نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی
نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی

درحاشیه اجلاس


درحاشیه اجلاس

 

حاشیه نشستها همیشه فربه ترازمتن است.نشست شانگهای ازاین قاعده استثنا نبود.رهبران گروه شانگهای درسه کته گوری عضواصلی،عضو ناظر ومهمان،دربشکیک پایتخت قرقیزستان شرکت کردند.موضوعات رسمی گفتگوها، سه مساله امنیت بین المللی،تجارت مواد مخدر مبادلات بازرگانی اعلام شد ولی خوب مسایلی دیگری درین اجلاس مطرح گردید.روسها نقش رهبری دراین گروپ را دارد چین وتاجیکستان نیزازاعضای اصلی این گروه است ولی این روسیه است که سیاست می کند روسها دردرک مسایل سریع عمل می کند وبه همین خاطراست که پیشگام می شود یکی اینکه این کشورققنوس برخواسته ازخاکستریک امپراطوری دفن شده هم است.بهرصورت درنشست شانگهای، روسها خیلی خوب درخشید مسایلی پیش آمد که موقعیت سیاسی روسها را خیلی بالا کشید.مساله خلع سلاح شیمیای سوریه، وهمین گونه حضورآقای روحانی رییس جمهورمیانه رو وعمل گرای  ایران ازجمله برجسته گیهای نشست این بارشانگهای درپایتخت قرقیزستان بود.

 

رییس جمهورافغانستان دراین اجلاس شرکت داشت.افغانستان عضو ناظرگروه شانگهای می باشد.موضوعات رسمی اجلاس که امنیت ومواد مخدرباشد نیزازبرجسته ترین مسایلی مرتبط به افغانستان می شود درتجارت هم نقش افغانستان فوق العاده است.کشورهای جنوب آسیا با آسیای مرکزی می تواند ازطریق افغانستان تجارت خوبی داشته باشند.افغانستان معبربزرگ درترانزیت مبادلات تجارتی است.هرسه مساله برای افغانستان اهمیت زیاد باید داشته باشد درکناراین مسایل،حاشیه اجلاس اهمیت بسیارزیادی داشت رهبران گروه، دیدارهای دوجانبه وچند جانبه داشتند.رییس جمهورکرزی همراه با وزیرخارجه وآقای اسپنتا مشاورامنیت ملی، با پوتین رییس جمهورروسیه گفتگوهای مفصلی داشت هردورهبرچشم اندازمناسبات کشورشان را مورد بحث وگفتگو قراردادند.

 

چشم اندازمناسبات کابل ومسکو پس ازسال2014

 

درگفتگوی که رییس جمهورکرزی باهمتای روسی خود داشت،عرصه های گوناگون همکاری مطرح شد رییس جمهوراین نکته را روشن ساخت که خواهان تقویت وتجهیزنیروهای امنیتی افغانستان پس ازسال 2014است رییس جمهورازهمتای روسی خود به وضوح می خواهد که ارتش افغانستان را با تجهیزات نظامی مجهزنماید وافغانستان ازهمکاری وتجهیزنیروهای نظامی خود استقبال می کند.شکی نیست که افغانستان علیرغم تحولات ده سال اخیر،ودیگرگونیهای بنیادی درساختاراردوی افغانستان،ولی بازهم ارتش افغانستان وکادرهای فنی آن،با سازبرگهای روسی بشترعلاقه مند است تاسازبرگهای سازمان ناتو.هلیکوپترهای روسی نسبت به هلیکوپترهای آمریکا ودیگراعضای ناتو،بهترین دانسته شده وهمین گونه دیگرسلاحهای سبک وسنگین روسیه درافغانستان،کابرد بسیارعالی  داشته است.

 

درجنگهای زمان اشغال تمامی مجاهدین با سلاحهای ازنوع روسی مجهزبود وحالا کلاشینکف هم چنان جایگاه اول را درسلاح سبک برای سربازان افغانستان وشورشیان طالب را دارد.ناتو خود کم کم به این نکته پی برده است که باید اردوی افغانستان را با سلاحهای روسی مجهزکرد وبراین اساس قراراست بالای هشتاد فروند هلیکوپترهای روسی برای ارتش افغانستان ازروسیه خریداری شود وتاحالا تعداد هفده فروند ازاین هلیکوپترها دراختیاراردوی افغانستان قرارگرفته است گرچی درپنتاگون درمورد خرید اسلحه ازروسیه توافق نظروجود ندارد ولی درنهایت امرترجیحات همین است که ارتش افغانستان با سلاحهای روسی مجهزشود بهتراست.

 

رییس جمهورکرزی درسفری به هند هم لیستی را روی میزهمتای هندی خود گذاشت وگفته شده عمده ترین نوع سلاحها وتجهیزات همان ساخت روسی بوده است.ارتش هند هم با سلاحهای روسی مجهزاست وقرارداد ومعاملات هند وروسیه درعرصه تسلیحات،پابرجا ترین قراردادها می باشد افغانستان خیلی علاقمند است که ازاین دست سلاحها دراختیاراردوی افغانستان گذاشته شود.رییس جمهورکرزی درملاقات خود با ولادیمیرپوتین به مساله تجهیزات نظامی اشاره کرد وخواهان اسلحه روسی برای ارتش افغانی گردید.آقای پوتین بصورت جدی قول داد که درعرصه های نظامی می خواهد با افغانستان کمک نماید گذشته ازمسایل نظامی آقای پوتین به موضوعات دیگری نیزاشاره کرد وگفت: درعرصه های تجاری وبازسازی افغانستان روسها می تواند نقش خود راداشته باشد.حوزه امنیتی روسیه ومتحدانش درآسیای میانه ازسوی  افغانستان درمعرض تهدید قراردارد.مساله ای که مقامات کشورهای آسیای میانه رانگران ساخته است.

