نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی
نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی

طاق گفتگو(2)

 

اطاق گفتگو(2)


گفتگوهای پاکستان درمورد صلح،با اعلام نیایجی به پایان رسید گفته شده است که هیئت افغانستان درمذاکرات شان با مقامات پاکستان دست آوردی را همراه داشته است.آزادی هفت زندانی طالب اززندانهای پاکستان،درواقع مساله خرسنده کننده ای برای افغانستان بلحاظ،تبلیغاتی شمرده می شود.گرچه مطلوب صلاح الدین ربانی وهیئت همراه ایشان،مقامات متوسط درسطح طالبان ویا افراد پایین رتبه نبوده است. افرادی که قراراست آزاد شوند،شاخص ترین آنها مولوی نورالدین ومولوی جهان گیر،می باشند اینها مقامات پیشین طالبان درامارت اسلامی بوده اند. امادو مساله با ابهام درمذاکرات،روبرو شده است.اول اینکه دلایلی زندانی شدن این هفت نفرکه قراراست با گذاشتن منت ازسوی پاکستان آزاد شود،چه بوده است؟.

 

 آیاآنها واقعا زندانیان سیاسی وازتیم ملاغنی برادربوده اند ویا اینکه برای زندانی شدن دلایلی دیگری،وجود داشته است.برخی گفته اند جرایمی دیگری درگرفتاری آنها وجود داشته است.ملانعیم والی نام نهاد طالبان درولایت هلمند ازعمده ترین فروشنده گان مواد مخدر وهرویین است اما وی یک طالب ووالی شان می باشد پاکستان بدنبال وی می باشد اگردستگیرشود،بدون شک زندانی می شود.نکته دوم این است که هیئت افغاناستان ازقبل لیستی را از طالبان،تهیه کرده واساسی ترین خواست افغانستان این است که ملاغنی برادروهمکارانش باید اززندان پاکستان،آزاد شوند زیرا به اعتقاد افغانستان ،تاثیرگذارترین فرد درمذاکرات صلح می تواند آنها باشند. استدلال افغانستان این است که ملاغنی برادرتوانایی،پیش برد مذاکرات را دارد.اما پاکستان دراین مرحله وی را آزاد نکرده است.سخنگوی طالبان ذبیح الله مجاهد گفته است که اظهارنظردرمورد مذاکرات وازادی افراد،منسوب به طالبان خیلی زوداست.هیئت صلح درحقیقت به خواسته های اصلی شان واجرای شدن لیست مورد نظرشان،نرسیده است ولی بلحاظ تبلیغاتی،سفرصلاح الدین ربانی وهیئت همراه ایشان که منجر به آزادی هفت تن شده ،دست آوردی باید شمرده شود.هفت نفر درارتباط با مذاکرات کابل واسلام آباد آزاد می شوند. پاکستان اعلام داشته است که این اقدام نشان دهنده حسن نیت شان است .موضع پاکستان درمورد طالبان،قیمومانه ومالکانه است این کشور طالبان را درمدیریت وملکیت خود می داند وبه همین دلیل خیلی راحت می گوید:این اقدامات آزمایشی وبیان حسن نیت است.آنها می گویند اگر شرایط وتسهیلات گفتگو ها دراطاق مذاکره بخوبی،پیش برود درمورد سایر طالبان درمعاملات ومذاکرات صلح دراطاق گفتگوی اسلام آباد،تصمیم می گیرد.

 

 پاکستان خودرا مالک جنگ وصلح افغانستان می داند وطالبان بمثابه ای شریک ازدواجی آن ،عمل می کنند.حال صلاح الدین ربانی رییس شورای عالی صلح حکومت افغانستان،همراه با هیئتی، وارد پاکستان شد.ایشان دراین سفرسه روزه، مورد استقبال مقامات پاکستانی قرارگرفت.رییس هیئت شورای عالی صلح با رییس جمهورپاکستان،نخست وزیر ووزیرخارجه ورییس ستاد مشترک اردوی پاکستان،ملاقات وگفتگو،داشت.هدف ازسفرهیئت افغانستان تنها به این امرخلاصه می شد که مقامات پاکستان درنهایت امر،گروه طالبان را وادار به مذاکره وصلح نماید زیرا پاکستان،تصرفات مالکانه برگروه طالبان دارد.درکناراین خواست، مساله آزادی چند تن اززندانیان سیاسی طالبان نیزمطرح شد.مطلوب افغانستان ازرهایی زندانیان طالب،بصورت جدی آزادی ملاغنی برادروهمراه هان شان اززندان پاکستان بود.

 

ملاغنی برای افغانستان خیلی مهم دانسته شده است زیرا، وی قربانی مذاکرات صلح با حکومت افغانستان شد.ملاغنی برادرازقبیله ای پوپل زی ومرد شماره دو درشورای کویته،درسال 2010 توسط استخبارات پاکستان دستگیرگردید .جرم ملاغنی برادراین است که وارد مذاکرات سری ویک جانبه با حکومت افغانستان شده بود.مقامات افغانستان به این دلیل اصراربه آزادی ملاغنی دارد که ایشان اولا برای گفتگو با افغانستان سنگ تمام گذاشته بود وی همراه با تیم خود، وارد اطاق مذاکره با افغانستان گردید.ملاغنی برادربرای مدتی کمی توانیست درغرفه مذاکره بماند.مذاکرات وی درتابستان  2009 با حکومت افغانستان شروع ودربهار2010 توسط استخبارات پاکستان دستگیرشد وی ازآن زمان تا بحال درزندان پاکستان درشرایط بدی ،بسرمی برد.صلا ح الدین ربانی ازمقامات پاکستان آزادی وی را مطالبه کرده بود.برخی، ازرفتارصلاح الدین به شدت انتقاد می کنند ومی گویند: رییس جمهورکرزی وی را وسیله ای برای خواسته های خود قرارداده است.این دسته که خیلی خود را نزدیک به جمعیت اسلامی دانسته وشهادت استاد ربانی را ضایعه جبران ناپذیرمی دانند ومعتقد هستند که قاتل استاد ربانی طالبان می باشند.

 

صلاح الدین ربانی فرزند استادشهید درسازمان ملل لیست آزادی زندانیان طالبان را،تقدیم آنهامی کند وخواهان برداشتن نام طالبان که قاتل پدرشان می باشند، ازلیست سیاه سازمان ملل می شود.منتقدان صلاح الدین می گویند: این گونه رفتارها با قاتلان استاد ربانی درشان ایشان نیست.عطاء محمد نوروالی بلخ به شدت به اعضای شورای عالی صلح که واسطه ملاقات طالبان با استاد ربانی شده بود،حمله می کند ودریک مورد افرادی را نام می برد که باید محاکمه واعدام شود.صلاح الدین دراطاق گفتگو با سازمان ملل، خواهان حذف نام طالبان ازلیست سیاه سازمان ملل می شود ودرپاکستان هم ایشان بنابه دستورحکومت، لیست افرادی را باخود می برد وخواهان آزادی آنها اززندان پاکستان می شود. وی تنها یک هدف مشخص را درنظرداشت که ملاغنی برادراززندان پاکستان آزاد شود.این مساله را حکومت افغانستان بخوبی می داند که پاکستان آماده گی برای مذاکرات صلح را بصورت جد، ندارد ونمی خواهد که طالبان وارد اطاق گفتگو صلح شود.درمورد آزادی ملاغنی برادرهنوزچیزی گفته نشده است اما نام چند نفرازمقامات پیشین طالبان که درسطح رهبری طالبان نستند،گرفته شده است. مولوی نورالدین ومولوی جهان گیر که ازمقامات پیشین درامارت طالبان بودند وفعلا به دلایلی نامعلومی زندانی هستند.نام همین چند نفرگرفته شده اند که پاکستان قراراست آنها را اززندان آزاد نمایند وبرخی گزارشها دال براین است که هفت نفرآزاد شده اند.

