نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی
نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی

افغانستان- افغانستان وسالهای بیش رو

افغانستان وسالهای پیش رو

 

گفتگوها، درآمریکا نشان می دهدکه پیمان وتعهد استراتژیک الزام آور بین آمریکا وافغانستان ، مشکل است که به نیجه برسد زیرا آمریکا ییها به وضوح به هیئت افغانی به ریا ست آقای اسپنتا مشاور امنیت ملی رییس جمهورکرزی گفته است که پیمان ومعاهده پروسه دشواری است که باید کنگره آمریکا آن را تایید نماید وازجانب دیگر الزامات عملی و تعهدات مالی را نیز درپی دارد که برای آمریکا باشرایط سختی اقتصادی که دارد ، عملی کردن آن دشواراست آمریکا ییها درحد یک بیانیه وسند که تعهدات مالی درپی نداشته با شد می خواهد با افغانستان دراین مورد کنار بیاید . روزنامه وال استریت جرنال به نقل ازتحلیل گران آمریکایی گفته است که افغانستان درحال حاضر دارای چنان اهمیت استراتژیک نیست که بخاطر آن این همه مصارف صورت بگیرد.

ازجانب دیگر نگاهی ،به تلفات نظامی که دراین مقاله به آن اشاره گذرا خواهد شد ، سالهای پیش رورا برا ی ما در2014 وپس ازآن را  ترسیم می کند.       

درقریه ای دور افتاده " حسن خیل وزرین زری " درتنگی سیدآباد ولایت وردک، فاجعه وتراژیدی خونینی برای آمریکا ییها پیش آمد . هلیکوپترکبرای چنوک ازنوع سی.اچ 47 که با آر.پی.جی. ملا محب الله درساعت ده پنجا دقیقه شب شب شنبه  ششم اگوست 2011 سرنگون شد، یکی ازخونین ترین حادثه، هوایی جنگ ده ساله" نا تو" درافغانستان قلم داد شد. سی یک نفرکه بیست دونفر آنها از" تیم ششم عملیات ویژه" اردوی آمریکابود که درجریان کشتن اسامه بن لادن دردوم می 2011 درهیبت آباد اسلام شرکت داشتند،درواقع از همین تیم ششم بود البته گفته شده است که افرادکشته شده همان افرادی نبود ند که اسامه را کشتند بلکه کشته شده های سقوط هلیکوپتر چنوک ازهمان واحد کماندوی بود. بهر صورت این همه کماندوی ورزیده آمریکایی به اضافه مترجم رهنما وسگ جستجوگر وهفت کماندوی افغانی ، حقیقتا ضربه گیج کننده برای مقامات سیاسی ونظامی " ناتو" وآمریکا محسوب می گردد. عبدالرزاق فرمانده نظامی درمنطقه سیدآباد ، شهید الله شهید سخن گویی والی میدان. محمد صابر شاهد محل و ساکن سیدآباد همه گفتند که هلیکوپتر باشلیک آر.پی.جی. سقوط کرد. بدنبال همین حادثه درفردای آن بازهم هلیکوپتر دیگری ازنوع چنوک سی.اچ 47 در شرق کشور ولایت پکتیکا فرود اضطراری یعنی سقوط کرد . سایت بی.بی.سی. این آمار را درموردتلفات وسقوط هواپیما های نا تو درافغانستان ثبت کرده است.

" در ابریل 2005 سقوط چنوک درولایت غزنی منجربه کشته شدن پانزده نفر کماندو گردید.درجون 2005 درولایت کنرهلیکوپترچنوک سقوط کرد وشانزده نظامی کشته شدند . درسال 2006 درشرق کابل هلیکوپترچنوک سرنگون شد وده نفر تلفات برجای گذاشت. دراگوست 2008 باسقوط هلیکوپتر، ده نفر ازکماندوهای فرانسوی کشته شد. درستامبر 2006 دراثرسانحه هوایی یازده نفر بریتانیایی جان خودرا ازدست دادند ودر اگوست 2006 درنزدیکی شهر هرات هفده سرباز اسپانیایی با سقوط هلیکوپتر،جان باختند0 "

 اینها اماروارقام هلیکوپتر های " ناتو" وایساف است که  سرنگون شده وتلفات بسیار ویرانگری درپی داشته است دها نفر ازنیرهای زبده نظامی کشته وخسارات مالی وتخنیکی هنگفتی را به بار آورده برخی امار نشان می دهد که ازسال2001 تاکنون که اگوست 2011 است. دها، هواپیمای نظامی " ناتو" وایساف در افغانستان سقوط کرده که عمده ارقام ازهواپیماهای بدون سر نشین می باشد. درکناراین ضایعات سنگین هوایی جنگ افغانستان ، خسارات نیروهای زمینی نیز کم نبوده، تلفات نیروی انسانی تا پنجم اگوست 2011 ، دوهزارششصد پنجا پنچ نفر ذکرشده که تنها سیصد هفتاد چهارنفر مربوط سال جاری است. وخسارات بزرگ لوجستکی هرکدام به نوبه خود بسیار وحشتناک ودردآوربرای جامعه جهانی می باشد به آتش کشیده شدن صدها تانکر سوخت درخاک افغانستان وپاکستان چیزی ساده ای نیست که آن رامورد محاسبه ومطالعه قرار نداد واز آن بی تفاوت گذشت . من معتقدم که جامعه جهانی تمامی این اتفاقات درخاک افغانستان برای افغانستان را بررسی ومطالعه می کنند وآن را بامیزان دست آوردهای سیاسی ، حقوق بشر ، دموکراسی، وارزشهای مدنی وحکومت داری خوب درافغانستان سنجش خواهد کرد ودرقبال آن تصمیم گیری می کنند .  خرج ملیاردها وملیارد ها دالر که دست رنج ومالیات شهروندان شان می باشد بخاطر چشم وابروی کسی درافغانستان وحکومت مافیایی وفاسد نیست.بلکه نیت ها ومقاصد دیگری دراین کشور وجود داشته که برای تحقق آن این سرمایه گذاری سنگین صورت گرفته است انچه را که ما میفهمیم عمده این اهداف بامردم افغانستان مشترک است یعنی خواست جامعه جهانی ومردم افغانستان یکی بوده .مبارزه باتروریزم ، دموکراسی ، حقوق بشر، آزادیهای مدنی، حقوق اقلیتها، حقوق زنان و.. درواقع مطالبات وخواست مشترک مردم افغانستان وجامعه جهانی بود که به خاطراو قربانی صورت گرفته است حال اگرنظام  سیاسی درافغانستان دراین تعهدات خود صادق نباشد ورژیم کابل تبدیل به یک حکومت بی بند بار غیر متعهد شود که دوستان، متحدانش تبدیل به دشمن ودشمنان مردم افغانستان برادران ودوستانش باشد دراین صورت جامعه جهانی که براساس فیصله های قانونی وارد افغانستان شده ، بدون شک برخواهد گشت که این بازگشت هم اکنون آغاز شده وسیمای افغانستان بعد از2014 ازهم اکنون روشن می باشد.