 

 این مساله به همان پیمانه که برای کشورهای ازبکستان تاجیکستان قرقیزستان ترکمنستان،تشویش آورشده برای خود روسیه به مراتب ایجاد نگرانی کرده است.می دانیم یک بخش ازنیروهای دهشت افکن درتشکیلات طالبان وشبکه حقانی را نیروهای تشکیل می دهند که ازآسیایی میانه آمده وازقفقاز درصفوف جنگجویان وارد شده اند.هیچ کسی نمی تواند حضورنیروهای حزب اسلامی به رهبری طاهریلداش ونیروهای چیچنی درشبکه القاعده وطالبان را نادیده گرفت این نیروها خطرات بسیارجدی را برای حوزه شانگهای می تواند ایجاد نمایند.درتاجیکستان جنگهای خونین صورت گرفته است سلولهای خفته شبکه های تروریستی هم چنان درسرزمینهای آسیای میانه وما وراء قفقاز،فعال هستند.چشم انداز مناسبات امنیتی افغانستان با حوزه شانگهای اهمیت زیادی می تواند داشته باشد اولویتهای زیادی درمناسبات افغانستان با گروه شانگهای وجود دارد ولی برجسته ترین آنها چند چیزمی تواند باشد.

 

دسته بندی اولویتها درمناسبات افغانستان وگروه شانگهای:

 

چین یگانه کشوری درشانگهای است که اولویت های مالی وتجارتی وسرمایه گذاری درعرصه های صنعت درهمه جا برای شان مهم است ولی چین ازافغانستان باید بترسد زیرا درقلم رو چین ایالت سانکیان وایلگورها،ازسوی گروهای تروریستی حمایت می شوند.دروزیرستان شمالی وشبکه های حقانی وگل بهادرخان تعداد زیادی ازایلگورها آموزش می بینند اخیرا کشورچین به ترکیه اعتراض داشت که گروهای تروریستی ایلگور را به سوریه فرستاده ودرآنجا جنگهای ویران گر چریکی یاد می گیرند وبعد به ایالت سینکیان برمی گردند.این مساله درمورد پاکستان هم صادق است منتها پاکستانیها رویه که درپیش گرفته این است که هرازچند گاهی افرادی ازایلگورها را درخاک پاکستان دستگیروتحویل مقامات چینی می دهند اخیرا یک مقام چینی به پاکستان آمد وچند نفرازاعضای گروهای شورشی درایالت سینکیان را که درخا ک پاکستان دستگیرشده بود را تحویل این مقام چینی می شود.درست همان کاریکه با آمریکاییها می کند.استخبارات پاکستان تعداد زیادی ازاعضای شبکه القاعده ازجمله خالد شیخ محمد را تحویل سازمان استخبارات آمریکا داد.خالد شیخ محمد مغزمتفکرالقاعده وگفته شده یکی ازطراحان حمله به برجهای دوقلوبوده است.آمریکا ازیک بابت ممنون استخبارات پاکستان باید باشد زیرا درریشه کن کردن القاعده نقش عمده را درهمکاری با آمریکا داشته است.

 

استخبارات همین رویه را با چین دارد.با رفتن نیروهای بین المللی ازافغانستان همان گونه که مرزهای آسیای مرکزی نا آمن شود بدون تردید حوزه امنیتی چین هم تهدید می شود واین تهدیدبدون شک یک منبع دارد وآن افغانستان خواهدبود به همین دلیل است که روسیه وچین وسایرکشورهای حوزه شانگهای،درد مشترک امنیتی دارد البته این وجوه مشترک به سود افغانستان نیزهست سیاست مداران درکابل باید حد اکثراستفاده را ازترس حاکم برگروه شانگهای کرده باشند شک نداشته باشیم که روسیه چین وکشورهای آسیای میانه ازتروریستها به شدت می ترسند وحق دارند که بترسند زیرا شبکه های تروریستی،هسته ها وسلولهای خفته زیادی درقلم رو شانگهای دارد وهروقت ممکن است این سلولها زنده شود ودرد سرهای بزرگی را ایجاد نماید.

 

 برخی گزارشها نشان می دهد که استخبارات غرب هم بصورت غیرمستقیم وحتی درمواردی بگونه مستقیم شبکه های ضد روسیه وکشورهای آسیای مرکزی وچین را تقویت کرده است.استخبارات غرب اگردرمواردی با القاعده خصومت دارد ولی درجاهای دیگرممد انها بوده غرب ومتحدانش بدون شک شبکه های دهشت افکن را درخاورمیانه تقویت وتغذیه کرده اند ومی کنند.یک دپلمات مقیم کابل می گفت:این مساله اصلابرای من قابل درک نیست که غرب چرا گروهای مثل النصره را نسبت به حکومت لیبرال اسد ترجیح می دهد زندگی درسوریه،شباهتهای زیادی با زند گی غربیها داشت وخود اسد هم تحصیل کرده انگلیستان وبا فرهنگ غرب آشنایی دارد ارزشهای غربی درزندگی خصوصی مردم سوریه خیلی پررنگ تراست. وی که سالها درسوریه اقامت داشته می گوید: جامعه سوریه خیلی لیبرال ونزدیک با شعارهای است که درلندن پاریس ونیویورک سرداده می شود اما نمی داند که چرا غرب وآمریکا برای نابود کردن اسد ازشبکه های تروریستی القاعد مثل گروه النصره حمایت می کند.غرب به این کارهایش نشان داده که صداقت ویک پارچه گی درسیاست ضد تروریستی را ندارد.

 

گروه شانگهای باید ازاین گونه سیاستها ودخالتهای محتمل درحوزه امنیتی خود بترسد به همین دلیل است که افغانستان درمناسبات با گروه شانگهای،اولویتهای زیادی به مسایل امنیتی قایل شود تعریف واضح این گروه این است که امنیت شان ازسوی گروهای مستقردرافغانستان وپاکستان تهدید می شود ومی تواند بالاترین همکاری با افغانستان درحوزه امنیتی را داشته باشد .امنیت بالاترین اولویت درروابط شانگهای وافغانستان را دارد وافغانستان ازاین وجه مشترک حد اعظم استفاده ازامکانات وپتانسیل گروه شانگهای را باید داشته باشد درنشست شانگهای دیدیم که رهبران این گروه چه قدرروی امنیت افغانستان تاکید داشت وامنیت درافغانستان را امنیت خود تعریف می کردند.درگفتگوهای دوجانبه، هم رهبران گروه بخصوص آقای پوتین هرنوع وعده همکاری را به افغانستان داد واین همکاری ازدایره تجارتی فرهنگی گذشت  وبه عرصه های نظامی وامنیتی وتجهیزاردو وپولیس افغانستان کشیده شد خوب این گونه رویداد ها به نفع افغانستان است وافغانستان باید ازاین گونه تسهیلات استفاده نماید مشکل ما افغانها دراین است که قدرت استفاده ازتسهیلا ت را نداریم دراین گونه موارد با ظرفیت معده یک کودک با مسایل برخورد می کنیم ونمی توانیم امکانات را هضم نماییم معده کوچکی داریم.خلاصه اینکه درمتن وحاشیه اجلاس، موضوعات مهمی مطرح شد که استفاده ازآنها بسیار وبسیار به نفع افغانستان پس ازسال2014 است.

