نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی
نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی

شتاب درمصالحه

شتاب درمصالحه

 

انتخابات آمریکا با پیروزی بارک اوباما،پایان یافت.مجموعه عواملیکه که بارک اوباما درمبارزه انتخاباتی خود،بکارگرفت،درنهایت پیروزی وی دررقابت با میت رامنی، گرانتی کرد.اوباما درسیاست خارجی به وعده های دوراول ازمبارزات انتخاباتی خود،جامه ای عمل پوشاند.وی گفته بود که من بکارهای بوش خاتمه می دهم.تغییرات که اوروی آن تاکید داشت،یکی بیرون کشیدن نیروهای آمریکایی وپایان جنگ درعراق بود.اوباما به این وعده خود عمل کرد ونیروهای آمریکایی را ازخاک عراق بیرون کرد.درمورد افغانستان وی نیزاین وعده را به مردمش داده بود که سربازان آمریکا باید به خانه های شان برگردند.دراین مورد وی گفته بود که جنگ افغانستان،به پایان خود رسیده وسربازان آمریکا درسال2014 به خانه های شان برمی گردند.

 

جنگ افغانستان به دلیل بی میلی عام مردم آمریکا،مورد بهره برداری،گسترده ای بارک اوباما قرارگرفت.مردم آمریکا ازجنگ افغانستان، بیزارهستند وخیلی مایل اند که این جنگ به پایان خود برسد وسربازان شان به آمریکا برگردند.مساله کشته شدن اسامه نیزیکی ازعواملی پیروزی بارک اوباما شناخته شد.وی دردوراول انتخابات ریاست جمهوری خود وعده داده بود که رهبران القاعده را درهرجا که باشند آنها راخواهند کشت.اوبا ما بارها به مساله کشته شدن اسامه ودیگررهبران القاعده اشاره داشت.اوباما بزرگترین دست آوردخودرا درجنگ با تروریزم نابودکردن رهبران القاعده اعلام کرده بود.درزمان ریاست اوبا ما عمده ترین رهبران القاعده توسط هواپیماهایی بی سرنشین کشته شدند.انوراولاکی دریمن، کشمیری ابویحی اللیبی ابوفرج اللیبی ورهبرالقاعده اسامه بن لادن، ازشاخص ترین رهبران القاعده در زمان ریاست جمهوری اوبا ما به قتل رسیدند.آقای میت رامنی درمناظره سوم خود درآخرماه اکتبر،این مساله رابه آقای اوباما تبریک گفت.مجموعه عواملی که درسیاست خارجی اوباما برای مردم آمریکا ،جاذبه داشت،خروج سربازان شان ازعراق وپایان دادن جنگ درافغانستان وکشتن رهبران القاعد،بود وآقای اوباما موفق شد به همه این تمایلات پاسخ مثبت دهد.

 

درکناراین مساله سیاستهای داخلی اوباما نسبت به رقیبش ترجیحات زیادی داشت.برنامه های اقتصادی اوباما وبرداشتن هزینه های درمانی،حمایت ازاقلیتهای تباری،حمایت اززنان وجوانان، ازدیگرشاخصه های برتری اوباما نسبت به میت رامنی دانسته شده است.با این وضع آقای اوباما با پیروزی چشم گیری،رقیب خود آقای رامنی را شکست داد.آرای عمومی مردم ،چندان تفاوت نداشت آقای رومنی 49 درصد وآقای اوباما 50 درصد رای مردم را داشت اما درمرکزالکترال کالیج آقای اوباما، رای قاطعی را بدست آورد. بیش ازسیصد رای درکالیج دربرابردوصد سه رای،فوق العاده بود.آقای میت رامنی بلافاصله با تلفن، پیروزی اوباما را برایش تبریک گفت وی گفت برای اوباما دعا می کند که بتواند جامعه آمریکا را به خوبی رهبری نماید.آقای رومنی گفت به این خاطروارد کارزارانتخاباتی شده بود که نگران آمریکا بود.آقای اوباما نیز،تلاشهای رومنی را درمبارزه انتخاباتی برایش تبریک گفت.وی گفت به زودترین فرصت با آقای رامنی می نشیند وهردودرباره ای برنامه های مشترک وکاربرای آمریکاییها،گفتگو می کنند.این نوع رفتارها،شایسته گی وظرفیت رهبران سیاسی وجامعه آمریکا را نشان می دهند.آنها مردمی را که درجریان انتخابات،صف آرایی کرده بودند وتاحدی عواطف هم دیگررا جریحه دارساختند به این روشهای انسانی ومتمد دانه،جبران می کنند.

 

درمورد افغانستان به نظرمی رسد صلح ومذاکره شتاب بشتری می گیرد.اداره اوباما با طالبان ازطریق پاکستان وارد گفتگوی سریع وجدی می شود وسعی خواهد کرد که مساله افغانستان را درمسیرمصالحه بصورت استواری قراردهد.دموکراتها اصولا طالبان را جریان قابل گفتگومی دانند وبه همین دلیل است که گفته اند"طالبان الزاما دشمن آمریکا نستند"این حرف جوب آیدن معاون رییس جمهورآمریکا، ناشی ازطرزدید آنها می باشند.دموکراتها،طالبان را می خواهند جدای ازشبکه القاعده مطالعه نمایند وتفکیک بین شبکه القاعده وشورای کویته قایل اند.شبکه حقانی را آمریکا جدایی ازالقاعده نمی دانند.آمریکا اعلام کرده است که القاعده وکسانیکه با این گروه وابسته باشد را درهرجا که بیبیند آنها را خواهند کشت.شبکه حقانی را به دلیل اینکه وابسته به القاعده می دانند این گروه را تحریم کرده است.البته زمانی طالبان را هم تحریم کرده بود ولی کم کم آنها را ازلیست سیاه برمی دارند بنابراین ممکن است زمانی شبکه حقانی را نیزازلیست سیاه شان بردارد.آمریکا درحال حاضر،مصمم است که جریان مذاکره را با طالبان به پیش ببرد.اما این باربا تکیه به پاکستان این کاررا می خواهد انجام دهد.پاکستان درشرایط فعلی،مناسبات بسیاردوستانه ای با آمریکا دارد وبشترین طرف گفتگوومذاکره آمریکا درواقع،حکومت پاکستان می باشد.

 

آقای گروسمن ده روزپیش به پاکستان آمد وی گفتگوهای بسیارمهمی با پاکستانیها داشت حاصل این مذاکرات این شد که آمریکا وپاکستان یک کمیسیون مشترک درمورد طالبان،تشکیل دهند واین کاررا آنها کرده اند تشکیل کمیسیون مشترک بدون افغانستان،اوج همکاری آمریکا باپاکستان را نشان می دهد.مساله مذاکره با وساطت پاکستان،شتاب بشتری بخود می گیرد وامتیازات مصالحه را پاکستان ازآمریکاییها می گیرند.متاسفانه اوضاع بگونه ای هست که پاکستانیها،حداکثراستفاده را ازشرایط می کنند.افغانستان درموقعیت مناسبی قرارندارد.رییس جمهورازآمریکا وغرب ناراحت است وی سه روزپیش به عده ای ازژورنالسیتها واستادان دانشگاه می گوید: دست آمریکا تالندن خلاص.این جمله اوج ناراحتی ودلزده گی افغانستان ازآمریکا را نشان می دهد.افغانستان بوضوح می بیند که آمریکا با پاکستان چه کارهای را انجام می دهد.اعلام خط دیورند نیزمساله ای برنامه ریزی شده ازسوی آمریکا وپاکستان بود.هردوکشوربه سودهم حرف می زنند وکارمی کنند وبشترین مشوره هارا درامورافغانستان باهم دارند.امروزبااعلام پیروزی بارک اوباما،ازسوی دفترریاست جمهوری اعلامیه ای منتشرشد وپیروزی اوباما را تبریک گفت اما درادامه اعلامیه ،افغانستان ازآمریکا این مساله را خواسته است که پناه گاهای تروریستها را درخاک پاکستان،مورد حمله قراردهید.

