نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی
نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی

سفیرقریب الوقوع

سفیرقریب الوقوع

 

رییس جمهورکرزی عازم کشورپاکستان است.این سفردرواقع بستمین سفرایشان پس ازدهه دموکراسی نوین درافغانستان به پاکستان باید باشد.عدد مسافرتهای رییس جمهوررا مقامات حکومتی افغانستان اعلام داشته اند واین نتیجه را گرفته اند که افغانستان حد اکثرتلاش شان را برای آوردن صلح درافغانستان داشته وبرای صلح وثبات کارهای زیادی کرده اما این کشورپاکستان است که اقدامات شفافی درامرصلح با افغانستان نداشته وصادقانه همکارافغانستان درمساله صلح نبوده است.دیروزرییس جمهوردریک نشست خبری اعلام داشت که به پاکستان می رود وامیدواراست که این بارسفرشان مثمرثمرباشد ولی رییس جمهورنگاه مثبت وپربارازسفرشان به پاکستان را نداشت وگفت : امید وارهست ولی اطمینان ازنتایج آن ندارد.نگاه منفی رییس جمهورازنظرمنتقدان ایشان، پسندیده نیست.این درست است که پاکستان رفتارنادرستی درسیاست های خود با افغانستان دارد اما این به این معنا نیست که افغانستان لالک پاکیزه ومبرای ازهرگونه اشتباه درسیاست خارجی خود بوده . عمده ترین اصل درسیاست خارجی ،مساله اعتماد است متاسفانه این بی اعتمادی نه تنها درمورد پاکستان بلکه با دیگرمتحدان افغانستان نیز،پایه دارنبوده .سوالی که مطرح است این است که چرا ما درسیاست خود موفق به ایجاد اعتماد نشده ایم ودلایلی این فضای کم اعتمادی ودرمواردی بی اعتمادی درچه بوده است؟.

 

دلایلی بی اعتمادی درچی وچرا وجود داشته؟

 

درسیاست کارا وتاثیرگذارعمده ترین مساله «اعتماد واحترام متقابل» می باشد کشورها این همه تاکید روی احترام واعتماد متقابل چرا درسیاست خارجی شان دارند؟ این مساله خیلی واضح است که پایه همکاری درعرصه های مختلف ابتداء ایجاد اعتماد است دوکشورابتدا باید باهم اعتماد داشته باشند وآنگاه درفضای اعتماد به مسایل مرتبط به منافع هم دیگر به پردازند.افغانستان بارها تاکید داشته که هرگونه اقدام را می خواهد درچهارچوب «احترام متقابل» انجام دهد.این حرف درذات خود درست ولی پیش ازاحترام متقابل باید به اصل اساسی تری نیزتوجه داشت وآن «اعتماد متقابل» است احترام یک ریشه وپایه دارد وآن اعتماد است.ابتدا درسیاست باید اعتماد ایجادکرد وانگاه انتظاراحترام متقابل را کشید.مشکل افغانستان با همسایگان بخصوص پاکستان درهمین بی اعتمادی است هردوکشورهرگزبا هم اعتماد نداشته.

 

 دلایلی که درجانب پاکستان باید شناسایی وتعریف شود خوب تاحدی برای ما شناخته شده است وهمین دلایل سبب شده که افغانستان همواره نسبت به منویات پاکستان بدبین بوده. پاکستان همواره کوشیده است که حکومت کابل متحدی پاکستان باشد وازسیاست های اسلام آباد به یک نحوی تبعیت داشته باشد.نکته دوم که پاکستان دنبال آن است وآن نگاه استعماری به مساله افغانستان می باشد. پاکستان نگاه عمق استراتژیک وحیات خلوت به افغانستان دارد ودراین مساله هرگزشکی وجود ندارد این مساله شایعه نسبتا تایید شده است که گفته درزمان که حکمتیارقدرت بزرگ سیاسی درپاکستان بود وشصت درصد کمکهای آمریکا وغرب را می گرفت،مخالفان آقای حکمتیاربارها گفته اند که رهبرحزب اسلامی درازاء این همه کمکها ازپاکستان ،طرح اداره فدراسیون مشترک با پاکستان را داشته است.

 

این مساله درمورد ایشان تاچه حدی درست باشد ویانباشد ولی پاکستان نگاه عمق استراتژیکی اش را به افغانستان دارد.مقامات پاکستان با قاطعیت درسیاست تبلیغاتی این گونه موارد را قبول نکرده وآن را اتهمات بی اساس می داند.اما حمایت ازطالبان هیچ دلیلی جزاین نمی تواند داشته باشد.زیرا طالبان دشمن هندوستان است حکومت طالبان درکابل بهترین متحد برای سیاست پاکستان می باشد خط دیورند دیگرحل شده است ودریک کلام باروی کارآمدن طالبان گفته شده که به حیات خلوت نزدیک شده است.مجموعه این عوامل سبب گردیده که افغانستان بشدت نسبت به پاکستان بدبین باشد وهرگزبه سیاستهای اسلام آباد اعتمادی نداشته باشد.

