نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی
نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی

سرنخ درکجا است

سرنخ درکجا است

 

انتخابات کشورتبدیل به نخی سردرگم شده است وبا ید سرنخ را پیداکرد.امروزمجلس نمایندگان اغلبا خواهان تغییردراعلام تقویم انتخابات شد.تقویم انتخابات توسط فضل احمد معنوی روزپنجشنبه گذشته اعلام گردید.رییس کمیسیون انتخابات 16 حمل 1393 را روزبرگزاری انتخابات ریاست جمهوری وشوراهای ولایتی اعلام داشت.این مساله باعث جدالهای زیادی درمحافل خبری وتحلیلی شده است.نمایندگان، اولین اعتراض شان این است که برگزاری همزمان دوانتخابات ریاست جمهوری وشوراهای ولایتی درشانزده حمل 1393 برخلاف قانون اساسی می باشد وکمیسیون باید این تاریخ را تغییر دهد.انتخاب شوراهای ولایتی یک سال پیش ازانتخابت ریاست جمهوری برگزارمی شود. اعلام همزمان ازنظراعضای پارلمان برخلاف قانون اساسی است.

 

شانزده حمل ازنظربرخی احزاب نیزمورد تایید نیست.استدلال آنها این است که دراین زمان حق مدنی مردم ضایع می گردد.مردم دراوج سرمای زمستان قادربه شرکت درانتخابات نیست.آنها استدلال می کنند که درولایات بامیان،دایکندی،غور،میدان وردک،بخشهای ازولایت غزنی ولایت بدخشان وبرخی ازنواحی کوهستانی شمال کشور،امکان برگزاری انتخابات وجود ندارد.گذشته اززمان برگزاری انتخابات که درشانزده حمل 1393 اعلام شده است.زمان مبارزات انتخاباتی سراسرباماه های زمستان روبرو است.مخالفان تقویم اعلام شده انتخابات می گویند: دراین زمانهای سرد زمستان هیچ کسی ازکاندیدها،توان کمپین ومبارزه انتخاباتی را ندارند.دربرخی ازمناطق برف وسرما درحدی است که گشت گذارامرناممکن است.برخی احزاب سیاسی مخالف حکومت، بصورت بدبینانه ای، اظهارداشته است که رییس جمهورکرزی وکمیسیون متاثرازسیاست های حکومت، عمدا این کاررا کرده است هدف شان این است که مردم دراین ولایات نتوانند درانتخابات شرکت نمایند.آنها می گویند که رییس جمهور دراین ولایات فاقد رای هست ومخالفان رییس جمهوربشترین آراء شان ازهمین ولایات می باشند.کمیسیون وابسته به سیاست های حکومت با اعلام انتخابات درزمستان خواسته است که کاندیدان مخالف تیم حاکم را ازبرنده شدن محروم نماید. با این وصف انتخابات به لحاظ زمانی وشرایط اقلیمی کلاف سردرگم شده است.

 

کمیسیون مستقل انتخابات ،عمده ترین مستنداتش درامربرگزاری انتخابات در16 حمل دومساله است یکی اینکه بودجه کافی برای برگزاری انتخابات دردوزمان متفاوت ندارد واین کاری بسیارسختی است که دردوسال پشت سرهم بتوانیم انتخابات برگزارنماییم به همین دلیل است که آنها نخ سردرگم رادربرگزاری انتخابات هم زمان ،یافته اند وگفته که درشانزده حمل 1393 می شود هردو انتخابات ریاست جمهوری وشوراهای ولایتی را برگزارکرد.کمیسیون، نص صریح قانون اساسی ماده 61 را ،مبنای استدلال شان قرارداده وگفته است که درقانون آمده که شانزدهم حمل 93 روزبرگزاری انتخابات است وسه پیش ازآن کاندیداها می توانند مبارزه انتخاباتی داشته باشند ودراول جوزا مراسم انتقال قدرت صورت می گیرد وپیش ازآن پروسه ای بررسی شکایات ودیگرتسهیلات،عملیاتی واجرایی می شود. روزاول جوزا 1393 با ید انتقال قدرت به رییس جمهورمنتخب،انجام شود.استدلال کمیسیون مورد قبول پارلمان کشوروعده ازاحزاب سیاسی نیست وآنها را قانع نساخته است.عمده ترین مساله برای احزاب سیاسی محروم شدن مردم ازحق شان می باشند ودیگراینکه این برچسپ وبد گمان به تیم حاکم وارد شده که می خواهد رقبای سیاسی اش را درانتخابات شکست دهد. زیرا خودشان دراین مناطق رای کافی ندارد.

 

نکته ای دیگری که آنها روی آن تاکید دارند این است که تیم حاکم ازطریق والیها،ولسوالها،قومندانهای امنیه ودیگرتسهیلات حکومتی، می تواند دراوج سرمای زمستان برای خود کمپین نماید تنها ضربه وخساره که می بیند کاندیداهای مخالف تیم حاکم اند.کمیسیون مستقل انتخابات بن بست وسردرگمی را درارجاع به قانون اساسی دانسته ودیگراینکه گفته است برگزاری همزمان انتخابات به دلیل نداشتن امکانات وشرایط امنیتی است.دراین خصوص اختلافات دربین احزاب سیاسی طرف دارحکومت ومخالفین حکومت نیزبوجود می یاید.عده ای ازاحزاب این استدلال را دارند که اعلام تقویم انتخابات کاری درستی است زیرا این خطرکه حکومت نیت برگزاری انتخابات را ندارد برطرف می کند آنها می گویند: مهم برگزاری انتخابات است. اگرچنانچه با تقویم انتخابات مخالفت شودممکن است اصلا انتخاباتی برگزارنشود وحکومت آن را بهانه قرارداده واصلا مساله انتخابات را لغونماید.گذشته ازمشکل قانونی استدلالهای دیگری مطرح می شود که ممکن است طالبان با حمله های بهاری وتابستانی خود موجب کشتارمردم شوند وخون های زیادی برای انتخابات درفصول دیگر ازسال ریخته شود.آنها ترجیح می دهند که انتخابات علیرغم چالشهای اقلیمی درموقع وزمان اعلام شده برگزارشود.

 

عده ای دیگرراه حل کلاف سردرگم را ،درقانون انتخابات می دانند آنها می گویند که قانون انتخابات می تواند مکان خوبی برای بحثها وگنجاندن نقطه نظرات همه باشد درقانون انتخابات شرایط اقلیمی مورد بحث قرارگرفته وهمین طورمی تواند زمان انتخابات را درماه های مناسب سال اعلام داشت.قانون انتخابات پس ازقانون اساسی، مهم ترین قانون دانسته شده درقانون انتخابات امکان تغییرات درتقویم انتخابات ممکن است.قانون انتخابات درحال حاضردروزارت عدلیه است واین وزارت ملاحظلات احزاب وگروهای مدنی را درمورد سیستم انتخابات،نادیده گرفته است.قانون انتخابات یکی ازپرتنش ترین متن مورد منازعه حکومت با احزاب سیاسی وگروهای مدنی است.حکومت درمورد قانون، تکیه برسیستم سی ان تی وی دارد که دراین صورت حق احزاب درانتخابات بکلی نادیده گرفته می شود واین مساله مورد قبول احزاب وگروهای جامعه مدنی نیست.سیستم پی آر درافغانستان مشکلات خاص خود را دارد.طرح احزاب وگروهای مدنی این است که قانون انتخابات با نظام مختلط وگرفته شده ازدوسیستم پی آر وسی. ان. تی .وی ،ساخته شود.احزاب وگروهای مدنی مسوده ای رابراساس نظام مختلط به وزارت عدلیه فرستاده اند اما وزارت عدلیه ظاهرا بخشهای مربوط به سیستم مختلط را برداشته وبجای آن تاکید به سیستم اس این تی وی دارد.رای واحد غیرقابل انتقال واکثریتی،قانون مورد نظرحکومت است.نظام مختلط ،سی این تی وپی اردرواقع، سه نوع طرحی است که درنظام انتخاباتی مطرح شده است.

