نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی
نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی

حمله های خودی غیرخودی

حمله های خودی غیرخودی

 

مطلوب از عبارت خودی همان ،حمله های سربازافغان به افغان است وغیرخودی" حمله های سبزبرآبی" یعنی حمله سربازافغان به خارجی.درهردوصورت خودی وغیرخودی، یک مساله جمع شده وآن حمله های تروریستی به نیروهای افغان وخارجی است .ملاعمر درپیام عید قربان،تاکیدات زیادی به هردو نوع حمله خودی وغیرخودی دارد .وی می گوید: نفوذ طالبان دردرون نیروهای افغان وخارجی،تاثیرات زیادی درپیروزی شان داشته  است.ملاعمردراین پیام فرمان می دهد که چنین حملات  خونبارونامردانه ،شدت داده شود.

آشپز وافسرمزدورطالب درقرارگاه نظامیان ، دوهفته پیش ،اقدام به کشتن سربازان می کنند.اشپزنفوذی طالبان،غذای سربازان اردورا ملوث ومسموم می کند وافسرمزدور،زمینه های هجوم رابرای تروریستهای طالب ،فراهم می کند.سرانجام ماموریت افسروآشپز قرارگاه، منجربه کشته شدن،تعداد سربازان بیگناه به این روش نامردانه درقندهارمی شوند.پس ازحادثه افسرمزدوروخاین دستگیراما آشپزپایگاه، مسئول مسمومیت غذا،ناپدید می شود.اتفاقی که روی داده ازنوع حمله های خودی بوده است. مزدوران طالب درقلب قرارگاه نفوذ کرده وهم وطنان وسربازان خودی را کشته اند.ملاعمربه این نوع عملیات درچرندیات خود،صحه گذاشته است وی درپیام خود تاکید می کند که این گونه عملیات راباید شدت بخشید.کشته شدن دوسربازبریتانیایی درشهرنهرسراج هلمند ازنوع "حمله های سبزبرآبی" بود،مقامات نظامی انگلیس اذعان داشته اند که کشته شدن، یک زن سربازهمراء با یک تن دگر وابسته به نیروی دریایی انگلیس درمنطقه نهرسراج ،ازنوع حمله های "سبزبرابی بود" جزئیات بشتری ازعملیات دیروزوکشته شدن سربازان مردوزن انگلیسی ،داده نشده است اما قدرمسلم اینکه دوسربازیکی زن ودیگری مرد ،دریک عملیات خونین کشته شده اند.مقامات انگلیسی،پیامهای تاثروتاسف شان را به خانواده های دوقربانی عملیات غیرخودی،رسانده اند.مرگ سربازان ناتو درعملیات غیرخودی،مایه نگرانی شدید مقامات ملکی ونظامی غرب شده اند.

 

یکی ازدلایل خروج شتابان، همین نوع عملیات سبزبرآبی ویا حمله های غیرخودی ،دانسته شده است.ملاعمرخروج شتابان خارجیها را ،نشانه پیروزی شان دانسته وگفته است: درصفوف سربازان خارجی درافغانستان، سراسیمه گی ناشی ازشکست آنها واضح است.بدون شک طالبان واستخبارات،شرایطی سختی را با روشهای حمله های سبزبرآبی برای شان ایجاد کرده اند وهیچ دلیلی محکم ترازحمله های غیرخودی برای خروج شتابان ازافغانستان،وجود ندارد.روش هجوم سبزبرابی، موفق ترین تاکتیک جنگی استخبارات علیه نیروهای خارجی دانسته شده است.درجنگ های پارتیزانی با شرایط کوهستانی افغانستان،همیشه لشکرکشیهای بزرگ،با شکست روبروشده اند.اسکندرمقدونی فاتح عالم،چنگیزخان قهرمان شکست دولتها،ارتش بریتانیانی کبیر،لشکرکشیهای اتحاد جماهیرشوروی وسرانجام نیروهای بین المللی درافغانستان که معترف اند  درافغانستان،شکست خورده اند.جغرافیای خشن ،سرمایه زوال ناپذیردرجنگهای پارتیزانی وچریکی برای جنگجویان می باشد.طالبان واستخبارات ،چهل هشت کشورعضو ایساف وناتورا مستاصل ساخته اند.حرف ملاعمرکه خارجیها درحال شکست اند،درست است.خارجیها با خروج شتابان خود درواقع شکست جنگهای پارتیزانی را درافغانستان پذیرفته اند.

 

 اما تقابل چریک با چریک درکوه های افغانستان،مساله دیگری است.طالبان درحال حاضربه همان پیمانه که ازدرگیریهای افغان با افغان می ترسند ازخارجیها نمی ترسند استخبارات خود به این مساله واقف است که شکست چریکهای افغان چه اندازه سخت ودشواراست.این طوری نیست که جنگجویان درافغانستان،تنها طالبان باشند وبس ونه هرگزچنین نیست.درشکست ارتش سرخ طالبان هیچ نقشی نداشت آنها همه درتشکیلات مولوی محمد نبی جمع بودند اما نقش حرکت انقلاب مولوی محمدی نبی محمدی درمقایسه با نقش دیگراحزاب،ناچیزوبی اهمیت بود.جبهه های شمال،غرب ومرکزافغانستان،توانا ترین جبهه های ضد اتحاد جماهیرشوروی،درآن زمان شمرده می شد. ضرب المثل ایرانی درسیاست که همه بچه های زرنگ درشاه عبدالعظیم جمع نشده اند،درمورد افغانستان نیزمصداق دارد، همه جنگجویان درصفوف طالبان جمع نستند. درتقابل نبردهای چریکی هیچ کسی وگروهی،کم نمی آورند.پس طالبان واستخبارات باید محتاط باشند.طالبان درروش های جنگی خود دربرابرخارجیهای غیرآشنا به جغرافیا ومسایل افغانستان،موفق ظاهرشده اند وحمله های سبزبرآبی را بخوبی سازمان دهی می کنند وتاکتیکهای حمله های خودی را درمواردی ،بدرستی مهندسی کرده اند.حمله افسروآشپزدرقندهار،کارطالبان دانسته شد.کمین های چریکی درشب درولایت هرات ولسوالی اوبیه وچشت ،کارطالبان بود. این نوع عملیات با استفاده ازسرمایه جغرافیا،درهرجنگ چریکی،کامیابی دارد.

