نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی
نرگس

نرگس

یاداشت ها و نوشته های محمد ناطقی

منابع جعل وتقلب

منابع جعل وتقلب

 

بیست ملیون کارتهای انتخابات گذشته، می تواند منبع جعل وتقلب گسترده درانتخابات آینده باشد.این مطلب امروزدرنشست "شورای همکاری احزاب وایتلافهای سیاسی" درهتل کابل استارمطرح شد.شورای دریک بیانیه ای دیدگاه های شان را درمورد انتخابات،بیان داشت.بیانیه شورای همکاری احزاب وایتلافهای سیاسی،دردوبخش تنظیم شده بود.بخش اول آن کاملا اختصاص داشت به مساله انتخابات، وبخش دوم آن به صدورتذکره الترونیکی برای اتباع کشوراختصاص داشت.درمورد انتخابات به این نکته تاکید گردید که اولین خواست اساسی احزاب وایتلافهای سیاسی،تهیه لیست ازرای دهندگان واجد شرایط وصدورکارت شرکت درانتخابات برای واجدین شرایط است.

 

درگذشته گفته شده بود که بیش ازبیست ملیون کارت درسطح کشورتوزیع شده است درحالیکه واجدین شرایط برای شرکت درانتخابات زیررقم ده ملیون نفرمی باشند. بیست ملیون کارت، منبع بزرگ تقلب وجعل برای انتخابات می تواند باشد.شورای احزاب تاکید داشت که کارت های گذشته باید باطل اعلام شود. بیست ملیون دردست مردم،چالش بزرگی برای انتخابات شمرده می شود.خواست دیگراحزاب درکنارتاکید به سرشماری واجدین شرایط ،مساله ای قوانین انتخابات بود.درحال حاضرانتخابات قوانین مصوب پارلمان را ندارد احزاب وایتلافهای سیاسی،تاکید دارد که قانون انتخابات بایددرپارلمان افغانستان بحث وتصویب شود.ده روزپیش ازاین بیش ازپنجاه گروه سیاسی ،ایتلاف های ملی،وگروهای مدنی درهتل سرینا،گردهم آمدند آنها موفق شد، اصولی را برای برگزاری شفاف وعادلانه انتخابات،پیشنهاد نمایند.نماینده ملل متحد آقای یان کوبیش شخصا دراین گردهمایی تاریخی شرکت داشت وازطرح مشترک احزاب سیاسی وگروه های مدنی،پشتیبانی کرد.آگاه هان اعتقاد دارند که انتخابات سال 2014 بدون شک برگزارمی شود وهیچ قدرتی نمی تواند مانع ازبرگزاری پروژه ملی انتخابات درکشورشود.مساله انتخابات گذشته ازاینکه یک پروژه ملی است درنوع خود یک مساله فرا ملی وفرابومی هم می تواند باشد.

 

جامعه جهانی درافغانستان بالاترین قربانی را داده است.تلفات جانی آنها درافغانستان به مرزسه هزارپانصد نفرمی رسند وگفته شده که تاحالا بیش ازپانصد پنجاه ملیارد دالردرافغانستان هزینه کرده اند.آنها ادعا های دارند یکی ازعمده ترین خواست جامعه جهانی،برگزاری انتخابات درافغانستان است به همین اساس است که انتخابات را هیچ کسی نمی تواند مانع برگزاری آن شود.نکته اساسی درواقع، سئوالاتی است درمورد انتخابات که باید به آن سئولات پاسخ داده شود.اولین سئوال درمورد قانون انتخابات است.افغانستان چهارانتخابات بدون قانون را پشت سرگذاشت.انتخابات با فرمان تقنینی رییس جمهوربرگزارگردید.شورای همکاری احزاب وایتلافهای سیاسی برای این پرسش،پاسخی درنظرگرفته است وآن اینکه انتخابات براساس قانون مختلط وبرگرفته شده ازدوسیستم سی ان تی وی،وپی آرباید برگزارشود.سیستم مختلط ،پاسخی است به نیازسیاسی جامعه.سیستم گذشته انتخابات ،رای  اکثریتی وواحد غیرقابل انتقال بود که باعث تضییع حقوق احزاب سیاسی می شد. این بار بیست حزب سیاسی، سه ماه بصورت مستمر،روی قانون انتخابات کارکرد وسرانجام درمورد قانون انتخابات طرح سیستم مختلط را به پارلمان کشورپیشنهاد کرده است.

 

درسیستم مختلط ، پنجاه درصد برای احزاب سیاسی سهم درکرسیهای پارلمان درنظرگفته شده است.ازدوصد چهل نه نماینده،نصف آن نمایندگان ووکلاء احزاب سیاسی است ونیم دیگر به کاندیداهای مستقل اختصاص داده می شود پاسخ درمورد قانون انتخابات ازسوی احزاب وایتلافهای سیاسی،همان سیستم مختلط است.سئوال دیگردرمورد قانون تشکیل وصلاحیت کمیسیون مستقل انتخابات است.این قانون خوشبختانه ازسوی پارلمان کشورتصویب شده است اما رییس جمهورگفته است که این قانون را توشیح نمی کند.یکی ازسخنگویان دفترریاست جمهوری آقای سیامک هروی با خبرنگاران اعلام داشت که با کمال اطمینان اعلام می دارم که رییس جمهورطرح قانون تشکیل وصلاحیت کمیسیون انتخابات را توشیح نمی کند.مخالفت رییس جمهورکرزی درمورداین قانون، حضوردوخارجی درکمیسیون شکایات انتخاباتی گفته شده است.البته درمورد کمیسیون انتخابات وشکایات، احزاب ملاحظات خود رادارد وگفته است که اعضای کمیسیون با ید بی طرف باشند وبا مشوره احزاب سیاسی وگروهای مدنی،رئسایی پارلمان وسناء افغانستان استره محکمه وکمیسیون نظارت برقانون اساسی،به رییس جمهورکشورپیشنهاد شود. رییس جمهوربا ملاحظه مواصفات،جمعی رابه پارلمان افغانستان معرفی نماید وپارلمان کشورروی آن بحث نماید یک جمع نه نفری را درهردوکمیسیون معرفی نماید.

 

شورای همکاری احزاب وایتلافهای سیاسی ازفیصله پارلمان حمایت می کنند. تصویب قانون تشکیل وصلاحیت کمیسیونهای انتخاباتی را گامی درست ازسوی پارلمان کشورمی داند واین درواقع پاسخ مشترک وتوافق احزاب وپارلمان کشوردرمورد صلاحیهای کمیسیون مستقل انتخابات است اما رییس جمهوربا دلایلی با قانون تشکیل وصلاحیت کمیسیون مستقل انتخابات به مخالفت برخواسته است.ایشان به دلیل اینکه فکرمی کند که مردم افغانستان با حضورخارجی درکمیسیون شکایات به دلیل احساسات ملی،مخالفت می کند وموضع رییس جمهورکرزی را تایید می کند.مساله خارجیها به دلیل روان شناسی سیاسی بیش ازحد،رسانه ای کرده است والا مخالفت اصلی با کمیشنرها ورئسایی دوکمیسیون است.رییس جمهورمصمم است که کمیشنرها ورئسایی دوکمیسیون انتخابات وشکایات را خود منصوب نماید درحالیکه احزاب وگروهای مدنی با این انتصاب به شدت مخالف هستند.نصب افراد بدون مشوره های ملی،باعث نگرانی احزاب سیاسی وگروهای مدنی شده است.آنها می گویند اگررییس جمهورآنها را انتصاب نماید دراین صورت این کمیشنرها ورئسایی هردوکمیسیون به نفع کاندید مورد نظر تیم حاکم ورییس جمهورکرزی عمل می کنند وسلامت انتخابات زیرسئوال می رود.

