نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی
نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی

سناتورهای پرقدرت آمریکا درکابل

سناتورهای پرقدرت آمریکا درکابل

 

سه سناتورجمهورخواه آمریکا درکابل آمدند.آنها سناتوران باقدرتی هستند که دراولین اظهارات مطبوعاتی شان، به گفتگوهای مفصل با رییس جمهورکرزی اشاره داشتند. سناتورمککین ازحزب جمهورخواه و نامزانتخابات ریاست جمهوری گذشته آمریکا، با رسانه های کشوراعلام داشت که گفتگوهای طولانی بارییس جمهورکرزی داشته است.وی تاکید می کند که تفاوت نظرهای بین آمریکا و افغانستان وجود دارد.سناتورمککین درگفتگوی شان به این مساله اشاره داشت که: ما درمذاکرات به توافقاتی دست یافته ایم.عمده ترین بحث سناتوران آمریکایی با رییس جمهورکرزی روی مساله پیمان امنیتی و دفاعی با افغانستان و مساله خروج نیروهای آمریکا درپایان سال 2014 و مساله زندانیان طالبان اززندان بگرام بوده است. سناتورکنزگراهام گفت: ما طالبان را دشمن بشریت می دانیم. وی به این مساله تاکید داشت که طالبان نه تنها دشمن مردم افغانستان هستند بلکه آنها همان گونه مردم افغانستان را کشته و می کشند و دشمن مردم افغانستان می باشند، دشمن بشریت هم شمرده می شوند. وی چندین بار تاکید کرد که ما طالبان را تنها دشمن مردم آمریکا و افغانستان نمی دانیم. ما،آنها را دشمن انسانیت می دانیم.

 

 سناتورگراهام که درسیاست های خارجی آمریکا نقش مهمی دارد دراظهارات غیرمنتظره و استثنایی خود درمورد طالبان گفت: ما هرگز نمی خواهیم که زنان افغانستان مثل گذشته زیرسلطه و اسارت طالبان درآیند. سناتورمککین درمورد خروج نیروهای آمریکایی ازافغانستان به این موضوع اشاره داشت که ما نمی خواهیم تجربه عراق درافغانستان تکرارشود. ما درعراق جنگ کردیم ولی صلح را نیاوردیم. دلیل مساله که نشد درعراق صلح برقرارشود، خروج سربازان آمریکایی ازعراق بود. جنگ کردیم و با خروج مان نتوانستیم صلح را درعراق برقرارنماییم.وی تاکید داشت که نمی خواهیم تجربه عراق درافغانستان تکرارشود. سناتورلنزگراهام به مساله " توافق نامه امنیتی و دفاعی" اشاره کرد و گفت: بدون امضای توافق نامه امنیتی و دفاعی، رییس جمهورآمریکا نمی تواند، حضورنیروهای آمریکایی را درافغانستان تایید نماید.حضورنیروها درافغانستان بستگی به امضای پیمان امنیتی دارد وی ادامه داد که ما ازحکومت افغانستان می خواهیم که این سند را با آیالات متحده آمریکا امضا نماید.

 

سناتورمککین درمورد امضای موافقت نامه امنیتی بگونه خوشبینانه سخن می گفت وی به این مساله اشاره داشت که سند همکاریهای امنیتی بین افغانستان درروزها آینده و یا هفته های آینده امضا می شود. مقامات حکومتی درارک ریاست جمهوری درمورد اظهارات سنتا توران آمریکایی، وا کنش محتاطانه ای داشته و به نقل ازیکی سخنگویان گفته شده است که افغانستان کماکان روی عملی شدن شروط خود پافشاری دارد.

 

محورهای اصلی گفتگوهای سناتوران با رییس جمهورکرزی

 

همان گونه که اشاره شد سناتورلنزگراهام با صراحت اعلام داشت که با رییس جمهورکرزی درمورد زندانیان بگرام صحبت کرده اند. وی می گوید: عده اززندانیان به اندازه خطرناک هستند که با آزادی آنها، نیروهای افغانستان، مردم ملکی و جان سربازان خارجی درخطرقرارمی گیرد وی تاکید می کند که دلایلی زیادی دردست است که آنها آدم های خطرناکی می باشند که با اسناد و مدارک گرفتارشده و این اسناد به حکومت افغانستان ارایه شده و می شود. سناتورگراهام 88 زندانی را ازخطرناک ترین عناصردرجنگ می داند وی گفته است که اگراین عده اززندانیان تبهکار، آزاد شوند، بدون تردید، تاثیرات منفی روی روابط افغانستان با آمریکا می گذارند. سناتوران با تاکید روی این محور، ازحکومت افغانستان می خواهند که این عده را نباید اززندان آزاد نماید. اخبارو گزارشها، نشان می دهد که درطی ماه های اخیربیش از ششصد پنجاه زندانی طالب ازبگرام آزاد شده اند. آقای عبد الشکوردادرس مسوول دوسیه زندانیان بگرام گفته است که ما همه این زندانیان آزاد می کنیم زیرا هیچ دلیلی برای ثبوت جرم شان نداریم و تاحالا بیش ازششصد پنجاه را با " قسم" ازاد شان کرده ایم و درمورد آزادی بقیه هم تصمیم می گیریم.

 

 آقای دادرس گفته است که درمورد زندانیان " قسم" برای ما اولویت زیادی دارد هرزندانی که " قسم " خورده باشد ما آنها را آزاد می کنیم وقتی ازوی پرسیده شد که آنها به جبهه های جنگ برمی گردد دراین مورد چه ضمانتی وجود دارد آقای عبدالشکوردادرس جواب می دهد که هیچ ضمانتی درکارنیست یعنی ما نمی توانیم آنها را ضمانت نماییم که درجبهه های جنگ برنگردد.گفته های این قاضی عصبانی و برافروخته نشان می داد که وی همان 88 زندانی که درلیست خطرناک ترین زندانیان قرارگرفته را نیزمی خواست آزاد نماید.رییس جمهورکرزی درمورد 88 زندانی مورد نظرسناتوران آمریکایی گفته است که این عده اززندان آزاد نشوند و تحقیقات بشتری درمورد شان انجام شود. گزارش ها این را نشان می دهد که فعلا این عده براساس حکم رییس جمهورکرزی درزندان می مانند ولی ششصد پنجاه زندانی ازگروه طالبان اززندان بگرام آزاد شده اند.امریکه آقای دادرس به آن اشاره کرده است.آزادی زندانیان باعث نگرانی زیادی دربین مردم شده اند.احزاب و گروهای مدنی، پارلمان کشور،نسبت به این کارحکومت اعتراض و واکنش شدیدی نشان داده اند.