 

ارتش افغانستان به دلیل بی  احتیاطی دراوبیه، ضربه سختی را متحمل شد که درطی ده سال چنین تلفاتی به این صورت نداشته است.طالبان کتابهای مکاتب درولسوالی اوبیه را،دوزدی می کنند.اردوتصمیم می گیرد که به طالبان حمله نماید.نیروی بیش ازحد ضرورت،گردآوری می شود وعملیات درنقطه های احتمالی  که طالبان،مخفی شده باشند،درمنطقه اوبیه درشب آغازمی شود اما طالبان دریک کمین با استفاده ازتاریکی شب ،موفق می شوند 12 سربازاردوی ملی را درجا بکشند وتعدادی را با خود ببرند.جمعا بیش ازبیست پنج نفرسربازکشته واسیرمی شوند این حمله درنوع خود جدی،توصیف شده است.سراسیمه گی جنگ چنین وقایع را خلق می کند.نیروهای ناتو نیزدریک عملیات درولایت لوگرولسوالی برکی،مرتکب اشتباه می شوند وسه نفر افراد ملکی وچوپان را می کشند.جان آلن ازوقوع عملیات وکشته شدن،چوپانان افغان، اظهارتاسف می کند ومی گوید: خود شخصا ازخانواده قربانیان عملیات ناتو،دیدن می کند ومراتب تسلیت وهم دردی خود را به خانواده های آنان تقدیم می دارد.رییس جمهورازکشته شدن بیگناهان لوگر،اظهارتاسف نموده وناتورا به شدت مورد حمله ونکوهش قرارمی دهد که چرا عملیات آنها منجربه کشته شدن سه غیرنظامی شده است.عملیات ناتودرلوگرمحکوم است وخود جنرالهای ناتو گفته اند که اشتباه شده وتعمدی درکارنبوده است.

 

منتقدان می گویند : جا داشت رییس جمهورکرزی کشتاروحشیانه ای طالبان درولسوالی اوبیه را نیزمحکوم می کرد.حادثه بخاطرکتابهای مکاتب کودکان ولسوالی ،روی داد ولی گفته می شود رییس جمهوردراین مورد هم زمان، ناتورا محکوم اما ازجنایت طالبان دراوبیه چیزی تابحال نگفته است.درابیه بیست پنج نفرسربازان اردووپلیس کشته واسیرشده اند.اینها هم ازهم وطنان افغانستان بودند.قاتل اگرناتو باشد محکوم است واما اگرطالب باشد،مسکوت.تاکنون اعلامیه  ای ازسوی دفتررییس جمهوردرموردجنایت اوبیه داده نشده درحالیکه تلفات دریک شب به این صورت برای اردووپولیس بی سابقه توصیف شده است.حمله های خودی مزدواران طالب درلباس ارتش وپلیس بنابه فرمان ملاعمر،ادامه می یابد.درپیام ملاعمراستراتژی حمله های خودی وغیرخودی ،اعلام شده است وی تاکید دارد که این روش تازهرزمانیکه لازم باشد ادامه می یابد وهیچ مرززمانی برای آن تعیین نکرده است.البته درپیام به خروج نیروهای خارجی وشکست آنها،اشاراتی شده ومسایلی پس ازخروج کامل نیروهای خارجی را نیزمورد بحث قرارداده است ولی تاکید براستقرارحکومت اسلامی وملی ملاعمروتطبیق شریعت ،نشان می دهد که ایشان نیت طولانی مدت جنگ را درنظردارد.ملاعمرازجنگ خسته نشده است دلیل آن این است که اربابان استخباراتی وی بن بست جنگ افغانستان را قبول ندارد.

 

هدف سیاسی جنگ این است که درکابل حکومتی روی کارآید که ضدیت ودشمنی با هند داشته باشد.استخبارات پاکستان دریک تحلیل نهایی به این مساله پرداخته است که حکومت افغانستان هرچه می خواهد باشد ،باشد ولی نباید دوست هند باشد.اتحادهند وافغانستان،پاکستان را تجزیه می کند.استخبارات پاکستان هندرا ،مسئول مداخلات وناآمنیها درکشورش می داند وداعیه های تجزیه طلبی را درپاکستان،مرتبط به سیاست هندوستان دانسته است اخیرا مقامات امنیتی پاکستان گفته است که بخش ازنا امنیها ازخاک افغانستان،سازماندهی می شود رحمان ملک وزیرداخله پاکستان مساله حمله به ملالی یوسفزی کاندیدایی جایزه نوبل 2013 را،ازخاک افغانستان دانسته وخواهان استراداد اعضای گروه ملافضل الله شده است.پاکستان با توجه به بهبود مناسباتش با آمریکا،فشارها واتهامات زیادی را به افغانستان وارد می کند.پاکستان عاملان تجزیه کشورشان را درکابل ودهلی جستجو می کند اما ناسیونالیستهای بی خرد درنشریات خود،رهبران سیاسی ومنتقد حکومت رییس جمهورکرزی را،متهم به تجزیه طلبی می کنند.ملاعمردرپیام خودهمانند ناسیونالیستهای فتنه انگیزدرکابل،اشاراتی به تجزیه طلبان وهمی وخیالی داشته اند.