 

شورا همکاری احزاب وایتلافهای سیاسی،منابع جعل وتقلب را شناسایی کرده وگفته اند که با انتصاب افراد وکمیشنرها،وبا رد نظارت بین المللی ازانتخابات وبا رد قانون تشکیل وصلاحیت کمیسیونها وبا استفاده ازبیست ملیون کارتهای گذشته، با بزرگترین جعل وتقلب انتخاباتی،روبروخواهیم شد.شورا همکاری احزاب وایتلافهای سیاسی به این مساله تاکید دارند که منابع تقلب گسترده انتخابات ازبین برود.تفاوتهای زیادی درحال حاضردرحوزه های قانون گزاری برا ی انتخابات،میکانیزمهای عملی واجرایی انتخابات ودرحوزه نظارت ازانتخابات سال2014 بین احزاب سیاسی وگروهای مدنی ازیک طرف وحکومت افغانستان ازسوی دیگر،وجود دارد.شورای همکاری احزاب دربیانیه امروزخود تاکید داشت که منابع تقلب باید ازبین برود ونظارت بین المللی درانتخابات سال2014 ازسوی سازمان ملل صورت بگیرد.درحوزه نظارت، حکومت افغانستان نظارت سازمان ملل ازانتخابات را حمل برمداخله کرده است.درحالیکه امروزاحزاب وایتلافهای سیاسی،تاکید داشتند که نظارت سازمان ملل درانتخابات، مداخلات خارجی نیست بلکه نظارت یک مرجع بی طرف بین المللی درامرانتخابات سال2014،ضروری است .احزاب استدلال شان این است که سازمان ملل،یک مرجعیت بی طرف، قابل اعتماد ومورد قبول همه درهرجای ازدنیا است بنابراین باید انتخابات افغانستان درسال 2014 ازسوی سازمان ملل نظارت شود.نظارت ملی وبین المللی عمده ترین پاسخ احزاب وایتلافهای سیاسی درمورد انتخابات است.

 

تازمان برگزاری انتخابات ،وقت زیادی  نمانده است. حکومت افغانستان با ید به مسئولیتهای خود بدرستی عمل نماید.شورای همکاری احزاب وایتلافهای سیاسی این نگرانی را دارد که اگرحکومت به وظایف ومکلفیتهای خود، عمل نکند،ممکن است انتخابات با منابع آلوده،همراه با تقلب برگزارشود دراین صورت نتایج آن مورد اعتراض احزاب سیاسی وگروهای مدنی قرارمی گیرد.جامعه بین المللی شفافیت چنین انتخاباتی را تایید نکند.نتیجه چنین فرایند برای مردم افغانستان، ناخوش آیند است ومشروعیت انتخابات زیرسئوال می رود.دراین صورت حکومت برخواسته ازیک انتخابات غیرشفاف،با بحران مشروعیت روبرومی شود.این مساله یکی ازخطرناک ترین مسایل سیاسی درجامعه خواهد بود.مشروعیت انتخابات بزرگترین دغدغه احزاب وگروهای مدنی است.راهکارهای احزاب وایتلافهای سیاسی درمورد قانون انتخابات،میکانیزمهای اجرایی بی طرف ونظارت بین المللی انتخابات،راه گشایی منطقی درپروسه انتخابات است.جالب است که بیست حزب سیاسی وایتلافهای ملی، شامل گروهای درون حکومتی وبیرون حکومتی است.احزاب سیاسی نسبت به پروسه انتخابات، نظرواحدی دارد همه اصراردارند که منابع جعل وتقلب انتخابات باید خوشکانده شود.

 

دراین مساله تردید نیست که عرضه بیست ملیون کارت انتخابات برای هفت ملیون نفر واجد شرایط درانتخابات،چه معنی دارد؟ طبیعی است که کارتها مورد سوء استفاده قرارمی گیرد واین کارتها تبدیل به بزرگترین منبع جعل وتقلب می شود.برای جلوگیری ازچنین امری،شورای همکاری احزاب وایتلافهای سیاسی گفته اند که کارتهای جدید برای افراد صادرشود.حکومت تاهنوزتسلیم این خواست نشده است واصراردارد که ازهمان بیست ملیون کارتهای گذشته استفاده شود فرصت برای ثبت نام وچاپ کارتهای جدید نیست.منابع دیگرتقلب نداشتن قانون ومیکانیزمهای بی طرف درانتخابات است.حکومت می تواند ازنهاد حکومتی وتسهیلات دولتی برای پیروزی فرد مورد نظرش استفاده نماید. درمان جلوگیری ازچنین سوء استفاده ها،نظارت ملی وبین المللی ازپروسه انتخابات است.نشست امروزی شورای همکاری احزاب وایتلافهای سیاسی،برای مقابله با منابع تقلب درانتخابات،صورت گرفت.تاکید برثبت نام،کارتهای جدید،تصویب قانون،نظارت بین المللی ازعمده ترین خواست شورای همکاری احزاب وایتلافهای سیاسی درهتل کابل استاربود.

اتهامات

اتهامات

 

فصل تازه درمناسبات دوکشورافغانستان وپاکستان با اتهامات همراه شده است.معظم محمد خان یکی ازسخنگویان وزارت خارجه پاکستان به حکومت افغانستان این اتهام را واردساخته است که افغانستان ازمولوی فضل الله حمایت می کند دیگراینکه مولوی فضل الله درخاک افغانستان ،پناه گاه امنی برای خود ساخته است مولوی فضل الله متهم است که درسالجاری پانزده عملیا خونین را ازخاک افغانستان برضد نیروهای امنیتی پاکستان،سازماندهی کرده است.دریک مورد نیروهای مولوی فضل الله یازده سربان پاکستانی را اسیروهفت تن آنها راسربریدن این حادثه ای خونین دربهارسالجاری روی داد.مولوی فضل الله ازمخالفان سرسخت حکومت پاکستان است وی دریک جنگ خونین با نیروهای ارتش پاکستان درسالهای 2007 و2008 ازمنطقه ای سوات گریخت مولوی فضل الله همراه با مولوی صوفی محمد ،مولوی دادالله که دوماه پیش کشته شد ومولوی فقیرمحمد ودیگررهبران طالبان پاکستانی درسوات شکست خورد ومتواری گردید.

 

پاکستان همواره تاکید کرده که مولوی فضل الله درخاک افغانستان،مخفی شده است.حکومت افغانستان این مساله رابه شدت تکذیب کرده وگفته است که هدف پاکستان ازاین اتهامات،پوشش گذاشتن،روی مخفی کردن شبکه های تروریستی حقانی وطالبان درخاک پاکستان می باشد.آقای طاهری سخنگوی امنیت ملی دریک کنفرانس خبری اتهامات پاکستان بی اساس دانست وی گفت: پاکستان هیچ مدرکی که ادعاهایش را ثابت نماید دردست ندارد.مولوی فضل الله درخاک افغانستان مخفی نشده اگرپاکستان،برای ادعای خود شواهدی دارد،آن راباید نشان دهد.آقای طاهری سخنگوی امنیت ملی تاکید می کند که هیچ مدرکی دال برحضورنیروهای مولوی فضل الله درخاک افغانستان وجودندارد.آقای صدیق صدیقی سخنگوی وزارت داخله نیزادعاهای پاکستان را به شدت تکذیب کرد وی گفت: پاکستان با طرح چنین ادعاهای می خواهد برجنایت تروریستها،پوشش بگذارد.شبکه های تروریستی سالها است که درخاک پاکستان،حضوروقرارگاه های امنی دارند.وزیرداخله پاکستان آقای رحمان ملک دراین حد درمورد اتهامات خود به افغانستان،پیش رفت وی با استفاده ازقضیه ملالی یوسف زی که با محکومیت جهانی روبرو گردید گفته است که حمله برملالی ازخاک افغانستان،سازماندهی شده است.