روند کنونی نشان می دهد که جامعه جهانی درافغانستان متحد قابل اعتمادی ندارد وهمه سرمایه گزاری دراین کشور به باد هوا رفته است فکر نمی کنم که دیگر آنها دراین کشور دلی خوشی داشته باشند رییس جمهوری آمریکا درمراسم خروج نیروهایش که ازبیست جولای 2011آغاز گردید گفت که استراتژی خروج ازافغانستان مطابق جدول وبرنامه به پیش می رود وهیچ  تغییری در آن رو نما نمی شود وی اضافه کرد که " سربازان ما پولیس افغانستان نیست که امنیت شهرها ی افغا نستان رابه عهده بگیرد. آقای اوباما درمورد مصارف هنگفت درافغانستان گفت ” که ما این پولها را درخود آمریکا وبرای پروژهای داخل آمریکا باید بمصرف برسانیم. بنابراین تا ختم سال جاری ده هزار نیروی آمریکایی خاک افغانستان را ترک وتانیمه سال 2012 حدود سی سه هزار سرباز،ازافغانستان خارج خواهد شد وبقیه نیروها تا سال 2014  مسئولیهای امنیتی را تماما به نیروی های افغان واگذار می کنند.

 غرب جامعه واقع گرا ورئالیست است کاریرا که می خواهد انجام دهد اما اگر بابن بست درانجام کار مواجه شود بدون تردید دراد امه آن تجدید نظر ومطالعه بیشتری می کند وچه بسا بطورکلی آن پروژه را کنار می گذارد . درسال 1993 آمریکائیها تصمیم گرفت که در"موگادیشو" پایه تخت سومالی عملیات کند وبا هلیکوپترهای توپ دار به قصد نابودی گروهای مسلح وشورشی ، حمله کرد اما حملات ناکام ماند وهلیکوپترها سرنگون شد وسربازان آمریکایی کشته وجنازه های شان درخیابان ها، مورد اهانت قرارگرفتند با پیش آمد این حوادث بدون اینکه به غرور ابرقدرت بودن شان لطمه ای واردشود ودچار سرشکستگی گردد .عملیات را برای همیشه متوقف کرد .درسال 1980 برای نجات جان گروگانهای خود درتهران می خواست عملیات نظامی انجام دهد که هلیکوپترهای شان درشرق ایران درصحرای طبس باطوفان  شدید شین مواجه شد وعملیات با شکست روبروگردید ودیگر به صورت کلی از ادامه چنین کاری صرف نظر کرد.

درجنگ ویتنام نیز چنین شد شرایط به گونه ای پیش آمد که دیگر آمریکائیها نمی توانیست جنگ ویتنام را، به پیش ببرد وآن را اداره کند ویتنام شمالی درتصرف کمونیستهای وابسته به مسکو بود آمریکائیها درویتنام جنوبی بود وقتی تصمیم گرفتند که خارج شوند، شبیه همین حرف های که الان درافغانستان می گوید، همین صحبتها را میکرد که ما مردم ویتنام را تنها نخواهیم گذاشت وازآنها دربرابر کمونیزم حمایت می کنیم اما دیدیم وقتی که ازویتنام برون شد حتی پشت سر خود نگاه هم نکرد بدین سان ویتنام تماما درکام کمونیستها سقوط کرد . بنا براین تکرار تاریخ ممکن است واین خود آمریکائیها است که اعتراف می کند که باخروج نیروهای روسی ازافغانستان درآخر دهه هشتاد افغانستان را تنها گذاشت که بدنبال آن" القاعده، طالبان" این سرزمین را گرفت وعلیه آمریکائیها عملیات انتحاری را آغاز کرد وفاجعه یازدهم ستامبر2001 را برای شان خلق کرد . گرچه صورت ظاهر قضایا این است که غرب پس ازسال 2014 به یک نحوی در افغانستان می ماند اما قراین نشان می دهد که آمریکائیها تحمل این همه خسارات مالی را ندارد وازجانب دیگرحکومت کابل، متحد صادق برای غرب نیست.مصارف مالی درجوار تلفات نظامی بسیارسنگین است . سال یکصد بیست ملیارد دالر مصارف نظامی آمریکا درافغانستان براورد شده است .ازسال 2001 تاکنون کل مصارف نطامی آمریکا درعراق وافغانستان به یگ تریلیون رسیده . ازجانب دیگر بدیهای آمریکا به ارقام نجومی صعود کرده وامریکا یکی ازمقروض ترین کشورهای دنیا است که بدیهای خودرابه موقع پرداخت نکرده چیزی درحدود چهارتریلیون دالر آمریکا قرض دار است واین نکته را نیز باید بدانیم که افغانستان دردایره سیاست های خارجی دموکراتها قرارگرفته وپس ازسال 2014 به احتمال زیاد درهمین دایره خواهد بود زیرا اوباما دردور دوم شانس پیروزی بشتری نسبت به جمهوری خواهان دارد .سیاست خارجی دموکراتها با جمهوری خواهان متفاوت است  دموکراتها سیاست تهاجمی ندارد  بیش ترمی خواهد به مسایل داخلی آمریکا پرداخته شود . اینها همه تاثیرات خود را پس ازسال 2014 روی افغانستان می گذارد . خوشبینانه ترین حالت این خواهد بود که تعداد ازنیروهای آمریکایی درجاهای معینی درافغانستان بماند امابدون کم ترین ماموریت نظامی ، سایر نیروها باتمام سازبرک های خود خارج شوند . کنگره آمریکا درجون 2011 پیامدهای خروج نیروها را پس ازسال 2014 ببرسی گرفتند وازعواقب مالی آن برای مردم افغانستان، به شدت ابراز نگرانی کرد وگفت" که بیرون شدن نیروها تاثیرات مالی ناگواری برزندگی مردم افغانستان می گذارد.