 

 

یک تیر دونشان

یک تیر دونشان


این رییس جمهور ما ادم جالبی است.روزپنجشنبه اعلام شد که ایشان در میدان بین المللی کابل به استقبال تیم ملی کشور می رود.ایشان باجمع ازوزیران خود رفت وقهرمانان تیم ملی را دید وبا انها روبوسی وخیر مقدم گویی گرمی داشت.اما ساعات بعد معلوم شد که رییس جمهور عازم بشکیک پایتخت قرقیزستان بود.ایشان بایک تیر دونشان را زد هم از تیم ملی در میدان هوایی استقبال کرد وهم سفر نشست شانگهای را به پیشبرد.یک تیر دوفاخته معنی اش همین است.ادم کاری درپیش گیرد که لعل بدست اید وهم دل یار نرنجد. رییس جمهور هم دل یاران فوتبال را که ازکتماندو برگشته بود را بدست اورد وهم نشست شانگهای وموضوعات مهم چون بحث امنیت،قاچاق مواد مخدر مبارزه باتروریزم وافغانستان پس اردوهزار چهارده را باهمتایان شانگهای خود مورد گفتگو قرارداد.این که گفته ام یک تیر و دونشان ازسوی رییس، درخور ستایش است ونه نقد ولی سرعت ومهارت ایشان جالب است.


گزارشگر فوتبال که یک روی سکه را خوانده گلوی شان را پاره می کرد که رییس جمهور به استقبال تیم ملی امده وی خبر نداشت وما خلق الله را باور مند ساخت که رییس جمهور تنها وتنها به استقبال امده واقعا غیر ازاین دیگر فکری نبود.همه منتظر قهرمانان تیم ملی بودند که برای اولین بار در تاریخ این کشور قهرمان فوتبال جنوب اسیا می شویم وجام قهرمانی را به کابل می اورند.جشن ملی بر پا شد وملیونها انسان افغانی درخارج وداخل جشن گرفته اند ورییس جمهور که فوتبال را نگاه کرده حال در میدان هوایی به استقبال امده است. روی دیگر سکه ،شرکت درنشست شانگهای بود. رییس جمهور کشور خانه شان اباد جوانان افتخار افرین را درمیدان هوایی کابل به گرمی استقبال کرد همین خبر نگار ورخطا ورزشی این مساله را نیز اعلام داشت که رییس جمهور به هریک از ورزشکاران یک واحد اپارتمانی در نظر گرفته است.این گپ خبر نگار ما خدا کند راست ورییس جمهور خانه وسر پناه برای قهرمانان فوتبال درنظر بگیرد.


دوستی که خبرهای صفحه مرا دیده بود می گفت خانم میرکل صدر اعظم المان بخاطرتماشای فوتبال جلسه گروه هشت را ترک کرد وبه اوباما گفت شما جلسه گروه هشت را پیش ببرید من بازی فینال تیم ملی کشورم را نگاه می کنم.خانم میرکل حتی به اوباما گفت جلسه گروه را ول کن بریم باهم فوتبال را نگاه کنیم.رییس جمهور اوباما گفت من متاسفانه بازی فوتبال را یاد ندارم.وی منظورداشت اما نقد ایشان درمورد رییس جمهور، درست نبود این ازکمالات است که ادم با یک تیر دونشان را زده باشد.رییس جمهور،درواقع زد وحالا در نشست شانگهای حضور دارد. شانگهای تبدیل به یک پیمان شده واهمیت زیادی دارد.افغانستا عضو ناظر شانگهای است ظاهرا حق نظر دارد اما حق رای ندارد.درنشستهای رسمی اجندای رسمی بحث می شود درجلسه دوروزه شانگهای موضوعات مهم چون امنیت بین المللی قاچاق مواد مخدر مساله تجارت وتبادلات محصولات صنعتی وبازرگانی کشورهای عضو مورد بحث قرار می گیرد.گرچه امروز نشست اغاز می شود ودو روزادامه دارد.قطعنامه ان بعدا منتشر می شود حال ببینیم چه مسایلی را گنجانده است.


حوزه امنیتی شانگهای ازکجا تهدید می شود ؟                                                                                            


ولی نشست برای افغانستان اهمیت زیادی باید داشته باشد. مساله امنیت در افغانستان ودرمنطقه اهمیت بسزایی دارد.حوزه امنیتی شانگهای به دلیل مرزهای مشترک با افغانستان درمعرض خطر است.تاجیکستان یکی از بنیان گذاران شانگهای خطر امنیتی در بیخ گوشش قرار دارد بخصوص اینکه بارفتن نیروهای بین المللی این تهدید مضاعف خواهد شد.ازهم اکنون جابجاییهای سنگین نیروهای امنیتی وافسران روسیه در مرزهای مشترک تاجیکستان وافغانستان صورت گرفته وگروهای هم مستقر شده اند ماه های گذشته درنواحی تاجیکستان هم مرز با افغانستان درگیریهای خونینی صورت گرفت. سفیر روسیه درکابل نسبت به خروج نیروهای بین المللی وتکرار تجربه دهه نود بشدت ابراز نگرانی کرد.وی گفت سیاستهای ناتو درافغانستان اشتباه بود وکاهشی درجنگهای ضد تروریستی بچم نمی خورد.تروریستها فعال ومنتظر خروج نیروهای بین المللی از افغانستان می باشند سفیر روسیه روی گرداندن وپشت تاو دادن را تکرار تجربه دهه هفتاد دانیست وگفت این خیلی خطر ناک باید باشد.


