نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی
نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی

تفاوتهای دوانتخابات


تفاوتهای دوانتخابات

 

تفاوتهای میان دوانتخابات ریاست جمهوری دیده می شود ویانه؟ این سوالی است که درذهن ایجاد شده.برخی گفته اند که هیچ تفاوتی درکارنیست درگذشته هم درنهایت جامعه سیاسی افغانستان به دوبخش حکومت واپوزیسیون سیاسی اش،تقسیم شد.این درست که درکنارحامد کرزی وداکترعبدالله نامزدان دیگری مثل رمضان بشردوست وداکتراشرف غنی ودیگران را داشتیم ولی درنهایت امررقابت تاثیرگذاروخبرساز،همان دوخط حکومت واپوزیسیون بود.اگرپادرمیانی جان کری نبود بدون تردید انتخابات به دوردوم کشانده می شد.نقش سناتورجان کری وازخود گذری داکترعبدالله،سبب گردید که انتخابات 88 درهمان دوراول خود با اعلام پیروزی حامد کرزی،به پایان برسد.دراین دورازانتخابات 93 احتمالا همین صف بندیهارا خواهیم داشت وچندان تفاوتی درکارنیست.ازهم اکنون روشن شده که دکترعبدالله عبدالله کاندید93 هست.این مساله با اعلام ایتلاف تازه بنام " اتحاد انتخاباتی" درپنج شنبه هفته گذشته،بعد تازه بخود گرفته است درتشکل سیاسی تازه ازمیان پانزده گروه سیاسی تنها دکترعبد الله دراین جمع کاندید است وکسی دیگری تاکنون درجمع اتحاد انتخاباتی،ابرازوجود نکرده است واحتمالا اتحاد انتخاباتی با همین یک کاندید بکارخود ادامه می دهد.رهبران اتحاد گفته اند که درمورد نامزد ریاست جمهوری ومعاونان شان،تاهنوزتصمیم نگرفته اند ولی بزودی موضع شان را دراین خصوص اعلام می دارند.نامزدان دیگری مثل آقای اتمرواحدی خارج ازاتحادانتخاباتی،کاندید هستند.تفاوتی شناخته شده دراین است که این بارعدد نامزدان خیلی محدود خواهد بود نامزدان موفق ،وارد میدان می شوند که حمایت جبهه های قوی سیاسی را با خود داشته باشند.

 

نامزدها چگونه وچرا انگشت شمارمی شوند:

 

درانتخابات88 تعدادنامزدان به ده ها نفررسیده بود رقم 32 ویا 42 واقعا خیلی زیاد بود که درانتخابات گذشته آن را داشتیم اما درانتخابات93 قطعا چنین تراکم گسترده نامزدان را نخواهیم داشت.رییس جمهورگفته است که تعداد نامزدان دوتا باشند خیلی بهتراست واگرچهارتا شود بازهم قابل گذران می باشد.اراده رییس جمهور خیلی مهم است زیرا ازبخش حکومت،حد اقل با نامزدان محدودی روبروهستیم اگرسخنان رییس جمهوردرمورد نامزدان ریاست جمهوری را درجبهه حکومت جدی بدانیم ازسوی حکومت کاندیدهای محدودی به میدان خواهد آمد البته این که می گوییم نامزدان جبهه حکومت این مساله به دلیل سیاست اعمالی حکومت است والا سیاست وموضع تبلیغاتی حکومت غیرازاین است زیرا رییس جمهورباصراحت اعلام داشته که ازهیچ کاندیدی حمایت نمی کند وبه ماموران حکومت هم اجازه نمی دهد که ازنامزدان بخصوصی حمایت نمایند.ایشان پیش ازسفربه پاکستان دریک کنفرانس خبری اعلام داشت که اجازه نمی دهد که ازتسهیلات حکومت درجهت حمایت ازیک کاندید ویا به ضررکاندید دیگری استفاده شود.این مساله، مورد استقبال گروهای سیاسی جامعه مدنی ومردم افغانستان قرارگرفته حکومت درامرانتخابات باید بی طرف باشد.مردم وگروهای سیاسی به این باورهستند که موضع تبلیغاتی حکومت تبدیل به موقف اعمالی حکومت باید شود یعنی اینکه درعمل شاهد چنین اقدامات بی طرفانه ازسوی حکومت درامرانتخابات باشیم.

 

 البته این مساله با توجه به وضعیت افغانستان یک رویا باید باشد.حکومت بصورت قطع همان گونه که دراظهارات رییس جمهورنشان داده شد،به شدت طرف دارمحدودیت نامزدان ریاست جمهوری است واین مساله یکی ازعوامل تاثیرگذار درایجاد محدودیت وتفاوت این دوره بادوره پیشین خواهد بود.عامل دوم برای محدودیت نامزدان،وضع شروط نسبتا سختی است که ازسوی مراجع مربوطه وکمیسیون مستقل انتخابات باید وضع شده باشد گفته شده که یکی ازشرایط داشتن صد هزارکارت حمایتی ازنامزد ریاست جمهوری است.کاندید باید صد هزارکارت را ازمردم جمع نماید که نشان دهد این جمعیت ابتدا به ساکن ازوی حمایت می کند.نامزد، موقع ثبت نام با این کارتها حضورداشته باشد.جمع آوری صد هزارکارت،انرژی وپایگاه وسیع اجتماعی می خواهد وهرکسی ازخواب بلند شده نمی تواند این کاررا نماید البته شکی وجودندارد تهیه این عدد کارت، خالی ازشایبه وتقلب نیست.درگذشته کاندیدی ده هزارکارت را موقع ثبت نام داشت ولی وقتی که رای ایشان خوانده شد دوهزاررای داشت وقتی خبرنگاران ازوی پرسید که شما موقع ثبت نام ده هزارکارت داشتید ولی حالا تنها دوهزارنفربه شما رای داده آن هشت هزارنفردیگررا کجا کردید وی درپاسخ گفت: با جعل وتقلب حامیان مرا نیزبا خود بردند.

 

عوامل که کاندید ها را محدود می کند یکی همین ایتلافهای کلان است.اتحاد انتخاباتی بعنوان یک اتحادیه کلان اگریک کاندید داشته باشد که رهبران شان گفته اند، همین کاررا می کنند آنها درروزاعلام اتحاد،گفتند که درآینده نزدیک نزدیک نامزد ریاست جمهوری ومعاونان شان را معرفی می کنند. وازسوی حکومت هم نیزتاکید شده که نامزدان ریاست جمهوری باید محدود باشد را نیزداریم خوب این مساله بصورت طبیعی،عدد نامزدان را پایین می آورد درکناراین مساله شروط چون جمع آوری صد هزارکارت ودیگرقیود،می تواند محدودیت ایجاد نماید واین تفاوت آشکاراین دوره ازانتخابات با دوره 88 باید باشد البته این عوامل ودیگرمسایل می توانند،تعداد نامزدها را انگشت شمارومحدود نمایند.درکناراین مسایل ،ایجاد ایتلافهای تازه دیگر نیزتاثیرات خودرا درامرانگشت شماری خواهد داشت.

 

آیا ایتلافهای تازه دیگردرراه هست؟

 

تا حال ازچند جای شنیده ایم که ایتلاف تازه ای باید درراه باشد.اولین باراین آقای جلالی بود که درواکنش به اعلام "اتحاد انتخاباتی" به این مساله اشاره کرد که ایتلاف جدیدی درراه است وی درانتقاد ازاعلان تشکل سیاسی هفتم سنبله بنام « اتحاد انتخاباتی» اشاره داشت که ایتلافهاباید ملی وفراگیرباشد ونه سمتی.تلویزیون ژوندون آن قدربه مساله اتحاد حمله کرد که اصلا قابل تصورنیست بگفته دوستان توپخانه ای بود که مراکزاتحاد وشخصیتهای تاثیرگذارآن تا جای که توانیست،مورد هجوم وتعرضات نامردانه قرارداد.درنشریه ایتلاف ملی هم افرادی مریضی مقاله ویا بیانیه نوشت که این گونه نوشته ها نیزتاثیرات منفی خود را داشته است.گرچه همه می داند نوشته های هفته نامه ایتلاف ملی،سیاست کلان این تشکل سیاسی نیست این گونه نوشته ها را آدمهای مریضی که درهرجا هست را نوشته ودرنشریه معتبرایتلاف ملی به چاپ رسانده اما انتظار که می رود این است که نشریه باید تابع سیاست کلان رهبری ایتلاف ملی باشد وباید ازنشرچنین مطالبی تنگ نظرانه ومنحط، جلوگیری شود.خوب ژوندو که موقف سیاسی نفاق افکانه شان معلوم است وهیچ کسی گله ندارد اما نشریه ایتلاف ملی چرا چنین نوشته های را چا پ کرده است؟ پرسشی است منطقی.

