نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی
نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی

پیشینه ای آشنایی من با مزاری، شهید با مرام جامعه ای افغانستان

محمد ناطقی ازیاران شهید مزاری


پیشینه ای آشنایی من با مزاری، شهید با مرام جامعه ای افغانستان

 


من درتابستان سال 1357 با استاد مزاری آشناشدم ایشان تازه ازافغانستان وارد ایران شده بود پیش ازورود به ایران به پاکستان رفته وبا رهبران مقاومت درپاکستان دیداروگفتگوداشت استاد مزاری درمشهد مدرسه ای عباس قلی خان با من گفتگوکرد کسیکه زمینه ای گفتگورا فراهم ساخت آقای اصغرمهدوی ازرفقای عراق ونجف من بود مهدوی یک روزعصر به خانه ای من آمد وگفت آقای عبدالعلی مزاری به مشهد آمده لازم است شما با ایشان گفتگو داشته باشید من گفتم خیلی خوب است فردای ساعت ده صبح قرارشد من درمدرسه بروم وایشان را ازنزدیک بیبینم ساعت ده صبح به مدرسه ای عباسقلیخان رفتم من وارد مدرسه شدم که آقای مهدی همراه آقای مزاری ویک دوست دیگربنام محسنی که ازطلاب مزارشریف بود طرف من آمد من هم طرف ایشان رفتم وبا مزاری احوال پرسی کردم آقای مهدوی معرف من با مزاری ومعرف استاد مزاری با من بود .

پس ازتعارف وآشنایی آقای مهدوی گفت شما باهم دوتایی صحبت کنید من می روم چیزی درحدود بیش ازیک ساعت صحبتهای من با استاد دوام داشت من ابتداء سئوالاتی داشتم که ازایشان پرسیدم وجواب که ایشان می داد بسیار بسیار متین قناعت بخش بود من فکرنمی کنم هیچ سئوالی من بدون پاسخ ماند من چند سئوال ازرژیم کودتا وپیشینه ای تاریخی آن داشتم ایشان گفت روسیه یک ابرقدرت جهان خواراست وارتش سرخ دارد وهدفش تسخیرافغانستان ایشان گفت تنها هدف روسها به افغانستان تمام نمی شود بلکه اهداف کلانی دارد که با ید به آن برسد ایشان رسیدن به آبهای گرم را مثال زد وگفت روسها براساس توصیه ای پطر کبیر می خواهدخودرا به آبهای گرم برساند درمورد کودتا نیزایشان گفت که ازقبل آنها جریانات سیاسی رادرافغانستان ساخته بود وبا همان جریانها کودتا کرد وحکومت داووخان را سرنگو ساخت وی با انتقاد ازحکومت ظاهرشاه که شرایط وزمینه های جریانات چپ را درافغانستان بوجود آورد،وگروهای اسلامی را سرکوب کرد گفت تاریخ کمونیزم درافغانستان درسیاستهای ظاهرشاه وداوودخان برمی گردد آنها کمونیستها را درافغانستان مجال داد که تشکیلا وحزب جورنماید واین کاررا کرد وسرانجام قدرت را با کودتای خونین دردست گرفت.

 استاد مزاری ازقیام مردم با من صحبت کرد وگفت مردم افغانستان چون مسلمان است وبا کمونیستها نمی تواند سازش کند کمونیستها به اعتقادات مردم احترام ندارد.مردم علیه کمونیستها قیام کرده است.گفتگوی من درتابستان سال 1357 با استادمزاری صورت گرفت افغانستان توسط روسها اشغال نشده بود.استادمزاری می گفت که کمونیستها بامردم درگیرشده وممکن است شورویها درافغانستان مداخله کند اما نوع مداخله را کسی نمی توانیست شرح دهد.استاد مزاری ازسفرش به پاکستان با من حرف زد اکثرمقامات جهادی افغانستان درپاکستان را دیده بود ایشان درمورحکمتیاربا من صحبت کرد وازآقای ربانی حرف زد وگفت انها تشکیلات قوی را ایجادکرده وپاکستان بلده شان(برای شان ) کمک می کند.مساله ای فغانستان یک مساله ای بین المللی می شود.

استاد مزاری ازآمدنش درایران با من صحبت کرد که برای چه کاری آمده وی گفت من درایران آمده ام تا رفقارا بیبینم وخیلی خوشحال شدم که شمار رادیدم ایشان گفت من با نام شما آشنابودم رفقاء درموردشما ودوستان حرف زده بود مساله ای دیگری که ایشان مطرح کرد این بود که اگرامکان داشته با شد گروه شما وگروه نصر یک جا شود ویک تشکیلات درست کند چون هیچ اختلافی بین شما وبرادران نصر دیده نمی شود هردوگروه دنبال یک هدف است ایشان بمن گفت شما با دوستان صحبت کنید واگر شود که هردوگروه درقدم اول یکی شود خیلی بهترخواهد بود اینها اولین صحبتهای من دراولین نشست درمدرسه عباسقلیخان با استاد مزاری بود ازهم خداحافظی کردیم من جریان گفتگوهایم را درشورای مرکزی گروه مستضعفین مطرح کردم همه خوشحال بود که درباره یک جا شدن گروه نصر ومستضعفین با هم مذاکرات داشته باشیم گروه مستضعفین دو نماینده تعیین کرد که جریان مذاکرات را باگروه نصر ادامه دهد آقایان مهدوی ورضایی شخمیرانی وگاهی هم آمان الله موحدی به نمایندگی ازگروه مستضعفین با گروه نصر صحبت می کرد.سرانجا هردو گره با داشتن دیدگاه مشترک دربهارسال 1358 تشکیلات واحدی را بنام سازمان نصر تاسیس کرد.