عمده ترین وظیفه جامعه جهانی چنین تشخیص داده شده که یکصد سی سه هزار پولیس ویکصد هفتاد دوهزار سرباز اردو برای افغا نستان تربیت کرده وآموزش دهند.امااین اردو وپولیس به لحاظ کمی وکیفی چهره روشنی ندارد که مطمئنا روی آن فکرکرد.معاش وتجهیزات آن چه گونه تهیه وتدارک خواهد شد . ازمجموع بررسیها چنین استنباط می گردد که افغانستان پس ازسال 2014 با بحرانهای متعددی مواجه است بحران سیاسی، بحران مالی، بحران نظامی، بحران وچالشهای بزرگ امنیتی مداخلات همسایه ها بخصوص پاکستان درامور کشور و..ازجمله مسایل وموضوعات دشواری است. که سیمای پس از2014 افغانستان را، نشان می دهد البته طالبان دراین کشور حکومت نمی تواند اما جنگ ومصیبت دراشکال مختلف ادامه می یابد . 

امریکا- ده سال بس ازحملات یازده سبتامبر

ده سال پس از حملات یازده سبتامبر

 

آقای اوباما رییس جمهوری آمریکا ، خانم کلینتون ،آقای جوب آی دین معاون رییس جمهوری ، درآستانه دهمین سالگرد حملات یازدهم ستامبر که منجر به کشته شدن 3000 هزارنفر گردید ودومرکز تجارتی ،تبدیل به سیاه چاله شد امریکه درتاریخ آمریکا و درهیچ کشوری دیگری تاکنون رخ نداده.آقای اوباما گفت که گزارشات ، نشان می دهد که خطرات هنوز آمریکا ر اتهدید می کند خانم کلینتون وهمین طور اف.پی .آی. پولیس فدرال آمریکا اشاره داشتن که حدود یک ماه قبل سه نفر ازمناطق سرحدی بی قانون پاکستان که یکی ازآن سه تن تبعه آمریکا است ، وارد آمریکا شده .آقای جوب آی دین نیزاشاره به حضور تروریستان دراستانه یازدهم ستامبر درخاک آمریکا داشت اماجزئیات آن را مقامات استخباراتی وسیاسی آمریکا روشن نسا خته اند. پولیس فدرال گفته است که اعضای القاعده به دستور ایمن الظواهری بمنظور انتقام گیری وارد آمریکا شده آنها درنظر دارند که متروها رابمب گذاری نماید . اینها تماما حدث گمانهای مقامات سیاسی آمریکا بمناسبت سالگرد یازدهم ستامبر بود.البته ازسال 2001 تاکنون ازطرف القاعده حملات تروریستی درخاک آمریکا ،انجام نشده دلیل آن ناتوانی القاعده بوده درسال 2010 درشهر نیویورک ، فیصل شهزاد اصالتا پاکستانی وتبعه آمریکا، ماشین پراز مواد انجاری خود را نتوانیست منفجر نماید بدین سان درحملات انفجاری خود ناکام ماند.

 در حاشیه شهربرلین دو جوان یکی 24ساله اهل لبنان ودیگری مرد 28 ساله از غزه ،دیروز طی یک عملیات بسیار سهمگین پولیسی که صدها پولیس المان درآن شرکت داشتند، دستگیر شد وازمحل سکونت آنها مقادیر مواد کیمیایی که درساخت بمب مورد استفاده قرار می گیرد ، کشف گردید ونیز اسناد جعلی ازجمله پاسپورت های بلغاریایی نیز بدست آوردند وبدنبال آن مراکز اسلامی درمحل مورد تلاشی وباز رسی دقیق قرا گرفتند. ولی مقامات امنیتی المان علیرغم این تلاشها گفته اند که آنچنان خطر جدی امنیت المان را تهدید نمی کند. به نظر می رسد هر دومورد، تهدیدات امنیتی درآمریکا والمان که با سلولهای خفته تروریستی القاعده درآستانه ای دهمین سالگرد یازدهم سپتامبر، صورت گرفته، آن چنان حایز اهمیت نیست دلیل مساله نیز واضح است زیرا شبکه القا عده پس از ده سال با چالش عمده مواجه شده است.

درپاکستان نیز دراستانه سالگرد یازدهم ستامبر سه تن از رهبران القاعده شکارشد یونس الموریتانی وهمکارانش عبدالغفار الشامی ومسرا الشامی در شهر کویته پا کستان دستگیر شدند سازمان استخبارات پا کستان آی.اس.آی . اعلام داشت که دردستگیری این سه تن، سازمان جاسوسی آمریکا .سی.آی.ای. با آنها همکاریهای فنی داشته اند این موضوع نشان می دهد که علیرغم جدال پاکستان با آمریکاییها درمورد کشته شدن اسامه بن لادن در دوم می 2011 در ایبت آباد اسلام آباد، مقامات امنیتی پا کستان به دلایل سیاسی ومالی، همکاریهای عملی خودرا با سازمان استخبارات آمریکا درمورد شبکه القاعده، ازسرگرفته است. زیرا پاکستان اشد نیاز به پول دارد واین مساله برای پاکستان فوق العاده دشوار است که مبلغ هشتصد ملیون دولار ، ازدوملیارد کمک های امریکا را درسال ازدست بدهد. قطعا خواهیم شنید که آی.اس.آی پاکستان در ازا دستگیری سه کادر مهم القاعده موضوع هشتصد ملیون دولا را که به تاخیر افتاده بود حل خواهد کرد زیرا یونس الموریتانی فرد فوق العاده مهم برای شبکه القاعده بود وی ازطرف اسامه موظف شده بود که مراکز مهم مالی واقتصادی آمریکا را هم درپاکستان وهم خارج ازپاکستان درهم بکوبد.

بنابر این ملاحظه می گردد سازمان القاعده دارای سنترالیزم تشکیلاتی نیست به همین دلیل به راحتی شکار می شود، شبکه های آن درسراسر دنیا به صورت سلولهای خفته عمل می کنند . شما جریان بمب گذاری فیصل شهزاد را درنیویورک درنظر بگیرید قراین نشان می دهد که او به عنوان یک سلول خفته منتظر فرصت بوده و درموقع که خود مناسب دیده عمل کرده . ازطرف دیگر مراکز این سازمان در سرحدات پاکستان، توسط استخبارات آمریکاوغرب وبخصوص هواپیماهای بدون سرنشین دراین ده سال درهم کوبیده شده وچنین به نظر می رسد، سازمان تروریستی القاعده درطی این ده سال رو به زوال می باشد.