 

رحمان ملک موارد دیگری ازحمله به مدارس دخترانه درسوات را، نیزبه نیروهای مولوی فضل الله نسبت داده است.رحمان ملک می گوید : مولوی فضل الله درخاک افغانستان درولایات شرقی این کشور،مخفی شده ومسئول حمله به ملالی یوسف زی دختردوازده ساله، می باشد.مقامات پاکستان بامهارت وچالاکی داستان حمله به دخترنوجوان ملالی یوسف زی را پیوند به مولوی فضل الله زده اند وگفته اند که مولوی درخاک افغانستان پناهنده شده است. یک ماه پیش ،ملالی یوسف زی بصورت دردناکی هنگام بازگشت ازمدرسه طرف خانه اش ازسوی طالبان،مورد حمله قرارمی گیرد.مولوی احسان الله احسان،سخنگوی طالبان پاکستان بلافاصله مسئولیت حمله به ملالی را به عهده می گیرد.مولوی احسان الله احسان بارها باخبرنگاران درخاک پاکستان،صحبت کرده وتصاویرزیادی ازاین مولوی منتشرشده که همیشه درخاک پاکستان با خبرنگاران کنفرانس خبری،دایرکرده است.وی درمورد حمله به ملالی نیزازخاک پاکستان با خبرنگاران گفتگوداشت وی دلایلی حمله خودرا نیز،توضیح داد.ملالی درشرایط بدی ازحیات خود، بسرمی برد. درحال حاضروی به لندن جهت درمان منتقل شده است.برخی خبرگزاریها،گزارش داده است که ملالی به دلیل فعالیت علیه طالبان ونوشته های افشارگرانه اش درآن سن سال واستعداد فوق العاده وهوش سرشارش، گروه طالبان را به ستوه آورده .

 

مولوی احسان الله احسان پس ازسوی قصد به جان ملالی می گوید: ما بارها به این دختراخطارداده بودیم که علیه طالبان مقاله ننویسد وبرضد طالبان تبلیغات نداشته باشد مولوی احسان می گوید : وی حرف مارا گوش نداد وما وی را مورد حمله قرارداده ایم.وی می گوید: تبلیغات ملالی به نفع کفاروارتش پاکستان وبرضد طالبان بود وما خواستیم وی را بکشیم. طالبان مسئولیت حمله به ملالی رابه دوش می گیرد.رحمان ملک وزیرداخله پاکستان ومحمدخان سخنگوی وزارت خارجه پاکستان می دانند که داستان این دخترچه اندازه غم انگیزوتراژدی است.قصه ملالی دنیارا تکان داد.دلایلی وسعت خبری درمورد وی، یکی همان استعداد وهوش فوق العاده وی است ملالی دوازده سال بشترندارد اما مقاله ها وموضع گیریهای وی،زلزله ای درسوات ونواحی وی ایجادکرد ودیگراینکه ملالی بسیارنامردانه مورد حمله طالبا قرارگرفت وزخم عمیقی برداشته که درمان آن درپاکستان غیرممکن شده است.رحمان بادرک حساسیت مساله، خواسته است که داستان را مرتبط به افغانستان وسازماندهی حمله برملالی را درخاک افغانستان اعلام نماید.متاسفانه استفاده فرصت طلبانه ازقصه ملالی دررسانه های غرب تاحدی تاثیرات خودرا گذاشته است که مولوی فضل الله کی ودرکجا مخفی شده است؟.حکومت افغانستان دراین مورد بدرستی نتوانیست استفاده نماید درحالیکه ازهمان اول مشخص بود که احسان الله ازخاک پاکستان با خبرنگاران صحبت می کرد ومسئولیت حمله به ملالی را بدوش گرفت.رحمان ملک وزیرداخله پاکستان وبدنبال آن سخنگویان وزارت خارجه مرتب زمزمه می کنند که عاملان حمله به جان ملالی درخاک افغانستان می باشند.

 

اتهامات پاکستان دراین مورد بخاطرپوشش واستتار،شبکه حقانی درخاک پاکستان است.مناسبات دوکشورهمسایه دربدترین حالت قراردارد.امروزمقامات پاکستان با استفاده ازسخنان گروسمن نماینده ویژه آمریکا درامورافغانستان، بهره برداری کرد وگفتند: بحث وگفتگو درمورد دیورند،خاتمه یافته واین پرونده بسته شده است. خط دیورند مرزرسمی وبدون وچرای پاکستان وافغانستان است.آمریکا هم با قاطعیت وصراحت کم نظیرخط دیورند را،مرزبین المللی افغانستان وپاکستان اعلام داشته اند.وافغانستان تنها به محکومیت آن بسنده کرده است البته کاری بشترازمحکومیت درجانب افغانستان وجود ندارد.ادعای اینکه مرزافغانستان تادریای اتک کشیده شده، دیگرگوش شینوایی ندارد.آمریکاییها چرا این مساله را به این صورت اعلام کرده اند؟ آگاهان امورمی گویند: افغانستان به دلیل اینکه روابط ومناسباتش رابا غرب وآمریکا خراب کرده است.پاکستان ازفرصت پیش آمده حد اکثراستفاده را کرده است.درحال حاضربشترین مشوره های آمریکا وغرب با پاکستانیها است.گروسمن به راحتی می نشیند وبا پاکستان،طرح ایجاد کمیسیون مشترک آمریکا وپاکستان را می ریزند.کمیسیون مشترک آمریکا وپاکستان درمورد مذاکره با طالبان می باشد. افغانستان دراین ماجرای حضوری ندارد.

 

درکناربرسمیت شناختن خط دیورند این دومین اقدام آمریکا به سود پاکستان باید باشد وقتیکه مقامات آمریکا خانم ویکتوریا نولاند سخنگوی وزارت خارجه آمریکا،آقای گروسمن سفیرسیارآمریکا درامورافغانستان وپاکستان وسفیرامریکا درکابل،به یک صدا اعلام می کنند که خط دیورند را برسمیت می شناسند، آیا امتیازوسود بالاترازاین درمورد منازعه تاریخی مرز افغانستان وپاکستان،برای پاکستان متصوراست؟ امریکا با اعلام این موضع بالاترین گام را به سود پاکستان ،برداشته است.درمورد مذاکره با طالبان ،تشکیل کمیسیون مشترک آمریکا وپاکستان،اقدام دیگری ازسوی آمریکا به سود پاکستان است.غرب وآمریکا گامهای بسیارمهمی به سود منافع واعتبارپاکستان برداشته اند.منتقدان حکومت رییس جمهورکرزی می گویند : دلیل این همه،سیاست های اشتباه حکومت افغانستان درتنظیم مناسبات با غرب وآمریکا بوده است.ممکن است کسی این حرف به مزاقش ننشیند اما این حقیقت دارد که ما تاوان سیاست های اشتباه خود را پس می دهیم چنانچه پاکستان دریک مرحله تاوان اشتباهات سید یوسف رضا گیلانی را،پس می داد.همین اشتباهات است که رحمان ملک بدون کوچک ترین شرمی، ماجرای حمله به ملالی را درخاک افغانستان اعلام می کند ومی گوید حمله به ملالی ازخاک افغانستان،سازماندهی شده است وحکومت افغانستان باید تروریستها را تحویل پاکستان دهد.