 

ملاعمروناسیونالیستهای درون حکومتی،مخالفین سیاسی خود را، تجزیه طلب،فدرال خواه وچیزهای ازاین قبیل نام کرده اند.درحالیکه ازنظررهبران سیاسی ومنتقد حکومت،پیام ملاعمرواظهارات ناسیونالیستها،درکاغذ پاره های شان درکابل ،چتیات وچرندیات بیش نستند.استراتژی نظامی حمله های خودی درقالب نیرنگها وحیله های ازنوع مسمومیت وسوءاستفاده ازروحیه ملی وهم دلی سربازان،تبهکاری است.توطئه های سیاسی واتهامات به رهبران مردم افغانستان،نیزبه پیشیزی اهمیت ندارد.سربازان ناتودرحمله غیرخودی سبزبرآبی ممکن است آسیب بیبینند اما سربازان افغان درحمله های خودی،هرگزمتضررنمی شوند.طالبان قدرتی نیست که بتوانند فرزندان افغان ووطن دوست کشوررا با طرح حمله های خودی شکست دهند.طالبان وملاعمر دشمنان مردم افغانستان هستند وکسانیکه درکابل تفرقه می اندازند وبه رهبران سیاسی مردم ،تهمت می زنند،درواقع برادران ملا عمرمی باشند.درکاغذ های پاره های نشریافته دیروزچهارشنبه درکابل وبیانیه عید قربان پنج شنبه ملاعمر،دربعد سیاسی یک مطلب را خواندیم وآن اتهامات یک دست به رهبران جامعه بود.درکناراتهامات تجزیه طلبی موهومی، ملاعمردرپیام خود، استراتژی شدت جنگ وحمله های خودی وغیرخودی رادرارتش وپولیس ونیروهای بین المللی نیز،اعلام کرد.

  

اتک یادیورند

اتک یادیورند

 

درآغاز،عید سعید قربان تداعی کننده ذبح بزرک وگرداننده گان ان هاجر،اسماعیل وابراهیم به دوستان مبارک باد.آفریننده عید اضحی خدای ابراهیم و اسماعیل است که باعرضه گوسفند بجای اسماعیل،اعلام داشت که ذبح انسان درایین ابراهیمی ،ممنوع وحرام است.طالبان این حرمت شکنان ایین ابراهیم ، همین چند روز پیش کودک دوازده ساله را ذبح کرد.گروهای تبهکار بنام ایین خدا،بالا ترین ظلم را به دین خدا،روا داشته اند.امیدوارم عید فرخنده به همه تان خوش بگذرد.همین چند لحظه بیش پیام استاد محقق بمناسبت عید سعید را خواندم.پیام مفصل وحاوی نکات سود مندی بود.

 

ایشان به دسته های اجتماعی اشاره داشت.گروهای اجتماعی به سه طیف تقسیم شده اند.دسته بندی ایشان مبنا وقاعده دارد.گروهی ازمردم متمایل به غرب وجماعت دیکر ضد آن است در این میان ، خط سومی نیز هست.گروه سوم که خود استاد وهمفکرانش وابسته به آن است،نیز براساس الزامات تاریخ، زمان ومنافع شکل گرفته است.گروه سیاسی که ایشان رهبری می کند، اصولا درکش، ایجاد روابط با همه تمایلات است.حفظ توازن ودوستی به خاطر منافع ملی وبومی،ازکراکتر های خط سوم است.شرکت درکنفراس های تهران .سفرومذاکره در پایتختهاى اروپایی وگفتگو بامقامات غربی،درپرتوی نظر واقع گرانه فکر سوم ،توجیه شده است.خط سوم باعلاقمندی به حرفهای دو طیف شرق گرا وغرب گرای جامعه،گوش می دهد اما واقعیتهای بهم گره خورده،اجازه نمی دهد که حزب سیاسی ورهبری ان خودرا به اسارت یک جهت قرار دهد.همانگونه که درپیام ایشان اشاره شده که یک حزب سیاسی،نقش مورخ،تحلیل گر را نمی تواند داشته باشد.گروه سیاسی مسئول ،باواقعیتهاى متنوع پیرامونی سرو کار داردکه درجهان چه می گذرد ومطابق اوضاع واحوال زمانه، موقف گیری نماید.خط سوم برواقع گرایی تاکید دارد دوخط اول ودوم عمدتا ارمان گرایی را ترجیح می دهند.انتظارات از هریک متناسب با شان وجایگاه ان خواسته می شود.واقع نگرى فکر سوم نمی تواند،ارمان گرایی خط اول ودوم را دنبال نماید.خط اول ودوم ازایده های خود به اسانی نمى گذرند که اگر بگذرد دیگر تعلق به ان ندارد.فشرده سخن اینکه اجازه دهید هر کس کار خود را داشته باشد.تنها هنر ما این است که تصادم نداشته باشیم وهم دیگر را خورد خمیر نکنیم .مشترکات وتجربیات را بخاطر مردم ،کنار هم بگذاریم وازان استفاده های بهینه داشته باشیم .

 

 

ازدیگر مطالب مندرج درپیام استاد محقق موضوعات مرتبط به مساله افغانستان وپاکستان است ایشان دریک مورد درپیام خود گفته است که ادعاهای طرفین افغانستان وپاکستان،مشکل  را حل نمی کند.افغانستان مدعی مرزخود تا دریایی اتک وپاکستان عمق استراتژیک خود کوهای هندوکش را تعریف نماید،این نوع گفتگوها به زیان مناسبات دوکشورتمام می شود.اخیرا آقای گروسمن نماینده آمریکا دراBottom of Form

مورافغانستان وپاکستان دربیست یک اکتوبرسالجاری با شبکه تلویزیونی "یک "اظهارداشت: ما خط دیورند را، مرزرسمی افغانستان وپاکستان می دانیم وآن را برسمیت می شناسیم. این موضع گیری بلافاصله ازسوی وزارت خاجه افغانستان رد شد.درحال حاضرمنازعه مرزی دوکشور،تبدیل به مساله  گفتگوهای داغ درمحافل سیاسی افغانستان شده است.بدنبال اظهارات آقای گروسمن ،سفیرآمریکا درقندهارنیزاعلام داشت که اظهارات سفیرسیارآمریکا مورد تایید است. آقای رانینگهام سفیرآمریکا درکابل گفت : مرزدیورند مساله شناخته شده است واین تنها آمریکا نیست که آن را به رسمیت می شناسد وی گفت : خیلی ازکشورها،خط دیورند بین دوکشوررا برسمیت می شناسند.خانم ویکتوریا رولاند سخنگوی وزارت خارجه آمریکا نیزتاکید کرد که سخنان آقای گروسمن مورد تایید است وموضع آمریکا همین است که خط دیورند بین افغانستان وپاکستان مرزرسمی دوکشوراست.