ازمجموع بررسیها به این نتیجه می رسیم که دراستانه ای دهمین سالگرد یازدهم سپتامبر، پاکستان سیاست جدال با آمریکا را درمورد شکارکردن اعضای شبکه القاعده کنار گذاشته وپس ازآن شاهد موج دستگیریها وترور رهبران القاعده درپاکستان خواهیم بود. گرفتاری یونس الموریتانی وهمکارانش عبدالغفار شامی ومسرا الشامی ، طلیعه همکاری دوباره استخبارات پا کستان با آمریکا است .درپایان لازم است که به صورت گذرا اشاره ای داشته باشیم به وضعیت مرگبار القاعده درسال 2011 . در می سال جاری رهبر این گروه اسامه بن لادن ،کشته شد به دنبال آن الیاس کشمیری درپاکستان کشته شد دراندوزی شیخ عمر عبد الرحمن البشیر به خاطر دست داشتن درانفجار جزیره بالی به حبس ابد محکوم شد درسال جاری محمد الباذل در سومالی کشته شد دریمن انور اولاکی نیز به دام تظاهرات آزادی خواهی مردم یمن گرفتار آمده دیگر کسی به سخنان وی گوش نمی دهد به علاوه اینکه درشهر" زنگه بار" یمن اعضای القاعده توسط هواپیماهای بدون سرنشین، دچار تلفات سنگین شده اند. درممالک عربی خاورمیانه وشمال آفریقا صدای القاعده خاموش وشعارهای جنبش بهاری عرب در انهدام استبداد ، بلند است وبالاخره درپاکستان رهبران القاعده بد ترین روزهای خود را سپری می کنند. القاعده ده سال پس ازحملات یازدهم سپتامبر، سیر نزولی خودرا می پیماید اما طالبان راه صعودی خود را دلیل آن البته اتخاذ سیاست غلط درافغانستان است.            

سه گروه عمده تروریستی درپاکستان" جیش محمد، لشکرطیبه، تحریک طالبان" توانسته اند عملیات انتحاری را درخطرناک ترین صورت آن به پیش ببرند. دلیل آن حمایت آی.اس.آی پاکستان ازاین گروه ها در دوجبه بوده است. جبه عملیات تروریستی درافغانستان وجبه عملیات درهند درطی این ده سال فعال بوده درافغانستان گروه طالبان وشبکه حقانی به مرگ بارترین عملیات دست زده وجبه طالبان درافغانستان ابعاد وسیع تر به خود گرفته وامروز چالش هاومشکلات عمده برای دولت افغانستان وجامعه جهانی بوجود آورده. دلائل این پیروزیها حمایت پا کستان وسازمان استخبارات آن از گروه طالبان بوده.گروهای تروریستی درجبه هند نیز مصیبت های بوجودآورده . بنا برا ظهارات اجمل قصاب ، عملیات 2008 درممبی توسط لشکر طیبه انجام شد.

. ازسال 2001 تا سال 2011 عملیات وحشتناک درهند صورت گرفته. درسال 2001 انفجارتکان دهنده درپارلمان هند صورت گرفت و درسال 2008  عملیات انتحاری درممبی هند ،بیش از یکصد شصت چهار نفر را کشت وخسارات هنگفت مالی به بار آورد . اجمل قصاب تنها باقی مانده این جنایت ،اعترافات هولناکی ازنحوه عملیات درممبی داشته وگفته است که  لشکر طیبه ، به رهبری الیاس کشمیری که درماه جون سالجاری دروزیر ستان شمالی کشته شد مسئول این حملات در سال 2008 می باشد. ودرسال  2011 تاکنون، شاهد چندین  عملیات گروهای تروریستی درهند هستیم . درماه اگوست سال جاری حملات تروریستی درممبی صورت گرفت ودرششم ستامبر 2011 در دادگاه عالی هند عملیات خونین انجام شد که یازده نفر کشته ونود نفر زخمی شدند.به طور قطع تازمانیکه خصومت بین هند پا کستان باشد این گونه خشونتها ادامه می یابد .

     

   

پا کستان- شکار رهبران القاعده دراستانه ای یازدهم سپتامبر

محمد ناطقی سفیر پیشین افغانستان درلیبیا

شکار رهبران القاعده درآستانه ی یازدهم سپتامبر 

  

 بافرارسیدن سالگرد یازدهم سپتامبر، دیروز سازمان استخبارات پاکستان آی.اس.آی اعلام داشت که سه نفر ازاعضای القاعده را در ایالت بلوچستان شهر کویته ،بازداشت کردند.دراین اعلامیه آمده است که برای دستگیری سه عنصر برجسته القاعده یونس الموریتانی، عبدالغفار الشامی ومصرات الشامی ، سازمان استخبارات آمریکا همکاریهای فنی اطلاعاتی را با آنها داشته اند .بنابراین براساس خبر واعلامیه ای آی.اس.آی ، دوکشور آمریکا وپاکستان درشکار رهبران القاعده درپاکستان همکاریهای عملی خود را آغاز کرده اند واین نشان می دهد که سازمان استخبارات پاکستان ، جدال وجنجال برخواسته از کشته شدن اسامه بن لادن در دوم می سال جاری 2011 در ایبت آباد، شصت کیلومتری اسلام آباد را کنار گذاشته ومجددا همکاریهای قبلی خودرادرشکار رهبران القاعده درخاک پاکستان ازسر گرفته است . زیرا پاکستان در انهدام شبکه القاعده ودستگیری آنها درصورتیکه خواسته است ، نقش فوق العاده مهمی را بازی کرده است .دستگیری خالد شیخ محمد مغز متفکر وطراح اصلی انفجار یازدهم ستامبر 2001 درآمریکا ، توسط استخبارات پاکستان انجام شد.

حوادث یک دهه رفتار پاکستان با شبکه القاعده و روش پاکستان با گروه طالبان به نظر بسیار متفاوت بوده زیرا استخبارات آن، هیچ ابایی ندارد که رهبران القاعده را عنداللزوم با گرفتن امتیازات مالی وسیاسی ، دستگیر نماید وآنها را دراختیار سی آی ای آمریکا قرار دهند امتیازات مالی برای کشور گرسنه ای مثل پا کستان بسیار مهم است زیرا بوضوح گفته شده که سازمان جاسوسی آمریکا همکاریهای تخنیکی با آی .اس.آی پا کستان داشته وآنها را درکویته پاکستان دستگیر کرده اند دلایل همکاری هم واضح است زیرا پاکستان اشد نیاز به پول دارد واین مساله برای پاکستان فوق العاده دشوار است که مبلغ هشتصد ملیون دولار ، ازدوملیارد کمک های امریکا را درسال ازدست بدهد. قطعا خواهیم شنید که آی.اس.آی پاکستان در ازا دستگیری سه کادر مهم القاعده موضوع هشتصد ملیون دولا را که به تاخیر افتاده بود حل خواهد کرد زیرا یونس الموریتانی فرد فوق العاده مهم برای شبکه القاعده بود وی ازطرف اسامه موظف شده بود که مراکز مهم مالی واقتصادی آمریکا را هم درپاکستان وهم خارج ازپاکستان درهم بکوبد انفجاردرمسیر راهای ارتباطی مثل خط آهن، انفجار شرکت های مالی واقتصادی آمریکا ازعمده ترین مسئولیتهای یونس الموریتانی وهمکارانش بود اکنون این شخص توسط استخبارات پاکستان دستگیر شده وبطور یقین دراختیار سی.آی.ای همانند خالد شیخ محمد ، در آستانه سالگرد یازدهم سپتامبر ، به عنوان بهترین هدیه پاکستان به مردم وحکومت آمریکا ، گذاشته خواهد شد.