 

گذشته ازبحث مهم زندانیان بگرام، سناتوران درمورد سند همکاری امنیتی همان که درمقدمه اشاره کردم را نیزبا رییس جمهورکرزی داشته اند. سند همکاری درحال حاضرتبدیل به جدی ترین محورقابل مناقشه و جدال درسیاست آمریکا و افغانستان شده است. پس ازلویه جرگه مشورتی و تایید امضای سند ازسوی اعضای لویه جرگه،تا کنون چندین مقام آمریکایی به افغانستان آمده اند و همه ازرییس جمهورکرزی خواسته اند که سند همکاری امنیتی را امضا نماید.رییس جمهورچهارشرط را پیش روی آمریکاییها گذاشته و گفته است که تازمانیکه شروط افغانستان عملی نشود، نمی تواند سند را امضا نماید  افغانستان هیچ عجله ای درمورد امضای سند همکاری ندارد.

 

ضرب الاجل امضای سند همکاریهای امنیتی و دفاعی

 

درروزپایانی مجلس مشورتی، رییس جمهوردریک مناقشه غیردوستانه با آقای مجددی درخیمه لویه جرگه، به شروط تازه ای اشاره داشت و حالا گفته است که ازآن شروط، دوتای آن مورد قبول آمریکاییها قرارگرفته است.اولین مقامی که برای گفتگو درمورد سند همکاری، وارد افغانستان شد و با رییس جمهورکرزی بصورت جدی بحث داشت، خانم سوزانه رایس مشاورامنیت ملی آمریکا بود.وی ازرییس جمهورکرزی خواست که حال مردم افغانستان امضای سند همکاری را تایید کرده شما می با ایست آن را با مقامات آمریکا امضا نمایید اما رییس جمهور با خانم رایس به توافق نرسید و روی شروط خود تاکید داشت. آقای دمپسی رییس ستاد مشترک اردوی آمریکا به کابل آمد وی نیز درگفتگو با رییس جمهورکرزی تاکید داشت که سند همکاری امنیتی باید بین آمریکا و افغانستان امضا شود وی گفت: اگراین سند امضا نشود این خطروجود دارد که آمریکا گزینه صفر را، روی میزبگذارد. هردو مقام آمریکایی روی ضرب الاجل تاکید داشتند و می گفتند که این سند پیش ازحلول سال 2014 باید امضا شود. گفتگوهای دمپسی با زهم با رییس جمهور، به نتیجه نرسید. آقای جان کری درآمریکا اعلام داشت که این سند را می تواند پیش ازسال جدید، مقام وزارت دفاع و یا سرپرست وزارت خارجه افغانستان امضا نماید.

 

 آقای جیمزدابنزنماینده آمریکا درامورافغانستان نیزدرکابل روی این مساله تاکید داشت که سند باید امضا شود درغیراین صورت نیروهای آمریکایی نمی توانند پس ازسال 2014 درافغانستان حضورداشته باشند. وزیردفاع آمریکا آقای چاک هیگل به کابل آمد ولی ملاقاتی بین وی و رییس جمهورصورت نگرفت. سخنگوی ریاست جمهوری افغانستان گفت: که قرارملاقات با وی تنظیم شده بود ولی سفررییس جمهوربه ایران پیش آمد و ملاقات هیگل وزیردفاع آمریکا، با رییس جمهورکنسیل شد اما وزیردفاع روایت دیگری داشت که گفت: هیچ برنامه ای برای گفتگوبا رییس جمهورکرزی نداشته است زیرا گفتگو با رییس جمهوربی فایده است. آقای کامرون صدراعظم انگلیس هم پیش ازحلول سال جدید به افغانستان آمد وی هم برنامه ملاقات با رییس جمهورکرزی نداشت ازاظهارات آقای چاک هیگل وزیردفاع آمریکا و برنامه عدم ملاقات صدراعظم انگلیس و اظهارات سرد دیگرمقامات آمریکایی، این گونه برداشت می شد که مقامات آمریکایی گفتگو با رییس جمهورکرزی درمورد موافقت نامه امنیتی را بی فایده می دانند و دیگرعلاقمندی برای گفتگوبا رییس جمهوررا ندارند.

 

ضرب الاجل امضای سند همکاری ، تغییرکرد وعملا هم این گونه شد.سند درپایان سال 2013 امضا نشد برخی مقامات آمریکا یی گفتند که می شود سند همکاری درماه جنوری 2014 امضا شود برخی شان هم گفتند که مهم نیست که سند را رییس جمهورکرزی امضا نماید.رییس جمهورجدید افغانستان این سند را می تواند امضا نماید امریکه رییس جمهورهم گفته است که عجله ای درکارنیست رییس جمهورجدید افغانستان آن را امضا نماید. سناتوران پرقدرت آمریکا درکابل هم گفته اند که سند درماه جنوری سال 2014 امضا شود آنها گفته اند که این سند درماه جنوری درروزهای آینده ویا هفته های آینده امضا می شود یعنی پایان ماه جنوری 2014 درواقع پایان ضرب الاجل درنظرگرفته شده است.رییس جمهورگفته بود که دو شرط افغانستان قبول شده. سناتوران هم با خوشبینی درمورد امضای سند، اظهارنظرکرده اند.این اقدامات، می تواند گام های تازه و مثبتی برای امضای سند همکاری دانسته شود.

 

سناتوران آمریکایی همه ازجمهوری خواهان هستند.حزبی که رییس جمهورکرزی همه دوستان آمریکایی اش را درآنجا داشته است. مککین، گراهام و سناتورسومی همه شان ازحزب جمهوری خواه آمریکا می باشند. گفته شده است که مقامات دوکشوربسوی امضای سند همکاری نزدیک شده اند.همه می دانند که امضای سند همکاری امنیتی دفاعی بین آمریکا و افغانستان، تبدیل به خواست ملی، منطقه ای و بین المللی شده است کسی با امضای آن جزخود رییس جمهور،حرفی ندارد.مقامات پاکستان هم تاکید کرده اند که سند همکاری امضا شوند و سفیرپاکستان درآمریکا، دیروز با صراحت اعلام داشت که نیروهای آمریکایی حتا حرف خروج شان، خطرناک است چه رسد که گفته شود آنها بصورت مطلق ازافغانستان خارج می شوند. سناتوران آمریکایی با ضرب الاجل آخرماه جاری 2014 ، امیدوارهستند که موافقت نامه امنیتی بین افغانستان و آمریکا امضا می شوند.اگراین کارانجام شود گامی بزرگی درجهت رفع نگرانیها برداشته شده است.

بیم ها و امید های دوهزارچهارده

بیم ها و امید های دوهزارچهارده  

 

سال دوهزارچهارده با کوله بارازنام وآوازه برما وارد شد.بیم ها و امید های زیادی را دوهزارچهارده درمتن و بطن خود دارد و ما حلول آن را خوش آمد می گوییم.این سال درتاریخ افغانستان بسیارپرآوازه شد. پس ازنشست لیسبون درسال 2011 وتعیین جدول زمانی برای خروج نیروهای بین المللی، همیشه این تاریخ تکرار و تکرارمی شد.فردا اول سال 2014 است.ما میلاد حضرت مسیح پیامبرخدا را به همه پیروانش تبریک می گوییم.این سال به همان اندازه که برای مسیحیان عالم، شادی آفرین است برای مردم افغانستان، با بیم و امید زیادی همراه شده است.پرسش اساسی دراین است که چرا و چه ربطی سال دوهزارچهارده با سرنوشت مردم افغانستان دارد افغانستان ازخود تاریخ دیگری دارد سال 1393 تاریخ رسمی کشورمی باشد. با وجود داشتن تاریخ مستقل، سال2014 برای ما چه اهمیتی می تواند داشته باشد؟ برخی گفته اند که این یک نوع غرب زدگی است که ما بشترین یاد آوری را ازاین سال داریم. جالب است که رییس جمهورما هم دریک مورد به همین موضوع اشاره داشت که چرا این قدردوهزارچهارده را عمده کرده اند؟. این پرسش درنگاه سطحی موجه است. ما ازخود سال داریم دیگرچه نیازی به ذکر و نام دوهزارچهارده داریم ولی اگر نگاهی عمیق به رویداد های آن داشته باشیم  هرگزچنین پرسشی مطرح نیست. ما باید سال جدید را به مثابه یک تاریخ سرنوشت ساز، جدی بگیریم.