 

 احزاب وگروهای مدنی بیست روزپیش درهتل سرینا ،تاکید براصول وشرایط عادلانه انتخابات داشت.آنها معتقد هستندکه بهترین ومناسب ترین قانون، همان نظام مختلط است.نخ سردرگم درطرح مختلط قانون انتخابات قابل شناسی است.موضوعات دیگری قابل مناقشه که تبدیل به جدال سردرگم شده است، مساله نظارت ازانتخابات،کارتهای الکترونیک، مساله گزینش کمیشنرها وقانون تشکیل وصلاحیت کمیسیون مستقل انتخابات می باشد اینها ازموضوعات لاینحل انتخابات تابحال شناخته شده است ودرحال حاضرچالشهای کلان درمسیربرگزاری انتخابات امورفوق می باشد.تفاوت نظر درقانون انتخابات وجود دارد راه حل ازسوی احزاب سیاسی همان نظام مختلط برگرفته شده ازدوسیستم دانسته شده است درمورد کارتهای انتخاباتی،طرح وپیشنهاد احزاب،ارایه کارتهای بدیل است. کارت الیکترونیک برای واجدین شرایط و تهیه لیست ازواجدین شرایط،راه حل احزاب وگروهای مدنی باحمایت ملل متحد اعلام شده اند.نظارت ملی وبین المللی ازعمده ترین خواسته های احزاب وگروهای مدنی درپروسه انتخابات ذکرشده است.انتخابات شفاف درکنارمسایل امنیتی،جدی ترین گفتگوهای سیاسی درجامعه است.تحلیل گران سیاسی کشوراعتقاد دارند که ثبات واستقرارامنیت پس ازسال دوهزارچهارده ،بسته گی ارگانیک به انتخابات دارد.انتخابات شفاف می تواند نظام سیاسی را، مشروعیت ملی وبین المللی ببخشد واین مساله ضامن بقاء وثبات سیاسی درکشورمی شود.حکومت مشروع ومنتخب با انتخابات شفاف، بدون تردید مورد حمایت ملی وبین المللی قرارمی گیرد. دراین صورت کمکهای جامعه جهانی به افغانستان ادامه می یابد.مردم ازحکومت برگزیده شان با تمام وجود حمایت می کند.طالبان دربرابرنظام مشروع باحمایت ملی وبین المللی ناکام می ماند.

 

شکست طالبان بستگی به برگزارانتخابات موفق درافغانستان دارد به همین دلیل است که تاکید می شود که گره های کورانتخابات باید گشوده شود حکومت دربرگزاری انتخابات شفاف ،جدی، مسئولانه ومتعهدانه عمل نماید وحلقه های کور،را که خود بافته است، بازنماید.انتخابات با قانون مصوب،همراه بانظارت ملی وبین المللی وبی طرفی نهاد های دولتی،وبا خشکاندن منابع جعل وتقلب برگزارشود.کارتها یکی ازمنابع تخلفات انتخاباتی است که باید تبدیل به آلترناتیف های مناسب گردد.سری نخهای گم شده درامرانتخابات قابل درک وشناسایی است وبخش عمده آن برمی گردد به همکاری حکومت با احزاب ونهاد های مدنی وجامعه بین المللی.

دخترها به جای سلاحها

دخترها به جای سلاحها

 

اسماعیل خان دریک سخنرانی تحقیرآمیزدرهرات گفت:ناتو،توپ،تانگ وسلاحهای مان را گرفت وبجای آن دختران شان ازآمریکا،هلند،انگلیس آلمان درجنگ با طالبان آمدند ویاسربازان سیاه پست وسفید پست درافغانستان فرستاد ودرنتیجه شکست خورد.مضمون سخنان اسماعیل خان وزیرانرژی وآب افغانستان،درشهرهرات قابل تامل است.ایشان دراین سخنرانی تاکید می کند که درهماهنگی با رییس جمهور کشور،مجاهدین درجنگ با طالبان،سازماندهی می شوند. امیراسماعیل خان فرمانده مشهورجهاد وامیرحوزه جنوب غرب درزمان حکومت مجاهدان ،به شدت به نیروهای بین المللی حمله کرد وعملکرد آنها رادرافغانستان،ناکام بررسی کرد.سازمان دهی مجدد نیروهای مجاهدین،دردوبعد قابل بررسی است.

 

برخی آگاهان به این باوراند که اظهارات امیراسماعیل خان،احیا قدرت نظامی گذشته ای خودش درهرات است.ایشان درگذشته قدرت بلامنازع درحوزه جنوب غرب داشت.اسماعیل خان دارای قدرت فوق العاده درشش ولایت جنوب غرب بود.آقای خلیل زاد سفیرآمریکا با مهارت خاصی وی را ازقدرت کنارزد وبه کابل آورد.درابتداء سال 2002 سید محمد خیرخواه به جای اسماعیل خان والی هرات تعیین شد.مخالفانش می گویند : امیرحوزه جنوب غرب درفکربازگشت به اقتدارپیشین خود می باشد.منتقدان امیر با بد بینی زیادی درمورد اظهارات اخیروی سخن می گویند آنها معتقد هستند که امیرسخنان حقی را که بازگشت مجاهدین به قدرت باشد را بمنظورباطلی ایراد کرده است. هدف اسماعیل خان خودش وقدرت ازدست رفته خودش درحوزه جنوب غرب بخصوص ولایت هرات می باشد.اسماعیل خان درحال حاضرمی بیند که مخالفان وی قدرت رادرولایت هرات دردست گرفته اند.انگیزه های اسماعیل خان، هرچه باشد به هرصورت فازتازه ای را دربعد نظامی وامنیتی می تواند بگشاید.آگاهان امورامنیتی معتقد هستند که بازگشت مجاهدین باید درقالب اردو وپولیس کشور،سازماندهی شود. مجاهدین بصورت قدرت موازی وبا ساختارهای جدایی ازنظام اردو وپولیس کاری درستی نیست.مخالفان بازگشت مجاهدین می گویند :البته گذشته مجاهدین نشان می دهند که آنها به زودترین فرصت ،وارد رقابتهای خطرناکی سیاسی شده وبه این صورت جنگهای گروهی دهه نود توسط شان، را ه انداخته می شود.زیرا درافغانستان همه اجزاب جهادی به یک نحوی طرف دارانی دارند تنها یک گروه نمی تواند مسلح ودیگران خلع سلاح باشد.بگفته ای اسماعیل خان که حالا دختران سرباز خارجی شکست خورده وازافغانستان خارج می شوند،جانشین آنها همه گروهای مجاهدین خواهند بود این مساله درنهایت امرمنجربه جنگهای داخلی می گردد سازماندهی مجزای وموازی مجاهدین مساله نادرستی است.