 

تحلیل گران افغان معتقد هستند که اطاقی برا ی مذاکره باطالبان درپاکستان درحال حاضر،آماده نیست.حکومت افغانستان نیزبه این اطاق باورندارد.پاکستان نمی خواهد غرفه مذاکره با طالبان را،آماده نماید.برخی،خیلی بدبینانه گفته اند که اصولا اطاقی برای گفتگودرپاکستان وجود ندارد.اطاق دیگری برای مذاکره درعربستان،هنگام مراسم حج،آماده گردید دراین غرفه، تیمی ازحزب اسلامی به رهبری قطب الدین هلال شرکت داشت وچند نفرازشورای عالی صلح افغانستان حضورداشت وآغاجان معتصم با دونفرازهمکارانش دراین مذاکرات،وصل شد.مذاکرات مکه با وساطت عربستان سعودی البته درسطح مقامات پایین این کشور،سازمان دهی شده بود.افغانستان ازاین مذاکره استقبال کرد. دوتیم حزب اسلامی وطالبان نیزازایجاد غرفه ای برای مذاکره ازسوی عربستان سعودی،خرسند بودند ولی این اطاق مذاکره هرگزازسوی طالبان مستقردرپاکستان،تایید نشد.وحید مژده تحلیل گرطرفدارطالبان می گوید: طالبان هرگزبا این مذاکره که ازسوی عربستان راه اندازی شده، خوش بین نیستند. وی استدلال می کند که طالبان نسبت به زندانی شدن سفیرشان درعربستان همراه با سه فرزندش، به شدت ازمقامات عربستان سعودی ناراحت هستند. گذشته ازاین مساله، اطاق مذاکره توسط عربستان سعودی برای حکومت افغانستان وتیم آغا معتصم فراهم ساخته شد.آغا معتصم خاین به آرمان ومتهم  فراری ازنظرطالبان می باشد. وی درهرجایکه پیدا شود ازسوی طالبان ،کشته می شود.آغا معتصم هرگزنمی تواند نماینده طالبان درمذاکرات صلح باشد وی ازنظرطالبان، خاین است وحق وارد شدن دراطاق گفتگوبه نمایندگی ازطالبان را ندارد.اطاق گفتگو مکه با این وضع قراردارد ودراین غرفه گفتگوی ثمربخشی، روی نمی دهد.

 

اطاق دیگری که ازسوی آلمان،آمریکا وکشورقطربرای مذاکرات صلح ساخته شده بود.گفتگوها دراین اطاق برای مدتی جریان داشت اما دراین اطاق ازافغانستان کسی حضورنداشت وطالبان هرگزنمی خواست که با نمایندگان افغانستان دراطاق قطر،گفتگو داشته باشند.دراین غرفه تنها تیم طیب آقا همراه با ناظران ازآلمان وقطر،با مامورین آمریکا،مذاکره می کرد. مذاکرات قطربیش ازده ماه دوام داشت اما درماه مارچ 2012 توسط طالبان دروازه این غرفه بسته شد.خواست طالبان این بود که چهارنفرازعمده ترین رهبران زندانی شان ازگوانتونما،آزاد شوند.آمریکا بصورت یک جانبه نمی خواست این کاررا نماید.جوب آیدن به مامورین آمریکا گفته بود که طالبان را وادارنمایند که اعلامیه انفکاک ازالقاعده را صادرنمایند جوب آیدن برای نشان دادن حسن نیت گفته بود: که طالبان الزاما دشمن آمریکا نیست.اما طالبان هرگزاین خواست آمریکارا که اعلامیه جدایی شان را ازالقاعده صادرنماید را،قبول نکرد.مذاکرات قطر با بن بست کامل روبروشد وطالبان دروازده اطاق گفتگورا بصورت یک جانبه بست وازمذاکرات خارج شد.درحال حاضرهیچ اطاقی برای مذاکره وجود ندارد.

 

صلاح الدین ربانی درپاکستان برای ایجاد وتاسیس اطاق گفتگو، نرفته بود وی لیستی همراه خود داشت وآن را بامقامات پاکستان درمیان گذاشت.هیئت افغانستان خواهان آزادی ملاغنی برادرشده ولی پاکستان ازملانورالدین وملاجهان گیر،نام برده است.این دونفرمعلوم نیست به چه جرمی زندانی شده اند وچه تاثیری درسطوح طالبان دارند کسی دراین مورد چیزی نمی داند.تنها گفته شده ازمقامات پیشین امارت طالبان بوده ودررده های میانه وپایینی قراردارند.آقای گروسمن پانزده روزپیش به پاکستان آمد وگفتگوهای مفصلی با مقامات پاکستان داشت خبرگزاریها تایید کرد که گروسمن با مقامات پاکستان، اطاقی را برای گفتگو ساخته اند. نمایندگان آمریکا وپاکستان،کمیسیون مشترکی را ساخته که با طالبان گفتگونمایند دراین غرفه گفتگو ازافغانستان دعوت نشده است.این مساله نشان می دهد که مذاکرات صلح به گونه ایکه افغانستان دنبال آن است، انجام نمی شود.درمورد مذاکرات صلح که افغانستان به دنبال آن است،احزاب سیاسی،گروهای مدنی،جامعه زنان ایتلافهای سیاسی،معترض هستند.آنها می گویند که صلح افغانستان درتاریکی انجام می شود.مصالحه مجهول را قبول ندارند حرف اصلی، دسته های مخالفین، جامعه مدنی وجامعه زنان این است که درجریان مذاکرات ،اصول وارزشها،قربانی گفتگو با طالبان نشود به عبارت دیگرطالبان باید شروط مذاکرات را قبول نمایند.

 

حکومت افغانستان بدون پشتوانه ای، گفتمان ملی ووفاق ملی،وارد مذاکرات صلح می خواهد شود.طالبان البته مذاکره با حکومت افغانستان را،مبنائا قبول ندارند.آنها می گویند که تنها با آمریکاییها وارد اطاق مذاکره می شوند وحکومت افغانستان را برسمیت نمی شناسند.با این وضع چه انتظاری ازمسافرت صلاح الدین ربانی می تواند داشت؟ مالک گفتگوها وساختن اطاق برای مذاکره ظاهرا دردست پاکستان است صلح افغانستان مالکی دارد که او پاکستان است.جنگ وصلح درمالکیت این کشوراست و طالبان با آن ازدواج کرده است.افغانستان دراین اطاق راهی ندارد. پاکستان ثابت کرده است که مالکیت جنگ وصلح افغانستان رادراختیاردارد هرکسی جدایی ازسیاست پاکستان بخواهد اطاق صلحی را بسازد،این مساله امکان ندارد مشارکت درپروژه مصالحه باید با هماهنگی پاکستان صورت بگیرد امریکه آقای قاسم یارمسئول روابط بین الملل شورای عالی صلح به آن اشاره داشت وی گفته است که" صلح بدون همکاری پاکستان،امکان ندارد". وبدون موافقت این کشورکسی نمی تواند وارد اطاق صلح ومذاکره شود.تجربه ملاغنی برادر،آغا معتصم،ملا اسماعیل،همین را نشان می دهد.همه این ها خواستند، جدایی ازسیاست پاکستان وارد اطاق گفتگوهای صلح شوند ولی به شدت ازسوی استخبارات پاکستان،سرکوب گردید زیرا که پاکستان خودرا مالک جنگ وصلح درافغانستان می داند وطالبان نیزدراین مالکیت، شریک ازدواجی پاکستان شده اند.