 

افغانستان درپیام تبریک چرا به این مساله تاکید دارد؟. آن طرف مرز،همان خاک پاکستان است وپناه گاه های تروریستها درآن سوی مرزدیورند قراردارد.این خواست افغانستان،نشان ازهدفی دارد که می داند آن هدف عملی نیست اما تاکید به آن هدف غیرعملی،دلیل ناراحتی وعصبانیت افغانستان نسبت به پاکستان را نشان می دهد.افغانستان می داند که آمریکا با پاکستان رفیق شده است ودرمساله افغانستان ومذاکرات صلح ،بشتربا پاکستان گفتگوی می کند.افغانستان ازآمریکا می خواهد که خاک پاکستان را که پناه گاه تروریستها می باشد را، مورد حمله قراردهد.مناسبات کابل واسلام واقعا به تیره گی گراییده است وبه همین دلیل است که ازناتو می خواهد که عملیات شان درآن سوی مرزیعنی خاک پاکستان انجام دهد.دلیل مساله این است که خاک پاکستان، مکان امنی برای تروریستها شده است.خواست افغانستان عمل نیست آمریکا این کاررانمی کند.نیروهای ناتو درمرزحتی قبول ندارد که پاکستان به خاک افغانستان،تعرض داشته است وسخنگوی ملکی ناتو می گوید: درمعاهده بن گفته نشده است که نیروهای بین المللی به خاطردفاع ازخاک افغانستان دربرابرکشورهای خارجی،اقدام نماید.

 

همه این مسایل نشان می دهد که مناسبات افغانستان با ناتو،آن چنان دوستانه نیست.روابط سرد کابل وواشنگتن سبب می شود که آمریکا درمورد مذاکره با طالبان،گامهای جدا ازکابل را بردارد.علایم ونشانه یک چنین اقداماتی معلوم شده است.کمیسیون مشترک آمریکا وپاکستان درمورد مذاکره باطالبان معنی جزاین را نمی تواند داشته باشد.باروی کارآمدن اوباما ،جریان مذاکره شتاب بشتری بخود می گیرد اما این بارگفتگوها درفاصله دورازافغانستان انجام می شود.سوالی که مطرح می شود این است که مذاکره با طالبان باشتاب بشترچه خواهد شد؟.افغانستان دراین مذاکرات به حاشیه رانده شده وگروهای اپوزیسیون هم درمذاکرات حضورندارند پس این مذاکره چه سود ونتایجی می تواند درپی داشته باشد.پاسخ به این سوال این است که افغانستان نه برای همیشه درحاشیه قرارمی گیرد این مساله غیرممکن است اما آنها می خواهند که حکومت رییس جمهوردرحاشیه باشد واین یک نوع بی مهری نسبت به سردی روابط کابل با واشنگتن وپاکستان است.اما دربلند مدت خصوصا با روی کارآمدن حکومت منتخب وجدید، اوضاع بکلی ،تغییرمی کند. افغانستان نمی تواند درحاشیه مذاکرات باشد افغانستان درمتن راه حل وگفتگوهای بعدی قرارمی گیرد.درحال حاضر،آنها با رییس جمهورکرزی وارد کشتی نرم شده وآن کشتی درمرحله های سختی کشانده شده است.

 

آمریکا وپاکستان می دانند که حکومت رییس جمهورکرزی با چالشهای عمده ای روبرواست آنها می خواهند رییس جمهورافغانستان را اذیت واعصابش را خرد نمایند واین کارهارا می کنند.این مساله دلیل دارد زیرا سیاست های رییس جمهورکرزی ورفتاریکه با جامعه بین المللی دارد، برای آنها دوستانه دانسته نشده است وپاکستان هم ازفرصت استفاده کرده روابط بهم خورده شان را دوباره بهبود بخشیده است.پاکستان بخوبی این کاررا کرده است درحال حاضرهیچ مشکلی با غرب وآمریکا ندارد.این افغانستان است که خود را دچارمشکل ساخته وآنچه را که می بیند، نتیجه سیاست های خود حکومت افغانستان می باشد.مذاکره وشتاب بخشیدن به آن ازسوی آمریکا وپاکستان با تشکیل کمیسیون مشترک، به پیش برده می شود این البته یک مساله کوتاه مدت وتاکتیکی است دربلند مدت آمریکا وپاکستان نمی توانند بدون موافقه دولت افغانستان،مذاکرات صلح رابجای برسانند.صلح با مردم افغانستان وحکومت منتخب ومشروع ،باید صورت بگیرد مساله مصالحه، جدایی ازافغانستان هرگزنمی تواند بجای برسد.برخی ازمنتقدان می گویند : مشکل آمریکا وپاکستان مردم افغانستان نیست مشکل آنها با حکومت رییس جمهورکرزی است واین مساله با گذشت زمان،برطرف می شود.

عوامل مجهول

عوامل مجهول

 

باجمعی ازدوستان دربورد مشاورین وزارت خارجه، وقت ملاقات ازمعاون اول رییس جمهورگرفته بودیم.مارشال فهیم لطف کرد،زمانی را برای گفتگو با ما اعلام داشت.ما پنج نفرازاعضای بورد،دردفترمارشا فهیم با ایشان ملاقات داشتیم.هدف ما ازاین مزاحمت این بود که مشکلات موجود دروزارت را باایشان درمیان بگذاریم ودیگراینکه  ازایشان بعنوان مردشماره دو نظام،کمک برای حل مشکلات بخواهیم ما اعتقاد داریم که آنها مقامهای مسئول دردولت افغانستان می باشند.ماوقتیکه سری گفتگورا باایشان بازکردیم،دقایقی ازصحبت سخنگوی ما نگذاشت که مارشال فهیم،سخنان ایشان را قطع کرد وگفت: درمورد مشکلات وزارت تان من اطلاع کافی دارم.وی اشاره به گزارشی که روی میزایشان بود،کرد وگفت: این گزارش تماما مربوط به وزارت شما است.