درنشست شانگهای درقالب امنیت بین المللی مساله امنیت درافغانستان بصورت جدی مورد بحث قرار می گیرد.روسها وکشورهای ناظر وعضو شانگهای اسیای مرکزی سخت نگران امنیت شان ازناحیه تروریستها درافغانستان می باشند.حال رییس جمهور کرزی چه گرانتیها واطمینان خاطر می تواند به همسایگان شمالی شان بدهد.البته رییس جمهور تمامی مسولیتهارا بدوش نمی گیرد ویک بخش ارمسایل امنیتی را بدوش پاکستان می اندازد.بااین وضع موضوع امنیتی ازحاد ترین موضوعات قابل بحت در شانگهای خواهد بود. کنترل مواد مخدر از مرزهای افغانستان همانگونه که اشاره شد درکنار مباحث چون تبادل ورونق مبادلات تجارتی دربین اعضا ونقش افغانستان درترانزیت کالاهای بازرگانی،بحث مواد مخدر وکنترل این ماده کشنده،از اولویتهای مهم نشست شانگهای خواهد بود.افغانستان نیز از این جهت درمحراق توجه باید باشد.دو مساله .


تریاک وتروریزم 


عده براین باورهستند که متاسفانه تریاک وتروریزم ،منشا افغانی دارد هردو مساله مایه سرافکندگی افغانستان است.همانگونه که استادسیاف درمراسم هفته شهید اشاره داشت که طالبان هم اسلام را بدنام کرد وهم افغانستان را خوب ریشه این فکر که طالبان مایه شرمندگی اسلام ووطن شده برمی گردد که داریم وتولید می کنیم. یک وقت کارکاتوریست ایرانی در نشریه خود نوشته بود که ما در افغانستان دارو،تیل وگاز،مواد شوینده فرشهای موکتی وقالینهای صنعتی پانصد شانه ای و.. صادر می کنیم وبعد همزمان باسفر استادربانی ازقول استاد ربانی رییس جمهور وقت افغانستان نوشته بود،خیر ما به ایران اواره، کاگر،قاچاق بر ومواد مخدر صادر می کنیم خوب این محتوای یک کاریکاتور بود زیاد جدی نگیریم خصوصا قاچاقبرش را تایید نمی کنیم .


زیرا مافیای تریاک وهرویین را خارجیها قاچاق می کند در مافیا، خارجیها ازافغانستان دست بالا را دارند.تریاک درافغانستان کشت می شود اما قاچاق انرا مافیای بین المللی درلندن پاریس ومسکو برلین منتقل می کنند درامد دو درصد درجیب دهقان افغان وارد می شود اما نود هشت در صد عواید ان از ان مافیا است واین مافیا رابشتر خارجیهادارد تا مردم افغانستان. درنشست شانگهای موادمخدر بعنوان یک معضل جهانی درکنار امنیت، مورد بحث وگفتگوی رهبران عضو وناظر واعضای مهمان قرار خواهد گرفت.یک بخش نامریی چنین نشستها،حاشیه اجلاسها است.گفته شده در هر نشست بین المللی،مذاکرات حاشیه را که عمدتا دوجانبه ویاسه جانبه است را جدی بگیرید.در نشست شانگهای این نوع گفتگو هارا رییس جمهور کرزی زیاد دارد شاید رییس جمهور دراین جلسات، استفاده دو ویاچند هدف را ازیک نشست درنظر بگیرد.رییس جمهورما بلا می کند.

این طور فکر می گ

این طور فکر نکنیم ارامش دوروز شادی را برخی تحلیل می کردند که طالبان هم شریک جشن پای کوبی، غم گین ترین مردم شده اند.اما رویداد بیرحمانه امروز هرات نشان داد که این طوری فکر نکنیم.طالب ، طالب است وظیفه اش را می شناسد وبخوبی انجام می دهد که درصبح امروز هرات انجام داد. صبح بخیر هراتیان را باهولناک ترین انفجارها شروع کردند.جوانان که پرچم گرفته بودند ولباسهای نو در تن ویا بخوبی اتو کشیده بودن را، انفجارهای امروز طالبان متفرق ساخت.این طور فکر نکنیم با حضور طالبان، ماتم ما تبدیل بشادی می شود.به این دلیل طالبان می گویم که خود شان مسوولیت را بدوش گرفتند. پس چه گونه فکر کنیم؟ من البته جوابی برای پرسش شاید داشته باشم اما ازشما می پرسم ما چه گونه فکر کنیم؟

جنگ داخلی ویا جنگ با دهشت افگنی


جنگ داخلی ویا جنگ با دهشت افگنی

 

مقامات افغانستان گفته اند جنگ درافغانستان درواقع با تروریزم است.شورای امنیت ملی درواکنش به گفته های آقای دابنز نماینده ویژه آمریکا درامورافغانستان وپاکستان که گفته بود رویدادهای خونین درافغانستان،یک جنگ داخلی است. درواکنش به اظهارات جیمزدابنز،مقامات حکومتی اظهارات وی را رد کرده وگفته اند که جنگ درافغانستان،تعریف جنگ داخلی ندارد.آنچه که درکشورمی گذرد مقاومت دربرابردهشت افکنی است.آقای دابنزبا چه دلایلی درگیریهای طالبان درافغانستان را جنگ داخلی خوانده وی توضیحات بشتری نداده.این مساله که طالبان درافغانستان می جنگند واین جنگ پایانی ندارد یک واقعیت است اما اینکه آن را صفت نبردهای داخلی ازنوع دهه نود داده باشیم. ،جای پرسش است.دردهه نود پس ازسقوط حکومت دست نشانده شوروی،همه اذعان کرده اند که درگیریهای خونین دهه نود،تعریف جنگهای داخلی داشته.مارشال فهیم درسخنرانی خود به این مساله اعتراف داشت که مجاهدین پس ازسقوط حکومت نجیب الله اشتباه کردند ودرگیرجنگهای داخلی شد ونتوانستند حکومت مورد قبول را تاسیس نمایند.مارشال با صراحت ازرویدادهای خونین دهه نود،یاد کرد وگفت: ما نتوانستیم حکومت مورد حمایت وتاییدمردم افغانستان را تشکیل دهیم.مضمون سخنان مارشال فهیم بدون شک، اشاراتی است به درگیریهای خونین داخلی آن زمان.