 

صورت دوم قضیه این است که مجاهدین درقالب اردو وپولیس سازمان دهی شوند نظام اردو وپولیس با حضورمجدد مجاهدین، تقویت گردد این مساله دارای اهمیت زیادی می تواند باشد زیرا اگرفرماند هان ورهبران جهادی درمعرفی افراد درساختاراردو وپولیس نقش داشته باشند دراین صورت ضمانتهای زیادی ازجلوگیری نفوذ طالبان،خلق می شود.مشکل اساسی درحال حاضرانزوا وفاصله رهبران جهادی ازمعرفی مجاهدین شان دراردوی وپولیس کشوراست.این سیاست غرب وناتوسخت اشتباه ومغرضانه بود که نیروهای جهادی را ازصحنه دورساخت.آنها وحکومت افغانستان ازجوانان افغانستان،سربازونیرجلب وجذب کرده اند.352 هزارنیروی امنیتی افغانستان ازهمین آب وخاک هستند این نیروها با معیارهای غلط گزینش ووارد ارتش وپولیس شده اند.درحالیکه درافغانستان وابستگیهای زیادی وجود دارد که سلامت یک سربازرا درنظام اردو، ضمانت می کند.سربازوپولیس باید ضامن داشته باشند.فرماندهان مجاهدین می توانستند بهترین ضامن سلامتی اردو باشند.آنها مجاهدین را دورکرد ودرشرایط حاضرگرفتارنفوذیهای طالبان شده اند.حمله های سبزبرآبی،بزرگترین چالش نیروهای امنیتی گردیده اند.سبزها را طالبان وشبکه های تروریستی واستخباراتی درارتش واردو فرستاده اند .

 

مجاهدین که نظام سیاسی کشوررا قبول کردند وبرای آن همه سلاحهای شان را به زمین گذاشتند،آنها هرگزافرادی ازنوع طالبان را به ارتش وپولیس معرفی نمی کردند.مجاهدین را ازصحنه خارج کردند وحال طالبان نیروهای نفوذی وتروریستهای شان را ،وارد ارتش وپولیس کرده اند.بزرگترین چالش را درحال حاضرحمله های سبزبرآبی ویا حمله های خودی ویا ازنوع حمله های آبی برآبی،ایجاد کرده است.حمله آبی برآبی ربطی به نیروهای امنیتی ندارد وبسیارکم اتفاق افتاده که خارجیها بین خود درگیرشوند اما حمله های سبزبرابی ویا حمله های خودی،کارشبکه های تروریستی می باشد.امروزچهارسربازدرولایت هلمند درولسوالی گرشک درجا کشته شد.افرادی که شفت را عوض می کردند به سربازان که وقت گزمه داری شان تمام شده آتش می گشایند وجان چهارنفرازهمکاران را می گیرند. محمد توریالی رییس پولیس می گوید: همه این هشت نفرتازه به اردو،جذب شده بود.چهارنفرهنگام ورود به محل گزمه داری به چهارنفردیگرکه وقت پهره داری شان تمام شده بود،حمله می کنند وهمه رادرجا می کشند وخود ازمحل می گریزند که تاهنوزدستگیرنشده اند.یک ماه پیش ازاین درولایت هلمند یک آشپزهمراه یک افسر،موجب کشته شدن تعداد دیگری ازهمکارن شان می شوند وقرارگاه توسط طالبان به کلی به آتش کشیده وسلاحها را با خود می برند.سازماندهی آشپزوافسردرقرارگاه نظامی توسط طالبان، صورت گرفت.گفته می شود هزاران نفرنفوذیهای طالب دردرون نیروهای امنیتی نفوذ کرده اند وحمله های خودی وحمله های سبزبرآبی را سازماندهی می کنند.بحران عجیبی را دردرون نیروی های نظامی وامنیتی ایجاد کرده اند.حمله سبزبرابی،مناسبات مربیان خارجی را با سربازان داخلی قطع کرده اند اعتماد بکلی ازبین رفته است. تابحال بیش از57 مربی خارجی توسط نفوذیهای طالب کشته شده اند.مرگ مربیان خارجی،ضربه مهمی به اردو وپولیس افغانستان وارد ساخته است.

 

گروه تحقیق"سیگار" وابسته به اردوی آمریکا به این نتیجه دست یافته است که پایگاه وتاسیسات آنها پس ازسال 2014 دراختیارنیروهای افغان گذاشته می شود درحالیکه آنها قادربه اداره آن واستفاده درست ازآن نمی تواند باشند.دوازده میلیارد دالرهزینه ساخت پایگاه نظامی درافغانستان شده با رفتن نیروهای خارجی ممکن است همه آن تجهیزات ازکارانداخته شود زیرا سربازان افغانستان توانایی استفاده ازآن ها را ندارند.این حرف را ظاهرعظیمی سخنگوی وزارت دفاع، رد کرده اما کارشناسان نظامی می گویند این تحقیق تاحدی درست است زیرا نیروهای افغانستان آموزشهای لازم را ندیده نظام آموزش بطورکلی بهم خورده وسربازان افغانستان آشنایی با نحوه استفاده ازتجهیزات را ندارند.درکنارفقدان آموزشهای لازم ،مشکل بی سوادی نیزبه آن اضافه شده است.نفوذ طالبان عامل دیگری است که اوضاع را بکلی بهم زده است.اسماعیل خان وزیرآب وانرژی دراصل درست گفته است که آنها سلاحهای مجاهدین را گرفتند وخود شان کاری نتوانیست وشکست خورده وحالا که ازافغانستان خارج می شوند بنابراین باید مجاهدین سازمان دهی شود.

 

سازماندهی مجاهدین درقالب اردووپولیس امرمعقول است.زیرا انها توانایی مقابله با تروریستها را دارند حضورمجاهدین با معرفی فرماندها جهادی،میزان نفوذ طالبا درارتش وپولیس را کاهش می دهد مجاهدین تروریست وطالب معرفی نمی کنند.اسماعیل خان درسخنرانی خود اشاره داشت که دراین مورد با رییس جمهورافغانستان صحبتهای مفصلی شده است وایشان بازگشت وسازمان دهی مجدد مجاهدین را قبول کرده است.استاد سیاف نیزدرسخنرانی خود درمراسم سالگرد آمرشهید به همین مساله تاکید داشت که یگانه راه مقابله با تروریستها،بازگشت مجاهدین درصحنه نظامی است.البته بازگشت مجاهدین با تجربه دهه ای نود،کابوس جنگهای داخلی رادراذهان تداعی می کند ومردم به شدت نگران تکراردهه نود می باشد بازگشت مجاهدین درقالب اردو وپولیس باید صورت بگیرد دراین صورت هیچ خطری متوجه مردم نمی شود.قیامها ی مردمی علیه طالب نیزباید درقالب اردو وپولیس سازماندهی شود زیرا زیرا قیام های خود سردرنهایت امر،تبدیل به مساله غیرقابل کنتترل می شود.

 

گفته های امیراسماعیل خان وزیر انرژی وآب درهرات، با درنظرگرفتن شروطی درست است .سازماندهی مجاهدین بصورت موازی ومجزا،امرخطرناک وغیرقابل کنترل است.اما بازگشت مجاهدین درسیستم اردو با ضمانتهای فرماندهان ورهبران مجاهدین،کاری درست است.اسماعیل خان به طعنه وکنایه سخن گفته است برخی اظهارات ایشان را نادرست می دانند آنها می گویند: این شایسته نیست که نیروهای بین المللی مبارزه باتروریزم را درافغانستان،مورد اهانت قرار دهیم وبگوییم آنها سلاحهای مان را گرفت وبجای آن دختران شان را درافغانستان فرستاد که ازما دفاع نمایند وباتروریستها بجنگند که شکست خورد.ادبیات امیرصاحب غیردوستانه وخارج ازادب ونزاکت اداء شده است.مخالفان امیراسماعیل خان می گویند: که هدف ایشان شخصی ورویای بازگشت به قدرت گذشته است ایشان حرفی درست گفته اما اراده ونیت نادرستی دارد.