 

ایتلاف ملی یکی ازپرسابقه ترین ایتلافهای سیاسی درکشوراست.جبهه ملی که دوسال پیش اعلام موجودیت کرد  نیزیکی ازسنگین ترین تجمعات سیاسی درکشورمی باشد.شورای همکاری احزاب هم علیرغم اشکالات وتشتت فکری درونی، نیزیکی ازمراجع معتبرسیاسی درکشورشده است.حال گفته شده که درواکنش به اتحاد انتخاباتی هفتم سنبله 92 قراراست که ایتلافهای تازه با تبلیغات سیاسی وخطوط فکری، اعلام موجودیت نمایند.این مساله گذشته ازاظهارات آقای جلالی وانتقادات ایشان درمورد اتحاد انتخاباتی،ازیک مرجع دیگرسیاسی نیزاعلام شده است.امروزروزنامه ها نوشته است که دفترسیاسی حزب وحدت به رهبری  استاد خلیلی اعلام داشته که یک ایتلاف تازه ملی وفرا قومی به زودی اعلام می شود اگراین خبرصحت داشته باشد،این نتیجه رامی توان گرفت که درجبهه حکومت درواکنش به تشکل سیاسی هفتم سنبله،چنین فکری ایجاد شده است.بدون شک ایتلاف تازه ای که قراراست اعلام شود،ازسوی جبهه حکومت خواهد بود ونه ازجوانب دیگر.ایتلافهای کوچک هرگزکارسازنیست.ایتلاف تازه که دفترسیاسی حزب وحدت وآقای جلالی به آن اشاره کرده،بالطبع یک ایتلاف کلان که هم وزن " اتحاد  انتخاباتی " ترازو شود را، باید تشکیل دهد.این مساله را به این دلیل جدی گرفته اند که گویا "اتحاد انتخاباتی"ملی نیست.

 

با این اوضاع واحوال،درآستانه ثبت نام انتخاباتی، شاهد شکل گیری ایتلافهای عمده سیاسی خواهیم بود.روزنامه های طرف دارحکومت مطلقا گفته اند که اتحاد انتخاباتی سمتی وتباری است بنابراین بصورت واکنشی باید ایتلاف تازه ای تشکیل شود که ماهیت فراقومی وسمتی داشته باشد.همان گونه که درنوشته های پیشین اشاره کرده ام ایتلاف تازه که دفترسیاسی حزب وحدت وآقای جلالی مبشرآن شده،چه بخواهیم ونه خواهیم دوعیب بزرگ را خواهد داشت یکی اینکه واکنشی وغیرابتکاری است ودیگراینکه شایبه دامن زدن به شمال وجنوب را تقویت وتغذیه خواهد کرد مگرمی شود ایتلاف تازه را به دلیل اینکه عمده ترین چهره های غیرشمالی باشد را ملی دانست واتحاد انتخاباتی را،سمتی پنداشت. بگفته ای شبکه ژوندون اگراتحاد انتخاباتی سمتی تباری وقومی باشد،شک نداشته باشیم که ایتلاف تازه هم همان مواصفات را خواهد داشت.بهرصورت بحث اصلی این مقاله دراین است که ایتلافهای تازه با هردلیلی موجه وغیرموجه کنشی وواکنشی،ایجاد شود،عمده ترین تاثیراتش همان ایجاد محدودیت درنامزدان ریاست جمهوری خواهد بود.امری که به نظرمی رسد انتخابات پیشرو را متمایزازانتخابات93 خواهد کرد.

 

تفاوتهای دو،انتخابات ریاست جمهوری درمحدودیت نامزدان،با مولفه های وتعاریف خاص خود عرضه خواهد شد.نگرانی عمده اگراین باشد که به مساله شمال وجنوب دامن زده نشود بنابراین حکومت اولا توصیه نماید ورسانه های همسوباخود را تشویق کند که سیاست ملی را درپیش بگیرد وبه هرامری سیاسی،مسایل تباری را پیش نکشد ودرثانی ازایجاد تشکل تازه بصورت واکنشی اجتناب نماید.البته هیچ مانعی ندارد که گروهای کلان سیاسی را داشته باشیم دردامن دموکراسی، وجود چنین تمریناتی طبیعی است ولی علایم خطروخطوط قرمزی هم باید رعایت شود.انتخابات93 تفاوتهای مثبت ومنفی زیادی نسبت به انتخابات88 باید داشته باشد.خوبیهای آن تفاوتها گرفته وازبدیهایش پرهیزگردد.

هفته های سرنوشت


هفته های سرنوشت

 

دوهفته درثبت نام نامزدان ریاست جمهوری مانده دراین مدت چه ترکیبهای تازه متولد می شود،منظورازترکیب همان تکت ملی انتخابات است که ازدامن ایتلافها واتحادیه های بیرون داده می شود.درماه های اخیر،سرعت شکل گیری شوراها،ایتلافها وتشکلها،خیلی حیرت انگیزبوده است.آخرین نوع آن را درپنج شنبه گذشته داشتیم.پانزده حزب سیاسی درقالب یک اتحادیه،اعلام موجودیت کرد.قراربراین بود که این ایتلاف تازه ترکیب حکومتی واپوزیسیونی مشترکی داشته باشد.حضورچهره های سیاسی مثل خلیلزاد،جلالی وقیوم کرزی درنشستهای شبانه درمنزل آقایان محقق ودوستم، نوید خوبی ازمشارکت جمعی درمورد انتخابات93 دانسته می شد ولی آن سه نفربه دلایلی که نمی دانیم، مقاطعه کردند ودرهمایش بزرگ با نام" اتحاد انتخاباتی" شرکت نکردند.درآخرین شبی که جلسه رایزنی درمنزل استاد محقق برگزارشد قراراین شد که تیم دکتران متمایل به حکومت،افرادی را برای گنجاندن دیدگاه های شان دراعلامیه همایش اتحاد انتخاباتی،معرفی نمایند که نکردند ودرنتیجه درگردهمایی روزپنج شنبه شرکت نداشتند.

 

فقدان شرکت آنها شایبه،دامن زدن به مساله اتحادیه شمال وجنوب را دامن زد واین مساله را اظهارات آقای جلالی بشتردامن زده است وی گفت: که احتمالا یک ایتلاف ملی تازه تشکیل می شود.آقای جلالی به یک نحوی اتحاد انتخاباتی را سمتی پنداشته وآن را بصورت غیرمستقیم رد کرد.هرکسی می داند که اقدام به تشکل دیگرباهرعنوانی،شایبه شمال وجنوب را تقویت می کند واین کارخوبی نیست درحال حاضرگفته می شود که در»هفته های سرنوشت «دوسناریورا نخبگان طرف دارحکومت درپیش خواهد گرفت.