 

گزارشی نسبتا قطوری بود. شاید بیش ازهشتاد صحفه گزارش ازوزارت به مارشال صاحب رسیده بود.ایشان بگونه ای درمورد مشکلات درکل ودرمورد وزارت خارجه،بصورت خاص حرف زد که ما واقعا به حیرت افتادیم.مارشال فهیم مشکلات را بگونه ای دسته بندی کرد که گویا ریشه ای چالشها،مقامات مسئول درنظام افغانستان نیست.دوروزپیش مارشا فهیم درجمع مقامات کشوردرسمیناری گفت: دراین کشورعدالت رعایت نمی شود.مارشال ازظلم وبی عدالتی درسمینارسخن گفت.ایشان به  این مسایل نیزاشاره داشت که دراین کشورهرکس تفنگ دارد،امنیت دارد.ازمجموع اظهارنظرمقامات مسئول،این نکته اساسی بدست می آید که مصیبت دراین سرزمین بی عدالتی وظلم ونداشتن امنیت،فساد اداری،حکومت داری بد،تبعیض شهروندی،بی کاری وفقروده هامشکل دیگر،برمی گردد،به عواملیکه که آن عوامل هرکی باشد اما مقامات مسئول درحکومت افغانستان نیست.ارجاع مشکلات به عوامل نامریی ومجهول،ازخصوصیات مقامات کشوری شده است.مارشال فهیم مردشماره دونظام همه چالشها را قبول دارد وخود بهتر ازهرکسی آگاهی به مشکلات دارد ولی عامل این مصیتها درکشورکی است.این مساله معلوم نیست.رفع مسئولیت ازخود وارجاع مسایل به عوامل مجهول،اوج بی مسئولیتی را نشان می دهد.همه کاره های بی کاره درنظام کشور،ازبزرگترین رنج مردم افغانستان می باشد.مافکرمی کردیم که درنظامهای توتالیتروخود کامه،کسی مسئولیت را قبول نمی کند ویا کسی جرئت ندارد بگوید بالای چشم تان ابرو هست.زیرا درآن صورت حساب شان با کرام الکاتبین است.دریک نظام استبدادی چه کسی جرئت دارد بگوید که عامل فساد،بی عدالتی،فلان مقام حکومتی است.

 

دوستی دپلمات من که زمانی درلیبیا،انجام وظیفه وماموریت دپلماتیک داشت می گفت: روزی جمعی ازسفراء خارجی به ملاقات رهبرلیبی رفته بودند.هرسفیربرنامه های کشورشان را می خواست با رهبرلیبیا درمیان بگذارد وازایشان بعنوان مقام درجه یک لیبیا درانجام برنامه های شان،کمک بخواهد.معمرقذافی رهبرلیبیا با بی میلی به سخنان،سفراء،گوش می دهد اما درپایان می گوید: من دراین کشورهیچ کاره هستم وهیچ کارحکومتی واجرایی مربوط من نمی شود.مردم لیبیا، مرا بعنوان برادرخود قبول کرده اند من هم گفته ام تشکر،برادری تان را قبول دارم من دراین کشور،هیچ کاراجرایی وحکومتی ندارم وهیچ مساله ای مربوط به من نمی شود من تنها برادرمردم لیبیا هستم.سرهنگ قذافی به هریک ازسفراء که خواسته های داشت می گوید: شما به وزیرنفت وانرژیِ مراجعه نمایید. وکارشما جناب سفیرمربوط به وزارت خارجه می شود وموضوعا تجارتی رابا وزارت تجارت لیبیا درمیان بگذارید.معمرقذافی که تمامی قدرت لیبیا درزیرچنچگال وی قرارد اشت این گونه با دپلماتهای خارجی ،سخن گفت.وی درسال 2011 کشته شد.ثروت معمرقذافی  دربانکهای خارجی بیش ازیک صد هفتاد میلیارد دالر،براورد شده است.وی با همه قدرت واختیارات،می گوید: من هیچ کاره هستم وکارهای شما مربوط به من نمی شود.

 

مارشال فهیم مرد شماره دو درنظام که آقای اکبری ازایشان ومعاون دوم رییس جمهور،بعنوان معاونان لمبریک ولمبردو،نام می برد.با ما ودرسمینار،دادستانی مقامات حکومتی می گوید: دراین کشور،بی عدالتی وتبعیض وجود دارد،امنیت برای شهروندان این کشورنیست.تنها تفنگ داران دراین کشورازامنیت برخوردارهستندو..سئوالی که پاسخ ندارد این است که همه این مسایل،معلول است علت وعامل آن کی می باشد.مارشال هرگزبه عوامل فساد،حکومت داری بد اشاره نمی کند.مرحوم شریعی می گفت : برخی ها دوست دارند ازمظلومیت امام حسین حرف بزنند وماجرای شهادت را درکربلا شرح دهند اما نمی خواهند ازیزید حرفی به زبان آورند.چالشهای جامعه بی عدالتی وتبعیض وحکومت بد،دراین کشورازخود،عواملی دارد.چرا مقامات حکومتی به علتهای فاجعه ومصیبت،اشاره نمی کنند.به همین دلیل است که گفتگو ازمعلول بدون ذکرعلت،دردی را دوا نمی کند.دراین کشورمردم، مقامات مسئولیت پذیر،کاردارند.ارجاع چالشها،به عوامل مجهول،گره ای را نمی گشاید.دراین بدبختیها،عوامل مسئول دخالت دارد ومقامات حکومتی،درواقع علت بد بختی وخوشبختی جامعه هستند. این منطق قابل قبول نیست که شما همه رنجها را شرح دهید وبه همه گناه هان خورد بزرگ معترف باشید اما ازگناه کار نام نبرید.

 

قذافی همه زندگی مردم لیبیارا، دراسارت خود داشت ولی می گفت: من دراین کشورهیچ کاره هستم.مارشال فهیم ودیگرمقامات حکومتی با ید به این مساله پاسخ دهند که مسئول غارت اموال مردم درکابل بانک کی ها هستند.قراردادهای،فساد آوردرنظام را کی وکدام مقام حکومتی ویا اقارب شان با خارجیها،منعقد ساخته است.همه این فساد ها عواملی مشخص وشناخته شده دارد کسی ازمریخ ،درافغانستان نیامده وعلت مصیبتهای مردم وبی عدالتی که مارشال فهیم روی آن تاکید داشت،ساکنان مریخ نشین نستند.آنها ساکنان همین سرزمین وازمقامات تصمیم گیرنده ویا اقارب شان می باشند.سه مولفه درگفته های مارشال صاحب فهیم،قابل بحث است.مولفه اول مجموعه ازمشکلات وچالشهای که ایشان درسمینار،به آن اشاره کرد که برجسته ترین آن،بی عدالتی وتبعیض،فساددرحکومت افغانستان که این مساله را، همه مقامات حکومتی،اعتراف دارند. یک مقام برجسته وزارت خارجه می گفت: حکومت فاسد است ولی من فاسد نستم.رییس جمهورهم به مساله فساد،تاکید فراوان دارد.جامعه جهانی که اصولا شرط کمکهای شان را،مبارزه بافساد دانسته اند.مولفه دوم عواملی دخیل درچالشهای سیاست ومدیریت است.هراتفاقی که روی دهد آن حادثه ازخود علت وعامل مشخص دارد.عوامل معلوم درواقع،باید شناسایی شود وازآنها بصورت مشخص نام گرفته شود ومسببین وقایع وحوداث،مجازات شوند.مولفه سوم تکیه به عوامل مجهول است.