هسته ای شرارت

هسته ای شرارت

 

فضل احمد معنوی رییس کمیسیون مستقل انتخابات،روزگذشته ،تقویم انتخابا 2014 را اعلام داشت.وی درسخنان خود مشخصا ازطالبان وحزب اسلامی حکمیتار،دعوت کرد که درپروسه انتخابات سهم بگیرند ودست ازجنگ وکشتارمردم افغانستان بردارند.ساعات بعد ازاین ازقندها اخباری دریافت شد که طالبان با انفجارماین درکنارجاده 17 مسافربیگناه را که درمیان آنها تعداد زنان وکودکان نیزحضورداشتند،را کشتند.درهلمند نیزطالبان با انفجارماین کنارجاده باعث کشته شدن بیش ازدوازده نفرگردید که بازهم درمیان قربانیان زنان وکودکان،دیده شده اند درروزعید قربان طالبان با انفجاروانتحاردرمسجد عیدگاه شهرمیمنه،باعث کشته شدن ده ها انسان گردید.وکیل ولایت فاریاب خانم شاداب تعداد قربانیان حادثه میمنه را 65 نفراعلام داشته است.مجموع قربانیان وزخمیان حادثه مرگبارروزعید قربان درشهرمیمنه بیش ازصد نفرذکرشده اند.طالبان درواقع "هسته ای شرارت" دانسته شده اند.

 

درکشتارمردم افغانستان دوعامل مورد تاکید قرارگرفته است یکی طالبان وشبکه تروریستی حقانی ودیگری کشورهای خارجی.طالبان دراین کشتارنقش ابزاری دارند اما نقش هدایتی ورهبری مربوط به عامل دوم دانسته شده است.مایک مولن رییس لوی دریستزآمریکا بصورت مشخص درپایان سال 2011 استخبارات پاکستان را مسئول رهبری کشتاردرافغانستان نام گرفت وی گفت: طالبان درافغانستان به نیابت ازاستخبارات پاکستان واردوی این کشورمی جنگند.جنگ نیابتی،تعبیردقیقی است که مایک مولن درمورد طالبان واستخبارات بکاربرده است.بررسی های چهاردهه ای گذشته ثابت کرده است که جنگ درافغانستان عامل خارجی داشته وافغانها دراین جنگها وویرانی نقش،ابزارومزدور را بازی کرده اند.استاد سیاف به این باوراست که طالبان غلام استخبارات منطقه وپاکستان هستند وبرای منافع آنها درافغانستان آدم می کشند.ایشان دریک تحلیل به این مساله اشاره داشت که طالبان غلام پاکستان هستند واما استخبارات پاکستان نقش غلامی استخبارات خارجی را بعهده گرفته است.استاد سیاف درسخنرانی خود درمراسم سالگرد آمرصاحب، ازطالبان بعنوان غلام ،غلامان نام گرفت.نوکری وغلامی طالبان برای استخبارات با عبارات گوناگون بیان شده است.مایک مولن ازآن به جنگ نیابتی نام برده است.

امنیت افغانستان همیشه ازجانب پاکستان وکشورهای عربی درمعرض تهدید بوده است.امروزداوود مرادیان درمورد برنامه های عربستان سعودی درافغانستان دریگ گفتگوی ویژه با طلوع نیوزگفت: مسجد شاهانه با هزینه ملیونها دالرعربستان درکابل با انگیزه های ایدلوژی دولتی،تهدیدی است برای امنیت ملی افغانستان.ایشان مناسبات عربستان وپاکستان را استراتژیک وگسست ناپذیردانسته ومی گوید: درپاکستان حرف اول وآخررا سفیرعربستان می زند.تاثیرعربستان بعنوان کشوربزرگ درمنطقه ،تاثیراستعماری دارد.داکترمرادیان استاد دانشگاه ورییس مطالعات استراتژیک پیشین دروزارت خارجه اذعان می کند که تاسیس مرکزبا هزینه های ملیونی عربستان درتپه ای مرجان کابل،با اهداف سیاسی وایدلوژیک ودامن زدن به مسایل فرقه ای ومذهبی ساخته می شود وی اعتقاد داردکه ایدلوژی طالبان ازعربستان سعودی سرچشمه گرفته است که باقرائت متساهل وعرفانی ازاسلام،درتضاد است.طالبان بعنوان هسته شرارت وفتنه،متاثرازفرهنگ خشونت اسلام سلفی ووهابی دانسته شده است.افغانستان درتاریخ خود،جنگهای خونینی با خارجیها داشته وتاکنون چندین امپراطوری را به زانودرآورده است ولی هرگزکشتارازنوع طالبان را درمورد دشمنان خود نداشته است.

 

طالبان با الهام ازفرهنگ وقرائت دینی متصلب ،مخالفان خود را سرمی برند.گردن زدن کود ک دوازه ساله به جرم اینکه برادرش درپولیس افغانستان است ویا بریدن سرمسافران درشاهراه های کابل وبامیان درماه مبارک رمضان،دلایل الهام پذیری ازقرائت خشن ومتصلبانه ازاسلام است.عربستان سعودی درمراسم روزهای جمعه مجرمان ومخالفان حکومتش را پس ازاداء نمازجمعه،با شمشیرذبح می کند این نوع کشتن ازرایج ترین کشتارآدمی درعربستان سعودی شناخته شده است.درحال حاضر اصحاب القاعده درعراق وسوریه عمدتا مخالفان خود را پس ازاسارت، گردن می زنند.درجنگهای سوریه اعضای القاعده وده ها کتبه های جنگی،سربازان ونیروهای امنیتی حکومت بشاراسد را،مثل حیوان ذبح می کنند.ذبح ازرایج ترین فرهنگ عربی است. درکربلا هم  ازهمین سنت استفاده کردند وقربانیان عاشورا سال61 هجری که نواده رسول خدا(ص) بودند،سرهای شان بریدن و ازکربلا تاشام برفرازنیزه ها حمل کردند.اعراب که درقرآن ازآن بعنوان گروه های "اشد کفرا ونفاق" نام گرفته شده اند،رفتارشان با مخالفان شان همین گردن زدن بوده اند.طالبان درطی پانزده سال ازظهورشان درافغانستان ازهمین روش استفاده کرده اند.آنها حتی به کودک دوازده ساله هم رحم نکرده اند واورا گردن زدن.

 

روزنامه های غربی درمورد عربستان سعودی تفاسیرداردکه این کشوررا بعنوان منبع گسترش فرهنگ خشونت،نام می برد اما درسیاست همواره مقامات غربی بخصوص آمریکا متهم به حمایت ازرژیم عربستان سعودی شده است.گواینکه یک نوع توافقی دراینجا دیده می شود.تحلیل گران زیادی هستند که می گویند: اصولا غرب با تندروی مذهبی دردرون جامعه اسلامی موافق است وبه همین دلیل است که می گویند: جنگهای بعدی درجهان اسلام عمدتا،جنگهای فرقه ای ومذهبی خواهد بود.نفرت مذهبی وتعرض به اعتقادات مذهبی عواملی پشت پرده دارد وآن استعمارغرب است. غرب درصورتی با تند روان مذهبی برخورد می کند که منافع آنهاراصدمه بزنند اما نزاع های فرقه ای دردرون جوامع اسلامی،هیچ گاهی حساسیت غرب را برنمی انگیزد.غرب چرا برخلاف تحلیل گران ومحققان خود رفتار می کنند آنها،عربستان را با پخش ایدلوژی نفرت و افراطی،مرکزخشونت نام می برند اما سیاست مداران غربی،بهترین مناسبات را با عربستان سعودی دارند.غرب بخاطرمنافع خود فکرمی کند. عربستان درکلیت خود هرگزتهدیدی برای منافع شان نیست.بنابراین اختلافات دردرون جوامع اسلامی، ضرری برای غرب ندارد.آنها درخیلی ازجاها مشوق تفرقه درجهان اسلام دانسته شده اند.تیوری مقابله تمدنها،یکی ازتوصیه هایش همین است که دردرون تمدن ها ،درگیریهای باید باشد.برخورد های درونی درهرتمدن موجب تضعیف وزوال آن می شود.