 

اتهامات پاکستان نباید شنیده می شد زیرا هزاریک دلیل وجود دارد که شبکه های تروریستی گروه حقانی وشورای کویته درخاک پاکستان است آنها جنگ نیابتی درافغانستان را، راه می برند این حرف مایک مولن رییس ستاد مشترک آمریکا درمورد پاکستان بود اما حالا چه؟ امریکاییها باندازه ای تغییرکرده اند که به نفع پاکستان موضع می گیرند.حکومت کابل اگربه سیاست هایش، تغییرایجاد نکند ومشاورین دستگاه ارک ریاست جمهوری،اتهامات وارده را جدی نگیرند،باید نگران این باشند که روزی آمریکا دوسیه افغانستان را تحویل پاکستان نماید وبه این کشوراعتبارات بزرگ سیاسی برای حل قضیه افغانستان را قایل شود.نشانه های یک چنین تصمیم دیده می شود.مگرآدم درسیاست چه اندازه گیچ وگنس باشد که رازاین همه مسایل را متوجه نشود.کمیسیون مشترک امریکا وپاکستان درمورد طالبان است وآنها می خواهند که درمورد طالبان،تصمیم بگیرند.گفته های مقامات امنیت ووزارت داخله افغانستان درمورد اختفایی شبکه های حقانی وشورای کویته،مساوی شده با اتهامات بی شرمانه رحمان ملک وزیرداخله پاکستان ومعظم محمد خان سنخنگوی وزارت خارجه پاکستان .آنها حالا ازافغانستان می خواهند که افغانستان تروریستها را درخاک خود مخفی نکند وتروریستهای که به جان ملالی یوسف زی حمله را سازماندهی کرده اند،را تحویل پاکستان نماید.

 

ازجانب دیگرمقامات آمریکا به یک صدا اعلام می کنند که خط مرزی افغانستان وپاکستان همان خط دیورند است وپاکستان این دوسیه را پایان یافته اعلام می کند.مخالفان حکومت می گویند:اشتباهات ما درسیاست، اتهامات ناروا وادعاهای دروغ پاکستان را بکرسی می نشاند.آمریکا وغرب درحال حاضردرامورومنازعه افغانستان به نفع پاکستان کارمی کنند.ادعاهای افغانستان،درمورد پناه گاه های امن تروریستها،گوش شینوایی ندارد.اتهاما پاکستان علیه افغانستان، شدت وحدت بشتری گرفته است.

گروه متعصب، قومی ومذهبی

گروه متعصب، قومی ومذهبی

 

اگراین شعارطالبان ،زمان تسلط شان برمزارشریف درنیمه دهه نود،درست باشد،ماهیت این گروه را،آشکارمی کند.طالبان درسال1996 درشهرمزارشریف این شعاررا درمورد سرنوشت اقوام افغانستان،سرداده بود،تاجیکها به تاجیکستان،ازبکها به ازبکستان وهزاره ها به گورستان،بروند.من بارها اززبان رهبران سیاسی،تایید این شعاررا شنیده ام.طالبان گرچه نشان داده است که دربعد مذهبی وتطبیق شریعت مورد نظرشان،آشتی ناپذیرهستند.آنها به دلیل اعتقادات فناتیک مذهبی،به شکل بیرحمانه اجرایی شریعت درافغانستان داشته اند.زنان را سنگ ساروتیرباران کرده اند.محاکمه صحرایی داشته اند.دست وپای مردم را بریده اند طالبان امارت شان را اسلامی اعلام کرده بودند.همه این ها دلایلی انکارناپذیر،تمایلات متصلبانه مذهبی طالبان می باشد.

 

استخبارات پاکستان به دلیل مذهبی واعتقادات مفرط طالبان،ازآنها ابزاری ساخته است که  ناسیونالیستها وخوانین پشتون خواه وجدایی طلبان،آن سوی دیورند را نابود کرده اند امروزازجبهه های نیرومند ناسیونالیستهای پتان که زمانی خواب ازچشمان حاکمان پنجابی را  درآن سوی دیورند،ربوده بود حالا دیگر خبری ازآن ترس، نیست.طالبان به شدت آنها را سرکوب کرده وخیال مقامات پنجابی تاحدی زیادی راحت شده است.مناسبات طالبان با القاعده نیزدلیل مذهبی واعتقادی درکنار،روابط ومناسبات خانوادگی سران القاعده با طالبان ،داشته است.حضورهزاران جنگجوی خارجی ازبکستان،چچینیها،الغورهای ایالت،مسلمان نشین سینگکیان چین وهزاران شورشی زیردارگریخته کشورهای عربستان سعودی،مصر،لیبی،درکل شمال آفریقا،وخاورمیانه،می تواند دلایلی موجه گرایشان تند روانه مذهبی این گروه باشد.اما همه این ها نمی تواند این حقیقت را که طالبان یگ گروه قومی درداخل کشوراست را،نفی نماید.طالبان دربعد بیرونی خود،سخت مذهبی است وبا همین گرایشات مذهبی،آنها هزاران جنگجوی خارجی را درکنارخود جای داده وسران ورهبران پشتون خواه را درآن سوی دیورند نابود کرده اند.

 

 ولی طالبان درداخل افغانستان،به شدت قومی عمل کرده ومی کنند.آنها به دلیل قومی گفته بود: تاجیکها به تاجیکستان،ازبکها به ازبکستان وهزاره ها به گورستان،بروند. درزمان که طالبان بربخشهای بزرگی ازافغانستان مسلط شدند،رهبران عمده سیاسی اقوام دیگررا ازبین برد.اولین قربانی آنها ،استاد مزاری رهبرحزب وحدت اسلامی افغانستان بود.طالبان تاکنون ده ها رهبر سیاسی را ازدیگراقوام کشته اند.احمد شاه مسعود فرمانده بزرگ جهاد ومقاومت،استاد برهان الدین ربانی رهبرجمعیت اسلامی،ازدیگر قربانیان گروه طالبان ،بوده اند.طالبان به دلیل ماهیت مذهبی ونفرت ازکمونیستها وبه دلایلی دیگراستخباراتی،نجیب الله رییس جمهورکمونیست افغانستان را هم کشت. آگاهان، مساله کشتن نجیب الله را به آن صورت فجیع، بادلایلی استخباراتی ومذهبی،توجیه کرده اند.طالبان همان گونه که گفتم بدون شک تعصبات وحشتناک مذهبی دارند اما کشتن رهبران سیاسی افغانستان با استدلالهای تباری سازگارتراست.ایتلاف هفت گانه هفت رهبرعمده سیاسی درزمان اشغال افغانستان داشت.ازمیان آنها تنها استادربانی توسط طالبان کشته می شود.حکمتیارکه دست رسی طالبان به وی خیلی آسان وطبیعی است، می بینیم درجوارشبکه طالبان دوشادوش درخفا واستتار،مهندسی شده ای استخبارات،قراردارد وهیچ آسیبی ازسوی طالبان به وی نرسیده است. ازمیان هفت رهبرسیاسی تنها،استاد ربانی ترور می شود.استاد مزاری واحمد شاه مسعود ازدیگررهبران هستند که به دلیل قومی ،توسط طالبان کشته می شوند.فرماند هان  که تاکنون کشته شده اند،عمدتا فرماند هان تاثیرگذارازسایراقوام افغانستان بوده اند.