درسازمان نصر ما مرامنامه واساسنامه داشتیم وقرارشد که مبارزات سیاسی خود را هم زمان با جنگهای چریکی درداخل وخارج افغانستان ادامه دهیم درداخل کشور سراسرهزاره جات ازسلطه ای کمونیستها آزاد شد اولین قیام ها درشمال کشورازدره صوف بما می رسید درهزارجات اخبارقیامهای مردمی ارزگا ن درهمه جا منتشر می شد درسال 1358 همه مناطق مرکزی آزاد شد ونیروهای مقاومت برهمه جا مسلط گردید.هواداران واعضای سازمان نصر درداخل کشور درهمه این جنگهای ضد کمونیزم سهم گرفت ونقش بسیار بزرگی این سازمان درداخل کشورایفا کرد. مشکلات بین گروهای جهادی درهمه جا بروزکرد ازجمله درمناطق مرکزی افغانستان مجاهدین بنا م گروها دچاراختلافات شدیدی شد وگاهی اختلافات گروهی تبدیل به جنگهای داخلی گردید ومردم بنام گروهای سیاسی کشته می شد این مساله برای هیچ کسی ازجمله شهید مزاری قابل قبول نبود درسال 1366 دریک سفرطولانی که من وآقای عرفانی همراه ایشان ازمرزهرات تا هزارجات مناطق مرکزی مسافرت داشتیم.

 این سفر سی روز درراه ادامه یافت که تا ما خودرا به ولایت ارزگان رساندیم درمسیرراه با مصایب ومشکلاتی روبروشدیم که بسیارتلخ وناگواربرای کاروان ما تمام شد درراه استاد مزاری ازاسب درشب تاریک به زمین غلطید وهمراه با اسب تا تهی دره سقوط کرد ودست چپش بصورت درد ناکی شکست.گذشته ازاین دشواری درمنطقه ای آبشاره ای ولایت بادغیس روسها راه مارا کمین گرفت وهمه امکانات ما نابود یک نفرکشته وشانزده مجاهد زخمی شد.با این وضع مصیبت بار خودرا به هزارجات رساندیم که دیدیم جنگهای داخلی درارزگان آغازشده است دوگروه نصر وپاسداران درهمه جا مشکل داشت این شرایط سخت سبب گردید که تدابیری سنجیده شود که همه ای جریانات سیاسی وچریکی حول یک تشکیلات جمع شود برای این هدف ازسال 1366 تا سال1368 کارمستمر وبی وقفه جریان یافت وبا تشکیل سه کنگره ای لعل، پنجاب وکنگره بامیان درزمستان سال1368 کنگره ای تاسیس حزب وحدت تشکیل گردید دو کنگره مقدماتی لعل وپنجاب مقدمه ای برای کنگره ای سوم که تاسیس حزب وحدت باشد گردید.

درکنگرهای مقدماتی استاد مزاری درشمال کشوربود اما درکنگره ای تاسیس حزب ایشان ازمزار به بامیان آمد ونقش بسیارارزنده ای درسازماندهی تشکیلات وحدت داشت حزب وحد ت با همت همه ای دوستان بخصوص شهید مزاری تاسیس شد دراین جا نقش مزاری معماری وحدت است اما مبارزات استادمزاری پایان نیافت با سقوط حکومت کابل درسال1370 واستقرارنیروهای حزب درکابل دفترمرکزی حزب وحدت ازبامیان درکابل منتقل شد واستاد مزاری نیزبعنوان دبیرکل حزب درکابل مسئولیتهای تازه ای رادرسطح ملی بعهده گرفت نقش مزاری دردوعرصه وحدت احزاب شیعی وطرح عدالت اجتماعی مورد بررسی است درعرصه ای وحدت احزاب، مزاری موفق ترین رهبر جهادی است که با همکاری دوستانش همه احزاب متشتت را منحل ویک حزب نیرومندی را ایجاد وتاسیس کرد  درحالیکه هیچ یک ازاحزاب مستقر در پاکستان وایتلاف هشت گانه درایران، موفق به این کارنگردید.درعرصه ای ملی مزاری عدالت اجتماعی وحقوق شهروندی را مقدم بروحدت ملی ارزیابی می کرد وی معتقد بود که تازمانیکه عدالت اجتماعی بوجود نیاید ،وحدت ملی ممکن نیست عدالت اجتماعی، حقوق شهروندی مقدمه معنی دار وحیاتی وحدت ملی است.

  دربعد ملی ونگاه بیرون قبیله ای، اصل عدالت برای جامعه افغانستان مقدم است . دراین جاه تفاوت دید گاه مطرح می شود برخی تاکید به اصل وحدت ملی ومشارکت ملی دارد .رییس جمهورکرزی تمام افتخارات خود را نظام مشارکتی با حضوردومعاون خود می داند این شعار ،شعارطبقه ای حاکم جامعه است ،درجامعه ای که  حقوق شهروندی رعایت نشود معیارتقسیم چوکی های قدرت صورت فیزیکی  آدم ها با شد،تبعیض شهروندی وجود داشته باشد ،شهروند درجه یک ودرجه دو داشته باشیم .زندگی سیاسی اجتماعی درسطح ملی براساس اپارتاید تنظیم شده باشد ودها سئوال مربوط به مسایل شهروندی درجامعه پرازتبعیض وبی عدالتی .