 

 

خواهران دوقلو

خواهران دوقلو

 

فیسبوک وتویتر خواهران دوقلوی است.این دوقلوها رفتارهای متفاوت دارند آنها دوقلوهستند اما کارهای شان وکاربردهای شان فرق دارند.من البته شنیده ام که فیسبوک وتویتر تنها دوقلوهای شبکه های اجتماعی نیست.شبکه های دیگری نیزهست که کارهای متفاوت ومشابه را پیش می برد ولی مشکل من این است که آنها را نمی شناسم من تنها با این دوخواهردوقلو سروکاردارم.آقای احمدی خبرنگارشناخته شده صدای آمریکا ازآمریکا زنگ زد وگفت امشب گفتگوی می خواهم با شما درمورد فیسبوک وتویترداشته باشم وی گفت مهمان دیگری دارم ازدرلندن که بیست سال است با رسانه های جمعی سروکاردارد وکارشناس امور شبکه های اجتماعی مثل فیسبوک وتویتراست.من البته یک سال چند ماهی بیش نیست که وارد شبکه اجتماعی فیسبوک وتویترشده ام وبرای خودم وبلاکی دارم

 

 بنام نرگس بلاک اسکای.این وبلاک دراین مدت کم، هزاران خواننده دارد.فیسبوک برای معرفی وبلاک ونرگس،نقش برجسته ای داشته است.انقلاب های بهارعربی را فیسبوک وتویتررهبری کرد وهیچ شبه ای نیست که درمیدان تحریر قاهره، ملیونها انسان گردهم می آمدند وبرای مطالبات وخواسته های اجتماعی وسیاسی خود،تظاهرات واعتراضات مدنی ضد استبداد ودکتاتوری را،راه انداخته بودند. می دانید این ملیونها انسان درانقلاب شمال آفریقا بانام وعنوان بهارعربی،توسط فیسبوک وتویتر،سازماندهی واطلاع رسانی می شد.جوانان ششم ابریل، بیست یک جوان مصری بود که درفیبریوری 2010 ازطریق فیسبوک اولین تظاهرات ضد استبدادی را سازماندهی کردند وسرانجام حکومت توتالیترحسنی مبارک را، با گذشت هجده روزازپای درآوردند.یکی ازسئوالات خبرنگارصدای آشنا دربرنامه شبانگاهی،همین بود که استفاده گسترده ازشبکه های اجتماعی فیسبوک درمصر،تونس،باعث انقلاب وپیروزی بهارعربی گردید.آقای سعیدی کارشناس اموررسانه وخبرنگارمقیم لندن گفت: استفاده ازفیسبوک وتویتردرافغانستان درحدی نیست که بتواند، دریک انقلاب اجتماعی کمک نماید اما بصورت موردی،تاثیرات استفاده کاربران ازفیسبوک را مورد تایید وتاکید قرارداد.

 

آقای احمدی درمورد استفاده های اقتصادی ازفیسبوک سئوالی رامطرح کرد. آقای سعیدی مثالهای زیادی ازاستفاده های اقتصادی وتجارتی درفیسبوک داشت.وی اشاره داشت که قنادی درهرات با گذاشتن تصاویری،متاع خودرا تبلیغ کرده است تاجران اخباروعکسهای ازکالاهای خود را به اشتراک می گذارند.رسانه ها وشبکه های تلویزیونی،نحوه کارهای شان را ازطریق فیسبوک به اشتراک می گذارند. من هم تجربه های استفاده ازفیسبوک را با توجه به زمان اندکی که با دوقلوی فیسبوک وتویتر،سروکاردارم،را دراین گفتگو مطرح کردم.اشاره به استفاده وسیع وگسترده ای برخی ازرهبران سیاسی ازفیسبوک داشتم واین نکته را درمیان گذاشتم که فیسبوک اصولا دید ونظررهبران سیاسی را می تواند،تغییردهد.این نکته را با دوستان خود همواره ،مطرح می کنم که رهبران سیاسی درمراجعات مردمی خود،فکرمی کنند که کم ترکسی با نظرآنها مخالف باشند.مردم درمراجعات شان اصلا انتقاد واعتراضی به یک مقام ورهبری سیاسی ندارند وبه همین دلیل است که آنها فکرمی کنند نظرآنها درست هستند ومخالفین کمی دارند ویا ندارند.

 

 اما فیسبوک برای شان نشان می دهد که این طوری نیست همان گونه که طرف دارانی دارند مخالفان سرسختی نیزدارند.این مساله درابتدایی امربرای شان سخت است اما به مرورزمان عادت می کنند ومیزان تحمل پذیری شان بالا می روند.شبکه های اجتماعی درواقع یک نوع ظرفیت سازی نیزدارد.دوقلوهای فیسبوک وتویتر،کاربردهای وسیعی درجامعه دارند.دراین گفتگوی چهل پنج دقیقه ای گفته شد که مردم ازطریق فیسبوک ،دوستان شان را درمراسم عزاداری وفاتحه خوانی شان خبرمی کنند.وحتی دوستان شان را درمراسم عروسی شان ازطریق پیام گذاشتن درفیسبوک،مطلع می سا زند.البته دریک جامعه عقب مانده مثل افغانستان،استفاده ازفیسبوک دراموراجتماعی ودرعزا وشادی ودرمسایل اعتقادی شان،حیرت انگیزاست وحتی شبیه رویا می تواند باشد.دراین گفتگو این نکته نیزمورد بحث قرارگرفت که مردم درکمک رسانی وجمع آوری کمک برای مستمندان ازفیسبوک استفاده کرده وبسیارموفق هم بوده اند.آقای احمدی خاطره ای را نقل کرد که تعداد ازجوانان ازطریق فیسبوک توانیست کمکهای زیادی را برای مردم فقیردرسرمای زمستان جمع نمایند وآن کمکها را بدست مردم برسانند وبا گذاشتن تصاویرآن درفیس بوک اعتماد سازی نمایند.مردم وقتیکه دیدن کمکهای شان به دست فقراء رسیده ازاین بابت فوق العاده خرسند شدند.فیسبوک شبکه ای اجتماعی که دراین عرصه نیز،تاثیرات شگرفی داشته است.اعتماد سازی ازطریق فیسبوک صورت گرفته است مردم با تماشای کمکهای شان مطمئن شده اند که پولهای شان حیف میل نشده است.این نوع استفاده، انگیزهای قوی اجتماعی ومثبت ،ایجا کرده است وبا عث تحرک بشتری درامورخیریه وکمک رسانی شده است.

 

دراین گفتگو جنبه های منفی استفاده کاربران ازفیسبوک نیزمطرح شد وگفته شد که افرادی هستند که با گذاشتن تصاویردستکاری شده ویا پخش شایعات بی اساس ،موجب تعرض واهانت به حریم شخص درحضورعام فیسبوک می شود. اما این گونه سوء استفاده های مغرضانه وخارج ازعقلانیت،درمقایسه با جنبه های مثبت شبکه های اجتماعی ،بسیاراندک شمرده می شود.درهرجای، کاربران خرد مند وبی خرد وجود دارند وسوء استفاده ازهرامری ممکن است ولی به خاطرچهارتا بی خرد،نمی شود ابعاد حیرت انگیزاستفاده ازدوقلوهای فیسبوک وتویتررا ،کنارگذاشت واین درواقع تسلیم شدن وتمکین کردن به جاهل است.این دوخواهرتفاوتهای نیزدارند.تویتر،درسطح بالاتری گام برداشته و ازعقلانیت وتعمق بشتری،برخوردار است.اهالی توتیرعمدتا به عمق روی دادها می نگرند وحوادث را تحلیل می کنند.تولیدات تویتر،حرفه ای وتخصصی تراست نسبت به فیسبوک.تولیدات فیسبوک ،عام وهمه شمول است ومصرف کنندگانش نیز،عامه مردم می تواند باشند اما تویتراین گونه نیست.تولید کنندگان تویتر،انسانهای متخصص وحرفه ای هستند ومصرف کنندگان آن نیزهمه کس نستند.تویترخوراکی را تهیه می کند که عامه مردم نمی توانند آن را هضم نمایند.هاضمه های خاصی قادربه استفاده ازآن می باشند.