 

ازسطح رهبران که بوسیله گروه طالبان ترورشده اند،درسطوح دیگرجامعه، نگاهی داشته  باشیم ،بازهم کشتارهای وسیع طالبان را به دلیل تباری شاهد هستیم.البته درسالهای اخیر،وجه گرایشات طالبان بسوی تباری،بشترشده است.این هم دلیل دارد.استخبارات همسایه،همواره این ذهنیت را القاء کرده است که گروه طالبان،یک جریان ایدلوژیک وابسته به القاعده نیست.طالبان یگ گروه قومی هستند که برای تصاحب وبد ست گرفتن قدرت درافغانستان می جنگند.درحال حاضراین ایده که طالبان گروه قومی بخاطرگرفتن قدرت درافغانستان،مبارزه می کند،ازهرزمانی بشترتقویت شده است.کشتارهای گسترده ای طالبان درسطح کشور،قابل بررسی وتامل است ونشان می دهد که این گروه با بیرحمی زیاد تری به دلیل قومی وتباری عمل کرده اند. تنها درسالجاری ودرمدت کم ترازچهارماه،بیست سه نفرازمسافران مربوط به مردم هزاره ازماشین پیاده کرده وسربریده اند.این جنایت عمدتا درمسیرمیدان وبامیان،روی داده است.طالبان خود به پیامد این کشتارمعترف شده وطی اعلامیه ای گفته اند که کشتارمسافران هزاره دلایلی قومی ومذهبی ندارد وما آنها را به دلیل سیاسی،کشته ایم.تردیدی نیست که درسراسرافغانستان هرروز،هزاران مسافر،جابجا، می شوند وهمه به دلیل فقرازماشینهای مسافربری استفاده می کنند ولی هرگزشنیده نشده است که طالبان مسافرانی ازقبایل متعلق به خود شان را ،سربریده باشند.شما کم ترمواردی را دراخبارمی خوانید که طالبان درمسیرهای جنوب وشرق افغانستان،مسافران را ازماشین پیاده کرده وآنها را گردن زده باشند اما این عمل درمورد مسافران مردم هزاره بارها تکرارشده است.

 

درروزجمعه اول عید قربان،طالبان پنج مسافرمربوط به مردم هزاره را درراه قندهارکابل،ازماشین پیاده وآنها را گردن زده اند وبرخی را هم با مرمی به صورت شان کشته اند.این جنایت درمنطقه ای اندر،روی داده است ومسافران ازقندهارطرف کابل به دلیل بازدید ازخانواده های شان،می آمدن.گزارشها این را، نشان می دهد که طالبان ازداخل ماشین تنها پنج مسافرهزاره گی را پیاده وآنها را درحضوردیگرمسافران،گردن زده اند.طالبان درمنطقه ای جلیزبارها این نوع جنایت را انجام داده اند وتاحالا بیست سه نفرمسافرازولایت مرکزی،توسط طالبان درمنطقه ای جلریز،به وضع دردناکی کشته شده اند واغلب قربانیان شان را گردن زده اند.سال گذشته درحرم وزیارتگاه ابوالفضل درکابل ده ها انسان عزاداررا کشتند.گروه بنام جهنگوی پاکستانی مسئولیت این جنایت رابدوش گرفت.گروه جهنگوی درپاکستان آدم می کشد واین گروه درافغانستان اصلا وجود ندارد. آگاهان مسایل معتقد هستند که جنایت روزعاشورا، کارگروه طالبان بود منتهی به دلیل فضاحت بیش ازحد آن،به گروه جهنگوی نسبت داده شد.درسال 2006 نیزانفجاربزرگی دربغلان، جان ده ها انسان را گرفت که درمیان آنها سید مصطفی کاظمی با تعدادازوکلاء مردم نیزشهید شد.

 

تحلیل گران می گویند : جنایت هول ناک دسامبر سال گذشته درزیارتگاه ابوالفضل،دلایلی مذهبی وقومی داشت.وهمین گونه انفجاربغلان با دلایلی تباری انجام شد.کشتارهولناک درشهرزرنج دربیست هفتم ماه مبارک رمضان،تکان دهنده بود وطالبان مسئول این جنایت شناخته شده اند.زرنج درمنتهی الیه ولایت نیمروز نزدیک به مرزایران،ساکنانش عمدتا ازاهالی بلوچ است گفته شده است که تروریستها،تابعیت ایرانی داشته ولی ماهیت این جنایت نشان ازحمله ها وانتقام گیری قومی را نشان می دهد.قبول کردن این مساله شاید کمی سخت باشد  اما تردیدی نیست که این همه انفجارات مرگباردرشهرهای مثل فاریاب،زرنج،کابل ودرمناطق وجاهای معین،باید دلایلی داشته باشد.ممکن است استدلال دیگری شود که این کشتارها،انگیزه های سیاسی دارد وهیچ دلیل دیگری درآن نیست ولی باید گفت ،دلایلی بسیارقوی وجود دارد که این جنایات انگیزه های تباری دارد.پاسخ دادن به این سئوال خیلی سخت است که چرا مسافرین ،بیگناه ترین مردم ازمردم هزاره انتخاب می شود وطالبان گردن آنها را می زنند.مگرتنها هزاره متهم هستند که ماموران حکومت ویادرشرکتهای امنیتی کارمی کنند.نسبت مامورین مردم هزاره درحکومت ودرشرکتهای خارجی کم تر وکم ترین نسبت به سایراقوام ساکن درکشوراست. آیا به حال شنیده اید که مسافران درمسیرراه های جلال اباد،قندهارغزنی ومیدان وردک به جزازمسافران مردم هزاره ،گردن زده شده باشند.کسی چنین اخباری را منتشرنکرده است.

 

درولایت فاریاب درمسجد عید گاه ده ها انسان،به خاک وخون کشیده می شود چرا؟ دلیل مساله به نظرخیلی واضح است طالبان دراستراتژی بومی خود می دانند که چه باید بکنند.آنها به شدت روی به جنایتهای تباری آورده وبه همین دلیل مرتکب آن می شوند.ابعاد این جنایت درسالهای اخیربشترشده است.طالبان مخالفان سیاسی خود را می کشند دراین شکی نیست ولی مخالفان سیاسی طالبان تنها مزاری،مسعود واستاد ربانی باید باشد.کسی نمی تواند نشان دهد که یک نفرازرهبران سیاسی اتحاد هفگانه ،توسط طالبان به جزاستاد ربانی ترورشده باشد وازرهبران جامعه هزاره وشیعه استاد مزاری را به شهادت می رساند اما حکمتیاردرجوارطالبان مبارزات زیرزمینی وچریکی را،هدایت می کند.کشتارهای هولناک زرنج وفاریاب وکابل،دلایلی قومی درجنگ طالبان دارد تا دلایلی دیگر.طالبان گروه قومی ومذهبی بسیارمتعصب هستند آنها همان گونه که دراعتقادات خود انعطاف ناپذیرمی باشند دررفتارتباری خود نیزسخت،متصلب اند آنها ثابت کرده اند که درافغانستان به جزحاکمیت تباری به هیچ تباروقبیله ای دیگر،اعتمادی ندارند.

 

شاید خوش کسی ازتحلیل نیاید اما طالبان باندازه ای قبیله گرا هستند که درمکالمات شان اززبان دری هزگز،استفاده نمی کنند.آنها به دلیل حاکمیت تباری درافغانستان، اعتماد به هیچ قومی ندارند.طالبان دراستراژی خود،را هی را برگزیده اند که بعدازاین بشترین قربانیان شان ازدیگراقوام وملیتها باشند.آنها مصمم اند که ابعاد انتحاروانفجارهارادرشمال ومرکزودرغرب کشور،سازماندهی نمایند.کشتارمیمنه نه اغازکارونه پایان این استراتژی است.طالبان سخت می کوشند که هم سلطه قومی وهم تطبییق شریعت شان را بالای دیگران،تحمیل نمایند.طالبان بدون شک یک گروه متعصب مذهبی وقومی باشاخصه وابستگی وغلامی به استخبارات خارجی هست.