 

مقامات حکومتی ما نمی خواهند که عوامل مسئول ودخیل درفساد وسوء مدیریت،نام گرفته شوند وآنها مجازات شوند.این مساله ازخود دلیل دارد.عوامل مسئول درقدم اول ،خود مقامات حکومتی ویا اقارب آنها می باشند.مقامات آمریکا این مساله کتمان نکرده اند آنها گفته اند که ما قرارداد با مقامات ویا وابسته گان آنها درامربازسازی وانکشاف داشته ایم.طرف قرارداد های فساد آور،عوامل مجهول نبود ویا ما با ساکنان مریخ درامربازسازی عراق وافغانستان،قراردادی نداشتیم طرف قرارداد بصورت معین،مقامات حکومتی ویا عوامل واقارب آنها بوده اند.مقامات به همین دلیل که پای خودشان درگیراست،همه مشکلات را به عوامل مجهول،احاله می کند.آنها با مهارت خاص واطلاعات کافی،رویدادهای جامعه را شرح می دهد.مارشال فهیم،مشکلات وزارت را ده برابرما اطلاع داشت وگزارش هشتاد صفحه ای به ایشان داده شده بود.شرح وبسط چالشها وارجاع آن به عوامل نامریی ومجهول هرگز،مشکل ما را حل نمی کند.چیزی را که ما ازسخنان مارشال فهیم درسمینار،دانسته ایم ،ارجاع مسایل به عوامل مجهول وپرداختن به معلول بدون نام گرفتن ومبارزه با علت بوده است به همین خاطراست  که نه مشکلات وزارت ما، حل شد ونه هم چالشهای دیگردرحکومت قابل حل است.راه حل برخورد با عوامل مسئول ومبارزه با علل مسایل د رکشوراست.

پیروزی بادو اکثریت

پیروزی بادو اکثریت

 

انتخابات آمریکا درجهان،استثناء است.درهرجای دنیا انتخابات با یک اکثریت،به پیروزی می رسد اما درآمریکا این گونه نیست.آقای اوباما ومیت رامنی با اکثریت،اراء مردم رییس جمهورنمی شوند.هرکدام ازدونفر،برای رییس جمهورشدن احتیاج به دواکثریت دارد وآن اکثریت کالیج الکترورال واکثریت رای مردم است. موضوع انتخابات آمریکا بسیار پیچیده ،مهندسی شده است.دورقیب درهمه ایالتها،مبارزه می کنند اما درهشت ایالت باید بشترین انرژی را برای کسب مقام ریاست جمهوری،خرج نمایند. ایالت مثل اوهایو،پنسیلوانیا،فلوریدا،نیوهمپشهرو..ازعمده ترین ایالتهای می باشد که دورقیب بشترین کارهای انتخاباتی را دراین ایالتها،انجام می دهند.

 

ازمیان این چند ایالت سرنوشت ساز،گفته شده است که ایالت اوهایو،نقش اول رادارد چرا؟  زیرا این هشت ایالت درکالیج 161 کرسی دارد درمیان آنها اهایو هجده کرسی درالکتروکالج دارد.بنابراین باید اهایو را تسخیرکرد تارییس جمهورآمریکا شد.درمرکزکالیج الکترورال،رییس جمهوربرگزیده 270 رای راباید بدست آورد.درغیرآن صورت او،نمی تواند رییس جمهورآمریکا شود.درسال2000 آقای الگوررای اکثریت مردم را داشت اما رییس جمهورآمریکا نشد دلیل آن این بود که الگور،نتوانیست درالکترورال کالیج 270 را بدست آورد.به همین دلیل بوش رییس جمهورآمریکا انتخاب شد. دراین مورد البته حکم محکمه فدرال بود.درکناراین دو اکثریت "رای مردم وکالیج" دیده می شود رای کالیج مهم تر ازرای مردم است ویا شاید رای مردم بخصوص درایالتهای کلیدی،رای الیکترورال،به دنبال دارد.کسیکه دراوهایو،بشترین رای مردمی را دشته باشد هجده رای این ایالت را درمرکزالیکترورال بدست آورده است.دو،اکثریت ازشاخصه های انتخابات آمریکا،شمرده می شود ودرهیچ جای این نوع سیستم وجود ندارد.

 

درکنارداشتن دواکثریت،مولفه های دیگر،نیزدرانتخابات آمریکا مهم است.درحال حاضر،آقای اباما ومیت رامنی درچندین میدان درحال پیکار انتخاباتی می باشند.زنان آمریکا،اقلیتهای قومی،تیره های تباری، سیاست خارجی وبرنامه های اقتصادی و..هرکدام نقش تعیین کننده درپیروزی دونامزد می تواند ،داشته باشد.نظرسنجیها،نشان می دهد که دورقیب شانه به شانه حرکت می کنند،فاصله ای آنچنانی نیست.اوباما 48 درصد ومیت رامنی 47 درصد افکارعامه را باخود دارد.زنان دراین میان بشترطرف داراوباما هستند.اقلیتهای قومی نیزازاوباما حمایت می کنند.درمقابل گروهای مذهبی وسفید پوست بشتر،متمایل به آقای میت رامنی اند.برنامه های اقتصادی،ایجادشغل نیز،ازدیگرابزارانتخابات آمریکا دانسته شده است.عرضه کردن برنامه های خوب وشفاف شعارهای جذاب،می تواند درجذب افکارعمومی ،تاثیرگذارباشد.سیاست خارجی درمبارزات انتخاباتی آمریکا،نیزجایگاهی دارد اما نه به پیمانه برنامه های داخلی.مردم امریکا بشترعلاقمند برنامه داخلی آمریکا هستند.این هم یکی ازجالب ترین مسایل درانتخابات آمریکا می باشد.آمریکا درعمل بشترین توجه را به مسایل خارجی دارد این البته،کارسیاست مداران آمریکا است مردم آمریکا برخلاف سیاست مداران شان،به مسایل خارجی کم ترتوجه دارند.

 

 به همین دلیل است که درسراسرمبارزات انتخاباتی آمریکا،دوکاندید کم ترین بحث را درمورد سیاست خارجی بخصوص مساله افغانستان داشته اند.هردوگفته اند که سربازان آمریکا ازافغانستان خارج شوند.خواست مردم آمریکا پایان جنگ افغانستان می باشد.جنگ افغانستان مردم آمریکا را خسته کرده است.یکی ازموضوعات غیرقابل نقاش دربرنامه های دورقیب،خروج سربازان آمریکایی ازافغانستان است.ولی می دانیم آمریکا درعمل،بالاترین توجه را به سیاست خارجی خواهد داشت هریک ازدوکاندید،سیاست خارجی متفاوت را دنبال می کنند.درافغانستان دموکراتها،خواهان مصالحه ومذاکره با طالبان اند.شروطی درمذاکره را مدنظردارند درصوت که آن خواسته های تامین شود ،دموکراتها،مصالحه با طالبان را ترجیح می دهند.شروط اینها می تواند باشد قطع مناسبات با القاعده،پناه ندادن اعضای القاعده درافغانستان،عدم تعرض وتجاوزبه حوزه امنیتی غرب وآمریکا.طالبان اگراین تعهدات را قبول نمایند،بدون شک، دموکراتها،با طالبان وارد مذاکرات صلح می شوند وخواسته های طالبان را قبول می کنند.جوب آیدن معاون رییس جمهورآمریکا یک وقتی گفته بود : طالبان الزاما دشمن آمریکا نیست. طالبان شروط که را بیان شد اگرآن اصول را به پذیرد آمریکا با آنها مذاکراه می کنند.