اما درموردطالبان به نظر می رسد که پاکستانیها به خاطر اهداف استراتژِیک خود درافغانستان ، راه های دیگری را می پیماید لابی ها پاکستان تقریبا آمریکائیها را متقاعد ساخته که گروه طالبان خطر ی برای منافع آمریکا ایجاد نمی کند. طالبان جدایی از القاعده می اندیشد آنها به دنبال اقدامات فرامرزی وخارج از افغانستان نمی باشند طالبان برای افغانستان مبارزه می کند. ازجانب دیگر سیاستهای دولت افغانستان که طالبان را گروه قابل انعطاف دانسته وبرای مذاکره با آنها " شورا ی عالی صلح" را ایجاد کرده، ممد این قضیه شده که طالبان یک جریان داخلی است که کشتار وانتحارش با القاعده فرق می کند . این موضوعات سبب گردیده که امروز دیدگاه غرب درمورد طالبان تغییر کرده وآنها را تقریبا جدایی از القاعده ، تفسیر می کند این گونه تعبیر ازطالبان یک موفقیت بزرگ برای سیاست خارجی پاکستان شمرده می شود ویک پیروزی برای طالبان وبالطبع یک شکست برای افغانستان وجامعه جهانی درپیکارشان با تروریزم درافغانستان . پاکستانیها گام های بلندتری نیز برداشته وبه آمریکاییها گفته است که ماگروه حقانی را نیز وارد گفتگوهای صلح می کنیم بنا بگذارش اسوشتید پرس یک مقام اردوی پا کستان به این موضوع اشاره کرده که ما می توانیم شبکه حقانی را وارد مذاکرات صلح نماییم امریکه آمریکاییها عجالتا به شد ت با آن مخالف است زیرا فهم آمریکا از شبکه حقانی بسیار نزدیک به شبکه القاعده می باشد به همین خاطر است که به صورت منظم این گروه را مورد حملات طیاره های بدون سرنشین دروزیر شمالی قرا ر می دهند. کشته شدن عطیه عبدالرحمن لیبیایی درهفته گذشته دروزیر شمالی ودرقلم رو گروه حقانی صورت گرفت.و گفته شده که رهبر دیگر القاعده الیاس کشمیری که درآخر ماه جون پس ازکشته شدن اسامه ، انجام شده نیز دروزیر ستان شمالی پایگاه مستحکم گروه تروریستی حقانی بوده .اینها رابطه تنگاتنگ وا جتناب ناپذیر ، شبکه سراج الدین حقانی با گروه القاعده را نشان می دهد.

ازمجموع بررسیها به این نتیجه می رسیم که پاکستان سیاست جدال با آمریکا را درمورد شکارکردن اعضای شبکه القاعده کنار گذاشته دراستانه سالگرد یازدهم ستامبر وپس ازآن شاهد موج دستگیریها وترور رهبران القاعده درپاکستان خواهیم بود. گرفتاری یونس الموریتانی وهمکارانش عبدالغفار شامی ومصرات الشامی ، طلیعه همکاری دوباره استخبارات پا کستان با آمریکا است .درپایان لازم است که به صورت گذرا اشاره ای داشته باشیم به وضعیت مرگبار القاعده درسال 2011 . در می سال جاری رهبر این گروه اسامه بن لادن ،کشته شد به دنبال آن الیاس کشمیری درپاکستان کشته شد دراندوزی شیخ عمر عبد الرحمن البشیر به خاطر دست داشتن درانفجار جزیره مالی به حبس ابد محکوم شد درسال جاری محمد الباذل در سومالی کشته شد دریمن انور اولاکی نیز به دام تظاهرات آزادی خواهی مردم یمن گرفتار آمده دیگر کسی به سخنان وی گوش نمی دهد به علاوه اینکه درشهر" زنگه بار" یمن اعضای القاعده توسط هواپیماهای بدون سرنشین، دچار تلفات سنگین شده اند. درممالک عربی خاورمیانه وشمال آفریقا صدای القاعده خاموش وشعارهای جنبش بهاری عرب در انهدام استبداد ، بلند است وبالاخره درپاکستان رهبران القاعده بد ترین روزهای خود را سپری می کنند. القاعده سیر نزولی خودرا می پیماید اما طالبان راه صعودی خود را دلیل آن البته اتخاذ سیاست غلط درافغانستان است.             

  

افغانستان- سیمای افغانستان ۲۰۱۴

سیمای افغانستان 2014  

 

درقریه ای دور افتاده " حسن خیل وزرین زری " درتنگی سیدآباد ولایت وردک، فاجعه وتراژیدی خونینی برای آمریکا ییها پیش آمد . هلیکوپترکبرای چنوک ازنوع سی.اچ 47 که با آر.پی.جی. ملا محب الله درساعت ده پنجا دقیقه شب شب شنبه  ششم اگوست 2011 سرنگون شد، یکی ازخونین ترین حادثه، هوایی جنگ ده ساله" نا تو" درافغانستان قلم داد شد. سی یک نفرکه بیست دونفر آنها از" تیم ششم عملیات ویژه" اردوی آمریکابود که درجریان کشتن اسامه بن لادن دردوم می 2011 درهیبت آباد اسلام شرکت داشتند،درواقع از همین تیم ششم بود البته گفته شده است که افرادکشته شده همان افرادی نبود ند که اسامه را کشتند بلکه کشته شده های سقوط هلیکوپتر چنوک ازهمان واحد کماندوی بود. بهر صورت این همه کماندوی ورزیده آمریکایی به اضافه مترجم رهنما وسگ جستجوگر وهفت کماندوی افغانی ، حقیقتا ضربه گیج کننده برای مقامات سیاسی ونظامی " ناتو" وآمریکا محسوب می گردد. عبدالرزاق فرمانده نظامی درمنطقه سیدآباد ، شهید الله شهید سخن گویی والی میدان. محمد صابر شاهد محل و ساکن سیدآباد همه گفتند که هلیکوپتر باشلیک آر.پی.جی. سقوط کرد. بدنبال همین حادثه درفردای آن بازهم هلیکوپتر دیگری ازنوع چنوک سی.اچ 47 در شرق کشور ولایت پکتیکا فرود اضطراری یعنی سقوط کرد . سایت بی.بی.سی. این آمار را درموردتلفات وسقوط هواپیما های نا تو درافغانستان ثبت کرده است.