اززیارتگاه تا مسجد عیدگاه

اززیارتگاه تا مسجد عیدگاه

 

دومکان مقدس یکی درکابل ودیگری درمیمنه ،مرکزولایت فاریا ب،باخون صدها انسان مسلمان درفاصله یک سال، رنگین شد. روزاول عید قربان درمیمنه با قتل عام و ریزش خون ده ها انسان درمسجد عیدگاه ،آغاز شد. تروریست طالب با پوشیدن لباس پولیس،بمب بسته درکمرش را منفجرکرد .حاصل این جنایت تا حال، 41 انسان شهید وبیش ازپنجاه نفرزخمی گزارش شده است. انفجارفاریاب همانند انفجارزیارتگاه ابوالفضل ،تکان دهنده وهول انگیزبود.تروریستهای طالب،حرمتی برای جان مردم وزیارتگاه ابوالفضل دردسامبر2011 نگذاشت ودرظهرعاشورا،باانفجارمهیب،هشتاد زایروعزادارعاشورای حسینی را شهید وبیش ازصدنفر را زخمی کرد. ماتم زیارتگاه ابوالفضل در دسامبر2011 مطابق با دهم محرم الحرام،تراژدی غم انگیزی بود.

 

تصاویرنشرشده ازصحنه انفجار،هول انگیزورعب آوروبعنوان اوج تراژدی ،تبدیل به تصویرسال  وعکاس آن، آقای حسینی،مستحق جایزه شد.صحنه خونین زیارتگاه، سیمایی دختری را با پیراهن خون آلود سبزرنگ ،درمیانه ای انبوه جنازه های انسان،نشان می داد.جنازه های زنان واطفال ومردان عزادار بصورت دایره اطراف وی راگرفته بود. این دخترچنان فریاد می زند که ازل وابد هستی را به لرزه درمی آورد.تصویرظهرعاشورای حسینی،واقعا تکان دهنده است.تصویردیگری ازعایشه بانوی که گوش وبینی اش بریده شد،نیزهول انگیزونمایش کامل قساوت وبیرحمی عامل را نشان می داد.عامل جنایت شوهر عایشه بافتوای طالب،مرتکب بریدن بینی وگوش این زن جوان می شود. این تصویرنیزابعاد گسترده جهانی داشت.مجله تایمز آن را درصفحه اول ودرروی جلد ش،گذاشت.نگاه به صورت عایشه،اوج بیرحمی تبهکار،را نشان می داد وصحنه انفجارامروز درمسجد عیدگاه ،رقت انگیزوغیرقابل رویت بود دوربین ها، ازنمایش کامل آن شرم داشت.ده ها انسان درخانه خدا،با اداء نمازوراز نیاز،توسط تروریست طالب،با لباسهای عیدی شان،به خاک وخون کشیده می شود. درمیان قربانیان امروزاطفال،سربازان که به دیدن خانواده های شان ازجاهای دورونزدیک کشور، مرخصی گرفته بودن و مقامات محلی وده ها انسان دیگر،دیده می شد.

 

مقامات تا این لحظه تعداد تلفات انفجارامروزرا 41 نفروپنجاه نفرزخمی اعلام کرده اند.مقامات بیمارستان حال تعدادزیادی ازمجروحان را،خطرناک دانسته اند واحتمال تلفات هرلحظه بشتروبشترمی شود.رییس جمهورکرزی این جنایت رابه شدت محکوم کرد وگفت کاردشمنان افغانستان،برضد اسلام وانسانیت است.ایشان دریک مورد ازتروریستها خواست که مردم را نکشند،به بیمارستانها،مکاتب ومساجد حمله نکنند.رییس جمهورکرزی درحادثه زرنج دربیست هفتم ماه رمضان،نیزهمین خواسته ها را ازطالبان داشت. ایشان درمراسم عزاداران زرنج گفت : برادران طالب اگرشما این کارها را نکرده اید صدای تان را بلند کنید والانام تان بد می شود.امروزرییس جمهور،جنایت میمنه وکشتارمسلمانان نمازگزار عید قربان را منسوب به دشمنان افغانستان دانست.مشکل رییس جمهورکرزی این است که تروریستها را نام نمی برد درحالیکه امروزمقامات پولیس فاریاب گفتند: جنایت امروز،انتقام گیری گروه طالبان بود.چند روزپیش یک دسته ازطالبان ووالی نام نهاد آنها درجنگ با نیروهای امنیتی کشته شد وامروزطالبان ازمردم ،انتقام گرفت.عبدالخالق رییس پولیس فاریاب ومحمدزی سخنگوی پولیس ،مسئول قتل عام امروزفاریاب، مسجد عیدگاه را طالبان دانسته اند اما رییس جمهورمی گوید: دشمنان مردم افغانستان ،اعمالی رامرتکب شده اند که برخلاف اسلام وانسانیت است.درشهرزرنج که بیش از34 کشته وده ها نفرزخمی گردید،ادبیات رییس جمهوراین بود که طالبان باید صدای شان رابلند نمایند زیرا که نام شان بد می شوند.

 

ملاعمررهبریک چشم طالبان درپیام عید قربان دریک مورد خطاب به سربازانش گفت: درعملیات تان سعی ودقت نمایید که به مردم ملکی وبیگناه آسیب وارد نکنید. این پیام ملاعمردیروزصادرشد اما امروز درمسجد عید گاه میمنه، ده ها انسان بیگناه،نمازگذارومظلوم را به خاک وخون کشید وخانه خدارا با خون بندگانش مملوی ازخون ساخت.عده ای می گویند : ملاعمری، اصولا نباید زنده ورهبرطالبان باشد.ملاعمر، نامی دروغینی است که با آن استخبارات ،بازی می کند وطالبان با آن نام آدم می کشند.ملاعمری نیست والا تا این حد بی اعتنایی به او وبه خواسته های وی،باورکرده نی نیست.برخی ازفرط ناراحتی حوادث مرگبارامروزفاریاب گفته اند: ملاعمریهودی است که بنام اسلام ظاهرشده وی اعتقادی به دین وآیین اسلام ندارد.فرمان ملاعمر،فرمان خون وآتش است وی هرآنچه گفته برعکس ان عمل شده یعنی اینکه وی یک منافق است. گفته های وی با عملکردش یکی نیست.وی درشعارازحرمت جان مسلمانهای افغان،سخن می گوید اما درعمل خون مسلمانها را درخانه خدا می ریزد.کشتارامروز هرگزوهرگزقابل توجیه نیست چنانچه جنایت ظهرعاشورای حسینی،امکان توجیه ندارد.80 نفردرظهرعاشورا کشته و100 نفرزخمی ومعلول گردید.گروهی بنام جهنگوی مسئولیت کشتارظهرعاشورا به دوش گرفت.سخن گویی این جماعت تبهکار،بنام ابوبکرصدیق با رسانه ها، جنایت ظهرعاشورا به عهده گرفت وسه روزبعد کسی بنام علی شیرخدا گفت : که شاخه ای افغانی گروه جهنگوی درزابل ،مسئول انفجار روزعاشورا به عهده می گیرد.علی شیرخدا،نام خلیفه چهارم ،ابوبکرصدیق نام خلیفه اول مسلمانها،مورد سوء استفاده قرارمی گیرد.جنایتکاران طالب،ازدین وآیین اسلام وازنام خلفای راشدین،برای توجیه جنایت های شان،این چنین سوء استفاده کرده اند.