بنابراین باید پیش ازوحدت ملی ،مساله ای عدالت اجتماعی وحقوق شهروندی حل شود وحدت با تبعیض وبی عدالتی امکان ندارد اصل اساسی درنگاه ملی اصل عدالت است عدالت شعار مظلومان جامعه است استاد مزاری اصل عدالت را درکلیت ساختار سیاسی نظام حکومتی، مقدم می دانست درزمان استاد مزاری مساله ای مثل حقوق شهروندی جزء فرهنگ ومصطلحات سیاسی  وگفتمان های سیاسی حقوقی نشد اما تاکید استاد مزاری براصل عدالت همان رعایت حقوق شهروندی است واین اصل هرگزکهنه نیست این درست نیست که زمزمه شود مزاری به تاریخ پیوست تاکید وتجلیل ازمزاری درد زمان ما ونسل ما نیست مزاری رحلت فیزیکی ازبین ما کرد وهرانسانی روزی به این سرنوشت گرفتارمی شود مهم پیام است مزاری درنگاه ملی پیامش اصل عدالت بود واین اصل هم چنان زنده است درنظام رییس جمهور کرزی این اصل ازهمه بشترخود را نشان می دهد جامعه جهانی افغانستان را پرکرد اما با حضورآنها درجامعه تبعیض است درغیبت منادیان، حقوق بشر حقوق شهروندی حقوق زن آزادی بیان، درسال2014 ، هرگز انتظار نباید داشت که طرف داران وحدت ملی ونظام مشارکتی برای شما عدالت را تامین می کند عدالت هدف ومرام مظلومان جامعه است واین اصل برای سالهای سال، مقدم براصل کاذب وحدت ملی است.زیرا تاکید می کنم که درجامعه ای پر ازستم ،تبعیض ، بی عدالتی ، نفی ونقض حقوق شهروندی ، تاکید برا صل وحدت  ملی کذب و دروغ است .شهید مزاری معمار وحدت تشکیلاتی جامعه هزاره ومنادی عدالت اجتماعی درسطح ملی است.    

 

 

استاد مزاری معمار وحدت ومنادی عدالت

محمد ناطقی- ازیاران استاد مزاری

 

استاد مزاری معمار وحدت  ومنادی عدالت

 

  

سلام حضوردوستان که درآستانه ای سالگرد شهادت استاد مزاری ازوی تجلیل می نمایید این چند نکته را که ازمن خواسته بودید به همین مناسبت خدمت برادران وخواهران خود تقدیم می دارم و می تواند درمراسم ازآن استفاده شود.

 

درمورد سرنوشت جامعه هزاره همواره دواصل را نباید فراموش کنیم اصل وحدت واصل عدالت .سخن اصلی دراین است که این دو اصل زندگی چه گونه ، مطرح می شود وترجیحات وتقدم با کدام یکی است اجازه دهید این تعبیر را ازفلسفه به عاریت بگیرم ویک داستان کوچکی خاطره مرحوم شریعتی با دانشجویانش را نیز مطرح نایم.

 

 این تعبیر را عاریت ازبحث مهم فلسفی گرفته ام درمباحث فلسفه این سئوال همیشه مطرح است که آیا ماهیت مقدم بروجود است ویاوجود مقدم برماهیت دومکتب ساخته شد مکتب اصالت وجود ومکتب اصالت ماهیت فلاسفه اسلامی درصدها سال این تقدم وتاخر ماهیت و وجود را حل نتوانستند.گرچه جمع بندی حاضر این است که اصالت الوجود نسبت به اصالته الماهیت ارجحیت دارد.مرحوم شریعتی دریکی ازکتابهایش می نویسد که درمشهد جامعه شناسی دردانشگاه مشهد تدریس می کردم بحث به اصالت ماهیت ووجود کشیده شد چند روزی دانشجویان گرفتار ماهیت ووجود وتقدم تاخر هرکدام بردیگری بود روزی یکی ازدانشجویان ازمن پرسید که با الاخره نفهمیدیم که وجود مقدم است ویاماهیت.

 

این دانشجو که دغدغه ای تقدم هریک ازاین مقوله را داشت ازمنطقه ای فقیرنشینی بود که فاصله محله اش با شهر مشهد با هزاران مشکل روبرو بود جاده نداشت ودرزمستانها راه های شان بسته می شد بدلیل خرابی جاده مردم نمی توانیست به شهربیاید خیلی ازمریض ها برای درمان بخاطر بدی جاده نمی توانیست خودرا به شهر برساند ومی مرد دانشجوی من ازاین محله وقتیکه ازمن تقدم ماهیت بروجود ویاوجود برماهیت را سئوال داشت وپرسید که کدام یک با الاخره مقدم است من درجوابش گفتم تو اگرزحمت بکشی چون سواد داری همان جاده ای که محله ای شمارا به شهر مشهد وصل می کند باکمک مردم  اگردرست نمایی هم مقدم بروجود است وهم مقدم برما هیت.

 

برای ما مهم است که شناسایی نماییم کدام یک ازدواصل وحدت وعدالت مقدم است واستاد مزاری را شهید وحدت نام گزاریم ویا شهید عدالت.اصل وحدت دربرابرتفرقه ای اجتماعی وسیاسی مطرح می شود استاد مزاری ازسالها 1365 به این نکته رسید که جامعه هزاره بسیارآسیب پذیر است گروهای سیاسی با مداخلات خارجی مشخصا دست اندازیهای سید مهدی هاشمی مسئول سپاه ایران درامورافغانستان ،وارد منازعات خونین شد ابتدا شورای اتفاق را سید مهدی با ایجاد انشعابات درگیر ساخت واین سازمان سیاسی را درجامعه هزاره متلاشی ساخت .آقا اکبری وآقای صادقی نیلی ازبدنه اصلی شورای اتفاق انشعاب کردند وباسرعت وارد جنگ ها داخلی درارزگان ،بامیان، میدان، پروان ودرمناطق ازغزنی گردید.این انشعاب را، سیدمهدی هاشمی بوجود آورد وعامل فروپاشی شورا ی شد . اما رهبران شورای اتفاق درآن زمان هرگزعامل اصلی شکست خودرا شناسایی نتوانیست وسازمان نصرمربوط به استاد مزاری را که صرف اختلافات تیوریک  وقرائت های دینی خودرا با شورای اتفاق، عمده ساخته بود، می دانیست گروه استادمزاری دیگرگناه نداشت فقط با کهنه گرایی قرائت ازدین که انسداد اجتهاد  ایجاد می کرد وبا متغییرات زمان بیگانه می شد پویایی وسیال بودن را دربسترزمان  ازدین  می گرفت،اینها ازگناهان نابخشودی سازمان نصر بود. سید مهدی هاشمی شورای انقلابی اتفاق اسلامی افغانستان را، نابود کرد ولی رهبران آن تشکیلات نصر را، دشمن می دانیست.