 

درسال 1893 قرارداد تقسیمات مرزی بین بریتانیای کبیروامیرعبدالرحمان بنام خط دیورند،صورت گرفت مامورعالی رتبه بریتانیا درهند بنام تیموتیم دیورند با امیروقت افغانستان خط دیورند را مرزهند بریتانیایی وامارت افغانستان اعلام داشتند واین مساله طی قراردادی مورد توافق طرفین قرارگرفتند. آمراء افغانستان، پس ازعبدالرحمان نیزبه این پیمان مرزی حرمت می گذاشتند.پاکستان درسال 1947 ازبدنه اصلی خود،هند بریتانی جداشد وبعنوان یک کشورمستقل اعلان موجودیت کرد همه کشورها درسال1948 استقلال پاکستان را به رسمیت شناختند اما افغانستا حاضرنشد که آن را درآن سال برسمیت بشناسد.افغانستان می گوید: ساکنان دوطرف مرز ازیک قبیله وتبارهستند ونمی شود آنها را با خط دیورند ازهم جدا کرد.خط مرزی مورد نظرافغانستان که ازطرف داووخان درسالهای 1953 به بعد دامن زده شد، تادریای اتک است .امریکه برای پاکستان درآن زمان تبدیل به یک کابوس شده بود.مرحوم داوودخان درزمان ریاست جمهوری خود، زیاد به مساله دیورند نه پرداخت اما سالهای صدارت وی سراسر درمنازعه با پاکستان گذشت.فکرداوود،برای ناسیونالیستهای افغانستان، تبدیل به یک استراتژی شده است.استدلالهای امروز،دربین آنها چیزی جز،همان اصراربرادامه آن فکر، نیست.زمان درمورد منازعه مرزی ،تغییر کرده. دنیا راه حلی، جزهمان قرارداد های تاریخی درمورد مرزدوکشور،چیزی دیگری را قبول ندارد. این حرف مقامات آمریکایی درست است که برسمیت شناخته شدن خط دیورند را تنها آمریکا ییها نگفته اند همه کشورها، خطوط مرزی افغانستان وپاکستان را همان خط دیورند می دانند.درحال حاضر عملا ، تمامی معاملات ومحاسبات براساس خط دیورند صورت می گیرد.

 

وقتیکه رییس جمهورکرزی وهمه مقامات افغانستان با صراحت می گویند که تروریستها،درخاک پاکستان پناه گاه امن دارند این خاک پاکستان همان آن سوی دیورند چیزی دیگری نیست.رییس جمهوردرشرایط فعلی ازآمریکا خواسته است که تروریستها درخاک پاکستان وآن سوی مرز مستقرهستند وباید درآن جا مورد حمله واقع شود.آقای اسپنتا زمانیکه وزیرخارجه بود به این مساله تاکید داشت که درجنگ با تروریزم،جغرافیای جنگ با تغییرنماید.تغییرجغرافیای جنگ همین است که شبکه های تروریستی درآن سوی دیورند ، هدف حملات قراربگیرند ومراکزشان درآن طرف دیورند نابود شوند.تروریستها درآن سوی "دیورند" است ونه درآن سوی "اتک" .منازعه مرزی افغانستان وپاکستان ،با ید به یک نحوی حل شود.استاد محقق درپیام عید سعید اضحی به خط دیورند اشاره داشت .برخی تحلیل گران افغانستان می گویند: دلیل اینکه مقامات آمریکا مساله دیورند را مطرح کرده اند این است که آنها می خواهند پیش ازسال2014 دوکشورافغانستان وپاکستان باید به یک توافقی دراین خصوص برسند واگرچنین اتفاقی صورت بگیرد،اساسی ترین گام درمنازعات دوکشوربرداشته شده است.پاکستان ازاظهارات گروسمن به خرسندی استقبال کرده است وخیلی خوش حال ازدست آوردهای دپلماسی شان درگفتگو با آمریکا می باشد.

 

پاکستان با روی کارآمدن تیم راجا پرویزاشرف،گامهای اساسی دربهبود مناسبات خود با آمریکا برداشته است.درحال حاضراین دوکشورهیچ اختلافی ندارند.پاکستان ازپتانسیل های غرب وآمریکا،استفاده می کند.اعلام رسمی حمایت ازخط دیورند به سود منافع ملی پاکستان است.برخی آگاهان درافغانستان هم برسمیت شناخته شدن دیورند را که عملا مرزدوکشوراست ،را به نفع منافع ملی افغانستان می دانند. کم نیست سیاست مداران که از، رسمیت خط مرزی دیورند ،استقبال می کنند.اظهارات گروسمن، نیزدیکی بیش ازحد مناسبات دوکشورآمریکا وپاکستان ودوری افغانستان ازآمریکا را نشان می دهد.مساله دیگرکه دال بزرگی برای بهبود مناسبات دوکشوردانسته شده است.موضوع تشکیل کمیسیون مشترک ودوجانبه آمریکا وپاکستان درمورد طالبان،روی تازه ای است واین مساله بسیارعجیب درسفرگروسمن به پاکستان، روی داده است.کمیسیون مشترک آمریکا وپاکستان برای صلح بمعنی حاشیه کشاندن وجواب دادن افغانستان است واین نهایت تقلیل وبی اعتنایی به حکومت افغانستان دانسته می شود.

 

اینها مسایلی است که باسیاستهای اشتباه ،ما به آن رسیده ایم.ناراحتیهای رییس جمهورازآمریکا وپاکستان،امرعکس العملی دانسته شده است.زاویه دید آمریکا به افغانستان باید فرق کرده باشد آنها حالا ازمنظرودید پاکستان،به قضیه افغانستان می نگیرد آمریکا برای حل بحران افغانستان عینک پاکستانی به چشم گذاشته وبا آن به مساله کشورما ،می نگیرد.اینها نکاتی مهم است که درزاویه نگاه به مسایل افغانستان، بوجود آمده است.استاد محقق درپیام عید اضحی به همین زاویه نگاه ها اشاره می کند ایشان درسطح داخلی وبومی ،گروهای اجتماعی را به سه گروه ،تقسیم کرد وجایگاه گروه سیاسی خود را تعریف مشخص نمود. خط سوم دردسته بندی داخلی درواقع جایگاه سیاسی حزب شان دانسته می شود. ایشان درسطح ملی نیزبه این مساله پرداخت که افغانستان وپاکستان با ادعای واهی عمق استراتژیک ودریای اتک ،نمی توانند مشکلات شان را حل فصل نمایند آنها باید منطقی بیاندیشند ومناسبات حسن همجواری را که یک امرخداداده گی است ،بخوبی پیش ببرند.نگاه ایشان دراین پیام اززوایه های گوناگون،قابل تامل است.