 

 اهمیت مساله ازآنجا ناشی می شود که افغانستان درهیچ عرصه نمی تواند جدای ازمشترکات ومنافع مشترک با دنیای بیرون ازخود زندگی نماید. ما درتمامی عرصه ها به خارج ازسرزمین خود،نیازداریم. همکاری های منطقه ای و همگرایی های بین المللی افغانستان درسیاست خارجی ، براساس نیازمتقابل افغانستان و جهان، تفسیرمی شود. همه گفته اند که ما با عنوان یک کشورو سرزمین هرگزنمی توانیم بریده ازجهان پیرامونی وبیرونی خود زندگی نماییم.هرچه به عمق رویدادها توجه داشته باشیم به همان پیمانه میزان نیازمندی افغانستان قابل درک می شود.سال دوهزارچهارده درواقع تاریخی است که براساس آن  مناسبات دوجانبه و چند جانبه افغانستان  با جهان ، معنا پیدا کرده است دراینجا سخن ازتاریخی گفته می شود که تنها متعلق به ما نیست. زمان بستری عملیات مشترک افغانستان و باجهان غرب می باشد دربستردوهزارچهارده یک رویداد بسیارمهمی رخ می دهد که بشترین نگرانی ها را برای ما خلق کرده است.خروج نیروهای بین المللی ازافغانستان درسال 2014 صورت می گیرد شما هرگزگفته نمی توانید که بیرون شدن نیروهای بین المللی را درقالب زمانی مورد نظرخود، تجزیه و تحلیل نماییم.

 

 اگرهم ما بخواهیم تمامی رویداد مرتبط به خروج نیروهای بین المللی را درظرف  تاریخی و زمانی خود، وارد نماییم این برای ما شاید قابل درک باشد ولی می دانیم که این کاربرای مالکان رویداد خروج ازافغانستان هرگزقابل درک نیست آنها دردرسال 2011 درلیسبون پایتخت پارتقال برای خروج نیروهای بین المللی جدول زمانی تعیین کرد و آن دسامبرسال 2014 است.حال با حلول این سال فصل خروج نیروها بین المللی تا پایان سال این سال به اتمام می رسد.نیروهای خارجی درهمین سال خارج می شوند حال این پرسش مطرح می شود که سال دوهزارچهارده برای افغانستان چه پیامدهای را رقم خواهد زد. درست همین علت است که حوادث سال دوهزارچهارده که یک بخش بزرگ آن به خارجیها مرتبط می شود، بصورت مکرر برای ما تکرارشده است این تکراردرحدی گسترده و شایع است که امروزمردم عادی با آن آشنایی دارد و کراچی وان، رونق کراچی خود را بستگی به رویداد سال دوهزارچهارده دانسته است.

 

دورویداد مهم تاریخی درسال 2014

 

عملیاتی شدن دو تحول دراین سال، یکی خروج نیروهای بین المللی ازافغانستان  و دیگری انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای ولایتی است. درخصوص انتخابات، می توان تکیه به تاریخ ملی داشت. شانزده هم حمل 1393 روزبرگذاری انتخابات و پیش ازآن زمان کامپین در افغانستان است.البته انتخابات افغانستان ازمنظرخارجیها با همان تاریخ 2014 تبیین می شود. پنجم آپریل 2014 روزی برگزاری انتخابات افغانستان تعیین شده است برای خارجیها تاریخ پنجم آپریل، اهمیت زیادی دارد همان گونه که مردم کشور، منتظربرگذاری انتخابات خوب و شفاف می باشند خارجیها هم می خواهند بدانند که درعرصه انتخابات افغانستان چه پیش خواهد آمد؟ بهرصورت هردو، رخداد « انتخابات» و «خروج نیروهای بین المللی» درسال 2014 برای مردم افغانستان سرنوشت سازمی باشد.هردو تحول دراین سال روی می دهد. انتخابات و خروج نیروها، امورساده ای نیست. انتخابات افغانستان با دشواریهای زیادی روبرو می باشد. ازمیان یازده نامزد سه و چهارتا ازنامزدان کلیدی است که وارد معرکه انتخابات می شوند.

 

درنظرسنجیهای ابتدایی دکتورعبد الله عبد الله نامزد پشتازاعلا م شده است. این مساله به اندازه حساسیت  برانگیزمی باشد که با سه نظرسنجی که درآن به پیشتازی داکترعبد الله اشاره شده بود، نظرسنجی چهارمی نیز به میدان آمد که منتقدان این نظرخواهی چهارمی را کاملا واکنشی و مهندسی شده دانسته اند.آقای محمود صیقل دریک گفتگو با اطلاعات زیادی به این مساله اشاره داشت که این نظرسنجی برای مصرف داخلی وزارت خارجه آمریکا بود. زمان نظرسنجی هم خیلی وقت بود اما چرا این نظرخواهی حالا منتشرشد وی تاکید می کند که این کارنوع دخالت درامورداخلی انتخابات افغانستان باید باشد و این مساله را می توان ازمقامات آمریکا پرسید که چرا نظرسنجی تاریخ گذشته را که برای مصرف داخلی خود تان داشته اید، حالا برملا کرده اید.اعلام این نظرسنجی با انتشارسه نظرخواهی پیشین که آقای دکتورعبدالله عبدالله را صدرنشین اعلام داشت،یک مساله واکنشی و بار، روانی بوده است. نظرسنجی امورمرتبط به انتخابات 2014 است.و دراین سال مردم افغانستان با این رویداد تاریخی روبرو می باشد.