 

صاحب نظران ومقامات دولتی می گویند: منطق آقای جیمزدابنزنماینده آمریکا درامورافغانستان همان منطقی است که درمورد جنگهای دهه نود بکارگرفته شده ومبنایی حقوقی درستی ندارد چون جنگ داخلی ازخود باید تابع معیارومنطقی باشد هرگونه جنگ را که نمی شود جنگ داخلی دانیست.شورای امنیت ملی افغانستان به همین دلیل دربرابر گفته های دابنزواکنش نشان داده وگفته است که جنگهای جاری درافغانستان داخلی نیست بل جنگهای است علیه تروریزم.مقامات افغانستان گفته های آقای دابنزرا قبول ندارند.استدلال منطقی برای جنگهای داخلی شاید این باشد که گروهای مختلف دربرابرهم درداخل یک کشورباهم بجنگند کاریکه دردهه نود درافغانستان پیش آمد ومارشال درسخنرانی خود به همین رویدادهادرمراسم هفته شهید اشاره داشت.اما اینکه درشرایط حاضرجنگ طالبان با حکومت افغانستان را جنگ داخلی تعریف نماییم کارسختی است.این اولین باری است که چنین اظهاراتی ازیک مقام مسئول آمریکایی می شنویم.تحلیلگران سیاسی درکشورتعریف دیگر ازجنگ جاری درافغانستان دارند.

 

نگاه تحلیلگران ازجنگ جاری درافغانستان:

 

مقامات حکومتی کشورگفته های دابنزرا همان گونه که اشاره شد،رد کرده اند تحلیلگران سیاسی درکشورهم با این گفته های دابنزموافق نیستند آنها می گویند: درافغانستان، ما یک حکومت منتخب داریم که براساس رای مردم روی کارآمده درافغانستان قانون اساسی ونهاد های دولتی داریم هرسه قوه درکشورفعال می باشند. افغانستان با همه کشورهای خارجی مناسبات دپلماتیک برقرارکرده ودرسازمان ملل کرسی افغانستان تثبیت شده است.افغانستان با ده ها کشورخارجی پیمان استراتژیک امضا کرده .دولت افغانستان شریک قابل اعتباربرای آنها شناخته شده است.آقای دابنزاشتباه کرده که جنگ طالبان گروهی که ابزاردست خارجیها قرارگرفته وبه نیابت ازآنها درافغانستان می جنگند،را جنگ داخلی توصیف نماید.آقای سیاف درمراسم سالگرد احمد شاه مسعود وهفته شهید درحدی مساله طالبان را تقلیل داد که گفت: مصالحه با غلام جوازشرعی ندارد زیرا که فاقد " حریت " است.درقوانین شریعت طرف گفتگو ومعاهده باید،آزاد باشد وی گفت: طالبان مزدورهستند ونمی شود با غلام عقد صلح را بست.

 

سخنگوی ریاست جمهوری درواکنش به گفته های استاد سیاف باید گفته باشد که نه، همه طالبان مزدورنیستند.امروز، روزنامه های کشوربه این نکته اشاره داشت که سخنگوی ریاست جمهوری گفته های استاد سیاف را بدون ذکرنام ازایشان رد کرده است.دررسانه های کشوربه این نکته برخورده ایم که سخنگوی ریاست جمهوری گفته است که همه طالبان مزدورنیستند.یعنی اینکه گروهای ازطالبان هستند که مستقل می باشند وبخاطراهداف ملی درکشورمی جنگند ومزدورنیستند وباید با آنها وارد گفتگوشد.اظهارات سخنگوی ریاست جمهوری با گفته های دابنز درواقع تعریف واحدی دارد.وی ملالمت نیست طالبان را گروهی می داند که جنگ داخلی راه انداخته باید با آنها گفتگو شود یعنی اینکه قابل گفتگو وشریک مذاکره می تواند باشد.آقای ایمل هم همین حرف را می گوید که همه طالبان مزدورنیستند پس باید با آنها گفتگو شود.واقعا دردستگاه حکومتی ما چه می گذرد.شورای امنیت ملی گفته های دابنزرا رد می کند.سخنگوی ریاست جمهوری طالبان را مزدورنمی داند استاد سیاف می گوید: آنها مزدوروغلام هستند واجد شرایط گفتگو برای معاهده نمی باشند.این تناقضات غیرقابل توجیه را کی می تواند درک نماید.

 

ولی حرف شفاف همین نظرصاحب نظران باید باشند که ما جنگ داخلی نداریم طالبان یک گروهی شورشی هستند که با حکومت قانونی ونهادهای دولتی منتخب بصورت نیابتی درحال جنگ قرارگرفته اند البته که باید با شورشیان ودهشت افکنان وارد گفتگو شد اما این گفتگو نباید،گسترده وبدون دروازه باشد. تحلیلگران افغانستان می گویند: دراین کشوراصول وارزشهای آفریده شده ومردم درواقع این ارزشها را خلق کرده بنابراین با قبول ارزشهای ملی ،وارد گفتگو باید شد.نگاه تحلیلگران درمورد جنگ همین است که جنگ درافغانستان، تحمیلی ،خارجی ،استخباراتی ونیابتی است ما هرگزجنگ داخلی ازنوع که دردهه نود پیش آمد را نداریم آقای رابنزدچاراشتباه محاسباتی وحرف بدون پشتوانه منطقی را سرداده است.گفته های آقای سخنگوهم خیلی باواقعیت جنگ سازگاری ندارد این درست که جماعتهای ازطالبان طرف دارجنگ نیستند مردم هرگزبااین جماعتهای صلح طلب مشکل ندارند.

 

مشکل اساسی گروهای اصلی طالبان می باشند که هرگزازجنگ خسته نشده وبصورت وحشتناکی مرتکب خشونت می شوند ماه ها وهفته های اخیر،شاهد بیرحمانه ترین کشتارطالبان ازمردم بیگناه بوده ایم امارتلفات پولیس ونیروهای امنیتی دوبرابرنسبت به سال گذشته شده است.آقای سخنگو می تواند ثابت نماید که گروهای اصلی طالبان،طرف دار صلح با حکومت افغانستان می باشند آنها که تا همین الان حکومت را طرف گفتگوهای خود قبول ندارند پس چگونه می توان نشان داد  که طالبان اصلی وخشونت گرا،وابسته نیستند.درمقایسه بین گفته های استاد سیاف وسخنگویان حکومت ترجیحاتی زیادی درمورد گفته های استاد وجود دارد.واقعا این دسته ازطالبان که مشکل اصلی را ایجاد کرده، ازخود اراده ای ندارند وبه دستوربیگانه گان وخارجیان جنگهای شان را برمردم غریب افغانستان تحمیل کرده اند.مقاومت دربرابراین دسته،تعریفی جزمقابله دربرابرتروریزم ودهشت افگن را نمی تواند داشته باشد واین دفاع امرمشروع است بجای تبهکاران، این سربازان ومردمان بیگناه ما هستند که باید به بهشت بروند.