بی طرفی معنوی "خ م ج"

بی طرفی معنوی "خ م ج"

 

ازقدیم گفته است هرچیزیکه گندیده شود نمکش می زند وای ازآن روزیکه نمک بگندد.گفتگوی فضل احمد معنوی دریک برنامه تلویزیونی مرابه یاد این ضرالمثل  انداخت.آقای معنوی چهره ای انتصابی رییس جمهورکرزی درکمیسیون مستقل انتخابات است.وی درانتخابات 1388 ریاست جمهورهمراه آقای نجفی دردارالانشاء کمیسیون مستقل انتخابات بحیث عضوکارمی کرد.تردیدی نیست که انتخابات پرازتقلب 88 ریاست جمهوری وانتخابات 1389 پارلمانی با حضوآقای معنوی درمقامهای کمیسیون انتخابات برگزارشده است. آقای معنوی تیوریسین ومتفکرهردوانتخابات چه به حیث عضو درانتخابات آلوده ریاست جمهوری وچه بعنوان رییس درانتخابات پارلمانی،مسئول بزرگی ازنابسامانیهای انتخاباتی بوده است.

 

دلیل علاقمندی رییس جمهورکرزی به ایشان بخاطرمهارت وی درسازماندهی امورانتخابات است.آقای معنوی درهنگام حرف زدن بگونه حرف می زند که کسی زیاد متوجه خطاهای وی نمی شود وی چهره حق بجانب ملایی خود را با زیرکی ودانش که درامرحقوق دارد،بخوبی مورد استفاده قرارمی دهد وبیننده کم اطلاع را تقریبا مجاب صحبتهای خود می کند.مجاهد کاکرگرداننده برنامه کنکاش، سئوالاتی را درچند پنیل تنظیم کرده بود.اما آقای فضل احمد معنوی بامهارت خاص،هرگز به سئوالات پاسخ نداد وازخیلی مسایل طفره رفت.آقای کاکربا اینکه مجری کارکشته ای است اما درموضوعات مربوط به سئوالات قانونی وحقوقی، نتوانیست آقای معنوی را به چالش بکشد.بی طرفی معنوی درپایان گفتگو پنجاه دقیقه ای با ،با طرف بودن کامل حکومت،خاتمه یافت. من به دلیل اینکه چندین سئوال را به آقای کاکرداده بودم البته طرح سئوالات من دردفترطلوع برنامه ریزی شده نبود من مهمان طلوع برا ی برنامه همیشه گی خاورمیانه بودم آقای کاکربمن گفت امشب مهمان ما آقای معنوی است شما اگرسئوالاتی دارید بمن بدهید .من گفتم آری من سئوالات خیلی جدی ازآقای معنوی دارم وشما می توانید ازایشان به نمایندگی ازمردم، سئوال نمایید.

 

اولین پرسش من درمورد قانون انتخابات بود.انتخابات درچهارمرحله ای قبلی بدون قانون برگزارشده است.حال که قراراست انتخابات قانون داشته باشد.سئوال اساسی این است که قانون انتخابات براساس سیستم مختلط ،گرفته شده ازسی ان تی وی وپی آر باید باشد دراین سیسم مختلط تاحدی به احزاب سیاسی حق داده شده است. سئوال این بود که کمیسیون مستقل انتخابات نظرش دراین مورد چیست؟ آقای کارکرسئوال راهنگام گفتگو با فضل احمد معنوی، مطرح کرد اما آقای معنوی با چهره ای حق به جانب گفت: ما درکمیسیون طرف دار همین سیستم هستیم وپیشنهادی به حکومت داده ایم اما حکومت و وزارت عدلیه این سیستم راقبول ندارد وآن را برداشته است وتاکید به قانون قبلی سی ان تی وی دارد.آقای معنوی که مسئول کمیسیون مستقل انتخابات است وبیش ازدوصد پنجاه ملیون دالر پول زیرنظر ایشان به مصرف می رسد به همین راحتی ازخود سلب مسئولیت می کند ومی گوید: ماکاری نمی توانیم این کارمربوط به حکومت می شود.

 

سئوال اساسی این است که چه فرق است بین یک تبعه عادی وبین این آدمیکه بیش ازدوصد پنجاه میلیون دالررا با داشتن اختیارات کامل به مصرف می رساند.فردی عادی افغانستان هم می تواند پیشنهادات ونظرات خود را درمورد قانون انتخابات بدهد ویا یک نهاد غیردولتی دیگر.فیفا یک نهاد انجویی درمورد انتخابات مسوده قانونی را پیشنهاد کرده ومصرانه بدنبال عملی شدن آن است.آقای معنوی می گوید: ما طرحی داشتیم وآن را به وزارت عدلیه داده ایم وبعد می گوید: آنها پیش نهاد مارا قبول نکرده است واین کارآنها است ما دیگرکاری نمی توانیم انجام دهیم درحالیکه فیفا یک نهاد غیرحکومتی می گوید: ما مسوده قانون انتخابات را با همه احزاب سیاسی،جامعه مدنی،سازمان ملل،پارلمان افغانستان ووزارت عدلیه،درمیان گذاشته ایم وقویا دنبال می کنیم ومی خواهیم، قانون انتخابات که براساس سیستم مختلط ساخته شده را به تصویب پارلمان برسانیم.معنوی نشان داد که ابزارسیاست حکومت است ووی هرگزبی طرف نیست وریگ درکفشش قراردارد واین بسیاردردناک برای مردم افغانستان واحزاب سیاسی وجامعه مدنی است.