 

اما فیسبوک تولیداتش برای همه قابل هضم است.ما کودکان پنج ساله تا مردان وزنان نود ساله داریم که ازفیسبوک وتولیدات آن استفاده می کنند.عکسی را درفیسبوک دیدم که مردی همراه خانمش درپای فیسبوک نشسته بودند اما دوکودک پنج ساله وهفت ساله آنها نیزکامپیوترداشتند آنها هم درکناروالدین شان فیسبوک وتصاویرکاربران را می دیدند.نکته ای دیگریکه دراین گفتگوی داشتیم این بود که فیسبوک وتویتر،درواقع تکه های را منتشرمی کند که بهترین است است.شما می توانید بهترین تصویر،طنزوفکاهی،خنده آفرین را بیبنید وبخوانید ویا بهترین قصه وداستان وخاطرات را درفیسبوک وتویتر دیده وآن را بخوانید وازآن لذت ببرید داستان میشل واوباما دررستورانت برای من خیلی جالب ومن این داستان را درفیسبوک دیدم وخواندم وواقعا ازآن لذت بردم.اوبا ما همراه میشل ودخترانش به رستوارانت می روند.مالک رستورانت ازمحافظین میشل وازخود میشل درخواست می کند که چند کلمه سخن خصوصی با وی دارد.بانوی اول آمریکا می گوید: اشکالی نداردمی خواهم حرفهای خصوصی شما را بشنوم.میشل درگوشه ای حرف مالک رستورانت را می شنود وبعد به میزغذایی که اوبا ما نشسته بود، برمی گردد.اوباما می گوید: بگو بیبینم حرفهای خصوصی مالک رستورانت با تو چه بود میشه با من بگویی.خانم میشل می گوید:مالک رستورانت گفت من درجوانی عاشق ودلباخته تو بودم وهمین. آقای اوباما می گوید: اگرباوی ازداج کرده بودی حالا مالک این رستورانت بودی.خانم میشل می گوید: نه من اگربا مالک رستورانت ازدواج می کردم حالا وی رییس جمهورآمریکا بود.

 

این گونه تکه ها را شما می توانید درشبکه های اجتماعی فیسبوک پیدا نمایید.کاربران فیسبوک وتویترمی خواهند،بهترین های شان را عرضه نمایند. این قصه را که درفیسبوک دیده بودم ودرگفتگوی رادیویی، درفیضلت  خواهران دوقلوی، فیسبوک وتویتر،مطرح کردم.ازفیسبوک لطیفه های زیادی را یاد گرفته ام وفکر می کنم کاربران بخاطر پرستژوحیثیت خود، بهترین کالاهای شان،ارایه می کنند.فیسبوک وتویتر،درهمه ای عرصه های زندگی، آدمی راه بازکرده است ویک نوع محشرفکری بگفته ای آقای امیری،ایجاد کرده است وواقعا که این خواهران دوقلو،غوغای بزرگ درتسخیرواعتیاد آدمها،خلق کرده اند.درپایان این متن اشاره ای به این داستان فیسبوکی می کنم.درفیسبوک آمده است که سه نفرخواستگاری دخترزیبایی رفتند.دخترمقبول ازخواستگاراولی اش می پرسد برای چه به خواستگاری من آمده ای.اومی گوید من عاشق سینه چاک شما هستم وبرای شما می میرم.دخترمی گوید: خوب این گونه حرفهارا زیاد شنیده ام بیبینم.ازدومی می پرسد که توبرای چه ازمن خواستگاری کرده ای.وی می گوید: من زیباترازتو را دراین جهان نمی شناسم وتوفرشته آفرینش هستی ومن جانم رابرای تو می بازم و..دخترمی گوید این ازهمان حرفهای است که قبلا هم شنیده ام وازسومی می پرسد که توبرای چه ازمن خواستگاری کرده ای وبخاطر من  چه کاری انجام می دهی سومی می گوید: من تورا آن قدردوست دارم که بخاطرتوحاضرم صفحه فیسبوکم را بسته نمایم دخترمی گوید:چه گفتی؟ اومی گوید صفحه فیسبوک را بخاطرتو می بیندم.دخترمی گوید: من باتو ازدواج می کنم.

 

شبکه های اجتماعی فیسبوک درهمه مسایل،کاررایی دارد.اکنون ایام عاشورای حسینی(ع) است دوستان کاربرمی توانند،مراتب همدردی خود را با دیگردوست داران عاشورا،به اشتراک بگذارند وازآنها بخواهند که مواظب توطئه های تروریستها باشند.عزاداری را خارج ازعقلانیت انجام ندهند وموجب اذیت وناراحتی دیگران نشود.افغانستان خانه مشترک همه مردم است. بسوی روزهای محرم وعاشورامی رویم وپس ازاین سخنانی را ازطریق فیسبوک درمورد عاشورا،باهم تبادله می کنیم .

بازی بادم شیر

بازی بادم شیر

 

شیرخان فرنود رییس پیشین کابل بانک درمحکمه حاضروبا چند دقیقه صحبت،موضوعاتی را مطرح کرد که ازهم اکنون سرنوشت وآینده خود را روشن ساخت.وی اتهاماتی به شخص رییس جمهورکرزی بست وگفت: بیست ملیون دالردرمبارزات انتخاباتی رییس جمهورکرزی ازکابل بانک گرفته شد.آقای شیرخان فرنود دردادگاه رسیدگی به دوسیه ای بزرگ کابل بانک به ریاست قاضی شمس الرحمان،این سخنان رابیان داشت.فرنود متهم ردیف اول فساد واختلاس درکابل بانک می گوید: وزیرمالیه افغانستان مبلغ دوصد هزار دالرازکابل بانک برداشته کرده است.قبلا نیزشبکه طلوع نیوز،صورت حسابهای پولی حضرت زاخیل وال را،منتشرساخت دریک مورد همین رقم دوصد هزار دالر،ذکرشده بود.زاخیل وال درآن زمان اعلام داشت که این مبلغ را بخاطرمبارزات انتخاباتی رییس جمهورکرزی ازجای گرفته است.

 

سخنان آقای زاخیل وال درمورد اتهامات ورد آن که ازسوی رسانه های کشوردوماه پیش،پخش شد، با عکس العملهای شدیدی روبروگردید آقای زاخیل وال دردفاع ازخود به رسانه ها پرداخت ولی چنان موفق دربی گناهی خود وپاک کردن ذهنیت عامه نگردید این مساله درپارلمان کشورنیزمورد بحث قرارگرفت. وزیرمالیه دریک جدال رسانه ای برای مدتی درگیرشد ولی دوسیه تاکنون ترتیب ودرمحمکه برای صورت حساب مالی ایشان ونقل انتقال پول به کانادا ودریافت پول ازمنابع داخلی،ارجاع داده نشده است.آقای فرنود گفته است که وزیرمالیه مبلغ دوصد هزاردالرازکابل بانک گرفته است. شیرخان فرنود، دریک مورد به سفیرافغانستان دراسلام آباد نیزاتهام وارد کرد که مبلغ هشصد هزاردالرازکابل بانک دریافت کرده است.عمرداوودزی سفیرافغانستان ورییس پیشین دفتررییس جمهورکرزی دراین مورد چیزی نگفته است.تحلیل گران مسایل اختلاس کابل به این باورهستند که سکوت مقامات که ازآنها آقای فرنود رییس پیشین کابل نام گرفته است ،نشانه ای ازاعتماد کامل به محکمه رسیدگی به کابل بانک است.

 

قاضی شمس الرحمان رییس دادگاه رسیدگی به دوسیه ای کابل بانک می گوید: آقای شیرخان فرنود تاکنون هیچ سندی دال براثبات ادعاهایش،ارایه نکرده است.یعنی اینکه ایشان ازپیش قبرخود را کنده است وبا این ادعاها درواقع با دم شیربازی  کرده است.حسین فهیم که گفته می شود مبلغ 175 ملیون دالرازکابل برداشته کرده وبرخی گزارشها به نقل ازمقامات حکومتی،نشان می هد که وی همه بدیهای خودرا به کابل بانک، برگردانده است وهیچ بدیهی ندارد.این نوع گزارشها،به سود حسین فهیم است.برادررییس جمهورکرزی نیزازسهام داران کابل است وی معلوم نیست چه مقدارپول درکابل داشته وچه مقداربدیهی دارد دراین مورد نیزگزارش شده که محمود کرزی مبلغ نه ملیون دالربه کابل بانک بدیهی داشته وآن را به کابل بانک برگردانده است.دراین میان تنها کسیکه ازسهام داران عمده ای کابل بانک ورییس آن شیرخان فرمود باشد، درمورد پرداخت بدیهایش،چیزی گفته نشده است. حسین فهیم می گوید: شیرخان فرمود مبلغ درحد چهارصد ملیون دالر، کم ترویابشتر،پولهای کابل را برداشته وحالا ازمن گاهی نام می برد.وکیل یکی ازمتهمان کابل بانک بامن گفت: فضای دادگاه بگونه ای است که شیرخان فرنود گویا گورخود را باید کنده باشد.