 

سناریوی اول:

 

سناریوی اول درهفته های سرنوشت به این صورت متحمل است که حکومت بخاطراجتناب ازتوسعه اتحادیه شمال وجنوب،اقداماتی ازنوع همسوی را با اتحاد انتخاباتی درنظرمی گیرد.تیم دکتوران که عمدتا سیاست های انتخاباتی جانب حکومت را سازماندهی وطراحی می کنند،باید به یک نحوی با تشکل تازه سیاسی که اعلام شد،وارد تفاهم معنی داری شود.البته این مساله پیش ازاعلام خیلی ساده بود ولی حالا هم خیلی دیرنشده ماهی، هروقت ازآب گرفته شود،تازه است.همسوی وتفاهم درسناریوی اول رابه این دلیل تاکید دارم که مصلحت ملی را درمتن خود دارد.نخبگان وتحصیل کرده گان غربی ما باید ازهمه بشتربه مسایل ملی فکرنمایند ونگاه ملی بجای سمتی داشته باشند.اینکه عکس العمل نشان داده شود ودرمقابل اتحاد انتخاباتی ،آنتی تز برای آن شناسایی نماید اصلا کاری درستی  نیست.آنها اشتباه سیاست مقاطعه را کناربگذارند وبه هرصورت دربرابریک اقدامی که صورت گرفته،سیاست همسوی وتفاهم را درپیش بگیرند.رهبران اتحاد انتخاباتی، اعلام داشته اند که باب گفتگودرتشکل تازه سیاسی بازاست وهرکس می تواند درآن شرکت نماید.بهرصورت ما درافغانستان به شدت احتیاج به مذاکره داریم وبدون تفاهم نمی شود مسایل را حل کرد.حال تیم داکتران ونخبگان سیاسی درجبهه حکومت می تواند چنین کاری را روی دست بگیرند یکی اینکه وارد مذاکرات معنا داربا رهبران اتحاد می شوند ودرمودرساخت یک تکت ملی انتخابات به تفاهم می رسند کاریکه دردونشست درمنزل استاد محقق وجنرال دوستم دنبال کردند.

 

صورت دوم قضیه این است که همان حرف جلالی را دنبال می کنند واقدام به تشکیل ایتلاف تازه می کنند البته مولفه های شکل گیری ایتلاف تازه جلالی می تواند ماهیت جنوبی داشته باشد ولی این تشکل هرگزبریده ازحلقه های مفقوده وچهره های سیاسی مرتبط به سایرتبارها نمی تواند باشد. متاسفانه جبهه حکومت تا بحال چنین کارهای را کرده  است حلقه های مفقوده ای را شناسایی کرده وازآنها خواسته جبهه اعتماد را تقویت نماید وشاید افراد دیگری که شناخته شده ترهم باشد را درایتلاف تازه شان جلب نماید.این کارشدنی است ولی هرگزبه هدفی که گفته شده ایتلاف ملی فراگیروغیرسمتی می سازد را دربرنمی گیرد. همه می گویند که ساخت چنین ایتلافی واکنشی است ودیگراینکه تمایلات سمتی وتباری را تشدید می کند البته که این حرف درستی است.سناریو سومی را هم می تواند دنبال کرد یعنی ما تا بحال گزینه « وصل» ویا گزینه « تشکیل ایتلاف تازه» را ازسوی مهندسان جبهه حکومت، برشمردیم ولی گزینه سومی هم درکارحکومت می تواند باشد.البته این انتخاب درصورت که موفق ازکاردرآید کاری مهمی شده که حکومت انجام داده است سناریوی هجوم وفروپاشی اتحاد را برخیها زمزمه می کنند.آنها این گونه استدلال می کنند که امکان متلاشی شدن اتحاد وجود دارد حال به چه صورت روی آن گفتگومی کنیم.

 

سناریوی دوم:

 

این مطلب به دلیل سابقه ها وپیشینه های خود،طرح شده است درگذشته هرچه ایتلاف واتحاد وجبهه وشورا ساخته شد،ولی همان تشکلها عمری کمی داشته است.درانتخابات ریاست جمهوری سال88 جبهه متحد ملی به ریاست استاد ربانی،شکل گرفت اما این جبهه خیلی عمرکوتاهی داشت ورهبران آن یکی پس ازدیگری ازآن خارج شدند وراهی جدایی را درپیش گرفتند.دلایلی آن به این صورت شناسایی شده که حکومت عامل اصلی فروپاشی چنین تشکلهای عمرکوتاه بوده است.عوامل حکومت، شبیخون سیاسی زده وایتلافهارا درهم شکسته وخیلی راحت آن را پاشانده البته این تنها حرف ذهنی نیست بلکه واقعیت وتجربه شده است.ایتلافها خیلی سریع درهم شکسته می شود.اتحاد انتخاباتی که درپنج شنبه بصورت با شکوهی اعلام شد،ممکن است عطف به گذشته شود وحکومت مهره های مهمی ازاین اتحاد را تطمیع نماید وازجرگه خارج کند.البته این کار درعالی ترین سطح ارتباط وگفتگو ممکن است.اتحاد انتخاباتی با هزینه بسیارسنگینی باید شکسته شود.خوب این کاربرای هیچ کسی عیب نیست که درمبارزات سیاسی موفق شود.افغانها هم که می دانیم  که سرعت غیرقابل وصفی درایجاد وتخریب چنین ایتلافها واتحادیه ها را داشته اند.این مساله درمورد اتحاد انتخاباتی به دوصورت ممکن است صورت  اول این خواهد بود که رهبران جمع شده دراتحاد انتخاباتی روزی پنج شنبه،صداقتی نداشته باشند وبه این مساله باورمند نباشند.

 

 حال سوالی که مطرح می شود این است که درصورت که صداقت وباورمندی نباشد پس چرا این همه انرژی خرج می کنند ومردم را دعوت وهمایش های شکوهمندی را بوجود می آورند.نشست روزپنج شنبه خیلی باشکوه برگذارشد وازهمه ولایات دراین گردهمایی شرکت کردند.پاسخ دادن به آن خیلی ساده است اتحاد ها وایتلافها هرگز،هدف نیست بلکه بعنوان ابزارازآن کارگرفته می شود.بنابراین می شود افرادی درجمع اتحاد ها وایتلافها پیداشود که با استفاده ازشرایط پیش آمده که برای رقیب بسیارسنگین تمام می شود با گرفتن امتیازات باعث درهم شکستن آن شود ودریگ گفتگوی پنهانی بگوید که می شکنم اما هزینه این فروپاشی چه باید باشد؟

                                                               

نامزدان متعدد ازآدرس واحد:

 

صورت دوم ازقضیه این است که نخبگان پل سازی می کند تا به مقصد خود دست پیدا نمایند.همانگونه که گفتم اتحاد،ایتلاف وشورا درذات خود اصالت ندارد،اینها ابزاروپل انتقال به مقصد ومرام مورد نظراست.نگاهی ابزاری به اتحادها وایتلافها وشوراها،سبب فروپاشی شده است. رهبران اتحاد انتخاباتی دریک آزمون تاریخی قرارگرفته اند یکی اینکه به اصول اعلام شده متعهد می مانند ویک کاندید با تکت ملی را می سازند وبه مردم ارایه می کنند مساله ای که دراعلام اتحاد انتخاباتی روی آن تاکید داشتند اگرچنانچه بتوانند که با نظرجمعی تکت شان را بصورت فراگیربه مردم معرفی نمایند دراین صورت چانس پیروزی باید داشته باشند.بانک رای را بدون تردید همین تشکل اتحاد انتخاباتی دارد.اتحاد انتخاباتی با چالشهای متحمل خود اعلام شد.حال برای مصونیت خود باید کارهای زیادی نماید اول اینکه براساس اعلامیه داده شده، به دنبال معرفی یک تکت ملی باشد.نکته دوم که باید رعایت شود این است که شایبه دامن زدن را به حد اقل برساند بازهم این مساله برمی گردد به همان ارایه تکت ملی وفراگیر.نکته سومی که باید مورد مطالعه قراربگیرد این است که درانتخابات 93 ازیک آدرس دو تکت اعلام شود.این البته برای هیچ کسی خوبیت ندارد که ازدوادرس دوتکت انتخاباتی اعلام شود.ایجاد ایتلاف تازه درمقابل اتحاد اعلام شده نتیجه اش این است که دوکاندید ازدوآدرس معرفی می شوند این کارتداعی بدی دارد زیرا بدون تردید دراین فرض همان شمال وجنوب خواهد شد.