  

جنگهای خونین با نصر نیز درارزگان ودایکندی درگرفت آقای صادقی وآقای اکبری ازمخالفان سرسخت این سازمان دراین سالها شد.( سالهای 65 تا 68 زمان تشکیل حزب وحدت اسلامی دربامیان) استاد مزاری درکناردیگر رهبران سیاسی جامعه هزاره، اصلی ترین مساله برای شان وحدت جامعه هزاره بود این جامعه همیشه بلحاظ تاریخی وسیاسی ازناحیه ای اختلاف، شکار شده است واختلافات سیاسی مردم بستر کشتاربزرگ اجتماعی را برای شان فراهم ساخته است قتل عام 62 درصدی عبد الرحمن، معلول اختلافات درونی  اجتماع هزاره بود. ازنظر استاد مزاری در درون جامعه هزاره تقدم با وحدت سیاسی واجتماعی است . درفلسفه اگر وجود مقدم برماهیت با شد درجامعه هزاره وحدت مقدم برعدالت است ومزاری معماروبنیان گزاراین وحد ت درسالهای 68 وپس ازآن است.

 

اما دربعد ملی ونگاه بیرون قبیله ای، اصل عدالت برای جامعه هزاره مقدم است . دراین جاه تفاوت دید گاه مطرح می شود برخی تاکید به اصل وحدت ملی ومشارکت ملی دارد .رییس جمهورکرزی تمام افتخارات خود را نظام مشارکتی با حضوردومعاون خود می داند این شعار ،شعارطبقه ای حاکم جامعه است ،درجامعه ای که  حقوق شهروندی رعایت نشود معیارتقسیم چوکی های قدرت بینی چشم وصورت فیزیکی  آدم ها با شد،تبعیض شهروندی وجود داشته باشد ،شهروند درجه یک ودرجه دو داشته باشیم .زندگی سیاسی اجتماعی درسطح ملی براسا اپارتاید تنظیم شده باشد ودها سئوال مربوط به مسایل شهروندی درجامعه پرازتبعیض وبی عدالتی .

 

بنابراین باید پیش ازوحدت ملی ،مساله ای عدالت اجتماعی وحقوق شهروندی حل شود وحدت با تبعیض وبی عدالتی امکان ندارد اصل اساسی درنگاه ملی اصل عدالت است عدالت شعار مظلومان جامعه است استاد مزاری اصل عدالت را درکلیت ساختار سیاسی نظام حکومتی، مقدم می دانست درزمان استاد مزاری مساله ای مثل حقوق شهروندی جزء فرهنگ ومصطلحات سیاسی  وگفتمان های سیاسی حقوقی نشد اما تاکید استاد مزاری براصل عدالت همان رعایت حقوق شهروندی است واین اصل هرگزکهنه نیست این درست نیست که زمزمه شود مزاری به تاریخ پیوست تاکید وتجلیل ازمزاری درد زمان ما ونسل ما نیست مزاری رحلت فیزیکی ازبین ما کرد وهرانسانی روزی به این سرنوشت گرفتارمی شود مهم پیام است مزاری درنگاه ملی پیامش اصل عدالت بود واین اصل هم چنان زنده است درنظام رییس جمهور کرزی این اصل ازهمه بشترخود را نشان می دهد جامعه جهانی افغانستان را پرکرد اما با حضورآنها درجامعه تبعیض است درغیبت منادیان، حقوق بشر حقوق شهروندی حقوق زن آزادی بیان، درسال2014 ، هرگز انتظار نباید داشت که طرف داران وحدت ملی ونظام مشارکتی برای شما عدالت را تامین می کند عدالت هدف ومرام مظلومان جامعه است واین اصل برای سالهای سال، مقدم براصل کاذب وحدت ملی است.زیرا تاکید می کنم که درجامعه ای پر ازستم ،تبعیض ، بی عدالتی ، نفی ونقض حقوق شهروندی ، تاکید برا صل وحدت  ملی کذب و دروغ است .شهید مزاری معمار وحدت تشکیلاتی جامعه هزاره ومنادی عدالت اجتماعی درسطح ملی است.     

دیدگاه های جبهه ملی افغانستان درمورد پیمان استراتژیک ،عملیات شبا

دیدگاه های جبهه ملی افغانستان درمورد پیمان استراتژیک ،عملیات شبانه ،ومدیریت زندان بگرام.

 

 

اصل براین است که نیروهای تروریستی درافغانستان درهم شکسته شود حضورجامعه ای بین المللی وقوای ناتوبرای این هدف درافغانستان توجیه شده است که همکارمردم افغانستان درشکست دادن دهشت افکنان وتروریستان با شد.

 

برای نیل به این هدف ابزاروشرایط جنگ با تروریزم مهم است گزارشهای میدانی نشان می دهد که نیرهای بین المللی وقوتهای افغان درعملیات شبانه توفیقات بشتری داشته است. هدف نابود کردن مراکز دشمنان مردم افغانستان است برای این هدف باید شب روز تلاش صورت بگیرد این حرف که عملیات شبانه نداشته باشیم به نظرشرطی درستی نیست تعقیب دشمن شب وروز ندارد هدف ما این است که تلفات ملکی نداشته باشیم مردم بیگناه ما متضررنشود این هدف اصلی ما است. کارشناسان ومتخصصان گفته اند که تلفات ملکی درشب بسیارکم تربوده است فرماندهان ناتو گفته اند که عملیات شبانه هشتاد درصد بدون درگیری صورت گرفته است وتلفات ملکی بسیارکم ترازعملیات سنگین روزانه بوده است. قطع عملیات شبانه که ازطرف رییس جمهورافغانستان بعنوان شرط، درامضای پیمان استراتژیک مطرح می شود به نظر بهانه ای بیش نیست وی اهداف دیگری درنظردارد که بیان کردنش سخت است ومی خواهد با طرح این شروط امتیاز بگیرد.