 

وی با دم شیربازی کرده ومحال است ازاین محکمه جان سالم بدرببرد.وی که نخواست نامش گرفته شود می گوید: شیرخان فرنود می گوید: من تنها یک خانه درملکیت شخصی خود دارم وبا قی جای دادها همه به نام کابل بانک است.این وکیل می گوید: دردادگاه متهم شماره دوبرخلاف شیرخان فرنود که متهم ردیف اول است، ازمقامات حکومتی که شیرخان آنها را متهم کرد،دفاع می کرد وادعای شیرخان فرنود را بی اساس می دانیست.خلیل الله فیروزی متهم شماره دو،فساد کابل بانک است. این وکیل می گوید: خلیل الله فیروزی خودرا همسو با مقامات حکومتی که ازسوی شیرخان فرنود،متهم شده بود،نشان می داد.این وکیل می گوید: درمحکمه یک نوع جبهه گیری سیاسی به این صورت که متهم کردن مقامات حکومتی ودفاع ازآنها باشد بوضوح دربین متهمان دیده می شوند وی می گوید: اگردادگاه رسیدگی به پروند کابل سیاسی شود دراین صورت آنهایکه پشتوانه سیاسی ندارند،خود تباه ودربدرخواهند شد.این وکیل ازهم اکنون اذعان می دارد که شیرخان فرنود قبرش کنده شده است.این وکیل ادامه می دهد که براساس گفته های شیرخان فرنود که سیرتحولات فساد کابل بانک را شرح می داد وبه این نتیجه می رسد که شیرخان فرنود می گوید: من مجبورشدم به سفارت آمریکا شکایت نمایم وآنها را درجریان فساد واختلاس کابل بانک قراردهم.وکیل یکی ازمتهمان می گوید: شیرخان فرنود دراین خصوص گزارشهای زیادی به سفارت امریکا داده است ولی معلوم نیست که چه اندازه آنهارا دربی گناهی خود متقاعد ساخته است.

 

درسال گذشته دراولین مناظره رسانه ای ،خلیل الله فیروزی خطاب به رییس کابل می گوید: این فرد،خاین ملی است گزارشهای کابل را به یک سفارت خارجی داده است.آقای فرنود دراین گفتگو خود اذعان داشت که من مجبورشدم گزارش کابل بانک رابه سفارت آمریکا بدهم وچاره ای جزاین نداشتم.سفارت آمریکا دراین مورد چه می کند این مساله معلوم نیست.یکی ازمتهمان درماجرای کابل بانک، عبد القدیرفطرت است وی رییس بانک مرکزی افغانستان ومقصر درامرفساد کابل بانک دانسته شده است.حکومت افغانستان خواهان استرداد وی به افغانستان می باشد ولی مقامات آمریکایی تاکنون پاسخی روشنی به این مساله نداده اند.آقای فطرت تابعیت آمریکا را دارد وازافغانستان گریخته است وی نیزهمانند شیرخان فرنود ازمقامات حکومتی دراختلاس کابل بانک، نام می گیرد.این ماجرای سری درازی دارد.قاضی دادگاه وعده داده است که طی یک ماه دیگرفیصله نهایی درمورد کابل بانک صادرمی شود.مردم افغانستان دراین فساد متضرران اصلی هستند.مبلغ نهصد شصت ملیون دالرازکابل بانک اختلاس شده وچه مقدارآن با فروش جایدادهای متهمان،ویا وصول پول نقد ازآنها بدست می یاید،تاکنون کسی نمی داند.

 

گزارشگران این دوسیه می گویند : شیرخان فرنود دومشکل اساسی دارد یکی اینکه بشترین بدیها،درپای وی ثبت وراجستر شده است.آقای حسین فهیم می گوید: چیزدرحدود چهارصد ملیون دالررا آقای شیرخان فرنود اختلاس کرده است واین مبلغ کمی نیست.شیرخان تاحدی زیادی این مبالغ هنگفت را قبول دارد اما راه های برای آن جستجو می کند ومی گوید:اینها مواردی است که دیگران به دلیل اینکه زورداشتند،برداشت کرده اند اما اسناد آن با امضای من تنظیم شده است زیرا من رییس کابل بانک بودم فرنود، شرکاء خود را متهم می کند که همه بدبختیها را آنها بروی تحمیل کرده اند وبه همین خاطربه سفارت آمریکا شکایت کرده است.مشکل دیگرشیرخان این است که پای مقامات حکومتی را به میان آورده واین مساله کاری ساده ای نیست ایشان باید بیست ملیون دالری که نسبت به انتخابات ریاست جمهور گذشته داده این را بایدثابت نماید که معلوم می شود که قادربه ثابت کردن آن نیست خود وی می گوید: من دسترسی به سویف بانک ندارم وبه من اجازه نمی دهد یعنی اینکه درتهیه مدارک واسناد مشکل دارد.امروز آقای شمس الرحمان گفت: آقای شیرخان برای ادعاهای خود تاکنون هیچ مدرکی را ارایه نکرده است.بااین وضع معلوم می شود که شیرخان بدجوری نقش بازی کرده وقبرخود را کنده است.

 

برخی می گویند: شیرخان با حمایت ازسفارت آمریکا،می خواهد مشکل خودرا برطرف نماید این مساله هم کاری ساده ای نیست.سفارت آمریکا برای فرنود چه کارمی تواندانجام دهد وی به امریکا نگریخته تا وی را به افغانستان مسترد نکند کاریکه درمورد فطرت شده است.البته محکمه ورسیدگی درمورد کابل بانک، یکی ازشایسته ترین کارهای حکومت می تواند باشد اما این محکمه باید آن قدرمبارزه نماید که ریشه ها وعوامل فساد وتاثیرات قدرت که روی بانک گذاشته است را، به دقت بررسی نماید چیزیکه مسلم است این است که درماجرای کابل بانک، تنها شیرخان فرنود،مقصروگناه کارنیست بلکه گناه کاران دیگری نیزدراین ماجرای ننگین وکثیف وجود دارند که باید بصورت عادلانه بررسی وتحقیق شود.محکمه باید جدایی ازتاثیرقدرت ونفوذ،کارهایش را به پیش ببرد.دراین جا تنها شیرخان فرمود "گوساله طویله" نیست.وی با گزارشی که درمورد کابل بانک،تهیه شده درواقع با دم شیربازی کرده است وبا این وضع هرکه ازاین ماجرای، جان سالم بدر ببرد اما شیرخان نمی تواند ازاین قضیه به آسانی ،نجات داشته باشد.     

اطاق گفتگو

اطاق گفتگو

 

گفتگوی جالبی اوباما وخانمش میشل را دررابطه با مالکیت رستورانت وازدواج شان، نقل می کنم .آقای اوباما همراه میشل به رستورانی می روند.مالک رستورانت ازمحافظین اوباما ومیشل تقاضا می کند که چند حرف خصوصی با خانم میشل، دارد.میشل می گوید مانعی ندارد می خواهم حرفهای خصوصی مالک رستورانت را بدانم.میشل برای چند دقیقه ای با مالک رستورانت،به تنهایی صحبت می کند وبعد به میزغذایی که اوباما نشسته بود، برمی گردد.اوباما می گوید خوب بگو مالک رستورانت چه حرف خصوصی با تو داشت.میشل می گوید مالک رستوران گفت درجوانی عاشق ودلباخته من بوده است وهمین.اوباما می گوید اگرباوی ازدواج می کردی حالا مالک این رستوران بودی.میشل می گوید اگربا مالک رستورانت، ازدواج می کردم وی حالا رییس جمهورآمریکا بود.این گفتگو، خیلی زیبا وقشنگ است.