 

نخبگان سیاست ودکتوران ما به این ظرافت توجه داشته باشند که معرفی دوکاندید با برنامه متفاوت ازیک آدرس بهترازاین است که دوکاندیدازادرسهای متفاوت " ایتلاف تازه واتحاد انتخاباتی" اعلام شده، به مردم معرفی شوند دوتکت ملی ازیک ادرس خیلی بهتراست ازمعرفی دوتکت ازدو ادرس متفاوت ایتلاف به دنبال اتحاد.حال عمده ترین بحث  این است که تکتهای انتخاباتی با چه سناریوی های باید نوشته وارایه شود.تکتها ازادرسهای متعدد عرضه شود ویا کاندیدهای متفاوت بابرنامه های مختلف ازیک ادرس به مردم اعلام شود.ما طرف دارصورت دوم قضیه بودیم وهستیم وآن اینکه ما چند نامزد را ازیک آدرس به مردم معرفی نماییم ونه اینکه چندین تکت را ازچند ادرس سیاسی به مردم اعلام نماییم کاندیدهای متعدد ازادرس واحد خیلی بهتراست ازمعرفی نامزدان متعدد ازادرسهای متعدد.درهفته های سرنوشت با این سناریوها سروکارداریم.روزهای آینده روزهای تاریخی برای مردم ما است وطبعا مسولیتهای بسیارسنگینی درپیشروباید داشته باشیم.

کنش وواکنش

کنش وواکنش

 

«اتحاد انتخاباتی» دیروز را اگرکنش سیاسی بدانیم بدون شک واکنشهای را این اتحاد نیزدرپی خواهد داشت.پس ازاعلام « اتحاد انتخاباتی» افرادی زیادی درموردآن اظهارنظرکردند.آقای جلالی ازجمله شخصیتهای است که درمورد نشست احزاب وایتلافهای سیاسی بانام « اتحاد انتخاباتی» ابرازنظرکرد.وی دراین خصوص گفت: این گونه ایتلافها خوب است بشرط اینکه جهت گیریهای سمتی ازآن صورت نگیرد.مضمون سخنان آقای جلالی نگرانی ازایجاد شایبه اتحادیه های شمال وجنوب باید باشد.سمتهای جنوب وشمال بعنوان دوجهت سمتی وارد اتحادیه ها وایتلافها نشود.وی درادامه گفته های شان تاکید کرد که احتمالا یک ایتلاف دیگری نیز درراه است وی بصورت ضمنی درمورد ایجاد این ایتلاف تازه اشاره داشت وگفت: هدف ازایجاد ایتلاف تازه، ملی بودن آن است.مفهوم سخنان آقای جلالی به دونکته اساسی متمرکزشده بود یکی اینکه ایتلافها جهت گیریهای سمتی نداشته باشد ودیگراینکه تشکیل یک ایتلاف تازه نیزدرراه است.

البته شکی نیست که همایش دیروزپنج شنبه، یک نمایش سیاسی بود.این مساله بعنوان کنش سیاسی درمقابل خود باید واکنشهای مثبت ومنفی را درپی داشته باشد.درنشستهای شبانه درمنزل آقای دوستم واستاد محقق، سیاست مداران متمایل به حکومت شرکت داشتند.آقایان جلالی،خلیلزاد وقیوم کرزی درهردونشست درمنزل جنرال دوستم واستاد محقق حضورداشتند.البته شکی نیست که این دسته ازسیاست مداران با اصل تشکیل « اتحاد انتخاباتی» مخالف بودند آقای اتمرنیزتاکید داشت که چنین تشکلی تازه سیاسی ضرورت ندارد زیرا که همه احزاب پیش ازآن شورای بنام« شورای همکاری وایتلافهای سیاسی» را دارد بنابراین چه لزومی دارد که ما اقدام به تشکیل سیاسی دیگری داشته باشیم نکته دیگری که آقای اتمرروی آن تاکید داشت این بود که تشکل سیاسی تازه،شورای همکاری احزاب وایتلافهای سیاسی را تضعیف می کند عین چنین منطقی را جلالی ،خلیلزاد وقیوم کرزی هم باید داشته باشند.بگفته ای داکترعبد الله آنها بگونه یک تیم می خواستند وارد گفتگوها شوند.

 

تیم های شکل گرفته درمورد انتخابات 93

 

درمنزل استاد محقق، آقای خلیلزاد بنمایندگی ازیک تیم صحبت می کرد وی درمنزل جنرال دوستم با اصل اعلام « اتحاد انتخاباتی» نظرموافق نداشت ولی درخانه استاد محقق به این نتیجه وجمع بندی رسیدن که مخالفت با اعلان تشکل تازه بجای نمی رسد برهمین اساس می خواست که دوکاراساسی راباید کرده باشد یکی اینکه نظرات ودیدگاه شان را درمتن بیانیه وارد نماید آقای خلیلزاد می گفت: ما نقطه نظرات داریم که دراعلامیه همایش باید آورده شود برای عملی شدن این مساله آقای خلیلزاد خود پیشنهاد داشت که ما پس ازمشوره یکی دونفررا می فرستیم که درتدوین بیانیه دیدگاه های ما را نیزدراعلامیه بگنجاند این مساله درنشست منزل استاد محقق قبول شد نکته دومی که آنها روی آن تاکید داشت این بود که ما باید مشوره های لازم را بادوستان مان داشته باشیم واگرچنانچه نتوانستیم به آن برسیم ونشد که تیم ما دیدگاه های شان را، جمع نماید درآن صورت باید درجلسات بعدی شرکت نماییم.با این مساله جنرال دوستم هم نظربود که اگرتیم شما نتوانیست دیدگاه های شان را جمع نماید نشست پنج شنبه مقدماتی درهمایشهای بعدی شما شرکت نمایید.

 

استادمحقق وعبدالله عبدالله وهمین گونه استاد عطا والی بلخ روی این موضوع تاکید داشتند که گروها وشخصیتهای دیگر می توانند دراین اتحاد شرکت نمایند فرصت برای جمع شدن واشتراک دوستان وجوددارد.همان گونه که حدس زده می شد تیم متمایل به حکومت نتوانست درنشست روزپنج شنبه شرکت نماید وهمین شد که همایش بدون مشارکت خلیلزاد،جلالی وقیوم کرزی دایرشد.نشست مهم « اتحاد انتخاباتی» درروزپنچ شنبه با مشارکت احزاب وایتلافهای سیاسی،برگزارشد.گفته شده که پانزده حزب وگروه سیاسی به اضافه جبهه ملی وایتلاف ملی دراین گردهمایی شرکت داشتند.

 

واکنشها دربرابراعلام « اتحاد انتخا باتی» درکل مثبت وتوام با اگرمگرهای هم راه بود سیاست مداران درجبهه حکومت نگران سمتی شدن آن باید باشند البته این نگرانی درست است همایش دیروز چه ما بخواهیم ویانه،یک همایش سمتی گفته می شد مقصردرسمتی شدن آن خود سیاست مداران متمایل به حکومت باید باشند آنها اگردرهمایش اعلان « اتحاد انتخاباتی» شرکت می کردند ودیدگاه های شان را دربیانیه می گنجانید دراین صورت همایش روزپنج شنبه هرگزوهرگزصبغه سمتی بخود نمی گرفت.اینکه گفته شده گردهمایی قصرخلیج درکابل،سمتی بوده دراین مورد اعضای تیم طرف دارحکومت،کوتاهی کرده اند. مقاطعه بی دلیل آنها بودند که زمینه چنین برداشتی را فراهم ساخته است.

 

 ازاین هم بد تراینکه آقای جلالی اشاره به ایجاد یک ایتلاف جدید داشت که ماهیت سمتی نداشته باشد.این حرف اگرعملی شود دوعارضه منفی را با خود دارد یکی اینکه ایتلاف تازه واکنشی است دربرابراتحاد انتخاباتی اعلام شده درقصرخلیج.هرکسی می داند که واکنش اصالتی ندارد بگفته یک صاحب نظراگرتیم حکومتی اقدام به یک ایتلاف تازه نماید دراین صورت شک نداشته باشیم که کارشان عکس العملی وابتکاری نیست ابتکارهمان کاری بود که صورت گرفت عارضه دوم هم این است که اعلام ایتلاف واکنشی دربرابرکنش سیاسی« اتحاد انتخاباتی» بشتربه مسایل قومی وسمتی دامن می زند واین کاراصلا فکردرستی نیست که آقای جلالی وتیم شان مطرح کرده است.اشتباه دیگر درسیاست حکومت تشویق افراد وگروها به ایجاد تشکلهای طایفی وقومی است که این مساله نیزدرصحنه های سیاست ظاهرشده است حلقه های متمایل وکارمند دولت گروهای مذهبی وتباری را بمنظورشسکتن رای مردم سازماندهی وتشویق کرده اند این گونه کارها واکنشی واصالتی ندارد.

