی نمی آورند، مقامات ناتو متعهد شده که به نیروهای افغانستان تسهیلات،اموزش،تجهیز ومشوره دهی فراهم نمایند وهمینطور،رقم 352 هزارنیرو را درافغانستان،حفظ نماید ومبلغ که وعده سپرده را به صندوق نیروهای افغانستان،با میکانیزهای شفاف،واریزنمایند.


حملات طالبان برولایت دایکندی


حملات طالبان برولایت دایکندی

 

کجران مرکزی ولسوالی است که وصل به ولایت هلمند می باشد.این ولسوالی ازمربوطات ولایت دایکندی واقعا آسیب پذیراست.طالبان دربخشهای ازدره دراود،نفوذ دارند.


ازکوتل خونی تا مرزکجرانی مرکزی، طالبان می توانند،رفت آمد داشته باشند.ساکنان کجران عمدتا ازاقوام بلوچ وهزاره هستند.طالبان با استفاده ازفرصت که دیگرطیاره های جنگی آنها را بمباران نمی کنند،ازپناه گاهای شان خارج شده ویک حمله گسترده ای را سازماندهی کرده اند


ولسوال کجران مرکزی گفته است: اگربما کمک برسد ما دربرابرطالبان مقاومت می کنیم. وی تا دیروز،نسبت به کمکهای زمینی وهوایی،ابرازناخرسندی داشت وگفت: تاکنون نشانه ازکمکهای که مادرنبرد با طالبان لازم داریم بدست ما نرسیده است.

 


ازسوی هم مقامات وزارت دفاع گفته اند که ما متوجه این ولسوالی هستیم وآماده گی کامل دردفاع ازمردم را داریم.باهمه این مسایل جنگ دراطراف ولسوالی ادامه دارد وطالبان درگذشته ازناحیه بمباران هراس داشتند وکم تربصورت گروهی ظاهر می شدند


اما در ولسوالی کجران مرکزی دیده می شود که چنین ترسی آنها ندارند وبصورت گروهی عملیات شان را سازماندهی کرده اند.فاصله ولسوالی کجران مرکزی تا مرکزولایت دایکندی،بسیاراندک است اگرچنانچه این ولسوالی حفاظت نشود بدون شک اوضاع دایکندی،خطرناک خواهد شد.


وطالبان اگراحساس کنند که بمباران نمی شود،جنگهای خونینی راه اندازی خواهند کرد گرچه سقوط مرکزولایت،توسط طالبان متصورنیست اما بهم خوردن آرامش وسقوط ولسوالی کجران، پیامدهای نا گواری درولایت امن کشور رادرپی خواهد داشت.

 

طالبان درجنگ با مردم وحکومت، آزمایشات روانی خود را نیزدنبال می کنند.ازفرمان منع عملیات هوایی ،فاصله زیادی نمی گذرد که طالبان ازفرصت استفاده کرده وبصورت گروهی وهجومی،عملیات شان را،روی ولسوالی کجران،راه انداخته اند.


این مساله چند نکته را به آزمایش می گیرد اول اینکه واقعا حکومت با همکاری ناتو آنها را بمباران می کنند ویانه. نکته دوم اینکه تصرف این ولسوالی،درواقع یک ولایت را نیز،مورد تهدید قرارمی دهد.


همان گونه که گفتم، فاصله کجران با مرکزولایت ،خیلی نزدیک است ومی شود با زمان دوساعت پای پیاده خودرا به نیلی رساند با موترمی شود خیلی زود ازکجران به ولایت خودرا رساند،نکته سوم این است که طالبان، به بزرگترین پناه گاه های خود که ولایت هلمند باشد، متصل است.


ولسوالی باغران، هرگزبه آن معنا پاکسازی نشده است ولسوالی دراود ازکوتل خونی تا مرزولسوالی کجران،بازاست وطالبان می توانند،تردد داشته باشند.

 

 یگانه عاملیکه درطی سالهای گذشته مانع ازتردد آشکارطالبان می شد، ترس ازبمباران هوایی بود.حالا که رییس جمهورگفته که دیگرناتوحق ندارد عملیات هوایی داشته باشد ازسوی هم خود افغانستان،نیروهای هوایی شان را که بتواند،جدایی ازناتو،عملیات، راه بیاندازد را بکارنگرفته،


دراین صورت طالبان می تواند عملیات تهاجمی شان رابصورت گروهی سازمان دهی نماید کاریکه درحال حاضردرولسوالی کجران انجام می دهند حملات نیروهای هوایی درامربازداشتن طالبان دراین مناطق حیاتی است.