 

استاد سیاف درسخنرانهایش ماهیت این گروه را بدرستی شناخته وافشاکرده است وی تاکید دارد انتحاری که بمب درکمرخود بسته ومسلمانان رامی کشد،خود غرق درعذاب الهی وجایگایش قعرجنهم است وی ده ها حدیث برای حرمت انتحار درمراسم سالگرد آمرصاحب،خواند استاد سیاف گفت : بخدا سوگند،مفتی که فتوای انتحارصادرکرده،خودش به آن اعتقاد ندارد وانتحار را حرام می داند.امام مکه امروزدرخطبه های عید درکعبه معظمه اعلام داشت که انتحاردراسلام حرام وجایگاه انتحاری درجهنم است.با این همه استدلالهای دینی ،بازهم می بینیم که طالبان هرروزانتحاری می فرستند وجان انسانهای مظلوم وبیگناه را می گیرند.طالبان با این رفتارها،گورخود رادرافغانستان کنده اند.آنها برای مردم افغانستان،یک جریان اعتقادی وسیاسی نیست.آنها ازنظرمردم افغانستان آدم کش وتروریست هستند.عمل شنیع امروزطالبان درفاریاب آن قدربازتاب منفی ایجاد کرده است که هرکسی با شنیدن خبردرد ناک مسجد عیدگاه،به طالبان لعن ونفرین فرستاد. مردم می دانند که طالبان روزهای شادی وخوشی مردم را همیشه به تلخی مبدل کرده اند به همین دلیل است که طالبان ازدل ودماغ مردم برداشته شده. این گروه درنزد مردم افغانستان گروهی نیست که برای امرسیاست وشریعت مبارزه می کنند.مردم با جنایت امروز،اول عید قربان،دیگرهیچ اهمیتی برا گفته های این گروه قایل نیست.طالبان با این کارها، مرگ سیاسی خود را امضا کرده اند. این گروه دردل وفکرمردم،مرده اند.

 

خود طالبان هم می دانند که جایگاهی درجامعه افغانستان ندارند.آنها مردم را بمثابه دشمنان خود می بینم وازمردم انتقام می گیرند.مردم هم آنها را دشمنان خود می شمارند.مردم دشمن طالب وطالب دشمن مردم، معادله ریاضی انکارناپذیرشده است برخی می گویند: این کاری خوبی است که مردم، طالبان را دشمنان خود بدانند.طالبان کارهای انجام داده که این دشمنی را ثابت کرده اند.بین طالب ومرد خندق بزرگی کنده شده است.طالب امکان بازگشت ورسیدن به قدرت سیاسی درافغانستان را ندارند. گرچه ملاعمردرپیام خود اشاراتی داشت که درعین جنگ با حکومت افغانستان وقوای بین المللی،مبارزات سیاسی را هم دنبال می کند.کدام مبارزه سیاسی را دنبال می کند.آیا کشتارمردم درمسجد وحرم،مبارزه سیاسی است؟ من دیشب ازیک دوستی که ده سال درکارمطبوعات است ،کامنت را درفیس بوک خواندم که به حیرت افتادم،وی دریادداشت فیسبوکی خود نوشته بود: راهبرد جدید درپیام ملاعمر،روی آوردن به مبارزه سیاسی را چه گونه بررسی می کنید.مضمون نوشته این دوست خبرنگارباسابقه ای ده سال کارمستمرخبرنگاری،مرا به حیرت انداخت. البته سئوالی دیگری درمورد شخصیتی سیاسی دیگری هم داشت که آن بد ترازبرداشت وباورایشان به روی آوردن وکارسیاسی برای ملاعمربود.

 

حقیقتا بصیرت سیاسی غیراطلاعات سیاسی است این دوست هرچه دارد اما مشکل بصیرت دارد. با یک پیام وچتیات ملاعمرکه حتی بیست چهارساعت هم دوام نیاورد وپیروان وی درمیمنه، قتل عام مردم را راه اندازی کرد،چنان هول گرفته است که ازخوانندگان فیس بوک، سئوال ازروی کرد جدید ومبارزات سیاسی ملاعمررا مطرح می کند.امروز ملاعمردرمسجد عیدگاه فاریاب ،برای ایشان ودیگرخوش باوران بی بصیرت نشان داد که چه گونه مبارزه سیاسی می کند.قتل عام مسلمان امروزدرشهرمیمنه،وکشتارهولناک زیارتگاه ابوالفضل درکابل وجنایت درشهرنیمروزدرماه مبارک رمضان،گردن زدن کودک 12 ساله درقندهار،ذبح مسافران درراه میدان شهروبامیان و..نشان دهنده نیت خبیث،طالبان ورهبرتروریست این گروه است.این گروه برای افغانستان کارنمی کند ودلی هم به مردم افغانستان نبسته است.آنها جاسوسان ومزدوران بیرحم استخبارات بیگانه هستند وبخاطرمقاصد آنها،مردم را درحرم ومسجد ودرکوچه وبازار درمکتب وشفاخانه وهرجای ازاین خاک،می کشند.فاصله زمانی دومکان مقدس، زیارتگاه ومسجد عیدگاه،شاهد،ریزش خونهای زیادی از مسلمانان درطی یک سال، توسط این گروه تبهکاربوده است.

عید را به کی باید تبریک گفت ؟

عید را به کی باید تبریک گفت ؟

 

آیا فردا گرسنگان جامعه می توانند،عید قربان را به پا دارند؟.امشب خبری را شنیدم که یک چهارم مردم افغانستان،درآمدی روزانه شان درحد یک دالراست.رسانه ها،گاهی گزارش می دهند که بالای پنجاه درصد مرد م افغانستان زیرخط فقر،زندگی می کنند.جمعیت افغانستان بنا برآمارتخمینی سی پنج ملیون نفراست،ازاین سی پنج ملیون بالای پنجاه درصد زیرخط فقر،قراردارند.آقای امرالله صالح در"سمینارعلمی غیرمتمرکزسازی"درهتل انترکانتی نانتال،اعلام داشت که ازمجموع سی پنج ملیون انسان،تنها پانصد هزارنفر،زندگی متوسط ویا طبقه ای متوسط را تشکیل می دهند،بقیه مردم درسطوح پایین زندگی دارند.

 

درمیان جمعیت متوسط پانصد هزارنفری یک گروه بسیاراندکی،ملیونرهای افغانستان درخارج وداخل کشورمی باشند البته پانصد هزارنفر، گروه اجتماعی پول دار،درداخل وخارج کشور،محاسبه شده اند.آقای صالح این رقم را واجد سرمایه درخارج وداخل کشوراعلام داشت.ملیونرهای گروه پانصد هزارنفری،وابسته به طبقات حاکم جامعه هستند که درطی یازده سال گذشته با استفاده ازقدرت،چانسهای بزرگ ثروت ومال اندوزی را تجربه کرده اند.درآمریکا وغرب درسالهای 2011 و2012 جنبشی بنام اشغال خیابانها،ظاهرشد.نام دیگراین جنبش 99 درصد بود،نام 99 درصد اشاره به این مساله است که درجامعه آمریکا 99 درصد مردم گرسنه وفقیرهستند وسرمایه دراختیاریک درصد قراردارد.اعتراضات 99 با مهارتهای یک درصد ونفوذ هولناک آنها درقدرت،باعث ناکامی جنبش 99 درصد، درآمریکا گردید.گرسنگان جامعه براساس ادعا وفلسفه جنبش 99 درصدی بسیاردرناک است واینکه یک درصد،سلطه کامل برامورزندگی مردم داشته باشد.