 

درمورد مدیریت زندان هم باید بگویم که وجود فساد درارگانهای عدلی قضایی ، نبود ظرفیتهای لازم برای مدیریت زندان ،احتمال فرارزندانیان که دومورد بسیار وحشتناک درسال 2011 درقندهار صورت گرفت که همه را بهت زده ساخت. آزادی زندانیان خطرناک که ازمیدانهای جنگ درعملیات گرفتارشده است نیزدلایلی مهمی است که تغییرمدیریت زندان وانتقال آن درشرایط فعلی برای افغانستان ، خطرات قابل ملاحظه ای درپی دارد این تهدید ها را تجربه ثابت کرد اکنون همه متخصصات متعقد اند که افغانستان ظرفیت وتوانایی اداره زندانهای خطرناک را ندارد. این دوشرط درامضای پیما ن استراتژیک  یک بهانه ای سیاسی، هدف دار است. امضای پیمان استراتژیک با همه کشورها ازجمله ایالات متحده ای آمریکا، برای ثبات وامنیت افغانستان ضروری است.اگردرافغانستان دست آوردهای وجود داشته این دست آورد ها ی مشترک است با جامعه ای بین المللی . حال حفظ این دست آوردها باید بصورت مشترک وهمانگ درقالب امضای پیمان استراتژیک دربالا ترین سطح، آن ممکن است افغانستان هرگزبه تنهای قادربه حفظ دست آوردهای مشترک نیست ما اگراین پیمان را امضای نکنیم همه تلاشها، برباد می رود ولشکرسیاه وتاریک اندیش طالبان والقاعده برما مسلط می شود راه درست این است که افغانستان با جامعه ای بین المللی درپرتوی اسناد معتبر ، حافظ منافع ملی بجای منافع شخصی خود باشد. شروط برای امضای پیمان استرا تژیک ازطرف رییس جمهور حامد کرزی، جنبه های شخصی دارد ودلایلی منافع ملی در آن شروط نیست. 

 

رحمان ملک ؛افغانسان مراکزتعلیمی بلوچها را بسته است

رحمان ملک ؛افغانسان مراکزتعلیمی بلوچها را بسته است

رحمان ملک وزیرداخله ای پاکستان گفته است که افغانستا بدستورحامد کرزی مراکز تعلیمی وآموزشی بلوچها را بسته است وی درگفتگوی ازافغانستا اظهارقدردانی وسپاس کرده است.نیروهای بغتی رهبرجدایی طلب بلوچها که برای آزدای بلوچستان مبارزه می کند ، مورد حمایت کشورهای همسایه ای پاکستان بود ه است. پاکستان دوکشورهند وافغانستا را مسئول ناآرامیهای بلوچستان می داند ومعتقد است که این دوکشور، نیروهای جدایی طلب را حمایت می کنند وبرای آنها آموزشهای نظامی ورزمی می دهد.

 افغانستان درمناطقی ازقندهارمنطقه ای اسپین بلدک سه کمپ آموزشی مهم نظامی را درنظرگرفته است رحمان ملک به این مسایل اشاره کرد وگفت که درقندهار نیروهای بلوچ کمپ تعلیمی داشت. گفته شده است که بین سه تا شش هزارنیروهای بلوچ دراین کمپها مشغول آموزش رزمی بوده است روزنامه های پاکستان موضوعاتی را با تکیه به اظهارات رحمان ملک  بصورت مبسوطی شرح داده است.رحمان ملک وزیرداخله پاکستان دیروزگفت که ما ازافغانستان ورییس جمهورکرزی سپاس گزارهستیم که مراکزنظامی بلوچها را بسته است.واین مساله تاثیرات مثبتی برمناسبات دوکشوردارد. مقامات بلوچ هم درافغانستان دردوسوی مرز به شدت به سخنان رحمان ملک عکس العمل نشان داد وگفتند که رحمان ملک می خواهد نشان دهد که رهبران مقاومت بلوچ تروریست است آنهای کمپهای تروریستی درافغانستان داشته است.

 آنها به سه مساله ی مشخص اشاره داشتند یکی اینکه مقاومت بلوچستان برای آزادی بلوچهای مظلوم است وعادلانه ،این مبارزه وداعیه ازسوی حکومت مرکزی اسلام آباد همواره سرکوب شده است ما برای حقوق تضییع شده بلوچها مبارزه می کنیم .نکته ای دوم مورد تاکید رهبران بلوچ رد صریح وقاطعی هرگونه ارتباط با تروریزم است آنها جریانات تروریستی طالبان والقاعده رارد می کنند آنها ازطرح پیشنهادی رورا باکر ،رییس کنگره ای آمریکا درمورد آزادی بلوچستان ویاخود مختاری آنها ، با گرمی استقبال کردند وگفتند رورابا کر ازحق مردم بلوچ حمایت کرده است.این مساله ازطرف مقامات  اسلام آباد به شدت مورد حمله تعرض قرارگرفت رهبران تحریک شده مذهبی وسیاسی ازطرف استخابارات پاکستان، تظاهرات بزرگی به محکومیت طرح رورا باکردرمورد بلوچها برپاکرد. برخی رهبران مذهبی پاکستان مثل مولوی سمیع الحق رهبری معنوی طالبان وقاضی حسین احمد رهبر جماعت اسلامی پا کستان ،حکم جهاد علیه آمریکاراصادرکردند آنها به شدت با داعیه ای بلوچها مخالفت کرد ه وآنرا نشانه ای ازدخالت آمریکا برای تجزیه ای پاکستان دانسته است.