 

جمهوری خواهان متفاوت برخورد می کنند.آنها گفته اند که طالبان باید بعنوان یک قدرت نظامی ،حرف نزند طالبان ان قدرباید کوبیده شود که ماشین جنگی آنها درهم بشکند وبا زبان زورسخن نگویند.برداشت جمهوریخواهان این است که آنها طالبان را برای آمریکا دشمن ومتحد القاعده تعریف کرده ورابطه طالبان با شبکه القاعده را،رابطه ای ایدلوژیک وگسست ناپذیر،تعریف کرده اند به همین اساس است که نمی خواهند دشمنان آمریکا با قدرت نظامی وزورنظامی دربرابرآمریکا،سیاستهای شان را جلوببرد.آمریکا با رهبری جمهوریخواهان،بصورت مستقیم با دشمنان خود درگیرمی شود.به همین خاطر است که گفته شده درصورت پیروزی میت رامنی،ممکن است شاهد جنگهای دیگری ازنوع جنگهای که بوش درابتداء هزاره دوم،راه انداخت ،باشیم.جمهوریخواهان با راه انداختن جنگ عراق،افغانستان را قربانی کرد.بوش جمهوریخواه درکنارمساله افغانستان،وارد جنگ درعراق شد وبه این صورت ،نیروهای بین المللی درافغانستان،استحاله گردید.یکی ازدلایلی ناکامی ناتودرافغانستان،ایجاد جنگ موازی درکنارافغانستان بود.بوش سه کشور را مرکزشرارت اعلام داشته بود ومی خواست،هرسه محوررابردارد.جنگ با صدام حسین براساس همین سیاست ،مهندسی گردید.آقای رامنی،میراث دار ومیراث خواربوش است.

 

تحلیل گران می گویند: میت رامنی دربرابرمساله،سوریه بی تفاوت نمی ماند.جمهوریخوهان ممکن است ،مستقیما وارد منازعه سوریه شوند.درمورد ایران هم ممکن است سیاستهای سختگیرانه وانعطاف ناپذیری را درپیش بگیرند ومسایل را بجاهای خطرناکی ،سوق دهند.مقامات وفرماندهان نظامی ایران با دلایلی می گویند: که جنگ روی می دهد اما کی ودرچه جای آن دیگرمعلوم نیست.جمهوری خواهان،مناسبات بسیار،صمیمانه با اسراییل دارند.امروزگزارشهای را درمورد انتخابات آمریکا خواندم.جمعیت بیش ازدوصد هزارنفردراسراییل که تابعیت آمریکایی دارند اکثریت قریب به اتفاق آنها گفته اند که به آقای میت رامنی رای می دهند. این نوع گرایشات جمعی بی دلیل نیست.آقای اوباما درمیان اسراییلیهای مقیم آمریکا،محبوبیتی ندارد.یهودیها دراسراییل ازاوبا ما خوش شان نمی آیند.آقای اوبا ما حرفی را گفته است که اسراییلها،هرگزآن را فراموش نمی کنند.ایشان سه سال پیش گفته بود که مرزهای اسراییل وفلسطین براساس تاریخ 1967 تعیین شود.مرزهای اسراییل وفلسطین وسرزمینهای اشغالی مبنایی زمانی آن سال1967 باشد این مساله جنجال بزرگی درآمریکا ،ایجاد کرد اسراییلیها ولابیهای آن درآمریکا ،نظرآقای اوبا ما را ،ردکردند.

 

دوحزب دموکرات وجمهوری خواه درآمریکا ،نحوه تعامل وبرخورد شان درسیاست خارجی،متفاوت اند.جنگ مستقیم ونیابتی ،ازشاخصه های سیاست خارجی دوحزب می تواند باشد.جمهوریخواهان،دشمنان تعریف شده شان را دربیرون ازآمریکا،دسته بندی کرده وبصورت مستقیم با آنها درگیرمی شوند اما دموکراتها، سعی می کنند که بصورت مستقیم وارد جنگ نشوند.آنها ازابزارهای منطقه ای برای پیش برد اهداف شان کارمی گیرند.دموکراتها سیاستهای انگلیسی را نسبت به سیاستهای ناسیونالیستی جمهوری خواهان،ترجیح می دهند.دموکراتها،منافع شان را درجنگ نیابتی تعریف می کنند.درجنگ لیبیا دیدیم که آمریکا ازتوانایی وظرفیتهای منطقه ای وبین المللی استفاده کرد.درجنگ لیبیا، آمریکا نقش بسیارمتاخررا داشت.بارجنگ را به دوش اروپا وکشورهای عربی گذاشت.آمریکا به رهبری جورج بوش هرگزاین کار رانمی کرد.جنگ مستقیم ونیابتی درواقع،شاخص ترین تعریفی است که می توان درمورد سیاست های دوحزب،نام گرفت.درجنگ سوریه آمریکا مایل نیست،وارد شود اما جمهوریخواهان این سیاست را قبول ندارند آنها می گویند باید مساله سوریه با قهر،یک طرفه کرد.ناتو باید وارد درگیری سوریه شود.جمهوریخواهان این چنین حرف می زنند.

 

آگاهان نگران این هستند که با ،روی کارآمدن جمهوری خواهان،خاورمیانه، شاهد شدید ترین منازعات تاریخی خود شود.برخی گفته اند سیاست های جنگی جمهوریخواهان،برمی گردد به بیس داخلی آمریکا. کارخانه های اسلحه سازی عمدتا درمالکیت جمهوریخواهان می باشد بنابراین آنها مایل اند که درجنگ، ماشین آلات شان بفروش می رسد.درموردافغانستان ملموس ترین تاثیرات انتخابات آمریکا درمورد مذاکره با طالبان،نشان داده خواهد شد.میت رومنی روند فعلی گفتگوباطالبان راقبول نمی کند.آنها می گویند با ید طالبان را متقاعد ساخت که جنگ راه حل نیست واین کاربا ضرب شصت به طالبان تفهیم می شود.روند فعلی را جمهوریخواهان قبول ندارد وآن رامایه شکست وسستی آمریکا دربرابردشمنان شان می داند.این جوب آیدن است که گفته است طالبان الزاما دشمن آمریکا نیست.جمهورخواهان می گویند: طالبان الزاما دشمن آمریکا هست.این گروه باید شکست بخورد وخود داوطلب صلح شود.این کاردرصورت امکان دارد که ماشین جنگی طالب درهم شکسته شود وطالب، آن قدردرهم کوفته شود که خود با صدای بلند،خواهان مذاکره وصلح شود.

 

جمهوریخواهان به پاکستان،فشارهای زیادی وارد می کند.آنها تاثیرتهدیدات شان را درمورد پاکستان ازیاد نبرده اند .مشرف درکتاب خاطرات خود"درخط آتش" به این مساله اشاره می کند که آمریکا گفت: دست ازحمایت طالبان والقاعده برمی داری ویا اینکه پاکستان را به قرن حجربرگردانیم.این منطق جمهوریخواهان است.پیروزی میت رامنی،تاثیرات زیادی درجنگ باطالبان خواهد گذاشت واینکه گفته شود برای افغانستان هیچ تاثیری پیروزهریک ازدورقیب ندارد،حرف دقیقی نیست.پیروزی اوباما ویا میت رامنی با دو،اکثریت رای مردم واکثریت کالیج الیکترورال،تاثیر شگرفی درمنطقه وافغانستان می گذارد.احتمالا برنده این دورازانتخابات با گرفتن هردواکثریت رای مردم وکالیج، با دشواریهای زیادی،بارک اوباما خواهد بود.