 

اتحاد انتخاباتی چه هدفی را دنبال می کند؟

 

شک نداشته باشیم که اعلام اتحاد انتخاباتی حال به هردلیلی ونیازی که بود، به میدان آمد گرچه ضرورت این پدیده سیاسی تازه، خیلی قابل درک نیست زیرا که ما شورای همکاری احزاب وایتلافهای سیاسی را داشتیم برخی گفته اند که شورای همکاری، با اتیلاف که حزب وحدت به رهبری استاد خلیلی وحزب اسلامی به رهبری ارغندی وال اعلا داشت ،متزلزل شد.این شورای هرچه زمان می گذشت بطرف اضمحلال حرکت می کرد.بهرصورت نگرانی فروپاشی «شورای همکاری احزاب وایتلافهای سیاسی» ویا عوامل دیگر ویا هم دلایلی نامریی دیگر،سبب گردید که « اتحاد انتخاباتی» رسما اعلام موجودیت نماید که کرد.حال پرسش اساسی دراین است که این ایتلاف تازه به دنبال چه مرامی است؟ وچه می خواهد؟.

 

سه فرضیه مرامی را می توان درمورد آن برشمرد یکی اینکه این ایتلاف،یگانه مرجع معرفی نامزد برای انتخابات سال93 باید باشد اما این مساله چندان قطعی نیست که حتما نامزدان ازهمین مرجع اعلام شود وبس ولی بهرصورت دربیانیه اتحاد انتخاباتی تصریح شده است که کاندید مورد نظرازسوی همین مرجع به مردم معرفی می شود نکته دوم که اتحاد دنبال آن است که نامزد ریاست جمهوری ومعاونانش نیزازهمین مرجع به مردم اعلام می شود.مساله معاونان نیزبه اندازه خود نامزد ریاست جمهوری پیچیده شده آنها کی باشند؟ وچه گونه چیده شوند؟ ومساله سوم هم این است که اتحاد انتخاباتی بگونه برنامه ریزی می کند که وحدت ملی را درکارزارانتخاباتی را تمثیل نماید حال بخاطر رسیدن به این اهداف بخصوص هدف سوم که تمثیل ملی اتحاد انتخاباتی باید باشد آنها احتمالا دوکاررا باید انجام دهند یکی اینکه اتحاد را توسعه دهند.

 

توسعه معنی دارد اتحاد انتخاباتی می تواند به این گونه انجام شود که چهره های شناخته شده ازجنوب وشرق کشور،وارد تشکل تازه شوند. گرچه به لحاظ سمتی حاجی امان خیری ازجلال آباد عضوشورای رهبری جبهه ملی است وهمین طورآقای علومی ازقند هارعضوشورای رهبری ایتلاف ملی می باشد ولی این عدد کافی نیست.کاردوم که رهبران اتحاد باید انجام دهند این است که درترکیب تیم انتخاباتی خود رعایت اصل ملی را داشته باشد.تکت ملی انتخابات باید بگونه ای ساخته شود که قناعت ورضایت مولفه های عمده تباری را داشته باشد واین مساله یکی ازاساسی ترین مساله پیش روی رهبران اتحاد می باشد.

 

تکت ملی انتخابات چه گونه باید ساخته شود؟

 

نگرانی که وجود دارد همین است که مساله انتخابات سال93 به جناح بندی شمال وجنوب تبدیل نشود حرف که آقای جلالی اعلام داشت بدون شک ما را به همان سمت می برد وی درواکنش به اقدام دیروزمی گوید: که باید یک ایتلاف تازه وملی ساخته شود.این مساله یکی ازبد ترین سناریوهای واکنشی است که طرح شده است زیرا ایجاد ایتلاف تازه درمقابل اتحاد اعلام شده،درواقع هرچیزرا معنی می دهد دوایتلاف شمال وجنوب دوایتلاف سمتی وتباری و..این کارواکنشی درست نبود که ما ازآقای جلالی شنیدیم این همان نقض مرام است.وحدت ملی با واکنش ایتلاف تازه دربرابراتحاد انتخاباتی،غیرممکن است.دراین صورت ساخت تکت ملی وقابل قبول هم سخت خواهد شد.دراین فرض ما به هرچیزی برسیم ولی به تکت ملی دست پیدا نمی کنیم این کارما را، مشکل وپیچیده می کند.

 

راه حل دوم این است که هردوجناح حکومتی وغیرحکومتی ازهمین الان بدون اعلان ایتلاف تازه،به رایزنی برای ساخت یک تکت ملی وقابل قبول دست بزنند وپکیج انتخاباتی را بگونه ای عرضه نمایند که همه طرفهای تاثیرگذارخود را درآن شریک بدانند.رییس جمهوربا معاونانش سیمایی ملی فراگیرداشته باشند ویا ساختاربعدی را بگونه طراحی نمایند که درانتخابات همه اقوام افغانستان ،شمال مرکز شرق وغرب،  دولت مرکزی را ازآن خود بدانند وازتیم انتخاباتی که چهره ملی دارد را حمایت نمایند.این مساله خیلی مهم است.علیرغم این تحولات یگانه راه حل، ساخت تکت ملی انتخاباتی است البته که کارسختی است ولی غیرممکن نیست برخی گفته اند برای قوی شدن تکت ملی، می تواند رییس جمهورسه معاون داشته باشد.زیرا مساله اصلی مشارکت مولفه های اساسی اقوام وتبارها درحاکمیت سیاسی است این موضوع باید حل شود حل قضیه تنها وتنها به ارایه یک تکت ملی میسراست وپکیچ انتخاباتی با ماهیت وتعریف فراگیرملی باید ساخته شود ونه با کنش وواکنشهای غیرمنطقی واحساساتی. همین.

تکت های انتخاباتی


 تکت های انتخاباتی

 

بسته بندی تکتهای انتخاباتی سال93 یکی ازجالب ترین مسایل انتخاباتی است.چند مساله اساسی درامرانتخابات دخالت دارد.شناخت این عوامل،ما راکمک می کند که تابسته بندی تکتها را به یک نحوی مورد مطالعه قراردهیم.افغانستان بافت ملیتی بی نظیری دارد وبه همین دلیل این مساله درقانون اساسی افغانستان نیزدرج شده است.چهارده هویت قومی درقانون اساسی ذکرشده.درانتخابات هم هویتهای تباری بسیارتاثیرگذاراست.چرا این همه تاکید می شود که رییس جمهورازتباراکثریتی باشد.هستند ناسیونالیستهای که مساله تباررا حربه قرارداده ومدعی هستند که جمعیت تباری شان بالای پنجاه درصد می باشد.شکی وجود ندارد که تفاوتهای زیاد کمی درچهارده قوم که درقانون اساسی ذکرشده وجود دارد.این مساله درانتخابات نیزخود را نشان می دهد.افغانستان هندوستان نیست که صدراعظم ازاقلیت قومی انتخاب شود که فی صدی جمعیت شان خیلی اندک است ولی آقای مهما سینگ چندین سال است که صدراعظم با اقتدارهند ازهمین «اقلیت سیگ» می باشد.وی هم واجد صلاحیت ومردشایسته وهم متعلق به اقلیت قومی تبدیل به چهره ماندگارهند شده است.

 

خیلی جالب است که صدراعظم هند بانو اندیرا گاندی توسط یک انتحاری سیگ تبارکشته شد اما این جنایت هرگزتاثیروتسری منفی را نداشت.افغانستان،آمریکا هم نیست که رییس جمهورآن یک افریقایی تبارباشد وخلاصه افغانستان تنها خودش است با عنعنات پسندیده وناپسند خود افغانستان کشورمدل ناپذیروتاثیرناپذیرمی باشد.نکته دومی که بعد تباری را خیلی برجسته کرده وآن فقدان احزاب سیاسی وملی است.این سیاست حکومتها بوده که نگذارند مسایل احزاب خیلی برجسته وپخته شود.درنابودی وتضعیف احزاب عوامل تباری نقش بسیاری دارد.ناسیونالیستها نمی گذارند که احزاب ملی بوجود آید ومرزهای تباری تبدیل به مساله شهروندی شود.آنها نانوشته یک حرف دارند که درتقویت احزاب،ساختارهای سنتی وتباری شکسته می شود واین مساله را به ضررتبارشان تفسیرمی کنند وبه همین خاطراست که به شدت با احزاب سیاسی وتقویت وتغذیه آنها مخالفت صورت می گیرد.