مقامات وزارت دفاع روایتش اطمینان خاطربرای مردم است که گفته هم ازولایت وهم ازقندهار،آماده برای حفظ ولسوالی کجران مرکزی هستیم.نگرانیهای زیادی عملیات طالبان درکجران مرکزی برای مردم ایجاد کرده است


برخی گزارشها،نشان می دهد که تعداد ازمردم خانه های شان را ترک کرده اند.اگراین گزارشها،تایید شده باشد دراین فصل سرمای زمستان،مصیبتهای مردم چند برابرمی شود.

 

اینکه طالبان ولسوالی کجران مرکزی را هدف نظامی خود قرارداده این مساله نشان می دهد که طالبان،حضور خودرا درولسوالیهای دراوود وباغران حفظ کرده اند زیرا آنها تنها قادراند که  ازهمین دولسوالی همجوار، کجران مرکزی را مورد حمله قراردهند بخصوص اینکه اگردراوود،دردست طالبان باشد.


دراین صورت آنها با عقبه بازی،عملیات شان را می تواند،راه اندازی نماید شکست طالبان تنها ازیک جبهه که کجران مرکزی باشد،مشکل است،طالبان دردراوود نباید پناهگاه داشته باشند.


حمله به کجران مرکزی نشان می دهد که آنها دردره ای دراوود،حضورگسترده ای داشته واینکه نیروهای بین المللی گفته که ما مناطق وولسوالیهای هلمند را پاک سازی کرده ایم را نبایدجدی گرفت.دراوود به وجود طالبان آلوده است این ولسوالی وولسوالی باغران،هرگزپاکسازی نشده است.طالبان ازهمین جاها است که حمله به کجران را شروع کرده است.

 

بافت منطقه هم بگونه ای است که حمله طالبان وپناه گاه های که آنها برای خود درمناطق،دراوود وباغران،دست پاکرده باشد،خود بخود به مسایل قومی وبافت قومی دامن می زند واین موضوع تاثیرات بدی روی زندگی مردم می گذارد،


ساکنان این مناطق بصورت مشترک زندگی مسالمت آمیزی داشته اند پشتونها وهزاره ها،سالها هستند که درکنارهم زندگی مسالمت آمیزی داشته حال طالبان مناطق پشتون نشین را برای خود پایگاه بسازند وازآن مناطق،حملات وکشتارشان را روی مناطق کجران مرکزی که ساکنان آن عمدتا بلوچها وهزاره ها هستند،راه اندازی نمایند


دراین صورت،این مساله تاثیرات ناگواری روی مردم مناطق می گذارد واین کاربسیارخطرناکی باید باشد.هدف طالبان ازراه اندازی عملیات درکجران چند چیز باید باشد.


اول اینکه معلوم می شود آنها درزمین ومیدانها حضوردارد واینکه گفته شده، طالبان ازاین مناطق پاکسازی شده درست نبوده طالبان دراین مناطق مخفی بوده وازترس حمله های هوایی افتابی نمی شده اند.

 

نکته دوم آنها ظاهرا ا زگفته های مقامات افغانستان به این نتیجه رسیده که خطرحملات هوایی برطرف شده ومی توانند نیروهای خود را سازمان دهی نمایند نکته سوم اینکه آنها درخود دراوود بسنده نکرده وازآنجا قلم روعملیات شان را طرف هزاره جات گسترش داده وچرا؟


ازاینجا است که هدف سوم طالبان نیزآشکارمی گردد آنها با این کارخود می خواهد مناسبات وروابط حسنه ودوستانه ایکه بین بلوچها وهزاره ها ازیک طرف وبین پشتونها که در تمزان،کجران ،قخور وده ها نقطه درزندکی مشترک شان داشته، می خواهد این زندگی مسالمت آمیز را ازمردم بگیرند


وبا ارتکاب جنایت شان،سوء ظن های زیادی را بوجود بیاورد این مساله خیلی مهم است بنابراین حکومت باید مساله کجران مرکزی را هم به دلیل امنیتی وهم به دلیل بافت اجتماعی،جدی بگیرد ونگذارد که طالبان با تمرکزدرمناطق پشتو نشین،حملات شان را علیه مناطق مرزی که ساکنان مختلطی دارند را ،سازمان دهی نمایند.