دست تان تالندن خلاص

دست تان تالندن خلاص

 

ما وقتیکه کوچک بودیم درنزاع های مان این جمله را بکارمی بردیم.دیروزرییس جمهوکشوردرگفتگو با جمعی ازاستادان دانشگاه وژورنالیستهای کشور،این جمله را بکارگرفت وگفت: دست آمریکا تالندن خلاص.این عبارت را امروزدرروزنامه ها خواندم اول فکرکردم شاید روزنامه های درنقل قول دقت نکرده مضمون کلام وگفتگوی رییس جمهوررا جمله ساخته است.اما چند روزنامه متحد المال همین عبارت را به نقل ازرییس جمهور،درصفحات خود،چاپ کرده است.نکات جالبی درصحبتهای رییس جمهورمطرح شد.ایشان به روزنامه های غرب حمله کرد وگفت: روزنامه های شان به تحریک حکومت های شان،برعلیه ما می نویسند.ایشان گفت: شما تحت تاثیرآنها قرارنگیرید.رییس جمهوردریک مورد اظهارداشت: طالبان با چبلک وتفنگ شان نمی توانند برگردد.

 

استاد خلیلی معاون رییس جمهوردریک مناسبتی گفته بود: طالبان با کیبل شان نمی توانند برگردند.رییس جمهور ومعاون ایشان به مردم اطمینان می دهند که طالبان به چپلک وکیبل نمی توانند برگردد.اعتراض رییس جمهوربه روزنامه های غرب این است که آنها روحیه مردم را خراب می کنند وشما این کاررا نکنید.طالبان پس ازسال 2014 با چپلک وتفنگ شان نمی توانند برگردند.رییس جمهوربه مردم اطمینان می دهد ودریک مورد خطاب به آمریکاییها می گوید: دست تان تالندن خلاص.رییس جمهورلحن گفتگوهایش نسبت به آمریکا وغرب،تند شده است.دلیل مساله را کسی بدرستی نمی داند اما برخی به این عقیده اند که آمریکا درمناسبات خود با افغانستان، دچارچرخش شده ورییس جمهورنسبت به آمریکاییها،بدبین شده است.آمریکا درمذاکرات شان،ترجیحات زیادی به پاکستان قایل شده.نماینده آمریکا درمورد طالبان بجای افغانستان با پاکستان گفتگومی کند وطرح کمیسیون مشترک را با پاکستان می ریزد واین کمیسیون را دوکشور،جدایی ازافغانستان،ایجاد کرده اند.این مساله نهایت بی توجهی به افغانستان باید باشد. آمریکا وپاکستان درمورد مذاکره باطالبان ،اقدام به تشکیل کمیسیون مشترک می کنند.افغانستان که متن منازعه وسرزمین جنگ با طالبان است، دراین کمیسیون شرکت ندارد.یعنی اینکه درمورد طالبان این آمریکا وپاکستان است که تصمیم می گیرند.البته این مساله بسیارخطرناک است.

 

مورد دیگربه رسمیت شناختن خط دیورند ازسوی آمریکا است آقای گروسمن نماینده ویژه آمریکا خط دیورند را خط مرزی دوکشوراعلام می کند وبدنبال آن خانم ویکتوریا نولاند سخنگوی وزیرخارجه آمریکا درواشنگتن گفته های گروسمن را تایید می کند ومی گوید: ازنظرآمریکا خط دیورند مرزبین المللی افغانستان وپاکستان است.سفیرآمریکا درکابل نیزمی گوید: خط دیورند را همه برسمیت می شناسد.آقای جمیزکنینگهام می گوید:این تنها آمریکا نیست که خط دیورند رابه رسمیت می شناسد بلکه همه کشورها دیورند را خط بین المللی می دانند.رییس جمهورهمه این اقدامات ناخوش آیند را می بیند وبه همین خاطرگفته است: دست آمریکا تالندن خلاص.یعنی آمریکا هرکاری می خواهد انجام دهد،آن را انجام دهد ما کارخود را می کنیم.آنها کارخود را داشته باشد ودست شان خلاص.دریک مورد دیگرنیزرییس جمهورفوق العاده نسبت به غرب وآمریکا بدبین شده است وآن مساله نظارت بین المللی درامورانتخابات است.رییس جمهورهرگزاین نظارت را قبول ندارد ونسبت به آن به شدت مشکوک ومظنون می باشد وبصورت واضح گفته است که نظارت خارجیها را درامرانتخابات هرگزقبو ندارد. رییس جمهور،نظارت بین المللی را مداخله درامورداخلی دانسته وگفته است که: نظارت آنها برخلاف منافع ملی وحاکمیت ملی افغانستان می باشد.

 

حساسیت رییس جمهوردرمورد نظارت نمایندگان سازمان ملل ازانتخابات سال2014 ،موجب حساسیت دیگران نیزشده اند.احزاب سیاسی وگروهای مدنی می گویند: نفی نظارت بمعنی قبول تقلب درانتخابات است.عده ای بسیاربدبینانه گفته اند که رییس جمهورفرد مورد نظرخود را با امکانات وتسهیلات دولتی می خواهد به قدرت برساند.نظارت بی طرفانه سازمان ملل را،درتضادبا طرح خود دانسته ونسبت به آن بدبین است.بد بینی ایجاد شده است رییس جمهوربه یک دلیل با نظارت  بی طرفانه،به مخالفت برخواسته است ومخالفان حکومت واحزاب سیاسی وجامعه مدنی نیزبه دلیل مقابله با تخلف وتقلب،تاکید برنظارت بین المللی دارند.نظارت ازمساله انتخابات امراجتناب ناپذیراست این مساله به هرصورت عملی می شود فکرنمی کنم رییس جمهوربتواند درمقابل اراده جمعی احزاب،گروهای مدنی ،سازمان ملل وجامعه جهانی وکشورهای دونر که هزینه انتخابات را ،تامین می کنند، تا سیم آخرمقاومت نماید وبگوید من مانع این کارمی شوم دست همه شان تالندن خلاص.امروزگزارشهای منتشرشد که حزب اسلامی حکمتیارنیزگفته است که درانتخابات شفاف وعادلانه 2014 شرکت می کند.غیرت بهیرمرد شماره دو،حزب اسلامی این مطلب رابا رسانه ها،اعلام داشته است.وی گفته است که: حزب اسلامی درپرینسیب ،طرف دارانتخابات است وانتخابات بعنوان یک اصل درتشکیلات حزب اسلامی،پذیرفته شده است.غیرت بهیرداماد حکمت یار ومشاورسیاسی حزب اسلامی گفته است که بدون تردید درانتخابات سال2014 شرکت می کند وی به این مساله نیزاشاره داشت که انتخابات باید شفاف وعادلانه باشد.این مساله می تواند توجیه سیاسی حزب اسلامی برای رد انتخابات نیزشمرده شود ودریک موقع بگوید : ما انتخابات را قبول نداریم بدلیل اینکه شفاف وعادلانه برگزارنشد.