 

اما افغانستان چه کارهای را کرده که به مساله بی اعتمادی دامن زده است.شکی نیست که افغانستان ترجیحات زیادی نسبت به سیاستهای خود با هند قایل شده است امریکه برای پاکستان به هیچ وجه قابل قبول نیست این برای پاکستان خیلی تلخ است که افغانستان اولین پیمان استراتژیک را باهندوستان امضا می کند ولی درمورد تقاضاهای مکررپاکستان ازامضای موافقت نامه استرتژیک ابا می ورزد.افغانستان نزدیک به بیست پیمان استراتژیک با کشورهای منطقه وفرامنطقه امضا کرده اما درخواست های پاکستان کنارگذاشته است.درحالیکه با هند دشمن تاریخی هند سند راهبردی استراتژیک را امضا کرده است این می تواند دلیلی برای ایجاد بی اعتمادی برای پاکستان درسیاست خارجی باشد.

 

حال پرسش این است که افغانستان کاری خوبی کرده ویا اینکه موافقت نامه استرتژیک،بصورت یک جانبه با هند به منافع افغانستان نبوده است.کسی گفته نمی تواند افغانستان درامضای موافقت نامه استراتژیک با هند راه خطا درپیش گرفته نه ولی افغانستان باید توازن وتعادل سیاست خارجی خود را حفظ می کرد «موازنه» بدون شک بهم خورده وفضای بی اعتمادی بین کابل واسلام آباد بسیارزیاد شده است.افغانستان وقتیکه می تواند موافقت نامه امنیتی با ایران درمقابل آمریکا را داشته باشد چرا چنین کاری با پاکستان نداشته باشد گرچه مهارومدیریت نیرهای دوکشورمتخاصم مثل هند وپاکستان درجغرافیایی افغانستان کاربسیارسختی است ولی وقتیکه افغانستان با همسایه هندی خود پیمان استراتژیک امضا می کند دیگرچه توقعی ازپاکستان می توان داشت که درمورد سیاستهای افغانستان اعتماد نماید نه پاکستان هرگزبه حرفهای افغانستان اعتماد نکرده.

 

مساله دیگری که سبب گردیده پاکستان نسبت به افغانستان سخت بی اعتماد باشد مساله تاریخی خط «دیورند» است این مساله ازنظرپاکستان یک مساله حل شده است وغرب هم این خط را بعنوان خط بین المللی بین دوکشوراعلام داشته اما افغانستان به این مساله تاریخی ومناقشه مرزی با قاطعیت برخورد داشته وگفته است که هرگزخط «دیورند» را به  رسمیت نمی شناسد.این مساله یکی ازعمده ترین دلیل بی اعتمادی درتیره گی روابط کابل واسلام آباد باید باشد.مساله دیگری که سبب گردید که پاکستان به شدت نگاهی غیردوستانه به کابل داشته باشد مساله طالبان ونحوه برخورد افغانستان با آن است راه  که افغانستان درپیش گرفت ازنظرپاکستان هرگزقابل قبول نبود وپاکستان کارهای افغانستان را یک نوع فعالیتهای استخباراتی درداخل کشورشان دانسته وبه شدت با آن مقابله کرد وعوامل گفتگوهای صلح با افغانستان را دربند کشاند.

 

مطالبات افغانستان درسفرقریب الوقوع چه می تواند باشد؟

 

پاکستان نسبت به رفتارافغانستان وایجاد شبکه های نفوذی درتشکیلات طالبان درخاک خودش،بشدت بدبین وبی اعتمادگردید وبه همین دلیل بصورت بسیاربیرحمانه ای عوامل دخیل درمذاکرات با افغانستان را سرکوب کرد ملاغنی برادرمرد شماره دو طالبان بود که می خواست بصورت مجزای ازسیاستهای پاکستان واستخبارات این کشور،وارد گفتگوهای جدی با افغانستان شود این کارازابتداء سال2009 شروع ودربهار2010 به شدت سرکوب گردید استخبارات پاکستان ملاغنی برادررا دستگیروتا هنوزازسرنوشت وی هرگزاطلاع درستی دردست نیست.رییس جمهوردرهرسفری که به پاکستان داشته خواهان رهایی ملا برادروهمراه هان شان اززندان پاکستان شده ولی پاکستان هرزندانی را ازطالبان آزاد کرده ولی به هیچ وجه این خواست افغانستان را قبول نکرده که ملاغنی برادر ودوستان شان را آزاد نماید.

 

درحال حاضر،ملاغنی برادروهمراه هان تبدیل به یک گروگان استراتژیک شده اند.افغانستان هم گاهی درحدی مساله را سیاسی وامنیتی کرد وگفت ملافقیرمحمد پاکستانی را درصورت آزاد می کند که پاکستان ملاغنی برادررا آزاد نماید.این نوع برخورد ها مناسبات دوکشوررا باید بسیارخراب کرده باشد. شاید بی جهت نباشد که رییس جمهوردرکنفرانس خبری خود اعلام نماید که درمورد نتایج سفرشان به پاکستان امیدوار است ولی اطمینان ندارد که این سفرنتایج مثبتی درپی داشته باشد مضمون سخنان رییس جمهورنسبت به نتایج سفرشان درپاکستان به این صورت اعلام شد که امید وار است ولی اطمینان ندارد وچرا؟.