 

ترکیب تکت های انتخاباتی متاثرازبافت تباری است:

 

با بیان اولویت مساله تباری درافغانستان واینکه احزاب چرا درافغانستان نضج نمی گیرد وبه پخته گی نمی رسد،مساله الترناتیف بصورت اتومات،مساله تباری می شود.آقای احدی می گوید: من شانزده سال پیش مقاله ای نوشته ام ودرآن نوشته به دومساله تاکید کرده ام یکی وحدت ملی ودیگری رهبری مقتدر،وی تاکید می کند که وحدت ملی تنها با رسمیت شناخته شدن هویتهای قومی ونفی بی عدالتی امکان پذیرمی شود.آقای احدی که خود نامزد انتخابات 93 می باشد تاکید روی هویتهای قومی دارد به همین خاطراست که حزب شان را افغان ملت نام گذاشته است.آقای احدی ازامریکا مثال می آورد ومی گوید: آقای اوباما افریقایی تبارکه رییس جمهورامریکا شده دیگرخصوصیات ومواصفات آفریقایی را ندارد وی به تمام معنا عجین فرهنگ آمریکا شده البته این حرف درستی  است ولی مساله اصلی دراین می باشد که اوباما چه گونه عجین فرهنگ آمریکا گردید.بدون تردید برداشت این باید باشد که آقای اوباما با هویت قومی خود به اینجا نرسید وی درقالب یک حزب سیاسی وعضویت درآن به مقام ریاست جمهوری آمریکا رسید.حزب دموکرات درمقابل جمهوریخواه وی را کاندید وآقای بارک حسین اوباما ازمجرای حزب سیاسی ونه ازموقف تباری،رییس جمهورآمریکا شده است درحالیکه ما درافغانستان می خواهیم ازطریق قوم وتباردرراس حاکمیت وقدرت سیاسی را دراخیتاربگیریم این واقعیت زندگی سیاسی ما شده.

 

گروهای مدنی بشدت درکشورتضعیف شده احزاب هم به دلیل اینکه حکومت به آن وقعی قایل نیست برگشت به مسایل تباری کرده اند.آقای حکمتیاررا نگاه کنید مردی که تمامی عمرخود را با ایدلوژی گذراند درجنگ با اتحاد جماهیرشوروی شصت درصد کمکهای غرب، عرب وعجم، یهود و مسلمان را می گرفت ولی حالا ازموضع قومی وتباری حرف می زند وجامعه را، تبدیل به اقلیت واکثریت قومی کرده وفرمان قتل عام تباری را براحتی صادرمی کند.این گونه موضع گیریها تعجبی ندارد این واقعیتی است که برای ما ساخته است ودرحال حاضرهیچ کسی قادرنیست خود را ازاین مخمسه تباری نجات دهد.من یادم هست دربن 2001 درمورد بافت اداره موقت با لخضرابراهیمی صحبت می کردیم وی می گفت جامعه شما بگونه ای است که دربافت اداره موقت باید تمامی ملاحظات قومی درنظرگرفته شود هنوز زمان زیادی لازم  است که افغانستان ازاین مرحله عبورنماید وی می گفت حاجی صاحب قدیررا نگاه کن چه گونه علیه اجلاس بن موضع گرفته است وی درترکیب هیئت شمامی باشد ولی حالا بانگ قومی راسرداده که درحق پشتونها درنشست بن ظلم می شود.

 

این ها واقعیتهای جامعه ما است عرب، عجم کافرومسلمان آن را می دانند که درافغانستان چه می گذرد.دراین روزها تمامی بحثها درمورد بسته بندی تکت ریاست جمهوری غیرازرعایت بافت قومی چیزی دیگری نیست این مساله برای یک عده هم تبدیل به بازی وسرگرمی شده وهم منجر به حثیت هویتی شده اند ولی هنوز بسته بندی تکتها بصورت قطع نشان داده نشده ولی حدس گمانها تابع یک اصل است که بافت بگونه ای ارایه خواهد شد که رییس جمهورومعاونان شان با رعایت بافت تباری اعلام شود. بافت تکت انتخاباتی 93 براساس ترکیب قومی تباری باحتمال زیادی ساخته خواهد شد.احزاب دراین ترکیب هیچ نقش ندارند.هیچ کسی کاندید تکت خودرا براساس گروهای سیاسی ومدنی معرفی نمی کند زیرا که نیست.همان گونه که اشاره کردم افغانستان غیرازهند آمریکا پاکستان وسایرکشورها با تنوعات قومی می باشد اینجا افغانستان است وخصوصیات خاصی خود را دنبال می کند.

 

درهمه چیزازکارت های قومی وعنعنه های تباری وسنتی استفاده می شود:

 

همان گونه که اشاره کردم تکت انتخاباتی سال93 باهمان بافت تباری ارایه می شود.حتی دکتران بدون سرحد که مدعی کاندید شدن می باشند ازاین امرمستثنا نیست هروقت نام از خلیلیزاد گرفته می شود پیش ازاینکه به خصوصیات فکری وی اشاره شود،هویت قومی وی تعریف می شود ودرصحبتی که من با ایشان چند ما پیش داشتم وی نیزبه هویتهای قومی تاکید می کرد ومی گفت: اگرسران اقوام واقلیتها بخواهند چرا نه من می توانم خودم را کاندید نمایم.البته آقای خلیلزاد گناه ندارد این افغانستان است که چنین رنگ وبوی دارد.رییس جمهورهم درابتدا اداره موقت می گفت: اروزوی من این است که روزی یک جوان  ازیکاولنگ ویا بدخشان نامزد رییس جمهورافغانستان شود.خوب این گونه مسایل بگفته آقای لخضرابراهیمی یک اروزو است ونه چیزبشترازآن.آقای خلیلزاد هم اگرفردا کاندید شود وتکت خودرا ارایه نماید بصورت طبیعی باید درترکیب تکت انتخاباتی خود قواعد بازی را رعایت نماید.البته برجسته کردن هویتهای قومی بخاطرگرفتن امتیاز برای قوم قبیله خود ونفی دیگران ازعرصه های مدیریت وقدرت،همان بی عدالتی وتبعیض ودرنهایت رشد تمایلات ایتنیکی وبرتری جوییهای قومی می شود این مساله ای است که جامعه افغانستان به شدت نسبت به آن متاثرشده است.ساختارسیاسی وحکومتی ما چرا این همه غیرمتوازن شده دلیل نظام کاریکاتوری درهرجای ازدنیا رعایت نشدن حقوق شهروندی وبرجسته شدن واصالت دادن به هویتهای صنفی، قومی بوده.یک جای ازساختار فربه وجای دیگردیگرنحیف ومرده نی می شود مثل کاریکاتور.

 

درکاریکاتور،اوج نا میزانی را شاهد هستیم وبه همین دلیل است که خنده دارد.خنده دریک کاریکاتوردلیل جزهمان غیرمتوازن بودن آن چیزی دیگری ندارد. انکشاف غیرمتوازن درهرعرصه ای همان کاریکاتورباید باشد که ساخته می شود.زیاد سخت نگیریم که چرا درکشورودرمساله انتخابات تکتها باملاحظه ورعایت بافت قومی عرضه شده واگراین چنین نشود،جامعه دچارچالش می شود این مساله ریشه درواقعیت تاریخی وسنتی ما دارد مشکل اساسی دراین است که ازاین نقطه عبورنمی کنیم بلکه حاکمان کشوربه آن دامن هم می زنند.موافقت نامه امنیتی وقبلش پیمانهای استراتژیک را باید مجلسی بنام « لویه جرگه» تایید نماید.تاکید روی لویه جرگه دربرابرپارلمان،همان اعتباربخشیدن به عنعنات سنتی بجای ساختارهای مدرن است اما می بینیم که رییس جمهورازهرچیزتیرمی شود ولی ازلویه جرگه خود تیرشدنی نیست. لویه جرگه را، رییس جمهوردیروزاعلام داشت که یک نوع استفاده ازهمان کارتهای قومی درمورد موافقتنامه امنیتی است.