 

مردم افغانستان درمقایسه با جامعه غرب،گرسنگان حقیقی بشمارمی روند.ثروت تمام جامعه دراخیتارگروهای اندک مافیایی قراردارد.بین شصت تا هفتاد درصد مردم افغانستان زیرخط فقر زندگی می کنند،یک چهارم مردم درامد درحد یک دالردرروزدارند.جامعه سی پنج ملیونی افغانستان درحال حاضرنزدیک به یک ملیون معتاد دارند.هزاران انسان معلول را اگربه آن اضافه نماییم،ارقام بزرگی ازگرسنگی  وفقر درجامعه ، ظاهرمی شود.این اماررسانه ها است اما قرین به واقعیت باید باشد.درکناراین مصیبت های بزرگ ، جنگ ولشکرکشی طالبان را داریم. عوامل ومولفه های گرسنگی درجامعه،عواقب هولناکی ازجرم وجنایت را بدنبا دارد.ادعاهای صورت گرفته است که بخش ازلشکرطالبان را گرسنگان جامعه،ساخته اند.مقامات دولتی نیزگاهی به این مساله اشاره کرده اند که افرادی به دلیل فقر بسوی طالبان روی آورده ولشکرآنها را تقویت کرده اند.این ادعا با توجه به جمعیت بالای پنجاه درصد زیرخط گرسنگی ،می تواند درست باشد.عده ای ازمردم وجوانان بدلیل فقربه جمع طالبان پیوسته باشند.اقتصاد مافیایی درکشور،فاصله های عمیق فقروغنا را توسعه داده است.گروه اندکی،زندگی اکثریت بزرگی جامعه را غارت کرده اند وسبب گرسنگی مردم شده اند. نهصد شصت ملیون دالرازپول مردم را تنها،شانزده نفردراداره کابل بانک خورده اند.شما خواهید پرسید چه گونه وچطوراین اتفاق روی داده است؟ نهصد شصت ملیون دالررا مدیران کابل بانک ،سرقت کرده اند.آنها شانزده نفرهستند البته همه آنها با تفاوت قدرت ومقام،ازکابل بانک برداشت کرده اند.حکومت ووزارت مالیه،بانک تخلیه شده را پرکرده است پول واریز شده ازسوی وزارت مالیه به بانک غارت شده ،متعلق به مردم است به این صورت است که نهصد شصت ملیون دالرازمال مردم توسط گروه شانزده نفری،غارت شده است.

 

جنبش 99 درصدی آمریکا،چنین استدلالهای برای اعتراضات خیابانی شان دارد.آنها گفته اند که تنها یک درصداست که سرمایه مردم را دراختیاردارد و99 درصد فقیروگرسنه هستند.نهصد شصت ملیون دالرکابل بانک درتصاحب وتصرف شانزده نفرقرارمی گیرد این مبلغ درجامعه فقیرمثل افغانستان،ثروت ملیونها انسان می توانیست باشد.گرسنگان جامعه ما، فردا به استقبال عید قربان می روند.گوشت قربانی حیوانات اگربه گرسنگان جامعه برسد،عید وجشن بزرگی برای آنها وفرزندان گرسنه شان هست.مشاهدات مردم نشان داده است که توزیع گوشت قربانی برای فقراء به آن صورت لازم ، صورت نمی گیرد. مالکان وصاحبان قربانی،اکثرا،گوشت قربانی را توزیع نمی کنند بلکه ذخیره برای روزهای بعد ی شان می کنند.آنها قربانی کرده اند اما نخواسته که گوشت آن دربین فقراء جامعه ،تقسیم شود.فقراء درعید قربان آن چنان موفق به دریافت گوشت قربانی نستند مگراینکه وابسته به قربانی کننده باشد.عید قربان فرصتی خوبی برای رسیدگی به فقراء هست اما مدیریت واخلاق مبارزه با فقرکم است.بارها شنیده ایم که ملیونها راس حیوان درمنا،قربانی می شود گوشت آن به کجا می شود درگذشته عربستان سعودی گوشت را زیرخاک می کردند اما حالا نمی دانم که چه می کند درحالیکه ملیونها انسان مسلمان فقیروبه گوشت محتاج هستند.

 

فقدان مدیریت واخلاق مبارزه با فقروهمبستگی انسانی ومسلمانی،سبب گردیده که گرسنگان حتی درروزهای عید قربان، محروم ازگوشت قربانی باشند.دوستی می گفت : اگراراده وعواطف انسانی ومسلمانی قوی باشد،روزهای عید، مساجد بهترین مراکزبرای توزیع گوشت حیوانات ذبح شده می تواند باشد.گوشتها درمساجد جمع آوری وبه فقرا محل توزیع شود این کارسختی نیست وی می گفت: ملیونها حیوان ذبح شده "منا" هم امکان توزیع آن به فقراء جهان اسلام ممکن است.یک بخش ازمالیات را به توزیع وارسال گوشت حیوانات اختصاص دهد ویا هرکشوراسلامی گوشت،حیوانات قربانی شده اتباع کشورش را ،به فقرای مردمش منتقل نماید مگرازیک ودوپروازبشتر،هزینه لازم دارد این کارها شدنی است وخیلی ساده وراحت نهادینه می شود درصورتیکه اراده وبرنامه ای برای این کارباشد.روزهای عید وغیرعید برای فقراء، چندان تفاوتی ندارند. فردا ماعید داریم ولی می دانیم هزاران انسان را درهوس پیداکردن یک تکه گوشت قربانی،محروم می کنیم.عید های ما درقالب همین پیام ها است که به هم دیگرتبریک وشاد باش می گوییم این کارخوب است اما خوب ترازآن،برنامه ریزی وتعهد برای مبارزه با گرسنگی است. ما اگرموفق شویم تنها یک روزشکم گرسنه ای را، سیرکرده باشیم  ویالباسی وکشفی برای یتیمی وفقیری خریده باشیم، بزرگترین تکلیف انسانی خودرا اداء کرده ایم.هرکس بخود مراجعه کند آیا چنین فکر وبرنامه ای دارد که  ازگوشت قربانی،به فقرایی که نمی شناسد،توزیع نماید. خیلی کم اتفاق می افتد که چنین کاری انجام شود.

 

فردا عید قربان است،تفاوت آشکاررا دررفتارمردم شاهد هستیم اغنیای جامعه رفتارمخصوص بخود را دارند.آنها آن قدرسیرمی خورند وخوب می پوشند وبا ماشینهای خود وخانواده، درشهروخارج ازشهر،جلوه ونمایش می دهند، که نه پرس. روزهای عید روزهای فراموشی اغنیاء به حال فقراء است.کسی درفکرعید عام جامعه نیست عید برای خواص جامعه است.جامعه که یک چهارم جمعیت آن روزانه یک دالرکاسبی ودرامد داشته باشد ویا بالای پنجاه درصد زیرخط فقرزندگی نمایند وصد ها هزارانسان معتاد ودرمانده داشته باشند،چه گونه می تواند عید داشته باشند.فردا عید است اما به حال فقراء وگرسنگان جامعه ،چندان توفیری ندارد.عید برای اغنیاء وبرای خواص جامعه گرفته می شود فردا برای پولداران واقعا عید است.آنها شرایط وتسهیلات بهره گیری ازروزهای رخصتی وتعطیلی عید را دارند وعید می گیرند وکیف لذت شان را می برند اما فقراء با حسرت گرسنگی،فقروحسرت خریدن عروسکی  برای کودکش،روزهای شان را می گذرانند.روزهای عید برای فقراء جامعه ،جریحه دارشدن عواطف شان دربرابرزنان وفرزندان شان است اما برای اغنیاء چارچ شدن غرایزوتمایلات شان این تفاوت اندکی نیست.

 

افغانستان با اماروارقام که ارایه شده یکی ازبد ترین کشورها درفاصله های طبقاتی فقر،غناء است .گروه اندکی زندگی اکثریت را چوروچپاول کرده اند.جنبش 99 درصد حق دارد معترض باشد اما آنها این تفاوت رابا ما دارند که آنها ضمانتهای زنده ماندن را باداشتن برنامه های سوسیال حکومت، دارند اگرکاری نداشته باشد ازگرسنگی نمی میرد زیرا حکومتهای طرف دار یک درصد، بهرحال برنامه ای برای زنده ماندن افراد جامعه اش دارد اما دراین جا چه آیا حکومتها وحکومت افغانستان برای محرومیت زدایی فقروگرسنگی برنامه ای دارند؟ ،هرگز.فردا درجامعه ما تنها اغنیاء عید دارند اما فقراء با حسرت لقمه نانی وتکه گوشتی،روز شان را، می گذراند.عید را به کی باید تبریک گفت واقعا که سخت است.