رورا باکر با رهبران جبهه ملی افغانستان دربرلین نیزمنشوری را امضاءکرد که خواسته ها ومطالبات سیاسی جبهه ملی را مورد تایید قرارداد .ساختارنظام پارلمانی –صدارتی غیرمتمرکزشدن قدرت درافغانستان سیستم تناسبی انتخابات، ازجمله مطالباتی است که درمنشوربرلین به آن اشاره شده است.منشوربرلین بشدت مورد غضب مقامات کابل قرارگرفت ورییس جمهوردرمراسم افتتاح پارلمان گفت که افغانستان آزمایشگاه سیاسی خارجیها نیست. روراباکربه مسایلی انگشت گذاشته که درنهایت به هماهنگی کابل واسلام آباد،منجرشده ومی شود. تحلیل گران مسایل افغانستان وپاکستان گفته اند که رحمان ملک درست گفته است حکومت افغانستان نمی خواهد ازطرح های رورا باکرحمایت کند وی درمورد بلوچستان طرح پیشنهادی را به کنگره برده است که باعث برافروخته شدن پاکستان شده است.افغانستان این وجه مشترک را قبول ندارد ومی خواهد با پاکستان همکاری نماید تا طرحهای روراباکر بکلی خنثی شود حمایت باکرازمنشوربرلین وطرح خود مختاری بلوچستان سبب شده که مقامات کابل واسلام آبا باهم  هماهنگ شود رحمان ملک برچیدن مراکز تعلیمی بلوچها را درقند ها نشانه ای این همکاری گرفته است بین سه تا شش هزار،نیروهای بغتی رهبربلوچ پاکستان درافغانستان درکمپها، مشغول آموزشهای نظامی بود ه است.ملک می گوید اکنون این کمپها توسط حکومت افغانستان بسته شده وی گفته است ما منتظر استقبال ازرهبران بلوچ درمیدان های هوایی هستیم .

 مقامات افغانستان تاکنون درمورد گفته های رحمان ملک اظهارنظرنکرده است. گمانه زنیها این را نشان می دهد که اسلام آباد وکابل درمورد داعیه های مخالفان سیاسی خود ،موضع مشترک اتخاذ کرده ومی خواهد همکاریهای نزدیکی با هم داشته با شد.این هماهنگی هم می تواند درمورد سیاستهای آمریکا صورت بگیرد چون هردوکشورمناسبات خودرا با غرب وآمریکا خراب کرده است وهم می تواند درمورد طرح های باکرموقف مشترک اتخاذ نماید.پاکستان درمقابل این گونه همکاریهای کابل که مراکزآموزشی بلوچ ها بسته است، می تواند فشاربرطالبان وارد نماید که با افغانستان ازدری آشتی درآید اخیرا یوسف رضا گیلانی ازطالبان افغانستان خواسته است که بروند گفتگوها با دولت افغانستان بی پنوندد.

رهبران مقامت بلوچها درپاکستان خودرا قربانیان سلطه گران پنجاب می بیند واحساس شان این است که حاکمان اسلام آباد تبعیض شهروندی بین بلوچ وغیربلوچ قایل است واین رفتار تبعیض آمیز ضد عدالت را قبول ندارد ومی خواهد با مبارزات مدنی به حقوق شهروندی شان دست یابد این مساله ای است که مقامات پا کستان را به شدت نگران ساخته است.تجزیه ای بلوچستان شوخی نیست ومساله ای بسیارخطرناکی برای پاکستان است درایالت صوبه سرحد داعیه خود مختاری پشتونها جلو ترازبلوچها دنبال می شد اما پاکستان با تاسیس گروه طالبان همه مدعیان آزادی پشتونها را نابود کرد سه طیف بزرگ روشنفکران پشتون، خوانین وسران قبایل که انگیزه ای خود مختاری داشتند، ورهبران ناسیونالیست پشتون را ،طالبان نابودکردواین خدمت بزرگی است که طالبان برای اسلام آباد انجام داده است.زمزمه های شنیده می که ایالت سند نیز از حاکمان پنجاب ناراضی است ولی تاکنو نشانه ای ازنارضایتی درایالت سند دیده نشده است.

مقامات کابل همین مشکل را دارد احساس تبعیض شهروندی درافغانستان بوده وهست نظام متمرکز ریاستی برمحور حاکمیت یک قوم درجامعه ای کثیر القومی چرخیده است.امروزنارضایتهای زیادی درجامعه ای افغانستان خلق شده است وبرای رهایی ازاین بحران طرح های ریخته شده البته درافغانستان داعیه ای تجزیه طلبی درحد بلوچهای پاکستان ویا پشتونها مطرح نیست حتی نظام فدرالی با احتیاط ازش سخن گفته می شود اما نظام غیر متمرکز،پارلمانی صدارتی ، ازموضوعات عمده ای سیاست  امروزافغانستان شده است.طرح این مسایل انگیزهای مشترک برای اسلام آباد وکابل فراهم ساخته است که موضع مشترک وکار مشترک داشته با شد بسته شدن کمپهای تعلیمی گامی، مهم قابل سیایش ازسوی رحمان ملک دانسته شده واگر اظهارات وزیرداخله پاکستان ، جنگ رانی نباشد، افغانستان کارمهمی را برای پاکستان انجام داده است کابل انتظارمی کشد که پاکستان درمورد افغانستان چه کاری می تواند انجام دهد طالبان را وصل به کابل می کند ویانه زمان شاهد این امور و به این مسایل پاسخ خواهدداد.    

دیدگاه ها ورویدادهای هفته درافغانستان (2)

دیدگاه ها ورویدادهای هفته درافغانستان (2)

 

 

ازتعویق گفتگوها تا اظهارات حنا ربانی کهر

 

 

روخ داد های مهم سیاسی کشوردرهفته این گونه مورد بررسی قرار می گیرد ابتدا ازخبری که مربوط به امضای سند استراتژیک می شود، حرف حدیث را آغاز می کنیم برا ساس گزارش شبکه ای طلوع نیوزازیک مقام افغان که ازوی نامبرده نشده است آمریکا گفتگوی پیمان استراتژیک را به تعویق انداخته است این مساله برمی گردد به چند مولفه ای افغانی وآمریکایی درآمریکا برخی  جناحهای سیاسی دراداره اوبا ما، با ا مضای پیمان  استراتژیک موافق نیست. 