 

بی اعتنایی به احزاب سیاسی تکیه به هویتهای قومی استفاده  ازعنعنات،درواقع نشان ازواقعیت های زندگی افغانی می باشد.جالب است که بدانیم دموکراسی نوین به ریاست رییس جمهورکرزی،بشترین لویه جرگه ها را درتاریخ داشته دریک حکومت مدرن این همه استفاده ازلویه جرگه های عنعنوی،قابل قبول نیست زیرا این گونه سیاست ها عادی ترین پیامدهایش،تضعیف نهادهای قانونی  درکشوراست.قوانین انتخابات هم ضد حزبی است نظام اس.ان.تی وی هرگزبه سود احزاب سیاسی نیست ولی این قانون توشیح گردید.درانتخابات هم ما نمی توانیم ازاین قاعده استثنا باشیم. هرترکیبی باید همان بافت تباری را رعایت نماید نامزد ریاست جمهوربادومعاون خود ازسه قوم ساکن درکشورنمایان می شود.

 

پرسش که مطرح می شود این است که راه حل چیست؟ درهمه امورازکارت قومی استفاده می شود وچه باید کرد فکرمی کنم این درست باشد که درساختارقدرت وسیاست مساله ترکیب قومی رعایت شود ولی دومساله اساسی دیگررا نباید فراموش کرد یکی تقویت احزاب ملی وجامعه مدنی که تاکید برحقوق شهروندی باید داشته باشند ودیگری شایسته سالاری.اقوام وایتنیکها،نخبه وشایسته دارند باید سعی شود با معیاروقاعده «شایسته سالاری » درساختارنظام برخورد شود.این سه مولفه: تقویت احزاب ملی،جامعه مدنی وشایسته سالاری،می تواند دربلند مدت مارا کمک نماید که عدالت ونفی تبعیض بجای بی عدالتی را جای گزین نماییم.برخی قاطی می کند وقتی که صحبت اقوام دربین می یاید فکرمی کنند شایسته سالاری قربانی می شود. نه، این طوری نیست اقوام مادر، وبسترشایسته گان خود می باشند وباید قاعده وچهارچوب درست کرد وآنها را شناسایی نمود وگرفت. این طوری نیست که همه بچه های زرنگ دریک جا جمع شده باشند.بقول ایرانیها که می گویند همه بچه های زرنگ درشاه عبد العظیم جمع نشده افرادشایسته درجاهای دیگرودربین طوایف دیگرنیزوجود دارند.

 

رییس جمهورازلویه جرگه خود تیرشدنی نیست

رییس جمهورازلویه جرگه خود تیرشدنی نیست

 

رییس جمهورپیش ازسفربه پاکستان،کنفرانس خبری درکابل داشت ایشان دراین نشست خبری به چند مساله اصلی اشاره کرد اولین موضوع که رییس جمهوربا خبرنگاران درمیان گذاشت موضوع« لویه جرگه» بود.ایشان با توجه به درک این مساله که لویه جرگه رییس جمهورهرگزمورد حمایت احزاب سیاسی گروهای مدنی وحقوقی نیست،بصورت ضمنی به این مخالفتها اشاراتی روشنی داشت.لویه جرگه را احزاب سیاسی وگروهای مدنی به چند دلیل، قبول ندارند یکی اینکه مخالف نهاد های قانونی است.آنها استدلال می کنند که درافغانستان نظام سیاسی ساخته شده این نظام احتیاج به تقویه وتغذیه دارد.«لویه جرگه» حرکتی برخلاف نهاد های قانونی درکشورتعبیرشده.

 

آنها می گویند: ما درافغانستان دومجلس علیا وسلفی داریم این دواطاق قانون گذاری درمسایل مهم کشوربلحاظ قانونی روی آن بحث می کند.موافقتنامه های امنیتی واستراتژیک درنهایت امرباید ازسوی پارلمان تایید وتصویب شود احزاب سیاسی وگروهای مدنی می گویند با داشتن پارلمان چه لزومی دارد که هزینه های زیادی را برای برگزاری لویه جرگه داشته باشیم.اما رییس جمهوردرنشست خبری خود اعلام داشت که «لویه جرگه» برگزارمی شود این مجلس به ضررسیاست مداران وپارلمان افغانستان نیست.درکناراین مساله رییس جمهوربه مساله انتخابات،کاندیدها،مداخلات خارجی وبی طرفی خود شان درامرانتخابات اشاراتی داشت که درذیل به هریک ازاین موضوعات می پردازیم.

 

لویه جرگه،انتخابات ازدید گاه رییس جمهوربه این صورت برگذارمی شود:

 

رییس جمهورهمان گونه که اشاره کردم درمورد «لویه جرگه» بسیارجدی صحبت داشت وگفت این مجلس عنعنوی برگذارمی شود وهرگزبرخلاف وبرضررمجلس نمایندگان وسنا کشورنیست.ایشان گفت: لویه جرگه به این دلیل برگذارمی شود که موافقتنامه امنیتی را باید مورد بحث قراردهد وآن را رد ویا تایید نماید.محتوای مجلس لویه جرگه ازنظررییس جمهور« موافقتنامه امنیتی» با آمریکا است این سند ازدید ایشان با ید با مردم افغانستان درمیان گذاشته شود.احزاب سیاسی نسبت به برگذاری لویه نظرمتفاوت وبد بینانه دارند شورای همکاری احزاب وایتلافهای سیاسی دوماه پیش طی یک کنفرانفس خبری درکابل اعلام داشت که هدف رییس جمهورازبرگذاری لویه جرگه، اجندای مخفی است که می خواهد آن را درلویه جرگه مطرح نماید وازمجلس که خود رییس جمهوربرگذارکرده می خواهد انتخابات را باطل اعلام نماید وبرای ادامه کارخود رییس جمهورلویه جرگه را برگذارمی کند خوب این نظرخیلی بد بینانه است وهدف اگرباطل کردن انتخابات واعلام حالت اضطرارباشد درآن صورت انتخابات برگذارنمی شود.

 

اما رییس جمهوردرکنفرانس خبری این مساله را ردکرد وتاکید کرد که اجندای لویه جرگه عنعنوی تنها وتنها،بحث روی موافقت نامه امنیتی است.رییس جمهوردرمورد این سند که حالت مکمل پیمان استراتژیک را دارد تاکید کرد که این سند ضرب الاجل لازم ندارد وهیچ عجله ای هم درکارنیست اگرشد که ما امضا می کنیم واگرما نتوانستیم حکومت بعدی آن را امضا خواهد کرد این مضمون سخنان رییس کرزی درمورد لویه جرگه وبحث محتوایی آن بود.دراین مورد تفاوت آشکاری بین اظهارات رییس جمهورکرزی ومقامات آمریکایی دیده می شود آنها گفته اند که این سند باید تا ماه اکتوبرتهیه ونهایی شود مقامات آمریکا وغرب می گویند همه چیزبستگی به موافقتنامه امنیتی دارد واگراین سند به دلایلی امضا نشود درآن صورت حضورنیروهای امریکا با چالش روبرومی شود واحتمالا گزینه صفردرپیش گرفته شود.

 

جنرال دمپسی رییس ستاد مشترک آمریکا درآخرین سفری که به کابل داشت به این موضوع اشاره کرد جنرالان دیگرآمریکایی نیزتاکیدات زیادی دارند که موافقتنامه امنیتی باید بین افغانستان وامریکا امضا وزود هم باید نهایی وامضا شود.ولی رییس جمهوربا صراحت اعلام داشت که ضرب الاجل را درمورد موافقتنامه امنیتی قبول ندارد ایشان گفت: هیچ عجله ای هم درکارنیست.البته افکارعمومی واحزاب سیاسی بااین نظررییس جمهورموافق نستند آنها هم تاکید دارند که امنیت افغانستان باچالش روبرو است خطرامنیتی جدی است حضورنیروهای بین المللی تاثیرزیادی دارند بنابراین نباید بهانه دست آمریکا داد وتجربه عراق را درافغانستان تکرارکرد وباتعلل، غرب وآمریکا «گزینه صفر» را انتخاب کرده وهمه نیروهای شان را ازافغانستان بیرون نمایند.احزاب سیاسی وگروهای مدنی وبرخی ازمقامات حکومتی مصراند که این سند مکمل باید نهایی وامضا شود.