 

دلیل مساله خیلی واضح است افغانستان همواره ازپاکستان دوخواست اساسی را داشته که هرگزازسوی پاکستان به آن پاسخ مثبت داده نشده .خواست اول افغانستان آزادی بدون قید وشرط ملاغنی برادروهمراه هان وی اززندان پاکستان است.این مساله درهمه مسافرتهای مقامات افغانستان به پاکستان گفته شده وازمقامات آن کشورمکررا خواسته شده که ملاغنی برادرودوستان شان را ازاد نماید اما پاکستان گوش به دهکاری نسبت به این مساله نداشته بجای لیست افغانستان، طالبانی را آزاد کرده که افغانستان آنها را نمی خواسته ویا نمی شناخته دراین سفرهم رییس جمهور بدون تردید روی آزادی ملا برادرتاکید خواهند داشت ولی معلوم نیست که پا کستان پاسخ مثبتی به افغانستان بدهد ویانه وبه همین خاطراست که رییس جمهورگفته است که اطمینان به نتایج این سفرندارد.

 

خواست دیگرافغانستان،مذاکره باطالبان اصلی درپاکستان است.افغانستان بخوبی می داند که مراکزاصلی طالبان ورهبران درجه یک آنها درخاک پاکستان می باشند.نکته دیگری که افغانستان به آن پافشاری دارد این است که مهارومدیریت طالبان اصلی دردست پاکستان است وافغانستان بارها گفته که طالبان ابزارسیاست خارجیها شده اند.دراین آواخربه این مساله نیزاشاره شده که آمریکا هم طالب دارد ومهارطالبان تاحدی زیادی دراخیتارآمریکا هم باید باشد.افغانستان اذعان دارد که طالبان اصلی درپاکستان ومهارشان دردست استخبارات این کشوراست بنابراین اصلی ترین مطالبه ازسوی افغانستان دراین سفرقریب الوقوع این می شود که پاکستان باید به خواسته های افغانستان توجه نماید وطالبان را برمیزمذاکره حاضرنماید.

 

این خواست محوری افغانستان دراین سفراست که باردیگرازسوی افغانستان درپاکستان مطرح می گردد.اما پاکستان معلوم نیست که به این مطالبات افغانستان درمورد طالبان پاسخ مثبتی را بدهد.سرتاج عزیزدرکابل گفت: ما کوشش مان را می کنیم واما صلح را درافغانستان ضمانت نمی توانیم یعنی اینکه حاضرنیست طالبان را برسرمیزبا افغانستان بنیشاند.طالبان گروهی است که تاکنون هرگزقبول نکرده که با حکومت افغانستان برسریک میزمی نشینند افغانستان این موضع گیری طالبان را «نیابتی» می داند وقبول ندارد که طالبان به چنین جمع بندی رسیده اند.مقامات درافغانستان بارها اعلام داشته که طالبان جنگ وصلح شان مربوط به خود شان نمی شود.جنگ وگفتگوی شان «نیابتی» وازسوی خارجیها مهندسی می شود.

 

رییس جمهوردرسفرپیش روی که ازفردا آغازمی شود،روی این خواسته ها تاکید می کند چنانچه درگذشته هم روی همین موضوعات تاکید داشته ولی اطمینان ندارد که پاکستان به همین راحتی به حرفها وخواسته های کابل گوش فرا دهد.وبه همین علت است که رییس جمهوردرکنفرانس خبری خود اعلام داشت که چندان اطمینانی ازنتایج سفرشان به اسلام آباد ندارد یک ماه پیش ازاین سخنگویان رییس جمهورگفته بودند که این سفرمی تواند جریان معکوسی را نیزبه دنبال داشته باشد.درکناراین دوخواست اصلی افغانستان، موضوعات حاشیه ای وجنبی دیگری نیزمطرح می شود که ازالزامات همان مساله محوری خواهد بود اینکه تاکید نمایدکه مراکزطالبان ازخاک پاکستان برچیده شود پاکستان درمبارزه با تروریستها همکاری صادقانه داشته باشد تسهیلات درمبادلات کالاهای تجاری ومساله مهاجرین وموضوعات فرهنگی، پذیرش بورسیه ازسوی پاکستان ودیگرمسایل مرتبط به مناسبات دوکشور، تماما موضوعات حاشیه ای گفتگوهای طرفین خواهد بود.

 

به هرصورت سفررییس جمهوکاری درستی است علیرغم دشواریهای وبی اعتمادی های که وجود دارد وعلیرغم اینکه ممکن است طرفین خواسته های هم دیگررا براحتی قبول نداشته باشد ولی نفس چنین مراوده وتوسعه مناسبات وگفتگوها بین دوکشورهمسایه، امرحیاتی است.دامن زدن به خصومت همسایه ها ازسوی هرکسی که باشد هرگزبه سود افغانستان نیست.