 

حمله به کجران مرکزی وسقوط این ولسوالی ازمربوطات دایکندی با پیامدهای ناگواری،روبرو می شود.اختلافات دربین مردم وتنشهای قومی،ازبدترین عوارض حمله وسقوط کجران مرکزی خواهد بود.


مقامات مسئول حساسیت مناطق را باید درک نماید.جامعه ما آسیب پذیریهای زیادی دارد که عمده ترین آن تنشهای قومی وقبیله ای است این مساله با شعله ورشدن جنگ،خیلی راحت بدست می یاید امریکه ممکن است که طالبان روی ان فکرکرده باشد .


حمله به کجران ازنظرطالبان ده ها دلیل می تواند داشته باشد که بد ترین آن برافروخته ساختن آتش نفاق وکینه دربین مردمی است که سالها بصورت مسالمت آمیزبا هم زندگی کرده اند وحسن همجواری را بخوبی رعایت کرده حالا با راه انداختن جنگ می خواهد همه این موهبتهای زندگی مسالمت آمیز را ازمردم بگیرد.

 

مسئولیت حکومت برای جلوگیری ازجنگ کجران، فوق العاده مهم است.ازلحظه که خبرحملات طالبان را درکجران مرکزی شنیدم بسیاربه خود لرزیدم زیرا من تمامی این مناطق را را ه رفته ام وبه زندگی مردم آن سامان بخوبی آشناهستم ومی دانم که ترکیب قومی چه گونه  ومردم چه گونه با هم برادروارزند گی داشته .


ولی حالا طالبان با سوء استفاده ازفرصتی که گفته شده که دیگرازبمباران هوایی مصونیت دارد،حملات شان را به کجران مرکزی،آغازکرده اند. علیرغم اینکه وزارت دفاع، اطمینان های خاطرداده ولی هرگزحمله به کجران مرکزی وپیامدهای دردناک آن منتفی نیست.


این خطرکه طالبا کجران مرکزی را تصرف نمایند وفتنه های قومی وقبیله راه اندازد وحتی مرکزولایت دایکندی را تهدید نماید،بجای خود باقی است.حمله به کجران برنامه ریزی شده وبا اهداف زیادی دنبال می شود.این موضوعات باید برای مقامات حکومتی ومحلی قابل درک باشد.

 

 

معجزات معنوی

معجزات معنوی

 

 

منظورازمعنوی همین فضل احمد معنوی خود مان هست که رییس کمیسیون انتخابات منصوب شده است.چهارماه پیش مطلبی نوشته بودم با عنوان" بی طرفی معنوی" این متن را به این دلیل نوشته بودم که ایشان دریک گفتگو،با یک رسانه،برطبل بی طرفی خود زیاد کوبید وگفت: که من درامرانتخابات بی طرفی را به تمام معنا رعایت می کنم.

 

 

درهمان زمان من نسبت به اظهارات معنوی،دچارتردید شدم وگفتم ایشان تعارف می کند.چهارماه ازآن زمان گذشت حالا ایشان بگونه ای حرف می زند که گویا درامرانتخابات درهمه عرصه های آن  بی کاره است.

 

 

ازایشان وقتیکه پرسیده شود که شما رییس کمیسیون انتخابات هستید چرا درمورد قانون انتخابات نظرنمی دهید ودرامرقانون انتخابات مداخله نمی کنید ایشان دراین مورد به این مضمون گفته است : که ما نظرمان را به حکومت انتقال داده ایم اما اینکه حکومت آن را قبول نمی کند ما هیچ کاری نمی توانیم.

 

 

انتقال نظروبیان نظرکاری است که هرشهروند عادی می تواند،داشته باشد وآن را بیان کند.تفاوت معنوی با شهروند عادی باید خیلی زیاد باشد.

 

 

ایشان رییس کمیسیون  انتخابات است وسرنوشت انتخابات درکمیسیون ایشان رقم زده می شود وی نمی تواند نسبت به این مساله درحد یک شهروند عادی نظرش را بیان کند وهیچ مقاومتی دربیان نظرات خود نداشته باشد.

 

 

حقیقت این است که اصولا آقای معنوی مسئول بی طرف نیست  ایشان تابع وطرف دارنظرحکومت درهمه مسایل ودرمورد انتخابات است واین از زرنگهای ایشان است که گاهی تعارف می کند که من نظراتم را بیان کرده ام ولی بشترازاین کاری نمی توانم وزورم نمی کشد.هرکسی می داند که رییس کمیسیون انتخابات،صلاحیتهای زیادی درامور انتخابات درحوزه ا جریی وعملیاتی دارد.