 

تناقضات اعمالی وگفتاری:

 

آقای دابنز نماینده آمریکا درامورافغانستان،جنگ با دهشت افکنان را داخلی توصیف کرده ازسوی هم تاکید دارد که باید با طالبان وارد گفتگوهای صلح وسازنده شد.درواکنش با این موضع گیری شورای امنیت ومقامات حکومتی افغانستان، جنگ جاری را ضد تروریزم ودهشت افکنی دانسته اند.این تناقض گفتاری وگفتمانی را درمورد افغانستان وعمده ترین متحد غربی شان شاهد هستیم.مشکل کاردراین تناقضات این است که مردم را هردوطرف سرگردان می کنند که درافغانستان چه می گذرد جنگ داخلی ویا مقابله باتروریزم وتبهکار.تناقضات گفتمانی ،پیامدهای اعمالی خودرا هم دارد.آمریکا واقعا تغییرات عمده ای دردید گاه سیاسی شان درمورد طالبان پیدا شده همین نکته که جنگ درافغانستان داخلی است بیانگرتغییردید آمریکا درمورد طالبان است.درجنگ داخلی هردوطرف صاحب حق می شوند واختلافات شان قابل بررسی است دیگرجنگ مشروع وغیرمشروعی وجود ندارد.

 

براساس گفته های آقای دابنز،درافغانستان جنگ مشروعی وجود ندارد.جنگ داخلی بین طرفها است وباید براساس گفتگوحل وفصل گردد.بگذریم ازاینکه این گونه اظهارات متناقض چه تاثیرات بدی روی افکارعمومی می گذارد. پیامد دیگرقضیه هم این است که آمریکا برای چی درافغانستان می خواهد بماند.دوتوجیه منطقی می تواند داشته باشد یکی ادامه جنگ با القاعده نه طالبان ودیگربرای اهداف فرا افغانی ومنطقه ای نکته که تحلیلگران بارها آن را تیوری توطه اعلا م کرده اند حال اظهارات مقامات آمریکایی واقای دابنز،نشان می دهد که حضورآمریکا درافغانستان،این اهداف راباید دربطن خود داشته باشد القاعده را بکشد ودیگراینکه نقش نظارت امنیتی واستخباراتی خودرا درمنطقه داشته باشد.

 

تناقضات رفتاری وگفتاری درنظام حکومتی ودولتی ما خیلی خسته کننده است.استاد سیاف می گوید: درپهلوی من درچوکی کسی نشسته است که معاشش ازخارج برایش می رسد یعنی اینکه آنها ازخود استقلالی ندارند ومعاش خورخارجی می باشند.دوستی می گفت: این گفته استاد سیاف اشاره است به آدمهای که درشورای عالی صلح جمع شده ومرتبط به گروه طالبان هستند.درحالیکه حکومت یگانه مرجع قانونی ومعتبردرمذا کرات صلح همین شورای عالی صلح را اعلا کرده.این چه گونه سیاستی است که ما داریم یکی می گوید: معاش خوران خارجی درچوکی پهلوی من نشسته آنها اجیرومزد بگیرخارجی هستند وشایسته گفتگوبرای صلح نیستند اما ازسوی دیگرسخنگوی حکومت اعلام می کند که طالبان  مزدورنیستند.واقعا این تناقضات دردرون حکومت وتناقضات دراظهارات حکومت ومتحدان بین المللی شان ،گیج کننده شده. چرا چنین شده ایم؟ وچرا براساس یک سیاست شفاف بامردم خود حرف نمی زنیم؟.ریشه این سردرگمی وتناقضات، برمی گردد به راس قاعده وقتی رییس جمهورما بارها وبارها طالبان را برادرخطا ب نماید این طبیعی است که آقای جیمزدابنز بیاید بگوید درافغانستان جنگ داخلی ویا جنگ بین برادران است وباید صلح وآشتی بین شان صورت بگیرد.

 

آیا ملاغنی برادربه ترکیه وعربستان منتقل می شود؟


آیا ملاغنی برادربه ترکیه وعربستان منتقل می شود؟

 

دیروزبحثی داشتم درمورد بحران سوریه،خبرنگارطلوع درحاشیه بحث ازمن پرسید که یک مقام بلند پایه پاکستانی گفته است که احتمال انتقال ملاغنی برادربه ترکیه وعربستان محتمل است.ملاغنی برادردرعرصه رسانه ها نام بسیارآشنا ومطرح می باشد.وی مرد شماره 2 درگروه طالبان ومعاون ملاعمربود.گفته شده که حکومت افغانستان درسال2009 بصورت مخفیانه باوی وارد گفتگو گردید.ملاغنی برادرازقبیله پوپلزی وچهارنفرازهمکارانش علاقمند بود که با حکومت افغانستان واردگفتگو شود که شد.اما استخبارات پاکستان درسال2010 وی وهمراه هان شان را درشهرکراچی دستگیرکرد وی تاهنوزدرزندان پاکستان ودرشرایط سختی بسرمی برد.حکومت افغانستان وشخص حامد کرزی حساسیت بسیارزیادی نسبت به ملاغنی برادردارد.

 

 دوستی می گفت: چون ازقبیله آقای کرزی می باشد اما گذشته  ازمساله تباری حکومت افغانستان برای وی جایگاه مهمی درصلح وثبات بازکرده وباوردارد که ملاغنی می تواند درصفوف طالبان،نقش ورخنه بزرگی را ایجاد نماید وبه همین علت دنبال وی می باشد وبه آن امید بسته است.درتمامی مذاکرات که هئیت های افغانستان با مقامات پاکستان داشته،نام ملابرادروهمراه شان درصدرگفتگوهای طرف افغانی بوده است.درآخرین سفری که رییس جمهور کرزی که سفربیستم ایشان درپاکستان بود،مساله ملاغنی برادردرصدرگفتگوهای طرفین بود.مقام پاکستانی که ازوی نام گرفته نشده گفته  است که احتمالا ملاغنی برادربه عربستان ویا ترکیه فرستاده می شود خبرنگار ازمن پرسید که هدف ازاین کارادامه گفتگوی های صلح با حکومت افغانستان می باشد واین مساله مهمی است که نشان می دهد پیشرفت های مهمی درمذاکرات پشت پرده کرزی ونوازشریف باید صورت گرفته باشد.