" در ابریل 2005 سقوط چنوک درولایت غزنی منجربه کشته شدن پانزده نفر کماندو گردید.درجون 2005 درولایت کنرهلیکوپترچنوک سقوط کرد وشانزده نظامی کشته شدند . درسال 2006 درشرق کابل هلیکوپترچنوک سرنگون شد وده نفر تلفات برجای گذاشت. دراگوست 2008 باسقوط هلیکوپتر، ده نفر ازکماندوهای فرانسوی کشته شد. درستامبر 2006 دراثرسانحه هوایی یازده نفر بریتانیایی جان خودرا ازدست دادند ودر اگوست 2006 درنزدیکی شهر هرات هفده سرباز اسپانیایی با سقوط هلیکوپتر،جان باختند0 "

 اینها اماروارقام هلیکوپتر های " ناتو" وایساف است که  سرنگون شده وتلفات بسیار ویرانگری درپی داشته است دها نفر ازنیرهای زبده نظامی کشته وخسارات مالی وتخنیکی هنگفتی را به بار آورده برخی امار نشان می دهد که ازسال2001 تاکنون که اگوست 2011 است. دها، هواپیمای نظامی " ناتو" وایساف در افغانستان سقوط کرده که عمده ارقام ازهواپیماهای بدون سر نشین می باشد. درکناراین ضایعات سنگین هوایی جنگ افغانستان ، خسارات نیروهای زمینی نیز کم نبوده، تلفات نیروی انسانی تا پنجم اگوست 2011 ، دوهزارششصد پنجا پنچ نفر ذکرشده که تنها سیصد هفتاد چهارنفر مربوط سال جاری است. وخسارات بزرگ لوجستکی هرکدام به نوبه خود بسیار وحشتناک ودردآوربرای جامعه جهانی می باشد به آتش کشیده شدن صدها تانکر سوخت درخاک افغانستان وپاکستان چیزی ساده ای نیست که آن رامورد محاسبه ومطالعه قرار نداد واز آن بی تفاوت گذشت . من معتقدم که جامعه جهانی تمامی این اتفاقات درخاک افغانستان برای افغانستان را بررسی ومطالعه می کنند وآن را بامیزان دست آوردهای سیاسی ، حقوق بشر ، دموکراسی، وارزشهای مدنی وحکومت داری خوب درافغانستان سنجش خواهد کرد ودرقبال آن تصمیم گیری می کنند .  خرج ملیاردها وملیارد ها دالر که دست رنج ومالیات شهروندان شان می باشد بخاطر چشم وابروی آقای رییس جمهور کرزی وحکومت مافیایی وفاسد اونیست.بلکه نیت ها ومقاصد دیگری دراین کشور وجود داشته که برای تحقق آن این سرمایه گذاری سنگین صورت گرفته است انچه را که ما میفهمیم عمده این اهداف بامردم افغانستان مشترک است یعنی خواست جامعه جهانی ومردم افغانستان یکی بوده .مبارزه باتروریزم ، دموکراسی ، حقوق بشر، آزادیهای مدنی، حقوق اقلیتها، حقوق زنان و.. درواقع مطالبات وخواست مشترک مردم افغانستان وجامعه جهانی بود که به خاطراو قربانی صورت گرفته است حال اگرنظام  سیاسی درافغانستان دراین تعهدات خود صادق نباشد ورژیم کابل تبدیل به یک حکومت بی بند بار غیر متعهد شود که دوستان، متحدانش تبدیل به دشمن ودشمنان مردم افغانستان برادران ودوستانش باشد دراین صورت جامعه جهانی که براساس فیصله های قانونی وارد افغانستان شده ، بدون شک برخواهد گشت که این بازگشت هم اکنون آغاز شده وسیمای افغانستان بعد از2014 ازهم اکنون روشن می باشد.

روند کنونی نشان می دهد که جامعه جهانی درافغانستان متحد قابل اعتمادی ندارد وهمه سرمایه گزاری دراین کشور به باد هوا رفته است فکر نمی کنم که دیگر آنها دراین کشور دلی خوشی داشته باشند رییس جمهوری آمریکا درمراسم خروج نیروهایش که ازبیست جولای 2011آغاز گردید گفت که استراتژی خروج ازافغانستان مطابق جدول وبرنامه به پیش می رود وهیچ  تغییری در آن رو نما نمی شود وی اضافه کرد که " سربازان ما پولیس افغانستان نیست که امنیت شهرها ی افغا نستان رابه عهده بگیرد. آقای اوباما درمورد مصارف هنگفت درافغانستان گفت ” که ما این پولها را درخود آمریکا وبرای پروژهای داخل آمریکا باید بمصرف برسانیم. بنابراین تا ختم سال جاری ده هزار نیروی آمریکایی خاک افغانستان را ترک وتانیمه سال 2012 حدود سی سه هزار سرباز،ازافغانستان خارج خواهد شد وبقیه نیروها تا سال 2014  مسئولیهای امنیتی را تماما به نیروی های افغان واگذار می کنند.

 غرب جامعه واقع گرا ورئالیست است کاریرا که می خواهد انجام دهد اما اگر بابن بست درانجام کار مواجه شود بدون تردید دراد امه آن تجدید نظر ومطالعه بیشتری می کند وچه بسا بطورکلی آن پروژه را کنار می گذارد . درسال 1993 آمریکائیها تصمیم گرفت که در"موگادیشو" پایه تخت سومالی عملیات کند وبا هلیکوپترهای توپ دار به قصد نابودی گروهای مسلح وشورشی ، حمله کرد اما حملات ناکام ماند وهلیکوپترها سرنگون شد وسربازان آمریکایی کشته وجنازه های شان درخیابان ها، مورد اهانت قرارگرفتند با پیش آمد این حوادث بدون اینکه به غرور ابرقدرت بودن شان لطمه ای واردشود ودچار سرشکستگی گردد .عملیات را برای همیشه متوقف کرد .درسال 1980 برای نجات جان گروگانهای خود درتهران می خواست عملیات نظامی انجام دهد که هلیکوپترهای شان درشرق ایران درصحرای طبس باطوفان  شدید شین مواجه شد وعملیات با شکست روبروگردید ودیگر به صورت کلی از ادامه چنین کاری صرف نظر کرد.