 پاکستان خودرا مالک جنگ وصلح افغانستان می داند وطالبان بمثابه ای شریک ازدواجی آن ،عمل می کنند.حال صلاح الدین ربانی رییس شورای عالی صلح حکومت افغانستان،همراه با هیئتی، وارد پاکستان شد.ایشان دراین سفرسه روزه، مورد استقبال مقامات پاکستانی قرارگرفت.رییس هیئت شورای عالی صلح با رییس جمهورپاکستان،نخست وزیر ووزیرخارجه ورییس ستاد مشترک اردوی پاکستان،ملاقات وگفتگو،داشت.هدف ازسفرهیئت افغانستان تنها به این امرخلاصه می شد که مقامات پاکستان درنهایت امر،گروه طالبان را وادار به مذاکره وصلح نماید زیرا پاکستان،تصرفات مالکانه برگروه طالبان دارد.درکناراین خواست، مساله آزادی چند تن اززندانیان سیاسی طالبان نیزمطرح شده است.مطلوب افغانستان ازرهایی زندانیان طالب،بصورت جدی آزادی ملاغنی برادروهمراه هان شان اززندان پاکستان است.

 

ملاغنی برای افغانستان خیلی مهم دانسته شده است زیرا، وی قربانی مذاکرات صلح با حکومت افغانستان شد.ملاغنی برادرازقبیله ای پوپل زی ومرد شماره دو درشورای کویته،درسال 2010 توسط استخبارات پاکستان دستگیرگردید .جرم ملاغنی برادراین است که وارد مذاکرات سری ویک جانبه با حکومت افغانستان شده بود.مقامات افغانستان به این دلیل اصراربه آزادی ملاغنی دارد که ایشان اولا برای گفتگو با افغانستان سنگ تمام گذاشته بود وی همراه با تیم خود وارد اطاق مذاکره با افغانستان گردید.ملاغنی برادربرای مدتی کمی توانیست درغرفه مذاکره بماند.مذاکرات وی درتابستان  2009 با حکومت افغانستان شروع ودربهار2010 توسط استخبارات پاکستان دستگیرشد وی ازآن زمان تا بحال درزندان پاکستان درشرایط بدی ،بسرمی برد.صلا ح الدین ربانی ازمقامات پاکستان آزادی وی را مطالبه کرده است.برخی ازرفتارصلاح الدین به شدت انتقاد می کنند ومی گویند: رییس جمهورکرزی وی را وسیله ای برای خواسته های خود قرارداده است.این دسته که خیلی خود را نزدیک به جمعیت اسلامی دانسته وشهادت استاد ربانی را ضایعه جبران ناپذیرمی دانند ومعتقد هستند که قاتل استاد ربانی طالبان می باشند.

 

صلاح الدین ربانی فرزند استادشهید درسازمان ملل لیست آزادی زندانیان طالبان را،تقدیم آنهامی کند وخواهان برداشتن نام طالبان ازلیست سیاه سازمان ملل می شود.منتقدان صلاح الدین می گویند: این گونه رفتارها با قاتلان استاد ربانی درشان ایشان نیست.عطاء محمد نوروالی بلخ به شدت به اعضای شورای عالی صلح که واسطه ملاقات طالبان با استاد ربانی شده اند،حمله می کند ودریک مورد افرادی را نام می برد که باید محاکمه واعدام شود.صلاح الدین دراطاق گفتگو با سازمان ملل خواهان حذف نام طالبان ازلیست سیاه سازمان ملل می شود ودرپاکستان هم ایشان بنابه دستورحکومت، لیست افرادی را باخود می برد وخواهان آزادی آنها اززندان پاکستان می شود.صلاح الدین ربانی درگفتگوهای صلح به هیچ هدف عمده ای دست نیافته است اصولا هدفی دربرنامه های ایشان وجود نداشته است.تنها یک هدف مشخص را درنظرداشت که ملاغنی برادراززندان پاکستان آزاد شود.پاکستان بصورت قطع درحال حاضرنمی خواهد،اطاق گفتگوی صلح را برای افغانستان آماده نماید.این مساله را حکومت افغانستان بخوبی می داند که پاکستان آماده گی برای مذاکرات صلح ندارد ونمی خواهد که طالبان وارد اطاق گفتگو صلح شود.درمورد آزادی ملاغنی برادرهنوزچیزی گفته نشده است اما نام چند نفرازمقامات پیشین طالبان که درسطح رهبری طالبان نستند،گرفته شده است. مولوی نورالدین طیب ومولوی جهان گیر که ازمقامات پیشین درامارت طالبان بودند وفعلا به دلایلی نامعلومی زندانی هستند.نام همین چند نفرگرفته شده اند که پاکستان قراراست آنها را اززندان آزاد نمایند.

 

تحلیل گران افغان معتقد هستند که اطاقی برا ی مذاکره باطالبان درپاکستان درحال حاضر،آماده نیست.حکومت افغانستان نیزبه این اطاق باورندارد.پاکستان نمی خواهد غرفه مذاکره با طالبان را،آماده نماید.برخی،خیلی بدبینانه گفته اند که اصولا اطاقی برای گفتگودرپاکستان وجود ندارد.صلاح الدین تنها حامل لیست طالبان زندانی مورد نظرحکومت درپاکستان بود.چنانچه ایشان لیست را به سازمان ملل ارایه داد که خواهان حذف نام طالبان ازلیست سیاه وآزادی زندانیان طالبان ازگوانتونما شد.اطاق دیگری برای مذاکره درعربستان،هنگام مراسم حج،آماده گردید دراین غرفه، تیمی ازحزب اسلامی به رهبری قطب الدین هلال شرکت داشت وچند نفرازشورای عالی صلح افغانستان حضورداشت وآغاجان معتصم با دونفرازهمکارانش دراین مذاکرات،وصل شد.مذاکرات مکه با وساطت عربستان سعودی البته درسطح مقامات پایین این کشور،سازمان دهی شده بود.افغانستان ازاین مذاکره استقبال کرد دوتیم حزب اسلامی وطالبان نیزازایجاد غرفه ای برای مذاکره ازسوی عربستان سعودی،خرسند بودند ولی این اطاق مذاکره هرگزازسوی طالبان مستقردرپاکستان،تایید نشد.وحید مژده تحلیل گرطرفدارطالبان می گوید: طالبان هرگزبا این مذاکره که ازسوی عربستان راه اندازی شده، خوش بین نیستند. وی استدلال می کند که طالبان نسبت به زندانی شدن سفیرشان درعربستان همراه با سه فرزندش، به شدت ازمقامات عربستان سعودی ناراحت هستند. گذشته ازاین مساله، اطاق مذاکره توسط عربستان سعودی برای حکومت افغانستان وتیم آغا معتصم فراهم ساخته شد.آغا معتصم خاین به آرمان ومتهم  فراری ازنظرطالبان می باشد. وی درهرجایکه پیدا شود ازسوی طالبان ،کشته می شود.آغا معتصم هرگزنمی تواند نماینده طالبان درمذاکرات صلح باشد وی ازنظرطالبان، خاین است وحق وارد شدن دراطاق گفتگوبه نمایندگی ازطالبان را ندارد.اطاق گفتگومکه با این وضع است ودراین غرفه گفتگوی ثمربخشی روی نمی دهد.

 

اطاق دیگری که ازسوی آلمان،آمریکا وکشورقطربرای مذاکرات صلح ساخته شده بود.گفتگوها دراین اطاق برای مدتی جریان داشت اما دراین اطاق ازافغانستان کسی حضونداشت وطالبان هرگزنمی خواست که با نمایندگان افغانستان دراطاق قطر،گفتگو داشته باشند.دراین غرفه تنها تیم طیب آقا همراه با ناظران ازآلمان وقطر،با مامورین آمریکا،مذاکره می کرد. مذاکرات قطربیش ازده ماه دوام داشت اما درماه مارچ 2012 توسط طالبان دروازه این غرفه بسته شد.خواست طالبان این بود که چهارنفرازعمده ترین رهبران زندانی شان ازگوانتونما،آزاد شوند.آمریکا بصورت یک جانبه نمی خواست این کاررا نماید.جوب آیدن به مامورین آمریکا گفته بود که طالبان را وادارنمایند که اعلامیه انفکاک ازالقاعده را صادرنمایند جوب آیدن برای نشان دادن حسن نیت گفته بود: که طالبان الزاما دشمن آمریکا نیست.اما طالبان هرگزاین خواست آمریکارا که اعلامیه جدایی شان را ازالقاعده صادرنماید را،قبول نکرد.مذاکرات قطربا بن بست کامل روبروشد وطالبان دروازده اطاق گفتگورا بصورت یک جانبه بست وازمذاکرات خارج شد.درحال حاضرهیچ اطاقی برای مذاکره وجود ندارد.