 

همان گونه که اشاره کردم خروج نیروهای بین المللی درسال 2014 الزامی و تغییرناپذیرمی باشد.اما مساله خروج دومقوله متفاوت را با خود دارد.یکی خروج مطلق ازافغانستان و دیگری خروج نسبی. خروج مطلق همان "گزینه صفر" و تجربه عراق است.گزینه خروج مطلق ازسوی مقامات آمریکایی و ناتو مردود اعلام نشده است آنها همواره گفته اند که اگرسندهمکاری امنیتی بین افغانستان و آمریکا امضا نشود، درآن صورت گزینه صفرنیزروی میزگذاشته شده است.خروج نسبی به این معنا است که دردسامبر2014 بخش عمده ازنیروها خارج می شوند ولی یک تعداد ازنیروهای بین المللی با وظایف مشخصی درافغانستان باقی می مانند.آنها سه ماموریت متفاوت را برای نیروهای بین المللی درافغانستان درنظرگرفته اند."آموزش" نیروهای افغانستان، "تجهیز" اردو و پولیس وبرنامه سوم شان "مشوره دهی" به نیروهای افغانستان اعلام شده است.تمامی این مسایل بستگی دارد به امضای توافق نامه امنیتی بین افغانستان و آمریکا.درسال 2014 با چنین رویدادهای مهمی روبروهستیم.البته درسال 2013 که مقدمه سال جدید است، با عمده ترین مسایل مواجه شدیم که گذشت.استمرارانفجار و انتحار ازسوی طالبان کما کان ادامه داشت و هیچ گونه کاهشی درعملیات مرگبارطالبان دیده نشد.درماه اگوست دفتری برای طالبان درقطرافتتاح گردید ولی با گذشت 24 ساعت این دفتربسته شد.لویه جرگه مشورتی ازسوی رییس جمهورکرزی درماه میزان برگزارشد و دراین نشست مشورتی به اتفاق آراء پیمان امنیتی بین افغانستان و آمریکا مورد تایید قرارگرفت اعضای جرگه مشورتی ازرییس جمهورخواست که این سند را درطی یک ماه باید امضا نماید رییس جمهورفیصله لوی جرگه را قبول نکرد وبا آقای مجددی به مشاجره لفظی پرداخت و چهارشرط را برای امضای پیمان امنیتی وضع کرد.آمریکا تاکید می کرد که این سند پیش ازحلول سال 2014 باید امضا شود ولی تاحالا که فردا اول روزسال 2014 است امضا نشده است مگراینکه امشب کدام واقعه غیرمنتظره ای روی دهد و سند همکاری امنیتی مثل پیمان استراتژیک درساعت 12 شب به امضا برسد ولی گفته شده که بعید به نظرمی رسد که امشب چنین اتفاقی روی دهد.

 

سال 2014 همان گونه که اشاره شد با دوحوادث تاریخی انتخابات وترک نیروهای بین المللی ازافغانستان همراه می شود. همه امید وارد هستند که سال جدید سال خوبی برای افغانستان باشد هردوامرانتخابات خوب وشفاف و خروج نیروهای بین المللی بدون چالش انجام شوند. همه خواسته اند که سند همکاری بین افغانستان و آمریکا باید امضا شود.امضای سند تبدیل به یک مطالبه ملی،منطقه ای و بین المللی برای افغانستان شده است.این ها مسایلی است که سال  2014 وام دار و باردارآن می باشد. سال جدید میلادی واقعا با کوله بارسنگینی برما وارد شد. بیم ها و امید های زیادی دراین سال داریم .همه منتظرهستند که دراین سال بارهمه به منزل مقصود برسد.به امید سال خوب وخوش برای همه هموطنان.

لشکر کشی ششم جدی 58

لشکر کشی ششم جدی 58 

 

امروزشش جدی 1392 است. درست درهمین روزدرسال 1358 اتحاد جماهیرشوروی، لشکرکشی بی نظیری را درافغانستان، راه اندازی کرد. البته این رویداد، با پیشینه تاریخی خود قابل بررسی است.نگاه تاریخی ششم جدی درمقیاس بومی و جهانی مورد مطالعه می تواند قراربگیرد.درسال1964 با استفاده ازفضای تازه دموکراسی درکشور، حزب چپ گرایی مارکسیستی وابسته به اتحاد جماهیرشوروی درافغانستان تاسیس گردید. رهبران چپ گرا بنام های نورمحمد تره کی، ببرکارمل،حفیظ الله امین میراکبرخیبرو..ازشناخته شده ترین کادرهای حزب دموکراتیک خلق افغانستان بشمارمی رفتند.این حزب دربسترتشکیلات خود با حمایت شوروی، دردوعرصه نظامی وملکی،کادرهای زیادی را تربیت و تولید کردند. داکترنجیب الله و دوستانش ازکادرهای پیسین این حزب دربسترتشکیلاتی شان بوده است. نکته جالب دردهه دموکراسی این بود که رژیم سلطنت نسبت به گروه های چپ، حساسیت کم تری نشان می داد.سردارمحمد داود خان علیرغم اینکه یک ساست مدارغیرکمونیست و مسلمان بود،با حزب دموکراتیک و هردوجناح آن" خلق و پرچم" روابط دوستانه ای داشت.

 

کودتای سفید سردارمحمد داوود خان درسال 1352 با حمایت جنرالان چپ و وابسته به حزب دموکراتیک خلق سازمان دهی شد. شکی وجود ندارد که داوودخان با قدرت و سازماندهی و تشکیلاتی حزب کمونیست  وابسته به شوروی، روی کارآمد و همین طوربا حمایت و سعایت این حزب، حکومت داوودخان به صورت بیرحمانه ای رهبران جنبش و نهضت اسلامی را سرکوب کرد.چهره های شناخته مسلمان چون نیاز و دوستانش توسط حکومت داوودخان به زندان و تعداد شان به صورت بیرحمانه ای شهید شدند. حکومت سردارمحمد داوود خان جنگ های زیادی علیه گروهای مسلمان راه اندازی کرد. حزب دموکراتیک خلق با اقتدارداوود خان درفکرتصفیه گروهای اسلامی برآمد و تاحدی بسیارزیادی دراین هدف موفق گردید. کودتای هفت ثور1357 معلول دو اشتباه تاریخی درمقیاس داخلی و خارجی باید باشد.درسطح ملی و نظام سیاسی، دو جناح خلق و پرچم  قدرت و نفوذ زیادی درعرصه های نظامی و ملکی دردرون حکومت داوود خان  را بدست گرفته بود.این مساله هیچ دلیلی جزاعتماد بدون مرزرییس جمهور، به حزب دموکراتیک خلق نمی توانیست داشته باشد.رهبر« حکومت جمهوریت»  سردار محمد داوودخان به حزب دموکراتیک خلق، ازبدو تاسیس تازمان کودتای 52 تکیه بسیاری داشت و با حمایت افسران این حزب، قدرت را به دست گرفت.

 

 پس ازکودتای بدون خون ریزی بازهم سردارمحمد داوود به عمق نقشه های این حزب پی نبرد و هم چنان با آنها نرد دوستی و با گروهای اسلامی راه دشمنی را درپیش گرفت.گذشته ازاین مولفه داخلی درساختارنظام جمهوریت و رفاقت بی چون چرای رییس جمهور داوود خان به حزب دموکراتیک خلق، اتخاذ سیاست غیردوستانه و مناقشه غیردیپلوماتیک درکاخ کرملین، نیزشرایط و زمینه های کودتای خونین هفت ثور57 را مساعد ساخت.شاید محبان رییس جمهوراین مساله را قبول نداشته باشند ولی این واقعیت دارد که سیاست تساهل و مدارا با حزب دموکراتیک خلق و جای گرفتن آنها درحساس ترین بدنه نظام سردار محمد داوود، سیاست اشتباه رییس جمهوربود. و حال درکاخ کرملین، جدال و مناقشه غیرموجه با لیونید بریژنیف رهبرمتکبرو قدرت مند اتحاد جماهیرشوروی را انداخته است. بریژنیف چیزی جز همان اطلاعات استخباراتی که اعضای حزب دموکراتیک خلق به سفارت شوروی درکابل و انتقال آن به مسکو را  به رییس جمهورنگفته بود.