 

 این مساله رابه دودلیل رد م کند یکی اینکه پیمان  استراتژیک، پیامدها وتعهدات سنگینی برای آمریکا ایجاد می کند این گونه الزامات را که هزینهای بزرگی مالی امنیتی درپی دارد این دسته ازسیاست مداران قبول ندارد آنهای بجای پیما استراتژیک سطح سند را پایین آورده ومی گویند تنظیم یک اعلامیه ای مشترک کافی  است. دلیل دوم طرفداران اعلامیه این است که ترتیب سند درسطح اعلامیه مشکل پیچیده گیهای تصویب کنگره را ندارد ولی پیمان استراتژیک باید مورد تایید کنگره ویا سنایی آمریکا قرار بگیرد این زمان  زیادی را دربرمی گیرد ممکن است که اصلا با مخالفتهای جدی روبرو شود.ترجیحات این دسته این است که آمریکا وافغانستان یک اعلامیه وسندی که مفهوم ومحتوی پیمان را نداشته با شد ،تنظیم نماید ورهبران دوکشورامضای کنند.

این نظر دربرابرآن نظری قراردارد که می گوید بین افغانستان وآمریکا پیمان استراتژیک به امضای برسد زیرا این دوکشورکارهای مشترکی زیادی دارد که با ید آنرا انجام دهد.اهداف و مرام آمریکا وافغانستان تنها، درامضای پیمان استراتژیک بدست می یاید ودرچهارچوب قرارداد استراتژیک می تواند گامهای استواری برداشت همکاری دوجانبه بدون یک چنین سندی ممکن نیست.

افغانستان با شروط خود درمسیرطرح گفتگوهای پیمان، اخلال بزرگی را ایجادکرده است شروط افغانستان قطع عملیات شبانه ، مدیریت زندان، وحاکمیت ملی افغانستان، بهانه های است که درقالب شروط برا ی آمریکاییها گفته شد ه است جان مک کین ، آقای خلیل زاد ، ودیگرمقامات آمریکا گفته اند که درجنگ با تروریزم ، عملیا شبانه اجتناب نا پذیراست خلیل زاد گفت که نیروهای افغان توانایی وظرفیت این کارها را ندارد آقای مک کین اظهارداشت که درمورد مدیریت زندان ممکن است، تغییرات صورت بگیرد اما عملیات شبانه تازمانیکه نیروهای آمریکایی درافغانستان حضورداشته با شد ، تغییرات وقطع عملیات شبانه درجنگ با تروریزم امکان پذیرنیست.شروط افغانستان درنهایت امرممکن است  به ا ین نتیجه منتهی شود که هیچ گونه پیمانی بین آمریکا وافغانستان امضای نشود.

این درنهایت کلام به ضررمردم افغانستان تمام می شود درجنگ با تروریزم همکاری جامعه جهانی ضروری است.قطع همکاری با جامعه بین المللی، افغانستان را، با باری سنگینی درمیدان نبرد رها کرده وتوجهات آمریکا ممکن است به جاهای دیگری ازکانونهای بحران درمنطقه، کشیده شود.این گونه پیش آمدها نه به نفع افغانستان است ونه به نفع منطقه به یاد داشته با شیم جنگ عراق درکنارافغانستان بضرر افغانستان تمام شد چون درکنارافغانستان یک کانون بحران دیگری که عراق باشد ،ایجاد شد واین افغانستان را  درامرمبارزه با تروریز به شدت آسیب پذیر کرد.

*************

 ازجمله مسایل مهم قابل بحث هفته اظهارات راسموسن بود وی گفت درنشست شیکا گودرماه می سالجاری مساله افغانستان با شرکت رهبران ناتو مورد گفتگوجدی قرارمی گیرد وافغانستان پیش ازبرگزاری اجلاس شیکاگو پیمان استراتژیک را به امضای برساند. براساس فیصله لیسبون درسال 2011 نیروهای بین المللی درسال 2014ازافغانستان خارج می شود ودراین مساله هیچ تردیدی وجودندارد.مساله بعدی برای جامعه ای جهانی پس ازسال 2014 است که چه باید کرد جامعه ای بین المللی مایل است که مساله افغانستان به کناری گذاشته نشود خطرتروریزم یک مساله جهانی با محوریت جغرافیای افغانستان وپاکستان همه را تهدید می کند با کنارگذاشته شدن افغانستان این خطر ابعاد جدی تری بخود می گیرد این مساله قابل درک است ولی متاسفانه این افغانستان است که هماهنگ با جامعه ی جهانی نیست شروط که برای پیمان استراتژیک وضع می شود این بمعنی عدم همکاری درمبارزه با تروریزم است افغانستان درامضای پیمان تعلل می کند ازطرفی هم راسموسن تاکید دارد که امضای این سند پیش ازنشست شیکاگوبرای افغانستان، مهم وحیاتی است.

****************

به نظرمن سخنان خانم حنا ربانی کهر دراین هفته یکی دیگری ازمسایل مهم مرتبط به افغانستان شمرده می شود برای فهم اظهارات ایشان این تحلیل را دراین جا می آوریم. خانم حنا ربانی کهر وزیرخارجه پاکستان دریک اظهار نظری گفته است که عمق استراتراژیک درافغانستا با نظامی گری ویا جنگ فرسایشی ونیابتی حاصل نمی شود این سخن خیلی جالب است.