 

اخیرا رییس جمهورتیم که مذاکرات را درمورد موافقتنامه امنیتی باید به پیش ببرد،تغییرداد سطح هردو تیم فوق العاده بالا رفته واین مساله این امید واری را، ایجاد کرده که این سند درنهایت به صورت مناسبی امضا می شود. ازسوی افغانستان،بجای اکلیل حکیمی سفیرجوان وبی تجربه افغانستان،شخصیتهای چون اشرف غنی احمد زی آقای اسپنتا ووزیرخارجه داکترزلمی رسول، متکفل ومامور پیش برد گفتگوها تعیین شده اند ازسوی آمریکا هم آقای کونینگهام سفیرآمریکا درکابل وجنرال دانفورد فرمانده عمومی ناتو درافغانستان ویکی دوماموردیگرازسوی آمریکا،انتخاب شده اند این ترکیب ازهردوطرف فوق العاده مهم وتاثیرگذاراست.رییس جمهوردرمورد تیم مذاکره کننده هم گفت: که سطح مذاکرات بالا رفته وتیم های قوی برای گفتگوهای امنیتی درمورد سند موظف شده اند.

 

سند امنیتی گرچه درسیاست تبلیغاتی رییس جمهوردرهاله ازابهام قرارگرفته ومعلوم نیست که رییس جمهورازاین برخورد ها چه هدفی را دنبال می کند برخی گفته اند رییس جمهوردرمساله انتخابات دیدگاه های دارد که باید امریکا ازآن حمایت نماید وبه همین خاطراست که سیاست تبلیغاتی متفاوت با آمریکا را درپیش گرفته است اما سیاست اعمالی رییس جمهورغیرازاین است ایشان هماهنگی با آمریکا دارد واینکه تیم ازبرجسته ترین شخصیتهای حکومتش را برای پیشبرد گفتگوها تعیین می کند این خود دلیلی است که ایشان سیاست اعمالی هماهنگ باغرب وسیاست تبلیغاتی متفاوت با آمریکارا درپیش گرفته است.مردم هم باید این گونه قضاوت نمایند که رییس جمهورشان ملی ومخالف خارجی است امریکه رییس جمهوربصورت زیرکانه ای می خواهد چنین فضایی درجامعه باشد وازوی بعنوان یک رهبرمستقل وتاحدی مخالف سیاستهای آمریکا،تبلیغ شود واین همه کارها یکی هم همین منویات باید باشد.درکناربحث لویه جرگه واجندای آن ایشان به مسایل انتخابات وسفرشان به پاکستان نیزاشاراتی به این صورت را داشت.

 

انتخابات با نامزدان محدود وبی طرفی کامل حکومت برگزارشود:

 

رییس جمهوردربخش دیگرازسخنان خود به مساله انتخابات پرداخت ایشان دراین مورد نیزبه موضوعاتی اشاره داشت که متفاوت ازدیدگاه رهبران احزاب سیاسی وگروهای مدنی بود.رییس جمهوردرمورد مداخله گفت: درمساله انتخابات خود شان مطلقا وتماما بی طرف است.گذشته ازمساله خود شان تاکید کرد که هرگزاجازه نمی دهد که حکومت درامرانتخابات مداخله نماید وازامکانات وتسهیلات حکومتی به نفع ویا ضررکسی استفاده شود.رییس بصورت مکرر تاکید داشت که نه خودش ونه حکومت درمساله امتخابات دخالت نمی کند ومی خواهد واروزودارد که انتخابات شفاف برگذارشود.درقسمت دیگری ازسخنان شان به این موضوع پرداخت وگفت علاوه براین که خود ش بی طرف است وبه حکومت هم اجازه نمی دهدکه درمساله انتخابات مداخله نماید،به خارجیها هم هرگزاجازه نمی دهد که درموضوع انتخابات مداخله داشته باشند.

 

ایشان گفت: مداخلات خارجی سبب بدنامی انتخابات گذشته شد رییس جمهورازکشورخاصی نام نگرفت ولی با شدت روی مداخلات خارجی واینکه مداخلات آنها پیامدهای خطرناکی دارد وباعث بد نامی انتخابات می شود وبه همین دلیل اعلام داشت که به دقت ازمداخلات آنها جلوگیری می شود.ایشان درکناراین مساله به موضوع کاندیدها نیزاشاره داشت وگفت: اگرنامزدان محدود یکی دوتا باشد خیلی خوب است واگرچهارتا شود بازهم قابل گذران می باشد اما اگرزیاد شد دیگرخوب نیست ایشان ازچند نفرنام گرفت که کاندید ریاست جمهوری افغانستان هستند داکتراشرف غنی آقای سیاف وآقای عبدالله عبدالله ازجمله شخصیتهای بودند که رییس جمهورنام آنها را گرفت که این مساله هم برای صاحب نظران خوشایند نبود ونمی توانستند بین اعلام بی طرفی رییس جمهور وذکرنام افراد،وفق دهند.این سوال مطرح شده که چرا رییس جمهورنام افرادی را بعنوان نامزد گرفته است.مفاهیم گفته های رییس جمهوردرکنفرانس خبری این موضوعات بود لویه جرگه واجندای آن،مساله انتخابات ونامزدان وموضوع بی طرفی خود رییس جمهوروحکومت ایشان، ومساله مداخلات خارجی.اینها درواقع لب لباب مطالبی بود که رییس جمهوردیروزدرکنفرانس خبری خود به آنها پرداخت.

 

منتقدان رییس جمهور نسبت به اظهارات رییس جمهوربه دیده تردید می نگرند.احزاب وگروهای سیاسی هم گفته اند که نسبت به بی طرفی حکومت وحتی خود رییس جمهورتردید های زیادی دارند آنها استدلالهای خاصی خودشان رادارند وتجربیات گذشته را نیزدلیل برای مساله آورده اند آنها می گویند: رییس جمهورهرگزبی طرف نمی تواندباشد وحکومت احتمالا هرگونه مداخله را درامرانتخابات خواهد داشت زیرا قوانین انتخابات مطابق میل حکومت ساخته شده میکانیزمهای اجرایی دراختیارحکومت است. دست حکومت درامرانتخابات فوق العاده بازمی باشد درگذشته این حکومت بود که نتیجه انتخابات را به نفع رییس جمهورکرزی تغییرداد.

 

خارجیها تاحدی زیادی بی طرفی شان را حفظ کردند ودرموارد افشاگری نمودند ونه مداخله .منتقدان می گویند ناراحتی رییس جمهورازجهت افشارگری است که صورت گرفت خارجی درگذشته درهیچ موردی مداخله نکرد معاون ملل متحد« یوناما» درکابل علیه مداخلات حکومت درانتخابا 88 افشارگری داشت.خلاصه اینکه تفاوتهای زیادی بین برداشتهای رییس جمهورومخالفان سیاسی شان وجود دارد. اما منتقدان درهیچ شرایطی باب گفتگوی شان را با رییس جمهورقطع نکرده اند.آنها درعین انتقادات سخت، همکاریهای هم با رییس جمهورداشته اند این هم ازعجایب جامعه سیاسی افغانستان است که مخالفان ودوستان تعریف شده نیست همه چیزبه یک نحوی بهم گره خورده وقاطی شده وکسی نمی تواند به آسانی سردراورد.ولی تجربه ثابت کرده که رییس جمهورخواسته های خود را اعمال می کند وهمه امکانات دراختیارحکومت است احزاب درحال حاضرهیچ ابزاردراخیتارندارند به همین دلیل است که می گوییم رییس جمهورازهیچ چیزازجمله ازلویه جرگه خود تیرشدنی ویا گذشته نی نیست.