 

اما می بینیم این رهبرپیر و متکبر، باواکنش شدید اللحن سردار محمد داوود، روبرو می شود هرکی، متن گفتگو را خوانده باشد نمی تواند آن را حمل بردرایت نماید. برخورد رییس جمهور دلیل برغرورافغانی دربرابررهبرمتکبر شوروی می توانیست باشد.اما این غرورازاین جهت خطرناک می نمود که عوامل حکومت مسکوبه تمامی ساختارنظام جمهوریت نفوذکرده بودند.و این البته  کاری است که خود رییس جمهورهمه آن شرایط و تسهیلات را دراختیارآنها گذاشته و حال که کارتقریبا ازکارگذشته، این گونه قهر و غرورافغانی و ملی خود را تبارزمی دهد، با این وضع دیگرهیچ امیدی به مسکونیست رییس جمهورخود به این مساله واقف گردید ولی زمان به سرعت می گذشت و چرخش یک صد هشتاد درجه ای رییس جمهورو روی آوردن به شاه ایران، پادشاه عربستان و.. دیگرنمی توانیست چاره سازباشد حتی گرفتاری رهبران حزب خلق و پرچم وکشتن آنها هم نمی توانیست جلو رویداد و کودتای هفت ثوررا بگیرد که نگرفت درهفتم ثور57 کودتا ی خونین علیه داوود خان راه اندازی شد.

عواملی که منجربه لشکرکشی شوروی درشش جدی 58 گردید

 

رویداد سیاسی و اجتماعی هرگزتک علتی نیست. برا ی خلق یک حادثه ده ها عوامل مریی و نامریی وجود دارد. ما دراین نوشته به دوحوزه و پیشینه تاریخی اشاره می کنیم پیشینه تاریخی قبل ازلشکرکشی را بصورت گذ را اشاره کردم و گفتم که رییس جمهورسردارمحمد داوودخان ازابتدای تاسیس حزب خلق و پرچم با رهبران این دو جناح رفیق و متحد بود و کودتای پنجاه دو را بصورت مشترک و با همکاری هم دیگرراه انداختند. داوود خان رییس جمهورافغانستان، دوستی یک جانبه را با حزب کمونیست درپیش گرفت و راه رفتن درجاده یک طرفه را اختیارکرد.رهبران حزب دموکراتیک نه به رییس جمهوربلکه به سفارت شوروی درکابل وفا دارد بودند و اصلا رییس جمهورتوجه نداشت که آنها قصد سرشان رادارند.ازسوی هم قهرو مناقشه درکاخ کرملین با رهبری که نصف دنیا را درقلمرو خود دارد.حال رییس جمهور افغانستان که سوالات برژنیف  به رگ غیرتش برخورده و با قهرازکارکرملین خارج می شود و می گوید: دیگرهیچ گپی بین ما نیست که روی آن گفتگو داشته باشیم.

 

سال 56 و ابتداء سال 57 هرگزشرایط برای حکومت جمهوریت داوود خان، مناسب نبود.دوستی می گفت: سردارمحمد داوود خان آن قدربی اطلاع ازامورداخلی اردو و اداره اش بود که رهبران سیاسی مثل میراکبرخیبر،تره کی و..را دستگیرمی کند ولی حفیظ الله امین سازماندهی اصلی درداخل ارتش را آزاد می گذارد و همین آزادی وی سبب گردید که با ارسال نامه های به فرماندهان اردو، کودتای هفت ثوررا، به خوبی راه اندازی کرد. جنرال عبد القادردرخاطرات خود همه جزئیات روزکودتا را هف ثور را، شرح می دهد و ازنقش خود درنیروی هوایی حرف می زند.کودتا علیه داوود خان به بد ترین صورتش انجام شد.اما رهبران کودتا ظرفیت حل مناقشات داخلی و اداره حکومت افغانستان را نداشتند. همان گونه که اشاره کردم. ازهمان آغاز، حزب دموکراتیک به صورت دوشاخه ای و دو جناحی رشد کرد.این شاخه به مثابه نیزه های بران می نمود که می توانیست به قلب و جگریکی وارد شود که شد. پس ازکودتا هفت ثور57 رقابت و دشمنی درحزب دموکراتیک به اوج خود رسید اولین قربانی رهبرکبیرحزب، نورمحمدتره کی می شود.

 

 

خنجرنفاق برقلب وی وارد می شود.حفیظ الله امین معلم کبیرشان را کشت و قدرت را به دست گرفت ولی وی نسبت به اکثر رهبران حزب دموکراتیک خلق به خصوص جناح پرچم به شدت بد بین دیده می شد. ازسوی هم اوضاع افغانستان به صورت بسیارترسناکی به زیان سیاست مهندسی شده کرملین پیش می رفت. عصر، عصررقابت های هولناک دو ابرقدرت شرق و غرب درتمامی دنیا است شوروی نمی خواست به این آسانی ازمیدان رقابت عقب نشینی نماید که نمی کرد.شوروی درشرایطی قراردارد که میدان های زیادی را درآفریقا، خارورمیانه، شمال آفریقا به تسخیرخود درآورده است و هیچ دلیلی ندارد که درافغانستان کوتاه بیاید. شوروی به همین علت که افغانستان را باید دراختیارخود داشته باشد حال این تصرف و کنترل توسط عوامل بومی شان غیرممکن است، لشکرکشی شش جدی 58 را به عنوان یک"گزینه تحمیلی"  انتخاب کرد. این گزینه باید به اتحاد جماهیرشوروی تحمیل شده باشد.روسها نمی خواست که با چنین وضعی روبرو شود ولی اوضاع افغانستان و دخالت های بی پایان غرب و آمریکا و متحدان شان درمنطقه،  شورویها را ناگزیربه دخالت مستقیم کرد .

 

و این شد که افغانستان درششم جدی 58 با ترسناک ترین لشکرکشی، روبرو شد. پس ازاشغال افغانستان ابعاد جنگ به با لاترین حدی خود بیش ازیک دهه ادامه یافت. سرانجام شورویها با جهاد مردم افغانستان، شکست خورد.مخاییل گورباچف رییس جمهورشوروی ازتحولات افغانستان به عنوان زخم چرکین یاد کرد و با صراحت و قاطعیت « گزینه خروج» را درپیش گرفت. « گزینه صفرشورویها» درافغانستان ازسوی مردم با کمک بلوک غرب و کشورهای متحد آمریکا، به شورویها، امرناگزیرشد.روسها کشوررا اشغال کرد و لی پیامدهای آن درتاریخ افغانستان فوق العاده سنگین بود. باخروج روسها ازافغانستان بازهم مردم با گرفتاریهای بی شماری روبرو شد.حکومت ناموفق مجاهدان و جنگ های داخلی، ظهورطالبان ازجمله رویدادهای است که درافغانستان پیش آمد.