 

دریک مورد ازآقای معنوی سئوال شد که نظرشما درمورد بسته پیشنهادی پنجاه گروه وایتلاف سیاسی وجامعه مدنی چیست اصول وشروطی که آنها درمورد انتخابات بصورت یک بسته به شما پیشنهادکرده، درنظرگرفته اید.آقای معنوی با بی اعتنایی توام با غرورمی گوید: من بسته آنها رادیده ام ولی تاهنوزمطالعه نکرده ام من آن را می بینم وهرپیشنهاد دیگریکه ازسوی مردم باشد را نیزمی بینم.پکیج توسط پنجاه حزب سیاسی وگروه های مدنی ، بیش ازیک هفته است که ساخته شده واولین نسخه آن به کمیسیون انتخابات دفترآقای معنوی رفته است اما جناب معنوی فرصت خواندن آن نداشته و می گوید: من آن را تاکنون نخوانده ام . آقای خرم رییس دفتررییس جمهورکه این همه درمورد وی حرف حدیث است، شاید چنین بی اعتنایی دربرابرمرجعیت بزرگ سیاسی ومدنی نداشته باشد. این محورباندازه مهم است که نماینده ملل متحد آقای یان کوبیش شخصا درنشست پنجاه گروه سیاسی ومدنی درهتل سرینا، شرکت وسخنرانی می کند.

 

درمورد قانون تشکیل وصلاحیتهای کمیسیون شکایات،دیده شد که ایشان ازاساس با کمیسیون شکایات مخالف است چه رسد به قانون آن وی گفت: من ازاول با چنین کمیسیون موازی مخالف بودم. اقای معنوی سلطان انتخابات 2014 به این نظراست که کمیسیون شکایات دربرابرکمیسیون مستقل انتخابات که خود رییس آن است، نمی تواند ،مساله قابل ذکری باشد.آقای معنوی دراین گفتگوثابت ساخت که با اصل تشکیل کمیسیون شکایات مخالف است وی نیت دیگری دارد که من ازگفته های وی مطلوب ایشان را درنفی کمیسیون واثبات چیزی دیگر،نه فهمیدم.آقای معنوی درمورد این سئوال که کمیشنرها ورئسایی کمیسیون ها اگرازطرف رییس جمهورنصب شوند، باعث نگرانی ونقض بی طرفی نمی شود؟ آقای کاکردرامراعضای کمیسیونها به طرح احزاب سیاسی وگروهای مدنی اشاره می کند که همه درمعرفی اعضای کمیسیونها نقش داشته باشند وپارلمان آن را تصویب نماید .آقای معنوی می گوید: این کارغیرعملی است.وی برای اثبات غیرعملی بودن، طفره می رود وبه نظرضعیفی استناد می کند که مراکزعلمی،دانشگاه های کشور،موسسات خصوصی،و..نمی توانند به توافق برسند ویک مرکزی که همه روی آن توافق درگرفتن لیستها باشد وجود ندارد وایجاد چنین مرکزی مشکل است خلاصه با مهارت خود وضعف اطلاعات و مدیریت مجری برنامه کنکاش، همه چیزرا زیرسئوال می برد وهدف معنوی  که این کارغیرعملی است نتیجه اینکه هیچ چاره ای، جزانتصاب اعضاء ازسوی ریاست جمهوری وجود ندارد.

 

درحالیکه طرح احزاب سیاسی وگروهای مدنی این است که افرادی را همین مرجع سیاسی ومدنی که بسته ای پیشنهادی را ساخته وبا انضمام رئسایی پارلمان،استره محکمه وکمیسیون نظارت برقانون اساسی می توانند،افراد را با مواصفات، شناسایی ومعرفی به رییس جمهوروایشان (رییس جمهور)هم تعدادی را با داشتن مواصفات به پارلمان کشوربرای بحث وتصویب بفرستند.درمورد نظارت بین المللی ازانتخابات2014  نیزآقای معنوی گفت این مساله مربوط به وی نمی شود هرچه حکومت تصمیم گرفت ما ملزم به اجرای آن هستیم ایشان با استفاده ازضعف مجری برنامه گفت: این مساله سیاسی است که باید حکومت افغانستان با طرفهای ذیربط حل نماید.آقای معنوی به وضوح این مساله را احاله به حکومت ساخت نظرحکومت معلوم است.رییس جمهورکرزی با مساله نظارت بین المللی مخالف است وی گفته است که حتی قانون تشکیل وصلاحیت کمیسیونهارا،قبول ندارد وآن را توشیح نمی کند.آقای هروی یکی ازسخنگویان ارک می گوید: من با اطمینان خاطراعلام می کنم که رییس جمهورافغانستان این قانون را توشیح نمی کند. آقای سیامک هروی استدلال می کند که حضوردوخارجی برخلاف قوانین افغانستان ومنافی با حاکمیت ملی است.رییس جمهورکرزی عین همین حرف را هفته ای پیش گفت وآقای سیامک با کمک حافظه ویا تلقینهای مکررعبارات رییس جمهوررا بکارگرفت وگفت: قانون را توشیح نمی کند حضورخارجیهای درکمیسیون سمع شکایت مخالف حاکمیت ملی افغانستان است.رییس جمهورسه روزپیش گفت که با نظارت خارجی درانتخابات موافق است اما با مشوره آنها مخالف است. آقای هروی حتی آن را هم به زبان نیاورد.