 

این مساله تاچه حد می توان جدی باشد وآیا رویدادهای غیرمنتظره درراه است؟:

 

برخی ازنمانیدگان درمورد این خبراظهارشک وتردید کرده وآن را درحوزه سیاست تبلیغاتی پاکستان اعلام کرده اند پاکستان کشورعجیبی است که تفاوتهای بسیارزیادی بین سیاست تبلیغاتی واعمالی این کشوروجود دارد این دسته ازنمایندگان مجلس با دیده شک وتردید به مساله نگاه کرده وهمان سیاست وذهنیت سنتی غیرقابل تحول را درمورد پاکستان ابرازداشته اند. اما برخی ازآگاهان این گونه مسایل را خیلی جدی وازیک زاویه دیگربررسی کرده وآن ورود طالبان درعرصه سیاست افغانستان است.گفته شده که درگفتگوهای محرمانه رییس جمهورکرزی ونوازشریف مساله طالبان بصورت جدی مورد بحث قرارگرفته واین مساله ازرییس جمهورپرسیده شده که باطالبان چه می کنید آنها که درپروسه انتخابات شرکت نمی کنند وچه راه حل برای آن باید جستجو شود.این مساله هم خیلی سخت باید باشد که طالبان وحکومت افغانستان همیشه درجنگ باشند.شایعاتی وجود دارد که درگفتگوهای محرمانه مساله گزینه غیرازانتخابات نیزمورد بحث قرارگرفته.گرچه مارشال فهیم درگردهمایی حکومتی هفته شهید با قاطعیت،بدیلهای غیرانتخاباتی را مردوداعلام داشت وزهردانست ولی خوب این حرف مربوط به فهیم نمی شود واصولا مارشال فهیم با پاکستانیها صحبت نکرده این مساله برمی گردد به گفتگوهای شخص رییس جمهورکرزی با صدراعظم پاکستان.

 

احتمالا آقای فهیم هم باید بوی برده باشد که گزینه های غیرانتخاباتی نیزدرمذاکرات پشت پرده را پاکستانیها مطرح کرده باشد.آقای فهیم لحن تندی نسبت به پاکستان داشت درچند موردازمداخلات پاکستان درمورد افغانستان نام گرفت وگفته شده که تاکید بیش ازحد آقای فهیم واکنشی است نسبت به گفتگوهای پشت پرده.می دانیم آقای فهیم درگذشته درمورد انتخابات با  شک وتردید حرف می زد ولی درسخنرانی دیروزخود با لحن قاطع ازبرگزاری انتخابات حرف زد.گزینه غیرانتخاباتی را آقای فهیم رد اما بدون شک بدیلهای برای انتخابات درنظرگرفته شده این مساله باید درگفتگوهای رییس جمهورکرزی با مقامات پاکستانی مطرح شده باشد.انتقال ملاغنی برادربه ترکیه ویا عربستان درست جای که قراراست درآینده، نمایندگی طالبان دراین دوکشور،بازگشایی گردد اصولا باید معنا داشته باشد این خبراگردرست باشد باید آن را جدی گرفت وباید اذعان داشت که گپهای درپشت پرده باید جریان داشته باشد.

 

گرچه افکارعمومی وهمه نشانه ها حاکی ازبرگزاری انتخابات است واین مساله نباید گزینه دیگری داشته باشد ولی مساله طالبان به دلیل اینکه عمده ترین چالش برای آینده افغانستان است وازهم اکنون گفته شده هزاران طالب درمرزهای مشترک افغانستان وپاکستان آماده گی جنگی می گیرند ودرولایت پنجاب پاکستان رهبران طالبان گرد هم آمده وسخن ازجنگ جبهه ای فراگیررا مطرح کرده وآقای جیمزدابنزنماینده ویژه آمریکا درمساله افغانستان رویدادهای افغانستان را، جنگ داخلی اعلا داشته وشورای امنیت افغانستان نسبت به آن واکنش نشان داده وگفته است که جنگ درافغانستان داخلی نیست جنگ با تروریستها می باشد.حال اگرافغانستان این مساله را بخواهد حل نماید باید به یک نحوی به جنگهای خونین خاتمه داده و راه های مشترکی با پاکستانیها جستجوکرده باشد.آن راه ها به نظرچی می تواند باشد؟

 

راه احتمالی ومشترک افغانستان وپاکستان اصولا چه می تواند باشد؟

 

ازهم اکنون نشان داده شده که گزینه های غیرانتخاباتی را هم افراد واشخاصی مطرح کرده.ملاتره خیل بی جهت ازخواب بلند نشده ومارش خیابانی راه نیانداخته حرفهای آقای تره خیل ایده آل ترین حرف برای یک عده قدرت وتمدید طلب است.این تمدید تا سال2018 ازسوی ملاتره خیل اعلام شد گرچه ازسوی همکاران پارلمانی شان بشدت مورد نقد وحملات تندی روبروگردید وکارهای تره خیل ،خارج ازچهارچوب قوانین نافذه کشوردانسته شد ولی شک نداشته باشیم که تمدید قدرت تا 2016 ویا 2018 یک گزینه است. این مساله ریشه درنیت برخی افراد حکومتی دارد که سخت تشنه ادامه آن می باشد درحال که خود رییس جمهوربارها اعلا م کرده که تمدید قدرت یک مساله غیرعملی وناشده نی است قانون اجازه نمی دهد اما گروهای درارگ ویا خارج ازارگ درپارلمان کشورودرسنا وهمینگونه دردستگاه اجرایی،وجود دارند که روی مساله تاکید دارند که تمدید صورت بگیرد  اولین بارمساله تمدیدازسوی والی ویسا درقندهاراعلام شد وی علیرغم اینکه یک مقام دولتی واجرایی حکومت است وباید بی طرف باشد ولی با صراحت اعلام می کند که حکومت رییس جمهورکرزی باید تمدید شود.