 

منازعه درونی درتمدن وجهان اسلام،هرچه باشد به سود تمدن غرب است پس نباید انتظارداشت که غرب مخالف رژیمهای ایدلوژِیک درجهان اسلام باید باشد.اختلافات شدید عربستان وایران بعنوان دوکشوربزرگ اسلامی درمنطقه درعین عواملی درونی ،دلایلی خارجی نیزدارد.این دوکشوردرست است که باهم رقابت درهژمونی وقرائت ازدین دارند اما دربعد خارجی خود، با مسایلی دیگری روبروهستند.ایران با غرب دشمنی می ورزد وعربستان سعودی ازبهترین دوستان غرب وآمریکا شمرده می شود این دوستی ودشمنی تاثیرات خود را دراختلافات حل ناشدنی دوکشوردارد.روشنفکران جامعه افغانی نسبت به تاسیس مرکزملیونی عربستان سعودی درکابل،نگران پیامدهای بعدی آن هستند.آنها می گویند: عربستان سعودی درحالیکه درطی یازده سال درافغانستان کم ترین کمک راداشته حال چه گونه درصدد مرکزی اسلامی درکلبل است که بیش ازصد ملیون دالرهزینه دارد.عربستان بهرحال سابقه ای خوبی ندارد خشونت های فرقه ای وشبکه های تروریستی به نام اسلام ازاین کشورتغذیه شده است.خشونت دینی درسراسرپاکستان،ریشه درقرائت سلفی ووهابی ازدین دارد.هزاران مدرسه دینی درپاکستان با سرمایه موسسات خیریه ای کشورهای خلیج بخصوص عربستان سعودی،تمویل وتجهیزشده اند. این مدارس درحال حاضرمنبع تغذیه فکری طالبان افغانستان شده است.

 

طالب افغانی دراین مراکزدرس خوانده وبه اوگفته شده که درافغانستان جهاد واجب است وافغانستان را دارالحرب نام گزاری کرده اند.افغانستان به آزمایشگاه کشتاروجنایت برای سیاست مداران پاکستان،تبدیل شده است که حتی کرکت بازپاکستانی آقای عمران خان فتوای جهاد برای کشتن مردم  افغانستان،صادرکرده است.طالبان هسته شرارت با چنین ریشه های شکل گرفته است.این گروه به لحاظ اعتقادی ماموریتهای کلانی را دردوش گرفته است.آنها تنها درافغانستان متوقف نمی شوند .روسها به همین دلیل نگران هستند که این گروه پس ازسال دوهزارچهارده ممکن با حمایت استخبارات غرب وپاکستان،حوزه امنیتی روسیه را درآسیایی میانه درمعرض تهدید قراردهد.ازنظرروسها این شایعات بصورت جدی قابل مطالعه است که یک بخش ازطالبان ماموریت مبارزه درآسیایی میانه رادردوش گرفته اند وآنها با حمایت انگلیس واستخبارات پاکستان درشمال کشورمستقرشده اند.نقل وانتقال آنها حتی با هلیکوپترها،صورت گرفته است. مقامات امنیتی تاجیکستان معتقد هستند که : جنگهای خونین درخجن تاجیکستان ازافغانستان سازماندهی شده است.

 

روسها دوخواست ازغرب داشت یکی اینکه ماموریت شان را درافغانستان ناتمام نگذارد وخطرتروریست را درافغانستان ازبین ببرد آنگاه ازافغانستان خارج شود حال که غرب وناتوازافغانستان خارج می شوند.روسها خواهان توضیح قانع کننده درمورد پایگاه دایمی غرب درافغانستان می باشند آنها درمورداین پایگاه ها به دیده شک می نگیرند.روسها ازطالبان ومتحدان آنها درآسیایی مرکزی درهراس هستند ودرعین زمان ازاستخبارات پاکستان وانگلیس نیزدرهراس می باشند. طالبان می توانند برای حوزه امنیتی روسیه درآسیایی مرکزی منبع شرارت باشند.چنانچه طالبان وحامیان عربی وپاکستانی آنها برای افغانستان،هسته کشتاروشرارت شده اند.

تقویم انتخابات

تقویم انتخابات

 

امروزکمیسیون مستقل انتخابات،تقویم انتخابات را درحضورنمایندگان احزاب سیاسی،نهادهای مدنی وبا شرکت مقامات نیروهای امنیتی،اعلام کرد16حمل سال 1993برابربا پنجم آپریل 2014 زمان برگزاری انتخابات افغانستان است ودراول جوزا سال1993 انتقال قدرت،صورت می گیرد.تقویم درقانون اساسی درج شده است.اعلام امروزکمیسیون،نشانه ازعزم برگزاری انتخابات درزمان وموقعش را نشان می داد.این مساله درذات خود که انتخابات بالاخره برگزارمی شود،امرمثبت وارزشمندی است.اعلام امروزبه همه شایعات که انتخابات درزمان وموقعش برگزارنمی شود،پایان داد.انتخابات سال 2014 درافغانستان برگزارمی شود.تقویم انتخابات انگیزهای مثبت و زیادی را ایجاد می کند.

 

احزاب سیاسی،نهاد های مدنی، می دانند که با انتخابات سال 2014 روبرو هستند.آنها هم ازاکنون،آماده گی برای شرکت درانتخابات،ودرمورد کاندید مورد نظر،وارد فازجدیدی ازگفتگوها می شوند.نیروهای امنیتی نیزبا روزتاریخی انتخابات،روبرو اند آنها ازهم اکنون باید همه امکانات وتسهیلات انتخابات را فراهم نمایند.غفلت درانجام وظایف،مسئولیتهای سنگینی برای شان درپی دارند.نیروهای بین المللی با اعلام تقویم انتخابات در5 آپریل 2014 با پدیده ودست آورد مشترک افغانستان وجامعه بین المللی،مواجه اند. بنابراین آنها هم باید به سهم خود برای برگزاری انتخابات شفاف وعادلانه،کارهای را انجام دهند.تقویم امروزدرواقع اعلام بسیج ملی وفراملی درامرانتخابات شمرده می شود واین مساله درنفس خود ارزشمند ومورد تایید است.اما چالشها ودشواریهای تقویم انتخابات درچیست؟ اولین دشواری اعلام تقویم امروز،شرایط اقلیمی برگزاری انتخابات است.16 حمل دربرخی ولایات مرکزی افغانستان مثل ولایت های غور،دایکندی،بامیان میدان وبهسود وقسمتهای ازولایت غزنی درمرکزافغانستان و ولایت بدخشان بصوت کل وبرخی نقاط کوهستانی درشمال کشور،با سرما وشرایط زمستانی،روبرو است برف وباران، بسته بودن راه های مواصلاتی به اضافه سرمای شدید،باعث محرومیت ازشرکت درانتخابات می شود.