 

دنیا ازحکومت مجاهدا حمایت نمی کرد طالبان را برای نابود شان ساخت.این گروه هم به دلیل پیچیده گی مسایل تبدیل به ابزاردست القاعده گردید. القاعده دوست دیروزغرب،حال تبدیل به دشمن قسم خورده آن شده است که رویداد هولناک یازده سپتامبر2001 را برای آمریکا خلق کرد.طالبان درافغانستان بیش ازنود درصد خاک افغانستان را گرفت ولی کاملا به اسارت فکری و ایده لوژی القاعده درآمد. و به همین دلیل امارت شان را قربانی القاعده کرد.

 

حال دهه دموکراسی را داریم مردم نگران است که گزینه صفرغرب ازنوع گزینه صفرشوروی نشود .مردم دوست دارند که رییس جمهورشان سیاست قهرشان را تبدیل به سیاست آشتی و دوستی نماید این گونه خشم ها پیامد خوبی برای مردم افغانستان نداشته است. گزینه صفر و ترک کامل غرب ممکن است تکرارتاریخ را درپی داشته باشد. طالبان دوباره جنگ های ویران گر را به قصد گرفتن کابل مرکزقدرت سیاسی آغازنماید.لشکرکشی شش جدی برای شوروی، گزینه تحمیلی بود که  پایانش تبدیل به  گزینه صفری ازافغانستان شد.همه امید دارند که تاریخ دهه نود درافغانستان تکرارنمی شود ولی این امید بسته به شرایطی دارد که باید برآورده شود یکی ازآن شرایط واصلی ترین آن  امضای "موافقت نامه امنیتی" با آمریکا است.افغانستان درچهاردهه ازتاریخ معاصر خود این فرازو نشیب های کم نظیررا طی کرده است که برجسته ترین آن یکی همین لشکرکشی ششم جدی 1358 باید باشد.

والسلام     

نظرسنجی های انتخاباتی


نظرسنجی های انتخاباتی

 

درطی سه ماه گذشته سه نظرسنجی درمورد نامزدان انتخابات، صورت گرفته است. دو نظرخواهی را شبکه طلوع با نهادی خارجی بنام آرتی انجام داد و نظرسنجی سومی را یک نهاد خارجی بنام " نهاد دموکراسی بین الملل" انجام داده است. درهرسه نظرسنجی، داکترعبدالله عبدالله به عنوان پیشتازاعلام شده است.این صدرنشینی به لحاظ تبلیغاتی برای هرنامزدی،اهمیت فوق العاده دارد.درآمریکا بزرگترین دموکراسی دنیا پس از هند، این گونه نظرخواهی قبل ازانتخابات را همیشه داریم.موسسه گالوپ،معتبرترین نهاد نظرسنجی به دقت نظرخواهی پیش از انتخابات را بصورت متناوب انجام می دهد کسی تاحالا خبرندارد که این نهاد نظرسنج، در محاسبات و پیش بینی های خود اشتباه کرده باشد. گالوپ با تکیه به نظرات مردم، رییس جمهورآینده آمریکا را ازقبل اعلام می کند و درست همان کسی رییس جمهورمی شود که درنظرسنجی گالوپ پیشتاز و صدرنشین بوده است.پیشتازانتخابات برنده انتخابات شناخته شده است.حال همین رویه را درافغانستان نهادهای که تخصص درامر انتخابات دارند را درپیش گرفته اند علیرغم انتقادات بازهم نمی شود که کارآنها را تمام نادرست دانیست.نه هرگزچنین نیست این واقعیت دارد که دکتورعبدالله بشترین هواداران را درسراسر کشوردارد.

 

درهرسه نظرسنجی داکترعبدالله درهشت زون و بیست چهارولایت مقام اول را داشته است البته درنظرسنجی "موسسه دموکراسی انترنشنال" درولایات شرقی دوکتوراشرف غنی احمد زی پیشتازشناخته شده است اما درولایات مرکزی و زون مرکز، درولایات غربی زون غرب درولایات شمالی زون های شمالی و درولایات جنوبی زون جنوب، می بینیم که بالاترین رای به داکتر عبدالله داده شده است. درکل دردو نظرخواهی 27 درصد عبد الله نسبت به همه نامزدان پیشی گرفته است و درنظرسنجی سومی 31 درصد نسبت به سایرنامزدان جلومی باشد و نفردوم دراین نظرخواهی اشرف اغنی احمد زی است که در درنظرسنجی ها ی قبلی 19 درصد و درنظرخواهی سومی 25 درصد اراء مردم را با خود داشته است. این گونه کارها درامر انتخابات کاری درستی است و میزان علاقه مندی و ضریب مشارکت مردم را به صورت خوبی بالا می برد این مساله برای ما خیلی جالب است که درحال حاضر، بیش از82 درصد مردم گفته اند که درانتخابات شرکت می کنند.کاربهترازاین چه می تواند باشد که درانتخابات 93 با چنین علاقه مندی گسترده ای روبرو شویم.

 

فواید نهفت در نظرسنجی های انتخاباتی

 

مولفه های زیادی درچنین نظرسنجی ها نهفته است که نگاهی به آن می تواند ممد برگزاری انتخابات خوب درافغانستان شود. اولین تاثیر مثبت نظرسنجی ایجاد یاس و نا امیدی دشمنان مردم افغانستان باید باشد. مردم افغانستان دشمنانی کمی ندارند. آنها همیشه تلاش کرده اند که اوضاع امنیتی و زندگی مردم درهم کوبیده شود و درافغانستان همیشه جنگ و خون ریزی ادامه داشته باشد استخبارات منطقه، عوامل بومی آنها درافغانستان چنین وضعیت نا بسامان را برای ما خواسته و می خواهند انتخابات یگانه پاسخ مفید برای خنثی کردن توطئه نا امنی درکشوراست. این مساله وقتی نمایان می شود که ما به مردم افغانستان و به افکارعمومی نشان دهیم که انتخابات برگزارمی شود و بیش از82 درصد مردم افغانستان علاقه مند شرکت درانتخابات هستند خوب این شورو هیجان اندکی نیست که مردم درشرایط نه چندان مناسب کشور، درروز انتخابات بیش از82 درصد درپای صندوق های رای حاضر شوند.این کارها را همین نهاد های تخصصی و مسلکی درامرانتخابات بخوبی می توانند انجام دهند.سه نظرسنجی درمدت سه ماه ازثبت نام نامزدان و اطلاع رسانی به مردم افغانستان کاری خوب و مفیدی می باشد. وقتی که اعلام می شود که بالای هشتاد دو درصد مردم درانتخابات حاضرمی شوند دراین صورت برای دشمنان مردم افغانستان دیگرچیزی نمی ماند.