 وی وزیرخارجه ای است که ثابت ساخته با شجاعت وصراحتی بشتری حرف می زند این بانوی جوان وزیبایی پاکستانی که وزیرخارجه این کشوراست درباره ای افغانستان با دقت ووسواسی بشتری سخن می زند وی درمورد اظهارات رییس جمهورکرزی نیز با صراحت توام با عصبا نیت حرف زد که این خواست افغانستان ازما که طالبان رابرای مذاکره حاضر نماییم، یک خواست بی مورد است ما ملا عمر نداریم که وی را برای مذاکره آماده نماییم. خانم کهر درادامه اظهارنظرهایش درمورد افغانستان دراین بخش ازصحبتهای خود نیز  اشاره داشت وگفت افغانستان ازما نقش حمایتی درصلح افغانستان را می خواهد درحالیکه پاکستان معتقد به نقش حمایتی در مسایل افغانستان نیست وگفت : افغانستان نقش حمایتی پاکستان را درنظر دارد. پاکستان به نقش رهبری درصلح افغانستان معتقد است.

این سخن حنا ربانی کهر خیلی مبهم وچند پهلو بیان شده است بنظرمی رسد منظورکهراین است که افغانستان برداشت درستی ازنقش پاکستان ندارد نقش حمایتی معنی  اش این است که پاکستان حامی طالبان است وازطالبان حمایت می کند وازپاکستان می خواهد که طالبان را برای صلح حاضر نماید این نوع تلقی ودرک ازپاکستان درست نیست پاکستان حامی طالبان نیست ونه می تواند آنها را درپای میز مذا کره حاضرنماید پاکستان ملا عمری ندارد که اورا درمیزگفتگو حاضر نماید.

خانم کهرمی گوید پاکستان نقشش درمورد صلح افغانستان رهبری وهدایت صلح باید با شد مقامات پاکستان همیشه به این نکته اشاره داشته است که پاکستان جزءازراه حل افغانستان شمرده می شود این جزئیت را با رهبری می تواند نشان دهد این ادعای پاکستان که جزء راه حل بحران افغانستان است و دررهبری صلح با ید شرکت داشته باشد ادعای بزرگی است وگفته های خانم کهر نشان می دهد که درمورد افغانستان جایگاه وموقعیت پاکستان تعریف شده است پاکستان جزء ازراه حل افغانستان درنقش رهبری است ونه صرف درنقش حامی طالبان که آنهارا درمیزگفتگوهای صلح آماده نماید. خانم کهر دراظهارا ت خود به مساله ای دیگری نیزاشاره داشت وگفت رسیدن به عمق استراتژیک درافغانستان که خیلی زیاد درموردآن سخن گفته می شود وپاکستان را همیشه متهم می کند که عمق استراتژیک درافغانستان می خواهد وی گفته است که رسیدن به عمق استراتژیک درافغانستان  ازطریق نظامی گری وجنگهای فرسایشی ونیابتی امکان ندارد پاکستان اگربه عمق استراتژیک درافغانستان دست یابداین راه باید ازراه ها ایجاد ثبات وامنیت درافغانستان جستجو شود. خانم کهر می گوید: راه رسیدن به عمق استراتژیک درافغانستان با نظامی گری وجنگ فرسایشی ممکن نیست.

 ازسخنان کهر این گونه استنباط می شود که رسیدن به عمق استراتژیک را درافغانستان مردود نمی داند خانم کهراین مساله را دراین گفتگو رد نکرده است وی می گوید راه رسیدن به این هدف که مطرح می کند ادامه جنگ درافغانستان نیست با نظامی گری وجنگ فرسایشی ما نمی توانیم به این هدف برسیم راه رسیدن به این هدف ازطریق ثبات وایجاد امنیت درافغانستان است.خانم کهر این نتیجه را می گیرد که پاکستان دنبال جنگ درافغانستان نیست ومی خواهد درافغانستان صلح ثبات برقرارشود وی این مساله را دریک کنفرنس خبر ی بیان کرد ودر روزنامه های پاکستان به این پرداخته شد. مساله ایکه قابل توجه است این است که خانم کهرمی خواهد نشان دهد که پاکستان طرف دارصلح است اما نگاه طمع وهوس انگیزپاکستان را درداشتن حیات خلوت درافغا نستان رد نمی کند. نمی دانم این سخن را ایشان بااین  صراحت چطورگفته است این اظهارات ناشی ازدومساله می تواند با شد یکی اینکه وی جوان وپرانرژی است حرفهای ناگفته ونا نوشته ای پاکستان را درمورد افغانستان با این شفافیت می گوید: راه رسید به عمق استراتژیک جنگ فرسایشی ونظامی گیری نیست راه رسیدن ازطریق ثبات وامنیت درافغانستان است. درگذشته هیچ مقام سیاسی پاکستان این چنین حرف را نگفته است که اشاره به داشتن عمق استراتژیک درافغانستان داشته با شد.درگذشته ما همیشه این حرف را  می شنیدیم که پاکستان هرگزدنبال مسایلی ازاین قبیل نیست وازهیچ راهی نه جنگ ونه صلح وثبات به هدف عمق استراتژیک اشاره نداشته است.خانم کهربه عمق استراتژیک اشاره کرد.عمق استراتژیک وراه رسیدن به آنرا نیزگفته است.

مساله دوم دراین گفته ها می تواند این باشد که ایشان باصراحت وشجاعت منویات پاکستان را بیان می کند وهیچ باکی ازمساله ندارد چون با داشتن طالبان  هیچ باختی را درمساله افغانستان نمی بیند وبی با کانه می گوید افغانستان مطالبات خود را شفاف بیان نماید ازپاکستان نخواهد که طالبان را برای مذاکره حاضرنماید چون ما ملا عمر نداریم تکیه به این خواست ،غیر منطقی است ما نمی خواهیم ازطریق جنگ به اهداف استراتژیک خود دست یابیم عمق استراتژیک با ادامه جنگ فرسایشی درافغانستان میسر نیست با صلح وثبات درافغانستان می خواهیم اهداف خود را دنبا ل نماییم وروابط بین دوکشور بر پایه ای دوستی وصداقت استوارباشد.