 

16 حمل روزبرگزاری انتخابات است ولی پیش ازآن مبارزات انتخاباتی دراوج زمستان برابرمی شود امریکه بسیاردشواربرای کاندیداهای رقیب درمبارزه وکمپین انتخاباتی تمام می شود. محرومیت وضایع شدن حق مردم درانتخابات به دلیل شرایط اقلیمی یکی ازچالشهای عمده اعلام تقویم انتخابات امروزاست.ولی آگاهان سیاسی معتقد هستند علیرغم دشواریهای اقلیمی وامکان محرومیت عده ای به دلیل نامساعد بودن آب وهوا،اعلام تقویم وجدول زمانی انتخابات کاری شایسته است واقدام کمیسیون مستقل انتخابات مورد ستایش قرارگرفته است.آنها درکنارمثبت دانستن اعلام تقویم، استد لال دیگری نیز دارند که زمان انتخابات با حملات اندکی،امنیتی روبروخواهد بود زیراعملیات موسوم به عملیات بهاری طالبان،درآن زمان شروع نمی شود اما دربهارسال وتابستان،ممکن است برگزاری انتخابات با عملیات انتحاری وراه گیریهای بی شماری ،روبروشود.بهرحال اعلام تقویم امروزکاری درستی است ومورد حمایت وستایش همه قرارگرفته اند.اما موضوعاتی زیادی پیش رو است که باید به آنها پاسخ داده شود .اختلافات که بین حکومت واحزاب سیاسی وگروهای مدنی،درمورد قانون انتخابات نشده است.قانون تشکیل وصلاحیت کمیسیون مستقل انتخابات،ومساله نظارت بین المللی ازانتخابات،مساله کارتهای انتخاباتی ومساله گزینش پرسنل وموضوع اساسی،انتخاب ویا انتصاب کمیشنرها ورئسایی کمیسیون مستقل انتخابات وشکایات ودرنهایت بی طرفی نهادهای حکومتی درامربرگزاری انتخابات ،ازعمده ترین چالشهای جدی انتخابات سال2014 می باشد.

 

اختلافات شدیدی بین حکومت ونهادهای مدنی واحزاب سیاسی درموارد که برشمردیم،برطرف نشده است.اولین مساله قانون انتخابات است.درچهارانتخابات گذشته،براساس فرمان تقنینی انتخابات برگزارشد.انتخابات سال 2014 نمی تواند بدون قانون برگزارشود.درمورد قانون انتخابات ،طرحی جامعی ازسوی احزاب سیاسی ونهاد ناظردرانتخابات،فیفا به وزارت عدلیه پیشنهاد گردید اما وزارت عدلیه بخشهای مهم این قانون را خط کشیده است.قانون انتخابات براساس سیستم وطرح مختلط ساخته شده بود.دوقانون معروف وشناخته شده درامرانتخابات،یکی اس.ان.تی وی ودیگری پی آر است.سیستم رای واحد غیرقابل انتقال واکثریتی،مخالف شرکت گروهای سیاسی درانتخابات شناخته شده وحق احزاب به دلیل اکثریت ورای غیرقابل انتقال،ازبین می رود.سیستم پی ار،برای افراد مستقل،مفید نیست.فیفا با مشوره ای احزاب سیاسی وایتلافها ونهاد های مدنی،طرحی تهیه کرده بود که هردوسیستم درانتخابات ،مورد نظرگرفته شده بود.سیستم مختلط هم به احزاب وهم به منفردین حق،قایل است وزارت عدلیه تکیه به سیستم سی ان تی وی کرده وطرح مختلط را ازبین برده است.این مساله سخت مورد مناقشه بین گروهای سیاسی وجامعه مدنی ازیک سو وحکومت افغانستان ،قرارگرفته است وتاکنون این مساله حل نشده است. درپارلمان افغانستان طرح وزارت عدلیه می رود ولی احزاب ونهاد های مدنی طرح خود را پیشنهاد می کنند.پارلمان نیزدراین جا نقش اساسی وتاریخی خود راباید بازی نماید.تصویب پارلمان امرمهمی است .علیرغم نگرانیها ازترکیب پارلمان ودست اندازیهای حکومت،ذهنیت غالب درمورد پارلمان مثبت است.

 

این مساله دلیل دارد زیرا پارلمان قانون تشکیل وصلاحیتهای کمیسیون مستقل انتخابات را تصویب کرده است ورییس جمهورگفته می شود با قانون تشکیل وصلاحیت کمیسیون مخالف است درقانون صلاحیت کمیسیون ذکرشده است که دونفرخارجی ازسازمان ملل درکمیسیون شکایات باید حضورداشته باشند.مشرعیت وضمانت انتخابات با حضورنمایندگان ملل متحد گرانتی شده است درغیرآن ممکن است انتخابات شفافی نداشته باشیم نظارت مرجع بی طرف درامرانتخابات امرضروری است ولی رییس جمهورآن را نقض حاکمیت ملی دانسته ورد می کند.پارلمان این قانون را تصویب کرده ودرحال حاضر،قانون تشکیل واصلاحات کمیسیون مستقل انتخابات،دراطاق دیگرمجلس مورد بحث قرارمی گیرد مجلس سنا قانون پاس شده ازمجلس راباید تایید نماید وسپس برای توشیح به رییس جمهورفرستاده شود.

 

اما قانون انتخابات تابحال به پارلمان افغانستان فرستاده نشده است متن وزارت عدلیه،ناقص ومورد توافق همه نیست. درپارلمان علاوه برطرح وزارت عدلیه،طرح های دیگری نیزارایه می شود این پارلمان است که باید قانونون انتخابات را به تصویب برساند البته کاری بسیارسختی است همه چشم ها وامید ها به پارلمان کشوردوخته شده اند.قانون مختلط ازدوسیستم گرفته شده وخواست اصلی وپیشنهاد احزاب وایتلافهای سیاسی وگروهای مدنی می باشد.درمورد کمیشنرهای نیزتفاوت نظرهای جدی بین احزاب سیاسی وحکومت افغانستان،وجود دارد.حکومت افغانستان درنظردارد که همه کمیشنرها ورئسایی آن را نصب نماید.کاریکه رییس جمهورکرزی کرده است.رئسا وکمیشنرها همه منصوب رییس جمهورکرزی است.احزاب وایتلافهای سیاسی نظرشان این است که کمیشنرها ورئسایی دوکمیسیون با مشوره رئسایی سنا وپارلمان،استره محمکه ،کمیسیون نظارت برقانون اساسی و..به رییس جمهورکرزی پیشنهاد وایشان جمعی را با داشتن مواصفات،به پارلمان کشورمعرفی نماید وپارلمان جمعی را بعنوان رئسایی دوکمیسیون مستقل انتخابات وشکایات وکمشنرها،تصویب نماید.این پروسه گزینش، مورد توافق همه می باشد.حکومت افغانستان با این روش عملا به مخالفت برخواسته است.رییس کمیسیون مستقل انتخابات آقای فضل احمد معنوی با این مساله بصورت غیرمسئولانه برخورد کرد وگفت: این کارعملی نیست.ترکیب فعلی کمیشنرها ورییس کمیسیون، مطلوب رییس جمهورکرزی است.طرح پروسه گزینش ،مورد نظراحزاب وایتلافهای سیاسی وجامعه مدنی،مورد قبول حکومت رییس جمهورکرزی نیست.