 

آنها را درواقع این گونه نظرسنجی ها و افکارعمومی مردم خلع سلاح می کنند.مردم درانتخابات شرکت می کنند و برخلاف خواست آنها به پای صندوق های رای می روند و رییس جمهوربعدی کشوررا برمی گزینند آیا حرف تلخ ترازاین برای دشمنان مردم افغانستان وجود دارد که مردم درانتخابات با این گسترده گی شرکت نمایند. گذشت  از نا امیدی دشمن، امید به زندگی نیزازدیگرمولفه های تاثیرگذاراست که مردم با مشارکت گسترده درانتخابات آن را به نمایش می گذارد. گفته شده است که مردم افغانستان چندان امید به آینده و زندگی ندارند موج بزرگ مهاجرت به خارج و آواره گی و عدم تمایل بازگشت به وطن و ده ها دلیل را برای اثبات نا امیدی آورده است البته همه آن مسایل واقعیت دارد.حکومت درطی دوازده سال گذشته کاردرخورشان مردم افغانستان را نکرد.دست آورد های داشته ایم ولی بد بختی ، گرسنگی و آواره گی ما ازبین نرفته است. بسا درمواردی سقف آواره گی و دربدری مردم زیاد ترهم شده است.حال با نشراین گونه نظرسنجی ها می توان به مردم امید خلق کرد که به آینده شان امید وارباشند و به امنیت و ثبات درکشورشان دلبسته شوند.این خیلی عالی است که مردم اعلام نمایند که بالای هشتاد درصد درانتخابات شرکت می کنند.این نشانه امید به آینده می باشد و نظرخواهی ازمردم درامرانتخابات ،نشان می دهد که مردم افغانستان علیرغم گرفتاریهای کلان بازهم به سرنوشت شان دلبسته و به آینده خود امید وارهستند.

 

 نکته سومی که می توان ازنظرسنجی ها بدست آورد این است که خود نامزدان با صلاحیت می توانند انرژی بگیرند و با تمام وجود برای پیروزی شان تلاش نمایند.فعال شدن و بکارگیری انرژی و توان انتخاباتی هرنامزد می تواند شورو شوق ایجاد نماید و مردم را تشویق و ترغیب درپای صندوق های رای نماید.یازده نامزد ریاست جمهوری و هزاران نامزد شورای ولایتی می توانند،موج بزرگی ازحرکت را درمردم ایجاد نمایند البته گفته باشم که نظرسنجی ها این تبعات را درهرجای داشته است.درانتخابات آمریکا و شاید درهرانتخابات شفاف و قانونمند دیگر، به وضوح تاثیرنظرسنجی ها را شاهد بودیم. وقتی که " موسسه گالوپ" درمورد نامزدان دو حزب جمهوری خواه و دموکرات، دررقابت های درونی شان، نظرخواهی مردم را منتشرمی کند ، درواقع سرنوشت نامزدان توانا و نا توان را به نمایش می گذارد. شعور و رای مردم واقعا تاثیرگذار و سرنوشت سازاست.فواید نظرسنجی درهرسه مرحله برای کاندید های ریاست جمهوری افغانستان، همه آن تاثیرات که برشمردم را دارد.

 

دراین میان شانس پیروزی تکت داکترعبدالله به عنوان نامزد پیشتاز بالا می رود، شهرت وی را درسطح ملی به اوج می رساند درنظرخواهی می بینیم که بالای نود درصد مردم افغانستان با نام داکترعبدالله آشنایی پیداکرده اند البته نامزدان دیگرهم، هرکدام به تناسب موقعیت و جایگاهی که دارد، برای مردم افغانستان معرفی می شوند.نتیجه اینکه نظرسنجی این فواید را درپی دارد.دشمنان مردم افغانستان مایوس می شود،انگیزهای بسیارقوی برای مردم درانتخابات ایجاد می شود.نامزدان با صلاحیت نیزتقویه و انرژی از نظرمردم می گیرند و برای مردم امید به آینده خلق می شود و ده ها نمونه دیگری را می توان درامرنظرسنجی برشمرد.این ها فواید مهمی است که ازچنین نظرخواهی ها بدست می آید البته شاید رده های پاین ازلیست را هم ناراحت و منزجر نماید و شاید هم کسانی را که پیروزی شان را حتمی اعلام کرده بود را نیزمتاثرنماید که چرا درردیف و شماره های بعدی قرارگرفته اند.

 

ازچهارشرط، دو تا قبول شده است


 ازچهارشرط، دو تا قبول شده است

 

دیروز رییس جمهور کشور،دریک نشست خبری درمورد سند همکاری های امنیتی صحبت داشت.ایشان دراین گفتگوی رسانه ای به موضوعات مهمی اشاره داشت ازجمله به پرسش خبرنگاران درمورد امضای موافقت نامه امنیتی پاسخ داد. خبرنگاربی بی سی به نقل ازرییس جمهورگفته است: که رییس جمهورافغانستان درنشست خبری اعلام داشت که دوشرط افغانستان را آمریکا پذیرفته است.رییس جمهورچهارشرط درمورد امضای سند همکاری داشت حال ازاین چهارشرط دوتای آن پذیرفته شده است و دو شرط دیگرباقی مانده است.شروطی که پذیرفته شده ازنظررییس جمهور مایه خرسندی باید باشد و این خود یک نوع پیشرفت دربن امضا را نشان می دهد.شروط رییس جمهورکه پس از برگزاری لویه جرگه مشورتی مطرح شد عبارت از تضمین شفافیت انتخابات و عدم مداخله خارجیها درامرانتخابات، شروع گفتگوی های صلح بین افغانستان و طالبان، عدم بازرسی و تفتیش ازخانه های مردم که مورد شک و ظن باشد و شرط چهارم هم این گونه اعلام شد که آمریکا باید زندانیان گوانتوناما را آزاد نماید. دیروز رییس جمهور ضمن تاکید برمفید بودن سند همکاری های امنیتی و دفاعی گفت که: آمریکا ازاین کشوربیرون شدنی نیست. ایشان برای اثبات این مطلب اشاراتی داشت به ساخت سازهای گسترده آمریکا در پایه گاه های نظامی درهلمند،بگرام،قندهار و..رییس جمهوراین گونه استدلال داشت که نیروهای رفتنی از افغانستان این همه پایه گاه های عظیم درافغانستان تاسیس نمی کنند.کاریکه آمریکاییها درافغانستان کرده و تاسیسات نظامی که آنها درکشورساخته بهترین دلیل است که آنها ازافغانستان خارج نمی شوند.