 

رییس کمیسیون مستقل انتخابات درگفتگوی خود مردم را نا امید ساخت وی ثابت کرد که هرگزبی طرف نیست وبه همین دلیل شایعات که ایشان ازکمیسیون کنارمی رود،بی مورد به نظر می رسد رییس جمهورمهره تواناترازمعنوی درامرتوجیه امورانتخابات ووابسته گی به حکومت پیدا نمی تواند. من البته شنیده بودم که آقای فضل احمد معنوی درامرآلودگی انتخابات سالهای 88 ریاست جمهوری و89 پارلمانی،هرگزکم ترازنجفی ولودین،مقصرنیست آن زمان، عده این گونه استدلال می کردند که دانش معنوی درقانون وحقوق واستعدادخوبی که دربیان وشرح نظرات کمیسیون دارد وبه همین دلیل وی را ازدومسئول کمیسیون مستقل انتخابات نجفی ولودین ،برجسته ساخته است.گفتگوی دیشب آقای معنوی مرا متیقن ساخت که گفته های آن عده ازدوستان نه ازروی عناد بلکه ازروی آگاهی وصداقت بوده اند.آقای معنوی تیوریسین امرانتخابات درگذشته بود ودرآینده نیزمسئول درجه یک انتخابات درامرسوق دادن اموربه نفع تیم رییس جمهورکرزی است من این برداشت را ازصحبتها وموضع گیریهای شب گذشته آقای معنوی با تلویزیون طلوع دارم وتازمانیکه چرخش یک صد هشتاد درجه ای ازایشان دیده نشود،فکرمی کنم  بی طرفی معنوی درامرانتخابات "خیال استو محال استو جنون".

 

همرا هی تا جهنم

همرا هی تا جهنم


ضرب المثلی درموردخصلت افغانها گفته شده است. افغانی بارفاقت با تو جهنم می رود ولی افغان را به زورنمی توان به بهشت برد.ناسیونالیستها این زبان را برای قدرت نمایی خود بکاربرده امروزتحلیلی را دریک روزنامه خارجی خواندم.این ضرب المثل را درمورد امریکا وطالبان بکاربرده بود.نویسنده خودآمریکایی اما ناسیونالیست خطرناک افغانی تباراست.تابعیت غرب وی را تغییرنداده بلکه با عصبیت وادبیات مفرط تباری سخن می گوید وی دراین تحلیل به آمریکاییها توصیه کرده است که باطالبان دوست شود وازاین طریق می توان آنها را باخود به جهنم برد اما دشمنی باطالبان مشکل آمریکاییها را حل نمی کند طالبان با دشمنی وزور به بهشت هم نمی رود.این نوع رایزنیها،تاثیرات خود را به لحاظ فرهنگی می گذارد.جوب آیدن یک وقت گفته بود "طالبان الزاما دشمن آمریکا نیست".

 

 آنها دشمن خود القاعده را گرفته وهرروزآقای اوباما با مردم آمریکا می گوید: ما امریکا را امن وامن تر،ساخته ایم. القاعده را نابود ورهبرآن را کشته ایم.امشب بشترین حرف های اوباما درمقابله با رامنی درمورد افغانستان همین رجزخوانیها خواهد بود.آمریکا تفکیک بین القاعده وطالبان قایل شده ومی خواهد مناسبات حسنه ای با طالبان داشته باشد. آمریکا برای اولین بارطرح مذاکره را با طالبان درسال 2011 مطرح کرد وباموافقت آمریکا بود که آلمانها پا درمیانی کرد ومذاکرات مسموم به مذاکرات قطرراه انداخت.آقای گروسمن نماینده آمریکا مذاکرات مفصلی با مقامات پاکستان راه انداخته است. شایعاتی وجود دارد که بشترین گفتگوها را گروسمن درمورد طالبان با مقامات پاکستانی داشته است.گروسمن درمورد یک کمیسیون مشترک با پاکستان به توافق رسیده وقراراست کمیسیون دوجانبه آمریکا وپاکستان درمورد طالبان بزودی شروع بکارنماید.افغانستان دراین کمیسیون مشترک تابحال حضورندارد.چرا؟ دلیل مساله واضح است طالبان با تمام بی شرمی خود را که بصورت نیابتی ازاستخبارات بیگانه، می جنگند ومردم افغانستان را می کشند، شرکت حکومت افغانستان را درمذاکرات قبول ندارند.مذاکرات قطررا طالبان جدایی ازحکومت افغانستان قبول داشت.طالبان تا کنون حکومت افغانستان راطرف خود نمی دانند وحاضرنیست با حکومت افغانستان گفتگونمایند.

 

مذاکرات دیگری دراین روزها درمکه بین حزب اسلامی به رهبری قطب الدین هلال،ملامعتصم وافرادی ازشورای عالی صلح افغانستان درجریان است این اخباربگونه دررسانه ها درزکرده است اما بصورت رسمی تایید نشده است. ملامعتصم طالب اخراج شده ازشورای کویته است وی رابط  اش به دلیل اختلافات با شورای کویته قطع شده است آغا معتصم نزدیک بود توسط طالبان واستخبارات کشته شود.مذاکرات مکه بجای نمی رسد زیرا که طالبان به دلیل زندانی شدن سفیرپیشین شان درعربستان سعودی به شدت ازعربستان سعودی درحال حاضرناراضی بنظرمی رسد امریکه خود عربستان می داند.مذاکرات حزب اسلامی با ملا معتصم ،نشانه ای ازبی میلی طالبان باوساطت عربستان سعودی است.آقای هانترعضوکنگره ازایالت کالی فورنیا معتقد است که طالبان دراسارت استخبارات پاکستان است وآنها قادرنیست بدون اجازه پاکستان کاری را انجام دهند وی درمورد نفوذ استخبارات بسیارجدی وصریح سخن گفته است ازدیدهانترحل مساله طالبان درواقع، حل مساله با استخبارات پاکستان است.وی می گوید: بدون همکاری وموافقت پاکستان صلح با طالبان هرگزبجای نمی رسد.

 

آقای گروسمن نماینده آمریکا به همین دلیل است که همراه با پاکستان کمیسیون کاری مشترک با پاکستان را راه اندخته است.کابل نسبت به این مساله فوق القاعده ناراحت است ولی کاری نمی تواند انجام دهد.ابتکارعمل گفتگو با طالبان ازاول دردست حکومت افغانستان نبود وحالا هم اعتراضات حکومت بجایی نمی رسد.تیم حاکم درپاکستان همه مشکلات خودرا با آمریکا برطرف ساخته است.پاکستان به سیاست های پیش ازگیلانی برگشته است.گروسمن درپاکستان به خبرنگاران گفت که با مقامات پاکستان مذاکرات ثمربخشی داشته است وی این شایعات را رد کرد که با پاکستان درمورد حمله به وزیرستان شمالی گفتگو داشته است.تیم جدید حاکم درپاکستان،چهارماه پیش درسفری به امریکا ،قول داده بود که ارتش پاکستان مستقیما وارد جنگ دروزیرستان شمالی می شود ولی قولی که هرگزعملی نشد.گروسمن گفت دراین مورد با پاکستان مذاکراتی نداشته است.حاصل مذاکرات گروسمن وپاکستان ،ایجاد کمیسیون مشترک درمورد طالبان است جزئیا مساله واضح نیست اما هدف اصلی باید همان خواست قدیمی پاکستان باشد که گفته بود طالبان را واداربه مذاکره می کند وآنها را برسری میزمذاکره حاضرمی کند.کمیسیون مشترک آمریکا وپاکستان درواقع راه اندازی گفتگوهای مستقیم با طالبان است.