درجنگ ویتنام نیز چنین شد شرایط به گونه ای پیش آمد که دیگر آمریکائیها نمی توانیست جنگ ویتنام را، به پیش ببرد وآن را اداره کند ویتنام شمالی درتصرف کمونیستهای وابسته به مسکو بود آمریکائیها درویتنام جنوبی بود وقتی تصمیم گرفتند که خارج شوند، شبیه همین حرف های که الان درافغانستان می گوید، همین صحبتها را میکرد که ما مردم ویتنام را تنها نخواهیم گذاشت وازآنها دربرابر کمونیزم حمایت می کنیم اما دیدیم وقتی که ازویتنام برون شد حتی پشت سر خود نگاه هم نکرد بدین سان ویتنام تماما درکام کمونیستها سقوط کرد . بنا براین تکرار تاریخ ممکن است واین خود آمریکائیها است که اعتراف می کند که باخروج نیروهای روسی ازافغانستان درآخر دهه هشتاد افغانستان را تنها گذاشت که بدنبال آن" القاعده، طالبان" این سرزمین را گرفت وعلیه آمریکائیها عملیات انتحاری را آغاز کرد وفاجعه یازدهم ستامبر2001 را برای شان خلق کرد . گرچه صورت ظاهر قضایا این است که غرب پس ازسال 2014 به یک نحوی در افغانستان می ماند اما قراین نشان می دهد که آمریکائیها تحمل این همه خسارات مالی را ندارد وازجانب دیگرحکومت کابل، متحد صادق برای غرب نیست.مصارف مالی درجوار تلفات نظامی بسیارسنگین است . سال یکصد بیست ملیارد دالر مصارف نظامی آمریکا درافغانستان براورد شده است .ازسال 2001 تاکنون کل مصارف نطامی آمریکا درعراق وافغانستان به یگ تریلیون رسیده . ازجانب دیگر بدیهای آمریکا به ارقام نجومی صعود کرده وامریکا یکی ازمقروض ترین کشورهای دنیا است که بدیهای خودرابه موقع پرداخت نکرده چیزی درحدود چهارتریلیون دالر آمریکا قرض دار است واین نکته را نیز باید بدانیم که افغانستان دردایره سیاست های خارجی دموکراتها قرارگرفته وپس ازسال 2014 به احتمال زیاد درهمین دایره خواهد بود زیرا اوباما دردور دوم شانس پیروزی بشتری نسبت به جمهوری خواهان دارد .سیاست خارجی دموکراتها با جمهوری خواهان متفاوت است  دموکراتها سیاست تهاجمی ندارد  بیش ترمی خواهد به مسایل داخلی آمریکا پرداخته شود . اینها همه تاثیرات خود را پس ازسال 2014 روی افغانستان می گذارد . خوشبینانه ترین حالت این خواهد بود که تعداد ازنیروهای آمریکایی درجاهای معینی درافغانستان بماند امابدون کم ترین ماموریت نظامی ، سایر نیروها باتمام سازبرک های خود خارج شوند . کنگره آمریکا درجون 2011 پیامدهای خروج نیروها را پس ازسال 2014 ببرسی گرفتند وازعواقب مالی آن برای مردم افغانستان، به شدت ابراز نگرانی کرد وگفت" که بیرون شدن نیروها تاثیرات مالی ناگواری برزندگی مردم افغانستان می گذارد.

عمده ترین وظیفه جامعه جهانی چنین تشخیص داده شده که یکصد سی سه هزار پولیس ویکصد هفتاد دوهزار سرباز اردو برای افغا نستان تربیت کرده وآموزش دهند.امااین اردو وپولیس به لحاظ کمی وکیفی چهره روشنی ندارد که مطمئنا روی آن فکرکرد.معاش وتجهیزات آن چه گونه تهیه وتدارک خواهد شد . ازمجموع بررسیها چنین استنباط می گردد که افغانستان پس ازسال 2014 با بحرانهای متعددی مواجه است بحران سیاسی، بحران مالی، بحران نظامی، بحران وچالشهای بزرگ امنیتی مداخلات همسایه ها بخصوص پاکستان درامور کشور و..ازجمله مسایل وموضوعات دشواری است. که سیمای پس از2014 افغانستان را، نشان می دهد البته طالبان دراین کشور حکومت نمی تواند اما جنگ ومصیبت دراشکال مختلف ادامه می یابد .

سوریه- جدال درونی ابوزسیون سوریه

جدال درونی اپوزسیون سوریه

 

اعتراضات خونین درسوریه ابعادگسترده ملی بخود گرفته. هم اکنون درشمال وجنوب، شرق وغرب سوریه،آتش اعتراضات ومخالفتهای شدید شعله ور شده . حکومت بشاراسد بی مهابا ، مخالفان را سرکوب می کند . دلائل بیرحمی رژیم سوریه ونداشتن هراس ازعواقب آن شاید ، شرایط ویژه  منطقه ای باشد .زیرا کشورهای عربی واتحادیه 22 عضوی جامعه عرب هنوز به مرحله حاد ازموضع گیری که درمورد لیبیا رسیده بود ، کشیده نشده . درمورد لیبیا اتحادیه عرب، مجوز صدور حملات هوایی ناتو را صادر کرد.عبدالله گل رییس جمهورترکیه درماه اگست با ناراحتی اعلام کرد که سوریه راه لیبی را می پیماید ولی این جاده  هنوز گم وتاریک است این موضوعی است که سوریه درحال حاضر مطمئن است که دچارسرنوشت لیبی ومورد حملات ناتو قرار نمی گیرد . دلائل اطمینان تقریبا واضح می باشد. زیرا ایران حامی استراتژیک سوریه مانع بزرگی هرگونه اقدامات ازجانب نا تو خواهد بود ، حزب الله به عنوان موفق ترین گروه رزمی دربرابر اسرائل درجنگ 31 روزه خود با اسرائل ، نیز ازحامیان حکومت سوریه است . سید حسن نصر الله رهبر حزب الله بار ها ازمردم سوریه خواسته است که با دولت خود همکاری نماید .