 

صلاح الدین ربانی درپاکستان برای ایجاد وتاسیس اطاق گفتگو، نرفته بود وی لیستی همراه خود داشت وآن را بامقامات پاکستان درمیان گذاشت.هیئت افغانستان خواهان آزادی ملاغنی برادرشده ولی پاکستان ازملانورالدین طیب وملاجهان گیر،نام برده است.این دونفرمعلوم نیست به چه جرمی زندانی شده اند وچه تاثیری درسطوح طالبان دارند کسی دراین مورد چیزی نمی داند.تنها گفته شده ازمقامات پیشین امارت طالبان بوده ودررده های میانه وپایینی قراردارند.آقای گروسمن پانزده روزپیش به پاکستان آمد وگفتگوهای مفصلی با مقامات پاکستان داشت خبرگزاریها تایید کرد که گروسمن با مقامات پاکستان، اطاقی را برای گفتگو ساخته اند. نمایندگان آمریکا وپاکستان،کمیسیون مشترکی را ساخته که با طالبان گفتگونمایند دراین غرفه گفتگو ازافغانستان دعوت نشده است.این مساله نشان می دهد که مذاکرات صلح به گونه ایکه افغانستان دنبال آن است، انجام نمی شود.درمورد مذاکرات صلح که افغانستان به دنبال آن است،احزاب سیاسی،گروهای مدنی،جامعه زنان ایتلافهای سیاسی،معترض هستند.آنها می گویند که صلح افغانستان درتاریکی انجام می شود.مصالحه مجهول را قبول ندارند حرف اصلی دسته های مخالفین، جامعه مدنی وجامعه زنان این است که درجریان مذاکرات ،اصول وارزشها،قربانی گفتگو با طالبان نشود به عبارت دیگرطالبان باید شروط مذاکرات را قبول نمایند.

 

حکومت افغانستان بدون پشتوانه ای، گفتمان ملی ووفاق ملی،وارد مذاکرات صلح می خواهد شود.طالبان البته مذاکره با حکومت افغانستان را،مبنائا قبول ندارند.آنها می گویند که تنها با آمریکاییها وارد اطاق مذاکره می شوند وحکومت افغانستان را برسمیت نمی شناسند.با این وضع چه انتظاری ازمسافرت صلاح الدین ربانی می تواند داشت؟ مالک گفتگوها وساختن اطاق برای مذاکره ظاهرا دردست پاکستان است صلح افغانستان مالکی دارد که او پاکستان است.جنگ وصلح درمالکیت این کشوراست طالبان با آن ازدواج کرده است.افغانستان دراین اطاق راهی ندارد. پاکستان ثابت کرده است که مالکیت جنگ وصلح افغانستان رادراختیاردارد هرکسی جدایی ازسیاست پاکستان بخواهد اطاق صلحی را بسازد،این مساله امکان ندارد مشارکت درپروژه مصالحه باید با هماهنگی پاکستان صورت بگیرد امریکه آقای قاسم یارمسئول روابط بین الملل شورای عالی صلح به آن اشاره داشت وی گفته است که" صلح بدون همکاری پاکستان،امکان ندارد". وبدون موافقت این کشورکسی نمی تواند وارد اطاق صلح ومذاکره شود.تجربه ملاغنی برادر،آغا معتصم،ملا اسماعیل،همین را نشان می دهند.همه این ها خواستند، جدایی ازسیاست پاکستان وارد اطاق گفتگوهای صلح شوند ولی به شدت ازسوی استخبارات پاکستان،سرکوب گردید زیرا که پاکستان خودرا مالک جنگ وصلح درافغانستان می داند وطالبان نیزدراین مالکیت، شریک ازدواجی پاکستان شده اند.

رسوایی جنرالها

رسوایی جنرالها

 

دوجنرال آمریکایی آقایان پترایوس وجان آلن،ماجراهای عشقی شان با دوخانم بنامهای برادول وجیلی کیلی،آشکارگردید.جان آلن درحال حاضرفرمانده ناتوونیروهای آمریکایی درافغانستان است.آلن درواقع جانشین پترایوس شد وجنرال پترایوس ازسوی بارک اوباما،چهارده ماه پیش بعنوان رییس سازمان سیا معرفی شد.ماجرای عشق ورابطه خارج ازادواج پیرایوس با خانم برادول که نویسنده کتابی درباره پترایوس نیزهست،برملا گردید وآقای پیرایوس به شدت نسبت به رفتارش،اظهارندامت کرد وی گفت: اشتباه عظیمی را مرتکب شده است.جنرال پترایوس که فرمانده جنگ عراق بود وکارهای بزرگی را درعرصه نظامی انجام داد وی بلحاظ تحصیلات دربالاترین سطح درمیان جنرالان پنتاگون قراردارد.

 

پیرایوس مدتی فرمانده نیروهای آمریکایی وناتودرافغانستان بود وسپس ازسوی رییس جمهوراوباما به عنوان رییس سیا، سازمان استخبارات آمریکا،تعیین شد.وی دراستعفا نامه خود به دومساله اشاره کرده ودرپایان رفتارخود را به شدت محکوم کرده است.پترایوس گفته است که رابطه خارج ازدواج وی با خانم برادول،امری نادرست وخیانت به همسرش بوده است.وی می گوید با این وضع شایسته مقام درسازمان استخبارات آمریکا نمی تواند باشد وی به دلیل رفتارنامناسبش با خانم برادول،معترف به گناه خود می باشد نسبت به کارهای که باخانم برادول داشته،پیشیمان واظهارندامت کرده است.پترایوس ازمقام ریاست سازمان سیا کناگیری کرد ورییس جمهوراوباما استعفاء وی را درجمعه گذشته قبول کرد.به دنبال این ماجرای،داستانی دیگری درمورد جنرال جان آلن فرمانده نیروهای آمریکایی درافغانستان،برملامی گردد.خانمی بنام جیلی کیلی با مراجعه به پولیس فدرال آمریکا با دردست نامه های تهدید آمیزازسوی پترایوس،به پولیس شکایت می کند.وی می گوید درپشت این ماجرای وتهدیدها،خانم برادول قراردارد.پولیس فدرال که سرگرم تحقیق درمورد رابطه عاشقانه پیرایوس با خانم برادول بود،با گرفتن شکایت نامه کیلی، به ماجرایی دیگری پی می برد وآن اینکه خانم کیلی رابطه های با جنرال جان آلن باید داشته باشد.

 

پولیس فدرال موضوع را به وزارت دفاع آمریکا منتقل می کند.لیون پانتا که درحال سفربه استرالیا ودیگرکشورهای آسیایی می باشد،دستورتحقیق درمورد رابطه ای جان آلن با خانم کیلی را صادرمی کند.پولیس فدرال آمریکا،کلیه وسایل کامپوتری ودیگرمدارک را از دفتر جنرال جان آلن،باخود می برد ودرضمن بررسیها،معلوم می شود که جنرال جان آلن ازسال 2010 تا حالا بیش از بیست هزارنامه وایمیل با خانم جیلی کیلی رد بدل کرده است.آقای جان آلن درحال حاضر،منکرهرگونه خلاف کاری با خانم کیلی زن 37 ساله می باشد اما تحقیقات درمورد نامه ها ورابطه ای جان آلن دومین جنرال آمریکایی ماموردرافغانستان ادامه دارد.آقای لیون پانتا وزیردفاع آمریکا ازرییس جمهوراوباما خواسته که درمورد ماموریت جان الن دراروپایی مرکزی، تصمیم نگیرد.هدف لیون پانتا این است که ماجرای آلن ونوع رابطه اش با خانم کیلی باید روشن شود.جان آلن قراراست که دراروپای مرکزی فرماند هی عمومی نیروهای آمریکایی را به عهده بگیرد وبجای وی جنرال دیگری درافغانستان،معرفی شود. جنرال تازه آمریکایی آنچنان شناختی ازافغانستان ندارد اما براساس فیصله رییس جمهوراوباما وی قراراست جانشین جان آلن درافغانستان شود.