 

درکناراین مسایل شایعاتی وجود دارد که شبکه القاعده نیزفعال شده است مقامات افغانستان درکنرگفته اند که شاهد رفت آمدهای اعضای القاعده دراین نواحی ازمرزهستند ولی این مساله حقیقت ندارد زیرا پاکستان واستخبارات آن هرگزنمی خواهد که تسهیلات بازگشت برای شبکه القاعده درپاکستان،ایجاد شود.جان آلن گفته است بازگشت القاعده درافغانستان خطرآفرین وملموس نیست.پاکستان شبکه القاعده را ریشه کن کرد اما درمورد طالبان بعنوان یک سرمایه استراتژیک می نگرد.کمیسیون مشترک نشان می دهد که خواست قدیمی پاکستان بکرسی نشست آنها می خواستند بین آمریکا وطالبان ارتباطات مستقیم برقرارنمایند واین کارتقریبادرحال انجام می باشد.آمریکا تنها یک چیزازطالبان می خواهد که امنیت ومنافع غرب را صدمه نزند این مساله درگفتگوهای مستقیم با وساطت پاکستان تامین شده است.پاکستان می تواند این ضمانت را به آمریکاییها بدهد که طالبان هرگزمنافع غرب را تهدیدنمی کند ودیگراینکه هیچ رابطه ای با شبکه القاعده ندارد برای آمریکا همین ضمانتها کافی است.آقای هانترعضوکنگره آمریکا گفته است که همه چیزدرمورد طالبان به استخبارات پاکستان ختم می شود.

 

تحلیل گران ناسیونالیست آمریکایی افغانی تبار،همواره توصیه کرده اند که آمریکا با طالبان راه های دوستی ومسالمت آمیزرا جستجونماید دراین صورت طالبان حاضراند با آنها، به جهنم هم بروند.دشمنی باطالبان سبب می گردد که آمریکا طالبان را به بهشت هم برده نتواند.یکی ازاشتباهات غرب وآمریکا را دراین دانسته است که آنها باروشهای خود،زمینه های رشد طالبان را درجامعه افغانی فراهم کرده است. امروزیک موسسه تحقیقاتی فرانسه هفت قلم اشتباهات ناتووآمریکا رادرافغانستان شمرده بود یک ازآن اشتباهات این را دانسته  که ناتوبا استراتژی نظامی توسعه نفوذ طالبان رابشترکرده است.اشتباه دیگری را که به آن اشاره کرده این است که ناتو بجای بازسازی افغانستان تمامی توجه شان را به جنگ متمرکزساخت 550 میلیارد دالررا درجنگ با طالبان مصرف کرد تنها 50 میلیارد دالررابه مسایل زندگی افغانستان اختصاص داد که آنهم توسط قراردادهای فساد آور،حیف میل گردید.اشتباه دیگرناتودرافغانستان را نداشتن برنامه مبارزه با مواد مخدردانسته است.طالبان بالاترین سود را ازبابت تولیدات مخدربدست آورده است.

 

اشتباهات ناتودرافغانستان هرچه باشد،برای شان قابل درک است آنها می دانند که چه اشتباهاتی را مرتکب شده که دیگر آن را تکرارنکنند.منبع مطلع می گفت : یک مقام ناتو دلیل ناکامی شان را  درافغانستان ،حکومت رییس جمهورکرزی دانسته و گفته است ما ازافغانستان نه بخاطرطالبان بلکه بخاطرخلاص شدن ازدست رییس جمهورکرزی خارج می شویم.اگراین روایت درست باشد میزان همکاری ناتو وحکومت افغانستان دراین حد تقلیل یافته است.طالبان با این وضع می تواند شرایط مناسب برای جنگیدن داشته باشد.ناتووآمریکا به استشباهات خود پی برده اند حال می خواهند ،مسیرکارهارا تغییردهد.آمریکا می خواهد بجای کابل با اسلام آباد کارنماید.آنها دراین حد عوض شده که حتی کمیسیون مشترک با پاکستان درمورد طالبان تاسیس می کند ولی این مساله را با افغانستان درمیان نمی گذارد اگراین روند تغییرنکند افغانستان وآمریکا مناسباتش بشترازاین، به سردی کشیده  می شود وبرنده بازی پاکستان خواهد بود.کارهای آمریکا وموضع گیریهای رییس جمهورکرزی نشان می دهد که دوکشورروابط دوستانه ای ندارند ومناسبات قبلی کابل وواشنگتن بهم خورده است.

منتقدان می گویند : رییس جمهورکرزی ، موضوعاتی را عنوان می کند که به سود منافع افغانستان نیست.طالبان اگرتوسط پاکستان وارد مذاکرات با آمریکا شود دیگربرای افغانستان چه می ماند.رییس جمهوردرمورد انتخابات به حاکمیت ملی اشاره دارد وبا نظارت بین المللی انتخابات مخالفت می کند.درحالیکه حاکمیت ملی افغانستان توسط معاملات مشترک پاکستان آمریکا درمورد طالبان نقض می شود این معاملات امنیت ملی افغانستان را تهدید می کند.آنها شکسته خورده هارا دوباره به افغانستان برمی گردانند.آمریکا توسط پاکستان با طالبان می خواهد روابط داشته باشد زیرا به آمریکا توصیه شده که طالبان بادوستی همراه شما به جهنم هم می روند اما بازورنمی توانید طالبان را به بهشت ببرید.