 

کمیسیون انتخابات می تواند ازتطبیق نظرات یک جانبه حکومت ویا مخالفین درامر انتخابات،جلو گیری نماید. سئوال این است که آقای معنوی تا بحال نشان داده که بی طرف نیست وازموضع وفاق ملی درامرانتخابات،دفاع وعمل نکرده .

 

 

 من بعنوان کسی که این گونه قضایا را دنبا ل می کنم حتی دریک مورد ندیده ام که ایشان مستقلانه عمل کرده باشد ازاعمال نظریک طرف درانتخابات ،ممانعت کرده باشد معنوی همیشه،درمساله انتخابات جانب حکومت را گرفته است.

 

 

درمورد قانون تشکیل وصلاحیت کمیسیونها که مجلس نمایندگان آن را تصویب کرده بود ودراین قانون دومساله اساسی،مورد بحث بود که آقای معنوی با هردومساله بی طرفی خود را حفظ نکرد ایشان مساله نظارت برانتخابات را، مردود اعلام داشت درست همان کاریکه که حکومت دنبال آن می باشد بانظارت بین المللی این تنها حکومت افغانستان است که آن راقبول ندارد

 

 

ومی گوید: نظارت بین المللی درامرانتخابات چیزی جزمداخله خارجیها نیست واین مساله برخلاف حاکمیت ملی افغانستان می باشد.موضوعی که درمساله اداره زندانها همواره بیان داشته شده است.معنوی نظارت بین المللی را با این استدلال که دوعضودرجمع سه عضو دیگرهیچ کاری نمی تواند،بنابراین حضوردونماینده ناظردرمساله انتخابات یک امربی فایده است.

 

 

درمورد باطل کردن کمیسیون سمع شکایات بازهم می بینیم که آقای معنوی دوپارا دریک کفش کرده که کمیسیون سمع شکایات را بعنوان یک کمیسیون موازی ورقیب قبول ندارد وبارها بصورت زیرکانه ازایجاد یک کمیسیون موازی که اختیارات کمیسیون انتخابات را دردست گرفته ،شکوه وشکایت داشت.

 

 

درشورای وزیران که دوروز روی قانون تشکیل وصلاحیت کمیسیونها بحث می شود این معنوی بود که ازهمه بیشترپافشاری داشت که کمیسیون سمع شکایات باید لغو شود.درحالیکه یک مسئول بی طرف این گونه موضع وتحلیل ندارد که نظرات جمعی بزرگ ازجامعه را نادیده بگیرد وبه خواسته های یک طرف قضیه ، گوش فرا دهد.

 

 

آقای معنوی هیچ گاهی نظرات احزاب وگروهای مدنی را درمساله انتخابات گوش نداده وهمیشه گوشش بدهکار،مقامات حکومتی بود ه است که آنها چه می گویند.گروهای های مدنی واحزاب سیاسی،سیستم مختلط را به وزارت عدلیه پیشنهاد کرده بودند آقای معنوی می گوید من هم نظرات خود را به حکومت داده ام اما نظرات مارا حکومت قبول نکرده است وما زورمان به حکومت نمی رسد.

 

 

کسی می گفت: آقای معنوی می خواهد بگوید حالا که حکومت نظرات وی را قبول ندارد وی می تواند نظرات حکومت را قبول نماید این کارساده ای است.

 

 

دیروزایشان درمورد امنیت انتخابات حرف می زد ومی گفت:  اگرحکومت امنیت انتخابات را تامین نکند ما نمی توانیم درجاهای نا امن انتخابات برگزارنماییم وازکمیسیون، انتظارمعجزه را نداشته باشید. این مساله هم خیلی خطرناک است که گفته شود به دلیل نبود امنیت انتخابات برگزارنمی شود.

 

 

این حرف را خیلیها دوست دارد که دامن زده شود که انتخابات برگزارنمی شود چونکه امنیت نیست ازطرف دیگرهم شفافیت انتخابات زیرسئوال می رود پس این نتیجه را باید گرفت که درجاهایکه امنیت نیست انتخابات برگزارنمی شود.ممکن است به این گونه مسایل تازمان نزدیک شدن انتخابات آن قدردامن زده شود که همه بگویند: که انتخابات ممکن نیست چون امنیت تامین شده نیست.