 

تحلیل این جابجای این است که ماموریت نیروهای آمریکایی درافغانستان به حداقل می رسد بنابراین ازعهده این کارجنرال تازه کارآمریکایی می تواند،براید.آمریکاییها درمورد افغانستان تصمیم نهایی خود را گرفته وجنگ افغانستان پایان یافته اعلام داشته اند. جابجای جنرالها،تاثیردرجنگ نمی گذارد بعبارت دیگرآنها درافغانستان دیگرجنگی را دنبال نمی کنند.کارهای آمریکا پس ازسال2014 درمسیردیگری، سیرمی کند.جنرالان عاشق را، هیچ امری نمی توانیست ازکارشان برکنارنماید اما ماجراهای عشقی آنها باخانم های شوهردار،براساس قوانین پنتاگون، برای آنها درد سرسازوتخطی ازاصول ونظام اردوی آمریکا دانسته می شود. رابطه ای نامشروع وخارج ازازدواج،درارتش آمریکا،جرم دانسته می شود براین اساس است که پترایوس خود، تکان خورده واستعفا می دهد وعمل خود را با خانم برادول ،اشتباه بزرگ توصیف کرده است وی البته به تاریخ وزمان های رابطه اش با خانم برادول اشاره می کند ومی گوید: که چهارماه است که رابطه، قطع شده بود ولی بهرحال اشتباه عظیمی را مرتکب شده به خانواده اش خیانت واصول را زیرپاگذاشته است.

 

آقای آلن گرچه گفته است مرتکب عمل خلاف با خانم جیلی کیلی نشده است اما بازشدن کامپیوترولب تاب ایشان وپیدا شدن بیش ازبیست هزارنامه،ممکن است دشواریهای زیادی را برای جان آلن بوجود آورد.رسوایی اخلاقی جنرالها ماموردرافغانستان،افت زیادی برای پنج ستاره ها ی نظامی دارد ولی این نکته حایزاهمیت است که تفاوت بسیارزیادی،دررفتارمقامات ملکی ونظامی درآمریکا وافغانستان وجود دارد.درافغانستان ودیگرکشورهای عقب مانده،فساد اخلاقی ازلحظه ای شدت می گیرد که افراد به مقامات بلند سیاسی ونظامی دست می یابند.قدرت مندان انواع واقسام فسادهارا به پیش می برند.مقامات امنیتی ازرفتارهای صحبت می کنند که واقعا وحشت ناک وتکان دهنده است ومتاسفانه همه ای این جنایتها بصورت مخفیانه صورت می گیرد واگرمواردی افشا شود بجای اینکه مقام مرتکب ،مجازات شود با داشتن قدرت ازچنگال قانون ،رها می شود.جنرالان آمریکایی خود معترف شده ودربرابر قوانین کشورشان،خاضع می شوند ومقام های شان را ترک می گویند استعفا می کنند وکارهای شان را اشتباهات بزرگ می دانند اما دراین جا این طوری نیست. اولا هیچ مقامی حاضرنیست به گناهان خود اعتراف نماید.درثانی آنها با داشتن قدرت ومقام مرتکب خلاف وفساد می شوند.

 

داستان حکومت سکس قذافی را شنیده ایم.خانم فرانسوی تحقیقات گسترده ای درمورد رفتارقذافی وتجاوزات بیرحمانه جنسی وی، کتابی نوشته است که داستان ثریا،دخترنوجوان مکتب،موی براندام را راست می کند.این دختربه دلیل زیبایی اش قربانی سرهنگ قذافی می شود.دوستی من که یک دپلمات بسیار مسن است داستانی را نقل می کرد که سلطان کشور،یکی ازگلکهایش را هنگام تجاوز به دلیل شدت تجاوز،کشت.هرروزخبرهای،ازسراسرکشورمنتشرمی شود که تجاوزات جنسی به کودکان صورت می گیرد.قربانیان تجاوزات جنسی درافغانستان بسیار،نگران کننده است.مرتکبین این جنایتها،مجازات لازم نمی شود دربرخی موارد گفته شده که متجاوزبه دلیل انتساب با مقام حکومتی ازچنگال قانون گریخته است.اصولا تفاوت بسیارفاحشی دررفتار،مقامات غربی وشرقی،وجود دارد.درغرب خاطی به گناهان خود معترف می شود کاریکه پترایوس کرد.ایشان مقامی اندکی درامریکا نیست ولی معترف است که قانون نظام را زیرپاکرده وحرمت خانواده اش را حفظ نکرده است ومرتکب خیانت به همسرش شده است.احترام به قانون، قبول گناه،ازخصوصیا خوب آدمی است.پترایوس همه ای هستی اش را نابود ساخت واین مساله را خود به میدان کشید واگرخود ایشان حاضربه اعترافات نمی شد،کسی یخن پترایوس را نمی گرفت که چرا رابطه باخانم برادول داشته ای اما این خود وی بود که به اشتباهات پی برد وخود را شایسته مقام ریاست سازمان سیا ندانست وازمقامش استعفاء وازخانمش معذرت خواست.

 

مقامات درکشورهای عقب مانده مرتکب جرم می شوند وبرای عیاشی وفساد اخلاقی شرق وغرب دنیا را طی می کنند.مگرچه کسی رفت آمدهای مشکوک  برخی مقامات کشورو وابسته گان آنها رادرامارات نمی دانند و بخاطرچه مسایلی درآنجا وجاهای دیگرمی روند.من هنگام مبارزات انتخاباتی ریاست جمهوری سال1388 با کسانی ازمقامات حکومت آشنا شدم که آنها آخرهرهفته به امارات می رفتند وحال همان ها بالاترین مقامات کشور ما هستند.همه می دانند ولی کسی به آن اقرارندارد ونمی خواهد مخفی کاریهایش را برملا نماید همه این مسایل به روز" یوم تبلی السرایر"ماکول شده است.مقامات درکشورنه اینکه کارهای آنچنانی خود را مخفی می کنند بلکه ازمجرمان تجاوزات جنسی منسوب به آقارب شان دفاع کرده اند کسی تاکنون نشنیده است که اقارب مقامات که مرتکب خلاف وجنایت شده اند،براساس قانون مجازات شده باشند.سیرتجاوزات اخلاقی درکناردیگرفسادها درسطح عمومی وخصوصی،روبه گسترش است.تجاوزبه کودکان که توان دفاع ازخود را ندارند ازهمه،نگران کننده تراست.

 

عاملین این گونه رفتارها نه وجدان انسانی دارند که خود معترف به جنایتهای خود شوند کاریکه پترایوس انجام داد ونه هم قوانین کشوردرمورد آنها،عملی می گردد.وضع بگونه ای هست که ابعاد جنایت روبه توسعه است.اعترافات جنرالان آمریکا درروابط غیراخلاقی شان،نشان اززنده بودن اخلاق وقانون دراین جوامع است وبه همین دلیل است که این گونه کشورها،اسیب نمی بینند.مقابله با فساد واعتراف به گناه واحترام به قانون،شرایط زندگی انسانی را درجامعه،مساعد می نماید.سخن اردگان با محمد مرسی رییس جمهورتازه مصررا به یاد داشته باشیم.اردگان صدراعظم ترکیه درپاسخ به سوال محمد مرسی که چه عاملی باعث پیشرفت درترکیه شد، می گوید: مبارزه با فساد عامل پیشرفت ما درترکیه بوده است.