ازجانب دیگر اپوزسیون سوریه دارای چنان تشتت وپرا کنده گی می باشد که تا حدود زیادی خیال حاکمان دمشق را آسوده ساخته . مخالفان که عمده تا، در ترکیه متمرکز هستند تاکنون درگردهمائیهای سیاسی خود برای تشکیل یک اداره انتقالی موفق نبوده . دراجلاس اناتالیا، استانبول، واخیرا درانقره نتوانستند به یگ اجماع قابل قبول سیاسی دست پیدا نماید درنشست استانبول ماه جولای، آقای هیثم الما لح که فعال حقوق بشری سوریه، ساکن لندن است را به عنوان رییس کنگره نجات ملی انتخاب کرد اما این نشست علیرغم گسترگی داخلی خود، ثمر بخش نبود زیرا درماه اگست سال جاری نشست دیگری درانقره دایر شد که جامعه شناس ومتفکر سوری آقا برهان غلیون را که استاد دانشگاه سوربن فرانسه است را به عنوان رییس مجلس ملی خود بر گزیدند امریکه آقای غلیون را شوک زده ساخت زیرا وی غافل گیر واطلاعی از چنین انتخاب دشوار نداشت . دراجلاس انقره 94 چهار نفر به عنوان اعضای شورا انتخاب شد که پنجاه دو نفر ازخارج وچهل دونفر از داخل سوریه عضو این مجلس هستند این تصمیم تازه اتخاذشده اما با مخالفتهای وحشتناک داخلی روبرو است . رهبران مخالفان در داخل سوریه با این شورای موافق نیست زیرا می گویند که ثقل مبارزات درسوریه به دوش انهاست وآنها با تظاهرات خیابانی مر دم سروکار دارند وهرروز درکنار مردم کشته ،اسیر وشکنجه می شوند رهبران مخالف در داخل سوریه این استدلال را دارند که آنها با رژیم بشاراسد لحظه به لحظه درجنگ هستند واطلاع کافی از درون نظام دارند وآنها هستند که تظاهرات واعتراضات علیه رژیم را سازماندهی می کنند. آنها به این استدلالها ی خود، اعتراضات سنگین وخونین داخل کشور را با امتیازات سبک واندک سیاسی درتشکیل مجلس انقره ، قبول ندارند .

رهبران اپوزسیون درخارج استدلا لهای دیگری برای ادامه کار شان درمجلس انتقالی دارند آنها می گویند که شرایط سوریه با لیبی متفاوت است زیرا اصولا جای برای تشکیل مجلس درداخل سوریه نیست . این استدلال تاحدودی درست است زیرا درلیبی بنغازی محل شورای ملی وانتقالی بود . مخالفان سوریه درنظر دارند رویه انقلابیون لیبی را درمبارزات ضد رژیم درپیش به گیرند وشورای آلترناتیف را بوجود آورد اما شرایط دراین  دو کشور بسیار متفاوت می باشد. استدلال ونقطه نظرات رهبران داخلی سوریه درست است اما نخبه گان سیاسی سوریه عمده تا، درخارج ازسوریه بسر می برند که روابط گسترده تری با جهان خارج دارند واصولا محافل دپلماتیک، آنها را بشتر می شناسند وبهتر می توانند گفتگوهای سازنده با آنها داشته باشند.    

رهبران اپوزسیون هنوز گامهای بسیار ابتدایی را در تکوین یک شورای مقتدر، فراگیر که خواسته ها ومطالبات همه طیف های مقاومت را دربر داشته باشد ، بر می دارند آنها درشرایط حاضر به چندین عنصر اساسی درمقاومت علیه رژیم بشاراسد ، احتیاج دارند اولین شرط بقا مقاومت ، ادامه تظاهرات خیابانی است که این مساله با بها وهزینه های بسیار سنگین همرا است زیرا حکومت بشار اسد به ساده گی تسلیم نخواهد شد ومی بینیم که ابعاد بیرحمی هر روز شدید تر وبشتر می شود. شرط دیگر ، تحریم های مالی واقتصادی است که هم اکنون سه عرصه مهم اقتصاد درسوریه، مور د حمله جامعه جهانی وسازمان ملل قرارگرفته. دوشرکت گاز ونفت سوریه به اضافه بانکهای سوریه وهمینطور تحریم های اشخاص مهم درنظام سوریه که تاکنون سی پنج نفر درلیست سیا قرارگرفته . تاثیر تحریم ها کم تر ازتظاهرات خیابانی نیست زیرا درمرور زمان رژِِیم نسبتا ضعیف سوریه را فلج خواهد کرد. بیست پنج درصد درامد سوریه ازناحیه گازونفت سوریه است که روزانه نزدیک به پانصد هزار بشکه نفت به کشورهای اروپایی صادر می کرد وسوریه درردیف سی دومین کشور صادرکننده نفت دردنیا می باشد این صادرات هم اکنون بسته شد وضربه سختی مالی به رژیم بشاراسد وارد شد. درکنار آن امور تجارت بکلی مختل می گردد ودرامد ها ازاین ناحیه نیز دچار چالش می شود. گذشته ازادامه تظاهرات وتحریم ها ، مساله مهم دیگر انشقاق ها وریزشها از داخل ارتش سوریه است که این انشعا بات می تواند زمینه یک مقاومت نظامی را در شرا یط لازم ، فراهم نماید کاری که درلیبی شد ریزش از اردوی معمر القذافی درواقع زمینه های مقاومت مسلحانه را مساعد ساخت والا جوانان که ازدانشگاه وکارگران که ازسر کار درخیابانها ریخته بودند ، آشنایی با اسلحه نداشتند این انشعابات ارتش بود که جبه های محکم نظامی را علیه رژیم قذافی بوجود آورد. انشعاب وریزش دراردوی سوریه ازهم اکنون آغاز شده اما ابعاد وگستردگی آن تا هنوز روشن نشده.

عنصر چهارم که تهاجم خارجی باشد به نظر درسوریه اتفاق نخواهد افتاد زیرا این مساله پروسه دشواری دارد که باید اتحادیه عرب آن را تایید نماید که معلوم نیست عربها درمورد سوریه فیصله لیبی رانماید . درشورای امنیت ،رو سیه ،چین ، هرگونه طرح نظامی را ویتو خواهد کرد . روسیه هم اکنون یگانه کشوری است که به سوریه اسلحه می فروشد. حمله نظامی برسوریه ، ایران وحزب الله را درجنگ بی تفاوت نمی گذارد امریکه که اگر اتفاق به افتد تمام خاورمیانه به آتش کشیده می شود واین موضوعی است که همه به عواقب هولناک آن مطلع هستند.

درحال حاضر دغدغه اصلی ، وضعیت متشتت مخالفان رژیم بشار اسد است که فردا می خواهد، جا نشین رژیم دردمشق را تشکیل دهد. مخالفان گفته اند که مدل لیبی برای جا نشینی نمونه فوق العاده است اما درسوریه هنوز این مجلس اصولا شکل نگرفته است آقای برهان غلیون رییس تازه شورای ملی انتقالی مصمم است که اختلافات وفاصله های درونی رهبران مقاومت را حل نماید ومجلس ملی انتقالی را همانند شورای ملی انتقالی لیبی سازمان دهی نماید . برهان غلیون متفکر وجامعه شناس سوری راه دشواری درپیش دارد تا بتواند تجربه موفقیت آمیز لیبیار درسوریه را، پیاده نماید.وبه جدال داخلی اپوزسیون سوریه خاتمه دهد.