 

البته رییس جمهوربارها به این مساله اذعان کرده است که آمریکا از افغانستان خارج نمی شود.سخنان رییس جمهورمی تواند براساس اطلاعات دقیق ازنیت آمریکا درمنطقه باشد و یا هم دلایلی دیگری دارد که گفتنش به مردم شاید مناسب نباشد. بهرحال این مساله که نیروهای آمریکایی درافغانستان بعد ازسال2014 می ماند ازنظر رییس جمهور، یک امر مسلم است ایشان دیروزهم به خبرنگاران غیردولتی به همین نکته اشاره داشت و تاکید داشت که دوستان؛ آمریکا از افغانستان بیرون نمی شود بنابراین ما پای شروط تاکید می  کنیم.رییس جمهوردرسخنرانی لویه جرگه مشورتی به این مساله اشاره داشت که آمریکا می خواست حضورشان را درچارچوب همان پیمان استراتژیک که درسال گذشته امضا شد، را توجیه نماید ولی ما آن را قبول نکردیم و خواهان تهیه اسناد جداگانه با آمریکا ییها شدیم. آنها این پیشنهاد افغانستان را قبول کرد و حال این موافقت نامه تهیه شده است.  البته برای تهیه آن زمانی زیادی درنظرگرفته شد.هجده ماه گفتگو درمورد تهیه سند همکاریهای امنیتی، زمانی اندکی نیست.دیروز رییس جمهوربگونه ای با خبرنگاران صحبت داشت که گویا این سند امضا شدنی است و چند شرط افغانستان پذیرفته شده است.رییس جمهوربه گونه افشا گرانه درمورد تعریف تروریزم ازسوی آمریکا نیز اشاره داشت.

 

تعریف تروریزم

 

رییس جمهور همان گونه که اشاره شد درمورد تروریزم مطالبی نسبتا افشاگرانه ای را مطرح کرد.وی دراین نشست خبری به خبرنگاران گفت: آمریکا تعریف دیگری ازتروریزم دارد کسانیکه مکتب را بسوزانند خانه مردم را آتش بزنند مردم افغانستان را بکشند، ازنظر آمریکاییها تروریست گفته نمی شوند. آنها تنها به کسانی ترورییست می گویند که حمله به سفارت آمریکا،پایگاه های نظامی شان و..داشته باشند و به این دسته از انتحاریها تروریست می گویند.این مضمون سخنان رییس جمهورکرزی درجمع خبرنگاران درمورد تعریف ازتروریزم بود.من دیروز دریک مقاله ای به این مساله اشاره کردم که ازسال 2005 به بعد تعریف تروریزم ازنظرغرب و آمریکا فرق کرده است نوع ادبیات سیاسی و نوشتاری شان نشان می دهند که آنها به گروه طالبان تروریزم نه، بلکه عنوان شورشی را خلق کرده اند. گروهای شورشی درواقع اصطلاحی است که پس ازسال 2005 به بعد درمحافل غرب رایج شد. خوب این همان حرفی است که رییس جمهورکرزی به آن اشاره کرده است. کسانی تروریست گفته می شوند که منافع آمریکا را درافغانستان هدف قراردهند.القاعده به همین علت تروریست است که دشمنی با آمریکا را درپیش گرفته است. یک وقت خبرنگاری ازمن می پرسید که طیاره های بی سرنشین چرا تنها مراکزمرتبط به گروه حقانی را هدف قرارمی دهند و به دیگرمراکز طالبان درداخل افغانستان و یا درخاک پاکستان کاری ندارند. پاسخ سوال خیلی روشن است.

 

همان گونه که رییس جمهور به دیدگاه آمریکا درمورد تروریزم پرداخته است، شبکه حقانی به دلیل اینکه مراکزنظامی و سفارت آمریکا را درداخل افغانستان مورد حمله قرارداده، آنها متقابلا مراکز،فرماندهان و پایگاه شبکه حقانی را مورد هجوم قرارمی دهند و به همین دلیل است که آمریکا هروقت صحبت مذاکره را مطرح می کند هرگزنگفته است که گروه حقانی هم باید شامل مذاکره شود.علت مساله همان است که گروه حقانی، گره خورده به شبکه القاعده است.رییس جمهورانتقاد و خورده گیری که به آمریکا دارد را درست می دانیم حقیقت مساله همان است که ایشان گفته است.پاکستان به خوبی برای آمریکا وغرب تفهیم کرده که طالبان تروریزم نیست آنها یک جریان بومی می باشند که  به منافع آمریکا درهیچ جای کار ندارند و حمله نمی کنند اما به صورت بیرحمانه به مراکزدولتی افغانستان حمله می کنند طالبان گروه شورشی می باشند و برای رسیدن به قدرت تنها و تنها در داخل افغانستان مبارزه می کنند و هرگزکاری به منافع آمریکا درداخل و خارج ندارند.حال آمریکا ییها همین حرف را به رییس جمهورکرزی گفته اند که ما این تعریف را ازتروریزم داریم. البته انتقاد رییس جمهوربه آمریکا درست است و تعریف شان ازتروریزم بسیارغلط و نادرست است و لی ازسوی هم رییس جمهورما تعریف مشخصی ازطالبان ندارد و ازتروریزم ندارد.

 

این انتقاد به آمریکا وارد و موجه است که طالبان را تروریزم نمی داند وازآنها به گروه های شورشی نام می برد عین همین اعتراض ازسوی رسانه ها به رییس جمهورکرزی هم شده اند که ایشان طالبان برادران ناراضی  گفته است. هیئت شورای عالی صلح درشورای امنیت دربروگسیل درقطر درپاکستان و درهرجای دربدر رفته است.لیستی ازطالبان را با خود داشته و بارها ازآمریکاییها خواسته است که آنها را ازلیست سیاه شان بردارند.احزاب سیاسی، گروه های مدنی بارها به رییس جمهورکرزی اعتراض کرده اند که چرا زندانیان طالب به فرمان رییس جمهورآزاد می شوند؟ و تعداد زیادی از آنها با دلایلی ثابت شده که به میدان جنگ با حکومت افغانستان رفته اند.آقای فاروق وردک همیشه ازطالبان به عنوان جریان بی تقصیریاد کرده است و آنها را درتمامی موارد تبریه کرده است وی بارها گفته است که طالبان مسوول انفجارات، آتش زدن مکاتب و مسمومیت و راه گیری و.. نیستند این جنایت ها را کسانی دیگری انجام می دهند ولی بنام طالبان تمام می شود آنها بی گناه هانی هستند که زبان ندارند تا خود را تبریه نمایند.

 

 

منتقدین حکومت، گروهای مدنی یک چنین ابرازنظرهای شجاعانه آقای وردک را ناشی ازسوی خود رییس جمهوردانسته اند وقتی خود مقام ریاست جمهوری طالبان را برادربخواند و آن همه تلاش هارا به خاطرشان درسطح ملی و بین المللی داشته باشد،دیگرچه جای گیله ازآمریکا و فاروق وردک می تواند وجود داشته باشد.تعریف تروریزم ازسوی آمریکا امرغلط و جفا درحق مردم است که قاتلان مردم افغانستان را تروریزم نمی داند رییس جمهوردراین مورد حرفی درستی درمورد شان گفته است اما این کاری است که خود رییس جمهورهم درمورد طالبان داشته است.ازچهارشرط مطرح شده رییس جمهوریکی آزادی زندانیان طالب از زندان گوانتونما گفته شده است.غم شریکی بالاترازاین را می توان درمورد طالبان سراغ داشت. حالا دو شرط رییس جمهورازسوی آمریکا قبول شده است دو شرط دیگر باقی مانده است. ببینیم در روزهای آینده چه رویدادهای درمورد شروط و سند همکاری های امنیتی پیش می یاید. مردم افغانستان انتظاردارند که رویداد ها درجهت امضای سند همکاری بین مقامات دوکشور باید باشد.