 

درمورد نظارت بین المللی نیزاختلافات حل ناشده بین حکومت واحزاب وجود دارد رییس جمهورابهامی نگذاشته ایشان نظارت بین المللی انتخابات را دخالت خارجیها،لقب داده وآن را منافی با حاکمیت ملی دانسته است.احزاب نظردیگری دارند آنها وجامعه مدنی معتقد اند که انتخابات افغانستان توسط مرجع بی طرفی نظارت شود. شفافیت وعادلانه بودن انتخابات به نظارت ملی وبین المللی بسته گی دارد.سازمان ملل مرجع بی طرف درامرنظارت انتخابات است.یکی ازمسایل پرتنش درامرانتخابات کارتهای انتخاباتی است.گفته شده برای دوازده ملیون جمعیت واجد شرایط بیست ملیون کارت توزیع شده است.کارتهای توزیع شده منبع جعل وتقلب دانسته شده است.ازهم اکنون شایعاتی وجود دارد که زورمندان محلی درفکرجمع آوری وذخیره کارتهای انتخاباتی برآمده اند آنها با استفاده ازکارتها می خواهند درازاء پول به نمایندگی ازمردم،کارتها را به صندوق بریزند.ازدوازده ملیون جمعیت واجد شرایط بین شش وتا هفت ملیون درانتخابات شرکت کردند.بیست ملیون کارت دردست مردم خطرناک است.حکومت دراین مورد طرف داراستفاده ازهمان کارتها می باشد.

 

احزاب وایتلافهای سیاسی ،جامعه مدنی طرح الترناتیف شان این است که : تذکره الیکترونیک برای همه اتباع  کشورضروری است ولی حکومت می گوید زمانی برای این کاررا ندارد.طرح دوم احزاب این است که کمیسیون مستقل انتخابات ازواجدین شرایط لیست تهیه نماید وبرای آنها کارت انتخاباتی براساس لیست که دراختیاردارد،توزیع نماید.این مساله هم حل نشده است.کارتهای گذشته مورد سوء استفاده وجعل تقلب می تواند شود. بیست ملیون کارت غیرقابل کنترل، می تواند انتخابات سال2014 را ملوث نماید وتقلب گسترده درانتخابات صورت بگیرند.کارت جای گزینی با تهیه لیست تازه ازواجدین شرایط ،یگانه راه مناسب ازجعل وتقلب انتخاباتی است.گام مثبت ومورد قبول همه ،اعلام تقویم انتخابات است که امروزاین مساله انجام شد وبخش بزرگ ازگمانه زنیها را برطرف کرد.انتخابات قطعا درسال2014 برگزارمی شود این مساله با اعلام تقویم ،دیگرچون وچرایی ندارد اما مراحل بعدی انتخابات با چالشهای عمده،روبرو است وتفاوت نظرهای زیادی بین حکومت واحزاب وایتلافهای سیاسی باضافه جامعه مدنی وجود دارد. روزها وماه های آینده تا رسیدن به توافق ملی درامرانتخابات ،بدون شک روزهای سخت ودشوار است.

پیکار برای صلح

پیکار برای صلح

 

حمید رحیمی، مشت زن بزرگ دروزن 72 کیلو،حریف تانزانیایی خود آقای سید سیبلوا را در،روند هفتم شکست داد وکمربند قهرمانی را به کمربست.حمید دریک مبارزه سخت حریفش را،نیک اوت کرد.پیروزی آقای رحیمی، شادی بزرگی را برای مردم به همراه داشت.مردم افغانستان درپای تلویزیونهای خود میخکوب شده بودند ومردمی که برق نداشت با شنیدن خبر مسابقه برای دیدن آن بجاهای رفتند ویا به هرطریقی با روشن کردن جنراتور،بسیارسعی کردن که پیکارمشت زنی حمید رحیمی را تماشا نمایند.نبرد حمید با حریف نام دارش"پیکاربرای صلح" اعلام شد.حقیقتا لحظه های شادی وشوق دردل مردم رنجدیده ای افغانستان،ایجاد گردید.براستی پاداش کسیکه دردل مردم شادی خلق می کند با کسیکه درخانه های مردم ماتم ومصیبت را منتقل می کند،تنها درانسانیت است .

 

انسان کسی است که باتمام وجودش بخواهد مردم را شاد نماید.به همین دلیل گفته شده است که صدای هنری مندی که موجب شادی می شود بمراتب ازصدایی الله اکبرجلاد که انسانی را سرمی برد نزدخداوند،عزیزتراست.ایجاد سروردردل انسان،عبادت است.تفاوت ملاعمرورحیمی درنزد خدا وبندگانش دراین است که رحیمی با پیکارخود،قلب ملیونها هموطن را شاد کرد اما ملاعمردرعید قربان،قلب هزاران انسان را شکست وماتم را به خانه شان برد.بااین وضع مسلمانی ملاعمرورحیمی،قابل مقایسه نیست.ملای یک چشم قاتل وجلاد است ولی رحیمی سفیر صلح وشادی.درپایان نبرد برای صلح ازاحساس رحیمی سئوال شد وی درمیدان رزم،ازشدت خوشحالی قادربه سخن گفتن نشد و با جملات که من شمارا دوست دارم. افغانستان را دوست دارم،احساسات انسانی اش رابیان داشت.وی اشاره به کمربند قهرمانی اش داشت وگفت: این کمربند قهرمانی مال من نیست این کمربند مال مردم افغانستان است.رحیمی گفت درود به مردم افغانستان من شما را دوست دارم.هرکسی به وجود قهرمانی مثل حمید رحیمی افتخارومباهات می کند.نبرد برای صلح درمیدان رزم بخوبی انجام شد.

 

سئوال اساسی دراین است که چه کسی به نداء صلح گوش می دهد.طالبان طرف جنگ وخون ریزی،ارزشی برای پیکاررحیمی قایل می شوند.آیا آنها این پیام را می شوند که حمید رحیمی با جدی ترین حریف خود وارد،رینگ پیکارشد وبرای صلح افغانستان همه انرژی اش را بکارگرفت وحریف نام دارش آقای سید سیبلوا راشکست داد.فکرمی کنید طالبان این خبررا شنیده وخرسند شده باشند واندکی به رفتاروکشتارشان،تغییرایجاد شود.اگرپیکاررحیمی این تاثیرراداشته باشد،این خود معجزه است ولی فکرنمی کنم که پیکاررحیمی،تاثیری به روش طالبان داشته باشد.روزهای آینده نشان خواهد که طالبان هم چنان به تبهکاری وجنایت خود ادامه می دهد.طالبان، پروژه مرگ ونابودی افغانهارا،مهندسی کرده اند.آنها پروژه ای مرگ آفرینی شان را تا آنجایکه بتواند ادامه می دهند.روزهای دراسلام است که فوق العاده حرمت دارد اما طالبان حرمت این روزها را شکست.دراول عیدقربان درخانه خدا با انفجاربمب درمسجد عیدگاه درشهرمیمنه،ده ها نفررا به خاک وخون کشید.چهل یک نفرکشته وبیش ازپنجاه نفرزخمی ،عملیات انتحاری طالبان درروزعیداضحی،بجای گذاشت.آنها دردسامبرسال گذشته،صدها نفرعزاداروزایرمسلمان را درزیارتگاه ابوالفضل درکابل،کشته وزخمی کردند.مکانهای مقدس وزمانهای میمون ازسوی طالبان با ریختن خون مسلمانها،مورد بی حرمتی قرارگرفته است.