 

فضل احمد معنوی درهفته گذشته ازحزب اسلامی به رهبری حکمتیار وگروه طالبان خواست که درانتخابات سال2014،شرکت نمایند وی تاکید داشت که جنگ راه حل مساله افغانستان نیست.وحید مژده کارشناس طرف دارطالبان گفته است که : من این مساله را با طالبان درمیان گذاشته ام ازآنها خواسته ام که درانتخابات شرکت نمایند.حزب اسلامی درانتخابات شرکت می کند.آقای مژده می گوید: من به طالبان، زیان عدم شرکت را به آنها گوش زد کرده ام. وی برای توضیح گفته های خود،مساله انتخابات غزنی را مثال می زند ومی گوید: من به طالبان گفتم شما درانتخابات غزنی مردم را ازرفتن به پای صندوق های رای مانع شدید ویک اکثریت را ازداشتن وکیل محروم ساخته اید.سال 2014 ،مایه نگرانی وامید برای همه شده است مردم افغانستان درهمه شهرهای کشوردرمیانه بیم وامید،قرارگرفته اند برخی می گویند: سال 2014 مایه هیچ نگرانی نیست.غرب وناتو،حکومت افغانستان،همواره تاکید داشته اند که درسال دوهزارچهارده هیچ اتفاق ناگواری،روی نمی دهد.ناتو می گوید: افغانستان دراین سال 352 هزارنیروی مسلح دارد ودرکناراین مساله نیروهای بین المللی هم چنان به مسئولیتهای خود درقالب،آموزش وکمک به نیروهای افغانستان،وفادار هستند.امروزصدراعظم ایتالیا تاکیدات زیادی داشت که سال دوهزارچهارده سال برگشت به عقب نیست.سال دوهزارچهارده وسالهای بعد ازآن سالهای روبه پیش رفت وترقی است وی ازحمایت جامعه جهانی وحمایت کشورش نیزسخن گفت.صدراعظم ایتالیا درمورد انتخابات نیزتاکید داشت که انتخابات باید شفاف عادلانه برگزارشود.

 

احزاب سیاسی ونهاد های مدنی درعین نگرانی،امید واریهای مشروط را مطرح می کنند آنها می گویند حکومت گرفتارفساد است واین فساد باید ریشه کن شود والا سالهای دوهزارچهارده وپس ازآن سالهای بدبختی مردم افغانستان وجنگ منازعه خواهد بود آنها به این مساله تاکید دارند که با برگزاری انتخابات شفاف ومورد قبول همه،حکومت افغانستان می تواند به خواسته های مردم بعنوان یک حکومت مشروع قانونی ومنتخب،جامه عمل به پوشاند دراین صورت تروریست طالبانی، محکوم به شکست است.افغانستان درمبارزه با فساد وحمایت جامعه جهانی ،می تواند گامهای درستی را بردارد.

 

همه چشم ها به انتخابات سال 2014 دوخته شده است.منتقدان می گویند: انتخابات شفاف وعادلانه با نظارت ملی وبین المللی،سبب می شود که تیم حاکم ،سیاست های تازه ای را درمبارزه با تروریزم وفساد،طراحی نماید.حکومت منتخب درعین استفاده ازتجربه های خوب ده سال گذشته،با بدیها بخصوص مبارزه با فساد وحکومت قانون واستفاده درست ازتسهیلات وقدرت،تروریزم را درکشورنابود نماید.حکومت تازه می تواند اعتماد جامعه جهانی را برای زندگی سیاسی بهتر،بخود جلب نماید.بدون شک جامعه بین المللی نمی خواهد افغانستان تنها گذاشته شود.آنها می توانند باحکومت افغانستان درهمه عرصه ها،کارنمایند وحکومت افغانستان نباید با این منطق با آنها صحبت نماید که دست تان تالندن خلاص.آگاهان مسایل سیاسی معتقد هستند که با برگزاری انتخابات قابل قبول ،افغانستان می تواند صاحب ومالک حکومت داری خوب وقانون باشد مردم افغانستان وجامعه جهانی ازچنین حکومتی ،پشتیبانی می کند. دیگردلیلی برای شکست دربرابرتروریزم وجود ندارد.

سه محور،ماموریت

سه محور،ماموریت

 

گفته شده است که استخبارات پاکستان، سه محورعملیاتی را درحمایت ازگروهای افراطی ورادیکا درنظرگرفته است.محوراول هندوستان با متن منازعه قراردادن کشمیر،محوردوم افغانستان با نیت عمق استراتژیک ومحورسوم ازماموریت آسیایی میانه ومرکزی با همکاری استخبارات انگلیس.سه محورماموریت را زمانی جورج بوش بعنوان سه محورشرارت ناگرفته بود.بوش هم سه مرکزرا دردنیا، بعنوان محورهای شر،اعلام داشت وگفت: ماموریت دارد که با سه محور،وارد درگیری شود.بوش ماموریت عراق را بصورت خونباری پایان داد ودرجنگ عراق،خسارات سنگینی را متحمل گردید،بیش ازچهارهزارسرباز آمریکایی درجنگ عراق کشته شد وبالغ برپانصد میلیارد دالر،برای جنگ عراق هزینه کرد.اما دولت آمریکا دراین ماموریت موفق نبود.حکومت عراق آلترناتیف،صدام شد اما مزدور آمریکا نگردید.تاثیرات حمله به عراق،جنگ با تروریزم را درافغانستان با چالش روبروساخت.

 

ماموریتهای دو وسوم بوش جمهوری اسلامی ایران وکره شمالی بود.پاکستان هم سه ماموریت را برای خود تعریف کرده است.استخبارات پاکستان نیزدریک نگاه عمیق،درانجام ،ماموریت خود آنچنان موفق نبوده است.گروهای رادیکال درخاک پاکستان بزرگترین چالش امنیتی برای این کشوراست.مقامات امنیتی وسیاسی پاکستان،اعلام داشته اند که تاکنون سی هفت هزارافرادملکی درجنگ با تروریزم کشته شده اند وبیش ازهفت هزار،سربازپاکستانی درجنگ با تندروان ،را ازدست داده اند.خانم بی نظیر، رهبرحزب مردم پاکستان،ازقربانیان صریح،رادیکالهای مذهبی درافغانستان بوده است.تحلیل گران می گویند: استخبارات پاکستان علیرغم صدمات ازناحیه تندروان مذهبی، درانجام سه ماموریت،بصورت جدی کارمی کند.مناقشه کشمیررا درمورد هند، هرگزنمی خواهد حل شود.یک دپلمات پاکستانی درطرابلس بمن گفت: ما نمی خواهیم مناقشات کشمیربه آسانی حل فصل شود وی می گفت: هند تبدیل به کشوری شده که درهرصورت برتریهای خودرا ،نسبت به پاکستان دارد.یگانه وسیله مقابله با هند،زنده نگهداشتن مناقشه ای کشمیراست وی می گفت: کشمیربمثابه ای نمدی است دربرابرتیغ هندوستان.این دپلمات درگفتگوی خود اذعان داشت که اگرما کشمیررا،نداشته باشیم ،باسیل هجوم هندوستان روبروی می شویم ونمی توانیم ،تاب بیاوریم. ما این واقعیت را قبول داریم که درمقایسه باهند،کم می آوریم.براساس گفته های دپلمات پاکستانی منازغه کشمیر،مساله ای خود ساخته است وبا استفاده ازمساله کشمیرمی تواند عملیات پیچیده ای استخباراتی ازنوع عملیات سال 2008 درممبی را،توجیه کرد.براساس گفته های اجمل قصاب یگانه باقی مانده عملیات ممبی که صدها کشته وزخمی برجای گذاشت ویکی ازخونین ترین عملیات،درقلب هندوستان،شمرده می شد.این عملیات را لشکرطیبه با رهنمایی وهدایت استخبارات انجام داد.اجمل قصاب دراعترافات خود،جزئیات بسیاری را افشاء کرده است.لشکرطیبه ماموریت،ادامه جنگ وناآرامی را درخاک هند  دارد.این ماموریت تاتیکی نیست این ماموریت،حکم استراتژی مکتوب را دارد.