 

تمدید طلبان یگانه استدلالی که دارند این است که امنیت درکشورنیست وقتی که امنیت نباشد انتخابات فایده ندارد اینها هیچ گونه اهمیتی دراستدلال شان درمورد 352 هزارنیروی امنیتی قایل نیستند هم چنان تاکید دارند که امنیت نیست وانتخابات نباید صورت بگیرد وقدرت رییس جمهورکرزی باید برای مدتی تمدید شود سقف زمانی آن را آقای تره خیل سال2018 اعلا م داشت. گزینه تمدید با این منطق درجامعه مطرح شده درکابل وقندهارعلایم پشتیبانی ازآن نشان داده شد. حال ازگزینه غیرقانونی تمدید که بگذریم گزینه خارج ازقانون دیگری نیزدرمقابل انتخابات قانونی، مطرح شده وآن "اداره موقت" است.

 

گزینه های احتمالی وبدیل به چی صورت وبا چی منطقی پایه گزاری شده؟:

 

تمدید بعنوان یک گزینه را با همان استدلال نبود امنیت مطرح کردیم طرف داران تمدید بدون شک این مساله را درخیابانها ودرلویه جرگه اگردایرشود که ظاهرا می شود را نیزبا شدت وقاطعیت مطرح کرده ومی کنند این گروه ازسوی جناحهای قدرت طلب درون حکومتی، بصورت مریی ونامریی حمایت می شوند یگانه استدلال که دارند همان نبود امنیت انتخابات واعلام حالت اضطرار وتمدید حکومت تازمان برقراری امنیت می باشد.البته این گزینه برای حاکمان برحال شیرین ترین گزینه ویک رویا است ولی ازسوی هم می دانند که خواست غیرعملی وخارج ازقانون است ونمی تواند مورد قبول واقع شود.

 

گزینه دیگرکه ریشه های بیرونی دارد پاکستان حتی گفته شده آمریکا هم ازاین گزینه بد ش نمی یاید آن تشکیل اداره موقت است.چرا ایده حکومت موقت مطرح می شود؟ یگانه دلیل آن مساله طالبان است.این مساله ثابت شده که طالبان درانتخابات 93 شرکت نمی کنند بلکه برای بهم زدن آن اختلالات زیادی را درنظر گرفته اند گزارشهای که هزاران نفرشان را ازسراسرپاکستان جمع کرده ودرمرزهای مشترک متمرکزبرای جنگ های خونین سازمان دهی می کند ،یک موضوع ساده ای نیست این تجهیزوتمرکزنیرو برای حمله به افغانستان درواقع بهم زدن نظم کامل انتخابات باید باشد آنها تاجای که بتوانند آدم خواهند کشت وانتخابات را تهدید وآن را مختل می کنند.البته سازمانهای استخباراتی این فشارها را وارد می کنند ومی خواهند به یک نحوی مکان وجایگاه مناسب برای  طالبان درقدرت وسیاست بعدی افغانستان را درنظربگیرد بی جهت که پول خرج نکرده وبگفته آقای سیاف که همه شان غلام ومزدوروفاقد صلاحیت گفتگوومذاکره هستند چون که حریت ندارد.

 

برای ورود طالبان درحوزه قدرت،بهترین گزینه را تشکیل اداره موقت بجای انتخابات 93 اعلام کرده ازهم اکنون درامریکا گروهای هستند که می خواهند برای ایده اداره موقت درافغانستان بجای انتخابات کنفرانسهای گسترده ای  راه اندازی نمایند این مساله بدون همکاری آمریکا هرگزامکان ندارد صد ها سیاست مدار ازهمه طرفها درواشنگتن جمع شوند وروی مساله آینده افغانستان بحث وتبادل نظرنمایند.گفته شده اجندای اصلی همان ایجاد اداره موقت بجای انتخابات است. استدلالی که صورت گرفته این است که طالبان درانتخابات شرکت نمی کنند وجنگ دوام می یابد اوضاع افغانستان ازآنچه که هست بمراتب بد تروبد ترمی شود.بنابراین باید برای جلوگیری ازشدت جنگها اداره موقت تشکیل داد که دراین اداره جایگاه همه طرفها ازجمله طالبان روشن وتعریف شده باشد.

 

شایع است که ایده اداره موقت درمذاکرات رییس کرزی ونوازشریف هم گویا مطرح شده پاکستان با انتخابات 93 افغانستان موافق نیست آنها می گویند مساله طالبان باید حل شود وحل معضل طالبان درانتخابات ممکن نیست زیرا آنها انتخابات 93 را قبول ندارند پس برای شمولیت طالبان بهترین بدیل باید،تشکیل اداره موقت باشد که همه چیز ازنو موردبحث قراربگیرد وقناعت طالبان گرفته شود.حال ملاغنی برادرگفته شده که به ترکیه نقل مکان می کند ویا به عربستان سعودی منتقل می شود این گپ حاصل یک توافق پشت پرده است.اگراین کارانجام شود معلوم می شود که سفررییس جمهورکرزی نتایج بسیاری داشته است.

 

البته دراداره موقت ونحوه مشارکت طالبان درحکومت وقدرت،ملاغنی برادرمی تواند نقش مهمی داشته باشد زیرا که حکومت افغانستان وی را قبول دارد وزبان مشترک وقابل فهم زیادی بین شان وجود دارد حکومت افغانستان ورییس جمهورکرزی ملاغنی برادررا دوست دارد ومی تواند درهرامری باوی گفتگو ثمربخشی داشته باشد.درگزینه اداره موقت یگانه مساله که شاید حل نشده باشد ریاست آن است اداره موقت را کی رهبری نماید حکومت افغانستان می خواهد رهبری هرامری بدست خودش باشد افغانستان اداره موقت به رهبری غیرازرییس جمهورکرزی را نباید قبول داشته باشد.دربرابرگزینه قانونی انتخابات این دوگزینه غیرقانونی تمدید قدرت واداره موقت مطرح شده گذشت زمان نشان خواهد داد که چی خواهد شد واین خبرکه ملابرادر به عربستان ویاترکیه منتقل می شود تاچه حد می تواند واقعیت داشته باشد.منتظرباشیم.