 

 

آقای معنوی می گوید: مردم  ازما انتخابات شفاف می خواهد انتخابات سالم درجای ممکن است که امنیت باشد درجای که امنیت نباشد ما نمی توانیم معجزه نماییم وانتخابات شفاف را برگزارنماییم.

 

 

امروزروزنامه های کشورپیرامون سخنان فضل احمد معنوی حرفهای زیادی نوشته که برجسته ترین حرف این است که اگرامنیت نباشد.صندوقها درآن مناطق می رود وانتخابات موهومی برگزارمی کند وصندوقها پرازبرگهای تقلبی به مراکزانتخابات منتقل می شود.

 

 

دراینجا انتخاباتی نبوده تنها وهم انتخابات وجود داشته وصندوقها با برگهای جعلی وتقلبی پرشده به مراکزرای دهی ارجاع داده شده است.ازصحبتهای آقای معنوی این گونه برداشت شده که کمیسیون نمی خواهد این کاررا نماید ونمی خواهد درمناطق نا امن انتخابات موهومی داشته باشد

 

 

وبنابراین باید انتخابات شفاف برگزارشود واگرمناطق امن نباشد انتخابات شفاف برگزارنمی شود انتخابات موهومی که انتخابات نیست.آقای معنوی گفته است : که ما معجزه نمی توانیم امنیت انتخابات ربطی بما ندارد این نیروهای امنیتی است که باید امنیت انتخابات را گرانتی نماید تا ما بتوانیم انتخابات شفاف داشته باشیم.

 

 

برداشت که من ازصحبتهای معنوی داشتم این است که ایشان با این حرفهای آب به آسیاب ناامنی می خواهد بریزد وبگونه می خواهد تصویر،ارایه نماید که امنیت درمناطق نیست وما نمی توانیم معجزه نماییم ودرمناطق که امنیت نباشد درآنجا انتخابات برگزارنمی شود.

 

 

 درحالیکه محاسبات درست این است که انتخابات یک پروسه ملی است واین اراده جمعی را درپشت سرخود دارد.جامعه جهانی هم دراین پروسه همکاراست آنها هزینه انتخابات را می پردازد آقای معنوی به این مساله نیزاشاره داشت که جامعه جهانی بدون قید شرط هزینه انتخابات را می پردازد ازسوی هم  درامرا منیت انتخابات هم آنها هرنوع همکاری را خواهند داشت.

 

 

352 هزارنیروی امنیتی افغانستان را داریم رییس جمهوردرجمع افسران با قاطعیت اعلام می کند که خارجیها زود تربروند سال 2014 بهارویا نوروزماست درانتخابات که اراده جمعی باشد هزینه آن پرداخت شود و352 هزارنیروی امنیتی داشته باشیم جامعه جهانی ازپروسه انتخابا حمایت نماید وسال 2014 بهارافغانستان باشد،

 

 

پس چرا به مسایل نا امنی انتخابات دامن زده می شود.این مساله ممکن است که نکند آقای معنوی،معجزه نمی تواند وامنیت انتخابات را منتفی می داند،پس باید درفکراموردیگری باید باشد که انتخابات برگزارنشود.

 

 

درمورد کارتهای انتخاباتی هم که ایشان بازهم همان موضع حکومتی را گرفته وگفته است که ما هیچ کاری نمی توانیم حکومت ثبت نام وکارت جدید را قبول ندارد مازورمان نمی رسد

 

 

پس ازهمان کارتهای قبلی درانتخابات استفاده می کنیم  ایشان این مساله را هم اعلام داشته وازموضع قبلی خود که الا ولابد باید ثبت نام صورت بگیرد وکارتهای تازه صادرشود. قراین نشان می دهد که معجزات معنوی درانتخابات،عملی نیست.

 

 

انتخابات مطابق با اراده حکومت برگزارمی شود البته اگرقبول کنیم که امنیت تامین شده ونگرانی آقای معنوی موردی ندارد امنیت انتخابات تامین شده است وانتخابات درسال2014 برگزارمی شود.اما اگرنگرانی های آقای معنوی جدی باشد ایشان بوی برده که انتخابات برگزارنمی شود وبهترین دلیل تراشی همین است که ازهمین الان باید اعلام شود که امنیت تامین شده نیست وکمیسیون انتخابات نمی تواند،معجزه نماید وانتخابات شفاف،عادلانه ومنصفانه برگزارنماید.

 

 

جالب است که حالا آقای معنوی کلمه مستقل را بکارنمی برد ومی گوید کمیسیون انتخابات.