 

محوردوم ماموریت استخبارات، افغانستان است.گروهای شورشی وتروریستی مثل شبکه حقانی وشورای کویته،ابزارتطبیق وپیشبرد این ماموریت می باشند.سلطه گروهای تروریستی طالبان وشبکه حقانی درافغانستان،آمال استخبارات است چرا؟ دلیل آن خیلی واضح است.حکومت کابل درضدیت وغیریت با هندوستان،یگانه اروزوی استخبارات می باشد.دریک مورد طالبان کارهای کرد که مایه خرسندی زیادی اسلام آباد گردید.استخبارات همین را می خواست که حکومت کابل به خدایان مردم هند، اهانت نماید،که کرد.انفجاربتهای بامیان ،تعرض به بودا واعتقادات مردم هندوستان بود.طالبان بدنبال آن درسال1996 دوهزارگاورا که حیوان مقدسی نزد هندوها است،ذبح کردند.تمام این کارها برنامه ریزی شده وحساب شده بود.استخبارات، چنین حکومتی رادرکابل می خواهد که درخصومت با هند باشد.درماموریت افغانستانی خود، استخبارات چند مشکل رادارد که ظاهرا آن مشکلات برطرف می شود.اقتداروسلطه طالبان درافغانستان،درتضاد با منافع غرب،تعریف شده بود وطالبان عملا بدلیل پیوند ایدلوژیک با القاعد،آن را درسال2001 ثابت ساخت.طالبان درحدی وابسته گی اعتقادی به القاعده داشت که  امارت شان را فدایی گل روی اسامه بن لادن وشبکه القاعده نمود.این مساله برای استخبارات خیلی سخت است که طالبان بسترفعالیت القاعده باشد.پاکستان میزان خصومت غرب وآمریکا را با شبکه القاعده،رادرک می کند وبه آن بخوبی آگاه است.

 

 دلیل اینکه آمریکا حکومت طالبان را سرنگون کرد ،میزان وابستگی آن به شبکه القاعده بود.ماموریت افغانی با حل مساله القاعده وطالبان همراه است.استخبارات به آمریکا چند تعهد را باید بدهد یکی اینکه طالبان دیگروابسته القاعده نیست.دوم اینکه افغانستان پناه گاه امنی برای  القاعده نمی شود وسوم اینکه طالبان منافع غرب ومتحدانش را درمعرض خطرقرارنمی دهند.همه این تعهدات ازسوی استخبارات همسایه برای آمریکا ممکن است.اما یک مساله قابل حل نیست وبعنوان یک مشکل، سری جای خود باقی می ماند.آمریکا نسبت به کشورهند بعنوان یک قدرت شبهه متحد نگاه می کند درحال حاضر،بهترین مناسبات را با هند برقرارساخته است.غرب وامریکا درساخت تاسیسات انرژی هسته ای با هند، پیمان های مهمی را، امضا کرده  اند. درحالیکه آن پیمانهای همکاری را با پاکستان ندارد. یکی ازدلایل ناراحتی پاکستان نیزهمین بوده که آمریکا چرا با هند درعرصه دانش هسته ای دراین حد جلو رفته است اما با پاکستان حاضرنیست چنین پیمانهای را داشته باشد.طالبان درصورت که تهدید برای هندوستان واقع شود این مساله برای آمریکا، نیزقابل قبول نیست. پاکستان درکنارآن همه تعهدات باید اطمینان خاطرهندوستان را جلب نماید.این مساله برای هند وبرای غرب وحتی برای پاکستان ،دشواراست.طالبان دربلند مدت چالشهای عمده، برای هند ایجاد می کنند امریکه آمریکا به شدت با آن به مخالفت برخواهد خواست.هند درحال حاضر،متحد ودوست غرب وآمریکا شده وامریکا این کشوررا به دلایلی مختلف ازجمله دربرابرچین لازم دارد.ماموریت افغانی استخبارات همسایه، آن چنان امری ساده ای نیست. پاکستان چالش بزرگی درمسیرماموریت استخبارات خود درافغانستان، می تواند داشته باشد.

 

ماموریت سوم استخبارات پاکستان،حوزه آسیایی میانه است دراین مساله پاکستان کم ترین مشکل را احتمالا، داشته باشد.رییس جمهورکرزی دیروزبا جمعی ازخبرنگاران وجامعه مدنی گفت: که ناتوبرای جنگ با تروریزم درافغانستان نیامده آنها ماموریتهای دیگری دارند.این حرف را من درملاقات نزدیک ازرییس جمهورکرزی شنیدم.چهارسال پیش ازاین، شایعاتی پخش شد که دسته های ازطالبان توسط هلیکوپتربه شمال نقل داده شده اند.درآن زمان هیچ کسی حتی خود رییس جمهور،رازاین شایعات را نمی دانست.ولی حقیقت مساله این است که گروهای ازطالبان برای ماموریت آسیایی میانه،به شمال کشور،منتقل شده اند.دراین نقل وانتقالات،استخبارات پاکستان وانگلیس نقش دارند.عملیات سه ماه پیش درخاروق تاجیکستان،را به یک نحوی مرتبط با عملیات مشترک استخبارات پاکستان وانگلیستان دانسته است.درمحورسوم ماموریت،پاکستان با چالش کم تری روبرواست.ناتو خیلی بدش نمی آید که با رفتن شان ازافغانستان،روسها نیزبا چالشهای امنیتی،روبروباشد.تروریستها،ابزارخوبی برا ی بهم زدن حوزه امنیتی آسیایی میانه می تواند باشد.پاکستان با سه ماموریت هند وافغانستان وآسیایی میانه،دربلند مدت با این چالشها،روبرو است اما اصل ماموریت،استراتژی نوشته شده استخبارات است.

 

برخی گفته اند زندگی پاکستان واستخبارات این کشور،بستگی با انجام این ماموریتها،دارد.استخبارات درمورد هند، همان گونه که گفته شد،عقب نشینی نمی کند.مخالفان آی اس.آی. می گویند که : استخبارات ارتش پاکستان ،لشکرطیبه ومساله کشمیررا هم چنان زنده نگهه خواهد داشت ودرمورد افغانستان، استراتژی عمق استراتژیک وتاسیس حکومت دشمن باهند را، نیزازدیگرماموریتهای وی دانسته است.ماموریت افغانستانی استخبارات با دشواریهای روبرواست.آسان ترین ماموریت برای استخبارات ،همان ماموریت آسیایی میانه ای آن است.درماموریت آسیایی مرکز،پاکستان حامیان خوبی دارد غرب وآمریکا در ماموریت سوم همکار،پاکستان می توان شد.