 

گروه طالبان وشبکه حقانی،گروهای توبه ناپذیراند.آنها ماموریت شان تبهکاری وکشتارهستند.پیکاررحیمی برای صلح درحد یک آرمان انسانی مطرح است ولی کم ترکسی فکرمی کند که این نبرد جانانه ،تاثیرروی قلب ومغزسیاه طالبان بگذارد.درکتاب خداوند ازگروهای تبهکار وخون ریز که هیچ پیام انسانی را نمی شنوند،چشم وگوش بسته ودلی آکنده ازتاریکی وکینه دارند،بنام "اضل سبیلها"،نام گرفته شده است.آنها ازمرتبه حیوانی نیز،تنزل کرده اند.بنابراین پیکارمسرت بخش حمید رحیمی روی مغزتاریک ودل سیاه آدم کشان طالب هرگزتاثیرندارد.تلاشهای ازاین قبیل درذات خود امرنیکو است یک لحظه بردن شادی درخانه های ماتم ویک لحظه مسرورنگهداشتن وخندان انسان،بالاترین پاداش را دارد.رحیمی درکارخود موفق بود وی توانیست ملیونها انسان وابسته به خود ووطنش را شاد ومسرورنماید واین مساله کاری بزرگی است که رحیمی انجام داد. وی درنبرد خود دعای ملیونها انسان را با خود داشت.رحیمی پیش ازورود به میدان نبرد،ازهمه هموطنان شان،التماس دعا داشت. رحیمی ازمردم خواست که دستهای شان را به درگاه خدا بلند نمایند وبرای پیروزی وی دعا نمایند.وی سفیرصلح کشورازطرف مردم است چنانچه نیک پای مدال اوردیگرکشور،ازطرف سازمان ملل به عنوان سفیرصلح برگزیده شده است.سفرای صلح افغانستان ازجامعه ورزشکاران وهنرمندان افغانستان انتخاب شده اند.ترانه سرای معروف کشور،فرهاد دریا نیزسفیرصلح افغانستان است.

 

درکنارتلاشهای صلح سفیران مردم افغانستان،کشورها وحکومت افغانستان نیزبه دنبال صلح هستند.حقیقت این است که صلح کشورها با انگیزهای سیاسی،صورت می گیرد چنانچه جنگ آنها دلایلی خطرناک سیاسی دارند.کشورها تازمانیکه منافع شان درمصالحه،تضمین نشوند،هرگزراه صلح را درپیش نمی گیرند.آنها وقتی به صلح روی می آورند که جنگ به بن برسد ودیگرمنافع شان درجنگ تامین نشود.جنگ افغانستان را که کشورهای دورونزدیک،سازماندهی کرده اند.این جنگ به آسانی قابل حل نیست.چنانچه جنگ خونین نیابتی سوریه به زودی پایان نمی یابد.زیرا جنگ را با دلایلی سیاسی ایجا کرده اند وتازمانیکه بن بست جنگ را قبول نکنند،تن به صلح ومذاکره نمی دهند.صلح افغانستان چرا به جای نمی رسد زیرا درپشت جنگ افغانستان،استخباراتی،قراردارد که نمی خواهد صلح درافغانستان برقرارشود.

 

مثال ساده آن خصومت پاکستان با هند است.این دوکشوربا استراتژی ضدیت وغیریت،تاثیرات روی جنگ افغانستان دارند.هند می خواهد که درکابل حکومتی روی کارباشد که ضدیت وغیریت با هند نداشته باشد اما پاکستان می خواهد که حکومت کابل درضدیت با هند باشد.طالبان مناسب ترین پروژه ای غیریت سازی باهند است.پاکستان قبول ندارد که مصالحه بین حکومت افغانستان وطالبان،برقرارشود.آنها می خواهند که طالبان پس ازسال 2014 بخش بزرگ ازقدرت را درکابل دراختیارداشته باشند.برخی گفته اند که استخبارات پاکستان درنظردارد که تمام قدرت دراختیارطالبان قراربگیرد.با این وضع صلح درافغانستان، بوجود نمی یاید.عربستان سعودی تلاش های تازه ای را روی دست گرفته است که وارد گفتگوهای صلح افغانستان شود.نشست سران گروه طالبان حزب اسلامی وحکومت افغانستان،مقدمه وپیش زمینه ای مذاکرات بعدی دانسته شده است.صلح عربستان با منافع متفاوت که دنبال می شود،با نیت پاکستان،متفاوت است به همین دلیل است که بجای نمی رسد.درصلح مکه نماینده حزب اسلامی آقای قطب الدین هلال، ملااغا معتصم فردی رانده شده ازشورای کویته طالبان ونماینده گانی ازشورای عالی صلح رییس جمهورکرزی شرکت داشته اند.این ترکیب بشترمورد علاقه افغانستان است. اما پاکستان هرگزبا چنین ترکیبی نظرموافق ندارد.

 

استخبارات پاکستان ،عواملی دراختیاردارد که هرگزبا حکومت افغانستان، وارد مذاکره نمی شود.آنها آدمهای مثل ملا معتصم را درهرجای که بگیرند اورا بعنوان خاین می کشند.آمریکا وغرب نیزدرحال حاضر،با مهره های بازی می کنند که ازطرف پاکستان،معرفی شود غرب وآمریکا می دانند که گروهای خطرناک وجنگ افروزدراختیارپاکستان است.کمیسیون مشترک آمریکا وپاکستان درمورد طالبان به همین دلیل ،ایجاد شده است. دراین کمیسیون حکومت افغانستان دعوت نشده است دلیل آن این است که طالبان حضورافغانستان را درمذاکرات صلح قبول ندارند.آنها می خواهند مستقیما با آمریکا مذاکره داشته باشند ومساله زندانیان ودیگرموضوعات مورد منازعه را با غربیها وآمریکاییها درمیان بگذارند.مصالحه ازنوع سوم ممکن است ثمربخش باشد اما ابعاد آن درکشوربی نهایت خطرناک ومبهم است.هند بصورت قطع ازچنین مذاکره ای، استقبال نمی کند وگروهای سیاسی درداخل کشور،سر وته آن را نمی دانند.حکومت افغانستان ازهم اکنون بدنبال پروژه موازی است.مذاکرات مکه،می تواند پروژه ای مورد قبول افغانستان باشد.مقامات درشورای عالی صلح ازگفتگوهای مکه بشدت،استقبال کرده اند.ولی این پروژه موازی،بجای نمی رسد وازهم اکنون محکوم به شکست است.

 

اقدامات انسانی وپروژه های صلح مردمی،ازنوع تعیین سفراء صلح ویابرنامه های که درقالب ورزش وهنردرمورد صلح راه اندازی می شود،درواقع درقالب مصالحه اخلاقی آرمانی،قابل قدراست.پیکاررحیمی درمسابقه امشب که بنام " پیکاربرای صلح" اجرا شد وحمید رحیمی حریف بزرگ ونام آورخودازتانزانیا را شکست سختی داد،هیچ تاثیردرجبهه ملا عمر وگروه حقانی ندارد.تاثیرات آن به لحاظ  انسانی وارزشهای ازنوع غرورملی وهمبستگی ملی برا ی مردم،مهم است.اما اگرفکرشود که قهرمانی حمید رحیمی ویا مدال های نیک پای ویا ترانه های ملی وموفق فرهاد دریا،جبهه های جنگ وترورملاعمروحقانی را ویران می کند،یک تصورخوشباورانه است.زیرا این جنگها وجنایتها،هرگزماهیت انسانی ندارد جنگ آنها ماهیت وتعریف استخباراتی دارد وناف شان به ناف استخبارات دشمن بسته است وبرای دشمن ونه بخاطروطن می جنگند پس درمورد پایان جنگ آنها، منتظرتصمیم استخبارات ودشمن باشیم.